فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۷۹٬۲۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله فاعلیت انسان در قبال اعمال خویش و ارتباط آن با اراده خداوند متعال، موضوعی بنیادین در علوم اسلامی است که موجب به وجود آمدن نظریه های مختلفی چون جبر، تفویض، کسب و امر بین امرین گردیده است. مکتب تشیع، با استناد به رهنمون های ائمه اطهار (ع)، امر بین الامرین را به رسمیت شناخته و دیدگاه های متعددی از آن در جامعه علمی شیعه توسط اندیشمندان دینی ارائه شده است. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط و تعامل اراده الهی و اراده انسانی در فرایندهای زندگی می پردازد. در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تفاوت و توازن میان اراده های الهی و انسانی در آیات قرآن کریم تحلیل می گردد. مقاله مذکور تلاش دارد با استناد به متون دینی و آیات قرآن، ابعاد نوینی از مفهوم اختیار را بررسی نماید. در تلازم این اراده ها، انسان موجودی مختار است که با اختیار گام بر می دارد و انتخاب می کند، قدرت اراده خداوند سبحان تحت عنوان مشیت الهی، اراده انسانی را تحت سیطره خود دارد و رابطه ای تعاملی میان دو اراده برقرار است که در مسئولیت های اجتماعی و فردی تأثیرگذار می باشد.
مبانی انسان شناسی علم اجتماعی اثباتی و دلالت های اجتماعی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علم اجتماعی امروزی بر دسته ای از بنیان های معرفتی و نظری ویژه بنا شده است. این مبانی با ورود به علم، به محتوا، روش و تحلیل دانش از پدیده ها جهت می دهند. تأثیر متافیزیک و فلسفه در علوم انسانی به طور عام و در جامعه شناسی به طور خاص بدان میزان است که می توان پیدایش و تحول نظریه جامعه شناختی را در حاشیه ظهور دیدگاه فلسفی مربوط به آن تبیین کرد. یکی از محوری ترین مبانی معرفتی که همه الگوواره (پارادایم) های برجسته در علوم اجتماعی از آن متأثر است، موضوع چیستی انسان و چگونگی ارتباط او با واقعیت و نیروهای اجتم اعی است؛ زیرا هرگونه تبیین درست از مسائل و آسیب های اجتماعی و عوامل آنها بی شناخت دقیق و درست انسان با دشواری روبه روست. این نوشتار کوشیده است تا تأثیر مبانی انسان شناختی الگوواره اثباتی بر رویکردهای علم اجتماعی امروزی ودلالت های اجتماعی آن را بررسی کند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت از چیستی مبانی انسان شناسی علم اجتماعی اثباتی و دلالت های اجتماعی آن است. روش گردآوری داده ها «اسنادی و کتابخانه ای» و روش پردازش آنها «تحلیل محتوا» و «تحلیلی منطقی» است. یافته ها بیانگر آن است که الگوواره اثباتی انسان را موجودی تک ساحتی، منفعت طلب، غریزه محور، و حیوانی اجتماعی و فاقد اراده آزاد دانسته که محور شناخت او علم زیست شناسی و منشأ جعل قوانین اجتماعی برایش، غرایز اوست.
شخصیت رجالی «سهل بن زیاد» در اندیشه آیت الله ری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
146 - 165
حوزههای تخصصی:
سهل بن زیاد آدمی از راویانی است که سهم عظیمی را در تراث شیعی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، اعتبارسنجی شخصیت رجالی وی از جایگاه رفیعی برخوردار است، چرا که با توثیق وی حجم انبوهی از روایات اعتبار یافته و می تواند در عرصه اجتهاد مورد استناد قرار گیرد.نگرشی به آراء اندیشمندان علوم اسلامی نشان از اختلاف نظرهایی در مواجهه با سهل بن زیاد دارد، به گونهای که برخی وی را توثیق و برخی نیز تضعیف کرده اند. عده ای نیز تنها روایات او را پذیرفتهاند، بدون آن که موضع روشنی در قبال وثاقتش اتخاذ نمایند. در این میان آیت الله ری شهری از اندیشمندانی است که کوشیده است تا با اثبات وثاقت این روای پر روایت، قدمی در اعتلای منابع دینی بردارد. نتائج این نوشتار که با روش توصیفی–اسنادی سامان یافته، نشان میدهد که از نظرگاه آیت الله ری شهری تضعیفاتی که متوجه سهل بن زیاد است، بیشتر اجتهادی بوده و از جایگاهی برخوردار نیست و با توجه به قرائن فراوانی همچون؛ توثیق شیخ طوسی، اعتماد اصحاب بر روایات سهل، کثرت نقل روایت، وقوع در اسناد روایات کتاب تفسیر قمی و کتاب کامل الزیارات میتوان وی را مورد اعتماد دانست و بر روایتهایش تکیه نمود.
تجلی المفاهیم المیتافیزیائیة و الاستعارة الإدراكیة في رؤی القرآن الصادقة حسب نظریة مارك جونسون وجورج لایكوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه الاستعارات المفاهیمیه، هی إحدى النظریات التی بنت شکلاً مغایراً من الشکل المعهود فی الاستعاره الکلاسیکیه، وحولتها إلى هیکله تجمع فی قبضتها المفهوم والمعنى إضافه إلى تنمقها اللغوی. وإنّها حسب رؤیتها الذهنیه تبدأ بإنشاء التصورات من التجارب الحاصله فی حیاه الإنسان وواقعه المعیشی، وتقوم بتجسید ذلک التکوین الذهنی فی بنینیه معانیها من خلال المصادیق المکتسبه. وهذه الخصیصه، من ضمن الخصائص التی تحملها الرؤیا الصادقه والأحلام فی مضامینها وتلمیحاتها الاستعاریه. تبث المفاهیم المطلوبه لإیصال المعنى من خلال استخدام المقتبسات المفهومیه والمصادیق المعنیه، التی ینقلها الذهن من عالم الواقع الذی قد واجهه الرائی، فیقوم بتعبیر الرؤیا بواسطه هذه المعانی التی یلفقها داخل الرموز المترائیه. ففی هذه الدراسه ومن خلال المنهج الوصفی _التحلیلی، وحسب نظریه مارک جونسون وجورج لایکوف حول الاستعاره المفاهیمیه، أراد البحث تبیین الرؤى الصادقه السبعه المذکوره فی القرآن، وما تحمل من مفاهیم استعاریه التی تأخذ مصادیقها من المفاهیم المیتافیزیائیه المتوافقه مع العالم الفیزیائیه، حتى تقرّب الصور المترائیه للذهن البشری، بواسطه الملموسات القریبه للفهم والمتکونه من عالم الواقع الملموس. وقام البحث باختیار خصیصتی الزمن الشیء متحرک والإتجاهات الاستعاریه، على السور القرآنیه الخمس (سوره الأنفال، الفتح، الصافات، وسوره یوسف)، لیستنتج بأن عالم الرؤیا المیتافیزیائی، یقتبس مفاهیمه من المصادیق الموجوده فی العالم الفیزیائی المادی حتى یصور الأحداث التی تراءت فی المنامات ویستطیع أن یشرحها للآخرین.
بررسی تطبیقی نزول قرآن در احرف سبعه بین مناع القطان و رضا مودب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درباره نزول قرآن در احرف سبعه بین شیعه و سنی نظرات مختلف مطرح شده است. حرف سبعه یعنی قران به هفت حرف نازل شده است. در معنی هفت حرف، بین شیعه و سنی اختلاف نظر وجود دارد. بر مبنای مناع القطان، مراد از احادیث حرف سبعه لهجه است و بر مبنای دکتر مودب این چنین احادیثی در منابع شیعه وجود ندارد و رویاتی را که در کتاب های اهل سنت آورده شده مورد مناقشه قرار می دهد. با تحقیق و بررسی این دو نظریه روشن می شود که قرآن بر الفاظ واحد نازل شده و پیامبرj هم همواره به تصحیح قراآت پرداخته اند، در نتیجه نزول الفاظ قرآن بر سبعه احرف، سخن نادرست و مجعول است.
بررسی ثبات شخصیت در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
11 - 24
حوزههای تخصصی:
ثبات شخصیت و وحدت عددی هر شخص در طول زندگی، امری قطعی و مشهود به علم حضوری است. در حکمت متعالیه، نفس انسان به عنوان معیار این همانیِ مذکور معرفی شده است و از آنجا که بدن دائماً در حال تغییر و سوخت وساز است، برای توجیه ثبات شخصیت، ناکارآمد تلقی شده است؛ این در حالی است که اولاً حکمت متعالیه به حرکت جوهری نفس قائل بوده و در ثانی نفس، امری غیرقابل رؤیت است و این دو مسئله می تواند از منظر هستی شناختی و معرفت شناختی، مسئله ثبات شخصیت را با چالش مواجه کند. مطابق با تحلیل های این مقاله، تنها زمانی می توان حرکت را مانع از ثبات شخصیت دانست که به نحو فنا و حدوث باشد؛ اما در حکمت متعالیه، حرکت نفس به نحو غیر امتدادی تصویر شده که باعث می شود همواره شخص سابق در مقطع بعدی از حرکت وجود داشته باشد و تنها حدودش تغییر کرده باشد. همچنین با توجه به آنکه بدن، مرتبه نازله نفس است و با عنایت به استحاله تناسخ ملکی در زندگی مادی، بدن به خاطر پیوندی که با نفس دارد، می تواند نشانه ای برای آگاهی به این همانیِ سایرِ اشخاص به حساب آید. بنابراین ثبات شخصیت در حکمت متعالیه، نظریه ای مقبول و به دور از اشکالات است.
خطرپذیری سرمایه گذاری خارجی در رابطه با کسب وکارهای نوین در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
51 - 68
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یک شرکت فعال در زمینه کسب وکارهای نوین برای تبدیل شدن به یک شرکت بزرگ و تأثیرگذار، نیاز به سرمایه های کلان دارد. به دلیل احتمال ورشکستگی، مهم ترین چالش این نوع کسب وکارها، تأمین سرمایه مورد نیاز است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی خطرپذیری سرمایه گذاری خارجی در رابطه با کسب وکارهای نوین در حقوق ایران است.
مواد و روش ها: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده و این تحقیق از نوع نظری می باشد. روشی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است به صورت کتابخانه ای است و با مراجعه به کتب، مقالات و اسناد بین المللی و داخلی صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: کسب وکارهای نوپا زیرمجموعه شرکت های دانش بنیان هستند و این مفهوم در این قانون مورد توجه قرار گرفته و زیرمجموعه آن است و به تبع آن مفهوم سرمایه گذاری خطرپذیر و حتی همکاری های بین المللی در این زمینه نیز مورد شناسایی قرارگرفته است؛ اما به نظر می رسد لازم است با صراحت بیشتری از منظر حقوقی مورد حمایت و پذیرش قرار گیرد.
نتیجه : چنانچه پذیرش ورود سرمایه گذار خطرپذیر خارجی در فرابورس ایران و بازار شرکت های کوچک و متوسط از سوی قانون گذار با صراحت بیشتری، مورد توجه قرار گیرد و تسهیلات بیشتری برای سرمایه گذاران خطرپذیر خارجی در نظر گرفته شود، می توان شاهد رشد سرمایه گذاری خطرپذیری خارجی در رابطه با کسب و کارهای نوین ایران بود.
بررسی سیاست تقنینی در مواجه با پدیده کولبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
601 - 616
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از پدیده های نوظهور اجتماعی در مناطق مرزی ایران، کولبری است. این مقاله ضمن بررسی سیاست تقنینی در مواجهه با پدیده کولبری، به تحلیل ریشه های این پدیده در مناطق مرزی و تطبیق آن با بایسته های قانون اساسی می پردازد.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتاب خانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تحقیق حاضر، اصل امانت داری، صداقت، بی طرفی و اصالت اثر رعایت شده است.
یافته ها: اشتباه در تفسیر مواد قانونی از جمله قانون مبارزه با قاچاق کالا یکی از مهم ترین عوامل ابهام در تفسیر ماهیت حقوقی کولبری است.
نتیجه: استناد اختلال در نظام اقتصادی کشور به فعل کولبر، منتهی بر دور بوده و کولبری هم ازحیث موضوعی و هم ازحیث حکمی با عنوان اولی و ثانویه حکم، خارج از پدیده قاچاق است و از طرفی دیگر کولبری به مثابه مانع مسئولیت کیفری بر مبنای قاعده «الضرورات تبیح المحظورات» می باشد. تحقق این مانعیت به دلیل مسئولیت دولت در عدم اجرای بندهای قانون اساسی در شهرهای مرزی است که منجر به نارسایی های اقتصادی و گسترش پدیده کولبری می گردد.
بررسی مفهوم حق در اندیشه شهید مطهری و هوفلد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
17 - 34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حق یکی از مفاهیم چالش برانگیز است که همواره محل مناقشه و بحث و نظر بوده است از این جهت که تفاوت در تبیین آن تأثیر زیادی بر اندیشه های اجتماعی دارد. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی مفهوم حق در اندیشه شهید مطهری و هوفلد است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در اندیشه شهید مطهری مفهوم حق با حقوق طبیعی و فطری به عنوان مبنای حقوق موضوعه عجین شده است و درک مفهوم حق با توجه به مبانی آن از جمله اصل غائیت که تنها در فلسفه توحیدی مطرح است، ممکن می شود. «وسلی هوفلد» با تعمق فلسفی در متون حقوقی موجود در غرب، حق را در چهار گروه(ادعا، آزادی، قدرت و مصونیت) طبقه بندی کرده است.
نتیجه: شهید مطهری حق را استعداد و سزاواری می داند که خلقت و آفرینش به شخص اعطا کرده است. ایشان استعداد های فطری انسان را مبنای حق ولی سرچشمه آن را هدف خداوند از خلقت و تعالی انسان می داند. ولی هوفلد مبنای حق را امیال و خواسته ها و نیازهای مادی انسان می داند و حقوق مستنبط از این مبنا در متون حقوقی غربی جست وجو می کند.
نسبت حاکمیت قانون و حکم حکومتی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
487 - 502
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شائبه وجود تعارض و تزاحم میان این دو، هدف مقاله حاضر بررسی نسبت حاکمیت قانون و حکم حکومتی در جمهوری اسلامی ایران است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد در برخی موارد ممکن است میان حاکمیت قانون و حکم حکومتی تزاحم ایجاد شود؛ مانند اینکه حکومت اسلامى در راستای مصلحت عمومی، حکمی صادر می کند که با حقوق اشخاص حقیقى و یا حقوقى، خواه مالى باشد و خواه غیر مالى، تزاحم پیدا می کند. در این صورت راهکارهای گوناگونی وجود دارد که تفسیر حدود اختیارات ولی فقیه در چارچوب موازین قانونی، پیش بینی سازوکارهای تعدیل کننده در نظام فعلیِ تفکیک قوا، دیدگاه کارکردگرایانه به مقوله حکم حکومتی و مرجع شمردن احکام مقرر در قانون اساسی در موارد رفع ابهام از مهم ترین آن ها است.
نتیجه: بنابراین نسبت و رابطه حکم حکومتی و حاکمیت قانون به گونه ای است که تقابل و تعارضی با یکدیگر ندارد و حکم حکومتی مکمل اصل حاکمیت قانون است. البته حکم حکومتی موقتی و شامل زمانی خاص می شود و بستگی به مصلحت جامعه در چارچوب شرع مقدس دارد؛ اما قانون ثابت است.
امکان سنجی تئوری «دستیابی به هوش مصنوعی قوی» در اندیشه «هاوکینز» با تأکید بر فیزیکالیسم ذهن و مقوله آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۱۰۴-۸۹
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی قوی عنوان برنامه ای است با هدف تولید سیستم هایی با قابلیت های شناختی انسان نظیر؛ آگاهی و ادراک. مسئله تحقیق این است که اکثر محققانِ این عرصه، ذهنمندی و آگاهی را محصول فرایندهای فیزیکی مغز می دانند. جف هاوکینز متاثر از این دیدگاه، در فرضیه ای به نام هزارمغز، با ارائه تحلیلی فیزیکال از ماهیت ذهن، مدعی کشف الگوریتم آگاهی و هوشمندی مغز شده است. در نگاه هاوکینز مقوله آگاهی با توانایی تشخیص مکان، ارتباط عمیقی دارد. به باور او سیستم هایی که با این الگوریتم طراحی شوند، همانند یک انسان، واجد آگاهی خواهند بود. در این مقاله با روشی تحلیلی انتقادی، امکان وقوعی دستیابی به چنین سیستم هایی مورد بررسی قرار گرفت و یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به معضلاتی نظیر؛ تجرد ادراک، مسئله کوالیا، سابجکتیویتی، اراده آزاد، حیث التفاتی و استدلال اتاق چینی، فرضیه هاوکینز از عهده حل معمای آگاهی بر نیامده، و تئوری دستیابی به هوش مصنوعی قوی به کمک الگوریتم هزارمغز امکان وقوعی ندارد.
تحلیل استعاره های جهتی در دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
82 - 110
حوزههای تخصصی:
«استعاره مفهومی» از پدیده های نوین در پژوهش های زبان شناختی است. یکی از انواع این نوع استعاره، «استعاره جهتی» است که با مفاهیم مکانی«بالا-پایین»، «پیش-پس»، «دور-نزدیک» و... ، سعی در ایجاد پیوند میان یک حوزه مفهومی با دیگر حوزه های مفهومی دارد. هدف این پژوهش برنمایاندن نقش بنیادین استعاره مفهومی از نوع جهتی در دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه می باشد و این که این استعاره ها بیان گر چه مفاهیم انتزاعی و متعالی هستند و با چه میزان و تنوعی در «صحیفه سجّادیه» که سرشار از معارف هدایتی و مضامین معنوی است، به کار رفته اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده است. نتایج پژوهش بیان گر آن است که بیان استعاری امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه موجب طرح مفاهیم متعالی در قالب تعابیر متنوع حسی و جهت مند شده است؛ چنانکه جهات «نزد، نزدیک، پیش روی، روی نهادن، دست گشودن، گرفتن دست، در بر گرفتن، سمت راست و گستره آسمان ها» برای بیان مفاهیم استعاری مثبت، جهات «پایین، روی برگرداندن، پشت دست زدن، رها کردن از دست، فرود آمدن، فرود آوردن، پایین افکندن، انداختن» برای بیان مفاهیم استعاری منفی، و جهات «دور، به سوی، پیش، پس، وسط» به صورت مشترک برای بیان مفاهیم استعاری مثبت و منفی به کار رفته است. هم چنین، نتیجه حاکی از اثربخشی این شیوه بیانی در انتقال پیام های معنوی و معرفتی است.
مواجهه ابناء الرضا (ع) با فرقه واقفیه
حوزههای تخصصی:
امامان(ع) رهبران برگزیده خداوند، تبیین کنندگان پیام الهی بعد از پیامبر(ص) هستند و وظیفه داشتند که این رسالت الهی را از هر توطئه ای حفاظت کنند و امت اسلامی را نیز در برابر لغزش ها و انحرافات مصون دارند. به فرموده علامه مجلسی جایگاه عظیم و والای حضرت رضا (ع) سبب شد که امامان بعد از حضرت رضا (ع) یعنی، امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) را ابناءالرضا خطاب کنند. پژوهش حاضر، نقش هدایت گرانه ابناءالرضا (ع) را در مواجهه و تعامل با فرقه واقفیه مورد بررسی قرار داده است. عصر ابناءالرضا (ع) دورانی است که ائمه (ع) تحت نظارت شدید خلفای عباسی بودند و شیعیان به راحتی نمی توانستند با امام هم عصر خود ارتباط بگیرند و این جو سنگین موجب شد برخی تفکرات انحرافی در جامعه شکل گیرد و برخی را گمراه و در دل برخی شک و تردید ایجاد کند. از مباحث مطرح دوره ابناءالرضا (ع) تعامل و ارتباط با فرق شیعی بوده است که انحرافات زیادی در جامعه اسلامی مطرح می کردند. ازجمله این انحرافات ایجاد شبهاتی درباره سن امام جواد (ع) یا علم امام که با طرح این گونه مسائل جو جامعه شیعه را متشنج کرده بودند. ابناءالرضا (ع) با توجه به جو زمانی حاکم علیه چنین فرقی دست به اقداماتی علمی و فرهنگی زدند. تاکنون درباره فرقه های انحرافی به صورت نامنسجم و پراکنده تحقیق بسیار شده است، اما تحقیقی با عنوان مواجهه ابناءالرضا(ع) با فرق یافت نشد. این نوشتار به روش توصیفی با استناد به منابع تاریخی روایی این اقدامات را مورد بررسی قرار داده است.
تطورات اندیشه اجتماعی حوزه علمیه قم در یکصد سال اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشه اجتماعى متفکرین اسلامى در حوزه علمیه قم، هرچند ریشه اى تاریخى در عمق اندیشه فقهی، کلامی، حکمى و اخلاقى آن دارد، در صدساله اخیر داراى تطورات و رشد قابل توجهى بوده است. بررسى این موضوع اهمیت بسزایى دارد و می تواند ظرفیت و اصالت اندیشه دینى در حوزه تفکر اجتماعى را نشان دهد. این تحقیق با توجه به زمینه هاى اجتماعى درصدد بازشناسى مهم ترین محورهاى تطور اندیشه اجتماعى حوزه علمیه قم در سده اخیر بوده و آن را در سه محور تطور موضوعی، روشى و کاربردى دنبال کرده است. گستردگى موضوعات اجتماعی، تنوع و تطور رویکردی، اعم از فقهی، فلسفی، کلامی، اخلاقى و رویکرد تطبیقى و انتقادی، و نیز تأکید بر دو عنصر زمان و مکان، سبب گسترش اندیشه هاى اجتماعى معاصر شده است. همچنین تعامل دوسویه حوزه نظرى اندیشه اجتماعى با ساحت عملى آن، محور سومى است که نشان دهنده تطور اندیشه اجتماعى متفکرین حوزه قم در قرن اخیر است.
مقابله حوزه علمیه قم با جریان های انحرافی سده اخیر در عرصه تفسیر و علوم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
133 - 154
حوزههای تخصصی:
مقابله حوزه علمیه قم به عنوان یکی از چند حوزه بزرگ تأثیرگذار جهان تشیع در سده چهاردهم شمسی با جریان های انحرافی اعم از التقاطی و غیر التقاطی در عرصه دانش تفسیر و علوم قرآن چگونه بوده است؟ این مقاله با جمع آوری داده ها و اطلاعات به شیوه اسنادی و با روش توصیفی- تحلیلی به این موضوع و داوری در باره آن می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در سده اخیر سه جریان انحرافی در عرصه تفسیر ظهور کرده اند: 1.جریان علم گرا با گرایش اصالت حسی و تجربی(افراد ملی مذهبی و نهضت آزادی) 2.جریان روشنفکری با گرایش سوسیالیستی و جامعه شناختی (بخشی از حسینه ارشاد و گروه جنبش مسلمانان مبارز) 3.جریان مارکسیستی شبه اسلامی با گرایش سیاسی مبتنی بر انقلابیگری (گروه های مجاهدین خلق و فرقان). در سده اخیر از عالمان حوزه علمیه قم علامه طباطبائی و شاگردان وی، به ویژه شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی به مقابله جدی با این جریان ها برخاستند. عدم اشراف به مقدمات ضروری و مبانی علمی صحیح تفسیر، خودمرجع پنداری در قرائت متون دینی و ضدیت با حوزه و روحانیت از دلایل اصلی این انحرافات فکری در تفسیر آیات از سوی این جریان ها بوده است.
خداباوری در مکتب فلسفی سانکهیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
115 - 128
حوزههای تخصصی:
در میان ادیان و مکاتب فلسفی هند که قریب به اتفاق آنها عمل گرا هستند مکتب سانکهیه از حیث طرح مباحث نظری و نظام مقولاتی پیچیده، جایگاه فلسفی ویژه ای دارد. دو مقوله ی «پوروشه» (نفس) و «پراکریتی» (ماده)، اصول اساسی متافیزیک به ظاهر دوگانه انگار سانکهیه است. بدین سبب، برخی فرزانگان و شارحان این نظام فکری درباره ی مسئله ی وجود خداوند به منازعه پرداخته اند. اغلب شارحان متقدم بر پایه ی باور به نفوس متعدد ازلی و نیز مفهوم خاص علیت نزد فیلسوفان سانکهیه، برآن اند که خداوند بدان گونه که در ادیان توحیدی مطرح است، در مکتب سانکهیه جایی ندارد؛ اما شارحان متأخر این نظام فکری که حائز پیروان بیشتری هستند، بر این باورند که وجود خداوند به عنوان روحی کامل و ناظر بر عملکرد خلاقانه ی پراکریتی، ضرورت دارد؛ ولی همیشان ایده ی خود را به حسب متافیزیک مکتب سانکهیه، به درستی تبیین نکرده اند. پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی «مسئله ی خداباوری» را در این نظام فکری می کاود؛ اینکه باور به وجود خداوند یکتا به چه میزان با سایر سازه های اصلی متافیزیک سانکهیه سازگار است؟ پس از بررسی پیش فرض ها و دلایل طرفین نزاع، به نظر می رسد که پوروشه در نظام فکری سانکهیه همان خداوند است؛ ولی شارحان ناخداباور، پوروشه را با مقوله ی «انانیت» (دومین معلول پراکریتی) خلط کرده اند.
گفتمان عدالت خواهی در افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افغانستان در صد سال اخیر گفتمان های فکری مختلفی را تجربه کرده است؛ مانند گفتمان لیبرالیزم، ناسیونالیزم، مارکسیزم و اسلام گرایی با خرده گفتمان های اسلام جهادی و بنیادگرایی و دموکراسی. اما هیچ کدام در حل مشکلات افغانستان توفیق نداشته است. یکی از این گفتمان ها، گفتمان عدالت خواهی است. در این مقاله این گفتمان با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان بحث شده است. نخست نقطه صفر این گفتمان بررسی شده که در این بررسی چهار نقطه همزمان با گسست های تاریخ افغانستان شناسایی و احکام هر مورد بیان شده است. پس از آن زمینه های شناختی و عینی شکل گیری گفتمان عدالت خواهی تبیین گردیده است. نوع ایده آل گفتمان عدالت خواهی مقاومت غرب کابل است. در این مقطع عدالت خواهی به عنوان یک گفتمان تکوین یافت و صورت بندی شد و فضای استعاره ای خلق کرد. لذا دال محوری و پیرامونی این گفتمان با تمرکز به مقاومت غرب کابل صورت بندی و سپس تداوم آن در قالب دو خرده گفتمان معرفی و روش های تداوم و توسعه آن در مراحل بعدی بیان شده است.
تحلیل اهداف جعل حدیث توسط امویان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
125 - 150
حوزههای تخصصی:
«جعل حدیث» فرایندی است که به موجب آن برخی از احادیث ساختگی به معصومین و به ویژه رسول خدا(ص)نسبت داده می شود. این فرایند به منظور خدشه دار کردن اصول مذهب صورت می پذیرد. بنی امیه و حاکمان آن در مدت حکومت خود تلاش فراوانی را برای جعل و وضع حدیث انجام داده اند. پژوهش حاضر می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که اهداف جعل حدیث توسط امویان چه بوده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که اهداف بنی امیه در اجرای سیاست جعل حدیث چهار گونه بوده است. در مرحله اول به دنبال قداست زدایی از اعتقادات بودند. در مرحله بعد، به دنبال ایجاد قداست برای خود بودند.در مرحله دیگر، سیاست فضیلت بخشی برای دیگر صحابه به بهانه همانند سازی آنان با اهل بیت و یا برتر دانستن آنان بود. در مرحله چهارم نیز به دنبال نفی فضیلت و تخفیف مقام اهل بیت و شیعیان بودند.از حیث روشی نیز روش پردازش داده ها در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و نیز تحلیل محتوا است.
Typology of the Interpretation of Gharīb al-Quran wal Hadith in the Works of Shaykh Ṣadūq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
109 - 124
حوزههای تخصصی:
Shaykh Ṣadūq has his specific methods and criteria for semantic analysis of the Gharīb (unfamiliar) terms in the field of hadith in general, and in the area of interpretation and semantics of vocabulary in particular; recognizing his methods and criteria in the semantic analysis of Gharīb words in the Holy Quran and the sayings of the impeccable Imams (AS) leads to the discovery of new approaches and the presentation of a more precise image of his methods and criteria in semantic analysis. Among his remaining works, one can find some of his views. The present study aims to observe and discover the types of explanations of Gharīb words in the thoughts of Shaykh Ṣadūq. To this aim was used a descriptive-analytical method and data collection is library-based. The result indicated that he used methods such as: Utilizing Shia theological arguments, defining examples for words, leveraging Arabic culture and literature, interpreting Gharīb words according to the companions, followers of the Imams (AS), and his scholars, highlighting grammatical points, using the sayings of the impeccable Imams (AS), stating all semantic aspects of a word, and preferring one meaning over others. Through his specific criteria, Shaykh Ṣadūq has been able to reach the core meaning and interpretive significance of Gharīb words.
A Unique Structural Analysis of the Coherence of Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn in Light of the Theory of Symmetrical Order: An Aspect of the Linguistic-Semantic Miracle of the Holy Qur'an(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
143 - 154
حوزههای تخصصی:
The Holy Qur'an, the sacred book of Muslims, is recognized as the miracle of the Prophet of Islam (pbuh). Therefore, over the past 14 centuries, numerous scholars and thinkers have devoted themselves to studying the various aspects of the Qur'an's inimitability ('I'jᾱz). In recent decades, one prominent field in Qur'anic studies attracting Muslim scholars and Orientalists is innovative research in discovering new dimensions of the linguistic-semantic structure, particularly the order in the Qur'an. Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn is the third Surah and one of the Medinan Surahs of the Qur'an, located in the third and fourth Juz' (sections) of the Qur'an. This study, using a descriptive and analytical approach, examines the structural order of Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn. It begins by defining and introducing the concept of symmetric order theory, followed by a rhetorical analysis of Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn. This Surah is divided into eleven sections, and its circular symmetric order is proven using a comprehensive pattern of sequence and internal connection among its sections. Proving the existence of a circular structured order in Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn demonstrates the unparalleled depth and precision in the structure of the Qur'an.