مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مطالعه پدیدارشناختی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفه ای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز هستند که با رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی آشنایی دارند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از دانشجویان این رشته انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت داده ها ضمن بررسی و تائید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحب نظر از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. پنج مضمون اصلی از یافته ها شامل نقش رشته، علل گرایش به رشته، ماهیت رشته، محدودیت های رشته، ارتقاء جایگاه این رشته به دست آمد که هرکدام نیز دارای چندین مضمون فرعی می باشند. یافته ها نشان داد که از طریق معرفی رشته، ارتقاء جایگاه آن، فراهم کردن منابع لازم و تخصصی تر و هم چنین مشخص شدن حدود و ثغور رشته می توان گام های مفیدی در کسب هویت حرفه ای دانشجویان آموزش و بهسازی منابع انسانی در مقطع تحصیلات تکمیلی برداشت.
مطالعه پدیدار شناختی از تجارب معلمان برخوردار از تحصیلات دکتری تخصصی از مواجه آنان با خدمات مبتنی بر نگهداری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
133 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجارب معلمان با شرایط تحصیلات آکادمیک بالا درخصوص خدمات مبتنی بر نگهداری نیروی انسانی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناختی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش معلمان با تحصیلات دکتری تخصصی شاغل در مدیریت آموزش و پرورش شهرستان مرند بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها (8 نفر) ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی بود. روایی پژوهش حاضر از نوع روایی درونی بود که بدین منظور آنالیز داده ها توسط هر دو نویسنده مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا صحت داده ها و تفسیر از آن را تایید بکنند. برای افزایش پایایی پژوهش، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنمایی های لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام می گرفت. از تحلیل داده ها، تعداد 16 زیر درون مایه استخراج شد و این زیردرون مایه ها به ترتیب در 4 درون مایه اصلی (رضایت شغلی، شایسته سالاری، ارتقای شغلی، تعهد سازمانی) طبقه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد عدم توجه به بهبود ارتقای شغلی، عدم شایسته سالاری و عدم رضایت شغلی نقش مثبتی در خروج این معلمان به رغم داشتن تعهد سازمانی و علاقه به شغل معلمی از سیستم آموزش و پرورش داشت. بنابراین می توان گفت بایستی تحولی در ساختار و تشکیلات و مقررات فعلی آموزش و پرورش متناسب با نظام شایسته سالاری و کاهش بوروکراسی و تقویت مدیریت مشارکتی صورت گیرد.
تجربه زیسته کودکان کار شهر تبریز از احساس تنهایی، مطالعه به روش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده نظامی اجتماعی است که اختلال در هریک از اعضای آن می تواند کل نظام خانواده را مختل کند. درک صحیح از مشکلات خانواده های کودکان کار، نه تنها به این کودکان و خانواده آن ها، بلکه به جامعه نیز کمک فراوانی می کند. یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت زندگی کودکان کار، احساس تنهایی است؛ بنابراین هدف این پژوهش، توصیف و تبیین واکاوی تجربه های کودکان کار از احساس تنهایی بود. پژوهش حاضر به روش کیفی و پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند و به کمک مصاحبه ژرف نگر با پانزده نفر از کودکان کار انجام گرفت و مصاحبه ها ضبط و به روش استرابرت و کارپینتر تجزیه و تحلیل شد. از یافته های تجربه های کودکان کار از احساس تنهایی چهار مضمون اصلی «احساسات ادراک شده»، «انواع احساس تنهایی»، «پیامدهای احساس تنهایی» و «راه های غلبه بر احساس تنهایی» شناسایی شد. کودکان کار در معرض انواع احساس تنهایی ها و به ویژه تنهایی اگزیستانسیال قرار دارند. همچنین در زندگی خود احساس بی معنایی، ناامیدی و رهاشدگی دارند. بدین منظور می توان با سیاست هایی مانند بهبود تعامل اجتماعی، تدارک زمینه های تحصیل، آموزش مهارت های اجتماعی و معنویت درمانی بر این حس کودکان کار غلبه کرد.
بررسی علل انتخاب ازدواج دانشجویی در بین دانشجویان؛ مطالعه پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، علل انتخاب ازدواج دانشجویی در بین دانشجویان را مورد بررسی قرار داده است. برای این هدف، روش کیفی پدیدارشناسی و نظریه برخاسته از داده ها مورد استفاده قرار گرفت. در این راستا، 21 نفر از دانشجویانی که برای ثبت نام زیارت امام رضا علیه السلام به دفتر نهاد رهبری رجوع کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. سؤال های نیمه ساختاریافته، در مورد علل گرایش آنان به ازدواج دانشجویی و عواملی که به آنها در این مورد کمک کرده است تا رسیدن به مرحله اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق کد های باز و مشخص شدن گزاره های اصلی و فرعی، نشان داد که در دانشجویان به ترتیب عواملی مثل مکان مناسب، هم دوره ای بودن، هزینه پایین و مخالفت والدین برای پایان تحصیلات، منجر به ازدواج دانشجویی شده است. این یافته ها، نشان می دهد که عوامل روان شناختی و اجتماعی اقتصادی به فرایند ازدواج دانشجویی کمک کرده است.
تحلیل کیفی مشکلات زنان دارای همسر جانباز: یک پژوهش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
بحران های خانوادگی، مهارت های بقای خانواده را مورد آزمایش قرار داده و هنگامی که یکی از افراد خانواده دچار مشکلی شود بحران ها و مشکلات خانوادگی نمودار می شود. ازجمله این بحران ها حضور فرد جانباز در خانواده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی مشکلات زنان دارای همسر جانباز به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان دارای همسر جانباز در مناطق 13 و 14 تهران بودند که تعداد 19 نفر از ایشان (از بین زنانی که در سال 1399 به خانه سلامت شهرداری منطقه 13 مراجعه کرده بودند) باروش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. در نهایت 5 مضمون اصلی در مشکلات زنان دارای همسر جانباز شناسایی شد که عبارتند از: مشکلات روانی، مشکلات جسمانی، مشکلات زناشویی، مشکلات اجتماعی، مشکلات اقتصادی. بنابراین لزوم شناسایی مشکلات این قشر از زنان و ارائه خدمات یاورانه، باید در اولویت سازمان های مربوطه قرار گیرد.
تعارضات همسرگزینی دختران با والدین: یک مطالعل پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
551 - 567
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفی حاضر با هدف آشکارسازی تعارضات همسرگزینی دختران با والدین، در زمینه انتخاب همسر به شیوه پدیدارشناختی بود. جامعه آماری کلیه دختران متعارض با والدین در زمینه انتخاب همسر شهر اصفهان بود که با نمونه گیری هدفمند، 15 دختر انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با روش تحلیل کلایزی تحلیل شد. مضمون های پژوهش عبارت بود از: مضمون اول، پویایی های قدرت با زیرمضمونِ جنگ قدرت دختر با والدین برای بهبود شرایط قبل از ازدواج، ساده گرایی دختر در برابر ایدئال گرایی والدین در ازدواج، ساده گرایی والدین در برابر ایدئال گرایی دختر در ازدواج، مضمون دوم تعارضات مالی با زیرمضمونِ تعارض دختر با والدین بر سر استقلال طلبی مالی قبل از ازدواج، مادی گرایی والدین در برابر همه جانبه نگری ملاک های دختر، مضمون سوم تعارضات ارتباطی با زیرمضمونِ شکاف نسلی، تعارض دختر و همشیره ها در حوزه ازدواج، تعارضات عمومی والدین دختر در حوزه های مختلف، باورهای متعارض والدین دختر در حوزه ازدواج و مضمون چهارم تعارضات نگرشی اعتقادی با زیرمضمونِ درگیری بر سر نگرش های اعتقادی بین والدین و دختر، تفاوت ملاک های والدین و دختر در ازدواج.
تجربه زیسته کودک همسران از کودک همسری و مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای اساسی که جامعه ما با آن مواجه است پدیده کودک همسری است. پدیده کودک همسری علیرغم مخالفتهای حقوقی و روان شناختی با آن، نیازمند مطالعه و بررسی است. هدف پژوهش حاضرتبیین و بازنمائی تجربیات زیسته کودک همسران از کودک همسری و مسائل و چالشهای آن است. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پارادایم کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. شرکت کنندگان در این پژوهش15 نفر از کودک همسران شهر شبستر بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با توجه به مصاحبه های عمیق، فردی و نیمه ساختاریافته گردآوری شد و تا زمان اشباع داده ها مصاحبه ها تداوم پیدا کرد. پس از پیاده سازی مکتوب مصاحبه ها، داده ها ی مصاحبه ها بر اساس رویکرد هرمنیوتیک و بر اساس روش دیکلمن،تانر و الن(1989) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تجزیه و تحلیل تجربیات کودک همسران894کد، 5 مضمون اصلی "عوامل کودک همسری"، "آمال و آرزوهای کودک همسران"، "آسیب های ادراک شده"، "مزایای کودک همسری" و "راهبردهای توانمندسازی کودک همسران" و 19مضمون فرعی حاصل شد. می توان با اتخاذ تدابیری نظیر توانمندسازی کودک همسران در باب تنظیم هیجان، تقویت روابط عاطفی زوجین، موفقیت در کنترل و مدیریت تعامل ها و ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارت کودک همسران در حوزه روان شناختی و روابط بین فردی زوجین چالشهای کودک همسران را کاهش داد.
مقایسۀ نگرش به ابراز هیجانات همسر در زنان با صمیمیت عاطفی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
1 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل بالقوه اثرگذار بر صمیمیت، نگرش همسر به ابراز هیجانات است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش نسبت به ابراز هیجانات همسر در زنان با صمیمیت عاطفی بالا و پایین انجام شد. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. جامعه موردپژوهش را زنان متأهل شهر تهران در سال ۱۴۰۰ تشکیل می دادند. نمونه شامل ۲۰ نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند و با درنظرگیری اصل اشباع انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل آن ها با روش هفت مرحله ای پدیدارشناختی کلایزی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها به هفت مضمون اصلی در هر گروه منتهی شد. مضامین اصلی مستخرج از گروه با صمیمیت عاطفی بالا عبارت بودند از: «زاویه دید جامع و مثبت»، «انعطاف پذیری»، «باور به نقش عاملیت خود»، «ضرورت گفتگوهای تسهیل گرانه»، «ضرورت تعیین مرز مشترک و خصوصی»، «ضرورت تنظیم ابرازگری»، «نگرش وابسته به هیجان و عامل برانگیزاننده آن»؛ مضامین اصلی مستخرج از گروه با صمیمیت عاطفی پایین نیز شامل «زاویه دید محدود و منفی»، «انعطاف ناپذیری»، «خودناباوری»، «نقش عقلانیت در مدیریت هیجان»، «عدم بروز هیجان به منزله فقدان آن»، «انتظارات وابسته به جنسیت» و «برچسب ها و انتظارات شکل دهنده نگرش» بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که تفاوت های نگرشی این دو گروه غالباً مبتنی بر میزان انعطاف و واقع بینی نسبت به ابراز هیجانات همسر و نیز درنظرگیری نقش خود در این زمینه باشد.
مطالعه پدیدارشناختی ادراک نوجوانان پسر از عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
31 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عشق، بخشی جدایی ناپذیر تجربه انسانی است. ظرافت ها و پیچیدگی های عشق به طور گسترده در فرهنگ عامه، کتاب های خودیاری و پژوهش های دانشگاهی مورد شرح و بسط قرار گرفته اند. حضور یا فقدان عشق می تواند تأثیرات نیرومندی بر رضایت افراد از رابطه با جنس مخالف و سلامت روانی آنها به طور کلی داشته باشد. هر چند عشق رمانتیک ابتدا در دوره نوجوانی ظهور و بروز پیدا می کند، اطلاعات چندانی راجع به برداشت های فردی از عشق در میان دختران و پسران در طول دوره نوجوانی و بعد از آن در دست نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه عشق رمانتیک در میان نوجوانان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی استعلایی (موستاکاس، 1994) صورت گرفت. جامعه مورد پژوهش از بین نوجوانان پسر ۱۷ تا ۱۹ ساله ساکن شهر تهران در بهار 1400 که تجربه رابطه رمانتیک داشتند، با استفاده از نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و با 12 مصاحبه تکمیل شد. داده ها با استفاده از مصاحبه های باز و نیمه ساختار یافته جمع آوری شد و با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از کدگداری داده ها، یافته ها در پنج مقوله اصلی (میل به تجربه های نو، جذابیت جسمی و روانی، دم غنیمت شماری، عدم تعهد، هویت و خودشناسی) و هفده مقوله فرعی به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، منجر به کشف الگویی از تجارب انسانی در دوره نوجوانی، فهم چگونگی پدیده عشق در میان نوجوانان و شناخت بیشتر این گستره از تحول شد.