فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زنان نقش مهمی در ارتقای فعالیت های کارآفرینانه و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه دارند. ورود زنان به فضای کسب و کار با انگیزه اجبار یا فرصت می باشد. کارآفرینی زنان اجبارگرا به عنوان کارآفرینی غیرمولد و کارآفرینی زنان فرصت گرا به عنوان کارآفرینی مولد شناخته می شود. کسب و کارهای کارآفرینان زن فرصت گرا به دلیل داشتن قابلیت های کارآفرینی بالا و سرمایه های مختلفِ انسانی، اجتماعی، مالی دارای چرخه عمر طولانی تر و پایدارتری نسبت به کارآفرینان اجبارگرا هستند و به مرحله کارآفرینی تثبیت شده می رسند و لذا سهم زیادی در رشد و توسعه اقتصادی دارند ولی کارآفرینان اجبارگرا به دلیل قابلیت های کارآفرینی پایین تر و عدم دسترسی به انواع سرمایه ها از رسیدن به مرحله کارآفرینی تثبیت شده باز می مانند و سهم چندانی در اقتصاد ایفاء نمی نمایند. هدف ازپژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر برگذارکارآفرینان نوپای زن اجبارگرا به کارآفرینی تثبیت شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت پژوهش اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش را 15 نفر از کارآفرینان نوپای زن اجبارگرا ومتخصصین کارآفرینی شهرستان پلدختر استان لرستان تشکیل می دهندکه به روش هدفمند انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تم بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که تم های اصلیِ پشتوانه مالی، قوانین و سیستم مالیاتی مناسب، دسترسی به مراکز توانمندساز، زیرساخت های فنی و تجاری، آموزش رسمی وغیررسمی، سرمایه اجتماعی، شایستگی های مدیریت کسب وکار، موقعیت اجتماعی،آزادی بازار و ویژگی ها و سرمایه روان شناختی در گذار کارآفرینان زن اجبارگرا به کارآفرینی تثبیت شده موثر میباشند.
زنان سالمند و تجربۀ طرد اجتماعی (مورد مطالعه: زنان ساکن سرای سالمندان در شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
999 - 1027
حوزههای تخصصی:
تلاش این پژوهش مطالعه کیفی تجارب زیسته زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرم آباد است. برای نیل به این هدف، از نظریه زمینه ای استفاده شده تا علل، شرایط مداخله گر و پیامدهای تجربه طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند به شیوه ای ژرف نگرانه واکاوی شود. سوژه ها به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق و فرزانگان شهر خرم-آباد انتخاب شده اند و با آن ها مصاحبه عمیق فردی انجام شده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها بیانگر آن است که نابرخورداری زنان از پایگاه اقتصادیِ مستقل (نداشتن پشتوانه مالی و ازدست دادن توان کار)، افول همبستگی های سنتی در خانواده (زوال اقتدار مادرانگی، شکاف نسلی و رشد فردگرایی) و دگردیسی سبک های زندگی (تغییر نوع و چیدمان وسایل خانگی، تغییر معنای کار خانگی و سیطره مناسبات جنسیتی) اصلی ترین شرایطی اند که خانواده ها در بستر آن ها تصمیم می گیرند زنان سالمند را به سرای سالمندان تحویل بدهند. این شرایط علی، به موازات تداوم سکونت و زیست زنان در سرای سالمندان، به میانجی برخی شرایط مداخله گر به عوامل شکل دهنده تجربه طردشدگی زنان سالمند بدل می شوند. بدبینی مفرط (کاهش اعتماد به جامعه، حالت شکنندگی درونی) و احساس تنهایی (حسرت روابط گذشته، احساس فراموش شدگی) دو مورد از مهم ترین شرایط مداخله گری هستند که مجرای اثرگذاری شرایط علی بوده و زنان سالمند را به تدریج در وضعیتی ذهنی روانی فرو می برند که پیامدهایی اساسی برای آن ها و تأثیر عمیقی بر شخصیت شان دارد. بدین معنا که در پی اثرگذاری این دو نوع شرایط آن چه در سرای سالمندان عاید زنان می شود احساس کنده شدن از جهان زندگی و افتادن در فرایند مرگ تدریحی است.
تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 35
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سال های 1398-1400 انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته برای پنج متغیر مهارت های ارتباطی و کار گروهی (7 گویه)، خلاقیت و حل مسئله (6 گویه)، تعهد و احساس مسئولیت (6 گویه)، اطلاعات و دانش تخصصی (5 گویه) و مهارت های فنی و کار عملی (5 گویه) طراحی شد. همچنین پرسشنامه استاندارد برای امنیت غذایی با ابعاد فراهمی و دسترسی، ثبات و استفاده از مواد غذایی استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS24 صورت گرفت. براساس نتایج مطالعه، زنان روستایی سرپرست خانوار وضعیت متوسطی برای توانمندسازی شغلی و وضعیت ضعیفی برای امنیت غذایی دارند. نتایج حاکی از آن است که توانمندسازی شغلی 50/57 درصد از امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی را تبیین می کند. درمجموع توصیه می شود برای بهبود امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی، توجه ویژه ای به توانمندسازی شغلی صورت گیرد.
مضمون شناسی خشونت زنان و مردان متأهل علیه همسران خود: معنا، دلایل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت خانوادگی امری پیچیده است که عوامل گوناگونی در شکل گیری آن نقش دارند. با این وجود می توان این خشونت را به مثابه ی هر نوع عمل آسیب رسان از سوی همسران در نظر گرفت که موجب ایجاد مشکلاتی در روابط آنها و از دست دادن محبت،آرامش و احترام در خانواده می شود. هدف نوشتار حاضر فهم معنا، دلایل و پیامدهای خشونت خانوادگی تجربه شده از سوی همسران است. در این مطالعه، 15 نفر از زنان و مردان متأهل که در سال 1400 از اردیبهشت ماه تا تیرماه به دادگاه خانواده درشهراصفهان مراجعه کرده بودند، مشارکت داشتند. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های متأهل بودن، سکونت در اصفهان و قرار داشتن در معرض خشونت خانوادگی به ویژه از سوی همسران انتخاب شدند. داده ها بر اساس رویکرد کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری و به کمک «تحلیل مضمون» بررسی شد. در نهایت نتایج در هفت مضمون اصلی: «آسیب دیدگی جسمی و روانی و احساس نادیده گرفته شدن»، «تبدیل کانون محبت آمیز خانواده به کانون مشاجره» ، «ناهمسان همسری در زمینه خلق و خو و منش»، «نقش آفرینی منفی فرزندان و خانواده همسر»، «عدم قدرت تصمیم گیری و توان پاسخ دهی»، «ساختارهای تحمیلی و خشونت آفرین جامعه» و «شکل گیری چرخه متوالی و به هم پیوسته خشونت در همه ابعاد و سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی» دسته بندی شده است. به نظر می رسد، فهم معنای خشونت خانوادگی، در مردان و زنان به تناسب مصادیق تجربه شده متفاوت است. ازجمله پیامدهای خشونت خانوادگی شکل گیری نوعی چرخه ی مداوم خشونت بر اساس اتخاذ راهبرد انتقام گیری و تلافی جوئی است. این چرخه با عمل خشونت آمیز یک طرف شروع شده و با عکس العمل خشونت بار طرف دیگر ادامه می یابد به گونه ای که ممکن است از خشونت اخلاقی آغاز شده و به خشونت روانی، جسمی، جنسی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود. به این ترتیب مهمترین پیامد خشونت خانوادگی، ادامه یافتن خشونت در یک چرخه ی متوالی و با موضوعات مختلف از حوزه فردی تا خانوادگی و اجتماعی خواهد بود.
تحلیل وضعیت حضور زنان در مناصب سیاسی در جهان معاصر و ایران (از دهه سوم قرن بیست ویکم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
190 - 165
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن بیست میلادی، به دنبال فراگیری فرایند جهانی شدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ به ویژه از قرن بیست ویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست به عنوان پدیده ای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، این پژوهش توصیفی-تحلیلی به شیوه گردآوری اسنادی و تحلیل و مقایسه برخی آمارها، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که با عنایت به روند وضعیت جهانی حضور زنان در مناصب سیاسی، وضعیت حضور زنان در مناصب ایران و امکانات و موانع مربوط، چگونه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ایران از نظر زیرشاخص توانمندسازی سیاسی، حتی نسبت به بسیاری از نظام های محافظه کار منطقه، در جایگاه نامناسبی قرار دارد و بنا به افزایش ثبت نام زنان ایرانی در انتخابات و افزایش سطح تحصیلات و تلاش ایشان برای ورود به سیاست و با توجه به فراگیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک در عصر ارتباطات، با افزایش تقاضای زنان برای نقش آفرینی در عرصه سیاسی مواجه خواهیم شد. در این راستا، باید بر امکاناتی از قبیل تحصیلات تکمیلی زنان در رشته های مرتبط با مدیریت سیاسی، سابقه تصدی مناصب میانی و... تکیه کرد. همچنین باید با اتخاذ تدابیر حمایتی نظام در راستای افزایش سهم زنان در مناصب و بهبود وجه بین المللی کشور، فرهنگ سازی در راستای نمایاندن عرصه سیاست به عنوان عرصه حضور دو جنس و افزایش خودباوری زنان، از تأثیر موانع دستیابی زنان ایرانی به مناصب سیاسی کاست.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال به دوره ی والدگری غالباً با شور و نشاط و لذت فراوانی همراه است، اما این مرحله تغییرات زیادی را به دنبال دارد که می تواند کارکردهای فردی و زوجی را تحت تاثیر قرار دهد. از یک طرف تولد فرزند نشان دهنده ی تحقق رویای والدین است، از طرف دیگر می تواند به معنای تجربه لحظات دشوار و آزار دهنده ای باشد که در نتیجه تقاضاهای مراقبت و یادگیری بی پایان و سازمان دهی های مجددِ لازم به عنوان یک فرد، همسر، عضو خانواده و حرفه ای (شغلی)، حاصل شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول بوده که در سال 1399 به مراکز مشاوره شهرستان بهبهان مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش، 20 زوج بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و بر اساس نقطه برش پرسشنامه رضایت زناشویی کانزاس (شوم و همکاران، 1986) انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) گمارده شدند. از هر دو گروه، پیش آزمونی برای تعیین وضعیت همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی، طی 6 جلسه 90 دقیقه ای برنامه زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند را به صورت زوجی دریافت کردند. پس از گذشت یک ماه و نیم بعد از اتمام درمان، آزمون پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه همدلی زناشویی (جولیف و فارینگتون، 2006) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت (شِیفر و السون، 1981) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که در متغیرهای همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی، افزایش معناداری در نمرات پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش رخ داده است. این تفاوت با در نظر گرفتن سطح 05/0 >p معنادار می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که از جمله رویکردهای مؤثر برای کاهش مشکلات و ناهماهنگی های زناشویی ناشی از زایش نخستین فرزند، رویکرد زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند است که می توان از این رویکرد به عنوان یک الگوی درمانی و نیز یک الگوی آموزشی به منظور پیشگیری از تعمیق تعارضات و نیز بهبود روابط زوج ها در قالب درمان های زوجی و یا کارگاه های آموزشی بهره گرفت
گردشنامه های زنانه: روزن به توسعه
حوزههای تخصصی:
شناخت گذشته بدون بررسی نگاه های فرا فرهنگی و بیرونی به تاریخ و فرهنگ میسر نیست، هرچند تاکنون نگاه به گردشگران و نویسندگان غربی به ایران مورد توجه و بررسی مختلف قرار گرفته، اما نگاه های زنانه در این میان، اندک و کاوش حول آنها محدود بوده است. این جستار در پی واکاوی دو نگاه زنانه (ژان دیولافوا و تانیا گریشمن) به ایران در دو مقطع عهد ناصری و دوره پهلوی است. نگرشی که از قلم دو زن و همسران خانواده هایی باستان شناس تراویده است. زنانی که تعدادشان در میان سیاحان غربی در نوع خود اندک بوده و فرصت اقامت چند ساله در ایران را یافته و بنا به شغل و ضرورت باستان شناسی، نگاهی زمانمند برای تشریح اوضاع این برهه ایران داشته اند. به علاوه سرگذشت چاپ و نشر خاطرات شان به یک آموزه قابل توجه در رشد و اندیشه بر تاریخ و فرهنگ ایران قابل تبدیل است. در ادامه، رویکرد و مفاهم کلیدی و مهم و مورد توجه آنها و نوع نگاه و واکنششان به زمانه و زمینه اقامت آنها در ایران و جهان ذهنی و زنانه که در آثارشان تجلی یافته، تصویر شده است. در نهایت، آموزه های رشد و توسعه یافتگی برای کشور و مهمتر جنس دوم و در حاشیه مانده تاریخ، و حتی کل جامعه از این مطالعه استنتاج شده است.
اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری بر عشق، رفتارهای فداکارانه و سواد سلامت جنسی زوج های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
121 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری بر عشق، رفتارهای-فداکارانه و سواد سلامت جنسی زوجین جوان شهر اهوازبود. روش پژوهش حاضر، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه زوجین جوان دارای زن باردار 22 تا 31 ساله، مراجعه کننده به بیمارستان و مطب های خصوصی پزشکان زنان و زایمان شهر اهواز در نیمه ی اول سال 1400 بودند. ازمیان آنها30 زوج داوطلب و واجد شرایط در چهارچوب نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و به شیوه جایگزینی تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (هرگروه 15زوج یا 30 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس عشق پرشور (هاتفیلد و رپسون، 1986)، پرسشنامه رفتارهای فداکارانه (هارپر و فیگرس، 2008) و پرسشنامه سواد سلامت جنسی بزرگسالان (معصومی و همکاران، 1398) استفاده شد. برای گروه آزمایش 8 جلسه 180 دقیقه ای آموزش غنی سازی روابط زناشویی اجرا شد و در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کورانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش غنی سازی روابط زناشویی مبتنی بر هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، باعث بهبود عشق، بهبود رفتارهای فداکارانه و افزایش سطح سواد سلامت جنسی در زوجین جوان می شود(05/0>P). بنابراین با استفاده آموزش غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر هیجان در دوران بارداری می توان سطح کیفیت و رضایت زناشویی زوجین جوان را در این مقطع خاص افزایش داد.
تحلیل گفتمان کیفی سوژگی زن ایرانی در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
229 - 258
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز رشد شگفت انگیز و خارج از حد تصور رسانه ها، آن ها را به ابزاری قدرتمند تبدیل ساخته است که نه تنها وظیفه ی اطلاع رسانی نهفته در ماهیت خود را به خوبی انجام می دهند؛ بلکه پا را فراتر نهاده و به همه زوایای زندگی انسان وارد شده و تحت تأثیر خود قرار داده اند. گوناگونی نقش های اجتماعی زنان و مردان،بازگوکننده این واقعیت است که مفاهیم زنانگی و مردانگی (جنسیت) به شدت تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار دارند. زنان و مردان هریک به گونه ای در رسانه ها بازتاب داده می شوند. تصویر زنان در رسانه های جمعی دارای وجهه ای ایدئولوژیک برای تداوم مناسبات مردسالارانه بوده است. در برابر سوژگی زن در گفتمان مردسالار؛ استراتژی مبارزه برای ساختارشکنی و در هم شکستن قالب های کلیشه ای، در مدرنیته متأخر جریان یافته است. هدف پژوهش حاضر تحلیل گفتمان سوژگی زن ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. تکنیک مورد استفاده تحلیل گفتمان انتقادی و مشخصاً رویکرد تحلیل گفتمان فرکلاف می باشد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، صفحات مرتبط با طبقه ی نظری گفتمان های سوژگی در شبکه ی اجتماعی اینستاگرام کاربران ایرانی می باشد که با ملاحظات نظری و تحلیل محتوای کیفی انتخاب شده است. مقوله های نهایی به دست آمده در پژوهش شامل زن شیء واره، تجلیل نارسیسم، نظام طبقاتی جنسیتی، اهمیت زدایی از نقش، طبیعی شدگی مراتب بالاسری، سلب حقوق، دیگری سازی مضاعف می باشد که منطبق با گفتمان سوژگی زنان می باشد.
تاثیر عوامل جامعه شناختی بر کنش های خشونت آمیز خانگی علیه زنان (مطالعه موردی زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز اورژانس اجتماعی بهزیستی استانهای سراسر کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
53 - 70
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان عامل عمده ای در ایجاد آسیب های جسمی، روحی و روانی بر زنان محسوب می شود. هدف شناخت تاثیر عوامل جامعه شناختی برکنش های خشونت آمیز خانگی بر روی زنان است. روش تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش زنان خشونت دیده مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی کشور به تعداد 15721هزار نفربودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 389 نفر تعیین و آزمودنی ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود، ضمن این که از ابزار فیش برای جمع آوری آمار و اطلاعات موجود در آرشیو استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل آمار عملکرد اورژانس اجتماعی کشور، وجود فراوانی اعمال خشونت در گروه های سنی 30 تا 39 سال را نشان می دهد. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد خشونت علیه زنان با هنجار ها و ارزش های اجتماعی، ناکامی اجتماعی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی زوجین، نگرش های مردسالارانه، منزلت اجتماعی، بیکاری، فقر و اعتیاد رابطه دارد. بیشترین میزان همبستگی مربوط به متغیر مردسالاری با ضریب همبستگی 561 /0 و کمترین آن مربوط به متغیر منزلت اجتماعی با ضریب همبستگی 132/0- می باشد. خشونت علیه زنان عمدتا تحت تاثیر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی و بویژه جامعه پذیری جنسیتی صورت می گیرد لذا تغییر نگرش ها، خرده فرهنگ ها، عقاید و باورهای جنسیتی افراد جامعه در کنار آموزش و توانمند سازی زنان و همچنین بهبود وضعیت ساختاری جامعه در حوزه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی ، حقوقی و سیاسی موجبات پیشگیری، کنترل و کاهش خشونت های خانگی اهمیت دارد.
تبیین علّی کمال گرایی دختران بر اساس صفات تاریک شخصیت، خود ارزشمندی مشروط و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال گرایی مشکلی گسترده و شدید در بین نوجوانان است و یکی از اهداف پژوهش های روان شناسی، شناسایی متغیرهای مرتبط با آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین صفات تاریک شخصیت، خود ارزشمندی مشروط و کمال گرایی دختران با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی انجام شده است. روش اجرای آن توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. کلیه دانش آموزان دختر دوره دوّم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1400 جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 204 نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شدند. از مقیاس صفات تاریک شخصیت جونز و پالهاوس (2014)؛ مقیاس خود ارزشمندی مشروط کراکر و همکاران (2003)؛ مقیاس خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (1997) و مقیاس کمال گرایی فراست و همکاران (1990) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار LISREL تحلیل شد که نتایج نشان داد صفات تاریک شخصیت، خودارزشمندی مشروط و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مستقیم با کمال گرایی دانش آموزان رابطه دارد. همچنین، صفات تاریک شخصیت و خود ارزشمندی مشروط به صورت غیرمستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی با کمال گرایی دانش آموزان رابطه دارند. نتایج پژوهش از نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در روابط علی صفات تاریک شخصیت و خود ارزشمندی مشروط با کمال گرایی حمایت می کند.
بررسی اثر مدیران مالی زن بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان نقش مهمی در ایجاد ارزش و افزایش سطح رفاه جامعه دارند.زیرا در روابط اجتماعی دقت نظر بیشتری داشته و بر انجام صحیح وظایف محوله و پیروی از قوانین حاکم اهتمام بیشتری می ورزند؛ بنابراین، حضور آنان در راس امور سازمان ها می تواند مفید واقع شود. در این پژوهش تأثیر جنسیت مدیران مالی بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. نمونه آماری شامل 154 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1392 تا 1399 میباشد. نتایج برآورد مدل اول پژوهش حاکی از آن است که جنسیت مدیران مالی اثر منفی و معناداری بر تجدید ارائه های مالی دارد. به سخن دیگر، مدیران مالی زن با افزایش کیفیت گزارشگری مالی از طریق کاهش در تجدید ارائه های مالی در ارتباط هستند. بعلاوه، نتایج برآورد مدل دوم پژوهش نشان داد،جنسیت مدیران مالی اثر مثبت و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی دارد، به این معنی که شرکتهای دارای مدیران مالی زن حق الزحمه های حسابرسی بالاتری پرداخت می کنند. در مجموع، یافته-ها حاکی از آن است که مدیران مالی زن به دلیل ویژگی های ذاتی از قبیل ریسک گریزی و محافظه کاری، کیفیت گزارشگری مالی را افزایش و خواهان حسابرسیهای باکیفیت تری از سوی حسابرسان مستقل هستند.
نقدی بر مصادیق و ضمامنت اجرای مدنی حق معاشرت زوجه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در قانون ایران به تبعیت از فقه اسلامی علاوه بر حقوق مالی، حقوق غیرمالی نیز برای زوجه مقرر شده که مهمترین آنها حق برخورداری از حسن معاشرت، معاضدت و حق برقراری رابطه جنسی با زوج است. در خصوص حقوق غیرمالی زوجه، ابهامات فراوانی وجود دارد به عنوان مثال حدود، مصادیق و ضمانت اجرای نقض این حقوق توسط زوج به روشنی در قانون تبیین نشده است. برخی از مصادیق عرفی حسن معاشرت یا مواردی که در فقه به عنوان حق زوجه شناخته شده در قانون لحاظ نشده و در صورت نقض این حقوق توسط زوج، هیچ ضمانت اجرایی مقرر نشده است. مهمترین ضمانت اجرای قانونی برای تضمین حقوق زوجه، جواز طلاق به تقاضای زوج است درحالیکه این ضمانت اجرا مناسب نبوده و پیشنهاد می شود راهکاری مقرر شود که درکنار تضمین حق زوجه، بنیان خانواده حفظ شده و زوج ملزم به اجرای تکالیف زوجیت خود شود. به عنوان مثال دادگاه می تواند زوج را به شرکت در جلسات مشاوره، حفظ حریم امن فیزیکی و پرداخت خسارت به زوجه ملزم نماید. در این مقاله حقوق غیرمالی زوجه و ضمانت اجرای آنها بررسی شده و راهکارهایی برای اصلاح مقررات موجود با هدف حفظ بنیان خانواده و حمایت از زوجه ارائه می شود.
خودکارآمدی ورزشی زنان مبتنی بر حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی (متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
157 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زن، در طول تاریخ فرصت کافی پیدا نکرده تا شایستگی خود را برای مشارکت فعّال در ورزش به اثبات برساند. هدف از این تحقیق تدوین الگویی برای خودکارآمدی ورزشی مبتنی بر حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی در زنان بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بوده و از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زنان ورزشکار متأهل و یا حداقل یک بار ازدواج کرده شهر تهران بود که نمونه مورد مطالعه به حجم 384 نفر(طبق فرمول کوکران) با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برآورد شد. در این پژوهش از پرسشنامه های خودکارآمدی ورزشی کرل و همکاران(2007)، حمایت اجتماعی فیلیپس(1986)، وضعیت اجتماعی-اقتصادی قدرت نما(1392) و انگیزه مشارکت ورزشی هونگ یونگ لین(2010) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS/18 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای حمایت اجتماعی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی اثر مستقیم بر متغیر میانجی انگیزه مشارکت ورزشی در زنان ورزشکار دارند. امّا متغیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی اثر مستقیم بر خودکارآمدی ورزشی در زنان ورزشکار ندارد. نتیجه گیری: بر اساس مدل ذکر شده جامعه و دولت، در راستای حمایت همه جانبه باید از طریق فرهنگسراهای شهرداری، پارک ها، فضاهای سبز و کلوپ های ورزشی شرایطی را فراهم کنند که زنان جامعه با هر درآمد و جایگاه اجتماعی بتوانند به فعالیت های بدنی و شناخت ظرفیّت های خود بپردازند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر نگرانی و تاب آوری دختران آزار دیده جنسی (با تأکید بر فرهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر نگرانی و تاب آوری دختران آزار دیده جنسی با تاکید بر فرهنگ بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران آزاردیده جنسی بود که به مرکز استاد شهریار اردبیل در سال1401مراجعه کرده بودند. از جامعه مذکور 30 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. این پژوهش نیمه آزمایشی واز نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. و برای ابزار ارزشیابی از پرسشنامه نگرانی مایر و همکاران(1990) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد.گروه آزمایش طی 8 هفته تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت قرار گرفت، و پس از خاتمه جلسات مرحله پیگیری دو ماه بعد انجام شد و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون نگرانی و تاب آوری گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). با توجه به نتایج به دست آمده می توان گزارش کرد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر نگرانی و تاب آوری دختران آزار دیده جنسی اثر بخش بود و این نتیجه تا مرحله پیگیری تدوام داشت.
ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال گرایی در افراد دچار آسیب فرهنگی اختلال بدشکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال گرایی در زنان با آسیب فرهنگی اختلال بدشکلی بدن مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی استان مازندران بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی استان مازندران (شهر های آمل، بابل، ساری و قائم شهر) بود. حجم نمونه 330 نفر بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رضایت از تصویر تن سوئوتو و گارسیا (2002)، پرسشنامه طرح واره جنسی اندرسون و سیروانوسکی (1994)، پرسشنامه تیپ شخصیتی کاستا و مک کری (1992)، پرسشنامه نگرش به خوردن کانر و همکارانش (1979) و پرسشنامه کمال گرایی تری شورت و همکاران (1995) بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار SPSS22 و Amos23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین طرحواره های جنسی و تصویر تن در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین بین تیپ شخصیتی و تصویر تن در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. بین نگرش به خوردن و تصویر تن نیز در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. در کل نتایج نشان داد که تصویر تن با همه متغیرهای مورد بررسی ارتباط معناداری دارد و از آن جا که ظاهر انسان بخشی از شخصیت و هویت فرد را تشکیل می دهد و در موقعیت های فرهنگی و اجتماعی نمایان می شود نارضایتی از آن عامل خطر برای بسیاری از اختلالات را فراهم می کند.
واکاوی نقش تربیتی زنان در محیط خانواده از منظر فرهنگ اسلامی با تأکید بر دیدگاه امامین انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
95 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تربیتی زنان در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی با تاکید بر دیدگاه امامین انقلاب بود. جامعه پژوهش، کلیه سخنرانی ها و کتب امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و متون تربیتی از منظر فرهنگ اسلامی بود. نمونه پژوهش شامل سخنرانی ها و کتب امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و مطالب مرتبط با نقش تربیتی زنان در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی_تحلیلی بود. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به صورت فیش برداری استفاده شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد در فرهنگ اسلامی، خانواده نقش حیاتی در اصلاح جامعه و سامان بخشی به اندیشه و روان افراد دارد و در بین اعضای خانواده، زنان نقش برجسته ای داشته و با ایفای نقش همسری و مادری تاثیر بسزایی در تربیت اعضای خانواده دارند. هم چنین مشخص شد از منظر امامین انقلاب نقش تربیتی زنان در خانواده بنابر وظیفه همسری و مادری به دو بخش کلی نقش تربیتی و هدایت گر زنان در قبال همسران و فرزندان تقسیم می شود و زنان می توانند در خانواده تاثیر بسیار شایانی از طریق تربیت دینی، معنوی، اخلاقی و عاطفی همسر و فرزندان خود داشته باشند. بنابراین، از دیدگاه روان شناسی تربیتی، در بستر فرهنگ اسلامی و طبق نظرات امامین انقلاب، برای داشتن خانواده سالم و تربیت اعضای خانواده، باید به نقش تربیتی زنان در خانواده توجه ویژه ای شود تا بتوان از این طریق به بالندگی انسان ها و جامعه کمک شود.
نقش زنان در سیاست گذاری و تصمیم گیری در پارلمان های ملی و منطقه ای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
661 - 691
حوزههای تخصصی:
در جهان مدرن امروز، یکی از مهم ترین پیش شرط های توسعه و ثبات کشورها، استفاده بهینه از همه ظرفیت های نیروی انسانی، به ویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در جهان ضروری است، بااین حال، شواهد حاکی از آن است که زنان در تمام سطوح تصمیم گیری در سراسر جهان کمتر حضور دارند و دستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی و اجتماعی را همچنان دور از دسترس می بینند. در این میان، اروپا تنها منطقه در عصر کنونی است که ظرف دو دهه گذشته و در پرتو سیاست گذاری های نسبتاً مناسب در حوزه زنان، از این فرصت نسبی برخوردار شده است تا ضمن تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی زنان در سطوح ملی و منطقه ای، از شایستگی و اعتبار زن در مراتب عالی سیاسی، تقنینی و قضایی دفاع کند. نظر به این مهم، مقاله حاضر با کاربست نظریه فمینیسم و بهره مندی از مدل سیاست گذاری جونز در پاسخ به سؤال پژوهش به این نتیجه رسید که حضور زنان در مناصب سیاسی ریاست جمهوری، نخست وزیری و پست های وزارتی، در کنار تصویب قوانینی همچون قانون سقط جنین، همیاری خانواده و حمایت از کودکان، مرخصی زنان و مراقبت از کودکان، بهداشت و درمان و بودجه رفاه اجتماعی، از جمله عوامل تعیین کننده و اقدام های مؤثر تقنینی بوده است که به تدریج، بستر مناسب برای تثبیت جایگاه زنان در پذیرش مسئولیت های بالای سیاسی و پارلمانی را فراهم آورده است.
خوانش جایگاه اجتماعی زنان خنیاگر عصر قاجار از میان نگاره ها و منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
107 - 140
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موسیقی در طول تاریخ همواره مورد توجه ایرانیان بوده و در تمام دوره های مختلف پادشاهی ایران جایگاه خود را به طور رسمی در میان حاکمان حفظ کرده است. با روی کار آمدن دودمان قاجار و تجربه نزدیک شدن ایران به غرب، تغییرات چشم گیری در زمینه های هنری به خصوص موسیقی و نگارگری پدید آمد. اما تأثیر این تحولات بر فعالیت زنان خنیاگر با ابهاماتی روبه رو است. بر همین اساس پرسش اصلی این پژوهش چیستی جایگاه اجتماعی زنان خنیاگر این دوره در میان نگاره ها و منابع مکتوب و سفرنامه ها و همچنین و چگونگی پوشش آنان به عنوان زنان خنیاگر است. همچنین چیستی ابزار آلات خنیاگری و سازهای مورد استفاده آن ها از پرسش های دیگری است که به آن پاسخ داده می شود. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد کیفی است که براساس داده های کتابخانه ای و تحلیل محتوی بصری با بهره گیری از دانش نشانه شناسی یافته های آن تحلیل و تبیین میشود. براساس یافته های این پژوهش همان گونه که مرتبه اهالی موسیقی در دوره های مختلف حکومت های ایرانی لغزان و نامطمئن بوده در دوره قاجار نیز این نگرانی پا برجا بوده و این مسئله برای زنان خنیاگر دشوارتر و بسته به نوع کار، نوازنده، رقصنده یا خواننده و مانند آن، نیز متفاوت بوده است.
بررسی مشروعیت کاهش جنین از منظر فقه اسلامی با نگاهی بر اهمیت مسئله افزایش جمعیت
حوزههای تخصصی:
روش های نوین باروری قدمی مثبت و مهم در جهت درمان ناباروری و کمک به افزایش جمعیت برداشته است و به نوعی موجبات تحکیم خانواده را فراهم آورده است، لیکن در میان روش های متعدد درمان ناباروری و همچنین در خلال انجام امور پزشکی گاهاً تلقیح متعدد جنین ها شرایط سختی را موجب می شود که زوجین را ملزم به کاهش جنین می کند. حال پرسش اینجاست آیا کاهش جنین از نظر فقهی مشروعیت دارد؟ آیا فدا شدن جنینی به نفع جنین دیگر صحیح است؟ آیا کاهش جنین هدف افزایش جمعیت کشور و مصلحت جامعه را به خطر نمی اندازد؟ در این مقاله بر آنیم تا با استفاده از روش کتابخانه ای به سؤالات مذکور پاسخ دهیم و مشروعیت یا عدم مشروعیت کاهش جنین را بررسی نماییم و مصلحت های موجود در این امر را وارسی کنیم. آنچه به نظر می رسد آن است که از منظر فقه اسلامی کاهش جنین مشروعیت داشته و مبتنی بر قواعد فقهیه ازجمله قاعده «اخف الضررین» می توان به این نتیجه رسید که حفظ حیات مادر و کاهش جنین دارای مصلحت بیشتر و ضرر کمتر است.