مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مدارس هوشمند
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، قصد بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات توسط دبیران مدارس هوشمند شهر تهران را دارد. روش تحقیق، مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه پژوهش، کلیه دبیران مدارس هوشمند شهر تهران (149 نفر) هستند که به صورت سرشماری در تحقیق حاضر مورد بررسی قرار گرفته اند، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه 25 سوالی محقق ساخته بر اساس مطالعات پیشین بود. جهت تعیین پایانی و روایی ابزار، از آلفای کرانباخ و تحلیل عامل تاییدی استفاده شده است که میزان آلفای به دست آمده برابر با 0.813، نشانگر پایانی مناسب ابزار و مقادیر PGFI، AGFI، GFI، RMSEA به ترتیب برابر با 0.004، 0.94، 0.93، 0.77 که نشانگر روایی مورد تایید ابزار می باشد.
رابطه سبک های شناختی و پیشرفت دانش آموزان در دروس ریاضی و شیمی در محیط یادگیری با کمک کامپیوتر در مقایسه با محیط سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های شناختی دانش آموزان در محیط یادگیری با کمک کامپیوتر (مدارس هوشمند) و پیشرفت آنها در دروس ریاضی و شیمی، در مقایسه با محیط سنتی صورت گرفته است. متغیر مورد نظر پژوهشگر، سبک های شناختی (کلامی - تصویری و کل گرا - تحلیلی). بر اساس مدل رایدینگ مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه این تحقیق شامل 321 دانش آموز سال دوم دوره دبیرستان (رشته های علوم تجربی و ریاضی) از مناطق 4 و 7 تهران است. به منظور کنترل عوامل مرتبط با پیشرفت درسی دانش آموزان، همتاسازی بر اساس متغیرهای انگیزش درونی و هوش صورت گرفته است. تحلیل یافته های این پژوهش با استفاده از مدل لگاریتم خطی، نشان می دهد که دانش آموزان دارای سبک شناختی کلامی در محیط یادگیری با کمک کامپیوتر در مقایسه با محیط عادی عملکرد بهتری در درس ریاضی داشته اند. اما در مورد درس شیمی تفاوتی معناداری بین دو محیط به دست نیامد
ارزیابی وضعیت استقرار مدارس متوسطه هوشمند در استان سمنان از دیدگاه مدیران و معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی وضعیت استقرار مدارس متوسطه هوشمند در استان سمنان از دیدگاه مدیران و معلمان بود. این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی (زمینه یابی) بوده و به لحاظ هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. جامعه آماری شامل مدیران و دبیران مدارس هوشمند استان سمنان در سال تحصیلی
90-1389 به تعداد 215 نفر بود که با توجه به محدود بودن جامعه آماری مدیران، کل جامعه مدیران و از جامعه آماری دبیران، 132 نفر با استفاده از جدول کرجسی- مورگان به صورت تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته و شامل 29 سؤال بود که ضریب پایایی آن 84/0 به دست آمد. داده های حاصل از پرسشنامه به وسیله آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، جدول و نمودار) وآمار استنباطی (خی دو) بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدارس استان در مؤلفه های مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای، محیط یاددهی و یادگیری ، زیرساخت توسعه فن آوری اطلاعات و ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس هوشمند دیگر، نیازمند اهتمام بیشتری جهت استقرار مدارس هوشمند در استان می باشد، اما مؤلفه معلمان آموزش دیده در حوزه فن آوری و مدیریت یکپارچه رایانه از ظرفیت و پتانسیل مناسبی برای ایجاد مدارس هوشمند برخوردار هستند.
بررسی وضعیت مدارس هوشمند بر اساس استانداردها و مقایسه عملکرد تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان آن با مدارس عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مدارس هوشمند بر اساس استانداردها و مقایسه عملکرد آن با مدارس عادی می باشد. روش پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری، شامل کلیه مدارس متوسطه دخترانه شهر یزد می باشد که از بین آنها، دو دبیرستان عادی به روش نمونه گیری خوشه ای و دو دبیرستان هوشمند به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل چک لیست ارزیابی مدارس هوشمند (مشاهده) برای بررسی وضعیت کنونی مدارس و پرسش نامه تفکر انتقادی و معدل سال سوم برای اندازه گیری عملکرد دانش آموزان می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و برای آزمون سؤالات پژوهش، از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت کنونی مدارس هوشمند از نظر محتوای یاددهی یادگیری، زیرساخت فاوا، معلمان آموزش دیده و ارتباط رایانه ای با مدارس در سطح پایین و تنها در مؤلفه استفاده مدیران از رایانه در سطح مطلوب قرار دارد. هم چنین، بین عملکرد دانش آموزان مدارس هوشمند با عادی از نظر تفکر انتقادی، تفاوت معنادار وجود نداشت ولی در زمینه پیشرفت تحصیلی (معدل) تفاوت معنادار بود.
مقایسه ی یادگیری خودنظم بخش و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی راهبردهای خودنظم بخش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان مدارس سنتی و هوشمند و مقایسه رابطه این دو متغیر در دانش آموزان دو مدرسه است. به این منظور 400 دانش آموز ابتدایی شهر اصفهان به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم از نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند و به پرسش نامه ای متشکل از سؤالات خرده مقیاس راهبردهای خودنظم بخش میلر و همکاران(1996) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که در عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس سنتی و هوشمند تفاوت معناداری وجود نداشت ولی میزان استفاده دانش آموزان مدارس هوشمند از راهبردهای خودنظم بخش بالاتر بود همچنین در مدارس هوشمند راهبردهای خود نظم بخش رابطه بیشتری با عملکرد تحصیلی در این دانش آموزان داشت.
بررسی تأثیر مدارس هوشمند بر اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و مقایسه آن با مدارس غیر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدارس هوشمند بر اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و مقایسه آن با مدارس غیر هوشمند بود. بدین منظور با بهره گیری از روش علی- مقایسه ای، اطلاعات با استفاده از 3 پرسشنامه اضطراب رایانه CARS، خودتنظیمی بوفارد و عملکرد تحصیلی درتاج جمع آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه اول دبیرستان شهر یزد در سال تحصیلی92-1391 بود. نمونه پژوهش شامل 102 دانش-آموز مدارس هوشمند بودند که به روش تمام شماری و 102 دانش آموز مدارس غیرهوشمند که به شیوه همتاسازی (بر اساس جنس، تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی) انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی و در سطح استنباطی از آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین مدارس هوشمند و غیر هوشمند در متغیرهای اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد. بین متغیرهای خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین متغیرهای خودتنظیمی و اضطراب رایانه رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین اضطراب رایانه و عملکرد تحصیلی رابطه معناداری به دست نیامد. در نتیجه کاربرد فناوری جدید در مدارس هوشمند می تواند بسیاری از مشکلات آموزشی را حل کند.
مقایسه مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پ ژوهش حاضر، با هدف مقایسه مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان مدارس دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی استان مازندران در سال 1393 انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و عادی استان مازندران بود. از میان آنها، به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (200 نفر از دانش آموزان مدارس هوشمند و 200 نفر از دانش آموزان مدارس سنتی). برای گردآوری داده ها، پرسش نامه مهارت های خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) با پایایی 0/92استفاده شده است. روش های آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری) بوده است. یافته ها نشان داد که مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی دارای تفاوت معناداری است. هم چنین، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان در مدارس هوشمند بیشتر از دانش آموزان مدارس غیرهوشمند است. به نظر می رسد، به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات، از طریق برنامه هوشمندسازی مدارس در استان مازندران به خوبی توانسته است مهارت های خودتنظیم دانش آموزان را ارتقاء دهد.
بهبود فرآیند یاددهی – یادگیری مدارس هوشمند از منظر ارزشیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های ارزشیابی در
بهبود فرآیند یاددهی –
یادگیری مدارس هوشمند انجام شده است. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق
آمیخته اکتشافی بوده است که در آن، نخست بخش کیفی به اجرا درآمده و پس از آن بخش
کمّی انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش، با 6
نفر از متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات در
مدارس هوشمند مصاحبه عمیق و با 24 نفر از معلمان که به روش نمونه گیریهدفمند
و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه هدایت شده انجام شد. نتایج حاصل از
تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته،
تنظیم شد که مشتمل بر 2 بخش: الف)اطلاعات جمعیت شناختی، ب)راهکارهای
ارزشیابی در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس هوشمند در دو بخش وضعیت مطلوب و
وضعیت موجود بود. در بخش کمی پژوهش، پرسشنامه توسط 254 نفر از معلمان،24 نفر از
مدیران،24 نفر از معاونان و 8 نفر از کارشناسان و متخصصان فناوری اطلاعات و
ارتباطات تکمیل شد که این افراد به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. نتایج به
دست آمده حاکی از این بود که از جمله مهم ترین روش های ارزشیابی، روش های «همخوان
بودن فرآیند ها و ابزار های ارزشیابی با هدف ها و ماهیّت
برنامه»، دارای بیشترین اهمیّت و رتبه اول، «به موقع بودن ارزشیابی» در رتبه دوّم،
«انجام گرفتن ارزشیابی به طور مداوم و به صورت آنلاین از دانش آموزان» در رتبه سوّم،
«جامع بودن ارزشیابی از هر دو منظر تکوینی و تراکمی (پایانی)» در رتبه چهارم و
«اجرای انواع ارزشیابی» در رتبه پنجم در بهبود فرآیند یاددهی –
یادگیری مدارس هوشمند قرار دارند.
مدیران به عنوان رهبران فناوری در مدرسه: یافته های یک پژوهش ترکیبی اکتشافی در مدارس هوشمند شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبری فناوری یکی از حوزه های نوظهور در ادبیات رهبری مدرسه است و تأکید می کند که مدیر مدرسه باید نقش فعالی در کاربست فناوری در مدرسه داشته باشد. دانش داخلی در این خصوص بسیار ضعیف است. این تحقیق، به روش ترکیبی اکتشافی (کیفی- کمی) و با هدف بررسی نقش مدیران در کاربست فناوری در مدرسه انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی خبرگان حوزه فناوری آموزشی بصورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها 58 نشانگر را شناسایی نمود. نشانگرها در قالب 9 بعد شامل «دانش، باور و اقدام مدیر به استفاده از فناوری»، «ترسیم اهداف و انتظارات فناوری»، «برنامه ریزی فناوری»، «ایجاد و تقویت فرهنگ استفاده از فناوری»، «توانمندسازی معلمان برای استفاده از فناوری»، «تشویق و تحریک معلمان به استفاده از فناوری»، «ارزیابی عملکرد فناوری معلمان»، «تقویت تسهیم دانش فناوری» و «پشتیبانی فناوری» طبقه بندی شد. در بخش کمی بر اساس نشانگرها و ابعاد شناسایی شده، پرسشنامه رهبری فناوری طراحی و بوسیله ی 335 معلم مدارس هوشمند شهر تهران تکمیل شد. داده های بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که الگوی اندازه گیری متغیر رهبری فناوری برازش خوبی با داده ها دارد. این پژوهش به نقش مدیران در کاربست فناوری توسط معلمان تأکید می کند و متغیر و پرسشنامه رهبری فناوری را به پژوهشگران علاقه مند پیشنهاد می کند. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.
نگرش نسبت به فناوری داده ها به عنوان پیش بینی کننده یادگیری خود تنظیمی در مدارس هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری
خودتنظیمی(راهبردهای شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع) و نگرش نسبت به فناوری
داده ها (نگرش نسبت به اینترنت) به عنوان پیش بینی کننده یادگیری خود تنظیمی در
مدارس هوشمند بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری این
پژوهش شامل 1710 نفر از دانش آموزان دختر پایه چهارم تا ششم ابتدایی مدارس هوشمند
(دولتی و غیر دولتی) شهر بابل در سال تحصیلی 93-92 بودند که تعداد 305 نفر از آنان
با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. پاسخگویان، پرسش نامه راهبردهای
یادگیری خودتنظیمی و پرسش نامه نگرش نسبت به اینترنت را تکمیل کردند. داده های
بدست آمده با مدل تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها ی
پژوهش نشان داد که از بین مؤلفه های نگرش نسبت به اینترنت تنها دو مؤلفه لذت بردن
از کار با اینترنت و اضطراب اینترنت، استفاده از راهبردهای شناختی به وسیله دانش آموزان
را به گونه معنادار پیش بینی می کند که مؤلفه اضطراب اینترنت رابطه معکوس با
استفاده از راهبردهای شناختی داشت. هم چنین، نگرش نسبت به اینترنت و چهار مؤلفه
آن (لذت بردن از کار با اینترنت، مفید دانستن اینترنت، اضطراب اینترنت، احساس خود
کارآمدی در استفاده از اینترنت)، به گونه معناداری استفاده از راهبردهای فراشناختی
و مدیریت منابع را در مدارس هوشمند پیش بینی کردند. با توجه به نتایج بدست آمده،
از بین این مؤلفه ها، مؤلفه مفید دانستن اینترنت، بیش ترین تأثیر بر استفاده از
راهبردهای فراشناختی خود تنظیمی و مؤلفه اضطراب اینترنت رابطه معکوس با استفاده از
راهبردهای فراشناختی داشتند. این پژوهش نتایج آموزشی مهمی را برای معلمان، برنامه
ریزان آموزش و پرورش و مسئولان آموزشی دارد تا محیط یادگیری را ایجاد و تقویت کنند
که از یادگیری خود تنظیمی حمایت کند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه مدارس هوشمند
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه مدارس هوشمند و با روش توصیفی، پیمایشی (زمینه یابی) و مقطعی در سال 1389 انجام شد. جامعه آماری متشکل از 900 نفر از معلمان و مدیران مدارس شهرستان ساری بوده که از این جامعه 270 نفر به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با بهره گیری از تجارب جهانی استفاده شد. به منظور تعیین روایی از قضاوت اساتید این رشته استفاده گردید و میزان پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ معادل 80/0 حاصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t تک نمونه ایی و آزمون رتبه بندی میانگین ها (فریدمن)) انجام گردید. نتایج حاصل نشان داد که به ترتیب عوامل تکنولوژیکی- عامل آموزشی- عامل فرهنگی- عامل راهبردی- عامل اقتصادی- عامل حقوقی- عامل اجتماعی در توسعه مدارس هوشمند مؤثر است.
بررسی مقایسه ای پیشرفت تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانش آموزان ابتدایی مدارس عادی و هوشمند شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای پیشرفت تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانش آموزان ابتدایی مدارس عادی و هوشمند شهر تبریز در سال تحصیلی 93-92 بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی عادی و هوشمند در سال 1393 در شهر تبریز می باشند که از میان دانش آموزان مدارس عادی بالغ بر 366 نفر و از میان دانش آموزان مدارس هوشمند 208 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش پیشرفت علی و مک اینرنی و نمره پیشرفت تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند در پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت و مؤلفه های آن تفاوت وجود دارد. به عبارتی دانش آموزان مدارس هوشمند از پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت بالاتری برخوردارند
ویژگی های بایسته معلمان در بهبود فرآیند یاددهی-یادگیری مدارس هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی ها، توانایی ها و وظایف معلمان در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس هوشمند استان سمنان انجام شد. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق آمیخته اکتشافی بود که در آن نخست بخش کیفی و سپس بخش کمی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش، با شش نفر از متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته در دو بخش وضعیت مطلوب و وضعیت موجود تنظیم گردید. روایی محتوایی طبق نظر متخصصان و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ در بخش وضعیت مطلوب 84/0 و در بخش وضعیت موجود 94/0 بررسی و مناسب گزارش شدند. در بخش کمی پژوهش نیز، پرسشنامه توسط310نفر از معلمان و مدیران که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند، تکمیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که راهکارهای «ارتباط مستمر و پایدار الکترونیکی با دانش آموزان برای رفع اشکالو هدایت و استمرار فرآیند یاددهی-یادگیری به صورت مجازی» در رتبه اول، «تقویت مهارت های ICDL و اینترنت از طریق شرکت در کلاس های ضمن خدمت، استفاده از خودآموز ها و تمرین های شخصی» در رتبه دوم، «جستجو و شناسایی محتوای چندرسانه ای و الکترونیکی مناسب بر روی شبکه اینترنت و منطبق با طرح و برنامه درسی و بهره گیری از آنها در فرآیند یاددهی-یادگیری» در رتبه سوم، «توانایی طراحی انواع آزمون های پیشرفت تحصیلی آنلاین و درج آنها در سایت یا ارسال به ایمیل دانش آموزان جهت پیشرفت تحصیلی آنان» در رتبه چهارم و «حضور فعال بر روی پورتال مدرسه و سیستم مدیریت یادگیری برای مدیریت فرآیند یادگیری دانش آموزانبه صورت غیرحضوری بر روی وب» در رتبه پنجم در بهبود فرآیند یاددهی-یادگیری مدارس هوشمند توسط معلمان قرار دارند
امنیت روانی در فضاهای آموزشی هوشمند
امروزه بهره گیری از تکنولوژی های نوین آموزشی برای تدریس علوم مختلف در مدارس، هنرستان ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان یک اصل مهم، در دستور کار ارگان های مربوطه در تمامی کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. با توجه به رشد سریع تکنولوژی های آموزشی در عصر حاضر، جامعه اطلاعاتی آینده نیز نیازمند مکان هایی است که در آن جا بتوان فناوری اطلاعات را به صورت خلاقانه، در جهت رشد و توسعه روند آموزشی علوم مختلف به کار برد. در کشور ما نیز در سال های اخیر سعی شده است که با تجهیز مدارس به امکانات و تجهیزات مدرن آموزشی، گام هایی برای استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی برداشته شود و این مدارس به نام مدارس هوشمند در کشور شناخته شده اند. اما سوالی که در این رابطه در ذهن انسان به وجود می آید این است که ""آیا امر هوشمند سازی مدارس، با تجهیز کردن مدارس بی روح و فرسوده دهه های گذشته محقق می شود؟ یا استفاده از این امکانات و تجهیزات مستلزم فضاهایی است که به صورت هوشمند طراحی شده و هماهنگ با تکنولوژی های نوین آموزشی باشد؟"". با توجه به عدم وجود پژوهش هایی که منجر به نتیجه گیری کلی در رابطه با فرم ساختمان، ارتباطات فضایی و چگونگی تاثیر تکنولوژی های جدید در اصول طراحی مدارس هوشمند، انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر می رسد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که یک مدرسه هوشمند، علاوه بر استفاده از تکنولوژی ها و فناوری های نوین، باید دارای ساختمانی باشد که کاملا هوشمند طراحی شده است و عواملی چون استفاده از سیستم های الکتریکی و تاسیساتی هوشمند، هم چنین استفاده از نورپردازی، رنگ پردازی و به طور کلی ایجاد امنیت روانی در طراحی این ساختمان ها بسیار موثر خواهد بود.
نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند بود. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر اراک تشکیل می دهد (650=N)، که از این تعداد، 242 معلم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد نگرش نسبت به کاربرد تکنولوژی در آموزش یاووز و رضایت شغلی ارشادی استفاده شد. روایی هر دو پرسش نامه بر اساس نظر متخصصان تأیید و پایایی آنها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 0/826 و 0/816 به دست آمد. داده های به دست آمده، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که به غیر از بعد عدم تأثیرگذاری تکنولوژی در آموزش، ابعاد چهارگانه کاربرد تکنولوژی در آموزش ضمن داشتن رابطه معنادار با رضایت شغلی معلمان، 0/54 از پراکندگی این متغیر را تبیین می کنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم کاربرد تکنولوژی در آموزش، تصورات در مورد کاربرد تکنولوژی در آموزش، پیش بایست های کاربرد تکنولوژی در آموزش و اثربخشی تجهیزات تکنولوژی در آموزش معنادار محاسبه شد. یافته های این پژوهش ضمن تأکید بر اهمیت رضایت شغلی معلمان در مدارس هوشمند، نقش تعیین کننده کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس را خاطر نشان می کند.
مقایسه سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه معلمان مدارس هوشمند دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 79 نفر و معلمان مدارس عادی دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 535 نفر تشکیل می دادند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 66 نفر از معلمان مدارس هوشمند و 226 نفر از معلمان مدارس عادی با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بر حسب جنسیت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه سرمایه فکری بونتیس استفاده شده است که روایی آن بررسی و تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 0/889 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند به طور معنی داری بیشتر از معلمان مدارس عادی است. هم چنین، بین ابعاد سرمایه فکری شامل ابعاد انسانی، ساختاری و ارتباطی معلمان مدارس هوشمند و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین ابعاد سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند به طور معنی داری بیشتر از معلمان مدارس عادی است. بین سرمایه فکری معلمان برحسب جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
مدل پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس مولفه های هوش عاطفی ،مهارت های حل مسئله وانگیزش پیشرفت با میانجی گری راهبردهای یادگیری (شناختی وفراشناختی)در دانش آموزان مدارس هوشمند وعادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﭘیﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼیﻠی داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﺮای ﻧﻈﺮیﻪﭘﺮدازان، و ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺗﺮﺑیﺘی ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤیﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. مدارس هوشمند، یکی از محیط هایی است که پتاسیل های لازم را برای تحقق چنین هدفی داراست. عملکرد تحصیلی از متغیرهای زیادی تاثیر می پذیرد. هدف کلی مطالعه حاضر تدوین مدل پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس مؤلفه های هوش عاطفی، مهارت های حل مسئله و انگیزش پیشرفت در دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی بود. روش همبستگی از نوع پیش بینی بوده است. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه استان تهران بوده اند که با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای چند مرحله ای 583 دانش آموزان به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس انگیزه پیشرفت هرمانس فرم کوتا پرسش نامه حل مسئله اجتماعی تجدیدنظر شده (SPSI-R:SF)؛ پرسشنامه راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381)؛ مقیاس هوش عاطفی بار-آن (2000) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج استفاده شد. نتایج نشان داد که اثرمستقیم و غیرمستقیم هوش عاطفی و انگیزش پیشرفت بر عملکرد تحصیلی دانش اموزان مدارس هوشمند به طور معناداری بالاتر از تاثیر آن بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس عادی است است. بین اثرمستقیم و غیرمستقیم مهارت حل مسئله بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی تفاوت معناداری مشاهده نشد. استفاده و به کارگیری فناوری هوشمند و به روز، از یک طرف باعث بهبود امر یاددهی- یادگیری معلمان و دانش آموزان می شود، از طرف دیگر معلمان و دانش آموزان با استفاده بهینه و درست از آن می توانند سطح علمی خود را ارتقا داده و باعث توسعه کشور شوند.
تاثیر نور در ایجاد امنیت روانی هنرستان های هوشمند
حوزه های تخصصی:
امروزه بهره گیری از تکنولوژی های نوین آموزشی برای تدریس علوم مختلف در مدارس، هنرستان ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان یک اصل مهم، در دستور کار ارگان های مربوطه در تمامی کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. با توجه به رشد سریع تکنولوژی های آموزشی در عصر حاضر، جامعه اطلاعاتی آینده نیز نیازمند مکان هایی است که در آن جا بتوان فناوری اطلاعات را به صورت خلاقانه، در جهت رشد و توسعه روند آموزشی علوم مختلف به کار برد. در کشور ما نیز در سال های اخیر سعی شده است که با تجهیز مدارس به امکانات و تجهیزات مدرن آموزشی، گام هایی برای استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی برداشته شود و این مدارس به نام مدارس هوشمند در کشور شناخته شده اند. اما سوالی که در این رابطه در ذهن انسان به وجود می آید این است که "آیا امر هوشمند سازی مدارس، با تجهیز کردن مدارس بی روح و فرسوده دهه های گذشته محقق می شود؟ یا استفاده از این امکانات و تجهیزات مستلزم فضاهایی است که به صورت هوشمند طراحی شده و هماهنگ با تکنولوژی های نوین آموزشی باشد؟". با توجه به عدم وجود پژوهش هایی که منجر به نتیجه گیری کلی در رابطه با فرم ساختمان، ارتباطات فضایی و چگونگی تاثیر نور پردازی در اصول طراحی مدارس هوشمند، انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر می رسد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که یک مدرسه هوشمند، علاوه بر استفاده از تکنولوژی ها و فناوری های نوین، باید دارای ساختمانی باشد که کاملا هوشمند طراحی شده است و عواملی چون استفاده از نور پردازی و رنگ پردازی مناسب، هم چنین استفاده از سیستم های الکتریکی و تاسیساتی هوشمند، در ایجاد امنیت روانی در طراحی این ساختمان ها بسیار موثر خواهد بود.
مقایسه مهارت های اجتماعی و یادگیری خود راهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه مهارت های اجتماعی و یادگیری خود راهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی دوره متوسطه شهرستان مرودشت است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق، از نوع کاربردی و به لحاظ نوع تحقیق ، ماهیت و اهداف پژوهش از نوع علّی مقایسه ای است؛ جهت روش آماری از آزمون تی گروه های مستقل استفاده گردید. جهت گرد آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقّق ساخته استفاده شده است که دارای پایایی 80/0 وهمچنین ضریب آلفای کرونباخ84/0 است. جهت گردآوری داده ها ، از پرسشنامه ی مهارت های اجتماعی SSRS (Gresham, 1990)، یادگیری خودراهبر گاگلیلمینو (Guglielmino, 1977)، استفاده شد. سؤالات پژوهش بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده است.جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مدارس هوشمند وسنتی در شهرستان مرودشت در سال تحصیلی 94-1393 برابر 3355 نفر و نمونه تحقیق در این پژوهش بر اساس جدول مورگان 270 نفر است، در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است که در دو گروه 135 نفره قرار گرفته اند که شامل مدارس هوشمند و مدارس معمولی هستند و مشغول به تحصیل هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی، تفاوت معنادار وجود دارد که میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان مدارس هوشمند از مدارس سنّتی بیشتر است و بین میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی تفاوت معناداری وجود ندارد.
مقایسه عملکرد مدارس هوشمند و مدارس عادی بر خلاقیت دانش آموزان پسر سال اول دوره ی اول متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۷
59 - 77
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه عملکرد مدارس هوشمند و مدارس عادی بر خلاقیت دانش آموزان پسر سال اول دوره ی اول متوسطه شهر تهران م یپردازد. این پژوهش از نوع علّی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پسر سال اول اول متوسطه مدارس هوشمند و عادی شهر تهران در سال تحصیلی 92 - 1391 است . به منظور نمونه گیری، پس از انجام مصاحبه با کارشناسان هوشمند سازی وزارت آموزش و پرورش، 5 مدرسه هوشمند و 5 مدرسه عادی به شیوه هدفمند از مناطق 1، 3، 4، 5 و 17 و از هر مدرسه 1 کلاس بصورت تصادفی انتخاب شده است. در این خصوص نمونه ای با حجم 250 دان شآموز کلاس اول اول متوسطه انتخاب شده است که 125 نفر را دان شآموزان مدارس هوشمند و 125 نفر دیگر را دانش آموزان مدارس عادی مناطق پیش گفته تشکیل داده است . ابزار های گردآوری داده ها در این تحقیق شامل پرسشنامه خلاقیت عابدی است . در این تحقیق به منظور تحلیل نتایج ازآماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ) MANOVA ( استفاده شده است . در تحلیل داد هها، در خلاقیت کل و در زیر مؤلفه ابتکار تفاوت معنی داری میان دانش آموزان مدارس هوشمند و مدارس عادی دیده شد اما در سایر زیر مولفه های خلاقیت شامل بسط، انعطاف پذیری و سیالی تفاوت معنی داری دیده نشد .