فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری می باشد. جامعه پژوهش کلیه متون مرتبط با جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری بود. نمونه پژوهش مباحث زن در اسلام و تمدن غرب، بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری بود. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش مطالعه اسنادی وکتابخانه ای و به صورت فیش برداری از منابع مکتوب منظومه فکری مقام معظم رهبری و روان شناسی جمع آوری شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خانواده یکی از مهم ترین نهادها در جامعه است که قوی ترین پایه های تربیت روحی و فکری انسان در این کانون بنا نهاده می شود. در چنین نهادی زن محور خانواده است که دستگاه های تبلیغاتی و سیاسی فرهنگ غرب می خواهند منزلت و جایگاه او را خدشه دار کنند. از دیدگاه مقام معظم رهبری در تمدن و فرهنگ غربی تمام توجه به مسئله جنسی و وجه زنانگی زن است و بُعد انسانی و منزلت زن نادیده گرفته شده است. در فرهنگ غرب از زن تحت عنوان آزادی سوءاستفاده شده که این عین اسارت و اهانت به جنس زن است، برخلاف دین اسلام که زن را تکریم کرده و زن بودن را مایه افتخار و مباهات می داند. بنابراین نگاه اسلام، و به تبع آن، مقام معظم رهبری به زن، نگاهی جامع است که هم ارزش های الهی و هم منطق انسانی، در آن لحاظ شده است.
تاثیر سیاست آزادسازی تجاری(با تاکید بر کاهش موانع تعرفه ای)، بر نرخ اشتغال زنان در کشورهای منتخب اسلامی با استفاده از رویکرد فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، بسیاری از کشورها اصالحات اقتصادی را انجام دادهاند که شامل سیاستهایآزادسازی تجاری است و عالقه زیادی به تأثیر جنسیتی این اصالحات وجود دارد. از سوی دیگر آزادسازیتجاری ساختار اشتغال، میزان فقر و توزیع درآمد و دستمزد را تعیین میکند. در این راستا هدف این مقاله برآورداثر آزادسازی تجاری بر نرخ اشتغال زنان با استفاده از دادههای تابلویی مربوط به کشورهای منتخب اسالمی درقالب رویکرد اقتصاد سنجی فضایی است. برای این منظور از آمار سالهای 1999 تا 2018 استفاده شدهاست. نتایج نشان میدهد که آزادسازی تجاری تاثیر مستقیم و معنادار و موانع تعرفهای تاثیر معکوس و معناداربر نرخ اشتغال زنان کشورهای منتخب دارد. همچنین آزادسازی تجاری یک کشور اثر سرریز مثبت بر نرخاشتغال زنان سایر کشورها داشته است. به این معنی که با افزایش آزادسازی تجاری هر کشور، به طور متوسطنرخ اشتغال زنان سایر کشورهای منتخب افزایش یافته است.
واکاوی راهبردهای حفظ رابطه زوجی در زنان شاغل: تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
217 - 234
حوزههای تخصصی:
زنان شاغل به دلیل مسئولیت های گسترده در محیط کار و خانواده، نیازمند راهبردهایی برای حفظ رابطه زوجی خود هستند. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی بر پایه تحلیل محتواست که اطلاعات آن از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه و عمیق نیمه ساختاریافته فردی با ۸ زن شاغل در ادارات دولتی و مراکز غیردولتی شهر ایلام در سال ۱۴۰۰ گردآوری شد. مدت زمان جلسات مصاحبه در دامنه ۴۵ الی ۶۰ دقیقه متغیر بود و داده ها بعد از ۸ مصاحبه به نقطه اشباع نظری رسید. تحلی ل داده ه ا از طری ق روش تحلی ل محت وای عرفی ق راردادی ص ورت گرف ت ک ه پ س از پی اده ک ردن مصاحبه ه ای ضبط ش ده روی کاغ ذ و غوط ه وری در تحلی ل داده ه ا کده ای اولی ه اس تخراج ش د. جه ت تعیی ن طبق ات اصل ی، کده ای اولی ه در چن د مرحل ه بازبین ی، بررس ی و طبقه بن دی ش د. نتایج حاصل از متن مصاحبه ها، منجر به شناسایی سه مضمون اصلی شامل: «راهبردهای درون فردی و شناختی»، «راهبردهای بین فردی و رفتاری» و «راهبردهای عاطفی» شد. نتایج این تحقیق می تواند راهگشای مشاوران و درمانگران خانواده در حوزه آموزش های زناشویی و مشاوره پیش از ازدواج باشد؛ همچنین زنان شاغلی که دچار تعارض کار - خانواده هستند یا خواستار حفظ و ارتقای رابطه زوجی خود هستند می توانند از این یافته ها بهره مند شوند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
975 - 998
حوزههای تخصصی:
تحلیل رابطه جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب می شود تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد به خصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک می کند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده، بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل است. جست وجوها به صورت دستی و بر مبنای کلیدواژه های «فضاهای شهری، زنان» صورت گرفته است و برای کلیدواژه های فرعی نیز عبارت های «پارک، فضای عمومی، فضاهای تک جنسیتی» جایگزین همراه کلیدواژه اول است. بازه زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در منابع فارسی و سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی است. همچنین از نرم افزار SPSS برای انجام دادن آزمون های فراتحلیل استفاده شده که درنتیجه آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید شده است. برای سنجش پایگاه های علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرم افزار وس ویور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که ابعاد اصلی آن؛ شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری است. جایگاه پژوهش های حوزه طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.
پیش بینی نگرش به روابط فرا زناشویی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت و کیفیت دلبستگی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
17 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش نسبت به روابط فرا زناشویی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت و کیفیت دل بستگی در زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره رازی کرج در سال 1400 بود. تعداد 191 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش روابط فرا زناشویی واتلی (2008)، مقیاس سه گانه تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه سبک دل بستگی بزرگسال کولینز و رید (1996) استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند نمره کل مثلث تاریک شخصیت و بعد سایکوپات به صورت جداگانه می توانند نگرش به روابط فرا زناشویی در زنان متأهل پیش بینی کنند. اما صفات ماکیاولی و خودشیفتگی همچنین سبک های دل بستگی توان پیش بینی نگرش روابط فرا زناشویی در زنان متأهل را ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت در افراد سایکوپات میزان صداقت، خوشحالی و حس انسان دوستی کم است و رابطه زیادی با روابط یک شبه و انواع خیانت جنسی بدون ایجاد رابطه حسی و عاطفی می باشد، افراد باصفت سایکوپاتی بیشتر راغب به ایجاد روابط کوتاه مدت هستند و به علت کمبود حس تعهد، خیانت در این گونه افراد زیاد است.واژه های کلیدی: نگرش نسبت به روابط فرا زناشویی، ابعاد تاریک شخصیت، کیفیت دلبستگی.
بررسی پدیداری موانع و تسهیل کننده های مداخلات مددکاری اجتماعی در راستای رضایت جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول یک زندگی زناشویی قرار دارند و سازگاری در روابط جنسی و تناسب و تعادل در مقدار تمایل جنسی در زن و مرد از مهمترین علل خوشبختی و موفقیت زندگی زناشویی و نشاط و سلامت زوجین است. با توجه به نقش تأثیر گذار مددکاران اجتماعی در این حوزه، شناخت چالش های پیش رو در ارائه ی مداخلات تخصصی مددکاری اجتماعی هدف این مطالعه محسوب می شود. این تحقیق کیفی به شیوه ی تحلیل محتوا در استان های تهران و لرستان در سال 1397 انجام گرفت، روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند و سپس براساس داده ها تا زمان اشباع نظری با 21 مشارکت کننده ادامه یافت. داده ها به روش مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که چالش های ارائه ی خدمات مددکاری اجتماعی منتهی به رضایت جنسی زوجین را می توان در دو دسته ی موانع و بازدارنده ها و تسهیل کننده های ارائه ی خدمات طبقه بندی نمود. توجه ویژه ی سیاستگذران و مدیران برای برنامه ریزی در جهت تقویت پشتوانه ها و رفع موانع خدمت می تواند گام مؤثری در بهبود ارائه ی خدمات مددکاری اجتماعی ارائه شده به خانواده ها در زمینه ی مسائل جنسی باشد.
آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
51 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن شهر سنندج بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران زن شهر سنندج بود که در سال 1400 در بیمارستان های دولتی مشغول به فعالیت بودند. نمونه پژوهش 200 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس حس همدلی با بیمار جفرسون (1995)، پرسشنامه فرهنگ رفتار اخلاقی تروینو و بوترفیلد (1998)، مقیاس تجارب معنوی روزانه محمدعلی پور و همکاران (2016) و مقیاس صبر خرمائی و همکاران (2015) بود.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS22 و Amos22 صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود و بین تجارب معنوی روزانه، فرهنگ رفتار اخلاقی با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه مستقیم وجود دارد (05/0>p). هم چنین بین تجارب معنوی روزانه و فرهنگ رفتار اخلاقی از طریق صبر با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بنابراین می توان گزارش کرد که پرستاران زن با بروز حس همدلی، فرهنگ رفتار اخلاقی، تجارب معنوی روزانه و صبوری با بیماران نقش مهمی را در روند درمانی ایفا می کنند.
مراتب تحقق جوهر نبوت و ارزیابی وجود مولفه های آن در حضرت مریم از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
137 - 155
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مساله زنان یکی از مباحث روز محسوب میشود، کمتر در کانون مباحث فلسفی قرار گرفته است. یکی از این مباحث مسأله نبوت زنان است. این مسأله گرچه به یک معنا تاریخی است و ثمره عملی بر آن مترتب نمی گردد، لیک در نشان دادن تلقی دین و عقل از زن، بسی سودمند است و از این راه، می توان به کشف نگرش دین و عقل نسبت به زن پی برد و توان و استعداد زنان را از این منظر آشکار ساخت. صدرالمتالهین برای مبحث نبوت به دو جنبه جوهر نبوت و به فعلیت رسیدن آن جوهر (همان وظیفه ابلاغ رسالت) اشاره میکند؛ جوهر نبوت یا نبوت باطنی را با تبیین منازل نفس انسانی تحلیل میکند و برای آن درجات و مقامات و منازلی (حس، خیال و عقل) بر حسب مرتبه وجود قائل میشود که برای هر یک از منازل نفس نبی مختصات و ویژگیهایی برمیشمرد. مقاله پیش رو با روش تحلیلی توصیفی در پی پاسخ به این سوال بوده است که با توجه به اینکه حضرت مریم نیز در هر سه قوای نفسانی عقلی، خیال و حس به کمال رسیده است آیا ایشان، به نبوت باطنی دست یافتند؟ طبق مبانی ملاصدرا پاسخ مثبت است گرچه وی به نبوت ظاهری مبعوث نشدند.
بازتاب تغییر ذهنیت عامه نسبت به زن در سازمان فضایی مسکنِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
19 - 68
حوزههای تخصصی:
اهمیت خانه نه تنها به عنوان سرپناه بلکه محیطی برای شکل گیری فعالیت های اجتماعی به منظور تأمین نیازهای مادی و غیرمادی بر کسی پوشیده نیست. در این میان زنان به عنوان عضوی از خانواده که در خانه زندگی می کنند باعث پدید آمدن تغییراتی در سازمان فضایی مسکن شده اند. جنس این تغییر به گونه ای است که نمود ظاهری و پنهانی خود را در فضاهای مسکن به همراه دارد. تأثیر تغییر جایگاه زنان در جامعه و نگرش نسبت به آن ها در سازمان فضایی مسکن، مسئله-ای است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. روند این پژوهش به صورت اکتشافی می باشد، که با شناخت و دوره بندی و تحلیل آنها با ماهیتی کیفی به تبیین یافته ها پرداخته است. سنجش مؤلفه های سازمان فضایی مسکن بر روی هر یک از گونه بندی های مسکن، نشان از تغییرات زیاد همسو با نگرش و ذهنیت مردم عامه نسبت به زنان دارد. نتایج نشان می دهند که با حرکت از مسکن تاریخی به سوی مسکن معاصر، شاهد 1- تغییر موقعیت یک فضا در سازماندهی فضایی مسکن، 2- حذف یا اضافه شدن فضاها در سازماندهی فضایی، 3- ترکیب یک فضا با فضاهایی دیگر و 4- تغییر در کالبد فضا و نوع ارتباط با فضاهای پیرامون در بخش های برجسته سازمان فضایی مسکن هستیم.
تحلیل وضعیت مهارت های زندگی شهروندان تهرانی با تأکید بر جنسیت (مقایسه مهارت های زنان و مردان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت مهارت های زندگی شهروندان تهرانی به تفکیک مهارت های 18گانه زندگی و با تأکید بر مقایسه مهارت های زنان و مردان، طراحی و اجرا شده است .پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان ساکن شهر تهران است. پرسشنامه های پژوهش از طریقgoogle form بین یک نمونه 396 نفری توزیع شد. یافته های پژوهش نشان داد، به ترتیب بهترین وضعیت مهارت در شهروندان تهرانی، در روابط بین فردی (سطح جمعی) ، نحوه گردآوری اطلاعات ، مهارت مشارکت همگانی (با میانگین های 71/3، 61/3 و 60/3) بوده، در صورتی که مهارت درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، مهارت های مربوط به ارتباط های انسانی، مهارت تفکر خلاق (با میانگین های 26/3، 04/3 و 49/2) در وضعیت پایین تری قرار داشته و در مجموع، وضعیت کلی مهارت های زندگی شهروندان تهرانی با میانگین 33/3 کمی بیش از حد متوسط است. در زمینه مقایسه و بررسی تفاوت مهارت های شهروندان زن و مرد، نتایج آزمونT نشان می دهد، در مهارت حل مسئله، مهارت مشارکت همگانی، تفکر انتقادی، درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، شرکت در فعالیت هایی که منافع را بهبود می بخشند، مهارت های مربوط به رعایت و به کارگیری نکات ایمنی، وضعیت زنان و مردان متفاوت است (05/0 sig < ). زنان در مهارت حل مسئله و مهارت مشارکت همگانی، وضعیت بهتری داشته ولی در درک اصول آزادی، عدالت و تساوی، شرکت در فعالیت هایی که منافع را بهبود می بخشند و مهارت های مربوط به رعایت و به کارگیری نکات ایمنی، مردان نسبت به زنان در موقعیت بالاتری قرار دارند.
فراترکیب مطالعات حجاب در ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
143 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، فراترکیب مطالعات کیفی مرتبط با حجاب درایران بعد از انقلاب اسلامی است. قلمرو مطالعاتی پژوهش، جستجوی تعداد 811 منبع طی سال های 1357 تا 1399 در دو سایت "پرتال جامع علوم انسانی" و "پایگاه علمی جهاد دانشگاهی" بوده که درمرحله اول، 76 منبع و در مرحله دوم و نهایی 53 منبع بر اساس تطابق محتوا و کیفیت منابع و نیز اعتبار(باورپذیری) و اعتماد(اطمینان پذیری) یافته ها، گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. در نتایج پژوهش، دو مضمون کلی «حجاب سنتی» و «حجاب مدرن» استخراج شد. در حجاب سنتی، ویژگی حجاب، کارکرد حجاب، راهکارهای تقویت حجاب، استدلالهای پشتیبان برآمده از آموزه های دینی، علل گرایش به حجاب، نحوه مواجهه با عدم رعایت حجاب در راستای تقویت تمایل به حجاب، پیامدهای بدحجابی و نحوه تصویرسازی آن در سایت های داخلی در مقابل حجاب مدرن با ابتنا بر محورهای معنابخشی چون معنای حجاب، شکل حجاب، گونه های حجاب، استدلالهای پشتیبان (نظری و تاریخی)، علل و زمینه های بدحجابی و نحوه مواجهه با آن، وضعیت حجاب و چگونگی تصویرسازی حجاب در سایت های خارجی، در دو سر یک طیف قرار گرفت. در پیوند با این مقولات، شبکه معنایی متفاوتی به تصویر کشیده شد که در پرتو روابط موجود میان سطوح مختلف آن ها «الگوی مفهومی حجاب» انتزاع شد.
روایت زنان عضو هیأت علمی مراکز عالی آموزشی و پژوهشی (در تعادل بین کار و زندگی در ایام کرونا)
حوزههای تخصصی:
کار و زندگی، دو نهاد مهم برای فرد و جامعه به شمار می آیند، و برقراری تعادل میان نقش های شغلی و خانوادگی، اهمیتی به سزا در پیشبرد موفق اهداف دارد. همه گیری جهانی کووید-19 در سال 2020 میلادی، زندگی تمام مردم را به گونه های مختلف تحت تاثیر قرار داد و با چالش هایی مختلف روبه رو کرد. زنان که همواره محور و نقطه کانونی خانواده به شمار می روند، نقش مهمی در این بحران برعهده داشتند. در این میان، زنان اعضای هیأت علمی مراکز عالی آموزشی و پژوهشی، به علت حجم فراوان وظایف حرفه ای، با دشواری هایی بیشتر برای برقراری تعادل بین نقش های شغلی و خانوادگی به ویژه در بحران کرونا مواجه بودند؛ بنابراین لزوم ثبت و ضبط خاطرات و تجربه زیسته آن ها، راهی مناسب به منظور تبیین تجربیات زنان طی زندگی در این بحران جهانی است. بحران کوید-19 این فرصت را فراهم آورد تا به تجربه زیسته زنان عضو هیأت علمی در همه گیری این بیماری پرداخت تا راهگشای آیندگان باشد. این پژوهش به روش کیفی و با انجام مصاحبه با 30 نفر از زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های تهران در ایام کرونا انجام شده، و به تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها پرداخته است. یافته های این پژوهش در بخش کار و زندگی ارائه گردید، به طوری که حوزه کار شامل «مدیریت زمان»، «محو شدن مرز بین خودِ شاغل و خودِ خانه دار»، «چند نقشی بودن هم زمان و فشار نقش ها»، «رسیدگی به امور عقب افتاده پژوهشی»، «اختلال در روند انجام وظایف»، و حوزه زندگی شامل «خانه نشینی ناگزیر»، «فرهنگ قرنطینه و شیوه تنها زیستن»، «رویداد تروماتیک شده»، «ترومای فرهنگی یا شوک فرهنگی»، «بازآفرینی در معنای خانه»، «تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و فراغت آشفته مادران»، «انباشت فرسودگی ناشی از نگرانی سلامت اعضای خانواده» ظهور پیدا کرده است.
مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز طلاق از دیدگاه نخبگان و افراد در آستانه طلاق و ارائه راهکار (مورد مطالعه شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
125 - 155
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز به دلیل پویایی فرهنگی و اجتماعی منحصربه فرد آن که ممکن است دلایل متفاوتی برای طلاق نسبت به سایر مناطق ایران داشته باشد، به عنوان محور این پژوهش انتخاب شد. با بررسی دیدگاه افراد در آستانه طلاق، مشاوران خانواده و قضات می توان به درک جامعی از عوامل موثر بر طلاق در این زمینه خاص دست پیدا کرد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 13 فرد در آستانه طلاق، 5 قاضی و 2 مشاور خانواده جمع آوری و با استفاده از تحلیل موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پایایی پژوهش از طریق معیارهای ارزیابی داده های کیفی تأیید شد. مضامین و مضامین فرعی متفاوت در زمینه بافت های ساختاری تاریخی زیستگاه زنان از جمله ازدواج خویشاوندی، تفاوت سنی و تاکید زیاد بر ازدواج و همچنین فرهنگ مردسالاری، خشونت و کمبود منابع برای زندگی مستقل و عوامل فردی از مصاحبه ها بیرون آمد. همچنین نتایج این مطالعه موارد جدیدی از طلاق را به دلیل مرزی بودن استان خوزستان و طلاق مصلحت اندیشانه را برجسته می کند که به دلیل موقعیت جغرافیایی استان خوزستان و تورم اقتصادی، نوعی منحصر به فرد است. سخت گیری در ازدواج به جای طلاق، اعمال مجازات برای اتباع خارجی که به طور غیرقانونی با زنان ازدواج می کنند، آموزش مهارت های زندگی زناشویی، ترویج برابری در ازدواج، افزایش نظارت بر مشاوره ها، و تشکیل جلسات مشترک بین افراد متاهل داوطلب و کسانی که در شرف ازدواج هستند را برای کسب تجربه در قالب انجمن های مردم نهاد به عنوان راهکارهای کاهش طلاق پیشنهاد می شوند.
واکاوی تطبیقی تفاوت ها و همسویی های مذاهب خمسه در محرمات موبد مصاهره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی تردید یکی از اسباب حرمت نکاح، قرابت سببی است؛ ازاین جهت، تمام فقهای مذاهب خمسه، بخشی از نوشتار خود را به این مطلب اختصاص داده اند. اما با دقت در منابع این مذاهب آشکار می گردد که تمام دیدگاه آنها همسو نبوده است و بعضاً اختلافاتی نیز مشاهده می گردد. حال سؤال این است: در میان این مذاهب، چه اختلافاتی در حرمت دائم به واسطه مصاهره وجود دارد؟ پرداختن به این بحث از سه جهت حائز اهمیت است 1. به سبب جایگاه خاص خانواده و مشخص شدن حد و مرز آن در اسلام، 2. باتوجه به این نکته که در ایران، اهل سنت و شیعه در کنار یکدیگر زندگی می کنند و میان آنها امر ازدواج صورت می گیرد، 3 . تاکنون مقاله ای که به بیان دیدگاه هر پنج مذهب بپردازد، نگاشته نشده است. این مقاله درصدد است تا به بیان اختلافات مذاهب خمسه در این مسئله بپردازد و با بیان ادله هر گروه، قول صحیح را اختیار کند. در این نوشتار که با روش توصیفی- تحلیلی گردآوری شده، این نتایج حاصل شده است که مذاهب خمسه، در حرمت نکاح زن پدر و پسر و مادرزن و ربیبه، اختلافی با یکدیگر ندارند و وطی به شبهه را نیز همانند نکاح صحیح، از موجبات حرمت نکاح می دانند، اما در زنا، هم میان فقهای امامیه و هم مذاهب اربعه، اختلاف وجود دارد؛ بااین حال، نظر اتخاذشده در این مقاله، مخالف با قول مشهور بوده و زنا را منجر به حرمت نکاح نمی داند.
تاثیر اضطراب کرونا و اضطراب مرگ بر تعارض مادر و کودک در دوره قرنطینه خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کووید -19سبک زندگی و الگوهای تعاملی خانواده ها را تغییر داده است. هدف انجام این پژوهش، مطالعه تأثیر اضطراب کرونا و اضطراب مرگ بر تعارض مادران و کودکان دوره میانی در دوره قرنطینه خانگی ناشی از کووید-19بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل تمامی مادران دارای کودک 7 تا 12 ساله منطقه 6 تهران در آذرماه سال تحصیلی1400 -1399 بود. به این ترتیب، 160 مادر و کودک دبستانی در شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد افزایش اضطراب کرونا در مادران منجر به افزایش تعارض در کودکان می شود که این تعارض در نقاشی آن ها بازنمایی می گشت. علائم روان شناختی اضطراب کرونا با به تصویر کشیدن فاصله با مادر، جایگاه مادر و پدر در صفحه نقاشی و علائم جسمی اضطراب کرونا با جایگاه کودک، مادر و پدر مرتبط بود. همچنین، اضطراب مرگ با فاصله کودک از مادر، جایگاه کودک و جایگاه پدر مرتبط بود. علاوه بر آن، نقش واسطه ای اضطراب مرگ در رابطه بین اضطراب کرونا و تعارض مادر و کودک تأیید شد. یافته های پژوهش با نظریه هشیاری انعکاسی پارانکات در مورد بیش هشیاری مادران در زمان برانگیخته شدن اضطراب های بنیادین مورد بحث قرار گرفت.
الگوی مفهومی مشارکت بدنه اجتماعی زنان در فرایند خط مشی گذاری حوزه زنان و خانواده از منظر گفتمان دینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
481 - 516
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان بخش مهمی از بدنه فعال اجتماع و درگیر مستقیم با نهاد پویای خانواده، عملاً نقش مهمی در شناخت و حل مسئله در تمام حوزه های عمومی ایفا می کنند. جمهوری اسلامی به عنوان حکمرانی متعالی که نظامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است، نیازمند توجه به این بخش از کنشگران و تسهیل مشارکت عمومی آنان در فرایندهای شناخت مسئله، تصمیم گیری و پایش خواهد بود. بدین منظور نیازمند احصای الگوی موجود در مضامین برجسته گفتمان دینی در موضوع مشارکت بدنه اجتماعی زنان برای نیل به الزامات اسلامی مشارکت عمومی زنان در فرایند حکمرانی اسلامی هستیم. در این پژوهش، با هدف استخراج این الگو از روش کیفی و راهبرد تحلیل مضمون استفاده شده است. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش نیز 13 مصاحبه عمیق با خبرگان دینی مشرف به فضای کنشگری زنان با سابقه عملی یا نظری خط مشی گذارانه انجام شده است. تحلیل داده ها در فرایند کدگذاری به ظهور 48 مضمون پایه در قالب 10 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر و ارائه شبکه مضامین منجر شد. یافته ها نشان داد الگوی مضمونی گفتمان دینی در خصوص مشارکت بدنه اجتماعی زنان در فرایند خط مشی گذاری زنان و خانواده مشتمل بر دو بعد اساسی مؤلفه های مشارکت و مکانیسم های مشارکت است. الگوی احصاشده از مضامین اصلی مشارکت در ادامه در بعد مؤلفه ها شامل مضامین غایتمندی، مسئله محوری، سطح بندی بدنه اجتماعی، دین محوری و الهی بودن و تخصیص عرصه ها و مرزها و در بعد مکانیسم ها شامل مضامین قانونی و شرعی بودن، عام بودن و جنسیت زدایی، توانمندسازی، نهادهای واسط و نهادهای تخصصی هستند.
بررسی و تحلیل گفتمان حاکم بر رمانهای زنان اسلام گرا با تکیه بر نظریه فرکلاف (مطالعه موردی رمان "لن أموت سدى" اثر جهاد رجبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
381 - 399
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخه ای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار می رود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشته ای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه می کند. نورمن فرکلاف یکی از نظریه پردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفه های اصلی نظریه او را تشکیل می دهد. این پژوهش سعی دارد تا سطوح سه گانه گفتمان انتقادی را در رمان "لن أموت سدى" اثر خانم جهاد رجبی، از نویسندگان اسلامگرای فلسطینی تبار، مورد واکاوی قرار دهد و ایدئولوژی حاکم بر متن او را تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلف با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی میان آنها و نیز بهره گیری از استعاره های متعدد یا کاربست افعال خبری دیدگاه خود را نسبت به اوضاع فلسطین بیان می کند. وی همچنین با فراخوانی شخصیتهای قرآنی، الهام از مفاهیم اسلامی و کارکرد روابط بینامتنی، خوانشگران خود را در مواجهه با بافت موقعیتی جامعه اشغالی قرار می دهد و به بیان مسائل حاکم بر جامعه می پردازد. در واقع نویسنده از این رهگذر به دنبال کسب ایدئولوژی مد نظر خود و تحقق مفاهیمی چون هویت بخشی، آزادی خواهی و مبارزه با اشغالگران است.
تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی با میانجی گری مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
173 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی بامیانجی گری مدیریت تعارض درمعلمان بود. پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی از نوع همبستگی ومعادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه درسال1401بود. جهت انتخاب حجم نمونه براساس فرمول کوکران ازمدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه به طور نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامه های رضایت زناشویی (MHS) ناتانو و همکاران(1973)، پرسشنامه مدیریت تعارض انریچ (1982)، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) ادوارز و همکاران(1987) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسماروزن-گراندون(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان دادضرایب همبستگی بین حل تعارض، رضایت زناشویی و پایداری زناشویی با نمره کل ویژگی های زناشویی به ترتیب برابر 309/0، 452/0 و 707/0 بوده که در سطح 01/0>P معنی دار است. در نتیجه می توان گفت که مدیریت تعارض به عنوان میانجی گر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی براساس خصایص زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند هدف درمانی مشاوران خانواده قرار گیرند.
سازگاری با طلاق : تاملی بر تجربه زیسته زنان مطلقه از سازگاری با طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته زنان مطلقه از سازگاری با طلاق بود. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدار شناسی بود. جامعه آماری زنان مطلقه شهر شیراز در سال 99- 98بودند که در نهایت 10 نفر از آن ها با نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری بود. داده ها با استفاده از تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های حاصل از این پژوهش سازگاری با طلاق در زنان را بر اساس ۳ مضمون تحلیل می نماید. 1- خانواده منبع مؤثر در رسیدن به سازگاری ۲- رشد تاب آوری فردی ۲- افزایش تاب آوری اجتماعی. براین اساس ، حمایت عاطفی و پشتیبانی مادی خانواده از فرد مطلقه، عوامل مهمی هستند که جهت گیری خانواده را در فرایند رسیدن به سازگاری نشان می دهند. جنبه های فردی سوگواری بر طلاق، مدیریت هیجانات، پذیرش طلاق، حرکت به سوی تعالی، پیوند با معنویت بیان کننده اثرگذاری تاب آوری فردی بر سازگاری با طلاق می باشند. در عین حال کسب حمایت های اجتماعی، کسب درآمد و رسیدن به استقلال مالی جهت گیری عوامل اجتماعی را در رشد تاب آوری اجتماعی افراد مطلقه درک پذیر می کنند. یافته ها نشان دهنده ضرورت توجه همه جانبه به مسائل زنان مطلقه پس از جدایی و انجام اقداماتی مؤثر جهت توانمندسازی آنان پس از جدایی می باشد. ضروری است که سیاستمداران و متولیان حوزه خانواده با انجام اقدامات مؤثر همچون برگزاری کارگاه های توانمند سازی پس از طلاق نسبت به رفع آسیب های پس از این بحران در زنان مطلقه برنامه ریزی نمایند.
ارتباط نظری و تجربی بین نابرابری جنسیتی و هنجارهای اجتماعی (یک مطالعه تطبیقی-کمّی در کشورهای در حال توسعه، 2019- 1980)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
81 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: بین نابرابری های جنسیتی (به عنوان یکی از اَشکال نابرابری های بیرونی) و هنجارهای اجتماعی، نوعی رابطه علّی دوجانبه وجود دارد که هریک می توانند بنا به ویژگی ها و مکانیسم های زیر بنایی خود موجب تحدید یا تقویت آثار مخرب یکدیگر شوند. بر همین اساس نویسنده پس از شناسایی مکانیسم های رابطه متقابل بین هنجارهای اجتماعی و نابرابری های جنسیتی، در پی انطباق تجربی آن ها با یافته های پژوهش برآمد.
روش : در پژوهش حاضر بر اساس روش تطبیقی- طولی، از داده های ثانویه برای 100 کشور در حال توسعه جهان از سال 1980 تا 2019 استفاده شد. زمان پژوهش به دو گام زمانی مجزا تقسیم گردید: (1999-1980 ) و( 2019-2000). تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهند که نابرابری جنسیتی چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم (از طریق تأثیر بر خشونت انتشاری) بر پایبندی افراد به پیروی و اجرای هنجارهای اجتماعی، اثر کاهنده ای دارد؛ از سوی دیگر نیز هنجارهای اجتماعی این اثر کاهنده را به طور مستقیم بر نابرابری جنسیتی می گذارند؛ در عین حالی که در ایدئولوژی «استبداد شایستگی» و طبیعی جلوه دادن نابرابری بین زنان و مردان [طی نوعی سوگیری خاص گرایانه]، به توجیه و مشروعیت بخشی هرچه بیش تر نابرابری جنسیتی کمک می کنند. با این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هنجارهای اجتماعی و نابرابری های اجتماعی، اثری دوگانه بر یکدیگر دارند و این بستگی به شرایط و ویژگی های بنیادی آن ها و شدت شان در جامعه دارد.