مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سازش یافتگی
حوزه های تخصصی:
یکی از شایع ترین اختلالاتی که در افراد دارای تجربة اسارت جنگی مشاهده می شود، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)است. در این مطالعه که با هدف بررسی وضعیت روان شناختی آزادگان شهر مشهد و ارزیابی ""مولفه های بنیادین سازش یافتگی"" در آنان انجام شد،۱۱۰نفر آزاده به صورت نمونه در دسترس و با استفاده از فرمول پیشنهادی بُرگ و گال(۱۹۸۹)انتخاب گردیدند. پس از مطالعه ای مقدماتی بر روی ۳۰ نفر از آزادگان جنگ تحمیلی، آزمون استرس پس آسیبی(RIES) و تست حمایت اجتماعی (S.S.S) بر روی نمونه اصلی انجام و با هدف تشخیص افتراقی، همراه با پرسشنامه ها، مصاحبه تشخیصی انجام شد. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی و تحلیل واریانس (ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش، رابطه ای معکوس میان طول مدت اسارت و اختلالات روانی – رفتاری آزادگان را نشان داد. یافته های پژوهش حاضر، همسو با پژوهش های داخلی و ناهمخوان با پژوهش های خارجی است. پایبندی مذهبی، مکان نگهداری اسرا، ایمان و پایداری، صبر بر مشکلات در طول مدت اسارت، از عوامل اثرگذار در کاهش علائم اختلالات روانی– رفتاری معمول درآزادگان است.
تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین
حوزه های تخصصی:
سال های اخیر به دلیل نرخ بالای طلاق در کشور رسیدگی به بهبود رابطه زوجین برجسته شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش همه زوجین شهر شیراز سال 95-1394 بود. شمار 28 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (28 نفر در دو گروه هفت زوجی). اعضای گروه های آزمایش در هفت نشست هفتگی 120دقیقه ای در سالن هتل ستارگان شیراز شرکت کردند. برای گردآوری داده ها سنجه سازش یافتگی زناشویی۱۹۷۶ و پرسشنامه احساس های مثبت درباره به همسر الری، فینچام و ترکویتز (1983) به کاربرده شد. برآیندهای تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در افزایش سازش یافتگی زناشویی (P<0/008 ,F=7/564) و بر افزایش نگرش مثبت به همسر(P<0/001 ,F=20/242) کارآمد بوده است. ازاین رو آموزش های مبتنی بر دیدگاه گاتمن می تواند برای افزایش سازش یافتگی زناشویی و ایجاد احساس مثبت آن ها به یکدیگر و کاهش بی ثباتی پیوند زناشویی و جلوگیری از رخداد طلاق کارساز تلقی گردد.
تأثیر قصه گویی قصص قرآنی بر سازش یافتگی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قصه گویی در طول تاریخ برای افراد جذابیت و کشش خاصی داشته است و در مورد کودکان یک شیوه تربیتی محسوب می شود. به همین دلیل، قصه گویی یکی از ابزارهای مهم اصلاح رفتار کودکان محسوب می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر قصه های قرآنی بر سازش یافتگی کودکان پیش دبستانی صورت گرفت.
تأثیر شرکت در نشست های گروهی مشاوره تحلیل رفتار متقابل در بی رمقی، سازش یافتگی و بی آلایشی همسران
حوزه های تخصصی:
بی رمقی و نارضایتی از زندگی زناشویی و کاهش بی آلایشی به منزله تهدیدی جدی برای پایداری رابطه زوجین به شمار آورده می شود. هدف پژوهش بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر بی رمقی زناشویی و بی آلایشی زوجین است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری مورد نظر دربرگیرنده همه زوجین منطقه دو شهر تهران در سال 1395 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی ها به ابزارهای بی رمقی زناشویی پاینز، 1996 سازش یافتگی زناشویی اسپانیر، 1976 و بی آلایشی زناشویی تامپسون و واکر، 1983 پاسخ دادند. مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل استیوارت و جونز (2011) طی 10 نشست 60 دقیقه ای و به صورت هفتگی در یکی از مراکز مشاوره شهر تهران اجرا شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 22 انجام شد. بر اساس نتایج می توان گفت که میان گروه آزمایش و گواه در نمرات حاصل از بی آلایشی زناشویی (0001/0 P،35/34 F=)، بی رمقی زناشویی (0001/0 P،05/37 F=) و سازش یافتگی زناشویی (0001/0 P،55/121 F=) تفاوت وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد تحلیل ارتباط متقابل توانسته بی آلایشی و سازش یافتگی زناشویی زوج ها را افزایش و بی رمقی شان را کاهش دهد. آموزش تحلیل رفتار متقابل و تعمیم آن به دیگر سطوح زندگی زناشویی و اجتماعی موجب می شود زوج ها، در برابر دیگر مسائل زندگی و تعارضات دید بازتری پیدا کنند.
رابطه شوخ طبعی و سبک های مقابله ای پدران با سطح سازش یافتگی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رابطه گرم و عاطفی والدین و مدیریت تنش در خانواده می تواند نقش مهمی در سازش یافتگی فرزندان داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شوخ طبعی و سبک های مقابله پدر با سازش یافتگی دانش آموزان انجام شد. روش:طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گالیکش در سال تحصیلی 96-95 بود. نمونه موردمطالعه شامل 250 دانش آموز (122 پسر و 128 دختر) بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسش نام ه سبک های مقابله با (اندلر و پارکر،1990)، پرسش نامه سازش یافتگی اجتماعی (پی کل و ویسمن، 1999)، و مقیاس شوخ طبعی (مارتین و لفکورت، 1983) پاسخ دادند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها:نتایج نشان داد که شوخ طبعی با سازش یافتگی دانش آموزان رابطه مثبت دارد (0/05 p ≤ ) . همچنین سبک مقابله ای مسئله مدار با سازش یافتگی، رابطه مثبت و سبک های مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار با سازش یافتگی، رابطه منفی دارد (0/05 p ≤ ) . بین شوخ طبعی با سبک مقابله ای مسئله مدار نیز رابطه مثبت، و بین شوخ طبعی با سبک های مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار رابطه منفی وجود دارد (0/05 p ≤ ) . نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که با افزایش سطح شوخ طبعی و سبک های مقابله ای مسئله مدار در پدران، سازش یافتگی فرزندان افزایش می یابد.
تأثیر آموزش روش ایفای نقش بر حرمت خود و سازش یافتگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
105-116
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کسب مهارت های اجتماعی از دوران کودکی برای تعامل سازنده با دیگران و سازش یافتگی اجتماعی مطلوب ضروری است. یکی از راهکارهای مؤثر برای آموزش این مهارت ها، روش ایفای نقش است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ایفای نقش در حرمت خود و سازش یافتگی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم تا پنجم ابتدایی شهرستان خلخال در سال تحصیلی 1396-1395 بود. در مرحله غربالگری و بر اساس کسب نمره لازم در دو پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت (1967) و پرسشنامه سازش یافتگی سین ها و سینگ (1993)، از میان کل دانش آموزان (178 نفر) تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری داد ه ها نشان داد که آموزش ایفای نقش در حرمت خود و سازش یافتگی کل دانش آموزان به طور معناداری مؤثر است ( p<0/001 ). نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری داده ها نیز نشان داد که آموزش از طریق ایفای نقش بر هر یک از مؤلفه های حرمت خود (عمومی، خانوادگی، تحصیلی و اجتماعی) و سه گروه از مولفه های سازش یافتگی (عاطفی، اجتماعی و تحصیلی) تأثیر معنی داری دارد ( p<0/001 ). نتیجه گیری: روش آموزش ایفای نقش با فراهم کردن محیطی لذت بخش برای یادگیری، در افزایش حرمت خود و سازش یافتگی دانش آموزان تأثیر دارد و برای آنها امکان استفاده از مهارت های آموخته شده در محیط های عینی زندگی را فراهم می نماید.
تأثیر شفقت درمانی بر سازش یافتگی و شادزیستی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل زیادی در بروز رفتارهای پرخطر دانش آموزان نقش دارد که از آن جمله می توان به فقدان مهارت های لازم جهت کنار آمدن با شرایط دشوار زندگی نام برد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شفقت درمانی بر سازش یافتگی و شادزیستی دانش آموزان دارای رفتار پرخطر انجام شد. روش: طرح این پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دهم رشته علوم انسانی سال تحصیلی 96-95 شهر رشت بود که 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایدهی شدند. برنامه شفقت درمانی فقط برای گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای اعمال شد ولی گروه گواه چنین مداخله ای را دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس خطرپذیری دانش آموزان ایرانی (زاده محمدی ، احمدآبادی و حیدری ، 1390) ، پرسشنامه سازش یافتگی ویژه د انش آموزان دبیرستانی ( سینها و سینگ، 1993 ) و پرسشنامه شادزیستی آکسفورد (آرجیل و لو ، 1989) بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داده است که شفقت درمانی بر شادزیستی و تمامی ابعاد سازش یافتگی شامل بعد اجتماعی و بعد آموزشی به غیراز بعد عاطفی اثربخش بوده است (0/001 p< ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر به کار بردن شفقت درمانی به دلیل آموزش تکنیک های ذهن آگاهی و تقویت خودشفقت ورزی، تأثیر مهمی بر زندگی دانش آموزان دارای رفتار پرخطر داشته و منجر به بهبود سازش یافتگی و شادزیستی آنان شده است.
اثربخشی آموزش مهارت های هوش اخلاقی بر سازش یافتگی (عاطفی، آموزشی، اجتماعی) دانش آموزان زورگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (مرداد) ۱۳۹۸ شماره ۷۷
519-527
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است که آموزش مهارت های هوش اخلاقی اثرات مؤثری بر سازش یافتگی های عاطفی، آموزشی و اجتماعی دارد، اما آیا این آموزش ها می تواند بر دانش آموزان زورگو نیز مؤثر باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی اثربخشی آموزش مهارت های هوش اخلاقی بر سازش یافتگی (عاطفی، آموزشی، اجتماعی) دانش آموزان زورگو انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان در حال تحصیل دوره ی متوسطه دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 40 دانش آموز انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 11 جلسه آموزش مهارت های هوش اخلاقی بوربا (2005) را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سازش یافتگی سینها و سینگ (1993) و پرسشنامه ی تجدید نظر شده زورگو / قربانی اولویوس(1998) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانش آموزان زورگو گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان زورگو گروه گواه در پس آزمون به طور معناداری سازش یافتگی (عاطفی، آموزشی، اجتماعی) بیشتری داشتند (0/01> p ). نتیجه گیری: بنابراین، می توان از آموزش مهارت های هوش اخلاقی برای افزایش سازش یافتگی (عاطفی، آموزشی، اجتماعی) دانش آموزان زورگو استفاده کرد.
پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان بر اساس شیوه های والدگری مادران: نقش میانجی سازش یافتگی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
269-280
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات پیشین نشان دادند که شیوه های والدگری مادر نقش اساسی در سلامت روان کودک دارند و هر یک از سبک های والدگری، تأثیرات متفاوتی بر سرنوشت روان شناختی فرزندان به جا می گذارند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان بر اساس شیوه های والدگری مادران با میانجی گری سازش یافتگی کودک انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان مراکز پیش دبستانی شهر زنجان در منطقه یک و دو آموزش و پرورش شهر زنجان در سال تحصیلی 97-1396 (2201 دختر و 2688 پسر) بودند. نمونه پژوهش، شامل 447 نفر(191دختر و 256 پسر) دانش آموز پیش دبستانی از جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از پرسشنامه های شیوه های والدگری (۱۹73)، سازش یافتگی کودک دخانچی (1377) ، و چک لیست رفتار کودک- نسخه گزارش معلم آخنباخ (2001) استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مؤلفه های شیوه های والدگری مادران به طور مستقیم بر مشکلات رفتاری کودکان تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد شیوه های والدگری مادران از طریق سازش یافتگی کودک بر مشکلات رفتاری کودکان، تأثیر غیرمستقیم دارد (0/01= P ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که متغیر سازش یافتگی کودک در رابطه شیوه های والدگری مادران با مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی، از نقش غیر قابل انکاری برخوردار است؛ بنابراین آموزش شیوه های والدگری صحیح به مادران و در نتیجه بهبود سطح سازش یافتگی کودکان، می تواند در کاهش مشکلات رفتاری بسیار مؤثر باشد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری آسیب محور بر سازش یافتگی پس از طلاق زنان مطلقه ساکن شهر تهران
حوزه های تخصصی:
طلاق و ازهم پاشیدگی کانون خانواده معضلی اجتماعی است که پیامدهای آن از مشکلات اساسی جوامع کنونی به شمار می رود. بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری آسیب محور در سازش یافتگی پس از طلاق زنان مطلقه ساکن شهر تهران بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری این پژوهش 49 زن مطلقه ای بودند که در بازه زمانی مهر تا آبان ماه 1396 به مرکز خدمات مشاوره مهرآور واقع در جمال زاده تهران به علت مشکلات سازش یافتگی و روان شناختی ناشی از طلاق مراجعه کرده بودند. در این تحقیق از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است که پس از طی مراحل اولیه ارزیابی از بین 49 مراجعه کننده که کمترین میانگین را در نمره مقیاس سازش یافتگی پس از طلاق فیشر (1976) کسب کرده بودند 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 زن) و کنترل (15 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در نمره کل ساز پس از طلاق (68/10= F ، 003/0= p ) در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد. نتایج نشان می دهد که مداخله درمان شناختی-رفتاری آسیب محور منجر به بهبود سازش یافتگی پس از طلاق در زنان مطلقه می شود. ازاین رو توصیه می شود درمانگران ازاین روش درمانی در جهت بهبود سازگاری، روابط بین فردی و ارتقاء سطح کیفی زندگی پس از طلاق در زنان مطلقه استفاده کنند.
مقایسه کارکردهای اجرایی و مولفه های سازش یافتگی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۱۲ (پیاپی ۴۵)
131-140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و مولفه های سازش یافتگی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. نمونه پژوهش نیز شامل60 دانش آموز دوره ابتدایی (30 نفر دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و 30 نفر دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری) بود که با توجه به پیشینه پژوهش های مرتبط با این حیطه و ملاک ورود به پژوهش و خروج از آن به روش نمونه گیری دردسترس برای دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و هدفمند برای دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری انتخاب شدند و آزمون عصب-روانشناختی و شخصیتی کولیج، پرسشنامه سازگاری دانش آموز سینها و سینک و آزمون هوش وکسلر را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمره کل کارکردهای اجرایی و مولفه های تصمیم گیری، برنامه ریزی و بازداری دو گروه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> P ). همچنین، بین نمره کل سازش یافتگی و مولفه های اجتماعی و تحصیلی دو گروه دانش آموزان ناتوانی یادگیری و دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> P ). بر اساس یافته های بدست آمده دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نسبت به دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری دارای سطوح پایین تری از کارکردهای اجرایی و مولفه های سازش یافتگی هستند.
پیش بینی سازش یافتگی بر اساس مثلث شناختی و باورهای غیر منطقی در بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
89 - 101
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سازش یافتگی بر اساس مثلث شناختی و باورهای غیر منطقی در بین زوجین بود روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زوج های جوان در شهر سمنان در سال 1399 بود که از آن میان به روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای و داوطلبانه 382 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زن و شوهر گراهام بی اسپنیر، پرسشنامه مثلث شناختی بکهام و همکاران و پرسشنامه باورهای غیر منطقی اهواز بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مدل یابی روابط ساختاری میان متغیرهای مثلث شناختی و باورهای غیرمنطقی با سازش یافتگی زناشویی به صورت مستقیم برازندگی خوبی نشان داد. ضریب مسیر مستقیم بین مثلث شناختی و سازش یافتگی زناشویی منفی و معنادار بود (001/0 =P). همچنین ضریب مسیر مستقیم بین باورهای غیر منطقی و سازش یافتگی زناشویی منفی و معنادار بود (001/0 =P). نتیجه گیری: باورهای غیر منطقی درباره رابطه زوجی که از الگوهای فکری منفی و تحریف شده ناشی می شود و خطاهای کلی در تفکر که حاصل ادراکات تحریف شده هستند، موجب خشم، افسردگی، جر و بحث مداوم و ناسازگاری با همسر می گردد. از این منظر شناسایی و پرداختن به عوامل مذکور، درک عمیق تری از سازش یافتگی زناشویی ارائه می نماید. پیشنهاد می گردد متخصصین در یک بستر درمانی مؤثر به متغیرهای مذکور در قالب پروتکل های درمانی بپردازند.
مقایسه سیستم های مغزی-رفتاری، مؤلفه های سازش یافتگی و علائم شخصیت اسکیزوئید در بیماران مبتلا به میگرن و زخم معده ی عصبی و افراد عادی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: میگرن و زخم معده عصبی از بیماری های روان تنی هستند که عوامل روانشناختی مختلف در بروز و تشدید آن ها مؤثرند. هدف: هدف این پژوهش مقایسه سیستم های مغزی رفتاری، مؤلفه های سازش یافتگی و علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید در بیماران مبتلا به میگرن، زخم معده عصبی و افراد عادی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی بیماران بالای ۱۸ سال مبتلا به زخم معده و میگرن مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر بوکان در سال ۱۳۹۸ همراه همتایان عادی آنان بود. حجم نمونه پژوهش شامل ۹۰ نفر بود که به هر گروه از بیماران ۳۰ نفر بالای ۱۸ سال به روش نمونه گیری تصادفی ساده اختصاص یافت و همتایان عادی آنان نیز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد بازداری- فعال سازی رفتار کارور و وایت (۱۹۹۴)، پرسشنامه ی سازگاری بل و سؤالات مقیاس ۱ از آزمون بالینی چند محوری میلون ۳ استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS نسخه ۲۲ از طریق آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بیماران میگرنی نسبت به دو گروه دیگر، به صورت معنی داری بیشترین میانگین را در علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید و بازداری-فعال سازی رفتاری داشتند (۰/۰۵> p ). هر دو گروه بیماری در سازش یافتگی نسبت به افراد عادی به صورت معنی داری میانگین کمتری در سازش یافتگی داشتند (۰/۰۵ p< ). نتیجه گیری: بیماران میگرنی و زخم معده عصبی سطح پایینی از سازش یافتگی را داشتند. همچنین بیماران میگرنی علائم بیشتری از اختلال شخصیت اسکیزوئید و سطح بالاتری از بازداری-فعال سازی رفتاری را داشتند.
تاثیرآموزش مهارت تفکرنقاد برسازش یافتگی وتاب آوری دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
16 - 26
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف مطالعه تاثیرآموزش مهارت تفکرنقاد برسازش یافتگی وتاب آوری دانش آموزان پسرپایه ششم انجام شد.روش پژوهش نیمه آزمایشی وازنوع طرح گروه کنترل نابرابربود.جامعه آماری دراین پژوهش دانش آموزان پسرپایه ششم یکی ازدبستان های بروجرددرسال تحصیلی 99-1398به تعداد102نفربودندکه ازمیان آنها38 نفرباروش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.برای اندازه گیری متغیرهادرپیش آزمون وپس آزمون ازپرسشنامه سازش یافتگی(دخانچی وهمکاران،1387)،ﭘرﺳﺷﻧﺎﻣﻪ ﺗﺎب آوری کاﻧرودیویدﺳ ون (۲۰۰۳)وپرسشنامه مهارتهای زندگی،(مولفه تفکرنقاد)(ساعتچی وهمکاران 1389)استفاده شد،که جهت بررسی پایایی آنهاازآزمون آلفای کرونباخ استفاده شدوضرایب آن ها به ترتیب84/0، 79/0 و 80/0 به دست آمد.روایی پرسش نامه هاتوسط اساتیدعلوم تربیتی موردبررسی وتاییدواقع شد.براساس طرح مذکوربرای گروه آزمایش پس پیش آزمون،پنج جلسه آموزش مهارت تفکرنقاد بااستفاده ازبسته آموزشی (ورنون وفیروزبخت،1395)استفاده شد.داده های جمع آوری شده پس ازنرمال سنجی بااستفاده ازآزمون رگرسیون تحلیل شدند.یافته های این پژوهش نشان داد:آموزش مهارت تفکرنقاد برافزایش سازش یافتگی وتاب آوری دانش آموزان پسرپایه ششم مؤثراست.باتوجه به یافته های این تحقیق،نتیجه گرفته می شودکه آموزش مهارت تفکرنقاد می تواندسطح سازگاری وتاب آوری دانش آموزان پسرپایه ششم راافزایش دهد. (05/0 >p)
تأثیر آموزش "مهارت های پرورش کودک متفکر" به والدین بر تاب آوری و راهبردهای مقابله ای کودکان با سطح سازش یافتگی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۹۲-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تجربیات دوران کودکی بر مشکلات سازش یافتگی مانند اضطراب، افسردگی، و سبک های والدگری افراد در بزرگسالی مؤثر هستند. یکی از مهم ترین راه های پیشگیری از اختلالات روان شناختی، ایجاد ویژگی های شخصیتی مثبت از دوران کودکی و روش های صحیح والدگری است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش "مهارت های پرو رش کودک متفکر" به والدین بر تاب آوری و راهبردهای مقابله ای کودکان با سطح سازش یافتگی پایین است. روش: روش پژوهش حاضر، شبه تجربی از نوع طرح «پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه» بود. نمونه مورد مطالعه متشکل از 26 نفر از والدین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی مدارس دولتی ناحیه 1 شهر رشت، با دامنه سنی 10 تا 12 سال در سال تحصیلی 1396-97 بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برحسب کسب نمره زیر 65 در پرسشنامه سازش یافتگی (دخانچی، 1377) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. برنامه مداخله ای طی 9 جلسه دوساعته هفتگی برای گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با استفاده از مقیاس تاب آوری کودک و نوجوان (انگار و لیبنبرگ، 2009) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای نوجوانان (موس، 1993) جمع آوری، و با استفاده از آزمون تی دو نمونه مستقل و تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها پژوهش نشان داد آموزش "مهارت های پرو رش کودک متفکر" باعث افزایش تاب آوری و راهبردهای مقابله ای مطلوب و کاهش راهبردهای مقابله ای نامطلوب در کودکان با سطح سازش یافتگی پایین می شود (0/05 p≤). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت برنامه مداخله ای به کار گرفته شده با تکیه بر مهارت های حل مسئله و با تأثیر بر سبک والدگری بر تاب آوری و راهبردهای مقابله ای در کودکان با سطح سازش یافتگی پایین، مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش یافتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات اصلی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف مشکل در سازش یافتگی است، برای کاهش این نارسایی باید از روش های عملیاتی که مناسب با سطح هوشبهر این کودکان باشد استفاده کرد، یکی از روش های مناسب برای آموزش افراد با سطح هوشی عملیاتی، آموزش روان نمایشگری است. از این رو هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش ی افتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کودکان پسر با کم توانی ذهنی خفیف شهرستان دامغان در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود و خروج از نمونه انتخاب شده و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. هر دو گروه پرسشنامه سازش یافتگی (سینها و سینگ، 1993) را در ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از ده جلسه روان نمایشگری 90 دقیقه ای گروهی برای گروه آزمایشی، در مرحله پس آزمون، مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش روان نمایشگری موجب افزایش سازش یافتگی کلی و خرده مقیاس های عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد (0/05>p). نتیجه گیری: آموزش روان نمایشگری از طریق ایفای نقش برای کودکان گروه آزمایش، تجربه فهم دقیق تر احساس ها و هیجانات را فراهم کرد و از این طریق به افزایش سازش یافتگی عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف منجر شد.
اثربخشی درمان چندوجهی لازاروس بر عزّت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
99 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان چند وجهی لازاروس بر عزت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال اضطراب جدایی مراجعه کننده به بیمارستان ابن سینای مشهد در سال 1397 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 16 نفر از آن ها انتخاب شد و سپس به شیوه ی تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل، هر گروه (8 نفر) گمارده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ (1965)، پرسشنامه اضطراب اسپنس (1997) و پرسشنامه سازش یافتگی دانش آموزان سینها و سینگ (1993) پاسخ دادند، برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان چند وجهی لازاروس اجرا شد درحالی که گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد، درمان چند وجهی لازاروس باعث افزایش عزت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.بر این اساس می توان نتیجه گرفت درمان چندوجهی لازاروس با تکیه بر 7 بعد مختلف و تاثیرگذاری بر آن، می تواند روشی موثر در درمان اختلال اضطراب جدایی و بالا رفتن عزت نفس و سازش یافتگی در این کودکان شود.
طراحی الگوی ساختاری رضایت زناشویی مادران دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس ادراک مثبت و سازش یافتگی با میانجی گری بخشایش گری مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ساختاری رضایت زناشویی مادران دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس ادراک مثبت و سازش یافتگی با میانجی گری بخشایش گری مادران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام مادران دانش آموزان پسر با نارسایی های رشدی و هوشی شهر سمنان که فرزند آنها در مدارس استثنایی شهر سمنان در سال تحصیلی 97- 98مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد که از این تعداد 200 نفر از دو مدرسه استثنایی دخترانه و پسرانه با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس ادراک مثبت ایسکسون و پاینس، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل و سیاهه بخشایش گری انرایت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین رضایت زناشویی با مؤلفه های بخشایش گری، ادراک مثبت و سازگاری رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0> p ). همچنین بین مؤلفه های بخشایش گری با ادراک مثبت و سازگاری نیز رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p ). تنها بین بخشایش گری و رضایت زناشویی با مؤلفه سازگاری تندرستی رابطه معناداری به دست نیامد. یا فته های پژوهش حاضر نشان داد که الگوی آزمون شده از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت بخشش از جمله فرایندهای مهمی است که چه به طور مستقیم و چه به طور غیرمستقیم از راه افزایش تأثیر مثبت عواملی مانند ادراک مثبت و سازش یافتگی سبب افزایش رضایت زناشویی می شود .
نقش واسطه ای والدگری پدر در ارتباط با روابط خانوادگی و انسجام روانی پدر با سازش یافتگی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
295 - 306
حوزه های تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن نقـش واسـطهای والدگـری پـدر در رابطـۀ بیـن روابـط خانوادگـی و انسـجام روانـی پـدر بـا سـازشیافتگی کـودک بـود. ایـن پژوهـش از نـوع همبسـتگی و جامعـۀ آمـاری دانشآمـوزان دختـر دوره ابتدایـی شـهر شـاهرود در سـال تحصیلـی۱۳۹۹-۱۳۹۸ و پـدران آنهـا بـود. 240 نفـر از دانشآمـوزان و پـدران آنهـا بـا روش خوشـهای چندمرحلـهای انتخـاب شـدند و بـه مقیـاس والدگـری پـدر (دیـک، ۲۰۰۴)، مقیـاس احسـاس انسـجام (آنتونووسـکی، ۱۹۹۳)، سـیاهۀ سـازشیافتگی (سـینها و سـینگ، ۱۹۹۸) و شـاخص روابـط خانوادگـی (هادسـون، ۱۹۹۲) پاسـخ دادنـد. نتایـج تحلیـل مسـیر نشـان داد کـه والدگـری پـدر در رابطـۀ بیـن روابـط خانوادگـی و انسـجام روانـی پـدر بـا سـازشیافتگی کـودک نقـش واسـطهای دارد. باتوجـه بـه نتایـج پژوهـش پیشـنهاد میشـود متخصصـان قلمـرو تربیـت، بـه اهمیـت و ضـرورت ارتبـاط پـدر و کـودک بهعنـوان عامـل تعیینکننـده در سـازشیافتگی کـودکان، توجـه ویـژهای داشـته باشـند.
رابطه میزان اختلالات روانی - رفتاری با طول مدت اسارت و حمایت اجتماعی در آزادگان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه رابطه میان طول مدت اسارت و میزان اختلالات روانی – رفتاری در آزادگان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش: این مطالعه که با روش همبستگی انجام شده ، 110 نفر به صورت نمونه در دسترس و با استفاده از فرمول پیشنهادی بُرگ و گال(۱۹۸۹) انتخاب شدند. آزمون های مورد استفاده در این پژوهش را آزمون 21 DASS و تست حمایت اجتماعی (S.S.S) تشکیل داد. همچنین از مصاحبه تشخیصی، جهت تشخیص افتراقی اختلالات و معتبرسازی نتایج استفاده گردید. داده های حاصل از پژوهش، با استفاده از آزمون های همبستگی و تحلیل واریانس (ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین طول مدت اسارت و اختلالات روانی-رفتاری آزادگان رابطه معکوس برقرار است. همچنین میان اختلالات استرس و افسردگی با متغیر حمایت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری مشاهده گردید. یافته های پژوهش حاضر اگرچه ناهمخوان با پژوهش های خارجی است، لکن نشان از همسویی با پژوهش های داخلی دارد. عواملی همچون مذهب و محل نگهداری اسرا در طول مدت اسارت؛ عواملی تاثیرگذار بر چنین نتیجه ای قلمداد شده اند.
بحث: ارتباط معکوس بین طول مدت اسارت و اختلالات روانی از جمله افتراق هایی است که در این بین خودنمایی می کند. در واکاوی این یافته که اسیران با مدت اسارت بیشتر چرا شدت اختلال کمتری را نسبت به اسیران با مدت اسارت کمتر داشته اند، می توان به نقش هدف و اعتقادات دینی و مذهبی در کاهش اختلالات اشاره کرد.