مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان (مطالعات زنان سابق)

مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان (مطالعات زنان سابق)

مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان دوره 22 زمستان 1403 شماره 3 (پیاپی 81) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی جامعه شناختی رابطه ی بین اعتیاد به گوشی هوشمند و رفتار فابینگ مورد مطالعه زنان 29-18 سال شهرستان رامهرمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار فابینگ اعتیاد به موبایل آشفتگی زندگی روزانه پیش بینی مثبت شهرستان رامهرمز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
در سال های اخیر همزمان با گذار دیجیتالی و افزایش استفاده ی کاربران از گوشی هوشمند، رفتار فابینگ به عنوان یک پدیده نوظهور توجه اندیشمندان و صاحب نظران را به خود معطوف کرده است. مفهوم یاد شده که به معنای نادیده گرفتن دیگران در حین استفاده از موبایل است؛ کیفیت روابط اجتماعی، مهارت های اجتماعی، بهزیستی زنان و رضایت زناشویی را تحت الشعاع قرار داده و همانند سایر پدیده ها متاثر از عوامل عدیده ای است. در این پژوهش با تکیه بر نظریه های دیوید و رابرتز و جفری آرنت رابطه ی اعتیاد به گوشی هوشمند با رفتار فابینگ زنان 29-18 سال شهرستان رامهرمز بررسی شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه زنان 29 تا 18 سال شهرستان رامهرمز است که بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای، 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. در تحقیق حاضر برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسش نامه استاندارد رفتار فابینگ کرسول (2012) و اعتیاد به گوشی هوشمند کون و همکاران (2013 ) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به گوشی هوشمند و رفتار فابینگ رابطه ی معنی دار sig= 0/000)) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که 64 درصد تغییرات متغیر وابسته را متغیرهای وارد شده در مدل یعنی پیش بینی مثبت، آشفتگی زندگی روزانه و استفاده افراطی از موبایل تبیین می کنند. بنابراین، بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت که اعتیاد به مویایل نقش مهمی در شیوع رفتار فابینگ زنان شهرستان رامهرمز دارد
۲.

زیست اقتضایی و سازگاری با تجرد در میان دختران 35 سال به بالا در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دختران تجرد زیست اقتضائی تجربه زیسته خانواده معنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
تجرد در میان دختران در ایران، روند صعودی دارد. این موضوع در دهه های مختلف به صورت متفاوت تجربه می شود و بسته به زمینه زیست و شرایط اجتماعی و فرهنگی مرتبط، می تواند معانی و الگوهای زیستی مختلفی را به همراه داشته باشد. یکی از گروه هایی که در مرحله تجرد قطعی و یا شبه قطعی هستند، دختران دهه شصت می باشند. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی نحوه ی زیست و شیوه های سازگاری آن ها با جامعه است. تحقیق حاضر یک مطالعه کیفی است که در سال 1402 در شهر یزد انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق 15 دختر مجرد ۳۵ساله به بالا در شهر یزد بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته احصاء و به مورد تحلیل مضمونی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت کنندگان در یک شرایط ناگزیر زیست می کنند که حداقل بهزیستی روانی را در این شرایط دارند. با وجود این ناگزیر از سازگاری هستند. پنج مضمون سازگارانه عبارت اند از: انطباق پذیری، معنویت گرایی، بازآفرینی شناختی، زیست هدفمند و دلبستگی. به طورکلی تحقیق نشان می دهد که مشارکت کنندگان نوعی سازگاری اقتضایی را برای خود تدبیر کرده اند که بتوانند ضمن داشتن نیم نگاهی به ازدواج (احتمالا غیرممکن) زندگی موجود را برای خود بپذیرند و با آن کنار بیایند و بدین وسیله رفاه ذهنی و اجتماعی خود را ارتقاء بخشند. با وجود این راهبردها، اما مشکلات زیادی برای رسیدن به نوعی رفاه پیش روی این گروه هست، که نیازمند توجه بیشتر حوزه سیاست گذاری بخصوص در حوزه زنان می باشد.
۳.

مطالعه کیفی نظام ارزشی فرزند آوری به سوی فرزند ناخواهی انتفاعی (مورد: زنان متأهل بی فرزند ساکن شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گذار ارزشی بازاندیشی نظام ارزشی عدم تمایل فرزندآوری گرندد تئوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
تغییر و تحولات مدرنیته تمامی ابعاد زندگی را دربرگرفته، در سطوح مختلف قابل تشخیص است. میزان باروری وتمایل افراد برای فرزندآوری به نوعی متاثر ازآن می باشد. باوجود سیاست های افزایش جمعیتی، نرخ باروری در جامعه در سطح پایینی قراردارد و این تحقیق به دنبال مطالعه نظام ارزشی عدم تمایل به باروری زنان متاهل شهر تهران میباشد. برای بررسی موضوع مطرح شده بهترین روش توصیه شده روش کیفی می باشد. بااستفاده ازرویکردداده بنیادوانجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 23زن متاهلی که به طور خودخواسته تجربه فرزندآوری نداشته اند، داده ها پس از کدگذاری های لازم به18مقوله فرعی، دو مقوله اصلی«گذارارزشی از فرزندآوری و بازاندیشی در فرزندآوری»و درنهایت«فرزندناخواهی انتفاعی» به عنوان مقوله هسته ای منتج شدند. از علل به وجودآمدن پیامد«فرزند ناخواهی انتفاعی» می توان به شرایط گذار جامعه ایرانی اشاره کرد که فرزندآوری به عنوان یک انتخاب میان سایر انتخاب های زنان مورد بازاندیشی قرارگرفته و بسته به شرایط و زمینه ها و اولویت ها در خوش بینانه ترین حالت به تعویق می افتد. تغییر و تحول های گوناگون در عرصه های اجتماعی و شخصی ناشی از مدرنیته، شرایطی راایجادکرده که باورها، نگرش ها و نظام ارزشی افراد تغییرات زیادی کرده و به تبع آن قدرت کنشگری افراد به سمت فردگرایی میل نماید. افول ارزش های سنتی در جهت نمود ارزش های نوین اجتماعی به صورت گذارارزشی در لایه های مختلف نمایان شده، به طوری که فرزندآوری و مادر شدن همانند گذشته قداست ندارد. اکثر زنان متاهل در سال های اولیه زندگی مشترک خود به دنبال ثبات اجتماعی و اقتصادی بوده و افزایش استقلال و دسترسی به منابع، خواسته خود(عدم تمایل به باروری) را به همسر و اطرافیان تحمیل می کنند و البته سیاست های تشویقی جمعیتی را کارساز نمیداند.
۴.

بررسی نقش تمایلات فردی به مثابه عاملیت بر توانمندی اقتصادی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندی اقتصادی عاملیت میل به کارآفرینی میل به نوآوری عزت نفس تقدیرگرایی استقلال طلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
موضوع توانمند سازی زنان به مثابه یک مفهوم اساسی در تمام رویکردها، در حوزه زنان به ویژه در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از فعالان حوزه زنان، سازمانهای دولتی و غیر دولتی قرار گرفته است. لذا این مطالعه به تبیین جامعه شناسی تاثیر تمایلات فردی به مثابه عاملیت بر توانمندی اقتصادی زنان شهر تهران پرداخته است. پژوهش از نوع کمی و با روش پیمایشی انجام شده است. بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحل ه ای، تعداد 402 نفر طبق فرمول کوکران به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند.براساس مدل رگرسیون چند متغیره، شاخص های تمایلات فردی، در مجموع حدود 25درصد از تغییرات توانمندی اقتصادی زنان را تبیین نموده اند. نتایج نشان داد تأثیرگذارترین شاخص بر گرایش زنان تهران به توانمندی اقتصادی، مربوط به میل به کارآفرینی می باشد. بعد از آن شاخص های عزت نفس، استقلال طلبی، میل به نوآوری و عدم اعتقاد به تقدیرگرایی، رقابت جویی، خودکارآمدی و میل به پیشرفت در رتبه های بعدی تأثیر قرار دارند. سپس تاثیر مولفه های "وضعیت تاهل"، "تحصیلات" و "اشتغال" بر توانمندی اقتصادی زنان شهر تهران مورد سنجش قرار گرفت، نتایج نشان داد زنان مجرد، دارای تحصیلات بالا و شاغل از توانمندی اقتصادی بالاتری در مقایسه با زنان گروه مقابل برخوردار هستند.با عنایت به نتایج تحقیق، به نظر می رسد توانمندسازی اقتصادی زنان، سبب افزایش مشارکت آنها در اقتصاد، توسعه اقتصادی و تقویت اقتصاد خانواده ها می شود و لازم است متولیان مسایل بانوان، با ایجاد بسترهای مناسب، تمهیدات لازم در راستای تقویت تمایلات فردی در زنان فراهم سازند.
۵.

زمینه های اجتماعی – روان شناختی مصرف قلیان در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دخانیات قلیان رفاقت دختران نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
مصرف قلیان به عنوان یکی از اشکال رایج استعمال دخانیات، روشی قدیمی بوده اما اکنون از سوی نوجوانان مورد استقبال است. در این میان شیوع قلیان در میان دختران نوجوان اهمیت ویژه داردتا جایی که می تواند زمینه بروز رفتارهای مخاطره آمیز را فراهم سازد. با توجه به اهمیت موضوع به عنوان یک مسأله اجتماعی، مطالعه حاضر با روش کیفی و مردم-نگاری به بررسی بسترهای اجتماعی- روانشناختی مصرف قلیان در میان دختران نوجوان پرداخته است. لذا، محقق پس از انجام مطالعه اکتشافی با حضور در میدان، مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق، اهداف پژوهش را دنبال کرده است. جامعه آماری دختران نوجوان 12 تا 18 ساله که در پاتوق ها و اماکن عمومی به مصرف قلیان می پردازند بوده که 16 نفر به عنوان نمونه، بررسی شده اند. در نهایت پس از جمع آوری داده و تحلیل آنها چهار مقوله کلیدی استخراج شد. مقولات کلیدی شامل رفاقت و هم-نوایی با جنس مخالف، رهایی از مشکلات، مقابله با محدودیت ها و کلیشه های رایج، هویت یابی و اثبات خود و همچنین گذران اوقات فراغت است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که بسترهای اجتماعی - روان شناختی و به ویژه "اصالت رفاقت" با جنس مخالف به عنوان مفهومی محوری در شکل گیری و تداوم مصرف قلیان در نوجوانان دختر، نقش کلیدی داشته و توجه بیش از پیش پژوهشگران و سیاستگذاران به این مفهوم کاملاٌ ضرورت دارد.
۶.

فرا تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار انحرافی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محرومیت نسبی رفتار انحرافی سبک زندگی فضای مجازی ناکامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
رفتار انحرافی به عملی خارج از عرف، هنجار، قانون و ارزش های مدون و غیرمدون اجتماعی گفته می شود که از مرزهای تعیین شده و استاندارهای مرسوم، عدول نموده و قواعد جمعی را نقض نموده است، امروزه میزان آسیب های اجتماعی در میان زنان روندی افزایشی داشته و بر این اساس هدف اصلی پژوهش مطالعه فراتحلیل عوامل مؤثر بر رفتار انحرافی زنان است. روش تحقیق از نوع فراتحلیل مرور سیستماتیک؛ دربازه زمانی 1381 الی 1403 از جامعه آماری 69 پژوهش؛ به روش نمونه گیری گلوله برفی بررسی 52 مقاله بر مبنای ملاک ورود و خروج انتخاب و با نرم افزار cma2 تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که عوامل اجتماعی (ازهم گسیختگی خانوادگی0.396r =، ضعف انسجام اجتماعی0.283 r =، تجربه خشونت خانوادگی0.145 r =، نظارت اجتماعی0.139 r =، تعامل با دوستان ناباب0.301 r =)؛ عوامل فرهنگی (تعلق مذهبی پایین0.402 r =، فقر فرهنگی0.308 r =، سبک زندگی پرخطر0.312 r =، سرمایه فرهنگی پایین0.176 r =، حضور در فضای مجازی0.225 r =)، عوامل روانی (احساس ناکامی0.511 r =، احساس بیگانگی0.143 r =، برچسب مجرمانه0.103 r =، شخصیت ضداجتماعی0.111 r =، احساس بی منزلتی 0.320 r =)؛ عوامل اقتصادی (پایگاه اقتصادی- اجتماعی0.199 r =، فقر0.176 r =، بیکاری0.361 r =، محرومیت نسبی0.263 r =) در گرایش زنان به رفتار انحرافی مؤثر بوده است.
۷.

تبیین شادکامی زنان متأهل شهر مشهد بر اساس خود شفقت ورزی و تعارضات زناشویی با نقش واسطه ای خود کارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارضات زناشویی خودکارآمدی زنان متأهل شادکامی خود شفقت ورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
شادکامی و بهزیستی در زندگی فردی و وجود رضایت در زندگی زناشویی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف تبیین شادکامی زنان متأهل شهر مشهد بر اساس خود شفقت ورزی و تعارضات زناشویی با نقش واسطه ای خودکارآمدی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل شهر مشهد در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ می باشند که 411 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، پرسشنامه های شادکامی آکسفورد آرگایل (2001)، خود شفقت ورزی نف (2003)، تعارضات زناشویی براتی و ثنایی (1375)، خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای خود شفقت ورزی، تعارضات زناشویی و خودکارآمدی با شادکامی زنان متأهل رابطه معناداری دارند. در رابطه بین خود شفقت ورزی با شادکامی، مقدار آماره t به صورت مستقیم 15/6 و غیرمستقیم 746/8 بود. رابطه بین تعارض زناشویی با شادکامی مقدار آماره t به صورت مستقیم 798/4 و غیرمستقیم 803/2 است. رابطه بین خود شفقت ورزی و تعارض زناشویی با شادکامی مقدار آماره t به صورت غیرمستقیم برابر 724/5 به دست آمد (05/0≥p). در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که خودکارآمدی زنان متأهل نقش واسطه ای در پیش بینی شادکامی بر اساس خود شفقت ورزی و تعارضات زناشویی دارد. با توجه به اهمیت شادکامی در رضایت زناشویی بسترسازی برای ایجاد خود شفقت ورزی، خودکارآمدی در جهت افزایش شادکامی زنان متأهل شهر مشهد از الزاماتی است که مسئولان و برنامه ریزان باید به آن اهتمام بورزند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۷۰