علی احترامی

علی احترامی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مطالعه جامعه شناختی تاثیر رسانه بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قوم گرایی سیاسی رسانه ماهواره شبکه های اجتماعی مجازی قوم تالش گیلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
تحولات رسانه ها و گسترشرسانه های اجتماعی منجر به شکست انحصار دولت ها در این عرصه شده است. رسانه ها در کنار ارتقا سطح آگاهی های عمومی، کمک به درک مناسبات اجتماعی و آشکار کردن تبعیض های موجود، باعث افزایش سطح انتظارات شده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر رسانه اعم از رسانه های سنتی و نوین بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری افراد بالای 15 سال تالش های ساکن استان گیلان هستند. حجم نمونه 430 نفر است که با فرمول کوکران تعیین شده است. ابزار گردآوری داده پرسشنامه و روایی ابزار تحقیق با روش اعتبار صوری و تحلیل عامل تاییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید شده است. یافته های پژوهش نشان داد که کانال های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی مجازی تاثیر مثبت بر قوم گرایی سیاسی دارد؛ ولی بین قوم گرایی سیاسی با رسانه های داخلی، مذهب، تحصیلات، سن و جنسیت رابطه معنادار وجود ندارد. قوم گرایی سیاسی تحت تاثیر کانال های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی در بین قوم تالش در حال افزایش است. برخلاف گذشته که رسانه های داخلی قوم گرایی سیاسی را تعدیل می کرد، بی توجهی از بازنمایی مناسب قوم تالش باعث شده است که این رسانه تاثیری بر تالش ها نداشته و حتی تفاوت مذهبی نیز نتوانسته است تغییری در این متغیر ایجاد کند.
۳.

بررسی تأثیر احساس محرومیت نسبی بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران قوم تالش احساس محرومیت نسبی قوم گرایی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۲۷۵
موضوع این پژوهش، سنجش میزان قوم گرایی سیاسی قوم تالش و هدف آن، تبیین رابطه ی متغیر احساس محرومیت نسبی با قوم گرایی سیاسی این قوم است. قوم گرایی سیاسی یکی از گونه های قوم گرایی است که بر اساس آن، یک قوم علاوه بر تلاش برای حفظ تمایزات خود با اقوام دیگر، خواهان مشارکت در قدرت سیاسی بر اساس مؤلفه های قومی است. چارچوب نظری این مقاله نظریه ی رابرت گر است که احساس محرومیت نسبی را علت خشونت سیاسی می داند. در این مقاله، خشونت قومی و به طور خاص قوم گرایی سیاسی به عنوان یکی از مظاهر و مصادیق خشونت سیاسی در نظر گرفته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش،  پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه است. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه افراد 15 سال و بالاتر در شهرستان های تالش نشین گیلان هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 480 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. اعتبار ابزار پژوهش با استفاده از روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. نتایج تحقیق، در بخش توصیفی نشان می دهد که پاسخ گویان پژوهش از قوم گرایی سیاسی در سطح بالا و از احساس محرومیت نسبی در همه ی ابعاد در حد متوسط برخوردارند. بررسی آزمون فرضیه ها نیز نشان می دهد که هر سه متغیر احساس محرومیت نسبی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی-اجتماعی با قوم گرایی سیاسی رابطه دارد، هرچند احساس محرومیت نسبی فرهنگی بیشترین تأثیر را بر قوم گرایی سیاسی دارد. در پایان راهکارهایی برای کاهش قوم گرایی سیاسی و تقویت همبستگی ملی در میان قوم تالش ارائه گردیده است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان