آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

در دوره نخست وزیری محمد مصدق، استقلال طلبی، آزادی خواهی، تحمل مخالفان و رواداری به گفتمان حاکم تبدیل گردید. به این ترتیب، فضای سیاسی ایران متکثرتر، قدرت شاه محدودتر، احزاب متنوع تر، اقتدار قانونی بیشتر شد و از طرف دیگر تحمل و مدارا با مخالفان بیشتر شد. با این نوع نگاه در این نوشته منطق اصلی بحث، چگونه «استیفای حقوق ملت ایران» در سال های جنبش نفت، مفهومی برابر با «ملی کردن» می باشد. چرا که با عنایت به متن تاریخی سال های ملی شدن صنعت نفت، تحلیل گفتمان کمک می کند تا فهمی واقع بینانه از عملکرد منطق ملّیون ایرانی در برابر منطق انتقال گرانه دشمنان آن ها داشت. علل و عوامل بنیادین مطرح شده در این نوشتار نشان می دهد که ملّیون ایرانی راهبردهای عمیق و قابل پیش بینی در قبال ایالات متحده و به ویژه انگلستان نداشتند. با بر ملاشدن این ضعف ها و علل و عوامل بنیادین، ملّیون فاقد ابتکار عمل های واقع بینانه بودند، ابتکار عمل های واقع بینانه ای که می توانست ابهام گفتمانی را وارد دوره ای جدید نماید. دوره جدید می توانست به گونه ای مطرح شود که بنیاد جنبش ملی شدن صنعت نفت به قوت خود باقی بماند و دشمنان ایران را دچار انفعال گرداند. این مهم انجام نشد و اندک اندک شکست گریبان جنبش ملی را گرفت.

An analysis of Dr. Mossadegh's self-centered reasons for the failure of the national movement and the oil industry

During the presidency of Mohammad Mossadegh, independence, libertarianism, tolerance of the opposition and tolerance towards them became the ruling discourse and part of the authoritarian discourse of the court was challenged. In this way, the political atmosphere in Iran became more pluralistic, the power of the Shah more limited, more diverse parties, legal and popular authority, and the most tolerance with the opposition took place. This article tries to open a new angle along with the previous views based on discourse analysis. The main rationale of this discussion is the importance of how the "realization of the rights of the Iranian people" in the years of the oil movement found a concept equal to "nationalization." Considering the historical context of the years of nationalization of the oil industry, discourse analysis helps to have a realistic understanding of the function of the logic of the Iranian millionaires against the costly transmission logic of their enemies. The root causes and factors discussed in this paper show that millions of Iranians did not have deep and predictable strategies for the United States, especially the United Kingdom. By exposing these weaknesses and the underlying causes and factors, millions lacked realistic action initiatives, realistic initiatives that could bring discourse ambiguity into a new era. The new era could be presented in such a way that the foundation of the movement for the nationalization of the oil industry would remain strong and the enemies of Iran would be inactive.

تبلیغات