مریم رفعت جاه

مریم رفعت جاه

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: دانشیار گروه انسان شناسی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

واکاوی نقش خاطره جمعی بر جایگاه و منزلت علوم انسانی در نهاد دانشگاه در ایران با تأکید بر خاطره دارالفنون به عنوان نقطه عطف نهاد دانشگاه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتضادالسلطنه اعتمادالسلطنه خاطره جمعی دارالفنون ریکور علوم انسانی ملکم خان ناظم ا لدوله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف: اگرچه علوم انسانی در رشد بنیان های فرهنگی و توسعه پایدار جامعه نقش مهمی ایفا می کند اما در غالب جوامع کمتر توسعه یافته از جمله ایران، در جایگاهی پایین تر از علوم طبیعی قرار داده می شود. پل ریکور بر این باور است که به دنبال بروز یک رویداد و در جریان شکل گیری آن خاطره ای جمعی در ذهن مردم ایجاد شده و تداوم می یابد. تکرار این خاطره و ذهنیت در زمان حال متضمن فراموشی برخی ابعاد آن رویداد و برجسته کردن برخی جنبه های دیگر و گاه تحریف آن می گردد. در پژوهش حاضر با دغدغه واکاوی ریشه های این نگرش به علوم انسانی، با این پیش فرض که رویکرد زمان پیدایش و تکوین نهاد دانشگاه در ایران یعنی از زمان تأسیس دارالفنون تا به امروز بر منزلت کنونی علوم انسانی در خاطره جمعی مردم ما تاثیر گذاشته در پی واکاوی جایگاه این علوم در دارالفنون به عنوان نقطه شروع نهاد دانشگاه ایرانی پرداخته ایم.روش شناسی: بدین منظور سه نفر از چهره های کلیدی دارالفنون، ملکم خان ناظم ا لدوله، اعتضادالسلطنه و اعتمادالسلطنه را برگزیده و دیدگاه و عملکرد آنها را در مورد علوم انسانی با استفاده از مفهوم خاطره جمعی پل ریکور، مورد تحلیل قرار داده ایم. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های اسنادی و  کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش موید آن است که پیدایش و تکوین دارالفنون به عنوان نخستین نهاد آموزشی نوین ایران را می توان بر اساس روایتی از توسعه که عقب ماندگی ایرانیان را در فن، تکنیک و صنعت می داند، فهم و تفسیر کرد. غفلت دارالفنون از اهمیت علوم انسانی در فرایند مدنیت و توسعه علمی و صنعتی، یکی از زمینه های شکل گیری این نگرش در اذهان مردم و سیاستگذاران ما بوده که هنوز هم در قالب خاطره جمعی جضور دارد و مانع تحقق جایگاه شایسته علوم انسانی در آموزش عالی و فرایند توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ما می شود.
۲.

مطالعه احساسات مرتبط با فضای خانگی در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۵
با توجه به اهمیت فضای خانگی در شکل گیری و تربیت احساسات و به جهت اهمیت نقش زنان در خانه و خانواده در این پژوهش چگونگی احساسات زنان در فضای خانگی و نحوه بروز آن در این فضا را مورد مطالعه قرار داده ایم.. در این پژوهش که با رویکرد کیفی اجرا شده، از فنون متعددی برای گردآوری داده ها بهره گرفته ایم. نمونه مورد مطالعه با توجه به معیار های اشتغال و تحصیلات دانشگاهی، به شیوه هدفمند انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه و مشاهده و ویژگی های جمعیت شناختی و داده های تکمیلی توسط پرسشنامه گردآوری شده،و مجموعه داده های حاصل از کاربرد فنون مختلف با رعایت اصل کل نگری، مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فعال بودن و اختیار داشتن زنان در امور خانه و خانواده، داشتن فعالیت اجتماعی، شاغل بودن، تحصیلات عالی داشتن، وحرکت به سمت افزایش آگاهی و توانمندی و در مجموع توجه و برآورده کردن نیازهای روانی و جسمانی، در بروز و ظهور احساسات مثبتی چون رضایت، شادی، احساس اثربخشی و توانمندی و نیز در کنترل و مدیریت احساسات منفی همچون سرخوردگی، عصبانیت، خشم، غم، دلتنگی و ملالت و افسردگی در زنان مورد مطالعه تاثیر دارد و می-تواند به آنها کمک کند تا احساسات خود را در مسیر مثبت و سازنده ای هدایت کنند. از این رو توجه به نیازهای جسمانی، روانی و عاطفی زنان و پرورش روحیه مشارکت در امور خانگی و احترام به حقوق انسانی مادران زمینه بهروزی و سعادت خانواده را فراهم می سازد . واژگان کلیدی: فضای خانگی، فضای فیزیکی، تربیت احساسات، احساس اثربخشی، احساس توانمندی، مدیریت احساسات،
۳.

جهت گیری اخلاقی و ابعاد اجتماعی، فرهنگی فیلم های سینمایی پرمخاطب دهه های 80 و 90

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سینمای اجتماعی جهت گیری اخلاقی روابط جنسیتی روابط خانوادگی باورهای دینی بازنمایی واقعیت عدالت جنسیتی نقد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف اصلی این پژوهش شناسایی جهت گیری اخلاقی مورد تاکید در سینمای اجتماعی پرمخاطب دهه های 80 و90 از طریق شناسایی موضوعات محوری آنها و تحلیل ارزش ها واخلاقیات مورد تاکید در فیلم ها با توجه به زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان ساخت آنها بوده است. پرسش های این پژوهش از این قرار بوده اند: فیلم های مورد بررسی زندگی روزمره را چگونه بازنمایی می کنند و برکدام شرایط و جنبه های آن تمرکز نموده اند و در زمینه روابط جنسیتی، روابط خانوادگی و باورهای دینی و اخلاقی) چه پیامی را می خواهند منتقل کنند؟ در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش تحلیل داده های شفاهی و تحلیل محتوای کیفی گفتگوهای متن استفاده شده است و از هر کدام از دو دوره،  چهار فیلم برمبنای پرفروش بودن، و جایزه گرفتن در جشنواره فیلم فجر، دارابودن بیشترین نقداجتماعی، و ژانر اجتماعی داشتن انتخاب ودر نهایت هشت فیلم مورد مطالعه قرار گرفته است. از حیث رویکرد نظری این پژوهش بر نظریه آلبرت باندورا (نقش مهم رسانه های جمعی در فراگیری رفتارهای اجتماعی)، نظریه بازنمایی(بازنمایی واقعیت و یابرساخت آن توسط رسانه ها) و رویکرد بازتاب(هنر حاوی اطلاعاتی درباره جامعه است)، تاکید شده است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد در فیلم های دوره نخست (سالهای 80-84) که متعلق به دوره حکومت اصلاح گرایان است عمدتا، ارزش ها و هنجارهای جنسیتی رایج مطرح شده و مورد نقد قرار گرفته و بر ضرورت برقراری عدالت جنسیتی و بازتعریف اخلاق جنسیتی و توانمندی های اجتماعی و شغلی زنان تاکید شده است. در فیلم های دوره دوم(سالهای 88-92) که در دوره حکومت اصول گرایان پدید آمده بیشتر، ارزشهای اخلاقی مذهبی (در دوبعد نظری و عملی) و روایت های دینی مطمح نظر قرار گرفته است. درفیلم های این دوره اگرچه مساله اخلاقیات و ارزش های مذهبی در اولویت قرار دارد اما در ذیل آن و به گونه ای حاشیه ای تر به ارزش ها و هنجارهای جنسیتی نیز توجه شده است.
۴.

بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی زنان با تبعیض پذیری آنان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبعیض جنسیتی تبعیض پذیری سرمایه اجتماعی سرمایه فرهنگی سرمایه اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۲۱
تبعیض های جنسیتی مسئله ای اجتماعی است که غالب جوامع امروزی با آن مواجه هستند و زنان قشر گسترده ای هستندکه بیشترین آسیب را از این مسئله دریافت می کنند؛ ازاین رو پرداختن به این مسئله و آشنا شدن زنان با این تبعیض ها برای بهبودبخشی به شرایط زندگی و جایگاه شان در خانواده و جامعه ضروری می نماید. مطالعه حاضر در همین راستا با هدف بررسی تأثیر منابع و سرمایه های زنان به ویژه سرمایه اجتماعی بر میزان تبعیض پذیری آنان در خانواده صورت گرفته است. برای دستیابی به این هدف از نظریه تضاد کالینز برای تدوین چارچوب نظری بهره گرفته شد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته و جامعه آماری آن زنان متأهل 25 تا 50 ساله ساکن تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 196 نفر آنان برگزیده و مورد تحقیق قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهند که به طور کلی تبعیض پذیری زنان در بعد نگرشی کم تر از بعد رفتاری بوده است. همچنین میزان سرمایه فرهنگی زنان مورد مطالعه نسبت به سرمایه اجتماعی آن ها بیش تر بوده، اما میزان دسترسی آنان به سرمایه اقتصادی در سطح نازلی قرار دارد. همچنین تأثیر سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تعداد فرزندان زنان بر تبعیض پذیری آنان تأیید شد. تحلیل های رگرسیونی نشان داد میزان تبعیض پذیری کلی زنان بیش از همه با افزایش سرمایه فرهنگی، سپس با افزایش سرمایه اجتماعی و در نهایت با افزایش سرمایه اقتصادی کاهش می یابد، اما افزایش تعداد فرزندان، موجب تبعیض پذیری بیش تر زنان در خانواده می شود.
۵.

از مادر که حرف می زنیم، از چه کسی حرف می زنیم؟ (خودمردم نگاری برساخت اجتماعی "مادری" در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادری نظریه تلاقی فمینیسم لب خط خودمردمنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۷ تعداد دانلود : ۵۹۰
در این پژوهش خودمردمنگارانه، به دنبال کشف مسیری بودم که جامعه هویتم را به عنوان مادر شکل داده و به عبارتی مادر بودن را به من "آموخت". من در این مسیر به این باور رسیدم که حقیقتی طبیعی و غریزی از مادر بودن وجود ندارد، بلکه، بسترهای اجتماعی و فرهنگی، و نیز حوزه های دانش و شناخت موجود، حقیقت مادر بودن را شکل می دهد. همچنین این روایت فردی که موقعیت مندیِ من در کنار دیگران را در یک بستر اجتماعی به چالش می طلبید، با ورود به میدانی متفاوت، در تعامل و برخورد با تجربه ی مادری"طیبه"، که یک زنِ غربت و از اهالی محله محروم "لبِ خط" بود قرار دادم. در این راستا کوشیدم تا داستان مان که دو روایت کوچک محلی بود را به واسطه ی پیچیدگی هایش به بدنه اصلی جامعه پیوند دهم. روایت زندگی هر کدام از ما سرشار است از ملاحظاتی در رابطه با تلاقی جنسیت، قومیت، طبقه اجتماعی، زبان و دیگر نظام های سلطه، که مزیت ها، نابرابری ها، و میزان نزدیکی مان به قدرت را مشخص می کند. تجربه زیسته ی من متاثر از این حقیقت است که به عنوان یک زن فارس، متاهل، شیعه، و متعلق به طبقه متوسط، تجربه ها و باورهایم از مادری ملهم از همان مادری جریان اصلی است که سال ها پیرامون خود دیده و آموخته ام، همانطور که "طیبه" در تمام عمرش در معرض جریان حاشیه ای مادری قرار داشته، آنها را در خود درونی کرده و تجربه اش از غربت بودن، فرودست بودن و فقر را در مادری خود بازتولید می نماید.
۶.

دگرگونی ارزش های دینی و انقلابی در بین دو نسل از خانواده های مذهبی ساکن در خیابان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش های انقلابی پایبندی دینی تغییرات فرهنگی تکثر انواع دینداری نسل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۱
در ایران متعاقب انقلاب اسلامی تغییرات چشمگیری در زمینه باورها و ارزش های فرهنگی پدید آمد و در طول چهار دهه اخیر با فراز و نشیب هایی همراه شد تا آن جا که امروز در بین نسل های گوناگون خانواده شهری شاهد تفاوت های بارزی در نظام های ارزشی و باورهای دینی هستیم. از این رو برای شناخت چند و چون این تغییرات، در پی مطالعه جهت گیری ارزش های دینی و انقلابی در دو نسل از افراد خانواده های مذهبی و انقلابی برآمدیم. روش تحقیق، تلفیقی(کیفی، کمی) و فنون گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه بوده و نمونه مورد مطالعه متشکل از 40 خانواده بوده که به شیوه هدفمند از میان خانواده های مذهبی ساکن خیابان ایران برگزیده شده اند. یافته های پژوهش نمایانگر وجود تفاوت های نسلی در نوع دینداری افراد مورد مطالعه است. در زمینه تغییر وضعیت دینداری، یافته ها نشان می دهد که بعد مناسکی بیش از سایر ابعاد دستخوش تغییر بوده است. با در نظر گرفتن سه بعد اعتقادی، مناسکی و پیامدی، میزان دینداری افراد نسل اول بیشتر از افراد نسل دوم بوده است. به علاوه تفاوت بین نسل اولی ها و نسل دومی ها بر حسب جنس نیز متغیر و در زنان بیشتر از مردان بود. در زمینه رویکرد به انقلاب و نظام هر دو نسل ناقد فاصله گرفتن نظام از ارزش های اولیه انقلاب و خواهان بازگشت به آنها بودند اما نسل دومی ها رویکرد نقادانه تری داشتند. در زمینه رویکرد به نظام، یافته های کمی نیز نشان می دهد که میزان اعتماد به نظام سیاسی در هر دو نسل پایین اما در نسل دومی ها پایین تر بوده است.
۷.

مطالعه تطبیقی فرهنگ پوشش دختران و پسران جوان در دو منطقه از شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک پوشش معیارهای انتخاب و خرید پوشاک مدگرایی ارزش ها و نگرش ها پای بندی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۳ تعداد دانلود : ۴۱۲
فرهنگ پوشش و نوع پوشاک مردم ارزش ها و نگرش ها و فرهنگ جامعه را نمایان می کند. جوانان قشر نوجو و فعال جامعه و ترسیم کننده فردای آن هستند. ازاین رو، در پژوهش حاضر، فرهنگ پوشش جوانان شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن مطالعه شده است. این پژوهش با روش پیمایشی، دختران و پسران 18 تا 35 ساله را در دو منطقه بالا (منطقه ۲) و پایین (منطقه ۱۶) شهر تهران تحت بررسی قرار داده است. شیوه نمونه گیری خوشه ای و تکنیک گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. مطابق یافته های توصیفی، سبک لباس پوشیدن پسران و دختران در مناطقِ بررسی شده تفاوت معناداری نداشته است. سبک پوشش پاسخگویان زن نیز در مهمانی های زنانه در دو منطقه تفاوت معناداری نداشت، اما استفاده از لباس های یقه باز در مهمانی های زنانه در منطقه 2 چهاربرابر زنان منطقه 16 بوده است. به لحاظ رنگ لباس، میان مردان و زنان تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما میزان استفاده از رنگ های روشن در منطقه 2 و میزان استفاده از رنگ های تیره در منطقه 16 بیشتر بوده است. با توجه به یافته های تبیینی، سبک پوشش مردان با سن، تحصیلات، سرمایه فرهنگی، معیارهای خرید پوشاک و ارزش ها و نگرش های آنان هم بستگی مستقیم و معنادار دارد. پای بندی دینی مناسکی نیز با سبک پوشش هم بستگی قوی معکوس و معنادار نشان می دهد؛ به این معنا که هرچه پای بندی دینی مردان در بعد مناسکی بیشتر باشد، مدگرایی در پوشش آنان کمتر و تمایل آنان به سبک پوششی سنتی و رسمی بیشتر می شود. مطابق یافته های پژوهش، سبک پوشش با متغیر ارزش ها و نگرش های پاسخگویان هم بستگی معناداری دارد، اما برای دختران و پسران نتیجه متفاوتی را نشان می دهد: این رابطه در میان پسران مستقیم و در میان دختران معکوس است؛ یعنی هرچه ارزش ها و نگرش های دختران سنتی تر باشد، گرایش آنها به سبک پوشش مدرن بیشتر است. این الگو در مهمانی ها با سبک پوشش زنانه و لباس های با پوشانندگی کمتر و در فضاهای عمومی با پوشش غیراسلامی (جلوه گرانه) خود را نشان می دهد.
۸.

تحلیلی بر هویت فرهنگی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه مطالعه ای تطبیقی در خوابگاه های دولتی و خصوصی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت فرهنگی زیست جهان هویت خانوادگی هویت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۵۹۴
مسئله هویّت از مضامین مهمی است که در بعد فردی و بعد اجتماعی- فرهنگی می تواند ابزار گویایی برای فهم شرایط جامعه باشد. یکی از منابع تغییرات هویتی تجربه محیط های جدید زندگی است. نمونه ای از آن در مورد دختران جوانی مصداق داردکه برای ادامه تحصیل به شهری دیگر و به محیط زندگی خوابگاهی وارد می شوند. پژوهش حاضر برای شناخت چگونگی هویت فرهنگی دختران ساکن خوابگاه، با رویکرد کیفی پدیدارشناختی به انجام رسیده است. افراد نمونه از میان دختران ساکن در خوابگاه های شهر تهران به شیوه تعیین پیشینی ساختار نمونه و با لحاظ کردن دو عامل نوع خوابگاه و میزان پایبندی دینی، که در مطالعات اولیه تاثیر آنها بر موضوع مطالعه تایید شد انتخاب شدند. هویّت فرهنگی را در ابعاد خانوادگی، دینی، جنسیتی و حوابگاهی مورد مطالعه قرار داده ایم. بر اساس یافته ها در خوابگاه های دولتی، دختران مذهبی از نظر هویت فرهنگی با انسجام هویتی بیشتر و چالش های هویتی کمتری مواجه بودند و دختران غیرمذهبی دارای هویت خانوادگی کمرنگ تر وهویت خوابگاهی ضعیف تر بوده، گرایش بیشتری به هویت جنسیتی مدرن داشته و درمجموع دارای انسجام هویتی کمتری بودند. در خوابگاه های خصوصی، دختران مذهبی احساس تعلق پایینی به خوابگاه داشتند و دختران غیرمذهبی که غالبا دارای تعلقات خانوادگی نسبتا بالا و هویت خانوادگی قوی بودند افراد خوابگاه را قابل اعتماد و معاشرت نمی دانستند. این افراد رویکرد نقادانه به منابع سنتی هویت یابی پیدا کرده و سعی داشتند هویتی ورای ارزش های مسلط در جامعه ارائه دهندکه به ارزش های مدرنیته غربی نزدیک تر بود .
۹.

تأملی بر تحول پارادایمی مسئله «مادری» در اندیشه فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکتیویسم تجربه زیسته تفکر مادرانه نظریه تلاقی مادری توانمندانه مادری فمنیسم نظریه پسااستعماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۴۸
تجربه زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آن ها، به شیوه ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته می شود. این مقاله به موضعی که جریان های مختلف معرفت فمینیستی به مسئله «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ می کنند می پردازد تا معانی، مفروضات و دلالت های مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئله یابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریان های سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئله مادری در اندیشه فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئله مادری نشان می دهد. پارادایم طرد و ذات گرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربر می گیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود می آورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوت ها مبتنی است و در نهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریه تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوه های خلاقانه و مخربِ شناختِ آن ها معرفی می کند که می تواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعه فراگیر صلح و دنیایی انسانی تر بینجامد.
۱۰.

زنان جوان و بازتعریف معنا و نقش مادری مطالعه ای بر روی مادران 25 تا 40 ساله ساکن شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایدئولوژی مادری پای بندی دینی تجربه مادری تحصیلات عالی مادری هویت زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۵ تعداد دانلود : ۶۰۳
مطابق تعریف سنتی، مادری مهمترین نقش یک زن و موجب کمال او و مراقبت و تربیت کودک مختص مادر است. اما امروزه با افزایش آگاهی و تامل زنان در زندگی روزمره، و در اثر شکاف بین تعاریف سنتی و تجارب واقعی مادری افزایش یافته، زمینه توجه به تجربه مادری و بازتعریف معنا و نقش مادری فراهم شده است. در این پژوهش تلاش شده تا معانی و تصور پیشینی زنان از مادری و تجربیات واقعی و تصورات و معانی کنونی آنان در این خصوص با روش کیفی مورد مطالعه قرار گیرد. زنان مورد مطالعه از میان مادران متاهل غیرشاغل جوان ساکن محله دولت آباد انتخاب شده است. روش نمونه گیری نظری یا مفهومی بوده از این رو دو معیار تحصیلات و گرایش دینی، که مطالعات اولیه نشان می داد در معنا و عملکرد مادری تفاوت ایجاد می کند در نمونه گیری لحاظ شده است. فنون گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. براساس یافته ها، آن چه در همه مادران مشترک بود تمایل به مادر شدن و باور به ضرورت آمادگی و آموزش برای نقش مادری بود اما مادران تحصیل کرده، صرف نظر از گرایش دینی شان ضمن مهم دانستن مادری نگاه انتقادی به معنای رایج  مادری داشته و در پرداختن به علایق شخصی فعال تر عمل می کردند. در مادران تحصیل کرده با گرایش دینی بالا شکاف بین تصور و تجربه مادری از تحصیل کرده های باگرایش دینی پایین کمتر بود با این حال در دیدگاه انتقادی به قلت حقوق و کثرت وظایف مادران با آنان مشابه بودند. همچنین غالب پاسخ گویان مادری را نقشی پرزحمت، بی وقفه، بی اجر و پیچیده که دارای کمترین حقوق و بیشترین مسئولیت هاست برشمردند و بر این نظر بودند که هم پدران و هم جامعه و دولت بایستی در انجام وظایف مادری، از زنان حمایت کرده حقوق آنان را افزایش و مسئولیت هایشان را تعدیل کنند؛ جامعه فقط به فداکاری و قداست مادری اشاره دارد بی آن که در عمل اقدامات موثری برای بهبود آن انجام دهد.  
۱۱.

مطالعه تجربه ایفای هم زمان نقش شغلی – خانوادگی در زنان سرپرست خانوار با تأکید بر زنان دست فروش مترو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نقش شغلی- خانوادگی زنان سرپرست خانوار دست فروشی در مترو ایفای نقش چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۵۷
مقدمه: مطالعات خانواده در مناطق مختلف جهان، حاکی از افزایش خانواده های زن سرپرست است. در شرایط کنونی، پیامد افزایش این نوع خانواده ها، فزونی فقر و آسیب پذیری اجتماعی و شیوع بالای فشارهای روانی در جامعه است. افزایش زنان شاغل به ویژه زنان سرپرست خانواری که برای گذران زندگی در مترو به دست فروشی می پردازند، از یک سو در تغییر الگوهای خانوادگی مؤثر است و از سوی دیگر، بازتاب تغییر الگوهای ناشی از تحول ساختاری در خانواده بوده و در مناسبات اجتماعی آشکار می شود. این واقعیتی است که جامعه ما از یک سو، با فشار الگوهای فرهنگی سنت گرا در زمینه نقشهای زن و مرد و تقسیم کار مبتنی بر جنسیت روبه روست و از سوی دیگر، پذیرش نقشهای اقتصادی و اجتماعی گسترده تر از جانب زنان مشارکت بیش ازپیش آنان در مسئولیتها و مشکلات زندگی خانوادگی را می طلبد. هدف از این پژوهش، شناخت آثار ایفای نقشهای چندگانه در زنان دست فروش مترو، نگرش زنان یاد شده نسبت به خودشان و راهکارهای آنان برای رفع فشارهای نقشی بوده است. روش: مقاله حاضر بر پای ه یافت ه های یک مطالعه کیفی با استفاده از تکنیک مشاهده و مصاحبه نیمه ساخت یافته با زنانی است که در مترو به دست فروشی م ی پردازن د. نمونه گیری نیز به شیوه گلوله برفی که یکی از راهبردهای نمونه گیری غیر تصادفی است، انجام شده است. یافته ها: این تحقیق نظریه های تکثر نقش و اعتلای نقش را که در چارچوب نظری تشریح شده تأیید می کند. نقشهای مختلف زنان دست فروش مترو (نقش اقتصادی، نقش مادری، نقش خانه داری) مجموعه ای از فرصتها و محدودیتها را در اختیارشان می گذارد. داشتن شغل با رشد مهارتها، ایجاد یک چهارچوب زمان بندی شده منظم برای زندگی همراه بوده و حتی فشارهای روانی ناشی از برخورد نقشها در آنها را به حداقل رسانده است. درواقع یافته ها دلالت بر این مسئله دارند که در سطح همین نمونه خاص تعدد نقش تأثیر مخربی بر این زنان نداشته است. بحث: نتایج حاکی از این واقعیت است که گرچه رویکردهایی مانند تکثر نقش و فشار بار اضافی نقش باعث شده که این افراد از نظر اختلالات روانی مثل اضطراب، خستگی و افسردگی نسبت به زنانی که فقط به نقشهای سنتی می پردازند در وضعیت نامطلوبی قرار گیرند ولی در مقابل با توجه به نظریه اعتلای نقش، اشتغال به عنوان نقشی جدید موجب عزت نفس، استقلال مالی و کسب حمایت اجتماعی گسترده تری شده است. همچنین با ایجاد حس مفید بودن، بخشی از نیازهای روانی آنان را تأمین کرده و موجب گسترش عاملیت، توانمندی و خودباوری این زنان شده است.
۱۲.

تحلیل روایی و نشانه شناختی تصویر زن مطلقه در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدئولوژی بازنمایی روایت زن سینما فیلم نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۸
این مطالعه تلاشی است برای واکاوی سوژه زن مطلقه در محتوای روایی و تصویری سینمای ایران. بدین منظور، با به کارگیری رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی استوارت هال، به منزله چارچوب نظری، و با استفاده از روش تحلیل ساختار روایت بارت و تحلیل نشانه شناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، فیلم های استراحت مطلق و ناهید تحلیل و ارزیابی شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1. ساختار روایی فیلم ها سه بخشی است، 2. روایت ها در فضای شهری اتفاق می افتد، 3. بحران هایی که زن مطلقه با آن ها مواجه می شود، مهم ترین مضامین را تشکیل می دهند، 4. زنِ با درایت مهم ترین تیپ مطرح است، 5. نشان دادن مردسالاری، تدبیر زنانه در برابر بی درایتی مردانه و تفوق شر بر خیر، مهم ترین دغدغه های ایدئولوژیک مطرح شده در فیلم ها هستند.
۱۳.

جایگاه شهروندان تهرانی در نردبان آرنستاین: بررسی جنسیتیِ بُعد مشارکتی حق به شهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جنسیت حق به شهر شهروندی فضا مشارکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۲
مقدمه: حق به شهر لوفور مهیاکننده یک بازاندیشی رادیکال از اهداف، تعاریف و محتوای اجتماعات سیاسی است و مفهوم مشارکت در آن جایگاهی کلیدی دارد. این پژوهش با استفاده از نردبان مشارکت آرنستاین که یک سازه مفهومی برای سنجش مشارکت شهروندی است، به بررسی مشارکت شهروندان تهرانی و ارتباط آن با حق به شهر می پردازد. روش: مطالعه حاضر به روش پیمایش و با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در بین 879 نفر از شهروندان مناطق 22گانه شهر تهران اجرا شد. یافته ها: دخالت شهروندان در طراحی فضا در سطح بسیار پایینی قرار داشته و در میزان مشارکت آنان تفاوتهای جنسیتی وجود ندارد. بحث: پیوند یافته های تحقیق با مفهوم حق به شهر لوفور و مشارکت شهروندان در فضای شهری گویای این است که نظم حاکم، در طراحی فضایی، سرمایه و طبقه را بیش از جلب مشارکت عموم شهروندان و جنسیت مورد توجه قرار می دهد و گفتمان هژمونیک سرمایه بر طراحی فضایی حاکم است. این مسئله با روندهای سازمانی نهادینه شده در ارتباط است و هرگونه تغییر در آن، نیازمند تغییرات در ساختارهای سازمانی مشارکت شهروندی است.
۱۴.

مطالعه تطبیقی عوامل انفعال سیاسی زنان در مقایسه با مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت سیاسی آگاهی سیاسی باورهای جنسیتی انفعال سیاسی احساس اثربخش نبودن اعتماد به نفس سیاسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۱۶۸۴ تعداد دانلود : ۶۸۶
در این پژوهش عوامل تأثیرگذار در بی تفاوتی و انفعالسیاسی زنان ایرانی با استفاده از آرای رابرت دال و مارتین لیپست بررسی شده است.برای گردآوری و تحلیلداده ها از ترکیب روش های کمی و کیفیاستفاده شده، نمونه گیری به شیوه هدف مند بوده و افراد مورد مطالعه از میان زنان و مردان با تحصیلات دانشگاهی و شاغل ساکن شهر تهران انتخاب شده اند. بر اساس یافته ها، مهم ترین عوامل انفعال سیاسی افراد مورد مطالعه احساس اثربخش نبودن سیاسی و مشکلات اقتصادی بوده است. هم چنین، انفعال سیاسی زنان بیش تر از مردان بوده و این مسئله، صرف نظر از عوامل روان شناختی و اقتصادی، به نوع نگاه به نقش زن در جامعه و باورهای کلیشه ای جنسیتی مربوط است. به علاوه، یافته های این تحقیق حاکی از پایین بودن آگاهی و اعتماد به نفس سیاسی زنان در مقایسه با مردان و بهره گیری کم تر آنان از فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی است. هم چنین، در افراد مورد مطالعه مشارکت سیاسی جوانان کم تر از میان سالان بوده و سطح تحصیلات سبب تفاوت در مشارکت یا انفعال سیاسی افراد نشده است.
۱۵.

گونه شناسی اکتشافی برداشت از مفهوم زنانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنانگی مادری ذات گرایی سنخ شناسی گروه قومی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی جنسیت
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۲۰۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۶۹
زنانگی مفهومی است که هر دو بعد جنسی و جنسیتی را شامل می شود و متأثر از فرهنگ قرار دارد. عضویت در گروه قومی نیز به مثابه یک عامل فرهنگی بر شکل گیری زنانگی مؤثر است. در این پژوهش با استفاده از روش های کیفی مصاحبه، داستان زندگی، تحلیل محتوا و شناسایی طبقه های متعارف، شاخص های زنانگی و گونه شناسی آن بین زنان متأهل 22-19 ساله در سه گروه قومی مشخص شد؛ در این پژوهش اقوام آذری و کُردی و مازندرانی و موضوع ها و طبقه های فکری متعارف شناسایی شده است. براساس نتایج شاخص های زنانگی مشترک در هر سه گروه قومی تقریباً مشابه و شامل پنج مورد نقش های مراقبتی، شخصیت احساس محور، رقابت درون جنسی، نقش های خانگی و زیبایی ظاهری است. سنخ های چهارگانه زنانگی شناخته شده در سه گروه قومی عبارتند از: منفعل، سنتی، مستقل و فعال؛ این سنخ شناسی برمبنای نگرش نسبت به شاخص های پنج گانه صورت گرفته است. سنخ منفعل در گروه قومی کُرد و آذری، سنخ سنتی و مستقل در هر سه گروه قومی کرد و آذری و مازندرانی و سنخ فعال فقط در گروه قومی مازندرانی دیده شده است. در حالی که به نظر می رسد برداشت از زنانگی در گروه قومی مازندرانی دستخوش بازتعریف از نگرش سنتی شده است، تمایز اساسی در برداشت گروه های قومی آذری و کرد مشاهده نشد. طبقه های متعارف فکری شناسایی شده در این پژوهش شامل تفکر «ذات گرایانه» و «تمایل های مادرانه» است.
۱۷.

مطالعة عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نگرش به هویت دینی زن مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت تحصیلات دین داری هویت دینی هویت شخصی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
تعداد بازدید : ۱۴۷۳ تعداد دانلود : ۸۱۴
شناخت نگرش موجود به هویت زن مسلمان در شرایط کنونی جامعة ایران که از یک سو با گرایش های سکولاریستی مواجه است و از سوی دیگر در معرض افکار رادیکال فمینیستی قرار دارد، می تواند گامی اولیه در جهت بازشناسی و احیای هویت دینی زن مسلمان باشد. از این رو در پژوهش حاضر که در شهر تهران به انجام رسیده، ابتدا به شناسایی ویژگی های زن مسلمان از منظر متون دینی و صاحب نظران این عرصه و سپس به توصیف نگرش شهروندان تهرانی به هویت دینی زن مسلمان پرداخته شده و در نهایت عوامل مؤثر بر این نگرش شناسایی و تبیین شده است. بر اساس یافته ها بیشترین نگرش مثبت در وهلة نخست به بعد انسانی هویت زن و سپس به بعد خانوادگی و بعد اجتماعی ـ اقتصادی مربوط بوده و کمترین اجماع و توافق دربارة بعد سیاسی هویت زن مسلمان ابراز شده است. همچنین بر اساس تحلیل های دوبعدی هویت شخصی، میزان دین داری، نوع ارزش ها و نگرش ها، جنسیت، وضعیت تأهل و اشتغال با متغیر وابسته رابطة مستقیم و معنادار داشته اند. از این رو هرچه تعریف افراد از خودشان مثبت تر، میزان دین داری آن ها بالاتر، ارزش ها و نگرش هایشان سنت گرایانه تر و تحصیلاتشان بیشتر بوده، نگرش مثبت تری به هویت دینی زن مسلمان اظهار کرده اند. بر اساس نتایج رگرسیونی از میان عوامل مورد مطالعه ابتدا «میزان پایبندی دینی»، سپس «جنسیت»، «وضعیت تأهل»، «میزان تحصیلات» و «هویت شخصی» به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته نشان داده اند.
۱۸.

مطالعه انسان شناختی عوامل نابسامانی خانواده در محله سیروس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۱
خانواده کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است، از این رو چنانچه دستخوش نابسامانی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی شود، در وهله نخست بر روی سلامت روانی اعضا و سپس بر روی جامعه تاثیراتی آسیب زا و گاه جبران ناپذیر برجای می گذارد. با توجه به این مساله در پژوهش حاضر در محله سیروس شهر تهران بر روی یکی از مهم ترین مسائلی که دست به گریبان افراد آن بوده است، یعنی مسأله نا بسامانی و آسیب دیدگی خانواده مطالعه کرده ایم. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و به کار میدانی اتکا دارد و داده های آن بر اساس مشاهده و مصاحبه گردآوری شده اند. در این پژوهش،30 خانواده مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل نابسامانی خانواده در این محله در ذیل چهار محور اقتصادی، روانی، اجتماعی- فرهنگی و زیستی قابل دسته بندی است و تقریبا همه خانواده های محله سیروس دست کم در یکی از ابعاد یاد شده و غالبا در بیش از یکی از ...
۱۹.

تاثیر سرمایه اجتماعی بر ارتقا شغلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرمایه اجتماعی اعتماد مشارکت اجتماعی ارتقا شغلی ساختار خانوادگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد پیشرفت های کاری
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده مشارکت زن در اجتماع
تعداد بازدید : ۲۸۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۵۷
چکیده: امروزه شواهد و تحقیقات نشان می دهد که با وجود افزایش نسبت زنان تحصیل کرده در بازار کار، پیشرفت آنان در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. از آن جا که بر اساس منابع نظری و پژوهشی، سرمایه اجتماعی یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر ارتقا شغلی است و زنان به سبب عوامل اجتماعی و فرهنگی در مقایسه با مردان از سرمایه اجتماعی کمتری برخوردارند، در این پژوهش تاثیر سرمایه اجتماعی بر ارتقا شغلی زنان مورد مطالعه قرار گرفته است. داده های میدانی از طریق پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده است. بر اساس یافته ها، شانس ارتقا شغلی زنان دارای پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بالا، بیشتر از سایر زنان بوده و زنان مدیر عمدتا از پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بالا و از خانواده هایی با ساختار دموکراتیک و مشارکتی برخاسته اند؛ درحالی که زنان غیرمدیر در بیشتر موارد در خانواده هایی با ساختار تساهل گرا یا اقتدارگرا تربیت شده اند. همچنین میزان سرمایه اجتماعی (مشارکت، روابط و اعتماد اجتماعی) زنان دارای پست های مدیریتی، بیشتر از سایر زنان بوده و ترکیب و ساختار آن نیز با سایر زنان تفاوت دارد. روابط اجتماعی زنان در مشاغل غیر مدیریتی غالبا به خویشان و همسایگان و افراد خودی ختم می شود، درحالی که روابط اجتماعی زنان دارای مناصب مدیریتی از افراد فامیل فراتر رفته و همکاران و دوستان را نیز دربرمی گیرد. در نتیجه آن ها را از اطلاعات و حمایت های متنوع و متعدد و امتیازات اجتماعی بیشتری برخوردار می سازد
۲۰.

فراغت و ارزش های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی مدیریت بدن ارزش ها و نگرش ها برداشت از فراغت پایبندی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۰ تعداد دانلود : ۹۵۸
یکی از عرصه های مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهش های فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبک های جدید زندگی مورد توجه قرار می گیرد عرصه فراغت است، زیرا به سبب در برداشتن الزامات کمتر و آزادی عمل بیشتر می تواند ارزش ها و نگرش ها و ذائقه های فرهنگی را بازنمایی کند. ازاین رو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت جوانان که نسلی پیشرو و نمایانگر روند تغییرات فرهنگی جامعه هستند هم برای شناخت این روندها و هم برای برنامه ریزی و سیاست گذاری فرهنگی ضروری می نماید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش مطالعه الگوهای فراغت دانشجویان غیر تهرانی و شناخت مسائل و مشکلات اوقات فراغت آنان است. مطالعة چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان و شناسایی عوامل احتمالی مؤثر در آن به ما کمک می کند تا بتوانیم نیازها و علایق فراغتی آنان را شناخته و کمبودها و مشکلات فراغتی را در این گروه با دقت بیشتری بررسی کنیم. این مطالعه بر روی نمونه ای احتمالی از دانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه تهران انجام گرفته و یافته های آن حاکی از آن است که در گذران اوقات فراغت، دختران بیشتر به شیوه های فعالانه و پسران بیشتر به شیوه های سرگرمی خواهانه گرایش دارند. به طور کلی میزان استفادة دانشجویان پسر از امکانات فراغتی خوابگاه، به مراتب بیشتر از دختران بوده است. بیش از نیمی از دانشجویان از نحوه گذران اوقات فراغت خود ناراضی بوده و مهم ترین دلیل نارضایتی آنها محدودیت امکانات تفریحی و مشکلات مالی بوده اما محرومیت از امکانات تفریحی در دختران و محدودیت های مالی در پسران بیشتر ذکر شده و در مجموع دانشجویان دختر با مشکلات فراغتی بیشتری مواجه بوده اند. همچنین شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان با برداشت آنان از فراغت، ارزش ها و نگرش ها، سبک زندگی، میزان پایبندی دینی و میزان برنامه ریزی آنها برای فراغت ارتباط دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان