فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۴۱ تا ۴٬۸۶۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیاست های تهاجمی دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران بیشترین تنش ها و چالش ها را میان دو کشور ایجاد نمود. هدف مقاله تبیین ماهیت رویکرد تهاجمی ترامپ در برابر جمهوری اسلامی ایران و تجزیه وتحلیل پیامدهای امنیتی و نظامی آن می باشد. تلاش نویسنده ارائه پاسخی مستدل به این سؤال است که ترامپ به چه دلایلی به اتخاذ سیاست های تهاجمی علیه جمهوری اسلامی ایران مبادرت نموده است؟ فرضیه مقاله را اینگونه می توان طرح کرد که عدم هژمونی موردنظر نومحافظه کاران در منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) مهم ترین دلیل اتخاذ چنین سیاست هایی بوده است. مقاله با بهره گیری از نظریه هژمونی رئالیستی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی و روش تحلیلی، توصیفی سرانجام یافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست های تهاجمی دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران بیشترین تنش ها و چالش ها را بین دو کشور ایجاد کرده است. احیای سلطه آمریکا درقالب نفی تئوری اوباما، گسست هم گرایی در میان جبهه مقاومت شیعیان، تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، توسعه نظامی گری در منطقه با محوریت تشدید تقابل ایدئولوژی های وهابی و شیعیهمگی بیان گر ماهیت رویکرد تهاجمی ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران است . نتیجه آنکه فقدان هژمونی مورد نظر نومحافظه کاران در منطقه غرب آسیا مهمترین دلیل چنین سیاستی می باشد.
مؤلفه های برابری سیاسی در تحقق عدالت از منظر تساوی گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
597 - 624
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که از دیدگاه تساوی گرایان برای رسیدن به یک وضعیت عادلانه در جامعه، چه نسبتی بین برابری سیاسی و عدالت برقرار است؟ بعد از تبیین مؤلفه های برابری سیاسی بر اساس نظریه «جیمز کلمن» و طراحی الگوی تحلیل مبتنی بر آراء «آدام سویفت» و «جان کیکس»، به بررسی نقش مؤلفه های برابری سیاسی در تحقق عدالت با روش توصیفی تحلیلی و راهبرد «پس کاوی» پرداخته شد. مؤلفه های برابری سیاسی که شامل برابری مشارکت، برابری توزیعی، برابری قانونی و برابری فرصت است، در سه سطح از روابط بین برابری سیاسی و عدالت دسته بندی می شود: سطح کمینه، متعارف و بنیادستیز. یافته های پژوهشی این مقاله مدلی را نشان می دهد که در آن رابطه مستقیمی بین مؤلفه های «برابری مشارکت» و «برابری قانونی» در «وضعیت عدم تعارض برابری سیاسی با سایر ارزش ها» جهت تحقق عدالت وجود دارد. در خصوص مؤلفه «برابری توزیعی» نیز تنها بر اساس مشخص شدن اصول توزیع و میزان منابع در «تئوری عدالت توزیعی» موردپذیرش، می توان وضعیت و رابطه این مؤلفه را با عدالت تعیین کرد. و نهایتاً در وضعیت «تعارض برابری با سایر ارزش های اساسی» صرفاً زمانی می توان مؤلفه «برابری فرصت» را عاملی برای تحقق عدالت دانست که سطح برابری ایجاد شده در «شرایط»، مانع از حقوق فردی افراد و کارایی کلی جامعه نگردد.
فرآیند الحاق چین به سازمان تجارت جهانی
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
679-710
حوزههای تخصصی:
کشور چین با اتخاذ سیاست درهای باز در دهه 1970 میلادی رفته رفته با افزایش قدرت اقتصادی خود، تبدیل به قدرتی نوظهور در عرصه بین المللی شد و در حال حاضر به بازیگری اصلی در معادلات سیاسی تبدیل شده است و منافع قدرت های بزرگ را به چالش می کشد. فرایند اصلاحات اقتصادی در چین از اواسط دهه 1980 (قبل از عضویت در سازمان تجارت جهانی) تحول جدی یافت. این تحول را به خوبی می توان در عملکرد تجاری این کشور مشاهده کرد. در حال حاضر چین چه از نظر واردات و چه از نظر صادرات به بازیگری مهم در تجارت بین الملل بدل گشته است. حرکت از روش های قدیمی تر به سمت برنامه ریزی واردات با روش صدور مجوزهای وارداتی و استفاده از تعرفه های گمرکی، موجب شده است سازوکار بازار و قیمت به عنوان مهم ترین عوامل تعیین کننده در روابط آتی چین با بقیه دنیا از جایگاه خاصی برخوردار شود. بر این اساس این نوشتار درصدد پاسخ به چرایی این پرسش راهبردی برآمده است که «جمهوری خلق چین از رهگذر الحاق به سازمان تجارت جهانی چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال می کند؟» فرضیه مطرح در مقابل پرسش مذکور ناظر است بر اینکه الحاق چین به سازمان تجارت جهانی به عنوان بخشی از فرایند اصلاحات اقتصادی چین به این کشور امکان داد تا منافع حاصل از فرایند اصلاحات تجاری دولت چین را که طی دو دهه قبل از الحاق به عمل آورده بود تثبیت کند و مبنای ادامه اصلاحات آتی قرار دهد.
سیاست عربستان سعودی در مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی ایران (مطالعه موردی: سوریه و بحرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی مهم ترین تحول منطقه خاورمیانه است؛ چراکه با جایگزینی نظام جمهوری اسلامی به جای نظامی سلطنتی، احیا و گسترش ارزش های اسلامی درکشورهایی چون بحرین و سوریه را فزونی بخشید. انقلاب اسلامی به عنوان کانون پخش ارزش های دینی و وقوع خیزش های مردمی بعد از سال 2011 رقبای منطقه ای چون عربستان سعودی را به سبب نگرانی از نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی به مقابله با ایران برانگیخت. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش است که سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال کشورهای بحرین و سوریه با هدف مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی ایران چیست؟ در چارچوب نظریه پخش، انقلاب اسلامی ایران به عنوان کانون پخش ارزش های اسلامی و مردم سالاری دینی به شمار می رود که وجود اشتراکات مذهبی و تاریخی با بحرین و نفوذ ایدئولوژیکی در نظام سوریه به عنوان مقاصد پخش آن در نظر گرفته می شود. در این راستا، عربستان سعودی با ادعای رهبری جهان اسلام تلاش دارد با استفاده از ابزارها و روش هایی ازجمله ترویج ایران هراسی، سرکوب معترضان بحرینی و تلاش برای ساقط کردن بشار اسد به مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی مبادرت ورزد.
واکاوی، اولویت بندی و ارائه الگوی پیشایندهای سرمایه سیاسی با استفاده از رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
267 - 298
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه سرمایه سیاسی در کشورهایی که برپایه دموکراسی بنا شده اند، اهمیت بسیار زیادی دارد، اما در حال حاضر به دلیل عدم توجه به سرمایه سیاسی، اعتماد سیاسی شهروندان نسبت به متصدیان دولتی کاهش یافته است. پایین بودن سرمایه سیاسی منجر به کاهش مشارکت و آگاهی سیاسی شهروندان و کاهش اعتماد نسبت به متصدیان دولتی می شود. بنابراین ضروری است با طراحی الگوی پیشایندهای سرمایه سیاسی و اولویت بندی این عوامل، سرمایه گذاری لازم جهت تحقق و ارتقای سرمایه سیاسی انجام شود تا اعتماد و مشارکت آگاهانه شهروندان نسبت به متصدیان افزایش یابد. لازمه وجود دولتی مردم سالار، مشارکت آگاهانه شهروندان است که منجر به تحقق سرمایه سیاسی می شود. هدف پژوهش حاضر، واکاوی، اولویت بندی و ارائه الگوی پیشایندهای سرمایه سیاسی است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی و در زمره پژوهش های آمیخته است. در بخش کیفی 11 نفر از اساتید رشته مدیریت و علوم سیاسی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، 21 نفر از خبرگان سیاسی و صاحب منصبان دولتی با استفاده از پرسش نامه مقایسه زوجی مشارکت داشتند. برای کدگذاری داده ها از نرم افزار Atlas.ti و برای اولویت بندی پاسخ ها از فن دلفی فازی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ تعامل جّو حاکم بر جامعه، کاهش نابرابری قدرت، افزایش استقلال اجتماعی شهروندان و افزایش شفافیت سیاسی مهم ترین عوامل به وجودآورنده سرمایه سیاسی هستند. نتایج پژوهش، صاحب منصبان و تصمیم گیرندگان سیاسی را از اهمیت سرمایه سیاسی آگاه کرده و زمینه افزایش اعتماد سیاسی شهروندان را با استفاده از تقویت پیشران های سرمایه سیاسی فراهم می کند.
فرصت ها و چالش های پیش روی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران پس از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
133-160
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی فرصت ها و چالش های پیش روی قدرت نرم ایران بعد از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان، برمبنای ماتریس SWOT است. در همین راستا نیز سوالی که مطرح می شود این است که «قدرت نرم منطقه ای جمهوری اسلامی ایران پس از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان و حاکمیت مجدد دولت طالبان در این کشور، با چه فرصت ها و چالش هایی روبرو شده است؟» نتایج حاصل از تحقیق که با رویکرد روشی توصیفی-تحلیلی و کاربست مدل SWOT حاصل شده است، نشان می دهد که مواردی چون 1-نفوذ اقتتصادیِ بی بدیل ایران در افغانستان؛ 2-امکان یابی تقویت همکاری های سه جانبه ایران، چین و روسیه و کاهش نفوذ آمریکا؛ 4-ابزار فشار و قدرت بازدارندگی لشکر فاطمیون؛ و 4- نارضایتی عمومی از عملکرد بایدن در افغانستان و وضعیت جدیدِ رسانه ای ایجاد شده به نفع ایران، فرصت های لازم جهت اعمال قدرت نرم ایران و ایفای نقش برتر در منطقه را فراهم کرده است. در این میان اما چالش هایی نیز همچون 1-قوم گرایی طالبان؛ 2-امکان نفوذ اندیشه هایی چون داعش و دولت اسلامی ولایت خراسان در طالبان؛ 3- امکان رویکرد قهرآمیز طالبان نسبت به شیعیان؛ و 4-نفوذ دولت های پاکستان، قطر و ترکیه در متن تحولات افغانستان، از جمله مورادی است که نفوذ قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را با مشکل رو برو خواهد کرد.
آینده پژوهشی و سیاستگذاری عمومی: مفاهیم و روش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹ (پیاپی ۶۹)
175 - 208
حوزههای تخصصی:
مجموعه رشته علوم سیاسی عمدتاً مسائل گذشته و حال را مورد تحلیل قرار می دهد. از آنجا که علم سیاست یکی از رشته های مورد نیاز دستگاه سیاستگذاری است، با کاربردی تر شدن و ارتقای آن به منظور پیش بینی مسائل سیاسی قادر خواهد بود بیش از پیش در عرصه های متنوع حکمرانی مورد استفاده قرار بگیرد. آینده پژوهی یکی از عرصه هایی است که می تواند در این زمینه به علم سیاست بویژه سیاستگذاری عمومی کمک کند. برای این منظور مقاله با این پرسش آغاز شده است که چگونه می توان از آینده پژوهی برای پیش بینی تحولات آینده در عرصه سیاستگذاری بهره گرفت؟ هدف مقاله ارائه درک مناسب از مفاهیم کلیدی آینده پژوهی و شناخت روش های هفت گانه اصلی آن برای پیش بینی تحولات آینده به منظور حذف عامل غافلگیری است. همچنین در این مقاله تلاش شده روش های مختلف، همراه با بررسی نمونه های سیاسی ارائه گردد تا قابلیت و اهمیت آینده پژوهی در سیاستگذاری مشخص شود. این کار نه تنها به بازاندیشی مطلوب تر علم سیاست کمک می کند بلکه جایگاه آن را در دستگاه سیاستگذاری ارتقا می دهد.
مبانی و اصول کلامی کارگزاران ولایت مداردر حکومت اسلامی و کاربست آن ها در ولایت مداری کارگزاران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عدم التزام کارگزاران حکومت اسلامی به تبعیت از ولی امر، افزون بر نادیده انگاشتن قانون اساسی، بی شک ناکارآمدی حکومت در رسیدن به اهداف متعالی را در پی خواهد داشت. بر این اساس، تقویت باور ولایت مداری کارگزاران در تمام ارکان حکومت، مسأله ای است که ضرورت پژوهش در این حوزه را دو چندان می کند. با این وصف، هدف این تحقیق ارائه راه کارهای تقویت ولایت مداری کارگزاران حکومت اسلامی است. از جمله راه کارهای تقویت ولایت مداری کارگزاران در حکومت، تبیین مبانی و اصول کلامی کارگزار ولایت مدار است. در این مقاله، روش تحقیق کتاب خانه ای است که در آن با تحلیل عقلی، مبانی و اصول کلامی کارگزار ولایت مدار معرفی می شوند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با برشمردن این مبانی و اصول و نیز با ارائه راه کارهای تقویت ولایت مداری، ریشه های دینی ولایت مداری در کارگزاران تقویت شده، التزام به ولایت مداربودن انگیزه اعتقادی و وجوب دینی پیدا می کند.
واکاوی عوامل رکودآفرین و موانع اعتباری ایجاد تمدن نوین اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظریه تمدن نوین اسلامی مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری، یکی از محورهای اساسی مورد تأکید در اندیشه ایشان، موانع اعتباری ایجاد تمدن نوین اسلامی است که تا کنون پژوهش مستقلی با این موضوع انجام نشده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و با هدف شناسایی و ارائه راه کار رفع عوامل رکود در ایجاد تمدن نوین اسلامی با تکیه بر قرآن و منابع اسلامی است و به این سؤال پاسخ می دهد که مقام معظم رهبری برای دست یابی به تمدن نوین اسلامی چه عواملی را به عنوان موانع اعتباری معرفی کرده است. یافته پژوهش حاضر این است که بی توجهی به اعتباریات هویتی و کثرت انقسامات اعتباری و نیازهای ثابت و متغیر که نتیجه آن نفوذ، وابستگی، نا امنی، خودکم بینی و تقلید گرایی است و نیز بی توجهی به نیازهای پیش از اجتماع و پس از اجتماع و بی توجهی به چگونگی ارتباط علوم اعتباری با واقعیت های اجتماعی و مواجهه با غیریت های تمدن نوین اسلامی در اعتبارزدایی از اصول انقلاب اسلامی، خط امام و نیز سبک زندگی اسلامی و هم چنین اعتبارزدایی از ضرورت مقابله با تهدیدات دشمن، از عوامل اصلی رکود در تمدن نوین اسلامی هستند.
دروازه بانی اخبار جنگ از منظر متخصصان رسانه ای سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه اخبار جنگ در رسانه ها و سیاست های رسانه ای در نحوه گزینش این نوع اخبار، این مقاله در صدد شناسایی نقاط قوت ضعف و فرصت تهدید، رسانه های سوریه و تعیین راهبردهایی برای گزینش بهتر این نوع اخبار برای رسانه های این کشور است. روش به کار رفته در این پژوهش، روش تحلیل راهبردی یا سوات (SWOT) است. جامعه آماری آن دو گروه استادان دانشگاهی و سردبیران و دبیران رسانه ها (به عنوان مدیران اجرایی در سازمان رسانه ای) هستند. حجم نمونه 30 نفر و روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی است. تکنیک گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از مصاحبه نیمه ساخت یافته و پرسش نامه متوازن استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در تحلیل مصاحبه از تحلیل مضمون کینگ، در تحلیل داده های پرسشنامه از ماتریس های SWOT ، برای رتبه بندی نقاط قوت و ضعف از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و برای رتبه بندی نقاط فرصت و تهدید از ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) و برای اولویت بندی راهبردها و انتخاب راهبرد بهینه از ماتریس QSPM استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای رسانه های سوریه در گزینش اخبار جنگ، بهترین راهبرد، راهبرد SO می باشد.
تحقّق ماهیّاتِ امکانی در آینده با ابتناءِ بر امکان استقبالی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بررسی دقیق معانی مختلف امکان، کاربست امکان استقبالی در نسبت با مطالعات آینده پژوهی موردمطالعه قرار می گیرد. واژه امکان در فلسفه، هنگامی که بدون قید خاصی به کار می رود، به معنای سلب ضرورت وجود و عدم از ماهیت است. امکان استقبالی اخصّ از دیگر امکان هاست. این نام گذاری به این دلیل است که این امکان تنها در مورد وقایعی که در آینده رخ می دهد معنا دارد؛ زیرا وقایع آینده، به طور قطعی معلوم نیستند؛ لذا وجود یا عدم محمولاتی که در آینده می آیند معلوم نیست، تا با قید قراردادن وجود یا عدم آن ها برای موضوع شان، ثبوت یا سلب آن ها ضرورت به شرط محمول داشته باشد. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای است که گردآوری اطلاعات با رجوع به آثار دست اول و معتبر به دست می آید. روش تحلیل اسناد، با روش استدلال قیاسی منطقی انجام می گردد. از نتایج بحث می توان به این موارد اشاره نمود که از آنجایی که امکان استقبالی، ویژه اموری است که در آینده تحقق می یابند و هنوز واقع نشده اند، ثبوت این امکان درواقع با نوعی گمان و غفلت همراه است؛ ازطرفی محور همه تلاش های علمی را اصل علیت بین پدیده ها تشکیل می دهد، لذا معلول هایی که در خارج وجود دارند نیازمند علت می باشند. بنابراین، امکان استقبالی اختصاص به امور آینده دارد که چون ایجاب یا سلب در آن ها هنوز تعیّن نیافته است؛ لذا تمام اقسام ضرورت از آن ها سلب می شود و معلوم نیست که یک پدیده یا امری، بعداً چه وضعیتی دارد. بنابراین باید با شناخت علت ها برای رخدادهای احتمالی، چاره اندیشی نموده یا آینده را ساخت.
تصویر مطلوب تمدن اسلامی، الزامات و نتایج حاصل از تحقق آن
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۷)
177 - 206
حوزههای تخصصی:
ﺑﺤﺚ ﺗﻤﺪن از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺑﺴیﺎر وﺳیﻌی است کﻪ ﻣیﺗﻮاﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧی را در ﺧﻮد ﺟﺎی دﻫﺪ و ﻣیﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻫﻤﻪ ﺗﻼشﻫﺎی ﻋﻠﻤی ﺑﺸﺮ و ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺮای رﺳیﺪن ﺑﻪ ﺗﻤﺪن و رﺷﺪ و ﺑﺎﻟﻨﺪﮔی ﻓکﺮی و اﺟﺘﻤﺎﻋی است. درواقع ﺗﻤﺪنﻫﺎ در یک ﻓﺮﺻﺖ و زﻣﺎن کﻮﺗﺎه ﺑﻪوﺟﻮد ﻧﻤیآیﻨﺪ؛ ازسوی دیگر هر تمدن، وام دار وابسته به تعلقات و پایه های فکری است که برخواسته و در بستر آن رشد و نمو نموده است. هر تمدن برای شکل گیری و موفقیت نیازمند مبانی و الزاماتی است که در اثر توجه به آن اصول و مبانی و رعایت آن الزامات، به بالندگی می رسد؛ از سوی دیگر برای همراه سازی افراد علاوه بر توجه به اقناع و تربیت مبتنی بر اصول بیان شده در عین حال بایستی چشم اندازی از آنچه حاصل از تحقق تمدن به دست خواهد آمد را ترسیم نمود. در این تحقیق با هدف شناسایی و تصویر مسلوب تمدن اسلامی و چارچوب های دست یابی به آن نسبت به بررسی نظرات و اصول مختلف بیان شده در میان اندیشمندان و آیات و روایات اسلامی، با رویکرد مطالعات کتابخانه ای جمع آوری و با روش تحلیل محتوا و فراتحلیل کیفی در گام اول نسبت به احصا و دسته بندی نظریات در سه بخش اصلی (الزامات تحقق تمدن، موانع تحقق تمدن و نتایج تحقق تمدن) در قالب یک نگاه فرآیندگرا (الزمات تحقق، عوامل بازدارنده و نتایج استقرار) پرداخته شده است.
رژیم سازی چین در خلیج فارس؛ واکاوی منطقه آزاد تجاری چین و شورای همکاری خلیج فارس
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
625-656
حوزههای تخصصی:
رژیم سازی یکی از ابزارهای چین جهت بسط و تعمیق همکاری با طرف های مقابل در نظر گرفته می شود که استفاده از آن به صورت مستمر افزایش یافته است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چرا چین به دنبال ایجاد رژیم منطقه آزاد تجاری چین-شورای همکاری خلیج فارس است؟ مقاله حاضر با روشی تبیینی این گونه استدلال می کند که چین به دنبال کسب و بیشینه سازی منافع اقتصادی خود به سمت رژیم سازی در خلیج فارس رو آورده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که چین گفتگوها جهت ایجاد منطقه آزاد تجاری چین-شورای همکاری خلیج فارس را به منظور افزایش حجم تجارت اقتصادی (25 میلیارد دلار در سال 2004) آغاز کرد. این امر حجم تجارت را در سال 2008 به بیش از 90 میلیارد دلار افزایش داد و این رقم در سال 2019 به بیش از 180 میلیارد دلار رسید. چین در حال حاضر در پی ارتقا منطقه آزاد تجاری به سایر حوزه ها مخصوصاً تجارت خدمات و سرمایه گذاری است. چارچوب نظری مقاله حاضر نظریه رژیم های منفعت محور بین المللی و روش گردآوری مطالب نیز اسنادی است.
سید جمال الدین اسدآبادی و ایدئولوژی اسلامی؛ کنش ها و معیارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
141-162
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی در فرآیند جنبش ها و نهضت ها نقش مهمی دارد و در دنیا موتور محرک بسیاری از تحولات فکری و سیاسی بوده است. در جهان اسلام و ایران نیز ایدئولوژی اسلامی نقش مهمی در تحولات سیاسی دوران معاصر داشته است. اما این ایدئولوژی چرا و چگونه شکل گرفت؟ به نظر می رسد مهم ترین معیارها در شکل گیری این ایدئولوژی متاثر از اندیشه های سیدجمال الدین اسدآبادی بوده است. وی دوری از اسلام را سبب انحطاط مسلمین دانست و برای اولین بار سعی نمود ایمان دینی و اسلام را تبدیل به ایدئولوژی نموده و آن را وارد زندگی مردم نماید. او معیارهایی را برای این ایدئولوژی تبیین و ارائه داد که دیری نپائید منجر به رنسانسی در ایران و جهان اسلام گردید و تقریباً عمده قیامها و نهضتهای اصلاحی و اسلامی را تا انقلاب اسلامی تحت تاثیر خود قرارداد. در این مقاله از روش «تحلیل محتوا» و تجزیه و تحلیل داده ها براساس آن، استفاده شده است.
مواجهه با دیگری: موفه یا هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
337-372
حوزههای تخصصی:
از اواخر قرن نوزدهم، هویت خودبنیاد و سوژه استعلایی دکارتی با انتقادهای جدی از سوی متفکران مواجه شد و ضرورت وجود دیگری در شکل گیری هویت و مدلول یابی «خود» مورد توجه و تأکید متفکران قرار گرفت. شانتال موفه با رویکرد پسامارکسیستی و یورگن هابرماس با رویکردی دموکراتیک و با وجود تفاوت های جدی با یکدیگر، از مهم ترین و تأثیرگذارترین منابع اندیشه ورزی در حیطه هویت و تشخص هستند. این مقاله می کوشد تا اندیشه های این دو متفکر را از منظر مواجهه با دیگری مورد خوانش قرار داده، با ذکر نقاط ضعف، قوت و پیامدهای اندیشه های آنها نشان دهد که کدام یک از آنها بر مبنای استدلال های عقلانی موجه تر و عقلانی تر است. فرضیه اصلی مقاله آن است که دیگرفهمی متأملانه هابرماسی به لحاظ منطق درونی و توان پاسخگویی به نقدهای بیرونی نسبت به اصل تضاد و عقلانیت گفتمانی مورد نظر موفه، موجه تر و عقلانی تر است. روش پژوهش، تحلیلی و از سنخ تحلیل فلسفی است. از این رو معیار موجه تر و عقلانی تر بودن بر مبنای عدم تناقض درونی داده ها، مغالطه آمیز نبودن آنها و سازگاری با داده های واقعی است.
استفاده آمریکا از هواپیماهای بدون سرنشین در جنگ با تروریسم از منظر حقوق بر جنگ و حقوق در جنگ
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
313-340
حوزههای تخصصی:
استفاده گسترده آمریکا از هواپیماهای بدون سرنشین برای مبارزه با گروهک های تروریستی القاعده و طالبان در کشورهایی همچون افغانستان، پاکستان و یمن بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به سرعت چالش مشروعیت ارتکاب قتل هدفمند از طریق این هواپیماها را از منظر حقوق بین الملل مطرح کرد. نیروهای ارتش و سازمان «سیا»، استفاده از این جنگ افزار را به منظور جنگ علیه تروریسم و در چهارچوب حقوق بین الملل بشردوستانه دانسته اند. مقاله پیش رو بر پایه روشی توصیفی _ تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که «اقدام آمریکا در قتل هدفمند با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین تا چه میزان منطبق با قواعد حقوق بر جنگ و حقوق در جنگ می باشد؟». این مقاله به بررسی موضوعات مهمی همچون هویت و وضعیت افرادِ مورد هدف و حمله این هواپیماها و نیز قانونی بودن کشتار این افراد از منظر حقوق بر جنگ و حقوق در جنگ پرداخته است و نتیجه گرفته که استفاده از این جنگ افزار در قالب دفاع مشروع قابل پذیرش نیست و این کشور اصول حقوق بین الملل بشردوستانه؛ نظیر تفکیک، تناسب، ضرورت نظامی، احتیاط در حمله و انسانیت را نقض نموده است. همچنین ارتکاب قتل هدفمند با این هواپیماها در مواردی که هیچ تهدید جدی و قریب الوقوعی وجود ندارد، منطبق با حقوق بین الملل بشر نیست.
فراتحلیل مقالات مرتبط با نقش شبکه های اجتماعی مجازی در وقوع بیداری اسلامی(۲۰۱7-۲۰۱۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراتحلیل مقالات مرتبط با نقش شبکه های اجتماعی مجازی در وقوع بیداری اسلامی است. پرسش اساسی تحقیق آن است که «نقش شبکه های اجتماعی مجازی در وقوع بیداری اسلامی» کدام است؟ ( مسئله ) روش تحقیق کیفی از نوع فراتحلیل است. روش گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و ابزار آن پرسشنامه معکوس است. جامعه آماری کلیه مقالات چاپ شده از سال ۱۳۸۹ (۲۰۱۰) تا سال ۱۳۹۶ (۲۰۱۷) که موضوع آن ها به طورکلی نقش شبکه های اجتماعی در بیداری اسلامی است. حجم نمونه، ۲۲ مقاله با توجه به محدوده زمانی خاص، نزدیکی حوزه موضوعی و معدود بودن منابع مذکور به عنوان نمونه انتخاب شد. ( روش ) مهم ترین عوامل بیداری اسلامی: فقر، بیکاری، شکاف طبقاتی، فساد، تبعیض، بی عدالتی، استبداد بوده و بیداری از خلال فرآیندهای بسیج خودجوشی بودند که از فراخوان های اینترنتی و شبکه های ارتباطی به وجود آمدند؛ و در ابتدا بدون رهبر بودند اما آهسته آهسته رهبری یافتند؛ کشورهایی که دارای رهبری کارآمد و ایدئولوژی واحد بودند، زودتر به نتیجه رسیدند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که نخست، شبکه های اجتماعی مجازی اگرچه عامل اصلی وقوع انقلاب ها نیستند، با این وصف می توانند بسیج عمومی را تقویت کرده، به رهبری و موفقیت جنبش ها کمک کنند. دوم، جنبش ها و انقلاب ها در جوامع با الگوگیری از یکدیگر در جستجوی هویت ازدست رفته اند. ( یافته ها )
اثر همه گیری کرونا بر چشم انداز تعهدات بین المللی کشورها در حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
23 - 45
حوزههای تخصصی:
اگر چه مطابق اسناد بین المللی حق برسلامت همواره تعهدی ملی محسوب شده و فاقدالزامات بین المللی است، ولی خطر روزافزون بیماری های فراگیر می تواند موجب اثرگذاری فرامرزی عدم تحقق مناسب حق مذکور شود. دغدغه ای که موجب تبدیل خطر شیوع همه گیری به تهدیدی جهانی می شود. در چنین چشم اندازی، آیا دامنه تاثیر فرامرزی همه گیری ها خواهد توانست سبب ارتقای تعهدات حق برسلامت به سطح بین المللی شود؟ برای پاسخ به این پرسش، با بررسی فرآیند توسعه تعهدات بین المللی کشورها، ذیل صلاحیت شورای امنیت سازمان ملل متحد، نخست با روشی توصیفی تفسیر امنیتی از تحقق نیافتن مناسب حق برسلامت ارائه خواهیم داد. سپس با تحلیل آماری درخصوص قربانیان ابولا و کرونا، درپی اثبات مفروض افزایش سطح نیازعینی به تفسیر جدی تر از تعهدات بین المللی خواهیم پرداخت. درمجموع، با آن که مشکل تفاوت نگرش ها و رقابت میان قدرت های جهانی همچنان وجود دارد، اما تشدید ابعاد مختلف خطر همه گیری ها درسطح بین المللی، جامعه جهانی را ناگزیر به پذیرش تعهدات جدی تر دراین حوزه خواهد نمود.
مسئله هویت ملی ایران در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی هویت ملی ایران در فرایند تحول تاریخی، می تواند مبنای بحث «تطور» محتوایی آن باشد. دعوایی که امروز در مباحث هویت ملی مشاهده می شود به واسطه دوگانه های شکل گرفته در این حوزه است؛ دوگانه ایران و اسلام، دوگانه اسلام و غرب و غیره. آن چه اهمیت دارد دیده شدن هویت ملی بر اساس منطق تطور است. به-این صورت که هویت ملی ایران از مراحل مختلف تاریخی، مولفه هایی را جذب و همراه خود کرده است و این باعث شکل گیری هویت مستقر ایرانیان در طول تاریخ خود شده است؛ هر چند در دوره مدرن با وجود امتزاج های عملی، در واقعیت اما در عالم نظر، هنوز چالش ها و موانع معرفتی زیادی وجود دارد. مقاله ی حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که مسئله هویت ملی ایران در بستر مراحل تاریخی اش چگونه قابل توضیح است؟ در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و رهیافت جامعه شناسی تاریخی به گونه-ای محتوایی به سئوال مذکور پاسخ داده می شود. فرضیه مقاله این است که هویت ملی ایران با طی کردن مراحل تاریخی باستانی، اسلامی و مدرن، عناصری را جذب و همراه خود کرده است که هم جنبه انباشتی و فرایندی این هویت تقویت شده و هم نحوه بقا و بازتولید آن مورد توجه قرار گرفته است.
روان شناسی ناسیونالیسم مصر بر اساس تحلیل گفتمان فیلم های اتوبیوگرافی «یوسف شاهین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
247 - 278
حوزههای تخصصی:
این جستار با پذیرش فرضیه آشفتگی روح و ذهن عقل عربی در انقلاب های ناسیونالیستی کشورهای عربی، در پی آن است تا رفتارها و کنش های انسان ملی گرای عربی در مواجهه با دیگری های گفتمان انقلابی ناسیونالیسم عربی ناصری در فیلم های چهارگانه اتوبیوگرافی «یوسف شاهین» -کارگردان مصری- مبتنی بر روش تحلیل گفتمان و در چهارچوب نظری روان شناسی سوژه «ژاک لکان» مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. جوان روشن فکر انقلابی دهه های پنجاه و شصت میلادی مصر به دلیل خلأ های ایدئولوژیک و هویتی ناشی از قرن ها سلطه نظام های فراملی و نیابتی، جذب دال های گفتمان ناسیونالیسم ناصری می شود؛ گفتمانی که در ابتدای امر به عنوان یک امر نامتناهی (امر واقع) و تجلی آرمان شهر و محل تحقق امیال سرکوب شده انسان عربی (سوژه) تصور می شد، اما به مرور، تناقض ها و تضادهای شعار و عمل این گفتمان برای همگان شناخته شد و به عنوان یک گفتمان و امر تحمیلی (ساحت نمادین) از سوی دیکتاتوری نوظهور ناسیونالیسم عربی مورد پذیرش اجباری قرار گرفت. جوان روشن فکر انقلابی که زمانی شیفته و فدایی این گفتمان بود، پس از مشاهده شکست و تحقیر ناسیونالیسم عربی در جنگ با اسرائیل و رسوایی مالی و اخلاقی فرماندهان آن، دچار دردها و حسرت های (ژوئیسانس) زیادی می شود که به دلیل شیفتگی به این گفتمان، آنها را مخفی می کند و پس از مدتی همچون پدر خود (گفتمان ناصری)، دچار استبداد مشابهی می شود. پرسش اساسی این پژوهش، چرایی تغییر رفتار روشن فکران انقلابی مصری از آزادی خواهی به استبداد است.