مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
ایران
حوزههای تخصصی:
در پهنه مناطق خشک ایران، تودههای بزرگی از ماسههای بادی در نقاط مختلفی متراکم شدهاند. این تودههای ماسهای در اصطلاح محلی «ریگ» نامیده میشوند. مطالعاتی که توسط محققین تاکنون انجام شده است، دو عامل اصلی، شامل جهت وزش باد غالب و نیز عامل توپوگرافی و بادپناهی ناهمواریها را علل اصلی استقرار این تودههای ماسهای میدانند؛ اما با استناد به فرضیه تحقیق، سلولهای کم فشار محلی در طول دوره گرم سال، عامل اصلی یا مهمترین عامل تمرکز و استقرار این تودههای ماسهای میباشند. محدوده مورد مطالعه، مجموعه ماسهای بندریگ کاشان، واقع در چاله مسیله و در جنوب دریاچه نمک میباشد. متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق، شامل ویژگیهای باد منطقه، قطر ذرات رسوب و مورفولوژی تپههای ماسهای میباشد. روش تحقیق، مبتنی بر یک روش تحلیلی است. در این روش، بین متغیرهای سهگانه، از طریق روش حضور و اختلاف، همزمان ارتباط برقرار گردیده است. ابزار تحقیق، نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی بوده و تکنیک کار، مقایسه دادههای میدانی، آمار روزانه باد و دانه سنجی ذرات ماسه بوده است. نتایج نشان میدهد که یک سلول کم فشار محلی، درست در جنوب دریاچه مسیله در طول دوره گرم سال حاکمیت پیدا میکند. به همین سبب، راستای وزش بادها در تمامی چاله مسیله نسبت به این نقطه حالت همگرا دارد و بالتبع حرکت همگرای ماسههای روان موجب استقرار مجموعه ماسهای بندریگ در موقعیت کنونی شده است. بهترین شاهد این مسأله، انطباق مورفولوژی تپههای ماسهای در راستای خطوط گرادیان فشار نسبت به نقطه مرکزی میباشد.
تبیین نابرابری در توسعه صنعت گردشگری با نگاهی به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نگاهی فلسفی بر مطالعه نابرابری در سطح عاملیت و ساختار در توسعه صنعت گردشگری و کاستی های دانش گردشگری دارد. در این راستا، به بررسی دیدگاه ها و الگو های اساسی دانش گردشگری می پردازد و ضرورت تغییر روش شناختی در این زمینه را مطرح می کند. هدف این مقاله، مبنی بر مطالعه نابرابری ها در توسعه صنعت گردشگری در ایران در دو دوره کلی قبل و بعد از انقلاب اسلامی، رئالیسم انتقادی، رویکردی متمایز در مطالعه نابرابری در توسعه صنعت گردشگری ارائه می کند. در این مطالعه، روابط بین عاملان که تولیدکننده نابرابری در توسعه هستند در سه سطح طبقه بندی شده است: سازوکار یا سیاست های گردشگری (سطح واقعی) که دستورالعمل هایی را ارائه می کند و عاملان و ذینفعان(سطح بالفعل) که دستورالعمل ها را به روش های مختلف برای تولید نتایج مختلف بیان می کند و درحال حاضر، در فضا (سطح تجربی) تجربه شده، تفسیر می کنند. این پژوهش نشان داد که رویکردهای پوزیتیویسم در مطالعه نابرابری گردشگری در ایران مشارکت گروه های ذینفع را در سیاست شهری درنظر نمی گیرد و به نیروهای اجتماعی-فضایی گسترده که فراتر از سطح محلی عمل می کنند، توجهی نشان نمی دهد. همچنین نشان داد که فرصت برابر برآمده از سیاست های توسعه گردشگری، پتانسیل مورد نیاز برای ترویج توسعه پایدار گردشگری را دارد. برنامه ریزی توریسم منطقه ای با درنظرگرفتن نواحی، ذینفعان و کنشگران درگیر برای تعادل بخشی، همگرایی سرزمینی و کاستن از نابرابری اقتصادی و اجتماعی-فضایی، امری ضروری است.
تحلیل سری های زمانی بارش های فصلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت منابع آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو، مطالعة بارش، به منزلة مهم ترین منبع تأمین آب، در مقیاس زمانی و مکانی بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش در پی تحلیل، ارزیابی، و شناسایی رفتار بارش فصلی است. بدین منظور، داده های بارش 67 ایستگاه سینوپتیک کشور با دوره آماری سی ساله (1985 2014) استخراج شد. سری های زمانی بارش بررسی شد و بهترین مدل بر اساس ملاک اطلاع آکائیک به سری داده های هر ایستگاه برازش داده شد. صحت و کفایت مدل های برازش شده به کمک نمودار مانده های استانداردشده، نمودار تابع خودهمبستگی مانده های مدل، و آزمون لیونگ- باکس ارزیابی شد. مرتبه های اتورگرسیو، میانگین متحرک، و مرتبه های تفاضلی فصلی و بین فصلی حاصل از مدل های برازش شده برای بررسی وابستگی بارش های فصلی و بین فصلی و تحلیل روند سری های زمانی بارش فصلی بررسی شد. نتایج نشان داد برای همة ایستگاه های مورد مطالعه (جز بوشهر، شهرکرد، بیرجند، امیدیه آغاجاری، و رشت) مدل ساریما کفایت مناسبی دارد. نتایج به دست آمده از بررسی مرتبه های فصلی نیز نشان داد که به جز ایستگاه های کاشان، آبعلی، دوشان تپه، سمنان، و شاهرود در بقیة ایستگاه ها بارش ها از الگوهای فصلی تبعیت می کنند. همچنین، در بیشتر ایستگاه های مورد مطالعه (93%) روند کاهشی یا افزایشی معناداری در سری زمانی بارش فصلی مشاهده نشده است.
بررسی نقش باد 120 روزه سیستان در وزش دمایی شرق و جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی اثرهای دمایی باد 120 روزة سیستان طی دورة 1993 2012 با استفاده از آزمون تحلیل عاملی و خوشه بندی دو الگوی اصلی وزش باد شمالی (باد 120 روزة سیستان) و باد شرقی شناسایی شد و مشخص گردید که در الگوهایی با وزش باد شرقی هسته ای از وزش دمایی منفی در شرق ایران و مرکزی از وزش دمایی مثبت در مناطق مرکزی تر فلات ایران شکل می گیرد. این وزش منفی جنوب شرق ایران را دربر نمی گیرد که سبب افزایش دمای منطقه می شود. در الگوهایی با وزش باد شمالی هسته ای از وزش دمایی منفی در شرق و جنوب شرق ایران شکل می گیرد و حرارت را از این مناطق به دریای عمان و بخش شرقی دریای عرب انتقال می دهند. این هستة وزش دمایی منفی شکل گرفته 4 6 درجه نسبت به الگوهای باد شرقی در مناطق جنوبی تر قرار می گیرد و باعث کاهش دمای هوا در مناطق شرقی و جنوب شرقی ایران می شود و استوای حرارتی را در این منطقه از کرة زمین به عرض های جنوبی تر جابه جا می کند. در حالی که در الگوهایی با وزش باد شرقی استوای حرارتی در عرض های شمالی تر و بر روی جنوب شرق و حتی شرق مرکزی ایران مستقر می شود و سبب افزایش دمای این مناطق نسبت به غرب، جنوب غرب، و الگوهای وزشی باد شمالی می شود.
بایسته های همکاری مطلوب رسانه ای میان کشورهای فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
69 - 88
حوزههای تخصصی:
رسانه ها برای تقویت هویت فرهنگی مشترک و ایجاد همگرایی بین ملت ها، عنصر بسیار تأثیرگذاری در دیپلماسی فرهنگی بین کشورها هستند. هدف این مقاله شناخت و معرفی بایسته های همکاری مطلوب رسانه ای میان کشورهای فارسی زبان (ایران، افغانستان و تاجیکستان)، برای توسعه طرح های رسانه ای در قالب تولید و توزیع محصولات رسانه ای با تأکید بر راه اندازی تلویزیون مشترک است. در این مقاله، پس از مصاحبه با کارشناسان و فعالان رسانه ای در زمینه کشورهای فارسی زبان، اطلاعات و داده های جمع آوری شده از طریق روش تحلیل مضمون، سامان بخشی و صورت بندی شده اند. در این خصوص با استفاده از نرم افزار ویژه کدگذاری تحقیقات کیفی (MAX QDA) داده ها و کدها ذیل مقوله ها و زیر مقوله ها طبقه بندی شده و در قالب جداول ارائه شده است. مضامین به دست آمده، ذیل سه مقوله اصلی تبیین شده اند: «نقاط قوت موجود در عملکرد و ساختار رسانه ای سه کشور، نقاط ضعف موجود در عملکرد و ساختار رسانه ای سه کشور، الزامات همکاری رسانه ای میان سه کشور». براساس یافته ها، می توان با تأکید بر موضوعات فرهنگی و هویّتیِ کشورهای فارسی زبان، به تولید و پخش محصولات رسانه ای، در رسانه های داخلی این کشورها مبادرت کرد. فرایند همکاری رسانه ای میان کشورهای فارسی زبان، باید بر اساس ایجاد واحد پشتیبانی و سازوکار تبادل برنامه های رادیویی و تلویزیونی به عنوان یک بانک اطلاعات متنوع و کاربردی در تولید و پخش برنامه ها برای مخاطبان این کشورها باشد.
مناسبات جمهوری اسلامی ایران و امارات: همکاری اقتصادی و واگرایی سیاسی (1990-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
37 - 65
حوزههای تخصصی:
با توجه به حجم روابط تجاری جمهوری اسلامی ایران و امارات متحده عربی، دو کشور در بُعد اقتصادی همکاری مطلوب و نزدیکی داشته اند، اما در بُعد سیاسی دارای تنش هایی هستند. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «علل استمرار همکاری های اقتصادی ایران و امارات به رغم مؤلفه های واگرایی سیاسی چه بوده است؟» فرضیه پژوهش این است که علل استمرار همکاری های اقتصادی، بین دو کشور با وجود تنش های سیاسی را می توان در وابستگی متقابل دو کشور در خلیج فارس در حوزه اقتصادی برشمرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که علل استمرار همکاری دو کشور در حوزه اقتصادی، کنفدرالی بودن امارات و رقابت دبی و ابوظبی ، امارات به عنوان گلوگاه اقتصادی و ایستگاه صادرات مجدد ایران، حضور تجار ایرانی و ثبت شرکت های اقتصادی در آن کشور، سرمایه گذاری ایران در امارات، نیاز اقتصادی ایران به امارات و بالعکس، سود امارات از دور زدن تحریم های ایران و... است که توانسته پاسخ مناسبی را به پرسش پژوهش ارائه دهد و فرضیه آن را تأیید کند. روش این مقاله تبیینی از نوع مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. هدف تأکید بر اهمیت وابستگی متقابل اقتصادی بین کشورها در کاهش تنش های سیاسی و استمرار همکاری های سیاسی و تأکید بر جایگاه دُبی در راهبرد اقتصاد سیاسی ایران است.
نگاهی به تاریخچه سیاسی جدایی بحرین از ایران
تا 45 سال پیش مجمع ا لجزایر بحرین در خلیج فارس به ایران تعلق داشت. این مجمع الجزایر نه با توسل به شورش و اعتصاب، جنگ، قرارداد و معاهده بلکه با توطئه و دسیسه انگلستان و چراغ سبز دولت وقت ایران مبنی بر انجام همه پرسی در بحرین در سال 1349 از پیکره ایران جدا شد. این مقاله بر آن است تا با بیان حقوق چندین هزارساله ایران بر بحرین، چگونگی حضور و دخالت انگلستان در بحرین و به تبع آن ادعاهای ارضی این دولت مبنی بر تحت الحمایه بودن بحرین، دعاوی دولت ایران برای عدم پذیرش این ادعاها و سیر حوادثی که در دوران حکومت پهلوی منجر به جدایی بحرین از ایران شد، به بررسی این واقعه تاریخی بپردازد.
تحلیل سیاست خارجی امارات متحده در قبال ایران در چارچوب نظری حصار استراتژیک
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
150-176
حوزههای تخصصی:
امارات متحده عربی از زمان تأسیس در 1971 ، همواره سیاست حفاظ استراتژیک و گسترش تجارت و دیپلماسی گسترده، در کنار حفظ روابط با ایران و اتحاد با عربستان سعودی و آمریکا، همراه با توسعه توانایی های نظامی و امنیتی خود را در دستور کار قرار داده است.اما پس از وقایع 2011 در خاورمیانه این کشور نوعی استراتژی توازن را در روابط خود با ایران در پیش گرفت. سؤال اصلی این است که سیاست خارجی امارات متحده در قبال ایران چیست؟ پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی از منابع کتابخانه ای گردآوری شده و مطالعه بر اساس چارچوب نظری حصار استراتژیک است. یافته مطالعه این است که حصار استراتژیک امارات متحده عربی در قبال ایران نیازمند به حداکثر رساندن بازده سیاسی و اقتصادی از همکاری با ایران و کاهش دامنه خطرات امنیت ملی بدون قطع روابط پیگیر و سودمند با سایر قدرت های منطقه ای و جهانی است. از همین رو، سیاست خارجی امارات متحده عربی در قبال ایران شامل موازنه نرم و سخت بوده است.
رویکرد تطبیقی سیاست خارجی ایران و عربستان به تحولات خاورمیانه با نگاهی به جریانات تکفیری
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
27-51
حوزههای تخصصی:
ظهور و تقویت گروه های تروریستی تکفیری از خلال دو اتفاق مهم منطقه غرب آسیا یعنی بحران سوریه و تحولات عراق بوده است که تحت تاثیر رقابت میان بازیگران فرامنطقه ای و منطقه ای نیز منجر به حمایت یا مقابله از این گروه ها گردید. از جمله رقابت های منطقه ای میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است که واکنش های متقاوت دو کشور در قبال این گروه ها را رقم زد. مقاله پیش رو به روش توصیفی و تحلیلی بدنبال این پرسش است که راهبردها و اهداف سیاست خارجی ایران و عربستان به تحولات خاورمیانه با نگاهی به جریانات تکفیری چیست؟ یافته ها نشان میدهد که استفاده از گروه های تکفیری در جهت مقابله با نفوذ منطقه ای ایران یک راهبرد در سیاست خارجی عربستان بوده است و در مقابل ایران به لحاظ ملاحظات امنیت منطقه ای و محور مقاومت به مقابله با این گروه ها پرداخته است.
مطالعه ی تطبیقی سیاست خارجی عربستان و ایران در بحران سوریه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
108-134
حوزههای تخصصی:
چگونگی رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه وبررسی تاثیری که این بحران می تواند نصیب این دو کشور کند بااین فرضیه قابل طرح است که جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجی خود را در راستای حمایت از حکومت بشاراسد تعریف کرده، در حالی که اقدامات عربستان در پی حمایت از مخالفان جهت فروپاشی نظام بشاراسد می باشد. بر همین اساس بقای بشاراسد بعنوان هم پیمان استراتژیک جمهوری اسلامی ایران یکی از اهداف مهم ایران در سطح منطقه می باشد. یافته-های تحقیق نشان می دهد که عربستان و ایران دو بازیگر منطقه ای تاثیرگذار می باشند که سیاست خارجی خود را یکی در حمایت از مخالفان اسد و دیگری در حمایت از نظام اسد طرح نموده اند. در این بازی تا آنجا با هم مقابله می کنند که عربستان منافع آینده خود در سطح خاورمیانه را در نبود بشاراسد به دور از هژمونی ایران می بیند و برای تحقق اهداف خود گزینه مناسب حکومت جایگزین برای بشار اسد را عنوان می کند ،در مقابل تهران با حمایت از بشاراسد عربستان را در این بازی شکست خورده میخواند.
بررسی نقش دفاعی ایران در مقابله با گروه تروریستی داعش در عراق
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
87-108
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری گروه داعش در سال 2014 در عراق و اقدامات تروریستی آن منافع ملی و امنیت ایران در محیط امنیتی غرب آسیا تحت تاثیر قرار گرفت چراکه نه تنها این گروه حوزه عملیات خود را بین الملل تعریف کرده بود بلکه با پیشروی به سمت مرزهای ایران موجب گسترش ناامنی نیز می شد. ایدئولوژی داعش در کنار حمایتی که از سوی غرب و متحدان منطقه ای آن میشد خطری برای محور مقاومت به شمارمی رفت بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که راهبرد جمهوری اسلامی ایران در قبال گروه تروریستی داعش در منطقه غرب آسیا چگونه بوده است؟ برای بررسی این سوال در چارچوب رئالیسم تدافعی با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور و قدرت گرفتن گروه تروریستی داعش در همسایگی ایران نه تنها بیم تجزیه عراق را به همراه دارد بلکه توانایی نظامی و تلاش برای نفوذ به داخل ایران از تهدیدات امنیتی به شمار می رود از همین رو استراتژی وحدت ملی و حفظ تمامیت ارضی عراق و مبارزه با داعش مدنظر ایران بوده است.
بررسی دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران (با تاکید بر تقویت تولید داخلی)
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
109-129
حوزههای تخصصی:
اقتصاد ایران متکی بر درآمدهای نفت بوده است اما برای شکوفایی اقتصادی و کاهش وابستگی به نفت تلاش دولت، مجلس، قوه قضاییه و شرکت های دانش بنیان و... در راستای تقویت تولید داخلی بوده است. در این پژوهش که از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش، تحلیلی-توصیفی و داده های لازم با روش کتابخانه ای گردآوری شده است به دنبال پاسخ به این پرسش است که نقش سیاست های اقتصادی بین المللی در نیل به تقویت تولید داخلی چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که دشمنان انقلاب اسلامی ایران از سال 1357 با انواع تحریم های اقتصادی، تلاش داشته اند تا به کشور آسیب برسانند و بنابراین سیاست گذاران کشور وظایف سنگینی بر دوش داشته که با تعامل سازنده و راهگشا تااندازه ای ترفندهای دشمن را خنثی کرده و به جایگاه پیش بینی شده در سند چشم انداز 20 برسند. در این استا تقویت اقتصاد داخلی می تواند نیاز داخل را تامین کند اما توجه به تعامل و همکاری های بین المللی نقش مهمی را جهت تقویت تولید به لحاظ تقویت صادرات، کاهش هزینه تولید و سرمایه گذاری ایفا میکند
تأثیر فرهنگ استراتژیک بر غیر تسلیحاتی ماندن برنامه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 36
حوزههای تخصصی:
با گذشت دو دهه از مناقشه درباره برنامه هستهای ایران و به رغم توسعه تمام عیار آن، این برنامه همچنان غیرتسلیحاتی است. آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها اعلام کرده که ایران دارای مواد و ظرفیت کافی ساخت سلاح هسته ای است ولی اطلاعاتی وجود ندارد که نشان دهد ایران برنامه ای برای ساخت چنین تسلیحاتی دارد. نهادهای اطلاعاتی غربی، از جمله آمریکا هم ارزیابی مشابهی دارند. انگیزه برنامه ایران از منظر رئالیستی امنیتی است، با این حال پرسش پراهمیت این است که چرا تاکنون برنامه هسته ای ایران غیرتسلیحاتی مانده به ویژه با توجه به اینکه جهان، دولت هایی را تجربه کرده که بعد از دستیابی به ظرفیت لازم، سلاح هسته ای ساخته اند. فرضیه مقاله این است که فرهنگ استراتژیک در ایران، دو عنصر مهم دارد که غیرتسلیحاتیماندن برنامه هسته ای را توضیح میدهد؛ عنصر اول، توسعهنیافته و بسیط ماندن مفهوم قدرت است که منجر به توسعه مفاهیم پایهای رئالیسم مانند بازدارندگی هستهای و موازنه قوا بهمعنایی نشده که قدرتهایجهانی آنها را فهم و تجربه کردهاند. از دیگرسو، تجربه ایران از تهدید و بقا، همچنان در سطح سنتی است، یعنی ایران هیچگاه مانند امریکا، شوروی، چین یا حتی پاکستان، در معرض تهدید هستهای مستقیم یا فوری نبوده و درنتیجه بهرغم تولد و توسعه برنامه ایران مبتنی بر دغدغه های امنیتی، تصمیمسازان استراتژیک هیچگاه در معرض جبر تکمیل آن نبوده اند. بهعلاوه، سنتیماندن تجربه ایران از تهدید و بقا، نگاه تصمیمسازان و افکار عمومی به تسلیحات هستهای را تکچهره ای کرده، یعنی سلاح هستهای صرفاً وسیلهای برای کشتار جمعی تلقی میشود نه بازدارندگی. عنصر دوم، برجستگی بعد غیرمادی قدرت در اندیشه ایرانی است که
تغییرات زمانی مکانی تابش ورودی طول موج کوتاه خورشیدی و طول موج بلند خروجی زمین در گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
کوچکترین تغییر در مبادله ی انرژی سیستم کره ی زمین موازنه حیات را به هم می زند. به منظور آگاهی از بیلان تابش خورشیدی، شناخت میزان ترازمندی مؤلفه های ورودی و خروجی تابش لازم می باشد. به این منظور، از داده های تابش ورودی و خروجی سایت NCEP/NCAR با دقت 5/2*5/2 درجه شامل 46 سلول در محدوده ی کشور ایران، که شامل 14 بازه ی زمانی 5 ساله از سال 1951 تا 2016 بود، استفاده گردید. برای هر فصل، یک ماه نماینده در نظر گرفته شد و همبستگی و مقدار نوسان تابش ورودی و خروجی در مناطق مختلف ایران محاسبه شد. در نهایت برخی از محاسبات به صورت فضایی با روش IDW ارائه گردید. نتایج نشان داد که بیش ترین انرژی طول موج کوتاه ورودی به سطح زمین در ماه آگوست با مقدار 230 وات بر مترمربع و در ماه نوامبر کم ترین مقدار با 52 وات بر متر مربع بوده است. بیش ترین انرژی طول موج بلند خروجی در ماه آگوست با مقدار 65 وات بر متر مربع، و کم ترین مقدار مربوط به ماه ژانویه و نوامبر با 20 وات بر متر مربع بوده است. بالاترین افزایش خروجی در ماه آگوست در شرق استان خراسان جنوبی با همبستگی 0.59 در سال 2001 به مقدار 112 وات بر مترمربع رخ داده است. در تغییرات کاهش خروجی، بجز ماه می، در بقیه ماه ها کاهش مشاهده شد. بیش ترین کاهش خروجی طول موج بلند در مناطق شمال غرب و استان های اردبیل و گیلان بود. شماره ی مقاله: ۱
تحول در اولویت های راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: از راهبرد «نه شرقی، نه غربی» تا «نگاه به شرق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 135
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی درک تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایران از روابط بین الملل متحول شد و نفی سلطه بیگانگان به مؤلفه اصلی در تدوین سیاست خارجی تبدیل شد. نوع نگاه حکومت به نظام بین الملل در اصل محوریِ «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» تجلی یافت. پژوهش حاضر با بهره گیری از دیدگاه و چارچوب نظری نوواقع گرایان به دنبال یافتن پاسخ دو پرسش پژوهشی زیر است: 1. چه عواملی به دگرگونی نگرش جمهوری اسلامی از اصل «نه شرقی، نه غربی»، به راهبرد «نگاه به شرق» منجر شدند؟ 2. چگونه این عوامل بر دگرگونی راهبردی در سیاست خارجی ایران تأثیرگذار بودند؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که شرایط خودیاری نوینی که با دگرگونی ساختار نظام بین الملل پس از فروپاشی شوروی پدید آمد، سبب شد تا ایران در راهبرد سیاست خ ارج ی رفته رفته بازنگری کند، و به جای سیاست نفی رابطه با قدرت های جهانی مبتنی بر اصل «نه شرقی، نه غربی»، به راهبرد «ائتلاف یا اتحاد با شرق» روی آورد. با رویکردی کیفی و با استفاده از روش تحلیل رویدادها و شواهد تاریخی پساانقلاب که در آثار تحلیلگران مسائل سیاست خارجی ایران و نظریه پردازان روابط بین الملل تبیین شده اند، تأثیر تحولات ساختاری در نظام بین الملل بر میزان پایبندی ایران به اصل «نه شرقی، نه غربی» در سیاست خارجی در مقاطع تاریخی مختلف بررسی خواهند شد؛ به ویژه بر سه سیاست (انقلابی گری متعادل، امت گرایی حمایت از مسلمانان و جنبش های رهایی بخش، عمل گرایی و «نگاه به شرق» با پایان نظام جهانی دوقطبی) تأکید خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دیپلماسی و سیاست خارجی باید از مزایای نسبی تمام کشورها و قدرت های جهانی بهره برد، همچنان که در اقتصاد جهانی نیز بر این اصل تأکید می شود. بی شک هر تحولی در سیاست شرقی ایران مستلزم برقراری روابط متعادل با غرب است، وگرنه این تهدید امنیتی وجود دارد که ایجاد وابستگی یکسویه به شرکای شرقی به انتخاب های محدود در روابط خارجی ایران منتهی شود. ازاین رو ایران باید با همه دولت های شرقی و غربی بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک همکاری کند.
تحلیل «راهبردی - پیش تدبیرانه» سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«پیش تدبیری راهبردی» رویکردی است که از تجزیه و تحلیل های عینی و آینده محور استفاده می کند تا نخست تصویری کامل و روشن از آینده ی موضوع مورد پژوهش ترسیم نموده و در ادامه با بهره بردن از مدل ها و تکنیک های خاص، راهبرده را مشخص نموده وسناریوهای محتمل و مطلوب و نتایج آنها را پردازش می کند. ایران و ترکمنستان دو کشور با سابقه فرهنگی-تمدنی مشترک وهمسایه آبی-خاکی می باشند و در سه زمینه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو کشور دارای ظرفیت ها و فرصت های مناسبی جهت برقراری روابط دوجانبه ی راهبردی می باشند و این ظرفیت ها و فرصت ها اتفاقا در «هم تکمیلی» قابل توجهی نسبت به هم می باشند. پژوهش با اتخاذ روش تبیینی و «بینارشته ای» تلاش نمود که به تحلیل راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ترکمستان پرداخته و به این سوال پاسخ دهد که: راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در کشور ترکمنستان کدامند و اینکه این راهبردها موفق و پویا بوده اند یا منفعل و ناموفق؟ درپاسخ مساله پژوهش این فرضیه مطرح شد که راهبردهای سیاست خارجی ایران متاثر از ضعف های داخلی و چالش های محیطی، منفعل و ناموفق بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که شانس به وقوع پیوستن سناریوهای مطلوب سیاست خارجی ایران در ترکمنستان با توجه به چالش ها و ضعف های مختلف بسیار پایین می باشد. روش گردآوری اطلاعات پژوهش اسنادی-کتابخانه ای بوده است.
بررسی گفتمان قدرت در نگارش تاریخ هنر و معماری و شهرسازی ایران در عصر ساسانی و ورود اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۸۸-۳۶۹
حوزههای تخصصی:
ساسانیان خود را جانشینان برحق هخامنشیان می دانستند. فرهنگ و تمدن و هنر در این دوره از تاریخ ایران به اوج خود می رسد. تاریخ نگاران ایرانی و غیر ایرانی بر این باورند که با سرنگونی دولت ساسانی، ایران هرگز روی تمدن و پیشرفت به خود ندیده است. نظریه گفتمان قدرت و دانش میشل فوکو به تحلیل و واسازی این باورها می پردازد. تحلیل گفتمان اهداف پشت این باورها را نشان می دهد. از نظر فوکو قدرت گزینه هایی را به عنوان دانش انتخاب می کند. این دانش هم مولد و هم سرکوبگراست. شکلهایی از مبارزه با این قدرت- دانش وجود دارد. این پژوهش به کمک روش اسنادی و کتابخانه ای با تحلیل نظریه ی گفتمان قدرت- دانش میشل فوکو در عصر ساسانی می پردازد. هدف این پژوهش نشان دادن تفاوت دو دید گاه متفاوت مولد و مبارز برای تاریخنگاران ایرانی و غیر ایرانی است. بسیاری ازتاریخ نگاران ایرانی، اطلاعات خود را مدیون باستان شناسان و شرق شناسان غربی می دانند. از این رو این تاریخنگاران اغلب باستان گرا هستند. تحلیل گفتمان دانش و قدرت جایگاه متفاوت و متضاد این دو گروه را برما آشکار می سازد.
کاستی ها و انتظارات پژوهشی در علوم سیاسی ایران (بررسی کیفی و کمّی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی کاستی ها و انتظارات پژوهشی در علوم سیاسی ایران و ارائه پیشنهادها و راهکارهایی برای رفع کاستی ها انجام شده است. روش: این مطالعه به صورت تلفیقی با دو روش کیفی و کمّی(پیمایشی) انجام شده است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد(در مرحله پایان نامه) و دانشجویان دکترای علوم سیاسی دانشگاههای دولتی اند. یافته ها: کاستی های پژوهشی از نظر دانشجویان و انتظارات آنها در این حیطه از میانگین بالاتر است و پاسخگویان عمدتاً پژوهشهای این رشته را دارای کاستی هایی همچون کمتر کاربردی بودن، کم توجه به مسائل و چالشهای اساسی جامعه و سویه عمدتاً نظری و تاریخی ذکر کرده اند. بین متغیّرهای عضویت مدنی و میزان بحث در مورد مسائل سیاسی اجتماعی و متغیّرهای وابسته کاستی ها و انتظارات پژوهشی دانشجویان، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: در عصر کنونی، حیات بشری در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به طور فزاینده ای به دانش و پژوهشهای بنیادین و کاربردی وابسته شده است و این دو نقش مهمی در ارتقای اقتدار ملی کشورها دارند. طراحی و انجام پژوهشهای روشمند، بنیادین و کاربردی در توسعه کشورها، اهمیت شایان توجهی داشته اند. گرچه در سالهای اخیر، در پژوهشهای علوم سیاسی، پیشرفتهای خوبی حاصل شده، اما با وضع مطلوب، فاصله نسبتاً زیادی هست که بایستی کاستی ها رفع شوند.