مطالب مرتبط با کلیدواژه

ایل ممسنی


۱.

تبارشناسی و خاستگاه تاریخی-جغرافیایی اولادهای گَچگران ازایل مَمَسنی

کلیدواژه‌ها: تبارشناسی خاستگاه تاریخی و جغرافیایی ایل ممسنی اولادهای گچگران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۲
ورود ایل ممسنی به فضای جغرافیایی شولستان در  دوره صفویه، مرزبندی های اجتماعی و سیاسی طوایف در چارچوب قلمروهای جغرافیایی مجزا را به همراه داشت. آحاد انسانی ممسنی نیز متأثر از چنین مرزبندی هایی در قلمروهای مختلفی سکنی گزیدند. به نظر می رسد چنین آحاد انسانی در هر یک از این قلمروها از پیشینه تباری مختص به خود برخوردارند، به طوری که تبارشناسی و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی آنان در نحوه چیدمان ساختمان اجتماعی شان نقش آفرین است. از این حیث، سکونتگاه های انسانی شهرستان ممسنی مقر استقرار اولادهای متعددی به شمار می روند که در کنار یکدیگر بافت فرهنگی و اجتماعی آن را شکل داده اند. در این چهارچوب، سکونتگاه روستایی گچگران در بخش مرکزی شهرستان ممسنی و دهستان بکش یک از نیروی انسانی و جمعیتی قابل توجهی برخوردار است. بنیان پژوهش بر این سؤال استوار است که اولادهای گچگران از چه تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی در ایل ممسنی برخوردارند؟ روش پژوهش ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مربوط به 55 اولاد گچگرانی به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شدند. نتایج پژوهش نشان داد 55 اولاد مستقر در سکونتگاه گچگران از تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی متفاوتی (مبدأ فضایی مکانی گوناگون و تبار و هویتی متفاوت) برخوردارند. جهان بینی و نگرش اجتماعی-سیاسی این اولادها نیز دربرگیرنده وجوه تشابه کلی و تمایز جزئی است که بر کنش اجتماعی و سیاسی آن ها تأثیرگذار بوده است.
۲.

نقش کدخدا در تحولات اجتماعی سیاسی دوره مشروطه تا اصلاحات ارضی (مورد مطالعه: طایفه بَکِش از ایل مَمَسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلاحات ارضی ایران ایل ممسنی تحولات سیاسی اجتماعی تیره طایفه طائفه بَکِش کدخدا مشروطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۲۷۰
ورود ایل ممسنی به فضای جغرافیایی شولستان در اواخر دوره صفویه، مرزبندی های اجتماعی و سیاسی طوایف در چارچوب قلمروهای جغرافیایی مجزا را به همراه داشت. بر این اساس، طوایف چهارگانه ایل ممسنی و متعاقباً «تُرک تباران قشقایی ماهور میلاتی» مبتنی بر کارویژه های جغرافیای طبیعی و انسانی خود، به معادلات سیاسی فضا در روابط درون طایفه ای و برون طایفه ای شکل دادند. در این رهگذر، طوایف پنج گانه ممسنی در درون قلمرو خود، تیره های متعددی را خلق کردند. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش این است که کدخداهای قلمرو جغرافیایی طایفه بَکِش چه نقشی در تحولات اجتماعی و سیاسی ایل ممسنی طی دوره مشروطه تا اصلاحات ارضی داشته اند؟ پژوهش حاضر از نوع بنیادی و رویکرد محققان به روش توصیفی تحلیلی است. برآیند مطالعات صورت گرفته و نتایج پژوهش نشان داد، نقش کدخداهای قلمرو جغرافیایی طایفه بَکِش مبتنی بر بهره گیری از عناصر سه گانه «وراثت»، «مالکیت» و «قدرت» در راستای «مدیریت قلمرو»، «قلمروداری» و «قلمروگستری» در تحولات اجتماعی و سیاسی ایل ممسنی بوده است.
۳.

تبارشناسی و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی ایل مَمَسنی (با تکیه بر فرضیات جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبارشناسی خاستگاه تاریخی و جغرافیایی ایلخان شولستان ایل ممسنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
ایل ممسنی به عنوان یکی از ایلات لُرتبار واقع در شمال غربی استان فارس و دامنه های زاگرس، در تحولات اجتماعی و سیاسی نقش بسزایی داشته است. درباره مبدأ و منشأ این ایل دیدگاه ها و نظرات متفاوتی وجود دارد. بنیان پژوهش کنونی بر این پرسش استوار است که تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی ایل ممسنی چه بود و ساختار سیاسی این ایل و استقرار طوایف آن در قلمروهای مختلف چگونه شکل گرفت؟ پژوهش حاضر که با رویکردی توصیفی تحلیلی و از طریق گردآوری داده ها به روش اسنادی (منابع دست اول، تاریخ های محلی و متون تاریخی معتبر) و میدانی (مصاحبه و مشاهده) انجام شده است، نشان می دهد که ایل ممسنی ضمن برخورداری از تبار و خاستگاه تاریخی جغرافیایی دیرپا و کُهن، در اواخر دوره صفویه به سرزمین شولستان مهاجرت کرد. براساس فرضیات هشت گانه نویسندگان، طوایف ممسنی (بکش، جاوید، رستم و دشمن زیاری) به صورت تدریجی و مبتنی بر جهت جغرافیایی وارد سرزمین شولستان شدند و پس از همزیستی مسالمت آمیز اولیه در مجاورت شول ها، بر آنها چیرگی یافتند و قلمرو جغرافیایی مختص به خود را تحت حکمرانی خوانین مجزا برگزیدند. بنابراین، ساختار جدید ایل ممسنی به صورت چهار طایفه لرتبار ممسنی، یک طایفه لرتبار شول و سپس یک طایفه ترک تبار قشقایی شکل گرفت، ولی به دلیل نبود منصب ایلخانی واحد، رفته رفته تعارضات درون ایلی و برون ایلی (با دولت مرکزی و سایر ایلات) شدت یافت و ایل ممسنی از نظر اجتماعی سیاسی دچار ازهم گسیختگی شد.
۴.

بررسی دانش بومی بر پایداری زیست محیطی عشایر کوچ گر ایل ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش بومی عشایر مدیریت چرا پایداری کوچ نشینی ایل ممسنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۱
مقدمه: دانش، سنگ بنای توسعه است؛ دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قومی است که باورها، ارزش ها و آگاهی های محلی آنان را در بر می گیرد و حاصل قرن ها آزمون وخطا در محیط طبیعی و اجتماعی است که از نسلی به نسل دیگر به شکل موروثی منتقل شده است. ایجاد ظرفیت های بومی یک جنبه حیاتی برای توسعه پایدار است. در سال های اخیر استفاده از فناوری های پیشرفته، مشکلات زیست محیطی و بحران های اقتصادی در فرآیند تولید را سبب شده است؛ که در این رابطه شناخت دانش بومی و شیوه های سنتی تولید و آگاهی از دانش روز نقش کلیدی در دستیابی به شاخص های توسعه پایدار را خواهد داشت. هدف پژوهش: هدف کلی از این پژوهش، معرفی دانش بومی عشایر کوچ رو ایل ممسنی در فعالیت هایی چون مدیریت مرتع و چگونگی بهره برداری عشایر از «زیست محیطی»، از منظر؛ مسکن و سکونتگاه های عشایری، فرآوری محصولات غیر لبنی، دامپزشکی سنتی و روش های مبارزه با آفات و امراض دامی می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش پیمایشی حاضر، حاصل مطالعه گسترده ای است که با رویکرد کیفی به اجرا درآمده است و با بهره گیری از فنون متعددی از جمله مشاهده مستقیم، مصاحبه های عمیق و مشاهده ی مشارکی بخش کوچکی از سامانه های پیچیده ی دانش بومی عشایر کو چ گر ایل ممسنی (مسکن عشایری، محصولات غیر لبنی و دامپزشکی بومی) را به تصویر بکشد. قلمروجغرافیایی پژوهش: عشایر کوچنده استان فارس در قالب گروه های متشکل از سه ایل بزرگ قشقایی، خمسه، ممسنی و هشت طایفه مستقل می باشد که قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر، عشایر ممسنی می باشد. در حال حاضر ایل لر ممسنی شامل 4 طایفه جاوید(جاوی)، رستم، بَکِش و دشمن زیاری می باشد که طوایف بَکِش و دشمن زیاری یکجانشین شده اند و دارای زندگی کوچندگی نمی باشند. یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد دانش بومی عشایر با اعمال مدیریت چرا منجر به پایداری گیاهان مرتعی شده که این امر حفظ محیط زیست را به دنبال داشته و در نهایت توسعه ی پایدار را سبب خواهد شد. یکی از فن های آن ها برای احیای مراتع این است که ابتدا مراتع پایین دست که کیفیت چندانی ندارند را مورد استفاده دام قرار داده سپس اجازه مصرف مراتع بالادستی را به آن ها می دهند. همچنین، مسکن عشایر موسوم به سیاه چادر)بهون (که تمام قطعات و اجزای تشکیل دهنده خود را از طبیعت به وام برده و شکل و ساختار آن با طبیعت سازگار است به دلیل رعایت فاکتورهای بومی در توسعه ی پایدار نقش مهمی ایفا می کند. نتایج: در نهایت بسیاری از شیوه های دامپزشکی بومی را می توان در زمره ی فناوری های زیستی قرار داد که در مقایسه با داروهای مصنوعی-تجاری کم خطرترند. که شامل شیوه های « برون تنی » و شیوه های«درون تنی» می شود.