فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
25 - 48
حوزههای تخصصی:
ویلیام سی چیتیک، خاورشناس آمریکایی است که در زمینه تصوف اسلامی آثار ارزشمندی نوشته است. این مقاله برای شناخت ابعاد معنوی مفاهیم عاشورایی در عرفان اسلامی و آشکارسازی دیدگاه های چیتیک در خصوص ابعاد معنوی دعای امام حسین(ع) در عرفه و تأثیر ماندگار مفاهیم عاشورایی بر آثار ادیبان عارف مشرب انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که چیتیک چگونه روح اسلام را در ابعاد معنوی دعای عرفه و شرح مفاهیم عاشورایی در ادبیات عرفانی تبیین کرده است؟ فرضیه تحقیق این است که چیتیک، با کارنامه ای فاخر در مطالعات اسلامی، در آثار خود کوشیده است تا روح اسلام را در مؤلفه های معنوی و حماسی شیعی نظیر دعای عرفه امام حسین(ع) و مفاهیم عاشورایی جستجو کند. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و رویکرد بررسی کیفی آثار ویلیام چیتیک، نشان داد که چیتیک زیبایی های اسلام را در ابعاد نیایش، عرفان و حماسه عاشورا برای خوانندگان غربی روشن ساخته است. او نه تنها بعد حماسی امام حسین(ع) بلکه معنویت اسلام را نیز در میراث ایشان نظیر دعای عرفه و مفاهیم عاشورا شناسایی و تبیین کرده است.
الگوی نظری موعظت − صیانت بر اساس منابع اسلامی برای والدگری معنوی خداسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
37 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مطالعات متعدد نشان داده اند که کیفیت روابط والدین و فرزند، به ویژه در دوران پیش دبستانی، نقش بسیار مهمی در رشد سالم کودکان ایفا می کند. شیوه های تربیتی نامناسب نه تنها به روابط والدین و فرزند آسیب می رساند بلکه می تواند منجر به مشکلات رفتاری و عاطفی در کودکان شود. انسان به عنوان یک موجود پیچیده، نیازمند آموزش های صحیح برای تعامل موثر با فرزندان است. در رویکرد والدگری معنوی خداسو، عقل به عنوان محور اصلی عملکرد والدین مطرح شده است. عقل تنها ابزار شناختی است که می تواند بعد معنوی انسان را فعال نگه دارد. با توجه به اهمیت خانواده در شکل گیری شخصیت کودکان، کمبود دانش والدین در زمینه فرزندپروری و استفاده از شیوه های تربیتی نادرست می تواند کودکان را از مسیر رشد و تعالی منحرف کند. جهل و نادانی ریشه اصلی بسیاری از مشکلات، از جمله مشکلات تربیتی است. هر رفتاری براساس میزان شناخت و آگاهی افراد از واقعیت ها شکل می گیرد. یکی از مهم ترین واقعیت هایی که والدین باید به آن آگاهی داشته باشند، ماهیت دنیا و هدف زندگی است. متون دینی، به ویژه قرآن و روایات، می توانند در افزایش آگاهی والدین نسبت به این موضوع و در نتیجه بهبود روابط والد و فرزند موثر باشند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای والدگری معنوی خداسو بر اساس آموزه های اسلامی انجام شده است. سوال اصلی پژوهش این است که الگوی موعظت و صیانت در والدگری معنوی خداسو چه الگوهای شناختی و رفتاری را برای والدین و فرزندان تعریف می کند؟ اجزای این الگو و روابط بین آنها چگونه است؟ نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای طراحی برنامه های آموزشی برای والدین باشد و به آنها کمک کند تا با استفاده از آموزه های دینی، روابط خود با فرزندان را بهبود بخشند و به رشد معنوی آن ها کمک کنند.
روش: پژوهش حاضر با هدف استخراج الگوی موعظت و صیانت در والدگری معنوی از منابع اسلامی به ویژه روایات، از روش تحلیل اسنادی کلاسیک بهره برده است. این پژوهش در دو مرحله اصلی انجام شده است: 1- تشکیل خانواده حدیث و تحلیل محتوایی: ابتدا تمام روایات مرتبط با موضوع جمع آوری شده و سپس با استفاده از روش تحلیل محتوایی، ابعاد روان شناختی و کارکردهای هر روایت مورد بررسی قرار گرفته است. این مرحله به شناسایی اجزای مختلف هر متن و نقش آنها در الگوی کلی کمک کرده است. 2- الگوپردازی نظری: در این مرحله، روابط میان اطلاعات استخراج شده از روایات شناسایی شده و به صورت یک الگوی جامع ترسیم شده است. بدین منظور، متون به دو بخش رفتار والد و فرزند تقسیم شده و هر بخش به صورت جداگانه تحلیل شده است. سپس، این دو الگوی جزئی با یکدیگر ترکیب شده و الگوی کلی موعظت و صیانت برای والدگری معنوی به دست آمده است.
پس از تحلیل بیش از 100 حدیث و آیه مرتبط با موضوع، 22 روایت برای الگوپردازی انتخاب شده است. بر اساس این روایات، دو مؤلفه اصلی در الگوی موعظت و صیانت شناسایی شده است: 1- موعظت: این مؤلفه به نقش والدین در آموزش و آگاه سازی فرزندان در مورد واقعیت های دنیا و مهم تر از آن، هدف زندگی اشاره دارد. 2- صیانت: این مؤلفه به نقش فرزندان در پذیرش واقعیت ها و تعهد به ارزش های دینی اشاره دارد. این پژوهش با ارائه یک الگوی جامع برای والدگری معنوی بر اساس آموزه های اسلامی، می تواند به والدین در تربیت فرزندان کمک کند. همچنین، این الگو می تواند مبنایی برای طراحی برنامه های آموزشی برای والدین و مشاوران باشد.
نتایج: این پژوهش با هدف استخراج الگوی موعظه و صیانت در والدگری معنوی از منابع اسلامی به ویژه روایات انجام شده است. براساس این منابع، والدین موظفند به فرزندان خود درباره ماهیت دنیا، فرصت ها و چالش های آن آموزش دهند (موعظه) و فرزندان نیز باید با پذیرش این واقعیت ها (صیانت) و تلاش برای رسیدن به کمال معنوی، به تعهدات خود عمل کنند. حال، الگوی شناختی والدین شامل موارد زیر می باشد:
دنیاپنداشت: والدین باید به فرزندان بفهمانند که دنیا فرصتی برای رشد معنوی است اما در عین حال فریبنده و ناپایدار است.
پنداره زدایی: والدین باید به فرزندان کمک کنند تا به جای دلبستگی به دنیا، به دنبال ارزش های معنوی باشند.
الگوی شناختی-رفتاری فرزندان شامل موارد زیر می باشد:
پذیرش: فرزندان باید واقعیت های دنیا را همانطور که هست بپذیرند و از آنها درس بگیرند.
تعهد: فرزندان باید به ارزش های معنوی پایبند باشند و برای رسیدن به کمال تلاش کنند.
سازش یافتگی به عنوان نتیجه ی الگوی موعظه و صیانت: هدف نهایی این الگو، ایجاد سازش یافتگی در فرزندان است. سازش یافتگی به معنای پذیرش شرایط زندگی و تلاش برای بهترین استفاده از فرصت ها است. فرزندان باید بتوانند در شرایط مختلف زندگی، از جمله خوشی ها و ناخوشی ها، با آرامش و تعادل برخورد کنند.
الگوی موعظه و صیانت، یک الگوی جامع برای والدگری معنوی است که براساس آموزه های اسلامی استوار شده است. این الگو به والدین کمک می کند تا فرزندان خود را برای زندگی در دنیا و آخرت آماده کنند. سازش یافتگی به عنوان هدف نهایی این الگو، به فرزندان کمک می کند تا زندگی موفقی داشته باشند. این پژوهش می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای والدین، مربیان و پژوهشگران در زمینه تربیت دینی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، این پژوهش می تواند به غنی سازی ادبیات علمی در حوزه روانشناسی اسلامی کمک کند.
بحث و نتیجه گیری: این پژوهش بر روی الگوی موعظه و صیانت در تربیت فرزندان تمرکز دارد. این الگو بر اهمیت نقش قلب و عواطف در فرایند تربیت تاکید می کند و بر این باور است که با استفاده از موعظه های تاثیرگذار، می توان قلب فرزند را نرم کرده و او را برای پذیرش آموزه های دینی آماده ساخت. قلب به عنوان مرکز احساسات، عواطف و شناخت در نظر گرفته شده و تقویت آن به عنوان کلید رشد معنوی فرزند مطرح شده است. و موعظه به عنوان ابزاری برای ارتباط عاطفی و شناختی به فرزند معرفی شده است و به عنوان یک روش موثر برای انتقال مفاهیم به فرزند شناخته می شود. و سازش یافتگی هدف نهایی این الگو، ایجاد سازش یافتگی در فرزند است به این معنی که کودک بتواند با واقعیت های زندگی سازگار شود و در شرایط مختلف تصمیمات صحیحی بگیرد. اجزای الگوی این پژوهش شامل موارد زیر می شود. 1- موعظه: والدین با استفاده از موعظه، مفاهیم را به فرزندان منتقل می کنند و به آنها کمک می کنند تا دنیای اطراف خود را بهتر درک کنند. 2- حزم: موعظه باعث افزایش حزم و دوراندیشی در فرزندان می شود و آنها را قادر می سازد تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند. 3- بصیرت: موعظه باعث افزایش بصیرت و شناخت درونی فرزندان می شود و آنها را به سمت حقایق هدایت می کند. 4- تذکر: موعظه با تذکر همراه است و به فرزندان کمک می کند تا از اشتباهات پرهیز کنند و به سمت کمال حرکت کنند. با توجه به بیانی که گذشت، الگوی روان شناختی موعظت - صیانت در نمودار زیر روشن شده است.
شکل 1: نمودار الگوی موعظت و صیانت والدگری معنوی خداسو
مراحل پردازش الگوی پژوهش از این قرار است که والدین با استفاده از موعظه، اطلاعات و مفاهیم دینی را به فرزند منتقل می کنند. و فرزند این اطلاعات را پردازش کرده و آنها را با عقل و قلب خود تطبیق می دهد. فرزند بر اساس اطلاعات پردازش شده، تصمیمات خود را می گیرد.
شکل 2: شکل مسیر پردازش الگوی موعظت-صیانت
The Role and Position of the "Spirit (Rūḥ)" in the Process of Revelation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The significance of revelation and God's communication with divine prophets has long been a focus of Islamic researchers. However, what holds substantial importance in this context is the role and position of the spirit in the process of Quranic revelation. The present study aims to analyze the verses and traditions through a descriptive-analytical method and an ijtihadi approach, considering previous research, to decode the true essence of the spirit in Quranic culture. Based on the analyses conducted, the "Spirit (Rūḥ)" is a creation that transcends angels, possessing a high and exalted rank, which God has attributed to Himself as a mark of honor and to express His greatness. Furthermore, the primary objective of this paper is to explore the role of the spirit in the process of revelation. According to the reasons and arguments derived from the verses and traditions, in direct revelation, the beginning and end of the process of transferring revelation to the heart of the prophet is carried out by the spirit (Waḥyan). In God's communication with humanity through the intermediary of the messenger, the spirit initially receives the content from the Lord, and Gabriel transmits it from the spirit (Yursilu Rasūlan) to the heart of the Prophet Muhammad (PBUH). It is also possible that there are other intermediaries in the process of transferring revelation from the spirit to Gabriel.
قلی خان، خان نبود: اندر حکایتِ کتابِ علوم شناختی دین نوشته نعیمه پورمحمدی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
261 - 328
حوزههای تخصصی:
پژوهش در هر موضوعی یعنی پژوهشگر حاصل تحقیقاتش را به مخاطبان عرضه کند و سهمش در نوشته کاملاً از سهم پژوهش های قبلی مشخص باشد، به گونه ای که خوانندگان به روشنی متوجه شوند چه بخش هایی از نوشته حاصل تحقیقات پژوهشگر است و کدام قسمت ها حاصل پژوهش های دیگران. نقد نوشته هایی که این شرط لازم را رعایت نکرده اند و نشان دادن رونوشت ها و اقتباس ها از دیگران بی تردید در ارتقای سطح کیفی نوشته های پژوهشی تأثیر دارد. در مقاله حاضر کتاب علوم شناختی دین، تألیفِ نعیمه پورمحمدی، از این منظر نقد شده است. نگارندگان مقاله پس از مقایسه بخش های چشمگیری از این کتاب با برخی منابعِ معروف و معتبر که در حوزه علوم شناختی دین به زبان انگلیسی نوشته شده، به این نتیجه رسیدند که بخش مُعظَمِ کتاب از آن منابع انگلیسی ترجمه یا برگرفته شده و حاصل تحقیقات «مؤلف» نیست، تا جایی که بهتر است به جای «تألیف» از عنوان «کتاب سازی» استفاده کنیم و به جای «مؤلف» از «مؤلف نما». نعیمه پورمحمدی با استفاده از مطالب چند منبع محدود و کنار هم گذاشتن آن ها کتابی ساخته و آن را به اسم «تألیف» به نام خود منتشر کرده است. بخش های مختلف کتابِ علوم شناختی دین به سه شکل گرد آوری شده است: (۱) بخش هایی که عیناً، گاه ده ها صفحه پشت سر هم، ترجمه کامل و یکپارچه از منابع دیگر است؛ (۲) بخش های دیگری که ترجمه جسته گریخته، دل بخواهی و گزینشی از دیگر منابع است؛ (۳) بخش هایی که اگرچه ترجمه کامل یا گزینشی نیست، اما کپی محتوایی از دیگر منابع است، بدین شکل که گویا مطالب از گردآورنده است، ولی در واقع از دیگران است. ارجاع های کور و گمراه کننده مؤلف به گونه ای است که خواننده غیرمتخصص به هیچ وجه متوجه نمی شود که چه اتفاقی دارد می افتد و همه مطالب را حاصلِ تحقیقات مؤلف به شمار می آورد. به طور خلاصه، می توان گفت این کتاب انتحالی بزرگ و نوعی کتاب سازی و کپی کاریِ ناشیانه در عالَم پژوهش است و «مؤلف» تقریباً هیچ سهمِ درخوری از این کتاب ندارد. گرچه با وجود مشکل اصالت، که اشکال اصلی کتاب است، نوبت به نقد ساختاری و محتوایی نمی رسد، اما کتابِ علوم شناختی دین از این حیث نیز حاوی اشکالات جدّی و بعضاً مضحک است که در بخش دوم مقاله به اختصار به این موارد نیز اشاره کرده ایم.
چند اطلاع تراثی درباره حیات علمی عالم و ادیب امامی صفی الدین محمد بن حسن بن ابی الرضا العلوی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
191 - 233
حوزههای تخصصی:
محمد بن حسن بن محمد بن ابی الرضا علوی(656- 735)، عالم و ادیب امامی، از خانواده ای سرشناس از سادات نسل عُمرالاطرف که در منطقه «نیل»، در حله عراق ساکن بوده اند. به نظر می رسد بخش مهم پرورش و حیات علمی او در همان حله بوده است. او چهار اجازه خاص برای روایت کتاب های اسرارالعربیه، غریب القرآن، نهج البلاغه و المقامات حریری، و بعلاوه یک اجازه عام به خواهرزاده و شاگردش محمد بن احمد بن ابی المعالی داده که صورت چهار اجازه اخیر بر اساس نسخه اصل دستنویس او، در مقاله آمده است. اطلاع جدید درباره او قرائت نسخه ای از مقامات حریری توسط او بر یحیی ابن سعید الحلی(م 690) است. اهتمام او به نهج البلاغه، از اجازه او به ابن ابی المعالی و بعلاوه إنهاء او بر دو نسخه ارزشمند موجود نهج البلاغه، که یکی از آنان نسخه ای ناشناخته است، روشن می گردد. شرحی با رویکرد لغوی، کلامی و تاریخی بر قصائد السبع العلویات ابن ابی الحدید، منسوب به او باقی مانده است.
گشت و گذاری در«میراث ادیبان شیعه»: معرفی مجموعه 4 جلدی میراث ادیبان شیعه به کوشش علی فاضلی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
497 - 508
حوزههای تخصصی:
میراث ادیبان شیعه مجموعه ای ارزشمند در قلمرو ادبیات پرشکوه فارسی است که برخی از شاعران آن در آستانه پیدایش حکومت صفوی ظهور کرده اند. این مجموعه در حوزهء شعر مذهبی جای گرفته و بعضی از سرایندگان آن به رغم اشتهار، از خلاقیت، قدرت اندیشه و ذوق ادبی برخوردار بوده اند. همچنین باید اشاره نمود که در لا به لای اشعار پرشمار این مجموعه، دقایق متنوع تاریخی، فرهنگی و زبانی نهفته است.
جایگاه فطرت الهی در تجربه دینی در منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
35 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های ویژه برای ارتباط بین حق و خلق، بحث «فطرت الهی» انسان است. قبول این دیدگاه می تواند مباحث مطرح در بحثِ تجربه دینی را دچار تحولاتِ درخور توجهی نماید. از این رو، در این مقاله سعی می شود با بیان چیستی و انواع تجربیات دینی، بالخصوص دیدگاه استاد آیت الله جوادی آملی از فطرت الهیِ انسان؛ به بررسی چگونگی مصداق پذیری این دیدگاه در ذیل انواع تجربیات دینی اهتمام ورزیده شود. همچنین با این بررسی، چراییِ وجودِ فطرت نیز تبیین می شود. با انجام این بررسی به روش تحلیلی – اسنادی و با تطبیق صورت گرفته شده بین تجربیات دینی و فطرت الهی از منظر استاد جوادی آملی، مشخص می شود؛ فطرت در دیدگاه ایشان، از مصادیق تجربه دینی و از انواع آن بوده و با توجه به نوع نگاه ایشان در این باره، در ذیل تجربیات عرفانی چه در معنای عام و چه در معنای خاص آن قرار می گیرد.
تقریری نوین از گستره قدرت الهی با رویکرود هستی شناختی در آموزه های صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث درباره خداوند و صفات او نزد فیلسوفان و متکلمین، همواره از دغدغه های محوری محسوب می شود. مباحث پیرامون صفات الهی، به معنای صفات و اثبات آن برای خداوند و نیز بیان برخی شبهات مرتبط، به ویژه درباره گستره قدرت الهی، ناظر است. هدف پژوهش حاضر پرداختن به صفت قدرت الهی است. پرسش اصلی عبارت است از این که آیا می توان از تقریر کران ناپذیری قدرت الهی مطابق مستندات صحیفه سجادیه دفاع نمود؟ در این پژوهش، تلاش شد تصویری از قدرت الهی و به دنبال آن تصویری که از نظام هستی از گفتمان مناجات گونه امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه می توان استنباط کرد، بیان شود. در این رابطه استدلال این پژوهش بر دو تحلیل زبانی و تحلیل فلسفی مبتنی است. حاصل تحلیل زبانی و فلسفی برخی از مستندات ارائه شده از فقرات صحیفه سجادیه، تصویری کران ناپذیر از قدرت الهی است. از این رو، نتیجه پژوهش حاضر بیان کننده بازخوانی معنایی از گستره قدت الهی است که در این بازخوانی، گستره قدرت الهی به عنوان کران ناپذیری خداوند در فعل تعیین می شود. روش پژوهش در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و محققان با مراجعه به صحیفه سجادیه، مسئله مورد پژوهش در این تحقیق را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده اند.
موانع تربیت در بستر سوره مبارکه جمعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
37 - 64
حوزههای تخصصی:
در سوره مبارک جمعه، نمای کلی نظام تربیت وحیانی به تصویر کشیده شده و شاخص های اصلی آن برشمرده شده است. در این سوره، مبانی و مبادی تربیتی، منابع تربیت، موانع تربیت و نتایج و آثار تربیت به عنوان مؤلفه های نظام تربیت وحیانی قابل تحلیل و ارزیابی است. این مقاله، موانع تربیت در نظام تربیت وحیانی را برپایه معارف سوره جمعه شناسانده و انطباق آن بر سیر ترتیبی آیات سوره را می نمایاند. بر اساس نتایج این پژوهش، مهمترین موانع تربیت را می توان در شش محور بر اساس آیات سوره جمعه بیان کرد. اولین محور، غفلت از مفهوم فضل خدا و آن حقیقتی است که در آیات قرآن به عنوان فضل مورد اشاره قرار گرفته است. محور دوم، غفلت از ارتباط صحیح با کتاب وحی است. محور سوم، غفلت نسبت به مفهوم ولی خدا و جایگاه اولیاء الهی است که نقش بسیار پررنگ و زیربنایی در فرآیند تربیت توحیدی به عهده دارد. محور چهارم، غفلت از حقیقت مرگ بوده که از مهمترین موانع تربیت محسوب می شود و محور پنجم از موانع تربیت، عدم توجه به موضوع ذکر و به صورت خاص ذکر خداوند است. محور نهایی از موانع تربیت نیز مسئله لهوگرایی بوده و که در معارف سوره جمعه در پیوند با مفهوم «ما عندالله» بیان شده و این پیوند، به عنوان یکی از نکات بی بدیل قرآن در حوزه موضوع تربیت و موانع آن قابل تحلیل است.
Critique of Views Regarding the Imamate of Prophet Abraham (PBUH), Centered on the Article by Imam Musa Sadr and the Elucidation of the Theory of the Imam of Nations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In response to the question of why Prophet Abraham (PBUH) was appointed to the position of Imamate, various theories have been proposed in verse 2:124 of the Quran. Imam Musa Sadr, in his article "A Reflection on the Verse of the Imamate of Abraham (PBUH)”, critiques four theories: the same status of Prophethood, appointment to political-social leadership, Imamate at the rank of the Ulul Azm Prophets (PBUH), and inner guidance. He also presents a fifth theory titled "Pioneering in Action”. However, this theory has also failed to provide a suitable explanation for the Imamate of that Prophet (PBUH). In this article, using a descriptive-analytical method, we reject these five theories and propose a new theory titled "Prophet Abraham (PBUH), Imam of the Nations”. This theory, based on verses, narrations, and historical evidence, distinguishes the Sharia of Prophet Abraham (PBUH) in its universality from the Sharia of the other three Ulul Azm Prophets (PBUH) and considers it in harmony and unity with Islamic Sharia. The Sharia of that Prophet has always been present in the world after him and has been connected to Islamic Sharia. Prophet Abraham (PBUH) has been a role model for all people of the world and a standard for monotheism and religiosity. For this reason, he has been the Imam of the nations, and his appointment to the position of Imamate is a specific appointment that even differs from his Imamate in terms of being one of the Ulul Azm.
بررسی تطبیقی اشتراکات رفتاری و اخلاقی خوارج با جریانات تکفیری معاصر
حوزههای تخصصی:
خوارج را می توان نخستین مصداق جریان تکفیری به شمار آورد که در خلال جنگ صفین متولّد و موجب ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و ضربه های جبران ناپذیر به جامعه اسلامی شد. بیش از سیزده قرن پس از ظهور این فرقه، امروزه شاهد ظهور مصادیق دیگری از جریان های تکفیری سلفی هستیم که ریشه در آموزه های ابن تیمیه و محمّد بن عبدالوهاب دارد. پرسش این است که چه اشتراکات رفتاری و اخلاقی میان خوارج آن زمان و جریانات تکفیری معاصر وجود دارد. در این مقاله، تلاش شده است به گونه مستند و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، این اشتراکات در بُعد اخلاقی و رفتاری، بررسی و احصا شود. یافته های تحقیق نشان می دهد کشتن افراد بی گناه و اسارت زنان و کودکان، دوستی با دشمنان اسلام به رغم دشمنی با مسلمین، سفاهت و سبک سری، تفرقه افکنی میان مسلمین، غارتگری و راهزنی، خشونت و تندخویی، تظاهر به زهد در عین دنیاطلبی، اصرار بر جمود و تنگ نظری، مهم ترین موارد اشتراک رفتاری و اخلاقی میان خوارج و جریانات تکفیری معاصر بوده که برایند دو عنصر جهل و تحجّر، مولد اصلی این جریانات است.
بررسی حقوق اینترنتی شهروندان با نگاهی به وظایف دولت ها در بعد داخلی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
209 - 266
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده های نوین همواره با خود مباحثات حقوقی نوینی را می گشایند پدیده اینترنت و ارتباطات جهانی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. از این میان با توجه به کارکرد و گسترش روزافزون جهان درهم تنیده اینترنت، مسئله حقوق شهروندان در اینترنت از اهمیت دوچندانی برخوردار است. این مسئله با توجه به آنکه دولت ها و حاکمیت کشورها عملاً هم کارگزار اینترنت می باشند و هم بر آن احاطه همه جانبه دارند بیشترین هم پوشانی و مواجهه را با اختیارات دولت ها و وظایف آن ها دارد. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی حقوق اینترنتی شهروندان با نگاهی به وظایف دولت ها در بعد داخلی و بین المللی است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد حق دسترسی به اینترنت، حق بهره مندی از پهنای باند، حق گمنامی و حق حضور فعال، کمپین و تجمعات اینترنتی در اسناد بین المللی مورد حمایت قرار گرفته است. وظایف دولت تأمین حقوق مورد اشاره در اسناد بین المللی است. با این حال در حقوق داخلی کشورها با اینکه حق دسترسی به اینترنت مورد حمایت قرار گرفته است؛ اما مسئله حق دسترسی به پهنای باند مناسب با توجه به استانداردهای جهانی و منطقه ای محل تردید است.
نتیجه: در خصوص حق بر گمنامی، حق بر دریافت اطلاعات اینترنتی نیاز به سیاست گذاری های نوین و تقویت زیرساخت های فنی محسوس می باشد.
ماهیت دستور اجرای آراء داوری داخلی در مواجهه با نقض اصول بنیادین دادرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
401 - 416
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اصول بنیادین دادرسی در داوری کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. بنابراین در این پژوهش، هدف، بررسی ماهیت دستور اجرای آرای داوری داخلی در مواجهه با نقض اصول بنیادین دادرسی است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد اصول و قواعدی اساسی و بنیادین در حقوق وجود دارند که رعایت آن برای دادگاه و داوران الزامی می باشد. ضمانت اجرای عدم رعایت آن، بطلان رأی داور و عدم قابلیت اجرایی آن است. ماده 488 قانون آئین دادرسی مدنی به درخواست ذی نفع، دادگاه را مکلف به صدور برگ اجرایی نموده است؛ ولی این بدان معنا نیست که دستور اجرای رأی داور یک دستور صرف اداری باشد. دادگاه باید اطمینان حاصل نماید که اصول و قواعد دادرسی به درستی رعایت گردیده است. چرا که دستور اجرای رأیی که اساساً باطل بوده و قابلیت اجرایی ندارد، برخلاف مقررات می باشد. بنابراین صرف نظر از اعتراض به رأی داور در مهلت مقرر، اصول بنیادین و قواعد حقوقی از اهمیت زیادی برخوردار هستند که دادگاه در زمان درخواست اجرا باید از رعایت کامل آن اطمینان حاصل نماید.نتیجه: صرف نظر از درخواست بطلان رأی داور در موردی که محکوم له تقاضای اجرای رأی را می نماید باید دادگاه را مکلف به بررسی رأی داور دانست و دستور اجرا را با ماهیتی قضایی در نظر گرفت که مطابق با قانون آئین دادرسی مدنی قابلیت تجدید نظرخواهی دارد.
مرابطه در قرآن: بازخوانی تطبیقی مفهوم با تکیه بر المیزان و التحریر والتنویر
حوزههای تخصصی:
مرابطه ازجمله مباحث مهم اجتماعی قرآن است که نقشی مؤثر در شکل گیری ارتباط افراد درراه اهداف و آرمان های اسلامی در جامعه دینی دارد. پژوهش حاضر، این مسئله مهم را به روش تطبیقی و شیوه توصیفی_تحلیلی از منظر دو مفسر معاصر؛ طباطبایی در المیزان و ابن عاشور در التحریر والتنویر موردنقد قرار داده است. به نظر ابن عاشور مرابطه به معنای حفظ آمادگی نظامی در مرزهای کشور اسلامی است؛ درحالی که بر اساس خوانش اجتماعی طباطبایی، مرابطه به معنای ارتباط تمامی افراد در جمیع شئون زندگی اجتماعی است. سؤال اساسی آن است که با عنایت به روابط هم نشینی واژگان و هم چنین بررسی معانی باب مفاعله در آیه 200 سوره آل عمران، تبیین دقیق مفهوم مرابطه چیست؟ با بررسی تطبیقی، ذکر روایت تفسیری انتظار نماز پس از نماز، به عنوان نقطه اشتراک نظر هر دو مفسر به دست آمده است. از طرفی به عنوان نقطه افتراق، تحلیل اجتماعی طباطبایی درباره مرابطه اسلامی به معنای ارتباط تمامی افراد در کنش های اجتماعی، در برابر نظر ابن عاشور، یعنی حفظ مرزهای کشور اسلامی قرار دارد. نتیجه آن که با عنایت به اطلاق رابطوا در آیه و نظر به معانی باب مفاعله، هیچ یک از دیدگاه های مذکور از حد تعیین مصداق فراتر نبوده و رابطوا حکایت از مشارکت مداوم افراد جامعه همراه با ایستادگی محکم و قوی درراه رسیدن به حق دارد.
تملک املاک و اراضی از سوی نهادهای دولتی از منظر فقهی و چالش های آن در رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
363 - 380
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : در بحث تملک اراضی همواره چالش هایی بسیاری پیشرو مالکین اراضی برای طرح دعاوی و مطالبه حقوق مالکانه در رویه قضایی وجود دارد. هدف مقاله حاضر بررسی تملک املاک و اراضی از سوی نهادهای دولتی از منظر فقهی و چالش های آن در رویه قضایی است.مواد و روش ها : روش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: در فقه تملک املاک و اراضی از سوی نهادهای دولتی در راستای منافع و مصالح عمومی در قالب قواعدی چون لاضرر، پذیرفته شده است. در حقوق موضوعه نیز چنین رویکرد مورد تایید است اما به دلیل تعدد قوانین، تأثیر یا عدم تأثیر اجرای طرح در تعیین بهای اراضی، مبنای قیمت گذاری اراضی مورد تصرف، تعیین مرجع صالح رسیدگی و تعیین حقوق مالکانه در رویه قضایی رویکرد واحدی وجود ندارد.نتیجه گیری: لازم است ضمن بازنگری و الحاق برخی از مواد در قالب ماده ی واحده در جهت رفع خلاء-های موصوف، ضرورت تأسیس مرجع شبه قضایی با ترکیبی متشکل از نماینده ی صاحبان اراضی، نماینده ی دولت و قاضی دادگستری مدنظر قرار گیرد.
نگاه سیدحیدرآملی به اخلاق در سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
107 - 122
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت اخلاق در سیر و سلوک، این پژوهش به بررسی دیدگاه کلی سیدحیدر آملی درباره نقش اخلاق در سلوک عرفانی و معرفی رویکرد تلفیقی ایشان به اخلاق می پردازد. پژوهش با رویکردی توصیفی–تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام شده است. یافته ها حاکی است که از منظر سیدحیدر آملی اخلاق دارای جایگاهی اساسی در نظام سلوکی می باشد که وی از آن به تخلق به اخلاق الله یادمی کند. اخلاق معرفی شده توسط آملی با توجه به اهمیتی که او برای »حد وسط« به عنوان »صراط مستقیم« قائل است، اخلاقی با رویکردی تلفیقی و با محوریت اخلاق فلسفی می باشد که اصول و فروع آن به آیات و روایات اسلامی مزیّن شده و هدف آن رساندن سالک به مراحل بالای سلوک و فنای وی در مراتب توحید است. نتیجه: آن است که آملی هریک از اصول چهارگانه اخلاق فلسفی را از مقتضیات رسیدن و فانی شدن در چهار مرتبه توحید می داند. وی با دسته بندی فضایل اخلاقی جزئی در ذیل اصول عفت، شجاعت، حکمت و عدالت برای رسیدن به مرتبه ای از مراتب چهارگانه توحید یعنی توحید اسمائی، صفاتی، ذاتی و افعالی به آن جنبه عرفانی داده است.
رگه های عرفان در دیوان اظهری شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
137 - 158
حوزههای تخصصی:
در بین گذشتگان، ادیان گوناگونی پدیدمی آمد. هریک از این ادیان دارای اعمال و ادعیه ای برای تقرّب به درگاه معبود خود بودند. هنگام انجام این اعمال، اصطلاحات خاصی متناسب با آن زبان و دین نیز به وجودمی آمد. این عامل سبب شد تا دانشی پدیدآید که در سال های آینده با نام «عرفان» از آن یادشود. این دانش در آثار قدمایی که مایل بدان بودند نیز راه یافت و اصطلاحات خاص آن را در کتاب هایی مجزّا شرح دادند و برخی نیز فقط به واردکردن آن واژه ها در بین سخنان خود بسنده کردند که با استخراج آن ها می توان دانست که شخص موردنظر چه تمایلاتی از دیدگاه دانش عرفان داشته است. یکی از این اشخاص که در این پژوهش بررسی خواهدشد اظهری شیرازی است. دراین پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، نخست، واژه ای را که در دیوان اظهری شیرازی یافته ایم، با مراجعه به منابع عرفانی، شرح کرده و سپس سخن اظهری را در این باره نوشته و در ادامه به تحلیل سخن اوخواهیم پرداخت. با انجام این پژوهش تبیین خواهیم کرد که در دیوان اشعارِ یکی از شعرای دوره صفوی که در قرن یازدهم می زیسته است چه میزان واژه های عرفانی به کاررفته، این کاربرد تا چه اندازه پررنگ بوده و علاوه بر آن شاعر موردنظر به کدام نوع عرفان (صَحو یا سُکر) تمایل داشته است که این امر در نهایت برای شناخت هرچه بیشتر فرهنگ ایران در دوران صفوی سودمند خواهدبود.
Islamic Solutions to Gen Z's Cognitive Challenges: A Path to Meaningful Life(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۹, Summer ۲۰۲۴
69 - 78
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This paper examines the cognitive challenges "Generation Z" faces and offers guidance based on Islamic teachings to address these issues.METHOD & FINDING: Utilizing a descriptive and analytical approach, the article identifies key challenges as the virtual-real-life imbalance, susceptibility to gaslighting, information overload, the pursuit of instant gratification, and a diminished attention span. Islamic teachings offer practical solutions to these challenges. The paper is based on Cognitive-Behavioural Theory (CBT) as its theoretical framework.CONCLUSION: From an Islamic perspective, practical strategies for enhancing the cognitive well-being of this generation include appreciating the value of time, fostering self-awareness, promoting Wasaṭīyyah (moderation), cultivating Ṣilah ar-Raḥim (genuine relationships) especially with family, regulating desires, verifying information before acceptance, seeking beneficial knowledge, managing time effectively, practicing self-reflection, encouraging critical thinking, developing patience, expressing gratitude, practicing Khushūʾ (mindfulness in worship), reciting and contemplating the Qur’an, avoiding excessive entertainment, engaging in social interaction, and seeking guidance from scholars. The mentioned factors are crucial in overcoming the challenges encountered by Generation Z.
دراسة سيميائية في قصيدة إذا الشعب يوما أراد الحياة على ضوء نظرية مايكل ريفاتير(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
21 - 36
حوزههای تخصصی:
إن السیمیائیه بشکل عام منهج نقدی حدیث، یسعى لمعالجه فهم النص، من خلال إمعان النظر الواعی فی نظام العلامات النصیه. توجد فی هذا المجال نظریات عدیده، إلا أنّ منهجیه مایکل ریفاتیر تعد من أهمّها وأبرزها، حیث تهتم بدراسه النص الأدبی، لکشف الجمال والإبداع الکامن وراء العلامات، وذلک عبر تأویل الإیحاءات وفک الشَّفرات التی قد یتجاوزها القارئ غیر الملمّ باللغه. فی هذه الأثناء، یتمّ العثور على نوعین من القراءه لإعاده إنتاج النص ومشارکه المتلقی فی إیجاده: الأولی تسمى القراءه الخطیّه أو الاکتشافیه التی تهتمّ بالتشاکل والتباین والألفاظ؛ والثانیه تُدعَى القراءه الارتجاعیه التی یتمّ من خلالها دراسه عناصر النصیه، کالخروج عن القاعده والمألوف والمنظومات الوصفیه والتعابیر المتراکمه والهیبوغرام والماتریس. نظرا إلی أنّ قصیده إذا الشعب یوما أراد الحیاه، لأبی القاسم الشابی، تشتمل على الکثیر من السمات السیمائیه والشفرات التی تحتاج إلى التأویل والتحلیل، فتهدف هذه المقاربه، عبر اعتمادها على المنهج الوصفی التحلیلی، إلی دراسه هذه القصیده، وفق نظریّه مایکل ریفاتیر. توصّلت المقاله إلی أن التعابیر المتراکمه فی هذه القصیده تنقسم إلی مجموعتین، تکشفان عن وجوه القصیده ولبِّها: المجموعه الأولی تتعلّق بعناصر الطبیعه، کالریح، والفجاج، والجبال، والشجر؛ والغرض الرئیس الذی یتحرّاه الشاعر من وراء هذه المجموعه هو استنهاض الأمَّه من خلال جرّ انتباهها إلی هذه العناصر التی تمثل الحرکه والنشاط والحیویه فی الحیاه؛ والمجموعه الثانیه تتمثّل فی نبذ الخوف، حیث إنّ الشاعر یرید أن یرسم فی وعی الأمّه أنّ السبیل الوحید للحیاه الکریمه لیس سوی ترک الحذر فی مثل هذه الظروف. وتبین أیضا أن المنظومات الوصفیه فیها تتوزع إلی ثلاث: الإراده، والطموح، والخمول، وأن الماتریس البنیوی یکشف لنا عن توحّد الموضوع والدلاله فی القصیده، رغم تعدّد المظاهر فیها.
عناصر الإيقاع ودلالاتها في ملحمة كربلاء الشعرية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
لا شک أن الموسیقى جانب هامّ فی الشعر، بحیث إن خلا الشعر من الموسیقى والإیقاع فیخف تأثیره على المتلقی ویقترب من النثر العادی. فلذا عنی نقاد الشعر بموسیقى الکلام بوصفها عنصرا أصیلا فی البنیه الشعریه. «کربلاء» ملحمه شعریه تاریخیه تتناول بأسلوب أدبی خلاب سیره الإمام الحسین (g) منذ ولادته حتى استشهاده، والتی قام بإنشادها الشاعر اللبنانی المعاصر، سعید العسیلی (1929 1994م). ومن المیزات الأسلوبیه البارزه لهذه الملحمه الأدبیه هو أن العناصر الموسیقیه جاءت بصوره فنیه لتؤثر على المتلقی. ومن حیث أن الأدب الفنی یتمیز عن الکلام العادی باستخدام الموسیقى الساحره والجرس اللفظی الرنّان، ففی شعر العسیلی ساعدت موسیقى الحروف والکلمات والعبارات الشاعرَ على أن یلبس شعره رونقا وجمالا، بحیث أثر هذا الإیقاع على التعبیر الأحسن عن الوقائع والأحداث والمشاعر والأحاسیس. فی هذا المقال، تطرقنا بمنهج وصفی تحلیلی إلى أهم العناصر الموسیقیه فی ملحمه کربلاء وأثرها فی أداء المعانی ودورها فی إیصال المدلول إلى ذهن المتلقی. ففی نظره عابره، یمکننا القول إن العناصر الموسیقیه الخارجیه (مثل الوزن العروضی والقافیه) والداخلیه فی نوعیها الصوتی (مثل التکرار والتجنیس و...) والمعنوی (مثل التقابل والتناسب و...) زادت الأشعار إیقاعا وساهمت فی خلق فضاء موسیقی موحیه وساعدت على أداء المعانی بصوره أفضل.