مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تطور معنایی
حوزه های تخصصی:
ترکمانان مهاجر از شام و آناطولی طرفدار خاندان صفویه معاصر با دوران شیخ حیدر صفوی به توصیه شیخ خویش ملزم به استعمال نوعی کلاه سرخ رنگ دوازده ترک شدند. از آن پس این گروه به واسطه رنگ سرخ این سرپوش به قزلباش (سرخ سر) موسوم گشتند. کلاه قزلباشی به نماد طرفداری از جریان سیاسی-مذهبی صفویه مبدل گردید و مرز بین دوستان و دشمنان این خاندان با استعمال و عدم استعمال آن مشخص شد. واژه قزلباش از همان زمان تا دوران معاصر،در اراضی تاریخی دولت های صفوی، عثمانی و ازبک معانی و مفاهیم متفاوتی چون ترکمانان طرفدار طریقت صفوی، ارتش صفوی، دولت صفوی، سرزمین ایران، مذهب تشیع اثنی عشری، علویان، غالیان و ... به خود گرفت. این مفاهیم از سرزمینی به سرزمین دیگر و از دوره ای به دوره دیگر متغیر بود. با عنایت به اهمیت تشخیص درست مفهوم قزلباش در متون مختلف تاریخی، این پژوهش بر آن است تا با بهره مندی از منابع و مآخذ تاریخی و تاریخ نگاری سه حوزه سیاسی-جغرافیایی ایران، عثمانی و ازبک در زبان های فارسی، ترکی عثمانی، ترکی آذربایجانی و بعضاً عربی، ضمن شناخت کامل چگونگی و دلایل ابداع کلاه قزلباشی، خصوصیات ظاهری این کلاه، پیشینه استعمال سرپوش های سرخ رنگ و کلاه های ترکدار، تحقیر و تفاخر نسبت به استعمال آن، به تبیین سیر تطور معنایی واژه قزلباش در زمان ها و مکان های گوناگون بپردازد. نوع مطالعه در این پژوهش کتابخانه ای است و در آن از دو روش توصیفی و تحلیلی بهره برده شده است.
تطوّرات واجی و تحوّل معنایی واژگان در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
گروه های زبانی در سیر تاریخی از فارسی باستان تا فارسی دری کنونی، تحوّل و تغییراتی یافته که در این میان تغییر و تطوّرات واجی یکی از مهم ترین دگرگونی های آن به شمار می رود. در این مقال تلاش می شود که نوع تطوّر «واجی» و «معنایی» در کتاب تاریخ بیهقی به عنوان یکی از اُمّهات نثر سبک خراسانی در قرن پنجم نشان داده شود. به علت نزدیکیِ زمانی تاریخ بیهقی به فارسی میانه (پهلوی)، بسیاری از خصوصیّات آوایی زبان پهلوی را در خود، حفظ کرده و بسیاری از واژگان مانند: آشکار، پدرود، بهر و... بدون هیچ گونه تغییری وارد این کتاب شده اند. روش کار در این تحقیق به شیوه توصیفی کتابخانه ای است. تغییرات واجی در این اثر به صورت های «کاهش و تخفیف»، «افزایش»، «ابدال» و «ادغام» خود را نشان داده که بیشترین فرآیند این تغییر، «ابدال» بوده است. در تحوّل معنایی مفردات در این مقال، واژگان با چند وضعیت تحوّلی روبرو شده اند: یا متروک شده و یا علاوه بر معنای گذشته، معنای جدید نیز گرفته اند. در تحوّل معنایی، جمله ها اغلب در معنای غیر واقعی و وضعی خود بکار رفته و به صورت جملات کنایی درآمده اند.
تطور معنایی واژIه نفس و رویکرد علامه به این واژه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی معنا در واژگان کلیدی یک متن اولین قدم برای فهم جهاننگری حاکم بر آن متن است. اهمیت این نوع بررسی ها برای شناسایی جهان نگری، در مطالعات متن مقدس به خوبی آشکار میشود؛ زیرا آگاهی از جهاننگری دینی برای اخذ و انطباق با آن نزد دینداران امری مهم تلقی میشود. در این مقاله از طریق بررسی تطور معنایی واژه و کشف معنای این واژه در قرآن، کوشش شده است تا معنای دقیقی از این واژه از « نفس » حیث زبانی و کاربرد قرآنی بدست آید و این نتیجه در کنار رویکرد تفسیری علامه به آزمونی دو سویه گذارده شود. نتیجه این تحقیق ارائه یک تعریف واحد برای این واژه در بود که از حیث معنایی با رویکرد تفسیری علامه « تشخص و فردیت شیء / فرد » معنای متفاوت است. رویکرد علامه در مواجهه با نفس در قرآن بیشتر مبتنی بر روش فلسفی ایشان (حکمت صدرایی) بوده و معنای لغوی دقیق و کاربرد قرآنی آن محور توجه در این رویکرد تفسیری نبوده است؛ زیرا تفسیر علامه ارائه رویکردی تبیینی برای فهم امروزیتر دغدغه پایبندی به معنای اصیل ،« نفس » از قرآن است و ضرورتاً در حوزه معنایابی واژه واژه را ندارد.
خرابات از حقیقت تا مجاز
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
115 - 134
حوزه های تخصصی:
خرابات در ادبیات فارسی هم به معنی حقیقی و منفی، به میکده و محل فسق و فجور و هم به معنی مجازی و مثبت، به جایگاه پاکبازی و فناگاه عاشقان و عارفان دلالت می کند. شاعران زبان فارسی در قلمرو این واژه مضامینی بکر آفریده اند. گرد آمدن معانی متناقض در این واژه و در عین حال بسامد بالای کاربرد و تبدیل آن به اصطلاح کلیدی و مهم در متون ادبی و عرفانی، سبب شده جایگاه درخور توجهی پیدا کند. بدین منظور، در این تحقیق ریشه شناسی و تطور و بار معنایی "خرابات" در متون ادبی و عرفانی مهم بررسی شد. بنابر این مطالعه، واژه خرابات ریشه و خاستگاه های مختلفی دارد. معنای ساده و منفی آن به مفهوم مثبت عرفانی تطور یافته است و به مکان براندازی نام و ننگ، محل تزکیه درون و رهایی از خرافات و طامات و رسیدن به مقام فنای فی الله تبدیل شده است.
گستره و کارکردهای واژه " بَیِّنه" در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
تحقیق و تدبر در قرآن از مهم ترین توصیه هایی است که خدای متعال بارها به آن تأکید فرموده است؛ به همین دلیل، این مسأله از دیرباز ذهن پژوهشگران علوم قرآنی را به خود معطوف داشته است؛ زیرا قرآن، راهنمای همه انسان ها برای همه تاریخ محسوب می شود. در نتیجه، فهم بهتر و دقیق آیات قرآنی و عمل به آن ها در گرو فهم کلمات، اصطلاحات و تعابیر آن است. از جمله واژگان کلیدی که می تواند در فهم دقیق و عمیق قرآن، ما را یاری رساند، کلمه "بیّنه" می باشد که در مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی گستره و کارکردهای آن در قرآن، پرداخته خواهد شد. جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای می باشد.. نتایج بررسی ها نشان می دهد که کلمه مورد بحث ابتدا در معنای اولیه و به عنوان ترادف معنایی با لفظ "آیه (معجزه)" به کار رفته و سپس معنای ثانویه آن (دلیل، حجت و فارق) در میان مسلمین نهادینه شده است.
نقد و بررسی ترجمه و تفسیر آیه نشوز با تکیه بر واژه «ضرب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
255 - 279
حوزه های تخصصی:
توجه به معانی و تطور برخی از کلمات و تحقیق در این گونه موارد منجر به ارائه فهم صحیح از متون دینی می گردد. از جمله این موارد می توان به معنای «اضربوهن» در آیه نشوز اشاره کرد. بسیاری از مترجمین و مفسرین قرآن، ضرب در اینجا را به معنای «زدن و تنبیه جسمانی» ترجمه و تفسیر کرده اند، حال آنکه در کتب لغت یا معنای «زدن» ذکر نشده یا «زدن» یکی از معانی فرعی «ضرب» بیان شده است. در قرآن کریم هم لفظ «ضرب» و مشتقات آن در معانی متفاوتی استعمال شده و در روایاتی که از پیامبر اسلام(ص) وارد شده نیز «ضرب» به معنای غیر «زدن» استعمال شده و برخی از تابعین همچون عطاء معنای خشم گرفتن برای زن را از «ضرب» در آیه نشوز برداشت کرده اند و همچنین روایات فراوانی که از پیامبر اسلام در مورد نهی از زدن زنان وارد شده تمام این ها گویای آن است که ضرب در آیه نشوز معنایی غیر از آنچه مترجمین و مفسرین برداشت کرده اند دارد. لذا می توان گفت که «اضربوهن» لزوماً به معنای زدن جسمانی نیست، بلکه نوعی از برخورد با زنان ناشزه است.