فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که از طرح پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 60 نفر از زنان روستایی متأهل شهرستان دهاقان بودند که با گمارش تصادفی، 20 نفر در گروه آموزش سرمایه ی روان شناختی، 20 نفر در گروه آموزش باورهای فراشناخت و20 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. این گروه ها به تصادف در گروه های آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 1ساعته، یک گروه تحت آموزش سرمایه ی روان شناختی و یک گروه هم تحت آموزش باورهای فراشناخت قرار گرفتند. در پایان هر سه گروه به پرسشنامه ی احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987) پاسخ دادند. روایی و پایایی ابزار پژوهش برای استفاده در فرهنگ ایرانی رضایت بخش بوده است. نتایج تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) نشان داد که آموزش سرمایه ی روان شناختی و فراشناخت بر احساس پیوستگی تأثیر معنی داری داشته است. بنابراین، می توان از آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش باورهای فراشناخت یا تلفیقی از این دو روش جهت افزایش احساس پیوستگی زنان بهره برد.
تجربه زیسته زنان خیانت دیده بعد از بخشش همسر خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از طریق بررسی تجربه زیسته زنان مورد خیانت واقع شده، به علل و روابط زوجین در شرایط پس از بخشودگی پرداخته است. این پژوهش با هدف شناسایی تجربه زیسته بخشودگی در زنان خیانت دیده انجام شد. پژوهش حاضر، کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بوده. از میان زنان مراجعه کننده به سه مرکز مشاوره درمنطقه چهار تهران طی یک سال گذشته از طریق نمونه گیری هدفمند و در دسترس با 10 نفر مصاحبه عمیق انجام گرفت. زنان مراجعه کننده، خیانت همسرانشان را بخشیده و دارای ملاک های ورود به شرکت در پژوهش بوده اند. داده های حاصله با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری شد. نتایج حاصل از کدگذاری اولیه با شکل گیری 26 واحد معنایی همراه بود که با توجه به اشتراکات موجود آنها در قالب 6 مضمون فرعی «کیفیت خوب رابطه، توانمندی های زن، استرس ها و پیامدهای منفی جدایی، اعتقادات دینی، تجربیات ناخوشایند پس از بخشش، تجربیات خوشایند پس از بخشش و چالش مستمر برای ترمیم رابطه» دسته بندی شدند. در نهایت مضامین فرعی در قالب 2 مضمون اصلی طبقه بندی شدند که عبارتند از «دلایل بخشش همسران و کیفیت رابطه پس از بخشش.» در نتیجه، آگاهی از تجربیات زیسته زنان مورد خیانت واقع شده از دلائل بخشش و کیفیت روابط زوجین پس از بخشش می تواند به درمانگران و مشاوران درارائه خدمات موثرتر کمک کند تا مراجعان خود را به شیوه بهتری با این مشکل مواجهه سازند.
ارائه الگوی شکاف جنسیتی در شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف جنسیتی از گفتمان های اساسی معاصر در سازمان ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه ها و ارائه الگوی شکاف جنسیتی در حوزه منابع انسانی است. هدف این پژوهش، کاربردی و از نظر روش، کیفی و بر اساس رویکرد، داده بنیاد است. مشارکت کنندگان، 55 نفر از زنان شرکت ملی گاز ایران بوده، که با توجه به اشباع نظری و با توجه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. طبق یافته ها، ناکارآمدی مدیریتی، تبعیض در سازوکارهای حمایتی، عدم فرصت سازی برای زنان، بی عدالتی در برخورداری از امکانات، بی عدالتی در استخدام، بی عدالتی در ساختار سازمانی و بی عدالتی در ارتقا سازمانی به عنوان عوامل علی، مشکلات زندگی شخصی زنان، ناکارآمدی ساختار کلان و قوانین و مقررات تبعیض آمیز به عنوان عوامل زمینه ای، ضعف در فرهنگ جامعه و فرهنگ سازمانی به عنوان عوامل مداخله گر و اصلاح فرهنگ جامعه و فرهنگ سازمانی، اصلاح فرایندهای ارتقاء، بهره مندی برابر از امکانات، برابری سازمانی، فرصت سازی برای زنان، توسعه سازوکارهای حمایتی، مدیریت حرفه ای، توجه به زندگی شخصی زنان، برابری در استخدام، باز تدوین قوانین و مقررات و کارآمدی ساختار کلان به عنوان راهبردها و کاهش بازده سازمانی، کاهش تعهد سازمانی و کاهش بهره وری سازمانی به عنوان پیامدها مشخص گردید. طبق یافته ها، شکاف جنسیتی تحت اثر عوامل مختلفی هستند، ولی عوامل مذکور در تعامل با ادراک تبعیض آمیز در حمایت گری سازمانی از زنان شکل می گیرند.
بازنمایی نقش های جنسیتی از منظر اسلام و فمینیسم در کتب درسی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی بازنمایی نقش های جنسیتی در طول دوران ابتدایی به عنوان دوران طلایی و تاثیرگذار در ساخت زیربنای اندیشه دانش آموزان، در کتب دوره ی اولو دوم دبستان است. روش: روش این تحقیق، تحلیل محتوای کمی بر اساس شاخص هایی است که با استفاده از نظر خبرگان حوزه زن و خانواده و بر اساس روش دلفی احصا شده است. همچنین از تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل کیفیت بازنمایی ها در تصاویر و متون درسی (از سال96 تا1400) نیز استفادهشده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد در طول دوران تحصیلی دبستان، نظم و برنامه ریزی مشخصی به منظور هویت بخشی و نهادینه سازی مفاهیم جنسیتی بر اساس آموزه های اسلامی وجود ندارد. نقش زنان در خانواده کم رنگ بوده و چندان اشاره ای به حضور آن ها در خانه و یا نحوه ی مطلوب اشتغال و حضور اجتماعی آنان صورت نگرفته است. نتیجه گیری: علی رغم اهمیت تبیین و نهادینه سازیجایگاه های اصیل زنان و مردان در خانواده و اجتماع از سنین کودکی و ضمن آموزش های دوره ابتدایی،میزان توجه کتب درسی به مسئله نقش های جنسیتی بسیار کم است و متناسب با سیاست هایاتخاذ شده در اسناد بالادستی، ارزیابی نمی شود و لازم است در این مورد بازنگری صورت گیرد.
تاثیر آموزش هوش هیجانی بر هراس اجتماعی و احساس محبوبیت زنان کارمند
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر هراس اجتماعی و احساس محبوبیت زنان کارمند بوده است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان کارمند آموزش و پرورش شهرستان زهک در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 40 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. سپس هر دو گروه در مرحله پیش و پس آزمون پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و پرسشنامه احساس محبوبیت معدندار آرانی و پاریاد را تکمیل، و در این اثناء شرکت کنندگان گروه آزمایش در طی 8 جلسه، 90 دقیقه ای، به مدت 2 روز در هفته در معرض آموزش های هوش هیجانی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش هوش هیجانی به طور معنی داری منجر به کاهش میانگین نمرات هراس اجتماعی و افزایش میانگین نمرات احساس محبوبیت در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان مطرح کرد که آموزش هوش هیجانی بر احساس محبوبیت و هراس اجتماعی زنان کارمند موثر است.
گرایش های نامتعارف جنسی از دیدگاه اسلام تا رویه مراجع بین المللی و قوانین کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
713 - 745
حوزههای تخصصی:
به رغم این واقعیت پذیرفته شده که خانواده مطلوب به عنوان پایه و سلول اصلی جامعه، تأثیر مستقیمی بر پیشرفت جامعه دارد، امروزه با شکاف ایجادشده بین عملکرد برخی جوامع و سنت های اخلاقی-دینی، با تهدیدات جدی بنیان خانواده مواجهیم. یکی از این تهدیدات، گرایش های نامتعارف و غیرطبیعی جنسی افراد به همجنس است که در سال های اخیر به شدت در حال قبح زدایی است. با وجود نهی شدید و مؤکد ادیان خصوصاً دین اسلام درمورد گرایش های نامتعارف جنسی، در عرصه حقوقی بین المللی شاهد این هستیم که مراجع بین المللی متعددی در رویه قضایی خود تبعیض و نابرابری درمورد نهادهای مدنی ای که براساس این گرایش های نامتعارف شکل گرفته اند برنمی تابند و به حدی متأثر از این نگاه غیرطبیعی خویش شده اند که علاوه بر حذف مجازات های تاریخی این رویه غیراخلاقی، برای نفرت از همجنس گرایی، جرم انگاری کرده اند. این امر به گونه ای پیش رفته که حتی برخی از کشورها ازدواج را که از جهت تاریخی و طبیعی مختص روابط بین زن و مرد است، برای روابط مبتنی بر گرایش های جنسی غیرطبیعی به رسمیت شناخته اند. این در حالی است که گرایش های جنسی نامتعارف و غیرطبیعی یا به عبارتی همجنس گرایی در طول تاریخ، یک امر قبیح و ناپسند و غیرطبیعی است و از منظر تعالیم اسلامی نیز فحشا و از گناهان بزرگی است که سخت ترین مجازات ها را دارد و به هیچ وجه قابل تسامح نیست.
اثربخشی معنادرمانی بر اضطراب مرگ، احساس تنهایی و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
164 - 187
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون زنان سرپرست خانوار در ایران و آسیب های متعددی که بر آن ها وارد می شود، اهمیت ارتقاء بهداشت روان این افراد را بین روان شناسان و متخصصان بالا برد. بنابراین هدف پژوهش حاضر اثربخشی معنادرمانی بر اضطراب مرگ، احساس تنهایی و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری، تمامی زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به اداره بهزیستی کل شهر اصفهان بودند که 30 نفر از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله معنادرمانی فرانکل (1986) را طی 10 جلسه (90 دقیقه ای) دریافت و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها در مراحل پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری به وسیله ی پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970)، احساس تنهایی راسل و همکاران (1980) و بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003)، جمع آوری شد. برآیند تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد معنادرمانی بر کاهش اضطراب مرگ، احساس تنهایی و افزایش بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار تأثیر معناداری داشته و این اثر تا مرحله پیگیری نیز ماندگار بوده است. براساس یافته های پژوهش به نظر می رسد معنادرمانی می تواند در جهت بهبود مشکلات روان شناختی از جمله اضطراب مرگ و احساس تنهایی و همچنین بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار در مراکز درمانی و مشاوره ای استفاده شود.
طراحی و آزمون مدل ساختاری تأثیر صفات تاریک شخصیتی بر کیفیت زندگی زناشویی با تحلیل نقش واکنش پذیری عاطفی و باورهای مذهبی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدلی برای تأثیر صفات تاریک شخصیتی بر کیفیت زندگی زناشویی با تحلیل نقش واکنش پذیری عاطفی و باورهای مذهبی مشترک در بین دانشجویان متأهل است. روش پژوهش، همبستگی با رویکرد مدل ساختاری و متکی بر حداقل مربعات جزئی (PLS) می باشد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان متأهل الزهرا تهران در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 510 نفر بوده و از این تعداد، 230 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی (لیچر و کارمات)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیتی (جوناسون و وبستر) و پرسشنامه واکنش پذیری عاطفی (ناک و همکاران) می باشد. تحلیل مسیر نشان می دهد که صفات تاریک شخصیتی به صورت مستقیم بر واکنش پذیری عاطفی اثر مثبت و بر کیفیت زندگی زناشویی اثر منفی دارند. باورهای مذهبی مشترک اثر منفی بر واکنش پذیری عاطفی و مثبت بر کیفیت زندگی زناشویی دارند. صفات تاریک شخصیتی از طریق متغیر میانجی واکنش پذیری عاطفی بر کیفیت زندگی زناشویی اثر می گذارند. باورهای مذهبی مشترک در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی اثر تعدیل کننده و کاهنده دارند، درحالی که در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی و واکنش پذیری عاطفی و همچنین رابطه بین واکنش پذیری عاطفی و کیفیت زندگی زناشویی اثر معناداری ندارند. بر اساس نتایج حاصل، می توان گفت صفات تاریک شخصیتی نقش مهمی در تضعیف کیفیت زندگی زناشویی ایفا می نمایند و می توان با تقویت باورهای مذهبی مشترک زوجین، آثار منفی این صفات را بهبود بخشید.
تعاملات حاکمیت و زنان در خلافت امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1069 - 1092
حوزههای تخصصی:
پیامبر اسلام (ص) در دوران حکمرانی خود جایگاه زنان را ارتقا بخشید. اما با رحلت ایشان و روی کارآمدن خلفای سه گانه، این جایگاه تضعیف شد و از مسیر نبوی فاصله گرفت. با آغاز خلافت امام علی (ع)، تحولی در وضعیت زنان پدید آمد و آنان نقش فعالی در جامعه یافتند. آن حضرت از همان ابتدا با اصلاح بدعت های گذشته تلاش کرد جایگاه حقیقی زنان را احیا کند. زنان نیز با استقبال از سیاست دولت علوی با اقدامات آن حضرت همراه شدند و البته گاهی با بی مهری برخی از زنان، ضربه هایی جدی به دولت علوی وارد شد. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی به دنبال واکاوی رفتار و نحوه تعاملات زنان و دولت علوی با یکدیگر با رویکرد تاریخی و سیاسی است و در پی پاسخگویی به این سؤال است که تعاملات حاکمیت و زنان در خلافت امیر مؤمنان علی (ع) چگونه بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تعامل زنان و حکومت علوی از ابتدای خلافت آن حضرت شکل گرفت که از نتایج آن حضور اثرگذار بانوان در بحران ها و مشکلات حکومت به ویژه جنگ های تحمیلی به آن حضرت بود. دولت علوی حامی زنان بود و حاکمیت در احقاق عدالت برای زنان مانند مردان دغدغه مند عمل کرد. خلیفه آن چنان که برای مردان دردسترس بود، برای زنان نیز دردسترس بود و آنان خلیفه و دولت علوی را پناهگاهی امن برای احیا و ارتقای جایگاه خود می دانستند. این حمایت و نگاه منزلت بخش، زمینه تعامل مثبت زنان و حکومت علوی را فراهم ساخت.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زنان ازخشونت خانگی در سکونتگاه های غیر رسمی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان یک مشکل مهم بهداشت عمومی جهانی است که زنان را در طول عمر تحت تاثیر قرار می دهد و خطر برخی پیامدهای سلامتی زیانبار را افزایش می دهد.این پژوهش به واکاوی تجربه20 زن متأهل ساکن درسکونتگاه غیررسمی التیمور مشهد از انواع خشونت خانگی می پردازد و در این چارچوب،زمینه ها و پیامدهای خشونت از سوی همسران و در نهایت، واکنش ها و شیوه های مواجهه زنان با آن را بررسی می کند.چهارسنخ کلی خشونت شامل خشونت فیزیکی،عاطفی و روانی،جنسی و اقتصادی استخراج شد.درخصوص عوامل وقوع خشونت در خانه،زنان مورد مطالعه به عدم قابلیت بازاندیشی جنسیتی،گسست عاطفی،اعتیاد،بیماری های عصبی و فشار اقتصادی اشاره کردند.پیامدهای خشونت از نظرمصاحبه شوندگان شامل بحث و تنش دائمی بین زن و شوهر و تاثیررفتار همسر برفرزندان از حیث تقلید الگوی پدر و آسیب روحی و روانی بر فرزندان در خانه بود.در زمینه شیوه های مواجهه زنان با خشونت،یافته ها نشان داد که زنان قربانی خشونت غالباً از واکنش های غیرفعال استفاده می کنند،نظیر صبر و مدارا،توسل به اعتقادات مذهبی و توکل، مخفی کردن خشونت و نادیده گرفتن آن.از سوی دیگر، واکنش های فعال به خشونت بسیار نادر است که به شکل مقابله به مثل،گفت و گو با همسر و تلاش برای اصلاح وضعیت رخ می دهد.
مدل و تبیین موانع همگانی شدن ورزش بانوان، از دیدگاه اساتید علوم ورزشی و بانوان کارمند شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
101 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه مدل و تبیین موانع همگانی شدن ورزش بانوان از دیدگاه اساتید علوم ورزشی و بانوان شاغل در مشهد و ارائه الگویی که منجر به گسترش و توسعه شود.
روش : آمیخته (کیفی – کمی). جامعه آماری کیفی: 45 مقاله و 20 نفر خبره و متخصص علوم ورزشی که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، جامعه آماری کمی: کلیه بانوان کارمند شهر مشهد، 384 نفر با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت استخراج عناصر و گروه بندی آنها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. مدل پیشنهادی با استفاده از معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. از مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده و هفت مانع شناسایی شد.
یافته ها: هفت مانع شناسایی شده: فردی و جسمانی، خانوادگی، دینی و مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، نگاه جنسیتی، کم کاری سازمان های ورزشی و سایر موانع: نداشتن برنامه جامع و مدون و کم توجهی به ورزش همگانی و رهبران سازمان های ورزشی به غیرتخصصی وضعیت را بدتر کرده اند و سیاست های حاکم بر ورزش همگانی بسیار نامشخص و روزمره طراحی شده. علت نداشتن دانش لازم و مدیریت استفاده بهینه ای از منابع سرمایه ای موجود کشور در ورزش بانوان به عمل نیامده. نوآوری و نقاط قوت تحقیق: عدم برنامه برای پیشرفت ورزش بانوان و عدم تصمیم گیری و برنامه ریزی برای ترغیب و تسهیل حضور حمایتگران مالی در ورزش همگانی بانوان و عدم جذابیت فعالیت های برنامه ورزش همگانی و عدم توجه به ورزش های بومی و محلی.
نتیجه گیری: نداشتن برنامه جامع و مدون و کم توجهی به ورزش همگانی بانوان و بخصوص بانوان کارمند سبب مشکلات جسمانی برای این قشر از جامعه شده است. در ثانی رهبران سازمان های ورزشی به علت نداشتن دانش لازم و مدیریت غیرتخصصی وضعیت را بدتر کرده اند.
رابطه سبک های هویت و سبک های دلبستگی با پایبندی مذهبی : نقش واسطه ایی کارکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هدف این است که میزان پایبندی مذهبی دختران دانشجو با توجه به تأثیری که سبک های دلبستگی و سبک های هویتی ایفا می-نمایند و با توجه با کارکرد خانواده مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری انجام قرار گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه الزهرا (سلام الله علیها) بوده است و با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس 387 مورد بررسی قرار گرفتند که از این میان 287 نفر مجرد و 31 نفر متأهل بودند. بر اساس یافته های این پژوهش رابطه ی بین سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد با پایبندی دینی به ترتیب با مقدار 283/0=r ، 552/0 = r و 396/0 = r به صورت مثبت و معنادار می باشد (05/0≥p). رابطه بین ابعاد کارکرد خانواده با پایبندی دینی با مقدار 453/0 = r؛ مثبت و معنادار می باشد. در نهایت اینکه رابطه بین سبک دلبستگی ایمن با پایبندی مذهبی با مقدار 410/0 = r به صورت مثبت و معنادار و رابطه ی سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با پایبندی مذهبی به ترتیب با مقدار 283/0 = r ، 254/0 - = r و 252/0 - = r به صورت منفی و معنادار می باشد (05/0 ≥p). با توجه به این یافته های ذکر شده این نتیجه به دست آمد که سبک های هویتی و سبک های دلبستگی بر روی میزان پایبندی مذهبی دختران دانشجو اثرگذار است و این اثرگذاری با توجه به میانجی گری کارکردهای خانواده نشان داده شده است.
بازجستی در طلاق قضایی ناشی از عسر و حرج معنوی زوجه با تأملی در آراء قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
134 - 167
حوزههای تخصصی:
عسر و حرج معنوی مشقت ها و سختی هایی است که به روح، روان و حیثیت فرد وارد می شود. با توجه به اینکه این نوع از عسر و حرج غالبا در طلاق قضایی ناشی ازعسر و حرج زوجه مورد غفلت قانونگذار قرار گرفته است، پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی همراه با گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته، با مداقه در کتب فقهی و حقوقی مرتبط و چندین دادنامه کوشیده است مصادیق عسر و حرج معنوی را که حرج معنوی ناشی از مسائل روانی، حرج معنوی ناشی از مسائل مالی و حرج معنوی ناشی از رویه قضایی می باشد وغالبا از سوی زوج و رویه قضایی بر زوجه عارض می گردد را احصاء و تاثیر عسر و حرج معنوی بر طلاق را بررسی کند. باتوجه به ادله قاعده لاحرج، در تمامی مصادیق مذکور عسر و حرج معنوی می تواند برای زوجه حق درخواست طلاق قضایی ایجاد کند. در پایان نیز دو پیشنهاد در خصوص اصلاح رویه قضایی و لزوم آموزش های کاربردی افراد قبل و بعد از ازدواج مطرح شده است.
تأثیر فقر چندبعدی بر راهبردهای غیررسمی کنشگری سیاسی زنان (مطالعه موردی: زنان معترض به کمبود آب روستای نقدی علیا در سال ۱۴۰۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
867 - 890
حوزههای تخصصی:
فقر چندبعدی یکی از علت های روی آوردن زنان روستایی به راهبردهای کنشگری غیررسمی است که در ارتباط با بستر و موقعیت زنان روستایی و مشکلات زندگی روزمره، آنان را به مطالبه گری و تلاش برای تغییر سیاسی وامی دارد. در این راستا زنان معترض به مشکل آب در روستای نقدی علیای مشکین شهر برای حل مشکلشان در روند تجربه روزانه کولبری آب و عدم کارایی سازوکارهای نهادی روستایی، راهکاری غیررسمی را برگزیدند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فقر چندبعدی بر راهبردهای غیررسمی کنشگری سیاسی در میان زنان روستایی با تمرکز بر تجربه زیسته زنان روستای نقدی علیای مشکین شهر است. چارچوب نظری پژوهش قوم نگاری نهادی و متمرکز بر تجربیات زیسته گروه های فرودست است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و مصاحبه گروه کانونی با زنان معترض و متون نهادی شامل خبرها، دستورالعمل های دولتی و فیلم پخش شده زنان جمع آوری شده است. تحلیل داده های مصاحبه برمبنای تحلیل مضمون (تماتیک) است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زنان معترض روستای نقدی علیای مشکین شهر برای حل مشکل آب روستا، به دلیل ناکارآمدی سازوکارهای نهادی روستایی در انتقال مشکل و پاسخ دهی مناسب، اقدام به بستن جاده اردبیل به مشکین شهر کردند. پخش فیلم اعتراضشان در فضای مجازی آن را به امری سیاسی تبدیل کرد و موجب واکنش سریع مسئولان شد و زنان روستا را از قدرت تأثیرگذاری عملکرد گروهی شان آگاه کرد، اما لحظه ای بودن راهکار غیررسمی همراه با پاسخ دهی ناقص مسئولان موجب پایداری مشکل آب شده است.
تدوین الگوی توسعه کسب و کارهای ورزشی زنان در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
987 - 1011
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تدوین الگوی توسعه کسب وکارهای ورزشی زنان در استان تهران است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با تکنیک نظریه برخاسته از داده ها انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه نخبگان و متخصصان حوزه اشتغال، کارآفرینی و کسب وکارهای ورزشی است که 18 نفر از آن ها به روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در الگوی نهایی تحقیق که براساس کدگذاری و تحلیل داده ها شکل گرفت، عوامل علی (نیاز به خودشکوفایی، چشم انداز روشن، توسعه بهره وری زنان، درآمدزایی، تناسب کسب وکارهای ورزشی و نیل به استانداردها) لزوم توجه به پدیده محوری (خوداشتغالی و بهبود فضای کسب وکار) را نشان داد. یافته های پژوهش عبارت اند از: خوداشتغالی و بهبود فضای کسب وکار (سیاست گذاری و برنامه ریزی، آموزش کارآفرینی، حمایت قانونی، تشویق کارآفرینی، ترویج کارآفرینی و توسعه اکوسیستم کارآفرینی) با لحاظ کردن عوامل مداخله گر (موانع حقوقی-قانونی، کسب وکار نامناسب، حمایت مالی ناکافی، حمایت ناکافی از کارآفرینی) و زمینه های موجود (محدودیت های فرهنگی، محدودیت های اجتماعی، محدودیت های فردی، مشارکت ورزشی ناکافی، نیروی انسانی مستعد و مزیت پایتخت) پیامدها (توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، مشارکت ورزشی زنان، ارتقا عملکرد ورزش زنان و تندرستی زنان). نتایج این تحقیق می تواند به عنوان الگویی برای اقدامات و برنامه های توسعه مشاغل ورزشی زنان مورد استفاده سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ورزشی قرار گیرد.
تجربه زیسته مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی: مطالعه پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. جامعه آماری تمام مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود که در سال 1401 به بخش روانپزشکی بیمارستان فاطمی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 20 نفر از مادران بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکت مادران این کودکان گردآوری شد. داده ها به روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی (2002) تحلیل شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته مادران در قالب پنج مضمون اصلی و نوزده فرعی طبقه بندی گردید. مضمون های اصلی شامل مسائل فردی کودک، مسائل خانواده، مسائل اجتماعی، فرهنگی و هیجانی، مسائل درمانی و مسائل مدرسه بودند. هم چنین نتایج به دست آمده از تحلیل تجارب زیسته مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی حاکی از وجود مجموعه ای مشکلات از جمله تفاوت های فرهنگی و تجربیات وابسته به فرهنگ و میزان تحصیلات شرکت کنندگان اشاره کرد. دسته ای دیگر از این مشکلات به دلیل دانش کم مادران و محیط آموزشی است. مشکلات کودکان موجب اختلال در کارکرد طبیعی خانواده می شود و روابط اجتماعی ، فرهنگی و تعاملات آن ها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. بنابرین آگاه سازی مادران از ماهیت اختلال و آموزش الگوهای تعاملی با این کودکان می تواند از مشکلات پیش رو در این خانواده ها جلوگیری کند.
اثربخشی درمان شفقت به خود بر مدیریت عواطف و تاب آوری زنان با طلاق عاطفی در بستر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
33 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شفقت به خود بر مدیریت عواطف و تاب آوری زنان با طلاق عاطفی در بستر فرهنگی شهر اندیمشک بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان با طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 20 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(10نفر) و کنترل (10نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزاراندازه گیری شامل پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسش نامه مدیریت عواطف ویلیامز (١٩٩7) بود. گروه آزمایش پروتکل درمان شفقت به خود راسل کولتز و همکاران(۲۰۱۶) را در 8 جلسه و هفته ای یک بار به مدت 90 دقیقه دریافت کرد. سپس پس آزمون برای گروه ها انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و تحلیل کواریانس تک متغیره( آنکوا ) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان شفقت به خود بر مدیریت عواطف و تاب آوری زنان با طلاق عاطفی اثربخش بود. به طور کلی زنانی که دچار طلاق عاطفی هستند، عواطف ناپایداری تجربه می کنند و این شرایط می تواند بر آن ها تاثیر منفی داشته باشد. هم چنین عوامل فرهنگی نقش بسزایی در افزایش خطر طلاق عاطفی در زنان دارد.
رضایتمندی زوجین در زنان: نقش پیش بینی کننده انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کننده انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر با رضایتمندی زوجین در زنان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی با روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دبیران زن شهر کرج تشکیل داده بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 171 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های احساسات مثبت به همسر، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری خانواده و مقیاس رضایتمندی زوجین استفاده شده بود. یافته ها نشان دادند که بین احساس مثبت به همسر و انطباق پذیری با رضایتمندی زوجین در زنان رابطه مثبت معنادار وجود دارد (0٫001>p). همچنین انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر حدود 85 درصد از واریانس رضایتمندی زوجین در زنان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین می توان بیان داشت که رضایتمندی زوجین در زنان از طریق احساس مثبت به همسر و انطباق پذیری قابل دستیابی است.
زنان و عدالت قضایی در سیره حقوقی حضرت علی (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
159 - 192
حوزههای تخصصی:
یکی از محوری ترین پایه های عدالت اجتماعی در اسلام، دسترسی کلیه آحاد جامعه به عدالت قضایی و احقاق حق بدون هرگونه تبعیض جنسیتی است. از آنجا که دسترسی زنان به عدالت قضایی، مؤثرترین ضمانت اجرای احترام و اجرای حقوق بشر آنان در حوزه های فردی و اجتماعی است، این انتظار وجود دارد که نظام قضایی اسلامی الگویی کاربردی ارائه دهد، تا با ساز و کارهای مناسب، این حقوق را به بهترین شکل ایفا نماید. یکی از بهترین نمونه های برخورد سیستم قضایی اسلامی با زنان، سیره عملی حضرت علی است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیل متن استقرایی- قیاسی در سه مرحله توصیف، تحلیل و مقوله بندی (از طریق کدگذاری باز)، به تحلیل محتوای اقوال و سیره عملی حضرت علی در خصوص اصول کلی حاکم بر نظام حقوقی زنان در سطوح مختلف پرداخته، و مؤلفه های کلی دسترسی زنان به عدالت قضایی در حکومت علوی را استخراج نموده است. هدف این نوشتار آن است که مفهوم موسع عدالت قضایی نزد حضرت امیر، که شامل رعایت عدالت جنسیتی در کلیه مراحل قانون گذاری، قضاوت و اجرای قانون می شود را به طور مصداقی به تصویر بکشد؛ و با استناد به اصول کلی قضاوت حضرت در خصوص زنان، اثبات نماید که در سیستم عدالت قضایی علوی، زنان بدون هیچ گونه تبعیضی، علاوه بر دسترسی سهل به مراجع قانونی و آزادی در دادخواهی، از نتیجه اجرای عدالت محض علوی سیراب شده، و حضرت علی علیه السلام را بزرگترین حامی حقوق انسانی خویش می دانستند.
رابطه شفقت با خود و ارزیابی شناختی با عادات استرس زا در زنان مبتلا به مولتیپلاسکروزیس
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات عمده در جوامع امروزی ناشی از سبک زندگی صنعتی، ارزیابی های ناکارآمد در مواجهه با چالش ها و تنش هاست که به بروز استرس منجر می شود لذا شناسایی عوامل مولد استرس در بیماری های مختلف از منظر بالینی اهمیت زیادی دارد پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ارزیابی شناختی و شفقت با خود در عادات استرس زا در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک مطالعه کاربردی – مقطعی، در دسته پژوهش های توصیفی-همبستگی قرار می گیرد. مصاحبه شوندگان شامل ۱۳۰ زن مبتلا به ام.اس. (عضو انجمن ام.اس. استان البرز) تعیین گردید. در تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون و نرم افزار SPSS و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شفقت با خود، استاندارد سنجش استرس کودرون و آزمون ارزیابی شناختی گروس و جان استفاده گردید. متغیرهای عادات استرس، ارزیابی شناختی و شفقت به خود با نمره معناداری (p≤0.01) در معادله رگرسیون اثرگذار هستند. متغیرها 5/43% واریانس عادات استرس را تبیین می کنند و پیش بینی عادات استرس زا بر اساس نامهربانی به خود با ضریب بتای 637/0 رابطه مستقیم دارد. همچنین مهربانی به خود و عادات استرس رابطه مثبت و شفقت به خود و عادات استرس رابطه منفی معنادار در سطح 01/0 دارند. ارزیابی شناختی و ابعاد آن نیز در سطح 05/0 معنادار هستند. توصیه می شود درمان هایی مبتنی بر شفقت، آموزش مدیریت هیجان، تمرین های ذهن آگاهی، تکنیک های آرمیدگی و شناسایی افکار خودآیند منفی و ج ایگزینی افکار مثبت، ش بکه های حمای ت اجتم اعی که در مدیریت استرس کارساز هستند برای کنترل استرس افراد مبتلا به ام.اس، آموزش های مدیریت هیجان و ارزیابی های شناختی اجرا شود.