فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
133-162
حوزههای تخصصی:
تروریسم رسانه ای، گونه ای نوظهور از تروریسم است که از طریق گفتمان سازی، عملیات روانی و جذب نیرو، نسبت به نفوذ، جلب حمایت و مشارکت گروه های مختلف اقدام کرده و با فعالیت در شبکه های اجتماعی خاصّه توئیتر و فیس بوک به استفاده جنون آمیز از فضای مجازی، ایجاد هراس جمعی و رعب و وحشت اقدام می کنند. هدف پژوهش روی تبیین تروریسم رسانه ای گروه داعش در فضای شبکه های اجتماعی با رویکرد فراترکیب متمرکز است. 135 پژوهش در پایگاه های علمی Emerald، Wiley، Science Direct، SID، Sage، Google Scholar، Springer، Taylor & Francis Group، Magiran، Iran.doc و Noormags به عنوان نمونه اولیه در بازه زمانی سال های 2010 تا 2020 وارسی شدند. پس از غربال گری، 36 مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و نتایج با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی با هم ترکیب شدند. نتایج فراترکیب به شناسایی 6 مقوله اصلی، 25 مفهوم و 129 شاخص منتهی شد که مداخلات خارجی و منطقه ای، تنش های قومی و حمایت های منطقه ای و فرامنطقه ای، تبلیغات و بسیج اجتماعی، گمنامی، تأمین منابع مالی، ترفندهای رسانه ای، فرهنگ سازی خشونت و مواجهه کشورهای جهان از عناصر محوری مدل بودند. مدیریت تحلیل محتوا، بازنگری در سیاست گذاری های حوزه شبکه های اجتماعی، واکاوی جوانب امنیتی ابعاد مختلف تروریسم در رسانه های اجتماعی و بازبینی سیاست دروازه بانی اطلاعات از توصیه های سیاستی مطالعه است.
سیاست گذاری زبانی و جایگاه زبان فارسی در سیاست های زبانی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
55 - 77
حوزههای تخصصی:
فارسی در جایگاه زبان ملی نقش برجسته ای در پیوند گذشته، حال و آینده ی ایرانیان دارد و این امر گواه نقشی تاریخی و سیاسی برای این زبان است؛ اما زبان فارسی امروزه با مشکلات و چالش هایی روبه رو است که اگر به درستی شناسایی و چاره جویی نشوند، سبب خدشه دار شدن هویت ملی و ضربه به تداوم سنت ملی ایرانیان خواهد شد. ازاین رو است که مسئله ی حفظ و گسترش زبان فارسی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های هویت ملی در شماری از مهم ترین اسناد بالادستی ازجمله قانون اساسی، سند چشم انداز، قانون های برنامه توسعه، سند جامع علمی کشور و... موردتوجه قرارگرفته و سیاست هایی برای نیل به آن تدارک دیده شده است؛ اما با وجود طراحی و تدوین سیاست های چندی در این زمینه، اجرای این سیاست ها در رسیدن به اهداف خود با کاستی هایی مواجه و در کسب نتایج رضایت بخش ناتوان بوده اند. بدین سان هدف این مقاله از طریق این پرسش که رویکرد و نحوه ی اجرای خط مشی های مرتبط با زبان فارسی چه تأثیری بر عدم کسب نتایج رضایت بخش و ناکامی سیاست های زبانی داشته است، نشان دادن عوامل ناکامی اجرای این سیاست ها مبتنی بر تجربیات برنامه پنجم توسعه است. روش مورداستفاده در این مقاله که داده های آن از منابع اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری گردیده است، روش تحلیل مضمون است. نتیجه نهایی این پژوهش این است که مسائل و مشکلات پیش روی زبان فارسی از جنس مسائل بدخیم هستند، همچنین شیوه ی اجرای سیاست های مربوط به زبان فارسی بر رویکردی دستوری استوار بوده اند که همین امر منجر به ناکامی سیاست گذاری زبان ملی در نیل به اهداف خود گردیده است.
واکاوی تأثیر ذهنیت مدرن بر چگونگی برساخته شدن نظم سیاسی -اجتماعی مطالعه موردی، بررسی آراء دکتر شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران، نواندیشی در پی رویارویی ایرانیان با غیرغربی در عصر مشروطه پدیدار شد. نواندیشی دینی نیز بعنوان گونه ای از نواندیشی درصدد تلفیق دستاوردهای مدرن با گزاره های سنتی بوده است. مسأله نوشتار آن است که میزان تأثیر ذهنیت مدرن در برساخته شدن نظم سیاسی- اجتماعی مورد نظر شریعتی را بعنوان یکی از نواندیشان دینی ایران دهه چهل و پنجاه شمسی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ذهنیت مدرن و حتی نامدرن به معنای نحوه ادراک از مدرنیته بر نظام فکری شریعتی تأثیرگذار بوده است؛ به گونه ای که وی با تأثیرپذیری از اندیشه متفکرانی نظیر گورویچ و برگ، سوسیالیسم را بخوبی شناخت و با سارتر و اندیشه های اومانیستی او آشنا شد. ماسینیون نیز که قرائت عرفانی از اسلام داشت، او را بشدت تحت تأثیر قرار داد. او با تاثیرپذیری از مدرنیته و نامدرنیته و تلفیق آن با اصول اسلامی، نظم سیاسی و اجتماعی مطلوب خود را بر مدار امت و امامت و دموکراسی متعهد پی ریزی نمود. این پژوهش می کوشد بر اساس نظریه سه گانه لاکان، خوانش شریعتی از ذهنیت مدرن و بهره گیری وی از گزاره های نامدرن را در جهت ایجاد نظم سیاسی- اجتماعی مطلوب با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی و کنکاش قرار دهد.
بحران کرونا و نقش یابی مرزها در عصر پساوستفالیایی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
34 - 63
حوزههای تخصصی:
مرزها به دلیل پویایی درونی از یک سو، و از دیگر سو اتکای به یک کلیت فلسفی در تفکیک هویت ها و منطق عقلایی مستحکم در دفاع از حاکمیت و امنیت ملی، از بین نمی روند، بلکه دچار باز تعریف در کارکردها می شوند. معتقدین به فروپاشی نظام وستفالیایی به تأسی از بنیان های نظری فرااثبات گرایانه و متعاقباً تحولات ناشی از فرایند جهانی شدن، عقیده دارند که جهان کنونی وارد دوره ای موسوم به نظام پساوستفالیایی شده، که همانند گذشته پدیده های مدرنِ حاصل از میراث عصر وستفالیایی، نظیر دولت، سرزمین و مرز و غیر، دیگر آن کارایی سُنَتی خود را ندارند. این نوشتار با مقایسه ماهیت، هویت و کارکرد مرز در دو عصر دولت وستفالیایی و عصر پساوستفالیایی دولت، عقیده دارد جهان کنونی به وسعت همه پیشرفت هایش در فناوری و تکنولوژی، درگیر بحران ها و تهدیدهای روزافزون است؛ نطیر بحران ویروس کرونا. اغراق نیست اگر بگوییم این بحران، عامل خیزش مجدد مرزهای جغرافیای سیاسی در همه مقیاس ها، از محلی/ مکانی تا بین المللی بود. بحران نام برده، ضمن یادآوری مفاهیم پایه در جغرافیای سیاسی (سرزمین، ملت، زیستگاه، حاکمیت، حکومت، امنیت، دولت، قلمرو، مرز و...)، با یادآوری نقش مرزها در دفاع از اصل امنیت ملی، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، استقلال ملی، قلمرو آرایی و...، هشدار مجددی بود در جهت فلسفی اندیشی و نگرش عقلایی و واقع بینانه به هستی و کارکرد مرزها. در حقیقت بحران ناشی از ویروس کرونا مثال قابل دفاعی از ماندگاری مرزها در عصر پساوستفالیایی دولت است.
رسیدگی به جرایم تروریستی در چارچوب صلاحیت محاکم کیفری ملی و بین المللی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
233 - 253
حوزههای تخصصی:
جرایم تروریستی یکی از اساسی ترین و بنیادی ترین چالش های نظام بین المللی و دهشتناک ترین تهدید علیه حقوق و آزادی های اساسی ملت ها است. جامعه بین المللی که در نیمه دوم قرن بیستم با پدیده تروریسم مواجه شده بود، با پذیرش مجموعه ای از کنوانسیون های بین المللی و حتی منطقه ای، در قبال انواع خاص جرایم تروریستی و تعهد دولت ها، واکنش نشان داد. پس از حملات تروریستی در 11 سپتامبر 2001، تلاش های جهانی علیه تروریسم افزایش یافت. البته ارتکاب این حوادث به نحوی بود تا جامعه بین المللی نسبت به شناسایی و سنجش تهدیدهای ناشی از جرایم تروریستی معاصر، تجدیدنظر در نظام و سازوکارهای حقوقی، امنیتی و فنی را در عرصه بین المللی و ملی طرح ریزی کند. جرایم تروریستی در حال حاضر به عنوان یک جرم معاهداتی قلمداد می شود که با توجه به معیار بین المللی و فراملی بودن آن، می توان آن را در قلمرو هر سرزمینی تحت تعقیب و رسیدگی قرار داد. البته این امر با توجه به وضعیت قانونی هر قلمرو سرزمینی به لحاظ پذیرش صلاحیت بین المللی در رسیدگی به جرایم تروریستی دارد. در ضمن، این دسته از جرایم، با توجه به اوصاف جرایم بین المللی این امکان را دارد که در صلاحیت دیوان کیفری بین المللی قرار گیرد.
نقش عناصر زیست محیطی در ایجاد تنش های آتی بین ایران و عراق
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 75
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین بحران های زیست محیطی در مناطق خشک و نیمه خشک، پدیده مخرّب بیابان زایی و فرسایش بادی است که وقوع طوفان های گرد و غبار و حرکت ریزگردها از پیامدهای آن به شمار می روند. طی سال های اخیر، طوفان های گرد و غبار در خاورمیانه و به ویژه از منشأ صحراهای عربستان و عراق، اثرات زیان بار زیادی را برای کشورمان به همراه داشته که دامنه آن تا شهرهای عمده کشیده شده است. وسعت خسارت های این پدیده تنها محدود به تهدید زمین های کشاورزی و صنعتی نبوده، بلکه با مختل نمودن زندگی عادی شهروندان، آشکارا به تهدیدی جدّی زیست محیطی با پیامدهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی تبدیل شده و واکنش افکار عمومی را به دنبال داشته است. هدف از نوشتار پیش رو بررسی تأثیر عوامل زیست محیطی و به ویژه ریزگردها به عنوان پدیده ای ژئوپلیتیکی، بر امنیت ملّی و تنش بین کشور ها است؛ بنابراین تلاش شده تا با توجّه به منشأ ریزگردها که به طور عمده از کشور همسایه، یعنی عراق هستند و آثار و پیامدهای زیان بار آن ها در طول سال های اخیر برای بیشتر مناطق نیمه غربی ایران، نشان داده شود که این مهم می تواند در آینده به تهدیدی جدّی برای امنیت ملّی تبدیل شده و درنهایت به تیره شدن روابط دو کشور ایران و عراق بیانجامد. پژوهش حاضر، در بررسی پتانسیل های بروز منازعه بین ایران و عراق بر مبنای مسئله آلودگی های زیست محیطی و به ویژه ریزگردها، بر رهیافت زیست محیطی هامر- دیکسون در تبیین منازعه متمرکز است.
شاخص های «پاسدار تراز انقلاب اسلامی» مبتنی بر «اندیشه های امام خامنه ای مدظله العالی»، مطالعه موردی: شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«پاسدار» مفهومی آشنا در معارف اسلامی و به تبع آن در گفتمان انقلاب اسلامی است؛ مفهومی که در برهه های مختلف از صدر اسلام تاکنون بر مصادیق فراوانی بار شده و نمونه های در تزار فراوان برای آن می توان بیان نمود. اساساً مفهوم «پاسدار» و «پاسداری» زمانی معنا پیدا می کند که با پدیده و موجود زنده و باارزشی مواجه باشیم و به همین دلیل از جوانب مختلف مورد تهدید قرار گرفته باشد؛ در این شرایط است که وجوب «پاسداری» مشخص و معین می گردد. سؤال اساسی اینجاست که چه کسی با چه شرایط و ویژگی هایی می تواند از آن پدیده با ارزش - که در اینجا منظور انقلاب اسلامی است- پاسداری نماید؟ این سؤال در راستای تحقق هدف تعیین شاخص های پاسدار تراز انقلاب اسلامی مطرح شده است. در این مقاله با قرار دادن شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان مورد مطالعه، سخنان امام خامنه ای (مد ظله العالی) را در خصوص ایشان به عنوان «شاخص پاسدار تراز» اعتبار کرده ایم. براین اساس با بهره گیری از روش اسنادی و دلفی پس از احصاء فرمایشات و تحلیل و تائید آنان، شاخص های پاسدار در تراز انقلاب اسلامی تعیین و توصیف شده است. برخی از مهم ترین این شاخص ها از قرار اخلاص، شجاعت، پشتکار و جدیت در انجام کار، حاضر و آماده در میدان بودن و غیره مشخص گردید.
اعراب و انتخاب در شرایط موازنه تهدید؛ تهدید انگاری ایران و عادی سازی روابط با اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 36
حوزههای تخصصی:
عادی سازی مناسبات اعراب و اسرائیل یکی از پیچیده ترین مسائل در منطقه خاورمیانه است که با قدرت های بزرگ و اکثر کشورهای منطقه پیوند دارد. یکی از کشورهایی که در فرآیند عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب به شدت مورد تهدید قرار می گیرد، ایران است. از زمان شکل گیری خاورمیانه نوین بعد از جنگ جهانی دوم اعراب پیوسته با دو تهدید عمده و اصلی مواجه بوده اند؛ نخست، تهدید ناشی از شکل گیری کشور مستقل یهودی در سرزمین های عربی و دوم، ایران انقلابی شیعی که علاقمند به صدور ایده ها و انگاره های خود به جهان عرب بوده است. این مقاله با طرح این پرسش که چرا اعراب در شرایط احساس تهدید از هر دو تحول فوق، به سمت عادی سازی مناسبات خود با اسرائیل حرکت کرده اند؟ با اتکا به روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از رویکرد موازنه تهدید معتقد است صرف افزایش نقش منطقه ای ایران منجر به همکاری اعراب و اسراییل نشده است بلکه کشورهای عربی و اسراییل با درک تهدید مشترک ناشی از افزایش قدرت ایران، از طریق عادی سازی روابط به دنبال ایجاد موازنه در برابر این کشور هستند. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در این فرایند از دید اعراب تهدیدهای ناشی از افزایش قدرت ایران علیه اعراب رو به تزاید بوده و در مقابل تهدیدهای اسراییل روندی کاهشی داشته است و در نتیجه با توجه به تزاید تهدید مشترک همزمان ایران برای اعراب و اسرائیل عادی سازی مناسبات میان آن ها رخ داده است.
خنثی سازی تحریم و جانمایی جدید اقتصاد ایران در عرصه بین الملل به مثابه نقشه راه جدید دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
140 - 175
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد پدیده تحریم و ماندگاری آن را از منظری بدیل مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن، نقشه راه جدید دیپلماسی اقتصادی ایران را تبیین کند. سؤال پژوهش حاضر آن است که آیا تحریم صرفاً ناشی از مناقشه میان ایران و بلوک غرب است یا اینکه باید عامل دیگری را در موضوع ماندگاری تحریم در تحلیل های خود وارد کنیم. برای پاسخ به این پرسش، روش توصیفی-تحلیلی به کار گرفته شده و سه نتیجه به شرح زیر حاصل شده است که این نتابج در حقیقت نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شوند: الف. امکان تحریم ایران از سال 2012 ازآن جهت ایجاد شد که رابطه راهبردی ایران و غرب در پرونده نفت (صادرات نفت به بلوک غرب و واردات لوازم توسعه) مخدوش شد. ب. تحریم اساساً امری ژئواکونومیک و نمودی از تعارض میان حوزه های ژئوپلیتیک است؛ خطای راهبردی آن است که تحریم را صرفاً ناشی از مناقشه میان ایران و بلوک غرب بدانیم. ج. موقعیت جغرافیایی ایران در ماندگاری تحریم ها امری مؤثر است؛ جغرافیای ایران به دلیل قرارگیری در نقطه گرانیگاهی شکل گیری نظم نوین جهانی عاملی مهم در ماندگاری تحریم است. بر اساس نتایج فوق، پاسخ دقیق به تحریم عبارت است از «خروج از زیست نفتی و جانمایی جدید کشور در عرصه بین الملل». در این رویکرد جدیدِ چندبعدی، چالش هایی که به واسطه تحریم بر ایران بار شده اند اکنون ذیل پرونده های متعدد (ابتکارهای مبتنی بر جغرافیای سیاسی) مورد حل وفصل قرار می گیرند.
نخبه گرایی؛ مشروعیت سیاسی یا مشروعیت الهی (مطالعه تطبیقی روی کردهای نخبه گرایی با خطبه شقشقیه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تاریخ اندیشه پیرامون جایگاه، عمل کرد و وظایف نخبگان در جامعه به قدمت تاریخ فلسفه سیاسی است. این تفکر که جوامع بشری از نیروها و طبقات اجتماعی گوناگون تشکیل شده و حکومت می بایست در اختیار گروه های اجتماعی برتر قرار گیرد، حتی در اندیشه های فلاسفه باستان و قرون وسطی مطرح شده است. نظریات و روی کردهای بسیاری در زمینه نخبه گرایی وجود دارد که در مقاله حاضر با هدف بررسی اندیشه های متفکرین مسلمان در این زمینه، با روش کیفی مقایسه تطبیقی، این روی کردها با دیدگاه امام علی درباره نخبه گرایی در خطبه شقشقیه مقایسه شده اند. نتیجه آن که در روی کردهای نخبه گرایی، بر مشروعیت سیاسی نخبگان تأکید شده است، اما مبنای دیدگاه امام علی بر پایه مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی است. هم چنین روی کردهای نخبه گرایی معتقدند که نخبگان در راستای تأمین منافع خود عمل می کنند، اما امام علی برقراری عدالت، مبارزه با ظلم و حفاظت از توده را مسؤولیت اجتماعی نخبگان می داند. هم چنین ایشان حقوق و وظایف متقابل نخبگان و توده را مورد نظر داشته اند، اما در روی کردهای دیگر بیش تر بر وظایف توده در برابر نخبگان و در جهت منافع آنان تأکید شده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر بازگشت کارآفرینانه متخصصان و فارغ التحصیلان ایرانی خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
155 - 175
حوزههای تخصصی:
در گذشته نگاه یک طرفه ای مبتنی بر راهبرد بازدارندگی در قبال مهاجرت متخصصان وجود داشت، اما امروزه بازگشت متخصصان به میهن خود در قالب مجاری متنوعی از جمله بازگشت کارآفرینانه در دستور کار دولت ها قرار دارد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بازگشت کارآفرینانه متخصصان ایرانی خارج از کشور، به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را مجموعه 217 نفر از متخصصان و فارغ التحصیلانی که از طریق طرح همکاری با متخصصان و دانشمندان ایرانی غیرمقیم به کشور بازگشته و کسب وکار خود را راه اندازی کرده اند، تشکیل می دهند. نتایج حاصل از توزیع پرسشنامه حاکی از آن است که نُه عامل بر بازگشت کارآفرینانه متخصصان و فارغ التحصیلان ایرانی اثرگذار هستند که به ترتیب اهمیت عبارتند از: دسترسی به شبکه های شخصی و خانوادگی، احساس وظیفه نسبت به کشور مادری، هزینه های پایین تر راه اندازی کسب وکار، فرصت های کارآفرینی، وضعیت اکوسیستم کارآفرینی، دسترسی به شبکه های علمی و دولتی، وضعیت کلی کشور، برنامه ها و سیاست های تشویقی دولت و چالش های مهاجران در کشور میزبان.
نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت: جستاری در چیستی «امنیت فرهنگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
177 - 215
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، با جستاری در چیستی «امنیت فرهنگی»، به تبیین نظری این مفهوم از منظر نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت می پردازیم. مفروض مقاله این است که امنیت فرهنگی را به مثابه مفهوم یا حتی پدیدار نمی توان درک کرد مگر آنکه به بازشناسی و بازنمایی شقوق مختلف نسبت مفهومی «فرهنگ» و «امنیت» دست یازید. در پاسخ به این مسئله یا پرسش محوری، پردازش مفهومی مقاله حاضر نشان می دهد که عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده و مقوم امنیت، عمدتاً فرهنگی هستند؛ عناصر و مؤلفه هایی همچون وجوه ذهنی، زبانی، معنایی، گفتمانی، تصوری، ادراکی، احساسی، روانی و اخلاقی امنیت، از این جمله اند و بدون آن ها، تکوین، تقویم و تداوم امنیت ناممکن است. در مقاله حاضر، پس از تعریف مفاهیم فرهنگ و امنیت در مقدمه، به شقوق مختلف نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت با تأکید بر فرهنگ به مثابه متغیر مستقل می پردازیم. در نتیجه این پردازش، نویسنده در مقام فرضیه مقاله، به چهار نسبت مشخص؛ یعنی «فرهنگ به مثابه یکی از ابعاد و بخش های امنیت»؛ «فرهنگ به مثابه موضوع ارجاعی امنیت»؛ «فرهنگ به مثابه شاکله محیط امنیتی» و «فرهنگ به مثابه منبع تهدید امنیت» اشاره کرده است.
روابط منطقه ای ایران و ترکیه پس از تحولات سوریه (2017- 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و ترکیه از موقعیت ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی منحصر به فردی در منطقه برخوردار هستند. بحران س وریه ب اعث تأثیرپذیری معادلات منطقه ای و روابط ک شورهای م نطقه از یک دیگر از جمله ایران و ترکیه ش د. تحولات سوریه موجب شد چارچوب روابط ایران و ترکیه را به عنوان رسیدن به قدرت منطقه ای تحت تاثیر قرار داده و در آن تغییر ایجاد نماید. بنابراین این سوال اصلی مطرح می شود که تحولات سوریه چه تاثیری بر روابط منطقه ای ایران و ترکیه در راستای تبدیل شدن به قدرت منطقه ای ایجاد نموده است؟ در این مقاله سعی می شود در چارچوب نظریه موازنه قدرت منطقه ای و با استفاده از روش های توصیفی – تحلیلی ابعاد موضوع و سوال فوق بررسی و تجزیه و تحلیل گردد. ﯾﺎﻓﺘﻪهای ﭘﮋوهش ﻧﺸ ﺎن ﻣ ﯽ دهد ﺗﺤﻮﻻت جهان ﻋﺮب به ویژه تحولات سوریه ﺑﺎعث ﺗﺸﺪﯾﺪ رﻗﺎﺑﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪای اﯾﺮان و ﺗﺮﮐﯿﻪ، در قالب شکلﮔﯿﺮی اﺗﺤﺎدها و اﺋﺘﻼف های ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﻓﺮاﻣﻨﻄﻘﻪای ﺑﺎ ﻣﺤﻮرﯾﺖ اﯾﺮان و ﺗﺮﮐﯿﻪ گردید که در یک سوی آن روﺳﯿﻪ، اﯾﺮان، ﻋﺮاق و ﺳﻮرﯾﻪ و در ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﺗﺮﮐﯿﻪ، ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ﺳﻌﻮدی، ﻗﻄﺮ و ﮔﺮوه های ﺳﻠﻔﯽ ﻗﺮار داشت. همچنین ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ ﺗﺮﮐﯿﻪ در اﯾ ﻦ ﻣﺴ ﯿﺮ ﻣﻮﺟ ﺐ ارﺗﻘﺎی ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻣﻨﻄﻘﻪای اﯾﺮان و ﺗﻌﺪﯾﻞ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪای ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺷﺪ.
شاخص های سنجش عملکرد قدرت نرم حکومت ها در مدیریت سیاسی فضا (از دیدگاه جغرافیای سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
205 - 233
حوزههای تخصصی:
سطح تأثیرگذاری عملکرد قدرت نرم یک سیستم کلان سیاسی، بر مدیریت سیاسی فضاهای جغرافیایی آن امری انکارناپذیر است؛ چرا که قدرت نرم یک سیستم سیاسی (حکومت) به عنوان سیستم عامل و مغز اداره فضای سرزمینی یک کشور، تأثیرپذیری مستقیمی از اهداف، اجزا و نحوه عملکرد سیستم دارد. از جمله مهم ترین این کارکردها، اِعمال نرم افزارانه قدرت بر فضای جغرافیایی تحت حاکمیت خود است. از این رو، قدرت نرم حکومت ها، متأثر از عملکرد آن هاست. لذا، پاسخگویی به این مسئله که معیارها و شاخص های سنجش عملکرد حکومت ها در اعمال نرم افزارانه قدرت بر فضای جغرافیایی خود کدامند؟ هدف اصلی تدوین این مقاله است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای است. به این منظور ابتدا مؤلفه های نظریه قدرت نرم جوزف نای، استخراج و سپس از میان نظریه ها و دیدگاه های متعدد در رشته های مختلف علوم انسانی شاخص های سنجش عملکرد حکومت با رویکرد قدرت نرم، نیز شناسایی شدند. طبق نتایج، 156 شاخص استخراج شد که از این تعداد، 82 شاخص بیشترین فراوانی و تأکید را در نظریات مختلف داشتند. در نهایت، این 82 شاخص در یک الگوی نظری و تحت 7 مؤلفه اصلی قرار داده شدند که پایه و اساس عملکرد قدرت نرم یک حکومت در مدیریت سیاسی فضای جغرافیایی تحت حاکمیت آن را شکل می دهند.
تدوین راهبردهای پدافند کالبَدی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
31 - 60
حوزههای تخصصی:
نهاجا به عنوان یک نیروی تجهیزات محور برای آن که بتواند در بالاترین سطح آمادگی رزمی جهت پاسخ به هرگونه تهدید باشد نیازمند مراکز ثقل و زیرساخت های تاب آور و ایمن می باشد. هدف اصلی پژوهش تدوین راهبردهای پدافند کالبَدی نهاجا و پاسخ به سؤالات تحقیق است. نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای با استفاده از روش آمیخته و موردی - زمینه ای می باشد. جامعه آماری کلی به تعداد 65 نفرکه تعداد 20 نفر از این جامعه به عنوان جامعه خبره می باشد. جمع آوری داده ها به روش میدانی با استفاده از ابزارهای مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه و روش کتابخانه ای می باشد و میزان پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ 889/0 محاسبه شد. با استفاده از روش خبرگی عوامل محیطی (قوت ها، ضعف ها، تهدیدها و فرصت ها) احصاء و سپس با استفاده از روش دیوید نسبت به تفکیک عوامل محیط داخلی و خارجی، تعیین عوامل مؤثر و وضع موجود پرداخته شد و با اعمال وزن های استاندارد منتج از بخش تعیین اهمیت عوامل پرسشنامه، ماتریس های IFE و EFE تعیین و مبتنی بر آن ها وضعیت موجود نسبت به وضعیت مطلوب تعیین و با تشکیل ماتریس SWOT، راهبردهای پدافند کالبَدی نهاجا تدوین و با استفاده از ماتریس QSPM اولویت ها تعیین که نهایتاً راهبرد "ارتقاء کیفیت کالبَدی از طریق توسعه ظرفیت های بومی با بهره گیری از مدیریت دانشِ فنیِ هوشمند و منسجم با هدف کاهش آسیب پذیری کالبَدی نهاجا" با مقدار مطلوبیت 90/7 در اولویت اول قرار گرفت.
سیاست خارجی بریتانیا در غرب آسیا؛ اثرات و پیامدهای برگزیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
28 - 61
حوزههای تخصصی:
در پی رفراندوم 23 ژوئن 2016، مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا رأی مثبت داده اند. رصد تحولات متأثر از برگزیت برای فهم چشم اندازهای سیاسی، امنیتی و نظامی آینده منطقه غرب آسیا بسیار حائز اهمیت است. اثرات و پیامدهای برگزیت بر معادلات سیاسی غرب آسیا موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. سؤال اساسی این مقاله آن است که برگزیت منجر به ایجاد چه تحولی در سیاست خارجی بریتانیا شده و تأثیر احتمالی قابل ملاحظه برگزیت بر سیاست خارجی بریتانیا در منطقه غرب آسیا چه خواهد بود؟ سیاست خارجی بریتانیا در این برهه، در راستای ایده مرکزی موسوم به «بریتانیای جهانی» که مبتنی بر استثناگرایی است، سبب افزایش مبادلات نظامی و تجاری و همکاری های سیاسی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس خواهد شد و نفوذ راهبردی بریتانیا در منطقه را در آینده نزدیک، افزایش خواهد داد اما در میان مدت و بلندمدت موانعی برای این کشور در منطقه غرب آسیا وجود دارد. چهارچوب نظری این پژوهش بر اساس تحلیل سیاست خارجی، ارائه شده توسط اسپراوت ها و چهارچوب مفهومی مورد تأکید ما، استثناگرایی است. روش این مقاله، توصیفی تحلیلی است.
موانع شکل گیری رژیم همکاری زیست محیطی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران های منطقه ای نیازمند شکل گیری همکاری و همگرایی میان کشورهای یک منطقه است. حل بحرانهای زیست محیطی نیز از جمله مسائلی است که از این امر مستثنی نیست. بدیهی است در صورت عدم شکل گیری همگرایی منطقه ای، مدیریت این بحران با چالش جدی مواجه خواهد شد. بحران زیست محیطی به ویژه بحران ریزگردها که طی سالهای اخیر چالشی جدی برای منطقه خاورمیانه بوده است، همکاری کشورهای منطقه را می طلبد. اما برخلاف انتظار تاکنون کشورهای منطقه تمایلی در راستای شکل گیری یک رژیم همکاری دسته جمعی از خود نشان نداده اند. در این پژوهش موانع فراروی شکل گیری این همگرایی مورد بررسی قرار گرفته است. سوال این است که موانع فراروی شکل گیری رژیم همکاری زیست محیطی در خاورمیانه چیست؟ فرضیه پایان نامه این است که مدیریت بحرانهای زیست محیطی نیازمند مجموعه ای از عوامل همچون اجماع سازی، بکارگیری دیپلماسی چند جانبه و رژیم های بین المللی است، در مقطع کنونی در منطقه خاورمیانه، وجود بحرانها و کشمکش های سیاسی از جمله اشغال عراق، تحولات 2011 وپیامدهای آن و نیز اختلافات هیدروپلتیک میان کشورهای منطقه شرایط نامساعدی را برای مدیریت بحران های زیست محیطی از جمله مساله ریزگردها رقم زده است. در این پایان نامه از روش تحلیلی – توصیفی استفاده شده است.
امانت، مبنایی برای برابری (با تأکید بر اندیشه محقق نائینی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم امانت، به عنوان مبنایی برای برابری، با تأکید بر اندیشه محقق نائینی است. نائینی در ترسیم حکومت عادلانه (به تعبیر ایشان: سلطنت ولایتیه)، با محور قراردادن امانت در جمیع امور، این اصل فقهی را که بیشتر در حقوق خصوصی کاربرد داشته است، در حوزه حقوق عمومی مطرح می کند. وی تلاش کرد تا با به کارگیری مفاهیم حقوق خصوصی در حقوق عمومی، اذهان مردم زمان خود را برای پذیرش مفاهیم جدید آماده کند. نائینی حکومت را به مثابه امانتی می دانست که ازجانب مردم به حاکم سپرده شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و نتایج نشان داد که نائینی در امانت دانستن حکومت برای همه افراد جامعه در سپردن چنین امانتی جایگاه برابر و حقی یکسان قائل است؛ درنتیجه حکومت نیز ملزم به رعایت این برابری برای شهروندان در امور سیاسی و اجتماعی می باشد.
واکاوی تطبیقی جایگاه چین در رویکرد نگاه به شرق در سیاست خارجی احمدی نژاد و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه به شرق، برآمده از نقش متغیر تصمیم سازان داخلی متأثر از ساختار نظام بین الملل در سیاست خارجی ایران است. با پیروزی احمدی نژاد، نیاز به تجدیدنظر در اولویت بندی سیاست خارجی احساس شد و در نشست های علمی و اجرایی بحث «نگاه به شرق» تقویت شد. تبیین می شد که از ظرفیت های موجود در سیاست خارجی به خوبی استفاده نشده و حرکت به سوی شرق و ایجاد اتحاد راهبردی با چین یکی از ظرفیت هایی است که به تقویت جایگاه ایران منجر می شود. در این دوره، تلاش شد جایگاه چین ارتقا یابد. با پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، تلاش شد در قالب مذاکرات هسته ای با آمریکا دوباره، تعامل با غرب همانند دوران اصلاحات و سازندگی در اولویت قرار بگیرد. اما از نیمه دولت روحانی، به ویژه پس از خروج آمریکا از برجام و کاربست سیاست فشار حداکثری، بار دیگر تجدیدنظرهایی در سیاست خارجی ایجاد شد و اولویت به روابط فعالانه با چین مورد توجه قرار گرفت. در این نوشتار با روش مقایسه ای به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که کدام مؤلفه تصمیم سازان داخلی و ساختار نظام بین الملل، در جایگاه چین در این دو دوره برای ایران مؤثر بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش از چارچوب نظری واقع گرایی نوکلاسیک و روش مقایسه ای استفاده کردیم. یافته ها نشان می دهد روابط ایران با چین در هر دو دوره به شدت متأثر از ساختار نظام بین الملل بوده است و دردوره روحانی بیش از دوره احمدی نژاد، جایگاه چین در نگاه به شرق برجسته شده است. همین ساختار، نگرش تصمیم سازان داخلی را به چین معطوف کرده است.
تأثیر مؤلفه های فرهنگ راهبردی بر روابط دوجانبه و منطقه ای ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ راهبردی در تدوین سیاست ها، تنظیم آئین ها، تعیین هدف های کلان دفاعی - امنیتی، جهت گیری سیاست خارجی کشورها و مبانی هویتی دولت ها نقش تعیین کننده ای دارد. پیشینه تاریخی، ویژگی های فرهنگی و موقعیت جغرافیایی منابع مشترک، فرهنگ راهبردی کشورها را شکل می دهند که در قانون اساسی و فرهنگ سیاسی آن ها منعکس شده است. مؤلفه های فرهنگ راهبردی، مبنای هدف ها و منافع نخبگان ایران و روسیه در مورد روابط دو کشور هستند. بر اساس این مؤلفه ها می توان نوسان روابط تهران و مسکو را تحلیل کرد. در این نوشتار با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد تحلیلی ژرف نگرانه و نیز استفاده از مبانی نظری فرهنگ راهبردی به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که مؤلفه های فرهنگ راهبردی چه تأثیری بر روابط دوجانبه و منطقه ای ایران و روسیه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی داشته اند؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که با توجه به ملاحظه ها، هدف ها و منافع ایران و روسیه و تعریف آن ها، در چارچوبی متفاوت مؤلفه های فرهنگ راهبردی مانع از شکل گیری الگوی تعامل پایدار و روابط راهبردی میان دو کشور بعد از فروپاشی اتحاد شوروی شده اند. بر این اساس، آن ها یکدیگر را به عنوان متحدی موقت برای دستیابی به هدف ها و منافع و دفع تهدیدها در نظر می گیرند. بررسی روابط ایران و روسیه در قالب فرهنگ راهبردی امکان آسیب شناسی روابط، تدوین راهبرد و تنظیم سیاست همسایگی را در سیاست خارجی به منظور تأمین منافع ملی فراهم می کند.