مطالب مرتبط با کلیدواژه

جنگ تجاری


۱.

رویکرد ایالات متحده نسبت به استمرار توسعه اقتصادی-نظامی چین (مطالعه موردی دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده ترامپ چین موازنه ترکیبی تهاجمی جنگ تجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۴۱۷
بررسی سیاست خارجی آمریکا نشان می دهد پس از جنگ سرد واشنگتن همواره نسبت به رشد هژمونی منطقه ای رقبا در نقاط مختلف جهان حساس بوده است. در این بین رشد چین در حوزه اقتصادی و تسری آن به حوزه نظامی از این واکنش مستثنی نبود. این رویکرد در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به شکل متمایزی و به طور ویژه در ابعاد اقتصادی دنبال شده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای و اینترنتی به دنبال فهم سیاست خارجی ایالات متحده در قبال چین در دوره ریاست جمهوری ترامپ می باشد. براین اساس پرسش اصلی این مقاله آن است که رویکرد ترامپ نسبت به استمرار رشد چین را در چه قالبی می توان تبیین نمود؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که علی رغم وجود تفاوتهای ماهوی نسبت به سایر روسای جمهور آمریکا، ترامپ مهار و کنترل چین را در قالب توامانی راهبرد موازنه ترکیبی تهاجمی پیگیری می کند. رویکرد موازنه ترامپ در چارچوب ویژگی های شخصیتی او، عمدتا در حوزه اقتصادی به صورت یکجانبه و از طریق جنگ تعرفه ای و تجاری با چین دنبال شده است. مهار رشد فزاینده اقتصادی چین از یک سو، در کنار افزایش قدرت نظامی گری (با تصاعد بودجه نظامی جهت ارتقای توان رقابتی نیروهای مسلح آمریکا) مهم ترین ارکان راهبرد موازنه ترامپ نسبت به چین را تشکیل می دهد. با این حال داده های آماری نشان از توفیق حداقلی ترامپ در مهار و کاهش رشد اقتصادی چین دارند. عدم کامیابی در محدودسازی پکن از سوی ترامپ، مسئله تحول در جایگاه و پرستیژ ایالات متحده در نظام بین الملل را در پی خواهد داشت.
۲.

تحلیل نقش گلوبالیسم لیبرال آمریکا در ظهور و تعمیق ترامپیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آمریکا هژمونی لیبرال گلوبالیسم دونالد ترامپ ناسیونالیسم حمایت گرایی جنگ تجاری یکجانبه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۷۲
دونالد ترامپ در انتخابات سال 2020 با وجود واگذاری نتیجه، موفق به کسب بیش از 74 میلیون رأی شد که رکورد درخورتوجهی برای کاندیدای شکست خورده در این کشور است. این نتیجه درحالی حاصل شد که وی و دولتش طی چهار سال آماج انتقادات و مخالفت های داخلی و خارجی گسترده ای قرار داشتند. انتخابات 2020 نشان داد که باورهای ناسیونالیستی ترامپ به رغم تقابل آشکار با گفتمان هژمونی لیبرال، که چند دهه در سیاست آمریکا حاکم بوده، نفوذ گسترده ای در کشور یافته است. سؤال مقاله حاضر این است که چرا آمریکا در دوره ترامپ در مسیر ناسیونالیسم و ضدیت با گلوبالیسم هژمونی طلبانه لیبرال قرار گرفت؟ فرضیه مقاله این است که هژمونی دولت آمریکا در دوره گلوبالیسم مسائل و هزینه هایی به بار آورد که تدریجاً موجب تقویت ناسیونالیسم تندروانه و حمایت گرایانه در کشور شد. مقاله به لحاظ نظری از تئوری هژمونی لیبرال در روابط بین الملل بهره گرفته است و از نظر روشی به ترکیب داده های کمی و کیفی گرایش دارد.
۳.

جنگ تجاری چین و ایالات متحده آمریکا: موازنه قدرت در برابر هژمونی

کلیدواژه‌ها: جنگ تجاری چین ایالات متحده آمریکا سیستم پیچیده نوین بین الملل گذار قدرت گذار شاخه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۲۹۶
یکی از روند های مهم جهانی پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا، بروز و تشدید اختلافات تجاری ایالات متحده و شرکای بزرگ تجاری این کشور است. در این میان تنش های تجاری بین دو قدرت برتر اقتصاد جهانی، آمریکا و چین، بسیار برجسته بوده؛ به طوری که از مفهوم «جنگ تجاری» برای آن استفاده شده است و با توجه به سند راهبرد امنیت ملی آمریکا که به تازگی منتشرشده است، به نظر می رسد حتی در دولت جو بایدن نیز ادامه پیدا کند. در این مقاله، با استفاده از روش سری زمانی، شاخص های مرتبط به جنگ تجاری چین و ایالات متحده آمریکا به عنوان قدرت چالش گر و قدرت برتر، علل و عوامل بروز چنین درگیری در قالب نظریه گذار قدرت در سیستم پیچیده نوین بین المللی موردبررسی قرارگرفته و در پاسخ به این سؤال، بروز گذار شاخه ای در تمامی سطوح و تغییر شکل جنگ های هژمونیک به انواع جنگ های نرم به خصوص جنگ های تجاری مطرح می گردد. این مقاله در مورد تأثیرات احتمالی آن بر وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نیز بحث کرده و سیاست هایی از قبیل استفاده از سیستم (CIPS) و همکاری بهینه با چین به خصوص در زمینه پروژه جاده ابریشم جدید به منظور بهره برداری از پروژه های زیرساختی و حفظ جایگاه ژئواستراتژیک ایران در نظم بعدی بین المللی را پیشنهاد کرده است.
۴.

چین و نقش آن در افول قدرت اقتصادی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چین آمریکا جنگ تجاری کسری تجاری صادرات تولید ناخالص داخلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۱۹۴
رشد سریع و پایدار اقتصاد چین سبب شده است تا تحولات عمیقی در اقتصاد جهان حاکم شود و معادلات جدیدی را در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح بین الملل ایجاد نماید. از مهم ترین این تحولات، تأثیر بر قدرت اقتصادی آمریکا در موازنه با چین و کل اقتصاد جهانی است. این مقاله به این سؤال پاسخ می دهد که آیا تحولات اقتصادی چین تأثیری بر قدرت اقتصادی آمریکا داشته است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد اقتصاد چین توانسته با تصاحب سهم بالاتری از تولید ناخالص اقتصادی دنیا، همراه با افزایش سطح صادرات خود به کشورهای مختلف و پشت سر گذاشتن آمریکا و نیز ایجاد کسری تجاری شدید برای اقتصاد آمریکا، تأثیر زیادی بر کاهش سهم اقتصاد آمریکا از اقتصاد جهانی داشته باشد. از این منظر، جنگ تجاری آمریکا و چین قابل توجیه و تفسیر بوده و استمرار این جنگ اقتصادی می تواند منجر به یک بازی باخت-باخت برای هر دو کشور باشد. اقتصاد آمریکا در دوراهی پذیرش قدرت اقتصادی چین و کاهش نفوذ خود و یا پذیرش بازی باخت-باخت مخیر شده است که در هر صورت پایان ناخوشایندی برای اقتصاد آمریکا خواهد بود.
۵.

راهبرد اقتصادی چین در رقابت هژمونیک با آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چین آمریکا جنگ تجاری زنجیره ارزش جهانی خاورمیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۴ تعداد دانلود : ۲۴۰
از دوران مرکانتالیسم به بعد تجارت بین المللی همواره عرصه رقابت ژئوپلیتیک بوده و نظم بین المللی تک قطبی ایالات متحده که پس از پایان جنگ سرد ظهور یافت، اساساً معماری امنیتی ویژه ای در منطقه استراتژیک خاورمیانه ایجاد نمود تا این کشور بتواند وضعیت موجود را به نفع خود حفظ نموده و سایر قدرت ها ناگزیر بین دو گزینه فعالیت در چارچوب و یا به چالش کشیدن آن، یکی را برگزینند. با توجه به اینکه رقابت ایالات متحده و چین یکی از ویژگی های تعیین کننده نظم بین المللی قرن بیست و یکم می باشد لذا این موضوع در قالب مصون سازی استراتژیک تحت ساختار زنجیره ارزش جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. پرسش اصلی این  است که راهبرد اقتصادی چین در رقابت با امریکا در خاورمیانه چیست؟ فرضیه پژوهش به این صورت است که راهبرد اقتصادی چین در رقابت با آمریکا در خاورمیانه، نفوذ هدفمند از طریق مؤثرترین بخش های زنجیره ارزش جهانی است. یافته های پژوهش بر اساس روش تبیینی- تحلیلی آن است که در نگاه خاورمیانه ای، چین با توجه به تلاش ایالات متحده برای تشکیل جبهه تجاری یکپارچه برای مقابله با   دولتی این کشور و به منظور کاهش ریسک امنیت انرژی خود، توجه به امنیت فناوری را با هدف قرار دادن رشد در سلسله مراتب زنجیره ارزش و کسب جایگاه در عالی ترین سطوح آن مدنظر قرار داده است.
۶.

جنگ تجاری چین و ایالات متحده آمریکا و پیامد آن بر کشورهای جنوب شرق آسیا؛ مطالعه موردی ویتنام و تایوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ تجاری امریکا چین جنوب شرق آسیا نومرکانتیلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۰
ظهور قدرت اقتصادی چین در دهه های اخیر در کنار کاهش سهم امریکا در تولید جهانی و تجارت بین المللی منجر به تغییر چشم انداز ژئوپلیتیکی جهان و تغییر موازنه اقتصادی در عرصه بین الملل شده است. این امر رقابت تجاری چین و امریکا را به نقطه اوج خود رسانده که در قالب جنگ تجاری قابل مشاهده است. رقابت اقتصادی-تجاری واشنگتن-پکن سبب شده تا منطقه جنوب شرق آسیا به میدان کشمکش و مناقشه میان این دو بدل گردد . پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه جنگ تجاری چین و امریکا بر اقتصاد کشورهای جنوب شرق آسیا مانند ویتنام و تایوان تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ این فرضیه با روش تبیینی بررسی می شود که جنگ تجاری چین و امریکا از طریق اعمال تعرفه های تجاری و ایجاد محدودیت های وارداتی نسبت به یکدیگر منجر به تحول در واردات-صادرات و معاملات تجاری با کشورهای جنوب شرق آسیا به ویژه ویتنام و تایوان شده است. هدف این پژوهش، تبیین سیاست تجاری و اقتصادی چین و امریکا بر اساس استراتژی نومرکانتیلیسم در قالب جنگ تجاری است که این امر درنهایت موازنه اقتصادی در تمامی جهان به ویژه کشورهای جنوب شرق آسیا را با تحول روبه رو می سازد.
۷.

اقتصادسیاسی آمریکا و روابط تجاری چین و آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترامپیسم اقتصادی نئومرکانتیلیسم حمایت گرایی جنگ تجاری اقتصاد تجاری آسیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۶
ایالات متحده بجز در یک مدت کوتاه که بر سیاق انزواطلبی پیش رفت؛همواره سیاست خارجی خود را بر اصول و نگرشی چندجانبه گرایانه بنا نموده است. دولت اوباما در راستای لیبرالیسم اقتصادی و اصول تجارت آزاد جهت پیشبرد عناصر فراصنعتی شدن آمریکا گام برداشت.  با روی کار آمدن دولت ترامپ این اصول ملغی و نگرشی نوین مبنی بر ملی گرایی اقتصادی و واپس گرایی از فرآیند فراصنعتی شدن و حمایت از صنایع داخلی بدور از هرگونه امتیازدهی در عرصه تجارت خارجی اتخاذ شد.جنگ تجاری چین وایالات متحده برآیند این نگرش و رهیافت اتخاذی است. تاثیر و تاثر از جنگ تجاری میان دو قطب برتر اقتصاد جهانی بر سایر نقاط سیستم بین الملل بسیار قابل تامل است.پرسش اصلی مقاله این است که "رویکرد اقتصاد سیاسی ترامپیسم در قبال چین چه برآیند و پیامدی بر اقتصاد تجاری چین و آسیا خواهد گذاشت؟" در پاسخ با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای می توان فرض گرفت که"رویکرد ملی گرایانه اقتصادی ترامپیستی، موجب ایجاد و گسترش مبادلات اقتصادی چین با آسیا خواهد شد." هدف این مقاله با استفاده از چارچوب اقتصادسیاسی در قالب نظریه نئومرکانتیلیسم، بررسی بعدی نوین از رویکرد ایالات متحده که در قالب جنگ تجاری با چین بروز یافته و موجب راهیابی چین به بازارهای نوین و گسترش مبادلات با آسیا (آسیای مرکزی، شرق، خاورمیانه) شده است، می باشد.
۸.

دیپلماسی اقتصادی ایران در رقابت تجاری چین و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چین آمریکا دیپلماسی اقتصادی ایران جنگ تجاری زنجیره ارزش جهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۱
نظم جهانی مبتنی بر ایده آل های ایالات متحده از زمان ایجاد نظام برتون وودز باعث گردید تا این کشور بتواند از قابلیت های مادی ایجادشده در جهت تحقق اهداف مدنظر خود استفاده نماید. طی دهه اخیر با توجه به تداخل منافع بیش ازپیش دو کشور چین و ایالات متحده و تلاش توأم با احتیاط پکن برای گسترش نفوذ در ساختار زنجیره ارزش جهانی تحت تسلط نظام نئولیبرال، پیشبرد دیپلماسی اقتصادی ایران را به منظور بهره گیری از ظرفیت های موجود، با چالش ها و موانع ساختاری مواجه نموده است. نگارندگان در پژوهش حاضر درصدد برآمده اند با استفاده از رویکرد نظری نظام جهانی تحت ساختار زنجیره ارزش جهانی، نحوه تأثیرپذیری دیپلماسی اقتصادی ایران را با توجه به زوایای آشکارشده در این زنجیره طی دوره تشدید رقابت تجاری موردبررسی قرار دهند. سؤال اصلی این است که تأثیر رقابت تجاری چین و ایالات متحده بر دیپلماسی اقتصادی ایران چیست؟ فرضیه پژوهش آن است که تشدید رقابت تجاری چین و ایالات متحده، دیپلماسی اقتصادی ایران را با موانع ساختاری روبرو کرده است. یافته های پژوهش بر اساس روش کیفی با رویکرد تبیینی آن است که پیامدهای ناشی از تشدید رقابت آمریکا و چین در حوزه تجاری بر تطابق دیپلماسی اقتصادی ایران با واقعیت های زنجیره ارزش جهانی، عملکرد دیپلماسی اقتصادی ایران را با تنگناهای جدی مواجه ساخته است.