آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

ورود ایل ممسنی به فضای جغرافیایی شولستان در اواخر دوره صفویه، مرزبندی های اجتماعی و سیاسی طوایف در چارچوب قلمروهای جغرافیایی مجزا را به همراه داشت. بر این اساس، طوایف چهارگانه ایل ممسنی و متعاقباً «تُرک تباران قشقایی ماهور میلاتی» مبتنی بر کارویژه های جغرافیای طبیعی و انسانی خود، به معادلات سیاسی فضا در روابط درون طایفه ای و برون طایفه ای شکل دادند. در این رهگذر، طوایف پنج گانه ممسنی در درون قلمرو خود، تیره های متعددی را خلق کردند. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش این است که کدخداهای قلمرو جغرافیایی طایفه بَکِش چه نقشی در تحولات اجتماعی و سیاسی ایل ممسنی طی دوره مشروطه تا اصلاحات ارضی داشته اند؟ پژوهش حاضر از نوع بنیادی و رویکرد محققان به روش توصیفی تحلیلی است. برآیند مطالعات صورت گرفته و نتایج پژوهش نشان داد، نقش کدخداهای قلمرو جغرافیایی طایفه بَکِش مبتنی بر بهره گیری از عناصر سه گانه «وراثت»، «مالکیت» و «قدرت» در راستای «مدیریت قلمرو»، «قلمروداری» و «قلمروگستری» در تحولات اجتماعی و سیاسی ایل ممسنی بوده است.

تبلیغات