دین پژوهی و کارآمدی

دین پژوهی و کارآمدی

دین پژوهی و کارآمدی دوره 4 پاییز 1403 شماره 3 (پیاپی 13)

مقالات

۱.

وظیفه حاکمیت در تحقق خانواده سعادت محور در پرتو انگاره های فلسفه دینی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده سعادت محور حاکمیت فارابی مدینه جاهله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۴
فطرت انسانی، با توجه به فلسفه خلقت و نیاز به سعادت، مستلزم کسب شادی و رفاه حقیقی است. در نظر فارابی، این سعادت از طریق تشکیل حکومت به دست می آید که خود نتیجه اجتماع افراد تحت سرپرستی یک خانواده در چارچوب حکومت است. با این حال، تنها تشکیل حکومت و خانواده تحت آن به تحقق کامل سعادت منتهی نمی شود. فارابی معتقد است که برای تحقق سعادت، حاکمیت باید به مداخله در امور خانواده بپردازد؛ چرا که رهبر مدینه فاضله، به عنوان اولین آموزگار اجتماع، با استفاده از قدرت عقل فعال خود، سه شاخص کلیدی برای دستیابی به سعادت را به جامعه معرفی کرده و شیوه دستیابی به آن ها را آموزش می دهد. پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر داده های کتابخانه ای، به بررسی نحوه وظایف حاکمیت در تحقق خانواده ای که محور سعادت باشد، پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اندیشه دینی فارابی بر اساس غایت شناسی استوار است و او معتقد است که غایت فلسفه دینی، یعنی سعادت حقیقی، باید در تمامی اعضای اجتماع که از پیوندهای خانوادگی تشکیل شده، تحقق یابد. از این رو، نقش حاکمیت باید از نهاد خانواده آغاز شده و به عرصه اجتماع گسترش یابد، که این امر مستلزم آن است که حاکمیت با ایجاد زمینه های مناسب برای پیشرفت در جهت دستیابی به غایت نهایی، به وظایف خود در نحوه حیات خانواده بپردازد.
۲.

تحلیل انتقادی دلایل الهیات ماتریالیستی بر مادی انگاری بدن رستاخیزی بر پایه آراء ویلیام هاسکر و چارلز تالیافرو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رستاخیز مادی انگارانه بازآفرینی تقوم شخصیت بدن جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی به سنجش انتقادی دلایلی می پردازد که ویلیام هاسکر و چارلز تالیافرو از جانب الهیدانان مادی انگار به نفع اینهمانی بدن رستاخیزی با بدن مادی انسان اقامه می کنند. هدف این مقاله از سویی ارزیابی میزان قوت پنج دلیلی است که به ترتیب توسط هیک، راجربیکر، کرکران، ون اینواگن و زیمرمن به عنوان فیلسوفان برجسته فلسفه دین معاصر در حوزه معاد، به نفع جسمانی بودن رستاخیز مطرح می گردد؛ و از سوی دیگر ارائه تصویر درستی از مدعیات آنها است تا که میزان قوام منطقی آنها سنجیده شود. در نهایت به عنوان نتایج بحث آشکار می شود که مدعای جان هیک ضرورت هویت شخصی ابدان را حفظ نمی کند. راجر بیکر بین احکام روانشناختی و احکام متافیزیکی خلط می کند. کرکران یکی از عقاید و مفروضات مسیحیت یعنی قرارداد الهی یک طرفه اجباری و همچنین قدرت مطلقه بودن خداوند را فرض می گیرد. ون ایواگن و زیمرمن در دو استدلال عامیانه، اولی با قائل شدن به تعویض بدن و دومی با قائل شدن به تقسیم بدن در روز رستاخیز، انسان را که چیزی جز اجزای اصلی یعنی مغز و یا چیزی جز جوانه زدن بدن نیست به تکه پاره های اتمی تبدیل می کنند؛ اینکه کدام یک از این وجودهای منفصل پاره پاره مادی، انسان است و کدام یک قرار است خطاب روز رستاخیز قرار بگیرد در هاله ای از ابهام قرار دارد. هرچند نهایتا هویدا می گردد که فیلسوفان مذکور در مقابل حل منطقی شکاف زمانی و مکانی که بین بدن نخستین و بدن اخروی پدید می آید و همچنین، تبیین چگونگی حفظ هویت شخصی، عاجزند، اما ثابت نمی گردد که رستاخیز جسمانی با حفظ هویت شخصی، ممتنع است.
۳.

رهیافتی بر تأثیر عمل به شریعت در وصول به کمالات معنوی با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عمل شرعی اعتبارات شرعی صُور و ملکات کمالات معنوی شریعت فطری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۴
از دیدگاه علامه طباطبایی میان «انسان»، «فطرت»، «تکوین»، «کمال» و «شریعت» هماهنگی برقرار است و از آنجا که شریعت «دارای حقایق باطنی» و «منطبق بر ساختار فطرت و تکوین» است، کمالات معنوی انسان هم به چنین امری وابسته است. به گونه ای که تنها شریعت است که می تواند انسان را در همه ابعاد، به توسعه وجودی و حقیقی برساند. اعتبارات شریعت مسبوق به مبادی «هستی شناختی» و ملحوق به نتیجه عینی و حقیقی است. این اعتبارات بر اساس معیارهای عقلی و شرعی سامان یافته و دارای آثار وجودی است و میزان بهره مندی انسان از کمالات معنوی، به تناسب کیفیت عمل به مناسک شریعت، متفاوت است. به دلیل ارتباط حقیقی که بین ظاهر شریعت با متن تکوین برقرار است، اتحادی وجودی میان این دو محقق است و هویت تکامل پذیر انسان، از طریق «تکرار در عمل به شریعت»، به تدریج ملکاتی راسخ در نفس خود پدید می آورد، این ملکات، مبداء صورت های نفسانی برای انسان می گردند و فعلیت اخیر او را می سازند و چون عمل شرعی منطبق و سازگار با متن واقعیت است، انسان را به «سعادت» و «کمال» خویش نائل می کند. در این نوشتار به روش تحلیلی سعی نموده ایم، با بررسی همه آثار علامه، توصیفی صحیح و جامع از نگاه او نسبت به عمل به شریعت و نقش آن در مقامات معنوی انسان بدست آوریم.
۴.

بررسی و نقد تفسیری دلالت گزاره قرآنی «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى» بر مردسالاری قرآن با تأکید بر کشف متکلم آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیه 36 آل عمران تفسیر تطبیقی قرآن خطابات قرآنی مردسالاری فمینیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
نگاه فمینیسمی تلاش دارد تا مبتنی بر پذیرش اصل برابری جنسیتی، نصوصی چون قرآن را با ادعای مردسالاری تخطئه نماید. بر خلاف این تصور، آیات متعددی وجود دارد که نه تنها زنان را به صورت خاص مورد خطاب قرار داده؛ بلکه تکریم و تحسین نموده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در بررسی تفسیری گزاره قرآنی «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى » کوشیده است تا بر اساس دیدگاه مفسران و قراین داخلی آیه یا خارج از آن نظریه تفسیری معتبری با توجه به شبهه مذکور ارائه دهد. مفسران درباره گوینده در گزاره قرآنیِ پیش گفته دو دیدگاهِ سخنِ خدا بودن یا کلامِ مادر حضرت مریم(س) بودن را مطرح کرده اند. برخی نیز مانند میبدی آن گزاره را فارغ از گوینده آن، دالّ بر برتری مرد بر زن دانسته اند. نتایج این پزوهش نشان می دهد گوینده عبارت قرآنی «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى» مادر مریم(س) بوده که یا به انگیزه مقایسه دختر و پسر در مقام خدمتگذرای به معبد صادر شده است و یا به انگیزه تفضیل مقام حضرت مریم(س) نسبت به دیگر فرزندان ذکوری که حتی نذر برای خدمتگزاری به کنیسه شده اند و نیز توجه به ظرف بودن مریم(س) نسبت به پیامبری که کور و برص را شفا خواهد داد و مرده را به اذن خدا زنده می کند. این نظریه با روایت شأن نزول مربوط به آیه نیز سازگار است.
۵.

«بررسی تطبیقی ماهیت معیت یا عدم معیت حق و خلق از منظر متکلمان اسلامی و ملاصدرا با تکیه بر نهج البلاغه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق تعالی خلق معیت علمی متکلمان ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
مسئله معیت حق تعالی با مخلوقات از جمله مسائل بنیادینی است که در حوزه الهیات و مسائل آن نقش اساسی ایفا می کند و مباحثی همچون جبر و اختیار بر اساس آن تبیین و تحلیل می گردند. در نگاه کلامی رابطه حق تعالی با مخلوقات، بینونت عزلی است؛ به طوری که از دیدگاه متکلمان، موجودات و عالم ماسوا در برابر خداوند به عنوان موجودات مستقل در نظر گرفته می شوند و هرگونه سنخیت و معیت میان آن دو نفی می شود . معیت رایج و مطرح در منظومه فکری متکلمان؛ معیت میان موجودات مادی و به معنای همراهی جسمانی است. اما قاطبه متکلمان در تفسیر و برداشت خود از آیات و روایات، همراهی و معیت حق تعالی و خلق را به احاطه علمی و آگاهی تفسیر نموده اند. در حکمت صدرایی، مسئله معیت حق با خلق، با توجه به مبانی آن صبغه کاملا متفاوتی با دیدگاه متکلمین دارد. ملاصدرا بر مبنای سیر دوم فلسفی گرچه معیت علی و معلولی را می پذیرد اما در سیر سوم با مطرح ساختن وحدت شخصی وجود و نگاه ربطی و ظلّی به موجودات عالم، نظریه نهایی خویش را ابراز می دارد و معیت حق تعالی با خلق را یک طرفه معیت بالحق و قیومیه می خواند. ملاصدرا با طرح معیت قیومیه مخاطب را از نگرش ظاهری به نگرش باطنی از معنای معیت می رساند و اقسام معیت های ماهوی را رد می کند. در این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی سعی بر این است تا فراز «مع کل شیء لا بمقارنه و غیر کل شیء لابمزایله» از منظر متکلمان اسلامی و ملاصدرا مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. از منظر ملاصدرا و برخلاف دیدگاه متکلمان، بینونت میان حق و خلق، بینونت عزلی نیست، و بینونت صفتی، میان آنها برقرار است، به این معنا که خداوند محیط، مطلق و نامتناهی و اشیاء و مخلوقات محاط، مقید و متناهی هستند.
۶.

رهاوردهای صلح مطلوب در نهج البلاغه و گفتمان سازی آن در عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام علی جهاد صلح معرفت شناسی نهج البلاغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی رهاوردهای غائی صلح در سیره امام علی(ع) می پردازد و در رویکردهای معرفتی، هدایتی، اجتماعی و نظامی به آثار این مهم اشاره می نماید. تعمّق در سیره حکومتی امام علی(ع) این مهم را مشهود می سازد که امام(ع) در برخورد با مخالفان، گذشت و مدارا را بر جنگ و سرکوب ترجیح می دادند و از راه های مختلف تلاش می نمودند تا جنگی اتفاق نیفتد. از منظر امام علی (ع) صلحی که رضایت خداوند در آن باشد امنیّت و آرامش اجتماعی را فراهم می کند و مانع از تفرقه و از هم گسیختی در جامعه می گردد و در شرایطی می تواند موجب هدایت افرادی گردد که ممکن است در شرایط گمراهی در جنگ کشته شوند. تبیین آموزه های علوی پیرامون صلح و رهاوردهای آن در عصر حاضر حائز اهمیّت است؛ اول این که در عرصه بین الملل به معرفی صحیح اسلام حقیقی به دور از جریان های افراطی و تفریطی کمک می نماید و مانع مهمّی در مقابل شبهات اسلام هراسی می گردد. دوم آن که گفتمان صلح و توجه راهبردی و راهکاری به آن در جوامع اسلامی عامل مهمّی در وحدت بیش از پیش در پرتو اشتراکات و تقلیل اختلافات و جنگ می شود، همچنان که می تواند به شکل گیری گفتمان صلح اسلامی در سطح جهانی کمک نماید.