انسان پژوهی دینی

انسان پژوهی دینی

انسان پژوهی دینی سال 21 بهار و تابستان 1403 شماره 51 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل سرشت قوه «نزوعیه شوقیه» و کارکردشناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قوای نفس قوه نزوعیه قوه فاعله شهوت غضب قوه خیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
یکی از مؤثرترین ساحت های وجودی انسان در کنشگری ساحت احساسی و هیجانی است که از آن به قوه «نزوعیه شوقیه» یا «باعثه» تعبیر می شود. مسئله اصلی این تحقیق تحلیل سرشت و گونه های قوه نزوعیه،  نحوه پیوند آن با سایر قوای نفسانی و نیز کارکردشناسی آن بر اساس روش تحلیلی - عقلی است. قوه نزوعیه به تنظیم امور مربوط به تمایلات و هیجانات نفس مى پردازد و وسطی است که دارای دو طرف است؛ طرف فرادست او شناخت خیالی یا وهمی یا عقلی است و طرف فرودست او اراده و قوه فاعله قرار دارد. فارابی قوه نزوعیه را در پرتو آثار و کارکرد آن تفسیر نموده ، ولی ابن سینا آن را بر اساس خاستگاه شناختی اش تحلیل کرده است. مهم ترین خصلت قوه «نزوعیه شوقیه» تهییج و برانگیختگی است. این قوه بر اساس پایگاه شناختی اش به نزوعیه خیالی، عقلی و شهودی تقسیم می گردد. نزوعیه باعثه در پیدایش عادات، اخلاق، ملکات نفسانی و نیز در جنگ های شناختی نقش بسزایی دارد.
۲.

ابعاد یادگیری در مدل طراحی آموزشی حِکمی (حکمت بنیان) مبتنی بر رویکرد حکمی - اجتهادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل طراحی تعلیم و تربیت آموزشی آموزش پژوهش محور آموزش حکمت بنیان ابعاد یادگیری فراعقلانیت انسان حکیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
مقاله در مقام ارائه تصویری اجمالی از مدل طراحی آموزِشِی پژوهش محور، حکمت بنیان و بومی است. این مدل زمینه ای فراهم می کند تا طراح آموزش مطابق با ابعاد یادگیری مطلوب، مفروضات، عادات و الگوهای ذهنی خود را در هر طراحی مورد بازنگری قرار دهد و مدل یادگیری را متناسب با موقعیت مطلوب خلق و ارائه کند. این مدل ابتدا انسان مطلوب و سپس انسان محقق را تبیین و تفسیر می کند. مراحل طراحی مبتنی بر روش های پژوهش کیفی با کاوش در منابع معتبر حکمی اجرا می گردد و در نهایت روند پرورش و تعالی فرد به انسان مطلوب را فرارو می نهد. در این مدل، یادگیریِ مبتنی بر فراعقلانیت ابعاد مشخصی دارد. به عبارتی «انسان حکیم» انسان مطلوبی است که تلاش معنادار و چند وجهی برای تحقق مجموعه ای از شایستگی ها شامل تعادل، تعامل و تعالی در ادب نفس، ادب جمعی و ادب کهن جهت کشف حقیقت برای خیر خواهی مبتنی بر تأمل، هم افزایی و تعاون دارد. این پژوهش اولین تلاش برای طراحی آموزشی مبتنی بر یک رویکرد بومی است و در حد یک نظریه جدید نگاه متفاوتی به ابعاد یادگیری دارد؛ چرا که بر حکمت و فرا عقلانیت، تلفیق عرفان و فلسفه، بنا نهاده شده است. عناصر این مدل طراحی آموزشی برای تحقق ابعاد یادگیری نسبت به تمام پارادایم ها و رویکردهای موجود، متفاوت است.
۳.

تحلیل دینی فلسفی «نفخ روح» در انسان از دیدگاه استاد جوادی آملی و علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفخ روح آیه 29 سوره حجر آیه 72 سوره ص علامه جعفری جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
یکی از مسائلی که شناخت آن در حوزه انسان شناسی و معاد تأثیر اساسی دارد، نفس (روح) می باشد که با تعابیر گوناگون، در چند آیه از قرآن کریم، بیان شده است. یکی از این تعابیر، در آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» آمده است. درباره مفاد و نکات عمیق فلسفی دینی مندرج در این آیه شریفه، اندیشمندان مسلمان تاکنون تحلیل ها و تفسیرهای متعددی ارائه کرده اند. مقاله حاضر در صدد بررسی دیدگاه علامه جوادی آملی و علامه جعفری پیرامون آیه شریفه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» می باشد. بدین منظور با روش توصیفی - تحلیلی، به تحلیل ماهیت نفخ روح، مرجع ضمیر «فیه»، چرایی اضافه روح به خداوند در عبارت «روحی» و نسبت میان حیات با روح قرآنی پرداخته و دیدگاه دو اندیشمند مورد نظر در این موارد بررسی و مقایسه شده است. تحقیق پیش رو، در نهایت نشان می دهد این دو دیدگاه به لحاظ محتوایی، درباره مرجع ضمیر «فیه» و حقیقت نفخ و حیات قرابت داشته اما در خصوص مبدأ خلقت (نظریه تکامل) و چرایی تحلیل اضافه روح به خداوند (روحی) متفاوت هستند.
۴.

مقایسه برداشت های ملاصدرا در حرکت جوهری نفس با آرای علامه طباطبایی و طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقایسه تفسیر قرآنی ملاصدرا حرکت جوهری نفس علامه طباطبایی طبرسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
ملاصدرا در نظریه حرکت جوهری نفس از آیات قرآنی متعدد استفاده می کند؛ امّا فلسفه وی همواره با این انتقاد روبرو بوده است که آیا استفاده وی از آیات قرآنی به خاطر تأیید فلسفه خویش است یا خیر؟ ما در این واکاوی بعد از مقایسه آرای دو مفسر قرآن - علامه طباطبایی و طبرسی - با برداشت های قرانی  ملاصدرا به این نتیجه رسیده ایم: برداشت های ملاصدرا از آیات  قرآن در کتاب مفاتیح الغیب برای مبحث حرکت جوهری نفس غالباً با برداشت های علامه طباطبایی در المیزان و طبرسی در مجمع البیان جز در موارد اندک همسو نیست و البته باید به این نکته اذعان کرد ملاصدرا  در این بحث از ذهن فعال و مستدل و فلسفی خویش در توجه به آیات نمی تواند فارغ شود و برخی برداشت های قرانی ملاصدر از آیات با عدول از جنبه تفسیری همراه است که علامه طباطبایی و طبرسی در دو تفسیر المیزان و مجمع البیان دارند و نتیجه گیری که در معنای آیات در این دو تفسیر موجود است؛ معنای حرکت عموماً حاکم نیست، برخلاف آنچه که شاهد ملاصدرا درحرکت جوهری نفس است  و اگر معنایی بر حرکت در المیزان و مجمع البیان از آیات  قابل استنباط باشد بر حرکت جوهری نفس به سختی قابل انطباق است و به نظر می رسد در این آیات تفکر فلسفی و یا عرفانی ملاصدرا بر برداشت های قرآنی ایشان سایه افکنده است و در این رابطه بی تأثیر از تفکر فلسفی و عرفانی خویش نبوده است و با نگاه عرفانی یا فلسفی به تأویل آیه ای نزدیک می شود و در این برداشت از استنادات روایی مدد نمی گیرد. لذا در آن هنگام کلام ایشان تفاوت و فاصله اش را با دیگر تفاسیر نشان می دهد.
۵.

تمایزشناسی بنیادین علامه جعفری و یاسپرس در رویکرد به موقعیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موقعیت مرزی وجوه هستی انسان خود طبیعی خود اصیل یاسپرس علامه جعفری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
موقعیت مرزی انگاره ای است که اندیشه و تأمّل درباره آن، در میان فیلسوفانی که دغدغه انسان و ماهیت انسان را دارند، به شکل جدی مطرح است؛ اگرچه اصل آن نه برای فیلسوفان بلکه برای همگان جالب و پرجاذبه است. در میان فیلسوفان غرب، متفکران اگزیستانسیالیسم در آرا و اندیشه هایشان دغدغه وجود اصیل و واقعی انسان را بیشتر نمایان ساختند. به باور اینان فردیت آدمی و احوالات او، بیش از همه حاصل احوال انضمامی و گزارش ها و دریافت های حضوری انسان است. چنان که توجه یاسپرس به موقعیت های مرزی با شرایط بیماری و خانوادگی که خود گزارش می دهد، تناسب دارد. از این رو یاسپرس نخستین بار برای دستیابی به خود واقعی موقعیت های مرزی را مفهوم سازی کرد. چرا که انسان با قرار گرفتن در یک موقعیت تشویش در می یابد شناختی که از خویش داشته، چندان قابل اطمینان نیست. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده های جمع آوری شده نشان می دهد که این امر از منظر اندیشه اسلامی مبتنی بر خوانش علامه جعفری قابل قبول نیست. پرسش اصلی تحقیق آن است که آیا دستیابی به خود حقیقی و عالی انسان، آن گونه که یاسپرس بدان باور دارد، لزوماً در گرو قرار گرفتن چنین موقعیت هایی است؟ شناخت دقیق و ارزیابی منصفانه از حدود مرزی در اندیشه یاسپرس درگرو شناخت ماهیت و مولفه های آن است. این پژوهه با روش توصیفی - تبیینی و به تحلیل و ارزیابی این دیدگاه از نظرگاه علامه جعفری می پردازد.
۶.

انسان شناسی فلسفی بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی بلاک چین انسان سایبر فلسفی انسان شبکه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
تحولات فضای سایبر و تکنولوژی های نوپدید و در حال گسترش، حرکت از فیزیک به متافیزیک و تحولات انسان سایبری را در فضای فکر فلسفی برجسته کرده و بلاک چین به مثابه یک تکنولوژی برافکن و تحول گرا و در مرز نوآوری های امروز، جایگاه ویژه ای یافته است. رویکرد اصلی در این مقاله (بر اساس روش تحلیل منطقی)، متناسب با این ضرورت کلیدی است که توسعه ی کاربرد بلاک چین، چه تغییری در معنا، هویت و جایگاه انسان در نظام فکری و فلسفی ما در فلسفه و فرهنگ اسلامی، خواهد گذاشت. بلاک چین، ثمره ی انسان مدرنِ نئولیبرال و سایفرپانک است و در انسان شناسی بلاک چین، مباحثی را ناظر به چهارچوبی فلسفی پی خواهیم گرفت که بیش از همه، به چیستی و پیدایی سوژه ی الگوریتمی بلاک چینی معطوف است (یعنی بلاک چینی شدن انسان)؛ و این نکته، مبتنی بر رابطه ی کلی میان انسان و تکنولوژی قابل تحلیل خواهد بود. الگوریتم های بلاک چینی با طراحی و توسعه ی قواعد اجماع، قرارداد، ارتباطات و تعاملات در فضای شبکه ای بلاک چین، انسان را به موجودیتی اطلاعاتی، بخشی از زیست بوم تکنولوژیک شبکه ی بلاک چین، شهروندی سایبری و مطیع و مسیطر قواعد منظم و آهنین بلاک چینی مبدل می کنند و انسان مدرن را به انسان بلاک چینی یا «انسان-» مبدل می کنند.
۷.

خاستگاه اندیشه های اَلِکسیس کارِل در انسان موجود ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنویت گرایی سنت گرایی اومانیسم فاشیسم آنتی مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
از آثار مهم و تأثیرگذار بر فرهنگ جهانی در سده 20م کتاب انسان موجود ناشناخته تألیف اَلِکسیس کارِل است. مؤلف در این کتاب از وضعیت بشر در اکنونِ تاریخیِ تألیفِ کتاب ابرازِ نگرانی می کند؛ وضعیتی که در آن علمِ انسان به محیط بر علمِ او به خودش غلبه یافته و درنتیجه مشکلات روانی و فردیِ فراوان پدید آمده و تمدنِ بزرگِ نژادِ سفیدِ اروپایی رو به قهقرا رفته است. او می خواهد راهی برای برون رفت یابَد. فهمِ درست اندیشه های کارِل در این کتاب مستلزم شناختِ نسبت آراءِ بازتابیده در اثر با دیگر اندیشه های رایج در محیطِ تألیف کتاب است. این مطالعه همین اهداف را پی می گیرد. می خواهیم پیشینه اندیشه های بنیادی و شاخص مؤلف در این کتاب را در جامعه غربی بازکاویم و دریابیم که کارِل در تألیف انسان موجود ناشناخته از چه اندیشه ها و مکاتبی تأثیر پذیرفته بود. بنا ست از این دفاع کنیم که کارِل در دوران ابهام و بسط نیافتگی برخی مفاهیم هم چون نژادپرستی، فاشیسم، اصلاح نژادی و امثال آن ها می زیست و دفاع کارِل از این بینش ها معنای خاصی در مخالفت با تمدن غربی به کتاب داد؛ معنایی که چه بسا هرگز این آراء در دوران تألیف اثر بر آن ها حمل نمی شدند.
۸.

تبیین رابطه اخلاق و سیاست و تأثیر آن بر کارآمدی در اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق سیاست کارآمدی مردم داری مسئولیت پذیری ثبات سیاسی خیر عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
درهم تنیدگی اخلاق و سیاست در اندیشه متفکران مسلمان و از جمله در اندیشه امام خمینی(ره) و از آن طرف نقش بنیادین اخلاق در شکل دهی به رفتار انسان و سرمایه انسانی به عنوان مهم ترین رکن یک سازمان، موضوع رابطه اخلاق و سیاست و تأثیر آن بر کارآمدی یک نظام سیاسی را به موضوعی مهم تبدیل می کند. بر این اساس در پژوهش حاضر بعد از تبیین رابطه اخلاق و سیاست در دیدگاه امام خمینی(ره)، تأثیر این موضوع بر کارآمدی در دیدگاه های ایشان مورد تحقیق قرار گرفت. نتایج حاصل بیان گر این است که بر مبنای دیدگاه های حضرت امام خمینی(ره) سیستم سیاسی با نگاهی گشوده نسبت به خواسته ها و تقاضاهای جامعه، آن ها را بر مبنای یک سیاست اخلاقی مهذَّب و با نگاه به ارزش های حاکم و در جهت خیر و مصلحت عمومی به سیاست گذاری تبدیل می کند. این رویکرد هم به ثبات و پایداری نظام سیاسی می اندیشد و هم به خواسته ها و تقاضاهای جامعه. تأکید بر تهذیب نفس کارگزاران سیاسی و تأثیر بنیادین این موضوع بر اعتماد به نفس، سیستم را به سوی خودجوشی و فعالیّت درون زا سوق می دهد و این وضعیّت بار دیگر پایداری و مردم داری را بیشتر تقویّت می کند. در این فرآیند، علاوه بر تأکیدات اخلاقی، نقش قانون و نظارت های قانونی و همچنین امر به مسئولیّت پذیری و انتقادپذیری کارگزاران سیاسی و نظارت همگانی مردم بر قدرت، سازوکارهایی برای نگه داشتن سیستم در مسیر درست و جلوگیری از بروز فساد، به معنای منفعت طلبی کارگزاران سیاسی- هستند. مجموع این شرایط کارآمدی نظام سیاسی را در سه حوزه دریافت تقاضاهای جامعه، پردازش و سیاست گذاری افزایش می دهد.
۹.

روش و مؤلفه های دین پژوهی تطبیقی در پژوهش های ابوریحان بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابوریحان بیرونی ماکس مولر روش شناسی دین پژوهی تطبیقی مطالعه علمی دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
دین پژوهی تطبیقی، دانشی است جدید که در نیمه دوم قرن نوزدهم و با تلاش های ماکس مولر ظهور کرد. سال ها پیش از این، ابوریحان بیرونی، دانشمند ایرانی قرن پنجم هجری، شیوه ای جدید در مواجهه با دیگر ادیان و شرح و تبیین باورها و مناسک آنها پی ریزی کرد. روش ابوریحان بیرونی در تحقیقاتش بر چهار اصل مبتنی بود که سال ها بعد دانشمندان غربیِ دین پژوهی از آن برای نظام مندکردن روش علمی خود بهره بردند. این اصول عبارت اند از: بی طرفی و تعصب نداشتن در پژوهش، روش تجربه عینی، تطبیق بین الادیانی و توجه کامل به موضوعات خاص دین پژوهی. بیرونی با نگاهی مردم شناسانه، اعتقادات و باورهای هر گروهی را به فراخور حالشان شرح می دهد و با توجه به اصول مطرح شده، عقاید و باورها را تطبیق و تبیین می کند. از منظر فردریش ماکس مولر، که وی را بنیان گذار دین پژوهی تطبیقی می دانند، این شاخه از علم شاخصه هایی دارد، از جمله اینکه باید توصیفی، عینی و به دور از تعصب و ارزش گذاری باشد. در این مقاله می کوشیم نشان دهیم که روش دین پژوهی ابوریحان بیرونی واجد عناصر و شاخصه های مد نظر ماکس مولر نیز هست. با توجه به روش و پژوهش ابوریحان بیرونی و نحوه توصیف او از مشاهداتش، سزاست که او را حتی با مقیاس و ملاک دین پژوهان بزرگ غربی، مانند ماکس مولر، از پیش گامان این رشته علمی بدانیم.
۱۰.

تفسیر حیات انسانی و نقد عقل مدرن از منظر نیچه و اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه اقبال لاهوری عقلانیت تفسیر جهان حیات انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
نیچه خرد را شرط لازم و نه کافی برای حیات انسانی می دانست؛ اما به اندیشمندی خردستیز شهرت یافت. اقبال لاهوری نیز با نقد عقلانیت مدرن غربی در پی بازسازی فکر دینی در اسلام بود. فهم چیستی و صورت بندی نقد این دو اندیشمند بر عقلانیت مدرن و چگونگی تفسیر آنها از جهان و حیات انسانی، مسئله محوری این مقاله است. نیچه می کوشد با اجتناب از مطلق نگری، کارکرد عقل را محدود و مشخص نموده و درعین حال آن را از سلطه ایدئولوژیک برهاند و سپس در کنار غریزه و احساس بنشاند. اقبال نیز در اشعار و نوشته هایش با نقد عقل فلسفی، بر تجربه و شهود تأکید می کند. نیچه جهان را فاقد معنا می داند و بر شور زندگی و پررنگ کردن جنبه های دیونیزوسی آن تأکید دارد و با اذعان به مرگ خدا هرگونه نظام سازی دینی و اخلاقی را منتفی می سازد. اما اقبال عقل را  نعمت الهی دانسته و قصد دارد بر پایه نظام اندیشه ای دینی منسجم و متشکل از منابع سه گانه شناخت؛ یعنی طبیعت، تاریخ و تجربه، جهان را تفسیر کرده و معنای زندگی را دریابد و بدین ترتیب به هر دو بعد آپولونی و دیونیزوسی جهان و حیات انسانی توأمان توجه دارد. در این مقاله سعی شد با بررسی شبکه معنایی هر متفکر وجوه اشتراک و افتراق اندیشه آنان در مورد تفسیر حیات انسانی مشخص گردد. یافته ها حاکی ست که مهمترین ویژگی اندیشه ی نیچه و اقبال وجه انتقادی و سنت شکنی آنهاست. آنها عقل انسان را به تنهایی قادر به فهم صیرورت هستی نمی دانند و برای تفسیر جهان نیاز به پیوند انسان با حیات را لازم و بیشترین سطح آگاهی و اندیشه ورزی فیلسوفان را ناشی از غرایز نهانی آنها می دانند. البته اقبال چه در نقد مدرنیته و فرهنگ یونانی و چه در ناکافی دانستن عقل انسانی برای فهم جهان و حیات انسانی با نیچه اشتراک عقیده دارد، ولی برای غرایز انسانی جایگاهی بسان نیچه قائل نیست. در این پژوهش نگارنده قصد دارد با روش هرمنوتیک قصد گرا و مؤلف محور کوئنتین اسکینر و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای به بررسی دیدگاه متفکران مذکور بپردازد، کاری که تاکنون انجام نشده است.
۱۱.

دلایل تأثیرگذاری انسان برجهان از طریق تطابق و تشابه با قوای آسمانی (عقل، نفس و فلک) از منظر ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس تأثیر اعمال جهان ملاصدرا ابن سینا افلاک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
فیلسوفان اسلامی حوادث جهان مادّی را متأثّر از حوادث عالم افلاک می دانند. آن ها معتقدند، انسان از طریق تطابق و تشابه با قوای آسمانی (عقل، نفس و فلک) توان تأثیرگذاری بر روی جهان مادی از غیر طرق عادی را داراست. این تحقیق در پی بررسی و مقایسه دلایل فیلسوفان مسلمان (با تأکید بر آراء ابن سینا و ملاصدرا) بر این ادعا و ارزیابی آن ها از حیث منطقی است. در این مسیر با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای ادله دو فیلسوف استخراج، مقایسه و ارزیابی شده است. نتیجه تحقیق آن است که اموری همچون تشابه در کیف، تشابه درحرکت و تعادل وجودی مثبت شباهت انسان با فلک و دلیل تأثیرگذاری آن برجهان است. انسان با توجه به مواردی نظیر دعا و تأثیر تعقّل نفوس آسمانی در استجابت آن، معجزه و مشابهت با قوای آسمانی، تصوّر معقول و اتّصال باعقل فعّال قادر بر تأثیرگذاری برجهان است. ادله اصلی فیلسوفان تمثیل از نوع منصوص العله است و از حیث منطقی واجد اعتبارند.
۱۲.

واکنش علیه مجرمین یقه آبی از دیدگاه دادرسی عادلانه و نامه 53 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان بزهکاران یقه آبی دادرسی عادلانه نامه 53 نهج البلاغه امام علی (ع)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
یک انسان رشد یافته، همان انسانی ست، که با حرکت بر محور انسانیت و اصول فطرت خدادادی، حرکت می کند و از سه منبع عقل، وحی و تجربه، راه تعمیق و بسط اصول انسانی را، در عرصه های حیات مزرعه دنیا برای خود باز می کند. ولی گاهی این منابع خدادادی در او بنا به دلایلی ناپدید می شود و تبدیل به یک انسان بزهکار می گردد، تفکیک بزهکاران یقه آبی از یقه سفید برجای مانده از ادوین ساترلند است.  از این رو پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با روش کتابخانه ا ی به بررسی این موضوع می پردازد و هدف از آن این است که واکنش نظام عدالت کیفری علیه بزهکاران یقه آبی بر پایه مفهوم دادرسی منصفانه و نیز نامه 53 نهج البلاغه چگونه است؟ بزهکاران یقه آبی به انسان هایی در دهک های پایین جامعه گفته می شود که مرتکب توده جرام یا جرایم متعارف می شوند. مبانی گوناگون عملیاتی و جرم شناختی برای شناسایی این بزهکاران وجود دارد. دادرسی عادلانه نیز مفهومی مهم در روزگار ما است که از چشم انداز بزهکاران یقه آبی، الزماتی را همانند کیفی سازی قوانین کیفری و نیز بهبود وضعیت فرایند کیفری به همراه می آورد. واکنش علیه بزهکاران یقه آبی در نامه 53 نهج البلاغه، امام علی علیه السلام در چهره هایی چون لزوم افتراقی نگری در انسان ها، لزوم شناخت کامل قاضی از مرتکبان، مشروعیت بخشیدن به عدالت کیفری، مبارزه با فساد و ... متبلور شده است. و به این نتیجه رسیده است که در بررس نگرش های موجود در قلمرو دادرسی عادلانه و نیز نامه 53 نهج البلاغه اشتراکاتی چون تطابق با اصول بنیادین حقوق کیفری مدرن و توانمندسازی رفتاری و مالی نیروی انسانی نظام عدالت کیفری میان آن دو وجود دارد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۲