مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
طایفه
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تغییر نظام ارزشی طایفه دهدار در فارس بوده است. ابتدا به بررسی مبانی نظری پرداخته ایم و در این زمینه مسئله اشاعه و رابطبین سنت و مدرنیته از دیدگاه هایی همچون مدرنیته پیوندی و بازاندیشانه و جهان-محلی شدن مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق میدانی استفاده شده است. افراد مورد مصاحبه عمیق قرار گرفته اند. این مصاحبه ها مبنای اصلی داده ها بوده است. تحلیل داده ها نیز از طریق یکی از شیوه های تحقیق کیفی، یعنی تحلیل چارچوب، صورت گرفته است. یافته ها حاکی از این است که ارزش های متعلق به فرهنگ بومی نه تنها از میان نرفته اند بلکه همچنان به حیات خود ادامه داده و با ارزش های مدرن درآمیخته و ترکیبی جدید پدید آورده اند که برخی آن را فرافرهنگ نامیده اند.
روند قدرت گیری ترکان در تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاستگاه ترکان صحراهای جنوب سیبری بوده است. شمار زیادی از ترکان در قرون اولیه اسلامی به تدریج به منطقه ماورا النهر و خراسان راه یافتند. حضو ترکان شرایط سیاسی و اجتماعی منطقه را به گونه ای متحول ساخت که، از نیمه دوم قرن چهارم هجری، حاکمیت این منطقه در دست عناصر ترک نژاد غزنویان و قراختائیان قرار گرفت. این تحقیق بر آن است که به سوالات تاریخی ذیل پاسخ دهد: به چه علت- و یا عللی – منطقه ماورا النهر و خراسان در دوره زمانی مورد نظر شاهد حضور روزافزون ترکان گردید؟ آیا حکومت های وقت خراسان و ماورا النهر مواضع راهبردی یکسان و واحدی در برابر ورود ترکان داشتند و یا این که هر کدام از این حکومت ها موضع راهبردی متفاوتی اتخاذ کرده بودند؟ آیا حضور ترکان در این منطقه در نقاط دیگر جهان اسلام نیز تاثیر گذاشت؟ و سرانجام اینکه چگونه ترکان توانستند در ایران حکومت را به دست گیرند؟سرزمین اولیه ترکان منطقه زیست- محیطی صعب و دشواری را بر آن ها تحمیل می کرد. ترکان، به علت تنگی معیشت و اوضاع اجتماعی توام با کشمکش و نداشتن امنیت اجتماعی، متوجه سرزمین های آباد و متمدن ایران گردیدند، ولی از آن جهت که، پس از حکومت ساسانیان در قرون اولیه اسلامی، حکومت واحد و یکسانی در مناطق شمال شرقی ایران وجود نداشت، در هر دوره تاریخی، متناسب با راهبردی که حکومت های وقت در برابر ترکان اتخاذ می کردند، آن ها نیز برای راه یافتن به ایران متمدن، تدابیر جدیدی می اندیشیدند. تا اینکه سرانجام، بر اثر تغییر بافت اجتماعی منطقه شمال شرق ایران به نفع حضور ترکان و همچنین تضعیف حکومت هایی چون سامانیان و آل بویه، ترکان توانستند، نخست در شمال شرق ایران و سپس در تمام فلات ایران، حکومت را به دست گیرند.
درآمدی بر شناخت ویژگی های جمعیت و جوامع عشایری ایران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا عوامل اقلیمی، اقتصادی و سیاسی ـ اجتماعی موثر در پیدایش، تکوین و تداوم زندگی عشایری و کوچنشینی در ایران و اطلس قلمرو زیست و پراکندگی جغرافیایی جامعه عشایری که تقریبا شامل 60 درصد از فضای جغرافیایی کشور میشود، بررسی شده و در ادامه، سیر روند تغییر و تحول در جمعیت آنان قبل از 1300 ه . ش. تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه برخی شاخصهای مربوط به توسعه انسانی در مناطق عشایری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برخی از این شاخصها عبارتند از: آموزش و سوادآموزی، کوچ و تغییرات آن، اقتصاد و نظام بهرهبرداری در عشایر، صنایع دستی، استعدادها و قابلیتها، چالشها و محدودیتها و چشمانداز آینده جامعه عشایری.
روند تحول در جایگاه کلانتر در جامعه بختیاری، از آغاز دوره زندیه تا پایان سلطنت پهلوی و نقش آنها در حل مسایل اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مناصب سیاسی اداری در نظام خان سالاری جامعه بختیاری، مقام و منصب کلانتری بوده است. کلانتران پس از خان ها دومین مقام ایلی و عشایری بختیاری محسوب می شدند و در سلسله مراتب اداری سیاسی جامعه بختیاری، پس از ایلخانی و ایل بیگی در مرتبه سوم قرار داشته اند. کلانتران از سوی خوانین برگزیده و منصوب می گردیدند و در مقابل آنها مسئولیت داشته و پاسخگو بودند. آنان از طریق پیوندهای ازدواج با خوانین، رشته روابط خود را با آنها تحکیم می بخشیدند. تاریخ انتصاب اولین کلانتر در ایل بختیاری بطور قطعی روشن نیست، اما بدون شک از زمان کریم خان زند به بعد، مقام و عنوان کلانتری در بختیاری وجود داشته است. در طی اواخر قاجار و در دوره پهلوی مقام و جایگاه کلانتری و وظایف او دچار تغییر و تحول اساسی گردید. پس از فتح تهران توسط بختیاری ها و عزیمت و اقامت خوانین بزرگ بختیاری در تهران و شهرهای بزرگ، کلانتران در ایل اعتبار بیشتری کسب کردند. پس از تضعیف اقتدار خوانین توسط رضاشاه، از قدرت آنها کاسته نشد، بلکه قدرت آنان افزایش نیز یافت. اما به لحاظ رسمی و به مرور زمان قدرت آنها نیز دستخوش تغییر گردید.
ارزیابی نقش طایفه گرایی در احساس امنیت اجتماعی(مطالعه موردی: شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های نظام ایلی و اجتماعات با ساختار طایفه ای و عشیره ای معمولاً خویشاوند گرایی است. معمولاً ناهمگنی د ر طایفه گرایی و تنوعات جغرافیایی از انسجام ملی د ولت می کاهد . به همین د لیل پژوهش حاضر با هد ف ارزیابی نقش طایفه گرایی د ر احساس امنیت اجتماعی شهروند ان شهر ایذه انجام شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع کاربرد ی-نظری می باشد . اطلاعات لازم به صورت کتابخانه ای و مید انی(پرسشنامه و مصاحبه) جمع آوری شد ه و جامعه آماری شهر ایذه می باشد که با استفاد ه از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 348 نفر به د ست آمد ه است. د ر مرحله ی بعد ی، اطلاعات جمع آوری شد ه، از طریق نرم افزار spss با آزمون های پیرسون و اسپیرمن تجزیه و تحلیل گردیده و نتایج به صورت جد اول ارائه شد ه است. برای ویرایش نقشه ها از نرم افزارGIS کمک گرفته شد ه است.
نتایج این پژوهش نشان می د هد از بین پاسخ گویان،6/52 د رصد خانم ها و 1/45 د رصد آقایان بوده اند، 5/36 د رصد پاسخگویان، مجرد و 9/50 د رصد متأهل بود ه اند . 2/55 د رصد محیط طایفه ای شهرو43 د رصد د رگیری های طایفه ای را باعث احساس ناامنی خود می د انستند . 5/21 د رصد به علت د رگیری های طایفه ای محل سکونت خود را ترک کرد ه اند . 0/19 د رصد د ر زمان د رگیری بین طایفه ها د ر فضای شهر اصلاً رفت و آمد نمی کنند .از د یگر نتایج پژهش حاضر این است که بین تحصیلات، محیط طایفه گرایی شهر با احساس ناامنی شهروند ان رابطه مستقیم و معناد ار اما بین تعصب نسبت به طایفة خود با حس ناامنی اجتماعی رابطه معکوس و معناد اری وجود د ارد .
ساخت سیاسی اجتماعی ایل و بازنمایی سازوکارهای مشروعیت بخش قدرت: مطالعه موردی ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
185 - 212
حوزه های تخصصی:
نظام ایلی عشیره ای ایل قشقایی دارای تاریخی کهن است که باتوجه به شرایط زندگی کوچی و عشایری شکل گرفته است. این نظام دارای سازمان های سیاسی اداری خاص خود بوده که متناسب با شرایط زندگی عشایری و به صورت سیار تنظیم شده است. دررأس این نظام ایلی، مقامی به نام ایلخان وجود داشت که از ابتدای تشکیل ایل درزمان صفویان در دست یک خاندان به نام شاهیلو بود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که ساختار سیاسی اجتماعی در ایل قشقایی به چه صورت بوده و سازوکارهای مشروعیت بخش قدرت در آن چگونه حفظ می شده است؟ فرضیه مقاله این است که ساختار سیاسی اجتماعی ایل قشقایی به گونه ای سلسله مراتبی در پاسخ به نیازهای ایل بوده است و ساختار قدرت در آن نه لزوماً براساس قدرت معطوف به خشونت حاکمان و زور محض رؤسای ایل، بلکه براساس نمادها، مناسک و آداب ورسوم سامان یافته است. ازاین رو، اساس پژوهش حاضر، چارچوب نظری خشونت یا سلطه نمادین، بررسی سازوکارها و مؤلفه های درونی مشروعیت بخش قدرت رهبران و تلاش برای مطالعه موضوع از چشم انداز جامعه شناسی تاریخی بوده است.
جغرافیای تاریخی و فرهنگ عامه ممسنی و رستم
حوزه های تخصصی:
ممسنی یا مماسنی، طایفه ای از بومیان جنوب زاگرس بودند که به دامداری و کوچ روی اشتهار و مشغول بوده و بنا به روایت های مختلف و دلایلی چند از جمله همین کوچ رو و جنگجو بودن، به دنبال یافتن مرتع و جایگاهی درخورتر برای زندگی به منطقه شولستانات وارد شده، بومیان این منطقه را سرکوب کرده و خود بر این منطقه که امروزه به همین نام یعنی ممسنی خوانده می شود مسلط شدند. منطقه شولستانات (ممسنی امروز) در شمال غربی شیراز، و جنوب غربی استان فارس قرار دارد . و در هر دوره تاریخی قسمتی از آن جدا و زمیمه شهرستان یا استان مجاور می شده است. که در سال های اخیر نیز طایفه رستم در قالب شهرستانی مستقل تحت عنوان شهرستان رستم، از طایفه ممسنی جدا شد. ممسنی ها دارای آداب و رسوم خاص و فرهنگی مشترک با سایر همزبانان خویش مثل بختیاری ها و حتّی فارس ها هستند، لرهای فارس-نشین ممسنی و رستم بسیاری از رسم ها و آیین سنتی خویش را حفظ و حتّی امروزه نیز در مراسم هایی مثل عروسی، عزاداری، عید نوروز و ... آن ها را انجام می دهند. ممسنی ها شیعه مذهب ولی در آیین و شریعت دارای تسامح بسیار می باشند. زندگی روزمره را با دامپروری و کشاوری و نیز امروزه با اشتغال در برخی نهادهای دولتی و حکومتی در کنار تجارت و ... می گذرانند، این درحالی ست که در گذشته ای نزدیک، این مردم علاوه بر کشاورزی و دامداری، از راه غارت و راهزنی، شکار و ... نیز کسب معیشت می کردند؛ که این خود همواره باعث ضدیت ایشان با حاکمان و حکومت های وقت می شده است.
بررسی علل کوچ طایفه رشوند به قزوین و پیامدهای آن در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایالتِ کرمان از اوایل دهه سوم قرن هفتم هجری توسط بُراقِ حاجب، فتح شده و تا اوایل قرن هشتم هجری تحت تسلّط این حاکم قراختایی و جانشینانش قرار داشت. کاردانی بُراق و برخی از جانشینانش نه تنها ثبات سیاسی کرمان را حفظ نمود بلکه در طول بیش از هشت دهه دوام این حکومت، تأثیراتی نیز در سایر حوزه های اجتماعی، فرهنگی و به ویژه مذهبی کرمان داشت. پژوهش حاضر، با کاربرد روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، بر آن است تا در گام نخست نوع رویکرد مذهبی حاکمان قراختایی را مورد واکاوی قرار داده و در دومین گام وضعیت مذهبی کرمان هم زمان با حاکمیت آنان را تشریح نماید. از همین رو پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت است از اینکه: حکّامِ قراختایی کرمان چه رویکرد مذهبی داشتند و جایگاه مذاهب مختلف در کرمان هم زمان با حکومت آنان چگونه بود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است حاکمان قراختاییِ کرمان اگرچه دارای خاستگاهی غیرایرانی و غیرمسلمان (بودایی) بودند امّا با ورود به کرمان در حوالی سال های 619-620ق و پایه ریزی حکومت خود در این سرزمینِ جدید، زیرکانه رویکردی تازه را در حوزه های مختلف سیاسی و به ویژه مذهبی در پیش گرفتند. امری که موجبات دوام هر چه بیشتر حکومت آنها در درون فرهنگ ایرانی اسلامی را فراهم ساخت
تحلیل تأثیر ساختار طایفه ای بر کنش انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
407 - 432
حوزه های تخصصی:
ناهمگونی فرهنگی ویژگی لاینفک سرزمین ایران به لحاظ تاریخی است و به تناسب ساختار جغرافیایی، اقوام باورهای فرهنگی مختص خود را دارند و همین نظام باوری، نقش مهم و تعیین کننده در کنش های اجتماعی (انتخاباتی یا غیرانتخاباتی) دارد. بر این اساس، پژوهش فعلی قصد دارد تأثیر ساختار طایفه ای برکنش انتخاباتی شهروندان را بررسی نماید. روش پژوهش حاضر، فراتحلیل کمی با کاربرد نرم افزار cma2 در بازه زمانی 1380-1398 است. جامعه آماری پژوهش را 35 مورد از پژوهش مرتبط با موضوع تحقیق و نمایه شده در پایگاه های اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مجلات و نشریات، تشکیل می دهد که به صورت تعمدی و غیرتصادفی 23 سند به عنوان نمونه نهایی با ملاحظه اعتبار روشی، نظری و تجربی انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که وابستگی ایلی طایفه ای (0.451) در سطح بالا، مصرف رسانه های جمعی (0.235)، سرمایه اجتماعی (0.314)، آگاهی سیاسی اجتماعی (0.263)، نخبگان جامعه (0.342)، هویت قومی محلی (0.215) در سطحی متوسط و سطح تحصیلات (0.199)، کنش عاطفی (0.123)، احساس محرومیت نسبی (0.184) برکنش انتخاباتی تأثیر معنادار داشته و در نهایت، اندازه اثر کلی پژوهش برابر با 34 درصد بوده است.
ساماندهی قابلیت ها و توانمندی های عشایر در راستای امنیت پایدار (با تأکید بر عشایر سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایلات و عشایر میهن اسلامی در گذر زمان در ییلاق و قشلاق و ایل راه های عرصه ی کوچ، در گیر و دار مسایل و معضلات بسیاری بوده و می باشند. جامعه ی عشایری ایران به عنوان یکی از جوامع سه گانه ی کشور، در کنار جامعه ی شهری و روستایی، همواره نقش بارز و تعیین کننده ای در سرنوشت سیاسی و حیات اقتصادی کشور داشته اند. بر اساس آخرین سرشماری عشایر کوچنده ی کشور در تیرماه 1387، جمعیت عشایری ایران، یک میلیون و 186هزار و 398 نفر در قالب 212772 خانوار، 104 ایل و 552 طایفه مستقل و 19840 کوچکترین رده ی ایلی بوده است. از جمعیت عشایری استان سیستان و بلوچستان نیز در سرشماری سال 1387، تعداد 95298 نفر در ییلاق و 102245 نفر در قشلاق استقرار داشته اند. در سال 1390 نیز جمعیت عشایر استان برابر102000 نفر اعلام شده که نشان از حضور و علاقه ی عشایر به امر کوچ نشینی در عرصه ی سرزمین خود دارد. مسؤولین بر این امر مهم واقف اند که عشایر و مرزنشینان در طول اعصار مختلف در صورت ضرورت، در کنار برادران نظامی و انتظامی، پیشگامان مبارزه با حمله ی بیگانگان و چپاولگران بوده و حافظان مرز و بوم میهن خود و مال و ناموس هموطنان به شمار می روند و در این راه فداکاریها و رشادتها نموده و شهدای گرانقدری را تقدیم اسلام و میهن اسلامی نموده اند، به نحوی که حضرت امام (ره) عشایر را ذخایر انقلاب می نامند. لذا باید به جد تلاش شود تا ضمن ساماندهی قابلیتها و توانمندی های آنان، در مورد رفع محرومیت و افزایش سطح رفاه و زندگی آنان در عرصه ی ییلاق و قشلاق، ایل راه ها و روستاهای مسیر عشایر اقدام و امکانات لازم نیز مهیا گردد تا روحیه ی سلحشوریشان به ویژه در عرصه ی امنیت پایدار حفظ شود. این مقاله به اختصار به آن می پردازد.
نقش کدخدا در تحولات اجتماعی سیاسی دوره مشروطه تا اصلاحات ارضی (مورد مطالعه: طایفه بَکِش از ایل مَمَسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
219 - 248
حوزه های تخصصی:
ورود ایل ممسنی به فضای جغرافیایی شولستان در اواخر دوره صفویه، مرزبندی های اجتماعی و سیاسی طوایف در چارچوب قلمروهای جغرافیایی مجزا را به همراه داشت. بر این اساس، طوایف چهارگانه ایل ممسنی و متعاقباً «تُرک تباران قشقایی ماهور میلاتی» مبتنی بر کارویژه های جغرافیای طبیعی و انسانی خود، به معادلات سیاسی فضا در روابط درون طایفه ای و برون طایفه ای شکل دادند. در این رهگذر، طوایف پنج گانه ممسنی در درون قلمرو خود، تیره های متعددی را خلق کردند. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش این است که کدخداهای قلمرو جغرافیایی طایفه بَکِش چه نقشی در تحولات اجتماعی و سیاسی ایل ممسنی طی دوره مشروطه تا اصلاحات ارضی داشته اند؟ پژوهش حاضر از نوع بنیادی و رویکرد محققان به روش توصیفی تحلیلی است. برآیند مطالعات صورت گرفته و نتایج پژوهش نشان داد، نقش کدخداهای قلمرو جغرافیایی طایفه بَکِش مبتنی بر بهره گیری از عناصر سه گانه «وراثت»، «مالکیت» و «قدرت» در راستای «مدیریت قلمرو»، «قلمروداری» و «قلمروگستری» در تحولات اجتماعی و سیاسی ایل ممسنی بوده است.
والیان ایل شادلو و طوایف ساکن در ولایت آلاداغ، در عصر افشاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۴)
76 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی نقش و جایگاه حکمرانی والیان ایل شادلو و طوایف ساکن در «ولایت آلاداغ»، در تحولات نظامی و سیاسی ایران در عصر افشاریه. روش/رویکرد پژوهش : با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و ازطریق جست وجو در متون تاریخی، ادبی و اسناد نقش مذکور بررسی و تحلیل می شود. یافته ها و نتیجه گیری : «ولایت آلاداغ» در عصر افشاریه مرکز حکمرانی والیان ایل شادلو و محل استقرار ده ها طایفه مختلف بوده است که مقارن با حاکمیت صفویان از کردستان ترکیه به خراسان کوچانده شدند و در این سرزمین ساکن شدند. به نظر می رسد والیان ایل شادلو و طوایف ساکن در «ولایت آلاداغ» در دولت افشاریه حضوری جدی و اثرگذار داشته اند. آن ها که از نیرومندترین حکمرانان و طوایف کرد در خراسان شمرده می شدند کوشش این والیان معادلات سیاسی و نظامی در مخالفت و سپس در موافقت با حکومت نادرشاه و جانشینانش به هم ریخت. ایشان درنهایت به یکی از متحدان اصلی نادر در لشکرکشی هایش تبدیل شدند. ایشان علاوه مرزداری، در نبرد با عثمانی ها، افغان ها و ترکمن ها حضور فعال داشتند و همواره پشتیبان نادرشاه و جانشینانش بودند.
وجهه طایفه ای پیشنهادی برای مفهوم وجهه و هویت: مطالعه موردی طایفه های جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وجهه» یکی از ارکان ایجاد تعامل است و با ارزش «خود» یا «خودانگاره« طرفین تعامل ارتباط دارد. در ایران، مطالعات وجهه بیشتر بر فرهنگ عمومی ایرانی متمرکز بوده اند و به خرده فرهنگ ها کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر از دیدگاه جامعه شناسی زبان و با نگاهی انتقادی به نظریه مدیریت تعامل اسپنسر-اوتی به بررسی وجهه غالب در جنوب کرمان پرداخته است. داده ها با روش های ترکیبی قوم نگاری، مصاحبه باز و بررسی منابع شفاهی و کتبی، جمع آوری و بررسی شده اند. آنچه از بررسی داده های زبانی به دست آمده نشان می دهد وجهه غالب در جنوب کرمان، نوعی از وجهه است که در منابع پیشین به آن اشاره ای نشده است. این نوع وجهه که می توان آن را وجهه طایفه ای نامید با ادب کلامی ارتباط کمتری داشته و بیشتر با هویت طایفه ای افراد مرتبط است. هویت طایفه ای نیز بیشتر در بستر زبان انتقال می یابد. وجهه طایفه ای در تعاملات روزمره با کنش های بین فردی فعال شده و چنانچه تهدید شود، عواقب آن از حوزه فردی به حوزه جمعی طایفه کشیده می شود. در پایان تفاوت آن با وجهه گروهی و جمعی ذکر شده و مختصات و مؤلفه های تشکیل دهنده این وجهه نیز با توجه به داده ها معرفی شده اند. برخی از این مؤلفه ها را می توان تاریخچه طایفه، سطح اجتماعی آن و ناموس پرستی برشمرد.