فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۷۹٬۲۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
از زمان تأسیس حوزه علمیه قم که قریب یکصد سال می گذرد، این حوزه نقش تأثیرگذاری در تحولات اجتماعی داشته است. این تحولات از منظر اخلاقی قابل بررسی و واکاوی است. مقاله حاضر با گونه شناسی این تأثیرات بر اساس شاخص هایی همچون جغرافیای تأثیر، قلمرو تأثیر، نوع مخاطب متأثر از حوزه، نوع برونداد تأثیر و نیز زمان و تاریخ این تأثیرگذاری به ابعاد گوناگون تأثیرات اخلاقی حوزه می پردازد. این گونه شناسی نشان می دهد که در یکصد سال تأسیس حوزه علمیه قم- چه قبل از انقلاب اسلامی ایران وچه بعد از آن - این حوزه توانسته است با تأثیرات اخلاقی خود در برخی مقاطع تاریخی، تحولات قابل توجهی را ارائه کند. مبارزات سیاسی- اجتماعی، خدمات عمومی و عام المنفعه، تواصی و خیرخواهی اجتماعی و مشارکت های همدلانه، و پس از انقلاب اسلامی در مقاطعی مثل جنگ، محرومیت زدایی و سازندگی کشور همواره حوزه ها الهام بخش اخلاقی اجتماع بوده اند. این تأثیر فراتر از کشور ایران در کشورهای دیگر نیز قابل رصد است.
کاربست رویکرد اقناعی در تفسیر، مطالعه موردی تفسیر الکاشف مغنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
417 - 446
حوزههای تخصصی:
دین به مثابه مجموعه ای از تعالیم و مضامین والای فردی و اجتماعی از سوی خداوند بزرگ و توسط برگزیدگان او برای نیل بشر به سعادت آورده شده و از اهدافی بلند برخوردار است بسیاری از عالمان دین بر فایده و لزوم دین که دارای پشتوانه های عقلانی است تأکید ورزیده اند. در کنار فوایدی که دین برای انسان به ارمغان آورده باید به جنبه های فردی و اجتماعی آن توجه داشت. آموزه های فراوانی در قرآن وجود دارد که به جنبه های اجتماعی دین پرداخته و مفسران قرآن نیز به این مهم عنایت داشته اند. تبیین این فوائد گاهی با به کارگیری روش های اقناعی توسط مفسران در تفاسیر خود انجام یافته است. و جلوه ای بارز از رویکرد اجتماعی و ارائه الگویی همه فهم برای مخاطبان خود به منصه ظهور گذارده است. ازجمله این مفسران در دوره معاصر مرحوم مغنیه است که به تفسیر اجتماعی به عنوان یک رویکرد عصری اهتمام ویژه ای داشته است که از جلوه های بارز این رویکرد کاربست عنصر اقناع در تفسیر است. به نظر این مفسر ازآنجاکه هدف دین، ارائه شیوه صحیح زندگی برای نیل به سعادت جاودانه است؛ تحقق چنین سعادتی درگرو رعایت وظایف فردی و اجتماعی یک انسان است. به باور این مفسر ازآنجاکه انسان مدنی الطبع است لذا ضرورت زیست اجتماعی انسان اقتضا می کند که آموزه های قرآنی بر خیرخواهی نوع انسان فارغ از هر آیین و مذهب معطوف گردد، نه صرفاً متدیّنان و یا فقط مسلمانان. این مهم درگرو توجه به عنصر اقناع در مقام تفسیر آیات قرآنی و برجسته نمودن این شیوه قرآنی است. بدین سان هدف از این جستار توجه به اهمیت و جایگاه این شیوه از تبیین قرآنی توسط مفسری همچون مغنیه است. دستاورد این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی است ازاین قرار است: به عقیده مرحوم مغنیه مفسّر قرآن می باید برای تبیین و تفسیر آموزه های اجتماعی قرآن و رسیدن و درک و تفهیم این غایتِ استوار به مخاطبان، از شیوه ای ویژه بهره گیری نمود که ازنظر وی، عبارت است از اقناع و ساده سازی مطالب؛ به گونه ای که با کاربست اسلوب متناسب با فهم و شرایط فکری و اجتماعی و روان شناختی مخاطبان همسان باشد. اقناع مخاطب به معنای نادیده گرفتن جنبه های استدلالی در تفسیر نیست بلکه از مؤلفه های تفسیر عصری تأکید بر این رویکرد اقناعی است. این جستار در پی بررسی چراییِ اولویت شیوه اقناعی در تفسیر و ذکر برخی چالش های بحث استدلالی در تفسیر قرآن از منظر این مفسر است.
بررسی چالش اخلاقی بودن دعا از دیدگاه ساول اسمیلنسکی و دنیل پترسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
189 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مهم فلسفه دین در موضوع دعا، پرسش از اخلاقی بودن برخی از درخواست هایی است که اجابت آن از سوی خداوند به نوعی منتهی به آسیب و رنج دیگران خواهد شد. ساول اسمیلنسکی از فیلسوفانی است که دعا را نه یک آرزوی صرف، بلکه اقدامی عملی برای وصول به خواسته ها می داند و ازاین رو، از موضع یک فیلسوف اخلاق نتیجه گرا، اخلاقی بودن برخی از دعاها را به سبب نتایج خسارت بار آن برای دیگران مورد تردید قرار داده است. در مقابل، دنیل پترسون ضمن پذیرش نظریه اسمیلنسکی مبنی بر تلقی دعا به مثابه نوعی اقدام عملی، از همان موضع نتیجه گرایی، تلاش می کند تا با تکیه بر صفات علم، قدرت، و خیرخواهی مطلق خداوند، از اخلاقی بودن این نوع از درخواست ها دفاع کرده و نتایج آسیب زای این نوع از درخواست ها را نفی کند. در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی تلاش شده است تا دیدگاه این دو فیلسوف دین درباره دعا مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این نقد و بررسی هم از منظر تمرکز بر مبانی الهیات دعا و هم از منظر فلسفه اخلاق انجام شده است. به نظر می رسد مهم ترین نقطه ضعف هر دو دیدگاه، یکسان انگاری دعا با اقدام عملی برای وصول به هدف است و چالش اصلی دیدگاه اسمیلنسکی، قضاوت اخلاقی در خصوص درخواست از خداوند بر اساس مناسبات و روابط انسانی است.
نگاهی تاریخی به مفهوم مهدویت و نقش آن در همگرایی مسلمانان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
232 - 248
حوزههای تخصصی:
عقیده به ظهور منجی و امید به یک آینده ای روشن در سایه امنیت و آرامش و دفع ظلم و از میان برداشتن حاکمان ستمگر یک باور عمومی است که همواره بین اقوام و مذاهب مختلف وجود داشته است .در دین اسلام نیز مباحث مربوط به مهدی موعود (عج) از قرون نخستین اسلامی تاکنون مورد توجه دانشمندان مسلمان بوده است و در این خصوص آثار ارزشمندی نیز تدوین شده است. بدین ترتیب، این مسئله توسط شیعیان که باور و اعتقاد منسجمی در مورد مهدویت دارند و همچنین عالمان اهل سنت واکاوی گردیده است. در طول تاریخ نیز اشخاصی با ادعای مهدویت تلاش کردند تا با گردآوری پیروان وفادار بر علیه حکومت های مستبد و فاسد قیام کنند و بدین گونه، به اهداف خود برسند. هدف از انجام این پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که تفکر مهدویت درگذر زمان چه تأثیری بر وحدت میان مسلمانان داشته است؟ فرضیه حاصله چنین است که اعتقاد به مهدویت همواره اختلافات را در بین مسلمین کاهش داده و آنان را به اتحاد با یکدیگر و سرنگونی ظالمان امیدوار کرده است. این مقاله با بهره گیری از منابع کتابخانه ای ابعاد مختلف موضوع را توصیف و تحلیل می نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که در ادوار مختلف تاریخ عده ای با اشاعه اندیشه مهدویت قیام های گسترده ای را سامان بخشیدند و با تضعیف حکومت های استبداد آنان را به انحطاط انداختند، بدین سان، قدرت وافر این تفکر توأم با ایمان آشکار می گردد.
طراحی الگوی مطلوب دعوت بر اساس غرر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
104 - 135
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات فن آورانه رخ داده در جهان، جایگاه «دعوت» نسبت به «امربه معروف» ارتقا یافته است؛ زیرا امربه معروف در جامعه ای قابل تحقق است که مردم بر پیمان های مشترک ملتزم باشند، درحالی که در جوامع امروزی، به دلیل «ازجاکندگی»، فضای اجتماعی برخی از افراد دگرگون شده و تعلق خاطر آن ها به مکان زندگی کمتر شده است. ازاین روی، تراکنش میان چنین افرادی جنبه دعوت به خود می گیرد. باوجود نیاز مبرم به ارائه الگوی مطلوب دعوت، کمتر در این زمینه نظریه پردازی صورت گرفته است. نگارنده در راستای نظریه پردازی اسلامی، با الهام از رویکرد تفسیر موضوعی، قرآن کریم را استنطاق نموده و بر اساس تحلیل «غرر آیات» به الگوی مطلوب کنش دعوتی دست یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در الگوی مطلوب قرآن بنیان، تراکنش آرمانی و تمدن ساز، زمانی تحقق می یابد که انسان ها در جایگاه پیام فرست، «شاهد»؛ یعنی باورمند و عامل به محتوای پیام باشند. در جایگاه مخاطب «مستمع» بوده و بدون محدودیت، ضمن گوش فرادادن به همه صداها گزینشگ. ر باشند و بهترین را انتخاب نمایند. درنهایت، باید دعوت به لحاظ محتوای پیام ازجمله پیام های عاطفی و هنری در چهارچوب اصل «حکمت» قرار گرفته، استدلال پذیر و معطوف به عقل بشری باشد؛ بنابراین با سه کلیدواژه «حکمت»، «شاهد» و «استماع» با محوریت مفهوم «الله» الگوی تراکنش دعوتی طراحی می شود
اصول و روش های تربیتی امام رضا (ع) در دوران پس از تولد کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
163 - 196
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده، بنیان جامعه بشمار می رود و اولین کانون تربیت و سلامت آن، نخستین بایسته ایجاد جامعه دینی و قانون مدار است.از سویی فرزند سرمایه ای است که به پدر و مادر سپرده شده تا از این رهگذر، توانشهای وی به فعلیّت رسند و انسان کامل و متخلّق به صفات الهی که فلسفه آفرینش است، تحقّق یابد. سوگمندانه این نهاد که تأثیرگذارترین واحد تربیتی کودک به شمار می آید به دنبال تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پدید آمده در ایران و جهان و با وجود پیشرفت های عظیم صنعتی و رفاه بیشتر، دچار گونه هایی از چالش های آشکار و پنهان گردیده و از رسالت خویش، بازمانده است. بی تردید، احیای کارکردهای آن ازجمله تربیت فرزندان، امری حیاتی تلقّی می گردد. آیا امام رضا (ع) که گفتار و رفتارش حجت و مطابق خواست خداوند انجام پذیرفته، بر أصول و روشهای خاصی در باره تربیت فرزند در برهه پس از تولد برای رسیدن به اهداف تربیتی، پای فشرده است؟ راقم این سطور با خوانش منابع به روش کتابخانه ای و ارائه آن به شیوه تحلیلی- توصیفی، گام برداشته و منبع استخراج اصول و روشها، سیره نظری و عملی ایشان است. اصول ناهمسان بودن کودکان، محبت، عدالت ورزی و تکریم فزون تر کودک با نام دینی، مورد توجه ویژه ایشان است. روش های زمینه ساز تربیتی زیر که برخی اختصاص به هفته نخست زایش و پاره ای شمول بیشتری دارند، مورد تأکید امام (ع) بوده است: شیر مادر، گزینش شیردهنده خردمند و تندرست، گفتن اذان واقامه در گوش کودک، انتخاب نام نیک، عقیقه، صدقه دادن به سنگینی موی سر، ختنه، تغذیه سالم، پافشاری به نماز، آموزش قرآن، آشنایی با آموزه های مکتب اهل بیت ادب آموزی، ستودن کارهای مثبت، شرطی سازی پرورش، پایبندی به وعده ها و تنبیه بجا. بی تردید اگر نظام خانواده و تعلیم و تربیت متأثر از رویکردهای یادشده باشد، به گونه حتم برونداد آن، فرزندانی درست کردار و قانون مدار خواهد بود.
رباعیات ابوالحسن طلحه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
217 - 245
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین ابوالحسن طلحه مروزى، از رباعى سرایان مهم اواخر قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجرى است. نام او نخستین بار در تذکره سدیدالدین محمد عوفى در بخش شعراى خراسان یاد شده است. عوفی هجده فقره از رباعیاتش را نقل کرده است و سایر تذکره نویسان همین اطلاعات و اشعار را در کتب خود آورده اند. سیفی نیشابوری در اواخر قرن ششم هجری در کتاب رسائل العشّاق به رباعیات ابوالحسن طلحه استناد کرده و 34 فقره آن را در لابه لای مطالب کتاب گنجانده است. نزههالمجالس جمال خلیل شروانی نیز یکی از منایع مهم رباعیات ابوالحسن طلحه است. در مقاله حاضر، اطلاعات اندکِ موجود در مورد زندگی این شاعر و 85 فقره از رباعیات منسوب به او، از سه منبع فوق و پنج منبع دیگر فراهم آمده است. موضوع اغلب رباعیات ابوالحسن طلحه، عشق و گزارش حالات عاشق و معشوق است.
پاسخی به ادله قرآنی طهارت سگ در گذر نقد کتاب «سگ در متون و فرهنگ اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
143 - 166
حوزههای تخصصی:
این نوشتار ناظر به بخش «طهارت ذاتی سگ در منابع اسلامی» از کتاب «سگ در متون و فرهنگ اسلامی» است. «عدم ذکر نجاست سگ در قرآن» و «اطلاق آیه )فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ(» دو دلیلی است که مؤلف ذیل عنوان «طهارت سگ در قرآن» برای اثبات طهارت سگ یاد کرده است. گروهی موسوم به «مرکز بین المللی اجتهاد جمعی» با نام اختصاری «ICCI» نیز با ادلّه ای مشابه، حکم به طهارت سگ های خانگی نموده اند. پس از انتشار برشی از سخنرانیِ مؤلف کتاب مزبور در فضای مجازی و طرح ادعای اثبات طهارت سگ در این کتاب، به سببِ تشویشی که برای برخی مؤمنین پدید آمده، حاجت پاسخ به ادله اقامه شده در این کتاب احساس شد. مناقشه در قیاس اقترانی اقامه شده در ضمن دلیل نخست و بررسی جایگاه «قرآن» به عنوان یکی از مصادر تشریع و همچنین مناقشه در اطلاق آیه نسبت به طهارت محل گازگرفتگی، و انکار تلازم آن با طهارت سگ، نادرستی ادله یادشده را به اثبات می رساند.
سنجش نگرش دانشجویان شهر مشهد پیرامون مهریه و تحولات حقوقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مَهر یا کابین مالی است که به مناسبت عقد ازدواج، مرد ملزم به دادن آن به زن می شود. در نظام حقوق خانواده ایران، زن درجایگاه همسر از امتیازات و حقوق محدودی برخوردار است که مهم ترین آن مهریه و نفقه است. در دهه گذشته، قانونگذار و مراجع قضائی جهت تغییر قوانین و مقررات مهریه، تلاش های زیادی کرده اند. این پژوهش تلاش دارد دیدگاه دانشجویان را درباره وضعیت کنونی و مطلوب مهریه ارزیابی و تحلیل کند و از نتایج این تحلیل برای تعیین رویکرد قانونگذاری مطلوب در این زمینه بهره گیرد. روش پژوهش در این تحقیق توصیفی-پیمایشی و به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه های مشهد است که به این منظور 327 پرسش نامه صحیح بررسی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که درخصوص اولویت زندگی، بااهمیت ترین گویه، «اخلاق» و سپس «خانواده» است. درخصوص گویه دلیل و فلسفه تعیین مهریه در زمان ازدواج و همچنین گویه کارکرد آن در عمل در خانواده ها، «حمایت مالی از زن پس از انحلال نکاح به دلیل طلاق یا فوت همسر» در رتبه نخست اهمیت قرار دارد. مهم ترین راهکار جهت تغییر وضعیت کنونی مهریه نیز «فرهنگ سازی جهت تغییر عادات و رسوم جامعه درزمینه مهریه» و سپس «کاستن از تمایل به تعیین مهریه زیاد از طریق تغییر قوانین به منظور افزایش حقوق زنان در روابط خانوادگی» معرفی شده است. به این ترتیب، رویکرد کنونی مراجع تقنینی و قضائی درباره تغییر قواعد حاکم بر مهریه (عموماً ازطریق کاهش ضمانت اجرای مهریه در فرآیند مطالبه آن) در تقابل آشکار با رویکرد موردانتظار پرسش شوندگان این پژوهش است و نشان از بی توجهی این نهادها به مطالبات و نیازهای افراد جامعه دارد.
تحلیل «اضافه» و «نسبت» و جایگاه آن ها در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰
43 - 62
حوزههای تخصصی:
اگرچه درحکمت سینوی فقط برای اضافه وجودی غیرمستقل در نظر گرفته میشود، اما نسبتها نیز خصوصیت هایی مشابه با اضافه دارند. از نظر ابنسینا نسبت به معنای اعمّش هر گونه ربط بین دو طرف است. این نسبت در خارج، سبب تحقّق اعراض نسبی می شود؛ و اما در ذهن، نسبت، به علاقهای اطلاق میشود که مقولات نسبی لازم دارند. وقتی این نسبت (علاقه) از جهت خود نسبت ملاحظه گردد، به ناچار هر دو طرف، از جهت همین نسبت، نه از جهت ذاتشان، مورد نظر است و در این صورت چیزی جز اضافه نیست، ولی وقتی این علاقه فقط از یک طرف منظور شود، شامل شش مقولهی نسبی است و «نسبت» در یک معنای دیگر مختص به آنها می شود. از این معانی نسبت به دست میآید که در فلسفه ابنسینا نسبت همان وجود غیرمستقلی است که برای اضافه اثبات میشود. مقولاتی که متوقف بر چنین نسبتیاند، علاقهای را لازم دارند که به حسب این علاقه، تعقّلشان نیز در مقایسه با غیر به دست میآید. از چنین وجودی، مفاهیمی اضافی مانند خود نسبت و ربط انتزاع میشوند که از افراد اضافه به شمار میآیند و میتوان آنها را اضافه وجودی در مقابل اضافات ماهوی نامید.
طراحی الگوی سواد رسانه ای در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
189 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی کلان سوادرسانه ای در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران در دو بعد مفهومی و عملیاتی بود. ابعاد مفهومی مبتنی براسناد تحولی آموزش وپرورش و روش مطالعه کتابخانه ای، اسنادی و ابعاد عملیاتی براساس روش داده بنیاد بود. جامعه پژوهش اسناد تحولی آموزش وپرورش و اساتید،کارشناسان حوزه های ارتباطات، تعلیم وتربیت و معارف اسلامی که به روش نمونه گیری هدفمند و نظری،12 نفر انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات تحلیل محتوا و مصاحبه عمیق بود.درتحلیل اسناد تحولی آموزش وپرورش از روش تحلیل محتوای استقرایی و کدگذاری باز و از کدگذاری نظری در تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. سنجش روایی و پایایی، براساس اعتمادپذیری و باورپذیری بود.یافته هادرالگوی کلان سوادرسانه ای با مشخصه های ساختاری ومحتوایی شناسایی شد: ساختار مدیریتی و اجرایی سوادرسانه ای دارای متولی قانونی است. نهاد حاکمیتی به عنوان متولی، به سیاست گذاری و قانون گذاری می پردازد همچنین نهادبینابینی به عنوان هماهنگ کننده راهبردی میان-کنشگران سوادرسانه ای درسطح(کلان، میان وخرد) نقش آفرین است و با استفاده از اهرم های مدیریتی خود، بازوهای اجرایی را رهبری می نماید. این نهاد دارای ساختار شورایی متشکل از نمایندگان حکومتی، دولتی و مردمی و ارتباطات منظومه ای دوایر و واحدها است. در نهایت با توجه به اهمیت نقش بستر آفرینی خانواده در حوزه سواد رسانه ای در دوران پسا کرونا، پیشنهاد می شود کمیته های شورایی-آموزشی ویژه باهدف تعالی سازی خانواده در کنشگران میان و خرد تشکیل شود.
آوازخوانی زن در روایات شیعی: تحلیل صدوری و فقه الحدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
23 - 39
حوزههای تخصصی:
از دیرباز محققان، محدثان و فقیهان برای تشخیص احادیث سره از ناسره با استفاده از مطالعات رجالی و صدوری و تحلیل متن به پالایش روایات مبادرت ورزیده و با پژوهش های فقه الحدیثی به تنقیح مراد و مقصود احادیث همت گماشته اند. با این همه تا کنون پژوهش مستقلی در روایات مرتبط با آواز خوانی زنان صورت نگرفته است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی احادیثی را که فقها مستند صدور حکم نهی یا جواز آوازخوانی زنان قرار داده اند دسته بندی کرده و آنها را از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی مورد تحلیل قرار داده ایم تا پاسخ گوی این سؤال اصلی تحقیق باشد: روایات شیعی در باب آوازخوانی زنان از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی چگونه است؟نتیجهٔ این تحقیق نشان می دهد اولاً در میان دو دسته روایت های دلالت کننده بر جواز و عدم جواز احادیث معتبر کم نیست و ثانیاً در میان این دو دسته تعارض مفهومی وجود ندارد و ثالثاً این احادیث بر حکم آوازخوانی صرف نظر از امور دیگر دلالتی ندارد.
نقد و بررسی سندی و دلالی و آسیب شناسی روایت طفلان مسلم و بازتاب آن در شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
71 - 102
حوزههای تخصصی:
ماجرای طفلان مسلم از داستان های مشهور در منابع روایی و تاریخی است؛ با وجود این عده بسیاری از محققان و صاحب نظران، آن را براساس برخی دلایل عقلی و نقلی مورد تردید قرار داده اند. البته شاعران و مادحان در عرصه شعر آیینی بدون توجه به این شبهات و به رغم اشکالات سندی و تناقضات موجود از حیث دلایل عقلی و نقلی، اغلب با استناد به روایات مشهور روایی در این زمینه یا بدون پرداختن به ذکر جزئیات، سعی کرده اند تا ضمن اشاره به زبان حال این دو کودک در لحظه شهادت، این واقعه را با تمام توصیفات و گاه نیز ذکر جزئیات در شعر آیینی به تصویر کشند؛ چنان که در تعزیه ها و نمایش های آیینی نیز بازتاب وسیعی داشته است. هرچند در منابع قرن دوم تا چهارم، اثری از این داستان در دست نیست، غیر از مجلس نوزدهم امالی شیخ صدوق، در منابع متقدّمی همچون طبقات کبیر محمد بن سعد، انساب الاشراف بلاذری و مقتل الحسین خوارزمی هم به طور مجمل ذکر شده است؛ ولی تأیید شیخ صدوق، تنها عامل اعتبار و مقبولیت این روایت است. در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی، به بررسی یکی از آسیب های محتوایی پرکاربرد در عرصه شعر آیینی درباره طفلان مسلم اشاره شود و این داستان براساس منابع و مستندات معتبر تاریخی نقد و بررسی و نیز آسیب شناسی شود.
بررسی رویکرد دین شناختی تیله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، به روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی آراء و رویکرد دین شناختی دین شناس و الهیدان هلندی کورنلیس پتروس تیله پرداخته است. از تیله در کنار ماکس مولربه عنوان بنیانگذار علم دین نام برده می شود. او مانند مولر علاقه مند به تحقیق کلی درباره دین در جنبه های مختلف آن بود. دین بر اساس رابطه بین انسان و موجودات فوق بشری بنا شده است. او دین را شناخت خود می داند، تا آنجا که خود را از قلمرو محدود و گذرا بالا برده و تعالی بخشد. علم دین این حقیقت را استوار می سازد که این اعتقاد که خدا به خوبی از بشریت برتر است در همه ادیان مشترک است. یک نوع رابطه عمیق بین بیرون( اصول عقاید و شعایر) و درون( اعتقاد درونی) دین وجود دارد. او بعد درونی دین ( دینداری) را به بهای بعد بیرونی آن ( نظام های اعتقادی، اسطوره ها، شعایر، نهادهای دینی و غیره ) برجسته و پر رنگ نموده و واقعیت دین را شخصی و روانشناختی دانست. جایگاه دین را باید در عمیق ترین بخش روح انسان جستجو کرد. او ادعا می کند که دین اساسا پدیده ای روانشناختی است؛ و ذات آن "تقوا و پارسایی" است. نیاز دینی قدرتمند ترین و عمیق ترین نیاز انسان است. او اعتقاد دارد منشا دین در احساس بی نهایت درون است.
واکاوی فقهی تأثیر قصد در تحقق عنوان إعانه بر جرم؛ با رویکردی بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
137 - 163
حوزههای تخصصی:
در حقوق اسلام، ادله متعددی بر ضرورت قصد در مباشر دلالت دارد و آن را اساسی ترین رکن در تحقق جرم به شمار آورده که بدون آن، انتساب عنوان مجرمانه و استحقاق مجازات با مشکل مواجه می گردد. این ضرورت در تحقق معاونت مورد اختلاف واقع شده و از امام خمینی به عنوان یکی از مخالفین نام برده اند. از آنجا که گستردگی عملیات اجرایی برخی اعمال، دخالت عوامل دیگر را جهت اجرای قصد مباشر ایجاب می کند، لزوم تدقیق در مسئله روشن می گردد؛ چراکه معاون ممکن است تحت تأثیر فریب مباشر یا برای جلوگیری از عملی شدن تهدید و یا با هدف احسان، اقداماتی انجام دهد که علی رغم فقدان قصد، به دلیل انتساب عنوان معاونت، محکوم به مجازات گردد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای صورت گرفته و حاصل آن نشان می دهد که قول موافق با ضرورت قصد أرجح بوده و بررسی نظرات امام نیز علی رغم قول به کفایت علم و تأکید بر نقش عرف در تشخیص معاونت، بیانگر گرایش ایشان به این قول است. درنتیجه، در برخی مصادیق به دلیل فقدان قصد، عنوان معاونت و استحقاق مجازات منتفی خواهد بود.
ارزیابی فقهی حقوقی تحریم های اقتصادی شورای امنیت مبتنی بر ماده 39 منشور سازمان ملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 36
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مقاله حاضر بررسی و ارزیابی فقهی حقوقی تحریم های اقتصادی شورای امنیت مبتنی بر ماده 39 منشور سازمان ملل است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در فقه و تاریخ اسلام، بر اساس آیات سوره بقره و یوسف، تحریم اقتصادی به عنوان یک اهرم فشار مورد استفاده و تأکید قرار گرفته؛ اما باید در راسنای مقابله با ظلم استفاده شود. در ماده ۳۹ منشور ملل متحد به شورا اختیار داده شده است تا موارد تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی، نقض صلح و امنیت بین المللی و اقدام تجاوز را احراز نماید. حسب مورد شورای امنیت می تواند توصیه ها یا تصمیم هایی را در جهت عملی کردن یافته های خود اتخاذ نماید. براین اساس، در ماده ۴۱ منشور سازمان ملل متحد پیش بینی شده است که شورا می تواند اقداماتی را که متضمن نیروی نظامی نمی باشند، از جمله تحریم ها، علیه کشور خاطی اتخاذ نماید؛ بنابراین، می توان گفت که از نظر حقوقی شورای امنیت طبق مواد مذکور در فوق صلاحیت و مجوز پذیرش قطعنامه هایی را دارد که متضمن تحریم می باشند.
نتیجه: آثار اجرای تحریم ها بر کشورهای ثالث، حق توسعه و همینطور نتایج مخرب آن بر حقوق اساسی بشر از جمله حق بهداشت و به طورکلی آثار انسانی منفی تحریم های بین المللی بر آسیب پذیرترین اقشار مردم کشورهدف، همواره یکی از نگرانی های عمده جامعه بین المللی است که مستلزم ارزیابی هوشمندانه است.
واکاوی فقهی جلوگیری از افزایش جمعیت بزهکار با عقیم کردن بزهکاران
منبع:
فقه و فقاهت سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
25-54
حوزههای تخصصی:
موالید بزهکار، یکی از معضلات مهم جامعه به شمار می آید. فرزندانی که به اراده والدین هنجارشکن خود، -گاه به طمع پول، گاه به به دنبال یک رابطه ناصحیح و غیرشرعی و گاه به خاطر فقر- ناخواسته پا به این دنیا گذاشته و در بستری نامناسب رشد می کنند. ایجاد مانع بر سر راه تولید این فرزندان از طریق عقیم کردن والدین بزهکارشان، به عنوان یکی از راه های برون رفت از این منکر و چالش عظیم اجتماعی محسوب می شود. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از اینکه «آیا از نظر فقه می توان برای کنترل جمعیت بزهکار، حکم به جواز نازاسازی اشخاص بزهکار کرد؟» به منظور پاسخ به این پرسش، ابتدا اصل مسئله عقیم سازی مورد بررسی قرار گرفته تا از این طریق حکم آن فی حد نفسه به دست آید. با بررسی اقوال و ادله، دو نظر متفاوت قابل مشاهده است که یکی از آنها حرمت و دیگری جواز است. ادله قائلین به حرمت، دلیل شامل قاعده لاضرر، حرمت تغییر در خلقت الهی و روایات نهی از اخته کردن را در بر می گیرد. از سوی دیگر، قائلین به جواز، این سه دلیل را ناتمام دانسته و با اشکال در صغری و کبرای شمول قاعده لاضرر، همچنین تفسیر دیگری از تغییر در خلقت و نیز اجنبی بودن روایات نهی از اخته کردن، اصل را برائت دانسته و حکم به جواز می دهند. سپس در مرحله دوم مقاله پیش رو، حکم عقیم سازی توسط شخص یا نهاد حکومتی بیان، همچنین جایگاه متولی این عمل اشاره و به محدوده اختیارات حاکم پرداخته می شود. با توجه به ولایتی که برای فقیه ثابت است، این مورد در دایره اختیارات او خواهد بود، از این رو، در فرض انحصار این طریق برای جلوگیری از گسترش بزهکاران و برای مصلحت جامعه می تواند حکم به جواز دهد. در نتیجه، با توجه به عدم انحصار حل مسئله در عقیم سازی، بزهکاری فرد نمی تواند جوازی برای محروم کردن او از حق طبیعی اش در استیلاد باشد و بر نهادهای حکومتی، سازمان ها و تشکل ها لازم است با بهره گیری از روش های جایگزین، مانع از رشد فزاینده بزهکاران شوند.
دراسة مقارنة في الخصائص التاريخية بين روايتي رادوبيس وعروس المدائن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنقسم الروایهّ باعتبار المضمون إلى أقسام مختلفه؛ فمنها الروایه التاریخیه التی تستعرض الأحداث و القضایا التاریخیه وتندرج فی إطار المذهب الواقعی. فالكاتب فی هذه الروایات یستعرض الحقائق التاریخیه بمزیج من التخیل، فیصوغ التاریخ فی ثوب جدید وقشیب. ویمكن القول: إنّ الإمشاج الحاصل بین الحقائق التاریخیه والتخیل الأدبی یعدّ من أهم الخصائص التی أدّت إلى انسیاق شرائح المجتمع المختلفه بأن تعتنی بمثل هذه الروایات وتستوعبها بکل سهوله. وفی هذا المجال، قام كلّ من نجیب محفوظ المصری وابراهیم المدرسی الإیرانی إلى كتابه روایتهما التی تناولناها فی هذه الدراسه بالاعتماد على الأحداث التاریخیه، وقد تمكّنا من القیام بالتصویر الفنّی للوثائق التاریخیه، لأنهما كانا على معرفه بالتاریخ القدیم لموطنهما. فمن هذا المنطلق ولأهمیه البحث فی الروایه التاریخیه تسعى هذه الدراسه وبالاعتماد على المنهج الوصفی التفسیری وعلى الاتجاه النقدی المقارن إلى استعراض خصائص الروایه التاریخیه فی روایتی "رادوبیس" لنجیب محفوظ و"عروس المدائن" لابراهیم المدرسی. فنتائج البحث تشیر الى أن كثره اعتناء الكاتب بالبعد التاریخی فی روایه عروس المدائن جعلها تقترب من الكتابات التاریخیه مقارنه بروایه رادوبیس التی اعتنى الكاتب فیها بالبعد الفنی والخیالی، مما جعلها فنیه أكثر منها تاریخیه.
خوانش های تفسیری واحد در بستر گفتمان های متعدد: مطالعه موردی عبارت «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که اخیرا مورد بحث و تبادل نظر قرآن پژوهان قرار گرفته است، توجه به گفتمان ها و نقش آن ها به عنوان یکی از عوامل غیر معرفتی (ناخودآگاه) موثر بر فهم و تفسیر برخی از آیات قرآن کریم است. در منظومه فکری این دسته از محققان، عمدتا نگرشی یک وجهی و تک بعدی به گفتمان ها صورت می گیرد؛ به این معنا که غالبا در مواضعی از گفتمان ها به عنوان عاملی اثرگذار در این حوزه یاد می شود که آیات قرآن کریم در طول تاریخ با تفاوت ها یا تحولات معنایی مواجه باشند. در این میان آن چه کم تر بدان پرداخته شده، توجه به نقش گفتمان ها در مواضعی است که میان آراء تفسیری در طول تاریخ، مشابهت و یا وحدت خوانشی مشاهده می شود. به منظور روشن شدن این موضوع، در پژوهش حاضر تلاش بر آنست به بررسی یکی از خوانش های واحد عبارت قرآنی «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» به عنوان نمونه پرداخته شده و نقش گفتمان ها در ظهور یا ترویج آن خوانش واحد در بازه های زمانی متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آنند که ظهور و ترویج خوانش واحدی که مطابق آن مقصود از دفع کنندگان در عبارت شریفه، سلاطین، پادشاهان و یا هیئت حاکم بر جامعه دانسته شده است، در بازه های زمانی مختلف، متاثر از گفتمان های متفاوتی بوده است؛ چنان که در قرن اول و دوم، گفتمان حکومت سالاری امویان، در قرن سوم و چهارم، گفتمان سنت گرایی، در قرن دوازدهم و سیزدهم، گفتمان صوفی گرایی و در قرن چهاردهم و پانزدهم گفتمان آنارشیسم یا هرج و مرج گرایی در شکل گیری و ترویج این خوانش واحد نقش بسزایی داشته است.
مبانی جرم انگاری خشونت خانوادگی علیه اطفال و نوجوانان در پرتو نظام حقوقی ایران و فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 46
حوزههای تخصصی:
حاکم شدن فضای پست مدرنیزم بر زندگی جوامع بشری و ورود متغیرهای مختلف به زندگی افراد، موجب پیچیده شدن روابط انسان ها شده است. یکی از موضوعات مهم در این زمینه، افزایش تنش و خشونت می باشد. در این میان یکی از مصادیق مهم خشونت، خشونت خانوادگی می باشد. خشونت خانوادگی نیز دارای ابعاد و مصادیق مختلفی، ازجمله خشونت علیه زنان، خشونت علیه اطفال و نوجوانان و ... است. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی گردآوری شده است، مبانی جرم انگاری این پدیده در نظام حقوقی ایران و فقه امامیه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. در پژوهش حاضر مشاهده خواهد شد که علیرغم ظواهر برخی احکام مانند جواز تأدیب اطفال و نوجوانان، در چهارچوب نظام فقهی حقوقی حاکم، همه مصادیق خشونت علیه اطفال و نوجوانان ممنوع می باشد و وجود احاکم خاص تربیتی آموزشی هیچ گونه جوازی برای اعمال خشونت علیه اطفال و نوجوانان فراهم نمی کند.