مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مهارت های شناختی
حوزه های تخصصی:
مرگ لازمه جداییناپذیر زندگی بشر است؛ اما چه باید کرد تا سنگینی غم آن کاهش یابد؟ ازعوامل مهمی که سلامت روان آدمی را به مخاطره میاندازد، فشارهای روانی است کهپدیده های گوناگونی سبب آن میشود. یکی از این پدیده ها، مرگ است.
این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی در پی ارائه مهارت های قرآنی در تحملِ فقدانو مرگ عزیزان است که آدمی در پرتو آن میتواند فشار روانی مصیبت را تحمل، بلکه از آندر رشد و تعالی خویش بهره بگیرد.
مقاله حاضر با تکیه بر آیات قرآن کریم و روش تفسیر موضوعی و معناشناسی، به بیانمهارت های قرآنی تحمل فقدان عزیزان میپردازد. قرآن برای تحمل مرگ عزیزان،مجموعه ای از مهارت های شناختی (خداشناختی، انسان شناختی، روان شناختی وجهان شناختی) و مهارت رفتاری (تقوامداری) و مهارت های اخلاقی (یاد خدا، صبر، توکلو تسلیم) را ارائه داده است که به تفصیل در نوشتار بدان ها پرداخته میشود. حاصل ایننوشتار این است که آدمی برای تحمل فقدان عزیزان، ناگزیر از بهره گیری مهارت های ارائهشده قرآنی است، وگرنه هم گرفتار جزع و فزع، اضطراب و افسردگی روحی میشود و هم ازمطلوب فطری خویش که تکامل روحی است، دور میماند.
بررسی و توصیف چگونگی کاربرد هنر گرافیک جهت افزایش مهارت های شناختی نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابینایان از جمله افراد ناتوان حسی هستند که به علت فقدان حس بینایی دچار مشکلات زیادی در یادگیری و شناخت می باشند. متخصصان معتقدند، 80 درصد آموخته های کودکان به کمک حس بینایی حاصل می شود. بنابراین افراد نابینا نمی توانند مانند افراد عادی چیزی را به طور اتفاقی و ضمنی یاد بگیرند. ولی با آموزش مناسب می توان سطح پیشرفت این کودکان را به اندازه ای افزایش داد، که با کودکان بینا برابر شوند. به خصوص این که این افراد به سایر حواس خود، مخصوصاً شنوایی و لامسه بیشتر متکی بوده و از دقت, توجه و کنجکاوی زیادی برخوردارند. نقش اصلی در پیشرفت توانایی ها و استعدادهای نابینایان بسته به استفاده بهینه از ابزارها وروش های مناسب آموزشی است. با توجه به این که هنر گرافیک یکی از ابزارهای است که نابینایان می توانند به کمک آن به راحتی با تصاویر و نوشته ها ارتباط برقرار کنند، در این پژوهش برآنیم به بررسی و توصیف هنر گرافیک پرداخته و با ارائه راهکارهایی جهت کاربردی کردن آن برای نابینایان، زمینه را برای رشد و شکوفایی هر چه بیشتر این افراد فراهم نماییم.
کاربرد آموزش برنامه حل مسأله بین فردی در کاهش رفتارهای مشکل ساز دانش آموزان دیرآموز: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت حل مسأله در برقراری ارتباط مناسب با دیگران، از اهمیت زیادی برخوردار است. عدم برخورداری از توانایی حل مسأله در مواجهه با مشکلات بین فردی، می تواند موجب بروز رفتارهای تکانشی، پرخاشگری، گوشه گیری، احساس ناکامی و رفتارهای غیرانطباقی در کودکان شود. از سوی دیگر، در کودکان کم توان ذهنی وجود نقایص شناختی و نارسایی مهارت های اجتماعی، بر کنترل تکانه و سازگاری رفتاری تأثیرگذار است. از این رو، آموزش مهارت های تفکر از جمله حل مسأله ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر برنامه حل مسأله بین فردی بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان دیرآموز پایه اول دبستان انجام شده است. این پژوهش از نوع طرح های تک آزمودنی است که به صورت طرح A-B با مرحله پیگیری بر روی پنج دانش آموز پسر انجام گرفت. پرخاشگری، زورگویی و تهدید، شکایت کردن، بحث و مجادله به عنوان رفتارهای آماج مورد مشاهده قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به خط پایه در 10 جلسه جمع آوری شد. سپس طی 30 جلسه 50 دقیقه ای، سه جلسه در هر هفته ، برنامه حل مسأله بین فردی به صورت گروهی آموزش داده شد. اطلاعات مرحله پیگیری در طی 10 جلسه بعد از پایان برنامه مداخله جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از نمودار و تحلیل چشمی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها مبین آن است که آموزش، در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان در مرحله مداخله تأثیرگذار بوده و روند نزولی رفتارها در مرحله پیگیری نیز قابل مشاهده است.
ویژگی های روان سنجی و هنجاریابی نسخه فارسی پرسش نامه تجربه نوجوانان در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفازپژوهشحاضر،تعیینرواییوپایایینسخهفارسی پرسش نامه تجربه نوجوانان در ورزش می باشد. بدین منظور، 400 ورزشکار دختر و پسر در سطوح مختلف ورزشی از بین ورزشکاران رشته های مختلف به شکلنمونه گیریتصادفی انتخاب گردیدندو نسخهفارسی پرسش نامه تجربه نوجوانان در ورزش را تکمیل کردند. ابتدا، با استفادهاز روش ترجمه باز ترجمه ،رواییصوری و صحتترجمه پرسش نامه تأیید گردید. در ادامه،به منظورتعیینرواییسازةپرسش نامه ازتحلیلعاملیتأییدیمبتنی بر مدل معادلاتساختاری استفاده شد و برایتعیینهم سانیدرونی آن، ضریبآلفایکرونباخ به کار رفت. پایاییزمانیسؤال ها نیز توسط ضریبهم بستگی درون طبقه ایدرروش آزمون آزمونمجددبررسی گردید وبرایتعیینهنجار،نقاطدرصدیمورداستفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از عدم برازش مطلوب مدل اولیه پرسش نامه تجربه نوجوانان در ورزش (37 سؤالی) می باشد. پس از حذف 10 سؤال (عامل تجربیات منفی)، مدل مرتبه اول و دوم از شاخص های برازندگی قابل قبولی برخوردار شدند. علاوه براین، ضرایبآلفایکرونباخوهم بستگیدرون طبقه اینشان داد کهنسخهفارسی پرسش نامه تجربه نوجوانان در ورزش با 27 سؤال ازهم سانی درونی و پایایی زمانیقابل قبولیدربیننوجوانان ورزشکاربرخورداراست؛ لذا، نسخه فارسی پرسش نامه تجربه نوجوانان در ورزش به عنوان ابزاری روا و پایا قابلیت استفاده شدن توسطپژوهشگراندر جهت شناسایی اثرات مشارکت ورزشی بر جنبه های مختلف زندگینوجوانان را دارا می باشد.
ارزیابی مدل فعالیت های یاد گیری خلاقیت محور در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی مدل فعالیت های یادگیری خلاقیت محور در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان ساوه می باشد. این مدل بر سه بعد کلی شناختی، عاطفی و فراشناختی تکیه دارد. جامعه ی آماری پژوهش، تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان ساوه است، که در سال تحصیلی90 -89 مشغول به تحصیل می باشند. براساس روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 46 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (23نفر کنترل ،23 نفر آزمایش) انتخاب شدند. این پژوهش به صورت شبه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. ابزار پژوهش شامل آزمون تصویری تفکر خلاق تورنس فرم B و مشاهده ی رفتار دانش آموزان بود. پایایی فرم B از راه باز آزمایی در طی دو هفته باضریب پایایی 87/0 تایید شد و پایایی مشاهده از راه میانگین گرفتن بین مشاهده ی سه نفر، با ضریب پایایی 85/0 مورد تایید قرار گرفت و روایی آنها به وسیله متخصصین تایید شد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد و آزمون کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مهارت های یادگیری بر مهارت های شناختی، مهارت های عاطفی و مهارت های فراشناختی تاثیر معنی داری داشت. در نهایت تاثیرمعنی داری بین مهارت های یادگیری وخلاقیت وجود داشت.
اثربخشی بستة آموزشی مبتنی بر نرم افزار چندرسانه ای ساخت نقشة ذهنی بر مهارت های شناختی درس علوم در دانش آموزان دختر پایة هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعة حاضر تعیین اثربخشی بستة آموزشی مبتنی بر نرم افزار چندرسانه ای ساخت نقشة ذهنی بر مهارت های شناختیِ درسِ علومِ دانش آموزان دختر پایة هشتم بوده است. روش پژوهش، از نوع آزمایشی بود. در این پژوهش از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر پایه هشتم مدارس شهر کرمان بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه ( 20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون همه آزمودنی ها، با استفاده آزمون محقق ساختة مهارت های شناختی درس علوم، شامل 60 سوال چهار گزینه ای و 10 سوال تشریحی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش در ده جلسة دو ساعته بستة آموزشی را دریافت کردند. جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، دانش آموزانی که بستة آموزشی مبتنی بر نرم افزار ساخت نقشة ذهنی را آموزش دیدند، نمرة بالاتری در مهارت های شناختی کل و همچنین در کلیة سطوح مهارت های شناختی به وبژه مهارت های (یادآوری، فهمیدن، کاربستن، تحلیل) کسب کردند. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد می شود از نقشه های ذهنی به عنوان ابزاری جهت فعال کردن یادگیری های قبلی دانش آموزان و ایجاد ارتباط بین مفاهیم درسی به منظور درک هر چه بیشتر مطالب در آموزش و تدریس استفاده شود.
تأثیر آموزش مهارت های تفکر انتقادی بر میزان رشد مهارت های اجتماعی و مهارت های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
22-45
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های تفکر انتقادی بر میزان رشد مهارت های اجتماعی و مهارت های شناختی دانش آموزان انجام شده است. این پژوهش به روش شبه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفته است، جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر کرج در سال تحصیلی 96-95 تشکیل داده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بدین منظور ابتدا کلیه مدارس دخترانه شهر کرج را با توجه به موقعیت مکانی به چهار گروه تقسیم شدند سپس به صورت تصادفی یک ناحیه را و از آن ناحیه دو مدرسه برگزیدیم. به طوری که از مدرسه اول یک کلاس برای آموزش مهارت های تفکر انتقادی و از مدرسه دیگر یک کلاس برای گروه کنترل در نظر گرفته شد. تعداد افراد نیز بر اساس جدول کوهن با حجم اثر 50/0 و توان آزمون 97/0، حجم نمونه ای برای گروه آزمایش 24 و گروه کنترل 24 نفر می باشد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) و مهارت های شناختی نجاتی (1392) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمارتوصیفی و در بخش آمار استنباطی از تحلیل واریانس چند متغیره ( Manova ) استفاده گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مهارت های اجتماعی و مهارت های شناختی دانش آموزانی که با روش آموزش تفکر انتقادی دیده اند و نسبت به دانش آموزانی که با روش معمول در مدارس آموزش دیده بودند تفاوت معناداری وجود دارد و باعث افزایش مهارت های اجتماعی و مهارت های شناختی شده است.
آیا این گره کور است؟ تحلیل و ارزیابی برنامه های درسی علم اطلاعات و دانش شناسی از منظر شناختی و دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوه تهیه برنامه درسی و کیفیت محتوای آن، با مهارت و توانمندی دانش آموختگان ارتباط مستقیم دارد. هدف این مطالعه، تحلیل برنامه درسی دانشگاهی علم اطلاعات و دانش شناسی در مقاطع مختلف تحصیلی است. در این پژوهش وضعیت این برنامه ها بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم و در دو جنبه وضعیت ابعاد دانش (واقعی، مفهومی، فرایندی و شناختی) و وضعیت مهارت های شناختی (یادآوری، درک، کاربرد، تحلیل، ارزیابی و آفرینش) بررسی شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی و با استفاده از شیوه تحلیل محتوا (کیفی و کمّی) انجام شد. جامعه این پژوهش، آخرین ویرایش برنامه های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود که در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا مورد بررسی قرار گرفت. ابزار این پژوهش، سیاهه وارسی بود که ساخت آن مبتنی بر طرح طبقه بندی بازنگری شده بلوم توسط اندرسون و کراسول (Anderson, & Krathwohl, 2001) انجام شد. برای تحلیل داده ها نرم افزار 2018 MAXQDA به کار رفت و بررسی پایایی با استفاده از شیوه توافق بین کدگذاران میزان 5/95 درصد را نشان داد. یافته ها: یافته ها نشان داد از منظر مهارت های شناختی در برنامه درسی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، مهارت های سطح پایین شناختی بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند اما تناسب و تقدم مهارت های هر سطح رعایت نشده است. در برنامه های درسی مقطع دکتری میزان تأکید بر مهارت های هر دو سطح یکسان است. از منظر دانشی نیز در مقطع کارشناسی بسامد دانش فرایندی و در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بسامد دانش مفهومی بیش از انواع دانش های دیگر است. همچنین مشخص شد برنامه های رشته/گرایش ها در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تفاوت هایی در جنبه های شناختی و دانشی دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم، هدف های رفتاری برنامه های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در هر سه مقطع با وضعیت مطلوب فاصله دارند و بازنگری این برنامه ها ضروری است.
استفاده از بازی های ویدئویی در توان بخشی و بهبود مهارت های شناختی افراد مبتلا به اختلالات شناختی: نگاهی ویژه به سلامت شناختی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی های ویدئویی مدرن ترین و پیچیده ترین شکل رسانه در عصر حاضر هستند که روزانه میلیون ها کودک و بزرگسال را در سراسر جهان به خود مشغول می کنند. تاثیرات گوناگون انجام انواع مختلف بازی های ویدئویی بر ویژگی های روانشناختی گوناگون انسان سالها مورد مطالعه پژوهشگران مختلف بوده است. به دلیل تاثیرات جدی انجام این بازیها بر ویژگی های شناختی و هیجانی گوناگون انسان مانند حافظه، تمرکز، مهارت های دیداری حرکتی، استدلال، حل مساله، افسردگی و بهزیستی روانی، استفاده از آنها به منظور توان بخشی و بهبود مهارت ها در افراد سالمند دچار افت یا زوال شناختی و هیجانی مخصوصا بیماران مبتلا به آلزایمر موضوع پژوهش های بسیاری بوده است. در این مطالعه مروری که در سال ۱۳۹۸ انجام پذیرفت، از مقالات پایگاه های Web of science ، PubMed و Scopus استفاده شده است. زبان همه مقالات انگلیسی بود و پژوهشهای مطرح شده در آن از سال ۲۰۰۰ میلادی تا کنون انجام شده بودند. نتایج نشان داد بازیهای ویدئویی از طریق تاثیرات حسی، ادراکی و شناختی باعث بهبود عملکرد و توان بخشی در افراد می شوند. گروه اول پژوهشها تاکید بر پیشرفت در فرآیندهای دیداری پایه ای، پیشرفت در هوشیاری و توجه، پیشرفت در عملکرد اجرایی و پیشرفت در مهارت های شغلی همه سنین داشت و در دسته دوم پژوهشها به مسائلی مانند جلوگیری از زوال ذهنی و افت حافظه همراه با کهولت سن، تاثیر مثبت بازی های حرکتی بر توانایی های دیداری حرکتی سالمندان، و همچنین ارتقاء سطح عزت نفس، تعادل هیجانی و مهارت های اجتماعی سالمندان با انجام بازی های آنلاین پرداخته شده بود. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که بازیهای ویدئویی بیش از آنچه که در گذشته تصور می شد، در بهبود تواناییهای شناختی افراد، به خصوص در سالمندان نقش دارند
ارتباط سرسختی ذهنی و مهارت های روانی در تکواندوکاران غیرنخبه
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
262 - 271
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط سرسختی ذهنی و مهارت های روانی در تکواندوکاران غیرنخبه بود. روش شناسی: طرح این پژوهش همبستگی مقطعی و جامعه آماری آن تکواندوکاران شهرستان اسلام شهر بودند نمونه پژوهش 80 ورزشکار با میانگین سنی (50/4 ± 50/20) بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند و پرسشنامه های سرسختی ذهنی (شیرد و همکاران، 2009) و مهارت های روانی (بوش و سالملا، 2002) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش هم زمان تحلیل شد. نتایج: تحلیل داده ها نشان داد که بین سرسختی ذهنی و مهارت های روانی (پایه، روان تنی و شناختی) همبستگی مثبتی وجود دارد، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سرسختی ذهنی 50 درصد از واریانس مهارت های روانی کل را پیش بینی می کنند (05/0p≤). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر به نظر می رسد، سرسختی ذهنی نقش مهمی در انتخاب مهارت های روانی ایفاء می کنند و سطوح مهارت های روانی مورداستفاده تکواندوکاران متناسب با این وِیژگی می باشد.
ارتباط کمال گرایی و مهارت های ذهنی در تکواندوکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکواندوکاران در طول مبارزات، فشار زیادی را تجربه می کنند، زیرا آنها باید همزمان حمله و دفاع کنند، علاوه بر این، قبل از مسابقات، استرس تکواندوکار افزایش می یابد و وزن خود را سریع از دست می دهد، در این شرایط حفظ حالات مطلوب روان شناختی و موفقیت در تکواندو مستلزم مجموعه عوامل روان شناختی خاصی مانند کمال گرایی مثبت و مهارت های ذهنی است. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه کمال گرایی ورزشی و مهارت های ذهنی در تکواندوکاران بود. طرح این پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری آن کلیه تکواندوکاران ایرانی شرکت کننده در مسابقات قهرمانی کشور بودند. نمونه پژوهش 110 مرد با میانگین سنی 84/5 ± 60/23 سال بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و مقیاس های کمال گرایی و مهارت های ذهنی را تکمیل کردند. داده ها از طریق آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان تحلیل شد. تحلیل همبستگی داده ها نشان داد که کمال گرایی مثبت با مهارت های ذهنی پایه، روان تنی و شناختی همبستگی مثبتی دارد. این روابط در مورد کمال گرایی منفی معکوس بود (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که این دو بعد کمال گرایی 40 درصد از واریانس مهارت های ذهنی کل را پیش بینی می کنند (05/0>P). براساس یافته های حاضر به نظر می رسد، ابعاد کمال گرایی نقش مهمی در انتخاب مهارت های ذهنی دارد و سطوح مهارت های ذهنی مورد استفاده تکواندوکاران، متناسب با این ابعاد است.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر اهمالکاری تحصیلی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یاگیری شناختی و فراشناختی بر اهمالکاری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان شهر تهران در سال 1398 بود. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنیها بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تعداد 30 نفر از دانشآموزان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اهمالکاری (سولومون و راث بلوم، 1984) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) استفاده شد. همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS-v22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافتهها نشان داد، آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی باعث بهبود بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان شده است همچنین آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی بر کاهش اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان موثر است. بنابراین به نظر میرسد، آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی میتواند باعث ارتقا بهزیستی روانشناختی دانشآموزان شده و تکنیکهای موثری را برای مقابله با اهمالکاری ارایه کند.
بازخورد والدین به سواد و مهارت های شناختی در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش بازخورد والدین به سواد در پیش بینی مهارت های شناختی کودکان 5 سال تا 5 سال و 11 ماه شکل گرفت. 128 کودک (66 پسر و 62 دختر) از شهر برازجان به کمک طرح همبستگی با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به دو مقیاس مهارت های اولیه شناختی (مرکز پژوهشی هم نوای آوای رویش، 1394) پاسخ دادند. والدین آن ها نیز مقیاس محیط سواد خانه (مرکز پژوهشی هم نوای آوای رویش، 1394) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها نشان داد محیط سواد خانه با مهارت های اولیه شناختی کودکان همبستگی مثبت دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از این بود که محیط سواد خانه 24 درصد از واریانس مهارت های شناختی (14 درصد از مهارت خواندن نوشتن و 10 درصد از مهارت ریاضی) کودکان را تبیین می کند و زیرمقیاس علاقه به خواندن والدین 4 درصد از مهارت شناختی خواندن نوشتن کودکان را به تنهایی پیش بینی می کند. یافته ها بر نقش غنی سازی محیط خانواده و آگاه سازی والدین از ارزش آن در افزایش مهارت های شناختی کودکان پیش دبستانی به منظور پیشگیری از افت تحصیلی در هر مقطعی، تأکید کردند.
تبیین چگونگی تأثیرگذاری عناصر شناختی پژوهش فلسفی بر بهبود آموزش حل مسئله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : آموزش حل مسئله ریاضی در تحقیقات پیشین مورد توجه بوده است. اما پیرامون تأثیرگذاری عناصر شناختی پژوهش فلسفی بر بهبود آموز ش حل مسئله ریاضی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف : تبیین چگونگی تأثیرگذاری عناصر شناختی پژوهش فلسفی بر بهبود آموزش حل مسئله ریاضی بود. روش : پژوهش از نوع کیفی بود. کلیه متون حاوی محتوای پژوهشهای فلسفی و همچنین آموزش حل مسئله ریاضی در دو دهه اخیر در داخل و خارج از کشور بهعنوان گفتمانها و علاوه بر آنها متن کتابهای پولیا و شونفیلد بهعنوان آثار اصلی و کلیدی آموزش حل مسئله ریاضی مدنظر بودهاند. نمونهگیری به روش حداکثر تنوع جهت برخوردار شدن از همه کدهای قابلاستفاده، انجامگرفته است. همه عناصر یافت شده کدگذاری گردیدهاند و کدهای حاوی عناصر شناختی استخراج و تحلیل گردیدهاند. داده ها با روش تحلیل گفتمان انجام شد. یافتهها : روشهای پژوهش فلسفی حاوی شروح استفاده از عوامل شناختی هستند. انواع مهارتهای تفکر، استدلالهای مفهومی، استنتاج، استفاده از مفاهیم انتزاعی، درک و فهم عمیق و روشن مسئله و شروط آن و شرایط پاسخ، بازآرایی و تغییر نحوه قرارگیری شروط و عناصر مسئله ازجمله مشترکات روشهای پژوهش فلسفی و حل مسئله ریاضی هستند. نتیجهگیری : ازآنجاکه مهارتهای شناختی قابل آموختن و تمرین کردن هستند با آموزش و تمرین آنها میتوان روند آموزش حل مسئله ریاضی را بهبود بخشید. پژوهش فلسفی به دلیل استفاده گسترده از انواع استدلال و تحلیل مفاهیم انتزاعی، ظرفیت مناسبی برای استفاده در کلاس درس ریاضی دارد.
بررسی تأثیر برنامه فلسفه برای کودکان بر افزایش مهارت های شناختی دانش آموزان با استفاده از مؤلفه های تربیت اقتصادی سند تحول آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
53 - 72
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع آمیخته به شیوه کاربردی و روش نیمه آزمایشی است و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شهر «بهنمیر» بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 60 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش، به دلیل نبود پرسش نامه استاندارد، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد و روایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 808/0 به دست آمد. آموزش طی 10 جلسه 70 دقیقه ای با استفاده از داستان های کهن فارسی انجام گرفت و نتایج آن با پیش آزمون مقایسه شد. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده و با 20 نفر از گروه آزمایش مصاحبه شد. داده های کمی پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شدند. در بخش کمّی، پس از نمره گذاری دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون F برای دو گروه مستقل و تحلیل کوواریانس) داده های گردآوری شده تجزیه وتحلیل شدند. در بخش دوم، برای تفسیر یافته های حاصل از مصاحبه، از «روش تحلیل محتوای کیفی میرینگ (به شیوه مقوله بندی قیاسی)» استفاده شد. نتایج در دو بخش کمی و کیفی نشان دادند استفاده از برنامه فلسفه برای کودکان در رشد مهارت های شناختی دانش آموزان در مؤلفه های تربیت اقتصادی تأثیر مثبت دارد و این برنامه باعث افزایش مهارت های شناختی دانش آموزان شده است.
مقایسه اثربخشی مداخله با روش تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی و مقایسه مداخله با روش تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال اتیسم بود. روش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان 7-12 ساله مرکز توان بخشی کودکان مبتلابه طیف اتیسم با نیازهای ویژه شهر اردبیل در سال 97 بودند؛ که 45 شرکت کننده به صورت هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه مداخله تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک و یک گروه کنترل 15 نفره تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سنجش دامنه اتیسم (1999)، مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر کودکان (1969)، پرسشنامهسنجش مهارت های اجتماعی استون و همکاران (2010) و مقیاس فعالیت های روزمره زندگی وایزمن (2013)استفاده شد. علاوه بر برنامه های آموزشی مرکز، مداخلات دو گروه به صورت انفرادی به مدت 20 جلسه 45 دقیقه ای و 2 بار در هفته اجرا شد. گروه کنترل صرفاً برنامه روتین مرکز را دریافت کرد. داده ها با نرم افزار اس پی اس اس 21 و آزمون آماری اون، تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات ABA و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم تأثیر داشته اند و همچنین مداخله ABA نسبت به نوروفیدبک در همه این متغیرها بیشتر از نوروفیدبک بوده است. بنابراین نتیجه گیری: این یافته ها تأییدی بر نقش مداخلات ABA و نوروفیدبک در درمان برخی مشکلات و مهارت های کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم بود.
الگوی پیامدهای ارزشی و مهارتی آموزش زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
65 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله، بررسی نظام مند و ارائه فراترکیبی از پژوهش های مرتبط با پیامدهای آموزش زیبایی شناسی براساس نگرش ها (باورها، ارزش ها) و مهارت ها بود. رویکرد پژوهش، کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب با روش سنتز پژوهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوای استقرایی با رویکرد جهت دار انجام شد که پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند. جامعه مورد بررسی، تحقیقات مرتبط با موضوع از سال های 2000 تا 2019 منتشر در سایت های معتبر داخلی و خارجی است. از مجموع 60 مقاله و کتاب، 47 نمونه به روش هدفمند انتخاب گردید و پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج، کدگذاری و طبقه بندی شدند. نتایج نشانگر مدل مفهومی، در سه طبقه اصلی نگرش ها (باورها، ارزش ها)، مهارت های شناختی و مهارت های عملی(تجربی) می باشد. مقوله ها در برخی از ابعاد همپوشانی دارند. نتایج، آموزش زیبایی شناسی را در توسعه پیامدهایی چون درک و لذت از زیبایی ، کنش اجتماعی، ارتقاء تفکر، تجربیات یادگیری محور و ارتباط معنایی با دنیای واقعی مورد تأکید قرار داد.
تدوین و اعتباریابی پرسشنامه تدریس اثربخش آموزگاران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین پرسشنامه تدریس اثربخش آموزگاران و سنجش اعتبار و پایایی آن انجام شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش، 422 نفر از آموزگاران شاغل در مدارس استان همدان انتخاب شد و پرسشنامه ها را تکمیل کردند. اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عوامل بررسی و بر این اساس 8 عامل استخراج شد. این عوامل با توجه به مبانی نظری تحقیق و محتوای سؤالات قرارگرفته روی عوامل، با عنوان هایی همچون جامع نگری در تدریس، شناسایی و حل مشکلات یادگیری، طرح درس، ایجاد جوّ یادگیری، ارزشیابی، ایجاد روحیه و جوّ مثبت در کلاس، مدیریت زمان و استفاده از تقویت کننده های مثبت نام گذاری شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برآورد شد. براساس نتایج به دست آمده، ضرایب آلفای عوامل 8 گانه رضایت بخش بود. کوچک ترین ضریب آلفا متعلق به عامل مدیریت زمان برابر با 57/0 و بزرگ ترین ضریب متعلق به عامل جامع نگری در تدریس برابر با 81/0 به دست آمد. ضریب پایایی کل پرسشنامه نیز 93/0 به دست آمد.
تدوین و آزمون مدل ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مبتنی بر شایستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و آزمون مدل ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مبتنی بر شایستگی دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام گرفته است. جامعه آماری شامل مدیران، دبیران، معاونان و مشاوران مدارس دولتی متوسطه اول استان آذربایجان غربی بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 296 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای پژوهشگرساخته شامل 71 سؤال با درجه بندی لیکرت بود. اطلاعات به دو روش پرسشنامه آنلاین و ارسال فیزیکی جمع آوری شد. به منظور تعیین پایایی آزمون در مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر از اعضای نمونه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. با استفاده از نرم افزار آماری SPSS میزان پایایی پرسشنامه 96/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزار PLS صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد الگوی شایستگی دربردارنده 56 شاخص است که درقالب 13 عامل شامل توانایی شناختی، مهارت های حوزه یادگیری دروس، مهارت پژوهشی، مهارت عاطفی، ساختار نگرشی، خصوصیات شخصیتی، سخت کوشی، سبک زندگی، مهارت در حوزه سلامت و بهداشت، مهارت یادگیری، مهارت اجتماعی و ارتباطی، مهارت کار و فناوری و نگرش اجتماعی قرار دارند. نتایج نشان داد این 13 عامل درمجموع 57/79درصد از واریانس را تبیین کردند. همچنین، مدل ارائه شده دارای برازش نسبی قابل قبولی بود.
تاثیر تمرین با مدل آموزشی بازی های تاکتیکی بر مهارت های شناختی و حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در دهه های اخیر چشم اندازی مبتنی بر مدل آموزشی برای تربیت بدنی مد نظر قرار گرفته که مربیان را برای یادگیری، انتخاب و تمرین طرح های جامع تدریس یاری نموده است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین مدل آموزشی بازی های تاکتیکی بر مهارت های شناختی و حرکتی بود.
روش شناسی پژوهش: در این مطالعه نیمه تجربی، نمونه پژوهش حاضر (n=12) دانشجوی دختر تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بودند که واحد درسی بسکتبال را اخذ نموده بودند. به همین منظور نمونه آماری پژوهش در یک گروه با مدل آموزشی بازی های تاکتیکی آموزش داده شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته تمرین، هفته ای 2 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه بود. این پژوهش شامل سه مرحله پیش آزمون، تمرین و پس آزمون بود. برای بررسی مهارت های شناختی با استفاده از آزمون عملکردی پیوسته و آزمون استروپ، کارکرد اجرایی مورد سنجش قرار گرفت. هم چنین برای بررسی مهارت های حرکتی از ابزار عملکرد حرکتی بازی ها (GPA) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی همبسته استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات کارکرد اجرایی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، تفاوت معناداری (P<0/ 05) ندارند. در حالی که در آزمون عملکرد حرکتی، مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری (P<0/ 0001) را نشان می دهد.
بحث و نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش با مدل تاکتیکی باعث بهبود کارکرد اجرایی نمی شود ولی موجب توسعه عملکرد حرکتی بازیکنان بسکتبال می شود.