فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
5 - 29
حوزههای تخصصی:
مسئله افول قدرت و جایگاه ایالات متحده آمریکا در نظام بین الملل و چرایی و چگونگی آن مدت هاست که در میان اساتید و تحلیل گران روابط بین الملل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با این حال همچنان ابهامات و سو ءبرداشت هایی در این زمینه وجود دارد، تا جایی که برخی افول آمریکا را با «فروپاشی» یا «تجزیه» آن یکسان تلقی می کنند. چنین اشتباهی ناشی از عدم درک صحیح گذارهای قدرت در روابط بین الملل و استفاده نکردن از یک نظریه تبیین گرِ مناسب است. ازجمله نظریه هایی که می تواند در فهم افول آمریکا و گذار قدرت در نظام بین المللِ کنونی راهگشا باشد، نظریه «چرخه های بلند» جُرج مُدِلسکی است. مقاله حاضر با استفاده از روش تطبیق نظریه با مورد، نظریه چرخه های بلند را برای تحلیل مورد افول آمریکا برگزیده و مبتنی بر آن به این سؤالِ سه وجهی پاسخ می گوید که افول آمریکا چیست، چرا و چگونه رخ می دهد. در مقام پاسخگویی، فرضیه مقاله بدین شرح است که از میان چهار مرحله که نظریه برای ظهور و افول قدرت های جهانی برمی شمرد، آمریکا در حال حاضر در مرحله سوم، تمرکززدایی ناشی از ظهور رقبای جدید، قرار دارد. با این حال نگارنده معتقد است به دلیل تحولات دهه های اخیر نظام بین الملل ممکن است در مرحله چهارم الزاماً شاهد بروز جنگ تمام عیار جهانی نباشیم و انتقال قدرت به هژمون جدید بدون وقوع جنگ جهانی سوم حاصل گردد.
مؤلفه های همگرایی سیاست خارجی جنبش انصارالله یمن و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آغاز بحران یمن که در پی حمله عربستان سعودی در سال 2015 به این کشور آغاز گردید، ائتلاف های مختلفی در سطح منطقه غرب آسیا و فراتر از آن شکل گرفت. ماهیت بسیاری از این ائتلاف ها واضح و مبرهن است. آنچه در میان طیف وسیعی از ائتلاف های مذکور هماره محل بحث و ابهام بوده، ائتلاف جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله یمن در عرصه سیاست خارجی بحران یمن است. درواقع عواملی که موجب شکل گیری این ائتلاف در سطح بین المللی میان دو بازیگر مذکور گردیده، مسئله پژوهش حاضر است. ازاین روی پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای نظریه سازه انگاری به گردآوری منابع کتابخانه ای پرداخته تا بتواند به این سؤال اصلی پژوهش پاسخ دهد که «چه عواملی موجب همگرایی ایران و جنبش انصارالله در یمن شده است؟». اهمیت این پژوهش نیز از این حیث است که می تواند مهر بطلانی بزند بر ادعای بسیاری از کشورهای معاند ازجمله عربستان سعودی مبنی بر نظامی بنیاد بودن همگرایی و همکاری های جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله یمن. بااین وجود فرضیه پژوهش حاضر ازاین قرار است که هویت انقلابیگری و اسلام گرایی مشترک میان جنبش انصارالله یمن و جمهوری اسلامی ایران به اندازه ای برای دو بازیگر مذکور مهم است که هویت ایرانیگری ایران و عربیت انصارالله را تحت تأثیر قرار داده و آنان را در عرصه سیاست خارجی همگرا کرده است، به گونه ای که تلاش های عربستان سعودی جهت ایجاد شکاف عرب و عجم میان آنان کارساز نبوده است.
گونه شناسی ابعاد و شناسایی مدل جامعه پذیری جنسیتی زنان در بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
106 - 137
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد جامعه پذیری جنسیتی زنان و ارائه مدلی برای آن در بین 400 نفر از زنان شهر بندرعباس انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه ساختمند استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی از طریق مرور ادبیات و قضاوت خبرگان و روایی سازه ای آن از طریق تحلیل عامل اکتشافی و آلفای کرونباخ درspss24 و مدل به دست آمده با استفاده از تحلیل عامل تأییدی در Lisrel10، بررسی و تأیید شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که، سه بعد اصلی «ارزش های جنسیتی خانوادگی» با مؤلفه های «خانواده، ازدواج، طلاق، فرزندآوری»، «نابرابری جنسیتی» با مؤلفه های « تقسیم کار اجتماعی، نابرابری فرهنگی، نابرابری فردی» و «روابط قدرت در خانواده» با مؤلفه های « تقسیم کار در منزل، تصمیم گیری در منزل» می باشد و در مجموع، 60/571 درصد از کل واریانس جامعه پذیری جنسیتی، توسط این «9» مؤلفه تبیین می شود. واریانس به دست آمده به ترتیب، در مؤلفه های خانواده، 8/282 درصد، تصمیم گیری، 8/107 درصد، نابرابری فردی، 7/699 درصد، طلاق 7/452 درصد، تقسیم کار اجتماعی، 7/255 درصد، تقسیم کار، 6/641درصد، ازدواج، 5/245 درصد، نابرابری فرهنگی، 5/002 درصد و در مؤلفه فرزندآوری، 4/688 درصد می باشد.
واکاوی چگونگی عوامل موثر بر محور مقاومت در سیاست های منطقه ای در غرب آسیا (اهداف و منافع)
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
383 - 401
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان، گروه های مقاومت در فلسطین، انصارالله در یمن، مردم عراق، سوریه و بحرین، از شناخته شده ترین اجزاء و اعضای محور مقاومت اسلامی در منطقه هستند. در راستای انجام این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی به رشته تحریر در آمده است و تحت عنوان تاثیر محور مقاومت بر سیاست های منطقه ای ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا نام دارد این سوال مطرح شده است که: محور مقاومت چگونه منافع آمریکا در غرب آسیا را تحت تاثیر قرار می دهد؟ برای پاسخ دهی به این سوال دو فرضیه عنوان گردید که: محور مقاومت مانع تحقق منافع و اهداف آمریکا در غرب آسیا شده است و عملکرد آن به عنوان قدرت منطقه ای و فرامنطقه ای باعث تقویت مفهوم مقاومت شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که: هدف آمریکا در منطقه خاورمیانه نه تنها مبارزه با تروریسم نیست. آمریکا با حمایت از گروه های افراطی در سوریه خواهان ساقط کردن دولت بشار اسد و فشار به جمهوری اسلامی ایران و همچنین فروپاشی محور مقاومت است.
تجزیه و تحلیل تأثیر رسانه های نوین بر قدرت نرم فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه؛ شهروندان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
321 - 356
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط عصر نوین می توان ادعا نمود که ماهیت نرم افزارنه قدرت به عنوان یک اصل پذیرفته شده و در این میان عنصر فرهنگ و به تبع آن رسانه به عنوان ابزار و پیام، دارای جایگاه رفیعی در مطالعات و معادلات سیاسی می باشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی همبستگی (رگرسیون) تأثیر رسانه های نوین بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر فرهنگ ملی و دینی در بین شهروندان اهوازی بالای 15 سال در سال 1399 می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین رسانه های نوین و فرهنگ ملی در سطح معناداری کمتر از 0/05> p رابطه مثبت معناداری (0/519=r) وجود داشت. به طوری که رسانه های نوین (10) درصد واریانس فرهنگ ملی را تبیین می کند. همچنین بین رسانه های نوین و فرهنگ دینی در سطح معناداری کمتر از 0/05> p رابطه معکوس و منفی (0/119- =r) وجود داشت. به طوری که (9/4) درصد واریانس فرهنگ دینی به وسیله رسانه های نوین تبیین می شود و بین فرهنگ ملی و قدرت نرم (0/775=r) و فرهنگ دینی و قدرت نرم (0/924=r) رابطه مثبت معناداری در سطح کمتر از 0/05> p وجود داشت. درحالی که بین بعضی از خرده مقیاس های رسانه های نوین و فرهنگ ملی و فرهنگ دینی تأثیر منفی و در برخی دیگر از خرده مقیاس ها تأثیر مثبت بر میزان فرهنگ افراد داشته است.
تجزیه و تحلیل بحران کرونا در ایالات متحده با تاکید بر بحران مشروعیت دولت دونالد ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ای که در عمل به وقوع نپیوست و اعتراضات طیف های وسیعی از مردم این کشور را به همراه داشت و مشروعیت کارکردی وسیعی برای ترامپ و دولت نومحافظه کار به وی همراه داشت. در این مقاله، تلاش نویسندگان ارائه پاسخ به این سوال است که بحران کرونا چه تاثیراتی بر کارکرد و مشروعیت دولت ترامپ گذارده و در ادامه چه آینده محتملی را می توان در این راستا برای نظام سیاسی اجتماعی ایالات متحده متصور بود؟ فرضیه نویسندگان در این مقاله حکایت از تشدید بحران مشروعیت دولت ترامپ در دوران شیوع ویروس کرونا در این کشور دارد و یافته های مقاله که با استفاده از روش های تلفیقی تحلیلی توصیفی و آینده پژوهی، استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای نشان دهنده وقوع احتمالی سه پیامد کلان برای ترامپ خواهد بود. نخست؛ تعمیق دوقطبی سازی در ایالات متحده، دوم شکست در انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا؛ و در نهایت ظهور بحران های امنیتی در آمریکا.
تهاجمی شدن سیاست خارجی ترکیه در قبال سوریه در فاصله سال های (2015م تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سوریه پس از 2011 موجب اتخاذ مواضع و سیاست های متعارض از سوی بازیگران منطقه ای و بین المللی درقبال ناآرامی های این کشور شد. ترکیه درهمسایگی سوریه اقدام به سازماندهی و حمایت از مخالفان سوری کرد که نهایتا به مداخله نظامی انجامید . چنین اقدامی نه تنها برپیچیدگی بحران سوریه افزود ، بلکه نتایج داخلی و منطقه ای آن تهاجمی شدن سیاست خارجی ترکیه را درپی داشت. این پژوهش به دنبال بررسی و پاسخ به این سوال است که عوامل موثر در تهاجمی شدن سیاست خارجی ترکیه درقبال سوریه در فاصله سالهای 2015 تا 2020 کدام است؟ درپاسخ به این پرسش فرضیه های متعددی مطرح می شود. اینکه سیاست ترکیه در این دوره تحت تاثیر افزایش فعالیت گروههای شورشی و جنگهای نیابتی درداخل سوریه و به موازات آن تحرکات سیاسی و نظامی کردها درمناطق شمالی این کشور قرار گرفت. هم زمان آنکارا در صدد افزایش قدرت منطقه ای برآمد که مجموعه این تحولات موجب درگیرانه تر شدن سیاست خارجی ترکیه شده است. روش تحقیق مقاله تحلیلی-تبیینی با استفاده جمع آوری داده ها ازکتاب و اسناد است. درراستای تبین و تحلیل مبنایی موضوع تحقیق از نظریه رئالیسم تهاجمی جان مرشایمر بهره گرفته می شود.
بررسی «همه گیری اطلاعاتی» در کشورهای جهان پس از شیوع ویروس کرونا؛ ضرورت افزایش سواد اطلاعاتی و سواد رسانه ای در میان شهروندان
منبع:
سیاست کاربردی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
239-250
حوزههای تخصصی:
همزمان با شیوع گسترده ویروس کرونا در زمستان 1398 که کشورها را یکی پس از دیگری درنوردید، انبوهی از اطلاعات درست و نادرست، فضای جوامع این کشورها را دربرگرفت. این موج به اندازه ای بزرگ بود که کارشناسان حوزه رسانه از واژه «همه گیری اطلاعاتی» برای اشاره به آن استفاده کردند. ناشناخته بودن عملکرد دقیق این ویروس نزد متخصصان، گسترش بسیار سریع آن و سرعت بالای پخش اطلاعات بعضاً نادرست به واسطه شبکه های اجتماعی به آشفتگی و اضطراب شهروندان در بسیاری از کشورها دامن زد. در این میان، رسانه های معتبر برخی کشورها از جمله ایران کوشیدند که مرجعیت خبری را در سطح جامعه به دست گرفته و با تمهیداتی، ابتکار عمل را در سطح رسانه ای در برابر این همه گیری اطلاعاتی در اختیار داشته باشند. اما یکی از دلایلی که این همه گیری اطلاعاتی در مواردی با موفقیت اشاعه یافت، ضعف سواد رسانه ای و اطلاعاتی شهروندان در جوامع میزبان بود. این آسیب پذیری و ابعاد پیش بینی نشده آن، یادآور ضرورت غیرقابل انکار افزایش سواد اطلاعاتی و رسانه ای به عنوان مهارت های اساسی زندگی شهروندان در عصر کنونی است. از این رو در این پژوهش پس از تشریح پدیده ای که از آن با عنوان «همه گیری اطلاعاتی» یاد می شود به تقویت سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی به عنوانی راهکاری حیاتی در برابر سیطره آن اشاره خواهد شد. همچنین یادآور می شود که سواد رسانه ای به مکملی به نام مرجعیت رسانه ای نیاز دارد که هر دو می بایست همچون یک ضرورت حکمرانی در دستور کار قرار بگیرد.
ارائه مدلی برای توانمندسازی کسب وکارهای خانگی تحت پوشش بسیج سازندگی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اهمیت کسب وکار های خانگی به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای کلیدی برای ایجاد اشتغال در بیشتر کشورها، هنوز این نوع کسب وکارها با موانع و چالش های زیادی مواجه می باشند و توانمندسازی این کسب وکارها برای مقابله با چنین چالش هایی ضروری است. بااین وجود، هنوز خلأ تحقیقاتی عمیقی در حوزه چالش ها و عوامل مؤثر بر توانمندسازی کسب وکارهای خانگی در مطالعات این حوزه مشهود است. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی برای توانمندسازی کسب وکارهای خانگی تحت پوشش بسیج سازندگی استان قم می باشد. رویکرد تحقیق حاضر کیفی، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، اکتشافی است. جامعه آماری این تحقیق را فعالان، متخصصان و خبرگان حوزه مشاغل خانگی به خصوص افرادی که تألیفات و تحقیقاتی در این زمینه داشته اند و یا به طور مستقیم درگیر مشاغل خانگی هستند، تشکیل می دهد که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، نمونه های منتخب شناسایی و داده ها در مصاحبه با نفر 14 ام به مرحله اشباع رسید. در این مطالعه از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها و از تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل یافته ها استفاده شده است که درنتیجه آن 72 مضمون پایه، سه مضمون سازمان دهنده با عناوین «توسعه قابلیت های فردی»، «ظرفیت سازی کسب وکار» و «مداخله گرهای فرهنگی-رقابتی» و همچنین مضمون فراگیری با عنوان «هم افزایی چندگانه پویا» برچسب گذاری شده است. نتایج نشان می دهد که مهم ترین ابزارهای توسعه کسب وکارهای خانگی شامل ایجاد بازارچه های دائمی، ارائه آموزش های تخصصی و هدفمند، داشتن طرح کسب وکار، تشکیل تشکل های تخصصی و ارائه تسهیلات کم بهره و آسان است.
عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۶
101 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران است. سوال اصلی پژوهش این است که عوامل موثر در ایجاد و تداوم روند عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس چیست و تکامل این روند چه پیامدهایی بر امنیت ملی ایران خواهد داشت؟ فرضیه ی پژوهش براساس «نظریه های اتحاد» در پارادایم واقع گرایی این است که «مداخلات بین المللی»، «رقابت درون منطقه ای» و «تحولات داخلی کشورها» سه عوامل موثر بر آغاز روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بوده است؛ تکامل این وضعیت از «عادی سازی» به «اتحاد استراتژیکی» می تواند زمینه ساز ایجاد ناامنی در سطوح سیاسی، اقتصادی و نظامی کشورمان باشد. یافته های پژوهش نشان می دهند «ضعف های ساختاری و قدرت تصنعی کشورهای درگیر در این روند»، «افزایش قدرت منطقه ای ایران» و «اتخاذ راهبرد موازنه ی خارج از مرزها از سوی آمریکا» از مهم ترین عوامل موثر بر ایجاد این روند است که رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای حوزه ی خلیج فارس در قالب «دکترین پیرامونی» در تلاش هستند با ایجاد اتحادهای استراتژیک، آسیب پذیری خود را در برابر چالش های بیان شده کاهش دهند.
نسبت سیاست خارجی با بهداشت: چالشی نظری پیش روی سیاست خارجی ایران در عصر کرونا
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
47-71
حوزههای تخصصی:
پیشینه پیوند بهداشت و سیاست خارجی در جهان به بیش از یک قرن پیش بازمی گردد؛ با اینحال رابطه و جایگاه این دو مفهوم با یکدیگر در سیاست خارجی ایران همچنان مبهم و نامشخص است. به نظر می رسد علت اصلی این امر به فقدان یا ضعف چارچوب نظری برای این مهم، در سیاست خارجی ایران بازمی گردد. برپایه ضرورت فوق سوال اصلی پژوهش حاضر این است که جایگاه بهداشت در نظریه های جریان اصلی روابط بین الملل کجاست و چه رابطه ای بین دو مفهوم بهداشت و سیاست خارجی می توان برقرار کرد؟ برای پاسخ به سوال فوق از روش توصیفی-تحلیلی و شیوه کتابخانه ای برای گرداوری داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش به سه رویکرد در تبیین این رابطه و جایگاه اشاره می کند: سیاست خارجی به مثابه بهداشت، بهداشت به مثابه سیاست خارجی و بهداشت به عنوان یکی از دستورکارهای سیاست خارجی. همچنین نشان می دهد امروزه توجه به بهداشت در سیاست خارجی از چارچوب های پیشین اخلاقی و انسان دوستانه(لیبرالیسم) خارج شده و جای خود را در مباحث قدرت و امنیت(واقعگرایی) بازکرده است.
جایگاه اقوام در شکل گیری ساختار سیاسی و حاکمیت افغانستان بعد از 2001 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
317 - 341
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث مورد توجه در جغرافیای سیاسی، بحث اقوام، شیوه های شکل گیری و تجمع اقوام در گستره های جغرافیایی و شیوه تعامل درون قومیتی و برون قومیتی آنان با سایر گروه های قومیتی و نژادی بوده است. بحث از آن منظر بیشتر مورد توجه است که اقوام در افغانستان در اشکال مختلف در شکل گیری پدیده ای به نام کشور با ادغام قومیتی نقش بسزایی داشته اند. ازاین رو کشور افغانستان که موضوع محوری این پژوهش است، در چارچوب قاعده مذکور و در ابعاد مختلف جغرافیایی به ویژه جغرافیای سیاسی قابل بررسی، مطالعه و بررسی شده است. بنابراین این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی در پی شناسایی جایگاه اقوام در شکل گیری ساختار سیاسی و حاکمیت افغانستان بعد از 2001 میلادی است. نتایج این تحقیق و برخی تحقیقات نشان می دهد ساختار قوم مدارانه قدرت در گذشته با پشتوانه ایدئولوژی ناسیونالیسم قومی، به تبارگرایی و قوم گرایی در میان اقوام غیرحاکم نیز دامن زده، قوم گرایی را به پدیده ای طبیعی و شیوع یافته در همه ارکان جامعه تبدیل کرده و موجب بحران هویت ملی در افغانستان شده است. سلطه طولانی مدت قومی سبب شده تا جامعه به وضعیتی برسد که در آن معیارها و منافع قومی تعیین کننده رفتار سیاسی افراد و گروه های سیاسی اجتماعی باشد. در این وضعیت، هدف اساسی رفتار و کردارها قومیت و تأمین منافع قومی است و ایدئولوژی ها و روش های سیاسی تا آنجا مورد پذیرش و حمایت قرار می گیرند که در خدمت این هدف به کار آیند و امروزه نیز افزایش قوم گرایی را در رده های بالای ساختار سیاسی و اداری دولت های پساطالبانیسم شاهدیم. از سوی دیگر افغانستان به علت تکثر و تنوع اقوام و طوایف، موزه بزرگی از نژادها و ملل گوناگون توصیف شده است. در این کشور مردمانی از نژادهای پشتون، هزاره، تاجیک، ازبیک، ترکمن، بلوچ، قیرقیز، قزلباش، ایماق، نورستانی، کشمیری، هندو، سیک و... سکونت دارند. از آنجا که جامعه افغانستان دارای ساختار قومی و قبیله است، طبیعی است که فعل و انفعالات ساختار سیاسی و گردش قدرت سیاسی، تنها در درون قوم و قبیله خاصی انجام می پذیرد و بر این اساس، نظام سیاسی در این کشور به جای ارتباط با نظام اجتماعی، بیشتر با زیرنظام های جمعیتی در قالب قوم و قبیله مرتبط بوده است.
The COVID-19 and Macroeconomic Variables in the Russian Economy: Evidence from Statistical Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۲, spring ۲۰۲۱
399 - 431
حوزههای تخصصی:
The Russian Federation, as an energy-oriented and developing country, has suffered a great large-scale damage under the influence of COVID-19. In the economic and political spheres, the Russian government has adopted various strategies to reduce the negative effects exerted by the pandemic. On the other hand, Russia is known as the first country to unveil and offer the first Coronavirus vaccine. At the same time, however, the policies pursued by the Russian government have been criticized. This study tries to measure the impact of the pandemic as an exogenous shock on important Russian economic variables. The main question in this study is what effect has the Corona epidemic had on the Russian economy? To answer to this research question, correlation analysis was used to evaluate the relationship between different variables and the number of deaths because of Coronavirus. According to the results of this study, the Coronavirus has affected the process of all Russian economic variables except for economic growth. This highlights the necessity of the implementation of exact plans and policies to maintain a stable economic recovery in the post-COVID era in this country.
تدوین راهبردهای دفاع سایبری کشور در برابر تهدیدهای آتی دشمن در افق چشم انداز 1405(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
153 - 176
حوزههای تخصصی:
تهدیدهای سایبری طی سال های اخیر بر علیه جمهوری اسلامی ایران از روند رو به رشدی برخوردار شده است. فضای سایبری، اگر چه پس از زمین، دریا، هوا و فضا، به عنوان بعد پنجم نبردهای نظامی در نظر گرفته شده، لیکن بواسطه برخورداری از تفاوت های عمده ای هم چون؛ تغییرات بسیار سریع، گسترده و مداومِ، گمنامی کاربران، بی مرزی، آشوبناکی و ترکیب آن با سایر ابعاد جنگ ها، نسبت به سایر محیط های عملیاتی، از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است. هدف اصلی مقاله دستیابی به راهبردهای دفاع سایبری کشور در برابر تهدیدهای سایبری دشمن در افق چشم انداز 1405 می باشد که پس از ارائه مطالبی مربوط به شناخت تهدیدها و توانمندی های سایبری دشمن، راه کارهای لازم جهت مقابله با تهدیدهای آنان به بررسی عملکرد کشور در استفاده از فناوری های دفاع سایبری می پردازد. این پژوهش کاربردی و توسعه ای، روش تحقیق آن آمیخته از نوع موردی-زمینه ای، روش گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی و ابزار آن مصاحبه و جامعه آماری60 نفر تعیین شده که با استفاده از ماتریس SWOT جهت تجزیه و تحلیل محیط داخل و خارج و تدوین راهبردها و از نرم افزار TOPSIS در تعیین اولویت بندی راهبردهای دفاع سایبری کشور در مقابله با تهدیدهای سایبری دشمن استفاده گردیده و مهمترین راهبرد آن بومی سازی و هوشمندسازی سامانه های نرم افزاری و سخت افزاری سایبری کشور از منظر فرآیندها، نظامات، استانداردها، پروتکل ها، رویه ها و روال ها با استفاده از توان و ظرفیت های علمی دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی کشور با هدف مصون سازی و افزایش بازدارندگی سایبری در برابر تهدیدها و حمله های سایبری دشمن است.
همکاری و منازعه در غرب آسیا: تحول رویکردهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1038 - 1015
حوزههای تخصصی:
با هدف بررسی همکاری و منازعه در غرب آسیا از منظر رویکردهای نظری مختلف در رشته روابط بین الملل، تبیین های واقع گرا، لیبرال و برساخته انگاری از تحولات منطقه در طول زمان مقایسه شده، و نشان داده می شود که منازعه و همکاری در منطقه در واقع گرایی براساس نظم بین الملل، ملاحظات نظامی و سیاست قدرت، ایدئولوژی و تحلیل کلی قدرت هنجاری، در لیبرالیسم براساس مردم سالاری، نوع نظام سیاسی و انسجام شناختی، و در برساخته انگاری براساس عوامل هویتی، نقش های ملی، قومیت گرایی، فرقه گرایی و گفتمان های امنیتی دولت ها تبیین شده است. پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. چگونه شکل گیری همکاری و منازعه در غرب آسیا در نظریه های روابط بین الملل تبیین شده اند؟ 2. کدام یک از این نظریه ها استدلال بهتری از تحولات یک دهه اخیر در منطقه ارائه کرده است؟ در فرضیه بیان می شود که میزان تاثیرگذاری رویکردهای نظری مختلف بر موفقیت کارشناسان مسایل منطقه ای برای درک بهتر همکاری و منازعه در غرب آسیا متفاوت است. استفاده از روش تحلیل مقایسه ای استدلال های ارائه شده در متون فارسی و انگلیسی نشان می دهد که نظریه های واقع گرایی و لیبرالیسم نمی توانند درک کاملی از آنچه امروزه در منطقه جریان دارد، ارائه دهند؛ و برای تبیین تحولات جدید منطقه، به ناگزیر با بازبینی اصول نظری خود، عناصر ادراکی و معنایی مورد توجه در تحلیل های برساخته انگاری را در نظر گرفته اند. برساخته انگاری با تمرکز بر واقعیت معنایی و بیناذهنی در تحلیل تحولات غرب آسیا موفق تر بوده است. تحلیل گفتمان به طور ویژه به عنوان رویکرد برساخته انگار به ما در فهم چگونگی تکوین همکاری و تعارض از راه رویه های گفتمانی کمک می کند و بهتر می تواند ابعادی از ویژگی ها و مسائل منطقه ای را نشان دهد.
پذیرش قطعنامه 598؛ پیروزی یا شکست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که فرمایش امام خمینی(ره)، مبنی بر «قبول این مسئله برای من از زهر کشنده تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم»، در جریان پذیرش قطعنامه 598، ممکن است این شائبه را ایجاد کند که جنگ با پیروزی خاتمه نیافته است، ضرورت دارد که واقعیت مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد. این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است، شرایط زمانی و موقعیت جبهه ها و نیز موضع ایران و عراق در زمان صدور قطعنامه 598 و محتوا و تفاوت های آن با سایر قطعنامه های صادره در خصوص جنگ تحمیلی از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین حوادث و اتفاقات پیش آمده در مقطع پایانی جنگ را از طریق مطالعه کتابخانه ای و اسنادی مورد مطالعه قرار داده و از طریق تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده روشن کرده است که جمهوری اسلامی ایران با پیروزی کامل جنگ را به پایان برده و جنگ با تحمیل شکستی سخت بر رژیم بعثی عراق و بر همه حامیان آن خاتمه یافته است.
اهمیت حفاظت و تأمین در اسلام و تأثیر آن در عملیات والفجر 8 با رویکرد سیستمی (MIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملیات والفجر 8 یا فتح فاو به دلیل نقشی که در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی تحولات دفاع مقدس و معادلات سیاسی- ملی، منطقه ای و بین المللی داشته، از ابعاد و زوایای مختلف قابل تحلیل است. منطقه فاو یکی از مناطق مسکوت جنگ تلقی می شد که با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در آن برهه زمانی مورد توجه فرماندهان جنگ قرار گرفت. این مسئله ضرورت انجام عملیات با اهداف راهبردی و مؤثر در سرنوشت جنگ را دو چندان می کرد. عملیات فتح فاو (والفجر 8) بعد از دو عملیات خیبر و بدر، بزرگ ترین عملیاتی بود که سپاه، آن را در نیمه دوم سال 1364 طرح ریزی و اجرا کرد. انجام عملیات گسترده و بزرگ در این منطقه حساس، نیاز به طراحی دقیق، اقدامات خاص مهندسی، کار اطلاعاتی ویژه و پشتیبانی و ترابری سنگین داشت که با توجه به حضور دشمن در منطقه و وجود ستون پنجم نیاز به رعایت دقیق اصول حفاظتی، به خصوص حفاظت در گفتار و اصل غافلگیری بود و رزمندگان اسلام به حمدالله با رعایت این مهم به اهداف مد نظرعملیات دست یافتند. این تحقیق که حاصل فعالیتی پژوهشی است، به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش تحقیق متکی به روش توصیفی- استنتاجی است. اطلاعات مورد نیاز با مطالعه در منابع و اسناد با بهره گیری از ابزار فیش برداری عوامل موفقیت عملیات والفجر 8، احصا و با توجه به عنوان، نسبت به تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر با نگاه سیستمی اقدام شد. حاصل این تلاش رسیدن به مدل سیستمی عملیات والفجر 8 بوده است. در این مقاله با موضوعاتی از قبیل حفاظت اطلاعات، حفظ سرّ و رازداری از منظر احادیث، اصل غافلگیری و سیستم اطلاعات مدیریت و نقش آن در نتایج عملیات مذکور آشنا خواهید شد. امید است این نوشته دریچه ای نو برای تحلیل سیستمی عملیات های مختلف دفاع مقدس پیش روی خوانندگان عزیز باز و آنان را ترغیب به تکمیل مقاله مذکور و تحریر مقالات مشابه در سایر عملیات های دفاع مقدس کند.
سرمایه های اجتماعی و معنوی دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سرمایه اجتماعی» به عنوان یکی از مفاهیم کاربردی و عمده در مکاتب جامعه شناسی جدید؛ از عوامل اساسی نیل به اهداف اجتماعی نیز محسوب می شود. نوشتار پیش رو قصد دارد تا با مشخص نمودن عناصر کمی و کیفی سرمایه اجتماعی در دوران دفاع مقدس، به بررسی و تأثیر آن بر تداوم انقلاب اسلامی ایران بپردازد. از این رو موضوع عمده این نوشتار چگونگی کارکرد سرمایه اجتماعی و معنوی در دوران دفاع مقدس می باشد. فرض اصلی بر این است که دفاع مقدس به تأسی از فرهنگ عاشورایی اسلام به تولید سرمایه اجتماعی و معنوی بالایی پرداخته و بدین ترتیب موجبات مقاومت و بالندگی جامعه اسلامی ایران در برابر تمام قدرت های استکباری جهان را فراهم نموده است. روش به کار گرفته شده در این تحقیق «توصیفی- تاریخی و تحلیلی» است؛ همچنین این نوشتار کوشیده است تا به کمک روش تحقیق اسنادی، ضمن مطالعه متون و آثار مربوط به دوران دفاع مقدس، با استفاده از تکنیک «سند پژوهی» به استخراج و تحلیل مصادیق پیروی از فرهنگ عاشورای حسینی (ع) و مفاهیم مرتبط با سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن، بپردازد. در این تحقیق مؤلفه های ساختاری، شناختی و ارتباطی سرمایه اجتماعی در زمان دفاع مقدس به صورت جداگانه؛ شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته است. در همین راستا مدلی از مهم ترین مصادیق سرمایه اجتماعی و معنوی دفاع مقدس نیز ارائه شده است. محققان در پایان به این نتیجه رسیده اند که دوران طلایی دفاع مقدس، با پیروی از مکتب حسینی (ع) به تولید، غنا بخشیدن و تقویت سرمایه اجتماعی –آن چنان که در اسلام موجود می باشد- پرداخته و این سرمایه ها موجب مقاومت و پیروزی در زمان جنگ تحمیلی شده است. به نظر می رسد احیا و توسعه انقلاب اسلامی و همچنین بیداری ملل مسلمان دنیا در مسیر مبارزه با دشمنان، بدون رعایت مدل مذکور امکان پذیر نمی باشد.
نقش مولفه های حکمرانی خوب در تحقق قدرت نرم اقتصادی ایران (مطالعه موردی نظام بانکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
203 - 224
حوزههای تخصصی:
براساس دیدگاه اقتصاددانان نهادگرا، ضعف ساختار و عملکرد نهادها یکی از دلایل توسعه نیافتگی کشورها است. حکمرانی خوب به عنوان فرصتی برای افزایش رشد اقتصادی، امنیت اقتصادی و بهبود فضای کسب وکار می تواند نقش بسزایی در رسیدن به اهداف توسعه پایدار ایفا کند. امروزه تمایلات زیادی برای درک ماهیت مولفه های حکمرانی به عنوان ابزار ارتقاء فرایند توسعه یافتگی وجود دارد. در این مسیر ایجاد شفافیت اطلاعاتی و تولید، تحلیل و ارائه اطلاعات درست، دقیق و به روز و دسترسی آزاد به اطلاعات نیز از موارد ضروری به نظر می رسد، به موازات پایبندی و اجرای این اصول توسط حاکمیت هر کشوری، ضروری است تشکل ها در حوزه اقتصادی تلاش کرده و از بخش خصوصی و توسعه آن در کشور پشتیبانی کنند و برای ترویج و نهادینه کردن رقابت پذیری در اقتصاد کشور به عنوان یکی از ارکان حکمرانی خوب، اقدامات لازم را انجام دهند که می توان به مواردی از قبیل ارتقای توانمندی بخش خصوصی در کشور، ترویج و نهادینه کردن کارآیی، اثربخشی و کارآمدی در همه برنامه های اقتصادی و صنعتی، کمک به ارتقای توانمندی، دانش و مهارت حرفه ای بخش خصوصی، کمک به افزایش قابلیت های مدیریتی، پشتیبانی از عرضه کالاها و خدمات باکیفیت، برنامه ریزی و اقدام در جهت پیشبرد فناوری و قابلیت های تکنیکی بخش خصوصی و افزایش مطلوبیت بخش خصوصی در جامعه اشاره کرد؛ این نوشتار باهدف کاربردی و بصورت توصیفی انجام شده است، توصیفی از این جهت که به مطالعه وضعیت کنونی نظام بانکی بر اساس مؤلفه های حکمرانی خوب می پردازد.
جایگاه انسان در تحولات الهیات سیاسی مسیحیت با تمرکز بر متن مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور فیلسوفان و اندیشمندان متاله، سنت عبری و دستگاه عقلانی یونان باستان بر الهیات مسیحی و متن مقدس آن تاثیری هستی شناختی نهاده است. در مقاله حاضر قصد داریم به این پرسش بپردازیم که الهیات مسیحی چگونه به پیدایش اومانیسم در نظریه های سیاسی مدرن انجامید؟ در مقام فرضیه، این مساله مورد بررسی قرار می گیرد که گذار دیالکتیکی مغرب زمین از سیطره کلیسایی قرون وسطی به سوبژگی انسان را نمی توان یک شیفت پارادایمی دانست؛ بلکه صورت بندی الهیات مسیحی مبتنی بر نظریه تثلیث به گونه ای صورت پذیرفت که امکان تجلی "روح" خدا در پسر خدا را به اصالت عمل در پسر انسان تسری دهد و آن را به واسطه سنت یهود و تمهیدات فلسفی یونان باستان موجه سازد. لذا اهتمام داریم با استفاده از روش تطبیقی- تفسیری متن به مستنداتی بپردازیم که الهیات سیاسی مسیحی را از ترویج پارسایی در بدو ظهور مسیح تا انقیاد انسان توسط کلیسا متحول ساخت و در ادامه، ما به ازای آنچه در قرون وسطی رخ داد، ناگزیر از پذیرش اومانیسم شد و توانست از اصالت انسان و عقلانیت او حمایت کند.