فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۴
653 - 805
حوزههای تخصصی:
The 1979 Islamic Revolution marked a pivotal moment in the political relations between the U.S. and Iran, resulting in a “soft war” that primarily unfolded in the media, particularly within films. This study aims to analyze how the selected film, Septembers of Shiraz (2015), represents post-revolutionary Iran from a cognitive perspective. The Islamic Revolution is characterized by distinct signifiers, including anti-Zionism, the duality of the oppressed and the oppressors, legality, Islamism, republicanism, and the rejection of the United States. Rival discourses attempt to dislocate each of these signifiers to delegitimize the hegemon discourse of the Islamic Revolution. This analysis employs a combination of three theoretical frameworks and cognitive construal tools at the micro-level: Talmy’s (2000) force-dynamic paradigms, the multimodal conceptual metaphor proposed by Forceville (2006, 2008, 2016), and the metonymy-producing relationships suggested by Radden and Kövecses (1999). A macro-level analysis will utilize Laclau and Mouffe’s (2001) discourse theory to uncover the hegemon discourse’s semiotic system using the micro-level data. The results demonstrate that this film employs the repetitive metaphor of IRAN IS PRISON, the metonymy of MEMBERS FOR A CATEGORY, and the force-dynamic paradigm of the revolutionaries as a strong Antagonist/ the Jewish society as a weak Agonist. Discursively, the Iranian revolutionaries are portrayed as irrational, dogmatic, and narrow-minded individuals who are drawing their other-making border with all those who are not devoted to the Islamic revolution. Rejecting anti-Semitism, the revolutionaries’ irrationality, Jewish sacred suffering, and messianic redemption are some of the signifiers articulated by this film.
رویکرد نهادگرایانه نسبت به نقش نیروهای اجتماعی در توسعه نیافتگی ایران میان سال های 1320 تا 1357
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
327-256
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر علت توسعهنیافتگی سیاسی ایران در دوران پهلوی دوم بر این دعوی است که مانعِ اصلی توسعهی سیاسی در ایرانِ دوران پهلوی دوم، غیبتِ نهادها در ساختار اجتماعیِ جامعه و فقدان تفکرِ نهادی در میان نیروهای مرجع سیاسی از جمله جبههی ملی، حزب توده، اسلامگرایان و دربار بوده است. اقتدارگراییِ نظام سیاسی، فرهنگ سیاسی، موانع ژئوپولیتیکی، امتناع اندیشه و غلبهی ایدئولوژی از جمله ابزارهای نظریای هستند که متفکرانِ حوزهی توسعه، تلاش نمودهاند تا هر یک به نوبهی خود مسألهی توسعه-نیافتگی سیاسی ایران را با اتکاء به آنها مورد تبیین قرار داده و در پرتو آن گرهای از کار فروبستهی توسعه در ایران را بگشایند. در تقابل با ابزارهای مزبور، مقالهی حاضر با کاربستِ چارچوب نظری نهادگرای داگلاس نورث، به این نتیجه منتج شد که در ایرانِ دوران پهلوی دوم امکانات نظریِ و عملی لازم برای توزیع نهادمندِ قدرت در میان نیروهایی که از ظرفیت ایجاد خشونت برخوردار بودند، ایجاد نشد و در نتیجه در غیاب تفکر نهادی، همواره کنش سیاسی در ایران در سایهی خشونت و ناامنی بوده است.
بررسی آثار سیاست های اقتصادی احزاب ایالات متحده آمریکا بر بازارهای مالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
با توجه به رویکردهای متفاوت دموکرات ها و جمهوری خواهان در قبال ایران، دموکرات ها به دنبال تضعیف اقتصاد ایران از طریق نهادهای بین المللی و حفظ راه های مذاکره هستند، در حالی که جمهوری خواهان بر تشدید تحریم ها تأکید دارند. در دوران دموکرات ها، نرخ تورم کاهش یافته و ثبات اقتصادی بیشتری مشاهده شده است. در مقابل، سیاست های جمهوری خواهان به افزایش نرخ تورم و تضعیف بخش تولید و صادرات ایران منجر شده است. تحریم های مالی، به ویژه علیه بانک مرکزی، محدودیت های اقتصادی و کاهش دسترسی ایران به بازارهای مالی جهانی را به همراه داشته است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل تأثیر سیاست، کانال های اثرگذار و راهبردهای احزاب دموکرات و جمهوری خواه بر بازار مالی ایران در دوره 2024-2017 را بررسی می کند. نتایج نشان می دهد که در صورت پیروزی دموکرات ها، نرخ بهره به دلیل رویکرد انعطاف پذیر آن ها کاهش خواهد یافت و این امر می تواند به افزایش سرمایه گذاری منجر شود. برعکس، پیروزی جمهوری خواهان احتمالاً به افزایش نرخ بهره، تورم و کاهش ارزش ریال منجر خواهد شد. تمامی موارد گفته شده باعث می شود نرخ دلار در سال اول به حداقل 100 هزار تومان برسد و این روند ادامه دار خواهد بود. در نقطه مقابل در صورت پیروزی دموکرات در انتخابات 2024، شرایط فعلی ادامه دار خواهد بود و دلار در کانال 70 یا 80 هزار تومان نوسان خواهد داشت. دموکرات ها با رویکردی مثبت تر می توانند شرایط بهتری برای صادرات و واردات ایران فراهم کنند و احتمالا تعرفه های اضافی را کاهش دهند. اما جمهوری خواهان با سیاست های"اول آمریکایی" و تعرفه های بالا می توانند به کاهش صادرات و واردات ایران و افزایش هزینه های کالا منجر شوند.
The Post-development Thought of Sayyid Mortaza Avini(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
It became significant in finding development in Iran after the emergence of the new industrial order in the West that leads to a debate on how Iran should confront the phenomenon of high economic development. In contemporary Iranian history, Western-oriented elites have attributed Iran's backwardness to not following the methods that the West used to achieve development. Therefore, especially during the Pahlavi era, development planning with a Western-centric approach was implemented to address this backwardness. Undoubtedly, the realization of the Islamic Revolution can be considered as a confrontation with this style of modernization, which has led to serious criticisms from some thinkers. The present study examines the Sayyid Mortaza Avini’s thoughts on development economics, who is one of these intellectuals. This paper aims to investigate the question of ‘What components Avini's thought on development is based on?’ The findings indicated that Avini has criticized Western development while also aligning with some post-development thinkers. Although he goes beyond the post-development approach and, influenced by the ideas of the Islamic Revolution and based on Islamic and indigenous elements such as religious identity and Islamic justice, he presents an alternative version of development (progress accompanied by spirituality). This way, he addresses his most important concern regarding the issue of progress positively. The method of this article will be grounded theory and data collection based on library research.
نشانه شناسی «ایران قوی» در گفتار آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
31 - 52
حوزههای تخصصی:
اکنون و در سال های آغازین سده پانزدهم خورشیدی، بنا به علل و دلایل گوناگون داخلی و خارجی، جایگاه ایران و فرصت ها و تهدیدهای پیش روی آن مسأله کلیدی در همه شؤون کشور به شمار می رود. کلیدواژه «ایران قوی» که در سال های اخیر از سوی رهبر انقلاب اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته و در سخنان ایشان از بسامد بالایی برخوردار گشته، می تواند به عنوان یک «راهبرد» اساسی در «اکنونِ» تاریخی ایران در مواجهه با مسأله مزبور، مورد بازخوانی قرار گیرد. از این رو، در نوشتار حاضر می کوشم از منظری نشانه شناسانه، در منظومه بیانات آیت الله خامنه ای و بر مبنای اصول فکری ایشان، این کلیدواژه و حوزه های معنایی آن را خوانش نمایم. در یک نسبت معنایی می توان نشانه هایی همچون مدیر قوی، ملت قوی، روحیه و اعتمادبه نفس ملی، اقتدار درون زا، اقتصاد مقاومتی، علم، و اخلاق و ایمان را به مثابه کلماتی کلیدی حول میدان معنایی ایران قوی در گفتار رهبر انقلاب دریافت کرد.
چرایی آموزش امنیت سایبری در مدارس متوسطه ج.ا.ایران
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
54 - 69
حوزههای تخصصی:
آموزش آنلاین و از راه دور هر چند مزیت های خاص خودش را دارد؛ ولی به همان اندازه می تواند در برابر حملات سایبری آسیب پذیر باشد. با در نظر گرفتن این مسئله، مقاله پیش رو با هدف پرداختن به چرایی آموزش امنیت سایبری در مدارس متوسطه جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته شده است. این مقاله بر استراتژی های متمرکز است که مؤسسات می توانند برای افزایش آگاهی دانش آموزان خود در مورد امنیت سایبری و به طور هم زمان انگیزه آن ها را برای دنبال کردن تخصص امنیت سایبری به عنوان شغلی بکار گیرند. از این رو نویسندگان تلاش خواهند کرد به چرایی آموزش امنیت سایبری در مدارس متوسطه ج.ا.ایران پاسخ دهند. یافته ها نشان می دهد که آموزش امنیت سایبری در مدارس متوسطه جمهوری اسلامی ایران مانند سایر کنشگران جهان با چهار چالش عمده «عدم برنامه های امنیت سایبری در مدارس»، «فقدان استراتژی و منابع»، «بودجه ناکافی و عدم ارائه آموزش» و «کیفیت پایین برنامه های امنیت سایبری» مواجه می باشد و تا زمانی که این چالش ها پا برجا باشند، نه تنها شاهد امنیت سایبری پایداری در کشور نخواهیم بود، بلکه در آینده با کمبود نیرو متخصص سایبری روبرو خواهیم بود که این خود نشان از یک بزنگاه تاریخی وابستگی (استعمار نوین سایبری) در آینده خواهد بود.
فنون مقابله و نبرد هوشمندانه با اخبار جعلی در عصر هوش مصنوعی
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
70 - 92
حوزههای تخصصی:
تشخیص حقیقت از فریب نیازمند ابزارهای نوآورانه در عصری است که در محاصره اطلاعات نادرست است. اطلاعات نادرست مانند اخبار جعلی و شایعات، تهدیدی جدی برای زیست بوم های اطلاعاتی، زودباوری و اعتماد عمومی است و ظهور هوش مصنوعی پتانسیل زیادی برای تغییر شکل چشم انداز مبارزه با اطلاعات نادرست دارد. هدف اصلی این مقاله بررسی فنون مقابله و نبرد هوشمندانه با اخبار جعلی در عصر هوش مصنوعی است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی توسعه ای؛ از لحاظ رویکرد، کیفی و بر اساس روش فراترکیب انجام شده است. بر این اساس، جامعه آماری پژوهش، شامل مجموعه مقالاتی است که در بازه زمانی سال های 2020 تا 2024 میلادی و با موضوع هوش مصنوعی، اخبار جعلی، فنون مقابله و نبرد هوشمندانه به چاپ رسیده اند که با روش فراترکیب نهایتاً 33 مقاله از میان 63 مقاله انتخاب گردید. در این پژوهش بر اساس نتایج تحلیل مضمون، متون مرتبط مورد بررسی قرارگرفت و نتایج حاصل از روش تحقیق و تحلیل انجام شده در این پژوهش در قالب مدل مفهومی ترکیبی فنون مقابله و نبرد هوشمندانه با اخبار جعلی در عصر هوش مصنوعی ارائه گردید.
بررسی امکان ابتنای لیبرالیسم سیاسی بر سودگرایی اخلاقی با تمرکز بر اصول لیبرالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سودگرایی از مهم ترین دیدگاه ها در اخلاق هنجاری است. این دیدگاه با تمام اختلاف روایت هایی که دارد، معیار ارزش رفتارها را سودمندی آنها می داند. ازسوی دیگر، لیبرالیسم به عنوان اصلی ترین تفکر حاکم بر سیاست دول غربی، خود دارای اصولی است که با وجود اختلاف در کم و کیف آنها، ارکان سیاست ورزی لیبرال را تشکیل می دهند. مسئله اصلی این پژوهش این است که آیا لیبرالیسم سیاسی از سودگرایی اخلاقی قابل استنتاج است؟ به عبارت دیگر، آیا سودگرایی اخلاقی می تواند مبنایی برای لیبرالیسم سیاسی باشد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که سودگرایی با برخی اصول لیبرالیسم سازگار نیست؛ ازاین رو سیاستمدار لیبرال نمی تواند در عین پایبندی به اصول لیبرالیسم، تصمیم گیری های خود را بر اساس نظریه سودگرایی توجیه اخلاقی کند؛ اما با وجود این ناسازگاری نظری، در عرصه عمل، بسیاری از سیاستمداران لیبرال کنش های سیاسی خود را بر اساس اصل سودمندی جهت می دهند؛ هرچند در بسیاری از موارد، نه سود عمومی، که سود گروه یا حزب خاصی را هدف قرار می دهند.
روندهای نوظهور در حوزه سایبری و پیامدهای آن بر امنیت بین الملل (با تاکید بر هوش مصنوعی)
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
151-182
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیامدهای گسترده هوش مصنوعی بر زندگی انسان ها و تأثیرات مثبت و منفی این فناوری در حوزه های نظامی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و رسانه ای شناسایی تأثیرات آن بر امنیت بین المللی ضروری دانسته شده است. از آنجایی که تأثیر امنیتی هوش مصنوعی در آینده مسئله ای اساسی برای صلح و امنیت بین المللی خواهد بود این موضوع خیلی مهم بوده که به کارگیری هوش مصنوعی در راستای امنیت و برقراری صلح در جهان باشد و نشان دهد که دستاوردهای آن هیچ تهدیدی برای امنیت بین الملل محسوب نمی شود. بر این اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که هوش مصنوعی چه پیامدهای را برای امنیت بین المللی به دنبال داشته است؟ لذا این نوشتار با بررسی پیامدهای هوش مصنوعی در حوزه امنیت نظامی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، امنیت زیست محیطی و امنیت رسانه ای به این نتیجه رهنمون شده است که اگر کشورهای مختلف در بهره گیری از هوش مصنوعی به عنوان یک امتیاز رقابتی در عرصه ی نظام بین الملل استفاده کنند، این موضوع می تواند پیامدهای منفی برای امنیت بین المللی به دنبال داشته باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و چارچوب نظری به کارگرفته شده به منظور تبیین زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی توسط کشوهای چین، ایالات متحده آمریکا، فرانسه، روسیه و آلمان قدرت نرم و برای بررسی پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در حوزه های امنیت نظامی، امنیت اقتصادی، امنیت زیست محیطی، امنیت اجتماعی و امنیت رسانه ای بر مبنای مکتب امنیتی کپنهاک بوده است.
تأثیر بهبود مناسبات تهران- ریاض بر عادی سازی روابط عربستان و رژیم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنش های میان اعراب و رژیم اسرائیل که یکی از مهم ترین موضوعات در عرصه روابط بین الملل بوده است، از سال 2015 به همکاری میان طرفین تبدیل شده است. ایران که رژیم اسرائیل و برخی کشورهای عربی را دشمن خود می داند، در راستای افزایش نفوذ و امنیت خود در منطقه غرب آسیا، محور مقاومت را باهدف بازدارندگی و ایجاد امنیت پدید آورده است، عربستان و اسرائیل، ایران را به عنوان تهدیدی مشترک محسوب کرده و سعی در مقابله با آن در قالب ایران هراسی، حمایت از گروه های تروریستی، ایجاد چالش برای متحدین منطقه ای ایران، شیعه هراسی، ترغیب آمریکا برای خروج از برجام و عادی سازی روابط دارند. باتوجه به جایگاه ویژه دو کشور در عرصه منطقه ای، تحلیل مناسبات آینده دو کشور ضرورتی انکارناپذیر دارد. روش پژوهش کیفی و مسئله اصلی بارویکرد توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سوال اصلی بدین صورت است که، روابط تهران – ریاض بر عادی سازی اعراب و اسرائیل تاثیر مستقیمی می گذارد. بهبود مناسبات میان تهران و ریاض تاثیر مستقیمی بر عادی سازی روابط میان عربستان و رژیم اسرائیل دارد، که به عنوان فرضیه طرح می شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مقابله بانفوذ سیاسی- امنیتی ایران در منطقه، تشکیل سازمان دفاعی مشترک در منطقه، شیعه هراسی، حمایت از گروه های افراطی و تاثیرگذاری بر خروج آمریکا از برجام از پیامد های عادی سازی روابط عربستان با رژیم اسرائیل است که با بهبود روابط عربستان و ایران مورد چالش جدی قرار خواهند گرفت
سیاست خارجی دولت های یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی ایران و نتایج آن با رویکردی نقادانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی را باید عرصه ای از سیاست های دولت دانست که در امتداد سیاست داخلی کشور است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بر همین اصل استوار بوده و گفتمان های مختلفی را به تناسب گفتمان مرجح سیاسی در داخل کشور تجربه کرده است. در این مقاله، سیاست خارجی حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور دولت های یازدهم و دوازدهم مورد بررسی قرار گرفته است. سئوال اصلی این است: سیاست خارجی حسن روحانی از چه ویژگی هایی برخوردار بوده و چه نتایجی را در برداشته است؟ در مقام فرضیه می توان این گونه پاسخ داد که سیاست خارجی روحانی مبتنی بر «تعامل سازنده با جهان»، «منطقه ی قوی تر به جای قوی ترین منطقه» و «جهان عاری از خشونت و افراط گرایی» بوده و با هدف حل موانع رشد و توسعه ی اقتصادی کشور - همچون تحریم های هسته ای – همراه شکل گرفته است؛ اما به واسطه ی عوامل داخلی و عوامل خارجی نتوانست فراتر از دستور کار حل مساله هسته ای فراتر رود و اهداف دیگری را دنبال نماید. مقاله ی حاضر از روش توصیفی-تحلیلی استفاده کرده و داده های خود را به روش کتابخانه ای جمع آوری نموده است.
نقش الهام بخشی انقلاب اسلامی ایران در پیدایش جنبش انصار الله براساس تحلیل سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در اهمیت یافتن تشیع به عنوان کانونی ژئوپلیتیک در جهان، ارتقای سطح فکری و بینش سیاسی شیعیان کشورهای منطقه نقش به سزایی داشته است. ایدئولوژی این انقلاب و حضور رهبری امام خمینی ره منجر شد تا شیعیان، از جمله شیعیان یمن شیفته ی این انقلاب شوند. در مقاله حاضر در پاسخ به سوال اصلی که انقلاب اسلامی ایران چه نقشی در شکل گیری و فعالیت های جنبش انصارالله یمن داشته است؟ مشخص گردیدکه انقلاب اسلامی ایران از طریق آموزه هایی مانند استبداد ستیزی، استکبار ستیزی ،مشارکت مردمی، استقلال خواهی و کسب هویت ، نقش الهام بخشی درپیدایش جنبش انصارالله یمن و نقش انسجام بخشی و ایجاد راهبرد مقاومت مردمی در مبارزه با نظام استبدادی و مداخله خارجی داشته است. بدین منظور با استفاده از ادبیات مفهومی نظریه ی سیستمی که جنبه ی جدید این موضوع را نشان می دهد،و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به تحلیل نحوه تاثیرپذیری جنبش انصارالله از انقلاب اسلامی ایران پرداخته شد. در نتیجه تأثیرپذیری جنبش انصارالله از مفاهیم، هویت،دارزش ها و هنجارهای انقلابی و اسلامی ایران نقش مهمی در شکل دهی به اهداف و رفتار این جنبش داشته است
بررسی مشارکت سیاسی زنان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی با تأکید بر دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
53 - 78
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار نقش زنان در مشارکت سیاسی قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران، با تمرکز ویژه بر مشارکت آنان در دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی بررسی می شود. این پژوهش، پویایی در حال تحول مشارکت سیاسی و نمایندگی زنان را در چهارچوب چشم انداز سیاسی در حال تغییر ایران تحلیل نموده و با بررسی روندهای تاریخی، چهارچوب های قانونی و هنجارهای اجتماعی پیرامون مشارکت زنان در فرایندهای انتخاباتی، وضعیت در حال تحول زنان در سیاست ایران را روشن می کند. این پژوهش چالش ها ، فرصت ها و پیامدهای مشارکت سیاسی زنان در انتخابات شورای اسلامی را بررسی کرده و موانع ورود، پویایی جنسیتی و پیامد های سیاستی برای افزایش توانمندی سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب را برجسته می کند. بدین منظور پرسش اصلی پژوهش این است که زنان چه نقشی در مشارکت سیاسی قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران داشته اند؟ پاسخ آن این است که پس از انقلاب اسلامی، با استقرار جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول اسلامی، فضای سیاسی ایران دستخوش تغییرات چشمگیری شد و این امر باعث افزایش قابل توجه زنان در مشارکت سیاسی به عنوان رأی دهنده و نماینده در انتخابات، به ویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای شهرها و روستاها شد. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و گردآوری داده ها کتابخانه ای است و در بحث نظری آن تلاش شده مفهوم مشارکت سیاسی مورد استفاده قرار گیرد.
وفاق و اجماع ملی نخبگان سیاسی؛ پیش شرط توسعه و پیشرفت
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
135 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش وفاق و اجماع ملی به ویژه اجماع نخبگان سیاسی در تحقق توسعه است. مسئله تحقیق این است که وفاق ملی چه جایگاهی در تحقق توسعه دارد و چگونه می تواند عناصر بنیادین توسعه را تقویت یا تضعیف کند. روش مقاله، اسنادی و کتابخانه ای است و با بهره گیری از داده های نظری، با تحلیل رابطه وفاق نخبگانی و توسعه، درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است: «جایگاه عنصر وفاق و اجماع ملی نخبگان سیاسی در تحقق امر توسعه چست؟».پژوهش حاضر با اتکا به چهارچوب نظری لوسین پای و همکاران، توسعه را در سه مؤلفه «انفکاک ساختاری»، «برابری» و «ظرفیت خلاق» مفهوم پردازی می کند. در بخش یافته ها، ده مزیت و ده چالش در صورت وجود یا فقدان اجماع نخبگان سیاسی تحلیل شده و اثرات هر یک بر سه مؤلفه توسعه سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که وفاق نخبگان عامل کلیدی در تحقق ثبات سیاسی، سیاست گذاری پایدار، کاهش فساد، افزایش اعتماد عمومی، گسترش سرمایه اجتماعی و تقویت نهادهای دموکراتیک است که همگی موجب تقویت نشانگان توسعه می شوند. در مقابل، نبود اجماع سیاسی به ظهور نهادهای موازی، بحران مشروعیت، مهاجرت نخبگان و نوسانات اقتصادی می انجامد که مانعی جدی برای توسعه پایدار محسوب می شود. ازاین رو، وفاق و اجماع نخبگان نه تنها شرطی تسهیل گر، بلکه پیش نیاز نظری و عملی برای تحقق توسعه است.
جریان فکری سیاسی اسلام گرا در انقلاب اسلامی؛ از اتحاد تا انشعاب
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
101 - 126
حوزههای تخصصی:
جریان اسلام گرا ازجمله جریان های فکری سیاسی معاصر ایران است که در تمام تحولات اجتماعی سیاسی نقش محوری داشته و توانسته در رقابت با دیگر جریان های سیاسی در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی نقش هژمونیک پیدا کند و نظام سیاسی موردنظر خود را مستقر نماید. سؤال اصلی این مقاله آن است که جریان فکری سیاسی اسلام گرا در انقلاب اسلامی چه فرایند تحولی را پشت سر گذاشته است و چگونه از انسجام به انشعاب رسیده است؟ برای نیل به این منظور جریان شناسی سیاسی به منظور شاکله شناسی جریان اسلام گرا مورداستفاده قرارگرفته و در آن ایدئولوژی، رهبران و تحولات این جریان موردبررسی قرار می گیرد. رویکرد این پژوهش کیفی است که در آن از روش جریان شناسی استفاده می شود. گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات اسنادی و مطالعات اکتشافی از کتب و اسناد تاریخی و به روش استقرایی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در دوران پس از انقلاب تا سال 1360 جریان اسلام گرا در رقابت برون گروهی با جریان های لیبرال و سوسیالیست، اختلافات ب ی ن خ ود را کنار گذاشته و به صورت منسجم درصحنه حضور پیدا کرد؛ ولی از اواسط دهه شصت اختلافات درون این جریان سرباز می کند و انواع انشعابات آغاز می شود و تاکنون ادامه دارد.
آسیب شناسی مطالبه گری صنفی فرهنگیان (1396 تا 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
125 - 158
حوزههای تخصصی:
با بروز چشمگیر بحران های اقتصادی- معیشتی از نیمه دوم دهه1390 شمسی و شکل گیری اعتراض هایی در کشور، فرهنگیان نیز در اشکال خود انگیخته و خیابانی به مطالبه گری پرداختند. نکته مهم در این مطالبه گری ها، یأس و ناامیدی ریشه دار معلمان به تشکل های صنفی و مدنی در بستر فرصت های بی نظیری است که شبکه های اینترنتی برای سازمان دهی فعالیت های آنان ایجاد کرده است. پرسش اصلی این پژوهش ناظر بر چرایی همین مسأله بوده که چرا فرهنگیان در سال های اخیر، مطالبات خود را نه صرفاً از طریق مجامع صنفی بلکه عمدتاً به صورت خودانگیخته و در بستر خیابان دنبال کرده اند؟ در همین راستا با بهره گیری از نظریه سیاست خیابان آصف بیات و با روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اینترنتی و میدانی(مصاحبه ساختاریافته) و تحلیل محتوای کیفی و کمی داده های به دست آمده، این فرضیه مطرح شد که: کاهش اعتماد به کارکردهای تشکل های صنفی، محافظه کاری تشکل ها و عدم پیگیری مستمر مطالبات صنفی در کنار ظرفیت های بالای بسیجی، تهییجی و مشارکتی شبکه های اجتماعی اینترنتی، بر خیابانی و خود انگیخته تر شدن مطالبه گری صنفی معلمان و کاهش نقش آفرینی تشکلهای صنفی در سال های اخیر تأثیرگذار بوده اند. بنابراین با راهکارهایی مانند: فراهم کردن آزادی برای فعالیت های صنفی و نهادمند معلمان، ایجاد تمهیدات و فرصت های قانونی برای رساندن مطالبات به مقامات، لزوم تقویت قانونمندی و باورمندی به قانون، لزوم پیگیری مستمر و بدون اهمال مطالبات توسط تشکل های صنفی و غیره می توان اعتماد به تشکل های صنفی و درنتیجه مطالبه گری نهادمند را به جامعه بازگرداند.
مدل تعاملی- فرایندی مزایای راهبرد همرقابتی در بخش مراقبت های سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۰
203-222
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به تورم و محدودیت های وارداتی، اعضای زنجیره تأمین بخش مراقبت های سلامت از همرقابتی استفاده کرده اند. کاربرد همرقابتی هنوز محدود است و نیاز است برای جبران کمبود در منابع و تخصص، استفاده بیشتری از آن بشود. در این زمینه لازم است مزایای همرقابتی برای اعضای زنجیره تأمین تبیین شود. از این رو، پژوهش حاضر به منظور شناسایی و مدل سازی مزایای همرقابتی انجام شده است. در مرحله اول با رویکرد کیفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته 32 مزیت راهبرد همرقابتی در زنجیره تأمین بخش مراقبت های سلامت شناسایی گردید که در قالب 8 کلان دسته «مزیت های رابطه ای»، «مزایای بیمار»، «مزایای راهبردی»، «مزایای مالی»، «مزایای منابع انسانی»، «تقویت برند»، «مزایای کیفی» و «مزایای حل مشکلات» گروه بندی شدند. در مرحله دوم به منظور مدل سازی مزایا، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و مدل سازی ساختاری تفسیری فراگیر فازی، مزایا در 4 سطح قرار گرفتند. نتایج مدل سازی نشان داد به ترتیب «مزایای راهبردی» و «مزایای منابع انسانی» مهم ترین مزیت همرقابتی هستند زیرا به عنوان مزیت بنیادی بر سایر مزیت ها اثر می گذارند. به منظور بهره گیری از مزایای همرقابتی وجود قراردادهای شفاف برای جلوگیری از تنش، وجود مدیران کارآمد که پذیرای راهبرد همرقابتی باشند و توان حل تعارضات را داشته باشند، وجود معیارهای انتخاب هوشمندانه رقیب، وجود سیستم های نظارتی مورد توافق طرفین و حذف قوانین دست و پاگیر بالادستی لازم است.
جایگاه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در گام دوم انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
209 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش و پرورش، به عنوان بزرگترین نهاد آموزشی کشور اهمیت ویژه ای در شکل گیری فرهنگ، سیاست، اقتصاد و اجتماع دارد، زیرا سنگ بنای این حوزه ها در آموزش و پرورش گذاشته می شود. هدف این مقاله نیز تبیین جایگاه آموزش و پرورش در گام دوم انقلاب است.روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نوع پژوهش های آمیخته است. روش پژوهش در بخش کیفی از نوع تحلیل محتوا و در بخش کمی توصیفی پیمایشی است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش شامل 13 نفر از خبرگان علمی و مدیران وزارت آموزش و پرورش بودند که با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد.و نمونه آماری بخش کمی این تحقیق 360 نفر از معلمان و مدیران مدارس و کارشناسان مناطق آموزش و پرورش شهر تهران بود به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک تحلیل تم و در بخش کمی از آمار توصیفی و استنباطی و همچنین نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.یافته ها: الگوی اجرای سند در چهار نمودار با مولفه های اسلامی کردن آموزش و پرورش ، ساحت های شش گانه سند تحول، رسالت آموزش و پرورش بر مبنای انتظارات رهبری و پایش و نظارت می باشد که در هر نمودار شاخص هایی مطرح شده است. همچنین نتایج تحلیل کمی نیز موید معنی داری ارتباط بین شاخص ها و مولفه های مدل تحقیق در سطح آلفای 05/0 است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که برای اجرایی نمودن سند تحول بر مبنای بیانیه دوم انقلاب اسلامی، باید مراحل مد نظر این مدل محقق شود تا به نتایج دلخواه دست یابیم.
مدل های عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل (2000 تا 2022) و تأثیر آن بر بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توافقنامه 2020 ابراهیم بین اسرائیل و چهار کشور عربی، مدل جدیدی از عادی سازی را منعکس کرد. در حالی که اسرائیل یک صلح "سرد" با مصر و اردن دارد - که عمدتاً بین دولت ها وجود دارد -یک مدل "گرم تر" صلح با امارات، بحرین، مراکش و سودان، حتی بدون پیشرفت در مسئله اسرائیل و فلسطین و معنای ذاتاً منفی اصطلاح عربی برای عادی سازی، ایجاد شده است. (بیان مسأله).این مقاله با هدف بررسی و تحلیل مدل های مختلف عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی و فلسطینی ها انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، از روش های تحقیق کیفی و تحلیلی استفاده شده است. (روش)؛تحلیل روابط اسرائیل و اعراب نشان می دهد که سه مدل عادی سازی (غیررسمی، رسمی عملکردی، و مشروع یا کامل) در طول سال ها شکل گرفته اند. انتخاب این مدل ها معمولاً تحت تأثیر ترجیحات اعراب و موانعی مانند مقاومت مردمی و عدم مشروعیت بوده است. کشورهای عربی مانند مراکش، قطر، و تشکیلات خودگردان فلسطین در طول زمان بین این مدل ها در نوسان بوده اند، که این تغییرات اغلب ناشی از بحران های منطقه ای و بین المللی مانند انتفاضه، بهار عربی، یا تحولات سیاسی بوده است. همچنین، پیوستن عربستان سعودی به توافقنامه های عادی سازی می تواند روند عادی سازی را تقویت کند، اما عدم پیشرفت در مسئله فلسطین همچنان مانع اصلی صلح و عادی سازی در جهان عرب و اسلام است. (یافته ها).
احیای هویت ملی روسیه در بعد فرهنگی: تبیین کنش های پوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع هویت ملی در روسیه از مهم ترین و اساسی ترین دغدغه های مردم و دولت مردان این کشور بوده است. پس از فرایند نوسازی پتر بزرگ که به شکاف هویتی منجر شد، حکومت شوروی ابعاد دیگری از هویت روسی را به چالش کشید. با فروپاشی اتحاد شوروی بر اهمیت موضوع هویت ملی افزوده شد. در این نوشتار با رویکردی میان رشته ای و فرهنگی می کوشیم با مرور وضعیت هویت ملی در دوران پسافروپاشی، اقدام های ولادیمیر پوتین در حوزه فرهنگی برای احیای هویت ازدست رفته را تحلیل کنیم. این نوشتار کیفی و از نظر نوع، توصیفی تحلیلی است که با کاربست تحلیل سازه انگارانه و تأکید بر مؤلفه هویت انجام شده است. پرسش اصلی این است که پوتین پس از فروپاشی اتحاد شوروی با چه اقدام های فرهنگی به دنبال حل بحران هویت برآمد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که برخلاف یلتسین، پوتین با تأکید بر گذشته تاریخی، اتکا بر ایده قدرت بزرگ روسیه، توجه به اهمیت موضوع فرهنگ و حفظ میراث گذشته و با رویکردی متفاوت به اصلاحات تلاش کرد، با بازتعریف جایگاه روسیه برای پرسش های هویتی مردم پاسخی قانع کننده بیابد. در پایان، همراه با بررسی اقدام های پوتین برای تحکیم هویت ملی در بعد فرهنگی بیان می شود، هرچند دولت روسیه با تحکیم نمادهای ملی و برجسته کردن نقاط مثبت تاریخ کشور برای برون رفت از بحران هویتی می کوشد، اما همچنان روسیه با هویتی منسجم فاصله دارد.