فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 45
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش ارائه تصویر روشنی از وضعیت مدیریت کلاس درس؛ عوامل اثرگذار و پیامدهای آن بر معلمان و دانش آموزان در مدارس ابتدایی ایران بوده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر روش اجرا، مروری نظام مند تلقی می شود. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه مطالعاتی است که از جوانب مختلف به موضوع مدیریت کلاس درس دوره ابتدایی در ایران پرداخته اند. در جستجوی اولیه، با استفاده از CASP و بر اساس معیارهای ورود، 31 مقاله از مجموعه اولیه 68 مقاله بازیابی شده، انتخاب شدند. به منظور بررسی کیفیت پایایی قابل اعتماد بودن، از ضریب کاپای کوهن که 81/0 به دست آمد، استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پژوهش های پیشین در زمینه مدیریت کلاس درس دوره ابتدایی در ایران بر چهار مضمون اصلی متمرکز شده است: مفهوم سازی مدیریت کلاس درس در دوره ابتدایی، سبک غالب مدیریت کلاس درس معلمان، متغیرهای مرتبط با سبک های مدیریت کلاس درس و در نهایت چالش های آن در بین مطالعات ایرانی که 42 مفهوم در 14 محور با 5 مضمون مورد توجه بوده است که از بین این مضامین، مضمون چالش های مدیریت کلاس درس با کمبود مطالعه مواجه بوده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند برای سیاستگذاران آموزشی کاربرد داشته باشد. مدیران مدرسه و برنامه ریزان آموزشی در مدارس برای ایجاد یک محیط پویا و ایجاد شوق در یادگیری دانش آموزان معلمان دوره ابتدایی با سبک های مؤثر مدیریت کلاس آشنا سازند و مزیت های سبک مدیریت کلاس تعامل گرا را به معلمان دوره ابتدایی به لحاظ تقویت مهارت های روانشناختی و مهارت های تحصیلی و عملکردی بشناسانند.
طراحی و اعتباریابی الگوی بهینه تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
172 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی بهینه تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی است .روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی متوالی است. در قسمت کیفی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی، براساس نظر متخصصان حوزه برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت داده ها گردآوری و مضامین تعیین شدند. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در نهایت با انجام 15 مصاحبه، حد اشباع نظری به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله، مصاحبه نیمه ساختارمند است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل مضمون براون و کلارک (2013) استفاده شده است. در بخش کمی برای بررسی اعتبار درونی مدل، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نمونه آماری به تعداد 50 نفر از اعضای هیات علمی در حوزه علوم تربیتی و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرانباخ معادل 85/0 بدست آمد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی(تحلیل عاملی تاییدی) و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS وPLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر، شناسایی 44 مضمون سازمان دهنده و 16 مضمون فراگیر بود. در بخش کمی، مولفه های انسانی، فنی، آموزشی و اجرایی به ترتیب با مقدار 731/21، با 209/8، 55/33 و 133/17 مورد تایید قرار گرفت؛ برای رتبه بندی هر یک از مولفه ها نیز از آزمون فریدمن استفاده شد.
تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در رمان "موت صغیر" اثر محمدحسن علوان
حوزههای تخصصی:
محمدحسن علوان، یکی از نویسندگان برجسته ادبیات عربی و عربستان سعودی است که تاکنون رمان های متعددی از وی به زیور طبع آراسته شده که تعدادی از آن ها برنده جوایز معتبر ادبی شده اند. در میان آثار او، رمان «موت صغیر» که سرگذشتی توأم با تخیّل از زندگی عارف مشهور، محی الدین ابن عربی است، در سال 2017 م برنده جایزه معتبر بوکر عربی شده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- حلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در این رمان مشهور بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که علوان به خوبی با فضای داستان نویسی آشنا بوده و با استفاده از تکنیک خاص این فن، توانسته است مخاطب را با داستان همراه سازد. علی رغم حجم بالای رمان، نویسنده توانسته با استفاده از دو نوع پیرنگ: پیرنگ اصلی که زندگی نامه آمیخته با تخیّل ابن عربی است و پیرنگ فرعی که حوادثی پیرامون حفظ و نگهداری کتاب خطیِ "فتوحات مکیه" ابن عربی است، مخاطب را به خواندن ادامه داستان ترغیب سازد. از دیگر نقاط بارز توجه در هنر داستان نویسیِ علوان، دقت فراوان وی در توصیف فضا و صحنه و مکانی است که متن در آن جاری گشته یا حادثه ای در آن روی داده است.
شناسایی آسیب ها و چالش های کارورزی مجازی دانشگاه فرهنگیان در دوران پاندمی کرونا: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
، گذراندن کارورزی در بستر مجازی در ایام کرونا چالش هایی به همراه داشت که شناسایی آن ها برای دوران پساکرونا بسیارمهم است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های کارورزی مجازی دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا انجام گردید. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و از نظر راهبرد و روش، از طرح های آمیخته اکتشافی(کیفی –کمی) می باشد. بخش کیفی به شیوه پدیدارنگاری و بخش کمی به شیوه توصیفی- پیمایشی اجرا گردید. فاز کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید و دانشجومعلمان اجرا گردید و مؤلفه های فاز کیفی مبنای ساخت پرسشنامه 52 سوالی جهت اجرای فاز کمی شد که با استفاده از نرم افزار آماری Spss 25 پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 965/0 محاسبه شد. در فاز کمی جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است که در حال گذراندن واحد کارورزی می باشند که از این تعداد، 346 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم-افزار هایی آماری Spss ورژن 25 و آزمون کلموگورف-اسمیرنوف، دوجمله ای و فریدمن انجام پذیرفت. یافته ها حاکی است که عمده ترین آسیب های کارورزی مجازی پژوهش حاضر عبارتند از: ضعف مهارتی و تجربی اساتید راهنما و معلمان راهنما در اجرای کارورزی مجازی، نبود منابع به روز متناسب با نیاز روز، عدم موفقیت دانشجومعلمان در کسب حرفه ی معلمی طی گذراندن کارورزی مجازی، همکاری پایین عوامل مدارس، معلمان راهنما و ادارات محل خدمت با دانشجوی کارورز، عدم آشنایی کامل دانشجومعلمان با درس کارورزی، عدم تعاملات لازم دانشجو با استاد و معلم راهنما و عدم موفقیت سامانه مدیریت یادگیری دانشگاه فرهنگیان.
تحلیل شاخصه های تحقق عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرمجموعه ها و مصادیق عدالت، بحث عدالت در نظام تعلیم و تربیت و چگونگی توزیع امکانات و فرصت های آموزشی است. عدالت آموزشی براساس قانون اساسی به عنوان یک فرصت، حق و نیاز همگانی به رسمیت شناخته شده، و جمهوری اسلامی ایران در حدود قانون موظف به تأمین آن است. بنابر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عدالت زمانی در محیط های آموزشی برقرار می گردد که یادگیرندگان بتوانند به اهداف مختلف ساحت های تربیتی دست یابند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارهای تحقق عدالت آموزشی در بیانات مقام معظم رهبری، با توجه به تأکید ایشان بر موضوع عدالت است. همچنین وضعیت شاخصه عدالت آموزشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تبیین شده است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، مضامین فراگیر و پایه شناسایی شد و پس از آن در هر مضمون فراگیر، اطلاعات آماری در جهت تبیین پیشرفت نظام موجود ارائه گردید. به طور کلی شاخصه های عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری شامل 4 مضمون فراگیر و 22 مضمون پایه می باشد. مضامین فراگیر به دست آمده عبارتند از: در دسترس بودن فرصت های آموزشی برای همگان، افزایش امکانات آموزشی، توجه به استعدادها و علایق و رفع تبعیض جنسیتی. مهم ترین مضامین پایه نیز عبارتند از: توزیع متناسب فرصت های آموزشی، گسترش توزیع علم، افزایش کیفیت مدارس، تقسیم عادلانه و عاقلانه امکانات، تقویت مدارس دولتی، عدم تفاوت میان دختر و پسر در امر تحصیل، توجه به نخبگان و برنامه ریزی برای استعدادهای گوناگون.
ارزیابی میزان سطوح تفکر جبری دانش آموزان پایه دهم هنرستان های فنی وحرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان سطوح تفکر جبری دانش آموزان پایه دهم بر اساس چارچوب ارائه شده توسط کاپوت و پانتزی در چهار سطح (الف) تعمیم محاسبات، (ب) تفکر تابعی، (ج) زبان مدلسازی و (د) اثبات جبری می باشد. تفکر جبری، توانایی استفاده از ساختارها و روابط انتزاعی ریاضی برای تعمیم، بازنمایی، توجیه و استدلال است، این نوع تفکر به دانش آموزان کمک می کند تا ارتباطات عمیقی بین مفاهیم و مؤلفه های ریاضی را برقرارکنند. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه دهم هنرستانهای فنی وحرفه ای شهرتهران ونمونه آماری، نمونه دردسترس به تعداد 62 نفر(31 نفردختر و31 نفر پسر)که درسال تحصیلی 1402-1401 تحصیل می کردند، انتخاب شد. روش پژوهش از جهت هدف توصیفی– پیمایشی است. آزمون محقق ساخته با روایی و پایایی مناسب انجام و نتایج با آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که در هر چهار سطح تفکر جبری، دانش آموزان عملکر د ضعیفی از خود ارائه کردند. میانگین کل نمرات کسب شده توسط دانش آموزان در سطح تعمیم محاسبات 5/35%، تفکر تابعی 5/36%، مدلسازی 9/14% و در سطح اثبات جبری 4% و نتایج آزمون تی مستقل تأیید کرد که سطوح تفکر جبری دانش آموزان دختر و پسر دارای تفاوت معنا داری نمی باشد و سطوح تفکر جبری دختران برابر با پسران می باشد.
تعیین تأثیر مداخلات انگیزشی - رفتاری بر مبنای چرخه انگیزشی مارتین بر تعلل ورزی و خودناتوان سازی در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
73 - 93
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخلات انگیزشی-رفتاری بر مبنای چرخه انگیزشی مارتین، بر تعلل ورزی و خودناتوان سازی در دانشجومعلمان بود. روش: این پژوهش، کاربردی از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در سال 1402-1401 بود که در مرحله اول 310 نفر به روش تصادفی و به عنوان نمونه انتخاب شدند و در مرحله دوم 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر به تعداد برابر که نمرات بالاتری در اهمال کاری و خودناتوان سازی داشتند انتخاب شدند و در دو گروه پیش آزمون و پس آزمون قرار داده شدند. برای جمع آوری داده ها دو پرسش نامه تعلل ورزی سولومون و راث بلام (1984) و خودناتوان سازی میدلی، آرونکومار و اوردان(۲۰۰۰) مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی به روش تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS ورژن 21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات چندبعدی شناختی-رفتاری بر کاهش تعلل ورزی و خودناتوان سازی تأثیر گذاشته است و دانشجویان در پس آزمون نسبت به پیش آزمون، پس از گذراندن دوره، نمرات پایین تری کسب نمودند. نتیجه گیری: چنین می توان نتیجه گرفت شناخت تعلل ورزی و خودناتوان سازی و انتخاب روش های مناسب که منجر به کاهش آن ها می شود، می تواند به بهبود عملکرد و انگیزه دانشجویان کمک نماید و بر کارایی سیستم آموزشی نیز بیفزاید.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
210 - 225
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: برای جلوگیری از مشکلات تحصیلی و روانی-هیجانی در دانش آموزان، شناسایی عوامل مرتبط و اقدامات آموزشی-درمانی امری حیاتی تلقی می گردد. لذا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی اجرا شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه در سال تحصیلی 1403- 1402 بود، که تعداد 30 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در دو گروه مساوی (آزمایش، 15 نفر و کنترل، 15 نفر) گمارش شدند. برای گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی، از پرسشنامه خودکارآمدی (موریس، 2001) و پرسشنامه مسئولیت پذیری (لوئیس، 2001) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی و آنالیز کوواریانس با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش نمره کل خودکارآمدی(515/89=F، 000/0=P و 547/0=η) و افزایش نمره کل مسئولیت پذیری(737/77=F، 000/0=P و 479/0=η) و هر یک از مؤلفه های آن ها در افراد گروه آزمایش شده است، اما در میانگین نمرات این مؤلفه ها در افراد گروه کنترل طی مراحل مختلف سنجش، تغییر معناداری از نظر آماری مشاهده نشد.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی، روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی می توانند از این رویکرد درمانی به منظور توانمندسازی روانشناختی و کاهش آسیب در دانش آموزان استفاده کنند.
واکاوی فرایند توسعه حرفه ای مبتنی بر تجارب زیسته معلّمان درس پژوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درس پژوهی یکی از پژوهشهای معطوف به مدرسه و برنامه درسی است که می تواند از یک سو طی فرایندی مشارکتی حرفه ای گری معلمان را ارتقا دهد و از سوی دیگر یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشد. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی فرایند شکل گیری توسعه ی حرفه ای حاصل از درس پژوهی برای دستیابی به یک الگو و نحوه اثرگذاری مولفه های استخراج شده بر توسعه حرفه ای بود. روش پژوهش، کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان درس پژوه بود که در زمینه درس پژوهی موفقیتهایی را کسب کرده و نیز صاحبنظرانی که در مورد درس پژوهی، اقدام به تألیف مقاله و کتاب کرده بودند. با روش نمونه گیری هدفمند و بعد از انجام ده مصاحبه نیمه ساختاریافته، به اشباع نظری در داده ها دست یافتیم. پس از تحلیل مضمون مصاحبه ها، پنج مقوله عمده شامل رویکرد، فرهنگ، هسته فنی، عوامل زمینه ای و پیامدها پدیدار شد و در نهایت الگوی پژوهش بر اساس رویکرد سیستمی ترسیم شد. درس پژوهی در بافت فرهنگ خاصی با مختصات مشارکتی و نقدپذیری صورت می گیرد. رویکرد درس پژوهی هدف گرایانه، فرایند محور، خلاقیت محور است و با زمینه هایی مانند تفکر تأملی معلم، برقراری ارتباط، پژوهشگری و حل مسئله منجر به اصلاح و بهبود روش های تدریس، تسهیلگری و تعمیق بخشی به یادگیری و عاملیت یادگیرنده می شود. نتایج این فرایندها بر معلم و دانش آموز پیامدهایی از جمله توسعه حرفه ای، رضایت شغلی، لذت از یادگیری و علاقه مندی به مدرسه را در پی دارد. در نهایت الگوی ارائه شده در قالب گروه کانونی، اعتباربخشی شد.
ارائه الگوی ساختاری فرسودگی تحصیلی بر مبنای جو عاطفی خانواده و حمایت اجتماعی ادراک شده با تاکید بر نقش میانجی سبک های دلبستگی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی ساختاری فرسودگی تحصیلی بر مبنای جو عاطفی خانواده و حمایت اجتماعی ادراک شده با تاکید بر نقش میانجی سبک های دلبستگی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر قم 232 نفر، با توجه به ملاک های ورود و خروج به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که جو عاطفی خانواده (041/0=P، 18/0-= β)، حمایت اجتماعی (035/0=P، 24/0-= β) و سبک دلبستگی ایمن (047/0=P، 14/0-= β) دارای اثر منفی و معنی داری بر فرسودگی تحصیلی بودند؛ سبک دلبستگی اجتنابی دارای اثر معنی داری بر فرسودگی تحصیلی نبود (946/0=P، 001/0= β)؛ اما سبک دلبستگی دوسوگرا دارای اثر مثبت و معنی داری بر فرسودگی تحصیلی بود (033/0=P، 24/0= β). جو عاطفی خانواده (048/0=P، 13/0= β) و حمایت اجتماعی (032/0=P، 28/0= β) دارای اثر مثبت و معنی داری بر سبک دلبستگی ایمن بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش نتیجه گرفته می شود، حمایت اجتماعی ادراک شده و جو عاطفی خانواده، از طریق سبک دلبستگی ایمن و دوسوگرا می توانند بر فرسودگی تحصیلی اثرگذار باشند. توجه به این مکانیزم اثر می تواند در مداخلات پیشگیری و درمانی برای کاهش فرسودگی تحصیلی مؤثر باشد.
اعتباریابی سازوکارهای کالبدی شایستگی معلم در نقش یادگیرنده مادام العمر در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
129 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اعتبار یابی سازوکارهای کالبدی شایستگی معلم در نقش یادگیرنده مادام العمر است. جامعه آماری پژوهش 269 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع بارز ۱۵۰ نفر از آنان انتخاب شدند. از روش سنتز پژوهی به منظور بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که پژوهشگران بر اساس یافته های حاصل از روش سنتز پژوهی تنظیم کردند. برای تعیین اعتبار پرسش نامه از بازبینی با همکاری و مثلث سازی منابع داده ها استفاده شد. برای سنجش پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب 0/94 حاکی از پایایی بالای ابزار بود. برای تأیید یافته های حاصل از اجرای پرسش نامه از تحلیل عاملی یک مرحله ای و دومرحله ای استفاده شد. یافته ها بر اساس سازوکارهای کالبدی شایستگی معلم در نقش یادگیرنده مادام العمر شامل چهار مؤلفه اصلیِ شایستگی فردی، شایستگی انگیزشی، شایستگی اطلاعاتی فناوری و شایستگی کنشگری تبیین کننده معنی داری سازوکارهای کالبدی بوده و اعتبار آن ها تأیید می شود.
الگوی برساخت آزادی علمی در جامعه دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
163 - 178
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناخت فرایند برساخته شدن آزادی علمی در جامعه دانشگاهی ایران بوده و با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد نظریه مبنایی انجام شده است. مشارکت کنندگان 17 نفر از اعضای هیئت علمی با مرتبه دانشیاری به بالا از دانشگاه ها و پژوهشگاه های تابعه وزارت عتف بودند. نمونه گیری هدفمند (و نظری) و با بیشینه تنوع انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پروتکل مصاحبه عمیق استفاده شد و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در تحلیل داده ها از رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین استفاده شد .برای اعتباربخشی یافته ها از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. یافته های پژوهش مبتنی بر 38 مقوله محوری و 13 مقوله گزینشی بود که بر اساس رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین در الگوی نهایی جایگذاری شدند. پدیده محوری به صورت دو هسته ای با عنوان «عرف دانشگاهی و سوژه دانشگاهی ناگزیر» نام گذاری شد. عاملان دانشگاهی راهبردهایی مانند «هویت دانشگاهی بازاندیشانه، پیله عافیت و سرمایه گذاری در خود» را برای مواجهه با پدیده محوری برگزیده اند. برونداد این سازوکار، راهبردها و تعاملات درنهایت به کنش ورزی احتیاطی در ساحت دانشگاهی انجامیده است که آن را «آزادی دانشگاهی اضطرابی» نام نهاده ایم.
واکاوی خشونت نمادین در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
179 - 193
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی خشونت نمادین و مصداق های آن در برنامه درسی به روش کیفی (تحلیل مضمون یا تماتیک) انجام شده است. حوزه پژوهش برنامه درسی مدارس ایران و جامعه آماری آن با توجه به میان رشته ای بودن موضوع پژوهش، شامل اعضای هیئت علمی، متخصصان و صاحب نظران حوزه های برنامه درسی، روان شناسی تربیتی و جامعه شناسی آموزش و پرورش بوده است. نمونه پژوهش بر اساس اشباع نظری 15 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود که به منظور حفظ فاصله اجتماعی با استفاده از شبکه های اجتماعی و به شکل نیمه حضوری انجام شد. بسندگی پژوهش و اطمینان از کیفیت داده ها و تفسیرهای صورت گرفته، با ترکیبی از راهبردهای اعتبارپذیری، انتقال پذیری، اتکاپذیری و تأییدپذیری مورد سنجش قرار گرفت. پایایی کدگذاری مصاحبه ها، با استفاده از ضریب درون موضوعی کاپا تعیین گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از الگوی سه مرحله ای براون و کلارک تحلیل شد. نتایج نشان داد که خشونت نمادین می تواند در تمامی عناصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، محیط اجرا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و روش های ارزشیابی) اعمال شود. مدارس به عنوان ابزار نظام آموزشی از طریق برنامه درسی و به طور غیرعمدی به بازتولید نابرابری های فردی و اجتماعی اقدام می کنند.
بررسی اختلالات اعتیادی ناشنوایان و کم شنوایان: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
145 - 186
حوزههای تخصصی:
در جامعه ناشنوایان و کم شنوایان باتوجه به محدودیت های ارتباطی، احتمال ابتلا به اختلالات سلامت روان بیشتر است، این محدودیت ارتباطی و انزوا احتمال ابتلا به اختلالات اعتیادی را بیشتر می کند، همچنین منابع پژوهشی اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی بسیار محدود و کمبود آن احساس می شود؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی مرور سیستماتیک انواع اختلالات اعتیادی در جامعه کم شنوایان و ناشنوایان بود. جامعه آماری، انواع اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی که طی 11 سال اخیر (1390-1401) در منابع فارسی و 18 سال اخیر (2005-2023) در منابع انگلیسی، در قالب مقالات چاپ شده در مجلات علمی - پژوهشی انجام شد. به منظور یافتن مقالات فارسی جستجوی اینترنتی کلیدواژه های: اعتیاد و ناشنوایان، الکل و ناشنوایان، مصرف مواد و ناشنوایان، سیگار و ناشنوایان، شبکه های اجتماعی و ناشنوایان در پایگاه های داخلی: بانک اطلاعات نشریات کشور مگ ایران، سیلویکا، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، صورت گرفت. برای مقالات انگلیسی پایگاه های خارجی، ساینس دایرکت، IEEE PubMed، Springer، PsychInfo و Web of Science موردبررسی قرار گرفت. پس از بررسی مقالات 100 مقاله انگلیسی و فارسی انتخاب شد. نتایج بررسی نشان داد، بیشترین فراوانی اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی مربوط به مصرف مواد (66/41 درصد)، مصرف سیگار (25 درصد) و مصرف الکل (83/20 درصد) است. دراین بین اعتیاد به شبکه های مجازی (5/12 درصد) کمترین فراوانی به خود اختصاص داده است. باتوجه به نتایج این پژوهش ضرورت پیشگیری و آموزش فراگیر مهارت های ارتباطی برای جامعه ناشنوایان و کم شنوایان ضروری است.
اثر بخشی مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری بر مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بارشناختی دانش آموزان 12- 10 ساله دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
205 - 246
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری بر مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بارشناختی دانش آموزان 10 تا 12 ساله با اختلال ویژه یادگیری بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون به همراه دوره پیگیری 45 روزه و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 10 تا 12 ساله مبتلا به اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان لردگان بود. از طریق نمونه گیری هدفمند، 40 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 15 جلسه آموزشی، مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری (2014) را دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس فراشناخت اسپرلینگ و همکاران (2001)، حافظه فعال دانیمن و کارپینتر (1980)، پرسشنامه چندعاملی حافظه تریوریچ (2002)، بار شناختی پاس و ون موئینبوئر (1993) و مقیاس هوش وکسلر کودکان، ویرایش پنجم (2014) بود. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان دارای اختلال یادگیری که جلسات آموزشی را گذرانده اند و گروه گواه، تفاوت معنی دار وجود دارد (0/001 = P). میزان این تفاوت در متغیرهای پژوهش در مرحله پس آزمون برابر با 998/0 و در مرحله پیگیری برابر با 977/0 است؛ به عبارت دیگر، 8/99 درصد از تفاوت های فردی در متغیرهای پژوهش شامل مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بار شناختی در مرحله پس آزمون و 7/97 درصد در مرحله پیگیری مربوط به عضویت گروهی یا مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری بر مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بارشناختی دانش آموزان 10 تا 12 ساله دارای اختلال ویژه یادگیری تأثیر معناداری داشته و اثرات آن در طول زمان باقی مانده است. ازاین رو، پیشنهاد می شود که به منظور بهبود مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بار شناختی دانش آموزان دارای اختلال ویژه یادگیری، روانشناسان و مشاوران از مداخلات درمانی کارکردهای اجرایی ناگلیری بهره برداری نمایند.
مطالعه پدیدارشناسی ادراک دانش آموزان از واکنش معلمان در مواجهه با سوءرفتارشان در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
21 - 50
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: شناخت واکنش های متفاوت معلمان به سوءرفتارهای دانش آموزان همواره مورد بحث متخصصان محیط های آموزشی بوده است. بااین حال کمبود پژوهش در حیطه واکنش های معلمان به این بدرفتاری ها از دیدگان دانش آموزان در پژوهش های داخلی و خارجی نمایان بود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانش آموزان از واکنش های معلمان نسبت به بدرفتاری شان در کلاس انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش با شیوه کیفی و رویکرد پدیدارشناسی با 15 دانش آموز متوسطه اول استان کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1404 با استفاده از نمونه گیری هدف مند انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند بود و از تحلیل مضمون کلارک و براون در جهت تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد. جهت اعتمادپذیری اطلاعات به دست آمده، از روش های مدیریت از سوی مصاحبه شوندگان، تحلیل مورد ناهم سو و مشاهده و تماس طولانی در محیط آموزشی و جهت تاییدپذیری، از برگه ثبت پیش فرض ها استفاده شد. برمبنای مصاحبه ها دو کد اصلی راهبردهای سخت گیرانه و ملایم به دست آمد. راهبردهای سخت گیرانه شامل اطلاع به والدین و مدیران، تنبیه بدنی و راهبردهای ملایم، شامل واکنش های گفت وگو، درگیری کلاسی و نمره منفی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد معلمان می توانند با ارتباط حسنه و درگیری دانش آموزان با فعالیت های کلاسی و درک عدالت از سوی آن ها، در جهت کاهش بدرفتاری دانش آموزان قدم بردارند.
بررسی روش های تدریس فعال برای درس زبان انگلیسی دوره متوسطه
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: زبان به عنوان توسعه یافته ترین ابزار ارتباطی در مرکز توجه قرار دارد. تدریس زبان انگلیسی به عنوان یک زبان میانجی و پرکاربرد در جهان همواره حائز اهمیت بوده است. در شرایط کنونی و با توجه به پیشرفت تکنولوژی آموزش، طراحی فضایی متناسب برای یادگیری و مطابق با روش های نوین آموزش، به عنوان عوامل و مولفه های محیطی، امری مهم در تعلیم و تربیت می باشد. روش های تدریس فعال تاثیر مهمی در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارند و تعامل، مشارکت و انگیزه دانش آموزان در این گونه روش ها بیشتر خواهد بود. تعامل و مشارکت فرایندی اجتماعی است که بر روابط متقابل بین افراد و محیط اجتماعی آنها تمرکز دارد. روش ها : روش پژوهش کیفی از نوع سنتزپژوهی است که برای نگارش آن از 6 مرحله سنتزپژوهی کمک گرفته شده است. برای یافتن منابع مرتبط با موضوع پژوهش از کلیدواژه های انگلیسی، تدریس، تدریس فعال، دوره متوسطه، زبان استفاده شد. همچنین از پایگاه های اطلاعاتی پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه اطلاعات علمی(SID)، magiran،sciencedirect ، noormags، google scholar، civilica، ieeexplore 46 مقاله و 2 کتاب مورد استفاده قرار گرفته اند. یافته ها: هدف از این پژوهش بررسی روش های تدریس فعال برای درس زبان انگلیسی دوره متوسطه می باشد. نتیجه حاصل از این پژوهش 4 مولفه اصلی و 8 مولفه فرعی بود.. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که روش های تدریس فعال برای درس زبان انگلیسی در دوره متوسطه کارآمد بوده و باعث بهبود فرایند آموزش کلاسی می شود.
تأثیر برنامه آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
106 - 87
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی "روبین فوگرتی" بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان پایه ی چهارم انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم منطقه ی 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که با روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس، یک مدرسه انتخاب و از آن مدرسه دو کلاس پایه ی چهارم به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل هر کدام 31 نفر بودند که بر اساس وضعیت تحصیلی و خانوادگی این دو گروه نیز همتا شدند. طرح پژوهش با رویکرد کمّی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و با ابزار آزمون ریاضی محقق انجام گرفت. محاسبه ی نتایج حاصل داده های این پژوهش با تحلیل کوواریانس، مبیّن این نکته بود که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در یادگیری ریاضی وجود دارد. علاوه بر آن استفاده از این نوع برنامه ی آموزش ریاضی در ثبات یادگیری ریاضی در دانش آموزان در طول زمان نیز مؤثر بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری و ثبات آن در درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم اثربخش بوده است.
واکاوی تربیت اخلاقی در پرتو هرمنوتیک روایی پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
126 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که در زمینه تربیت اخلاقی انجام شده به گونه ای بوده است که به دلیل روشن نبودن زمینه فلسفی رویکردها و روش های آن، باعث شده که چالش ها و مناقشات زیادی به وجود آورد و تردیدها و ابهام ها هم چنان برقرار بماند. بنابراین هدف مقاله حاضر، آن است که با تأمل در آرای هرمنوتیکی اخلاقی پل ریکور و با مبنا قرار دادن آن به صورت یک مدل در قالب هویت اخلاقی و هویت روایی، به دلالت های آن در تربیت اخلاقی پرداخته شود. روش پژوهش در این تحقیق، کیفی و از نوع هرمنوتیکی است. به این معنی که برای به دست آوردن مقوله ها (اهداف، اصول و روش) از دور هرمنوتیکی جزء (برداشت مفسر) به کل (متن)، و کل به جزء تا پختگی مفهوم مورد نظر استفاده شده است. شایان ذکر است که این جریان حلقوی فهم، متعلق به گادامر است و با قوس هرمنوتیکی ریکور متفاوت. برای ریکور، فرآیند فهم، مسیری غیرحلقوی و از سطح به عمق و سرانجام پذیر است و دوری بی پایان نیست. یافته ها نشان می دهد که پرورش عزت نفس اخلاقی، یادگیری مفهوم خیر و غایات اخلاقی (حدوسط ها)، تقویت خودآیینی مقید (پرورش دلسوزی انتقادی) را می توان به عنوان اهداف تربیت اخلاقی رویکرد روایی پل ریکور برگزید. هم-چنین با قرار دادن اصل هایی هم چون آزادی در تخیل، همدلی، اقتدار، همکاری و کار گروهی، دانش آموزان را در جهت وصول به آن اهداف سوق داد. روش های تربیتی ای نظیر روش گفتگویی (دیالکتیک) و روش یادگیری از طریق نمایش هم، شیوه هایی برای آموزش اخلاقی مورد نظر هستند که به تحقق این رویکرد در هماهنگی با اصول یاد شده یاری می رسانند.
جایگاه سواد رسانه ای در کتاب های درسی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
117 - 131
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه سواد رسانه ای در کتاب های درسی دوره متوسطه اول انجام شد. رویکرد پژوهش، کمّی و روش پژوهش، تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهش، همه کتاب های درسی دوره متوسطه اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها 15 کتاب شامل کتاب های تفکر و سبک زندگی، مطالعات اجتماعی، آمادگی دفاعی، پیام های آسمان، فارسی و کار و فناوری پایه های هفتم، هشتم و نهم به دلیل تناسب با موضوع به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست محقق ساخته شامل 5 مؤلفه و29 زیرمؤلفه سواد رسانه ای بود. برای بررسی روایی، چک لیست تهیه شده به تأیید پنج نفر از صاحب نظران رسید و برای تعیین پایایی از روش توافق ارزیابان استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آنتروپی شانون و آمار توصیفی انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد در کتب درسی پایه هشتم بیش از دیگر پایه ها به مؤلفه های سواد رسانه ای توجه شده است. همچنین از میان ابعاد سواد رسانه ای، بعد نظری سواد رسانه ای دارای بیشترین فراوانی (41 درصد) و رژیم مصرف رسانه ای دارای کمترین فراوانی (5/1 درصد) بود و بر اساس نتایج حاصل از آنتروپی شانون، زیرمؤلفه آسیب های رسانه، بیشترین ضریب اهمیت را در کتاب های دوره اول متوسطه داشت. نتایج پژوهش حاکی از توجه نامتوازن به ابعاد سواد رسانه ای در کتب دوره متوسطه اول است؛ از این رو چگونگی توزیع مؤلفه های سواد رسانه ای در این دوره نیازمند بازنگری می باشد.