مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
بین الملل گرایی
حوزههای تخصصی:
مواجهه و تداخل منافع روسیه و ایالات متحده آمریکا در عرصه های گوناگون بین المللی، تنها منبعث از بسترها و خاستگاه های سیاسی نبوده و واجد ریشه ها و علل «شناختی- هویتی» است. این پژوهش با مروری بر ویژگی های هویتی و گفتمانی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و فدراسیون روسیه، به بررسی ریشه های تقابل پرداخته و پس از تشریح روند بروز تنش های هویت مدار در روابط دو کشور، مترصد پاسخ به این پرسش است که تشدید این تنش ها چه تأثیراتی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذارده است؟ در این پژوهش از نظریه الکساندر ونت و تأکید وی بر نقش نظام معنایی حاکم بر یک نظام سیاسی و نیز تأثیر زیرساخت های هویتی بر سامانه ترجیحات در سیاست خارجیِ کشورها بهره گرفته شده است. داده های این پژوهش نیز با بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است.
خیزش های اسلامی در جهان عرب؛ ارزیابی فرصت ها و تهدیدهای منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
81 - 97
حوزههای تخصصی:
با وقوع تحولات در برخی کشورهای اسلامی واقع در جغرافیای جهان عرب در سال 2011م و تغییر نظام های سیاسی پیشین آنها که سه ویژگی بارز اقتدارگرایی، اسلام ستیزی و همراهی با غرب و اسرائیل در سیاست های داخلی، منطقه ای و بین المللی را دارا بودند، شاهد انتشار ادبیات تحلیلی متعددی پیرامون این وقایع هستیم که یکی از آنها اعتقاد به «بیداری اسلامی» در «بهار عربی» است. در این نوشتار ضمن مفروض دانستن این ایده در پی پاسخ گویی به این پرسش اصلی برآمده ایم که «خیزش های اسلامی در جهان عرب چه فرصت ها و تهدیدهای منطقه ای را برای گرایش اسلام خواهی با قرائت «شیعی امت گرای» جمهوری اسلامی ایران به ارمغان خواهد آورد؟» در پاسخ نیز فرضیه مقاله، ارزیابی این فرصت ها و تهدیدها را به تبیین و اتخاذ «الگوی رفتاری» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وابسته دانسته و سه مؤلفه «بی طرفی فعال»، «اعتمادسازی» و «منطقه گرایی گفتمانی» را از اصول تشکیل دهنده این الگوی رفتاری بر شمرده است.
مبانی تاریخی و نظری سیاست خارجی ایالات متحده امریکا
حوزههای تخصصی:
به صورت تاریخی ایالات متحده دو دوره کاملاً متفاوت را در عرصه سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ از زمان استقلال یعنی از سال 1776 تا آوریل 1917 منطق انزواگرایی بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود. این دوره طولانی از انزواگرایی را می توان به انزواجویی محصور در چارچوب مرزهای امریکا و همچنین انزواجویی قاره ای که از سال 1823 توسط جیمز مونروئه بر دستگاه دیپلماسی امریکا حاکم شد، مورد تقسیم قرار داد. دوره دوم در سیاست خارجی این کشور به بین الملل گرایی شهرت یافته که از سال 1917 تا به امروز تداوم داشته است. هدف ما در این پژوهش، بررسی تاریخی و همچنین بررسی بنیادهای تئوریک سنت بین الملل گرایانه ایالات متحده امریکا در سیاست خارجی می باشد. در همین راستا به نظر می رسد، سنت بین الملل گرای در سیاست خارجی امریکا از جانب دو جریان اصلی و در عین حال متعارض در روابط بین الملل یعنی رویکردهای "حقوق محور" و نیز "قدرت محور" مورد پشتیبانی قرار گرفته است.
تحلیل تأثیر سیاست های دونالد ترامپ بر قدرت نرم ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تاثیر سیاست های دونالد ترامپ بر قدرت نرم ایالات متحده آمریکا خسرو دهقانی محمد علی بصیری عنایت الله یزدانی قدرت نرم از مولفه های مهم و تاثیرگذار در سیاست خارجی کشورها به شمار می رود. این مقاله تلاش دارد تا میزان تاثیر سیاست های دونالد ترامپ بر قدرت نرم آمریکا را بررسی نماید. در همین راستا سوال اصلی مقاله این است که سیاست داخلی و خارجی ترامپ چه تاثیری بر قدرت نرم ایالات متحده داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه مقاله عبارت از این است که سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ به ویژه با محوریت دکترین «نخست امریکا» باعث افول قدرت نرم آمریکا شده است. یافته های پژوهش با تکیه بر داده ها و شواهد موجود نشان می دهد رویکرد اقتصاد محور و تمرکزشدید بر منطق هزینه- فایده، اتخاذ سیاست های درون گرایانه و تجدید نظر یا خروج از برخی معاهدات منطقه ای و بین المللی باعث گردیده تا منابع قدرت نرم ایلات متحده از جمله سیاست خارجی و ارزش های سیاسی تحت تاثیر قرار گیرد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی – توصیفی است و برای تحلیل از نظریه قدرت نرم استفاده گردیده و ابزار گردآوری داده ها نیز مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی بوده است.
تحول در راهبرد کلان دولت های جمهوری خواه ایالات متحده امریکا در دوره زمانی 1988- 1918(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
837 - 811
بنیادی ترین جهت گیری در فرهنگ راهبردی ایالات متحده امریکا بین انزواگرایی و بین الملل گرایی در نوسان بوده است و در راهبرد کلان سیاست خارجی دولت های جمهوری خواه در بازه زمانی بین آغاز جنگ جهانی اول تا پایان جنگ سرد تحول بزرگی مشهود است. پاسخ به دو پرسش زیر از اهداف این پژوهش است: 1. چرا و چگونه چنین تحول چشمگیری پیش آمد؟ 2. چگونه تحولات سطح نظام، با عبور از میدان تأثیر حزب جمهوری خواه به تحول در سیاست خارجی دولت های جمهوری خواه منجر شده اند؟ در فرضیه پژوهشی بیان می شود که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر میزان بین الملل گرایی نشان دهنده تحول در راهبرد کلان سیاست خارجی دولت های جمهوری خواه، برآورد هزینه-فایده برای امنیت ملی امریکا بوده است. در چارچوب نظریه واقع گرایی نوکلاسیک با رویکردی کیفی، و با بهره گیری از روش تحلیل رویدادهای تاریخی، به بررسی راهبرد کلان دولت های جمهوری خواه در پنج دوره سرنوشت ساز در بازه زمانی 1988-1918، و تبیین فراز و فرودهای ایجادشده در بین الملل گرایی آن در تمایز با دولت های دموکرات، پرداخته می شود. در هریک از این دوره ها، تحولات بین المللی اثرگذار بر منافع ایالات متحده و پدیدآورنده گفتمان ها و کشمکش های حزبی، و بازخورد ایجادشده در سیاست خارجی دولت های جمهوری خواه به دقت بررسی می شوند. دستاورد پژوهش بیانگر آن است که میزان بین الملل گرایی در سیاست خارجی دولت های جمهوری خواه بر اثر عامل سنجش هزینه-فایده برای امنیت ملی، همواره دچار نوسان شده است. به شکل خطی صعودی، این نوسان ها روند تغییر در جهت گیری کلان سیاست خارجی دولت های جمهوری خواه را از انزواگرایی به سوی بین الملل گرایی ستیزه جویانه نشان می دهند.
شاخص های پاسداری از انقلاب اسلامی و تأثیر آن در تمدن سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
159 - 186
انقلاب اسلامی بیش از چهار دهه از طریق نهادهای مختلف، گفتمان سازی و نهضت های مردمی تلاش کرده است تا بسترهای رسیدن به تمدن نوین اسلامی را فراهم آورد. پاسداری انقلاب اسلامی، حفاظت، صیانت و توسعه و تعمیق گفتمان انقلاب اسلامی رابطه معناداری با تمدن سازی داشته و به شکل مستقیم بر آن تأثیر می گذارد. با عنایت به این مهم، پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های پاسداری انقلاب اسلامی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب در نیل به تمدن سازی به نگارش درآمده است. این پژوهش از حیث نوع، بنیادی و از حیث روش، ترکیبی است و به منظور شناسایی شاخص های پاسداری انقلاب اسلامی در نیل به تمدن سازی با بهره گیری از روش کتابخانه ای تدوین گردیده است. بخش اصلی رویکرد کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و جامعه آماری آن، مشتمل بر بیانیه گام دوم انقلاب می باشد و شاخص های موردنظر با ملاحظه ادبیات تحقیق از بیانیه گام دوم انقلاب استخراج گردیده و سپس تأثیر آن بر تمدن سازی به شکل کمّی مورد آزمون و سنجش قرار گرفته است. روش مورد استفاده در بخش کیفی، مبتنی بر تحلیل مضمون بوده و در بخش کمی نیز داده های مورد نیاز، با استفاده از ابزار پرسش نامه گردآوری و با بهره گیری از فنون آماری، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در مرحله بعد، یافته ها و نتایج کیفی احصاء شده با طراحی پرسش نامه ای در اختیار نخبگان تخصصی قرار گرفت تا میزان اهمیت و تأثیر هر یک از مولفه ها در تمدن سازی مورد قضاوت قرار گیرد. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، شاخص های پاسداری انقلاب اسلامی تأثیر بالایی در تمدن سازی دارند و نتایج به دست آمده در یافته، اندازه و ترتیب هر یک را بیان کرده است.
گرایش به بین الملل گرایی در سیاست خارجی دولت های جمهوری خواه ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
149 - 177
میزان گرایش به بین الملل گرایی در دولت های مختلف ایالات متحده، تأثیر مستقیمی بر روی میزان مداخله گرایی این کشور در مناطق مختلف جهان به ویژه منطقه غرب آسیا داشته و از این طریق، همواره امنیت و منافع ملی ایران را متأثر ساخته است. برخلاف دولت های دموکرات، این نوع گرایش در دولت های جمهوری خواه نوسان شدیدی را تجربه کرده و در طول یک قرن گذشته، دو بار از تمایل سنتی به انزواگرایی به یک بین الملل گرایی ستیزه جویانه تغییر جهت داده است. پژوهش حاضر برای پاسخ به چرایی چنین تحولی در ترجیحات سیاست خارجی حزب جمهوری خواه، از چارچوب نظریه واقع گرایی نوکلاسیک و روش پژوهش تاریخی بهره می برد تا بتواند با تجزیه و تحلیل پویایی های موجود در ترجیحات سیاست خارجی جمهوری خواهان در دو مقطع تاریخی پس از جنگ جهانی دوم و پس از حمله 11 سپتامبر، عوامل مؤثر بر رخداد چنین تحولی را شناسایی کند. نتیجه بررسی های یاد شده بیانگر آنست که در هر دو مقطع، جمهوری خواهان علیرغم عدم تمایل ذاتی به بین الملل گرایی، به دلیل ظهور تهدید بزرگ کمونیسم شوروی پس از جنگ جهانی دوم و جلوه گر شدن تهدید تروریسم پس از حادثه 11 سپتامبر، گرایش قابل ملاحظه ای را نسبت به یک بین الملل گرایی ستیزه جویانه در جهت مقابله با ابعاد مختلف تهدیدهای یاد شده نشان داده اند. به این ترتیب، برآیند ترجیحات سیاست خارجی جمهوری خواهان بیانگر آنست که در شرایط ظهور منابع عمده تهدید علیه امنیت ابالات متحده، گرایش آن ها به بین الملل گرایی افزایش قابل توجهی داشته است. خصیصه ای که در حزب دموکرات به این شدت مشاهده نمی شود.