مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
نومعلمان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، «چالش های آغازخدمت نومعلمان» در محیط مدرسه، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق نظریه مبنایی صورت گرفته و ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. اطلاع رسان کلیدی، 22 نومعلم دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان با یک و دو سال سابقه خدمت بودند. از منظر نومعلمان، چالش های آغاز خدمت نومعلمان دوره اول ابتدایی در سه طبقه «چالش های فردی»، « چالش های حرفه ای» و « چالش های سازمانی» طبقه بندی می شوند. چالش های فردی نومعلمان شامل تنش و اضطراب در اوایل خدمت، عدم حمایت و احساس انزوا، چگونگی سازگاری با همکاران؛ چالش های حرفه ای شامل مدیریت کلاس درس، تسلط بر محتوا و تدریس موثر، ارزیابی دانش آموزان، رفع نیازهای دانش آموزان، جلب اعتماد و سازگاری با والدین؛ و چالش های سازمانی شامل آشنایی با مدرسه، آشنایی با رویه های مدرسه، منابع و جمعیت دانش آموزان است.
تحلیل مهارت نگارش در نومعلمان رشته زبان و ادبیات فارسی مطالعه موردی: برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، تحلیل برنامه درسی کارورزی رشته زبان و ادبیات فارسی با درنظر گرفتن مهارت نومعلمان در طراحی های آموزشی نگارش است. برای رسیدن به مقصود، از روش پژوهش کیفی با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و متن گزارش های کارورزان استفاده شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود. شرکت کنندگان، 8 نفر از نومعلمان دختر (دانشجویان ورودی سال 91 و 92 مرکز آموزش عالی شهید باهنر دانشگاه فرهنگیان تهران) بودند. ابتدا متن مصاحبه ها، پیاده و داده ها استخراج شد؛ از گزارش کارورزان نیز داده ها خارج گردید. سپس مجموعه اطلاعات، با روش تحلیل محتوای مضمونی بررسی شدند. یافته های گردآوری شده از منابع اطلاع رسان، به گونه ای در نظر گرفته شد که در سطح محتوا و سطح مهارت های حرفه ای و در ترکیب این دو سطح، قابل تفکیک باشند. نتایج این پژوهش نشان داد دانشجویان زبان و ادبیات فارسی، در دوره کارورزی توجه و علاقه اندکی به طراحی موضوع نگارش داشتند. همچنین آنها در طول دوره کارورزی، در طراحی های آموزشی مبحث نگارش، کاملاً به شایستگی های لازم نرسیدند. دلایل مختلفی برای آن می توان ذکر کرد. در برنامه درسی رشته: کاربردی نبودن برخی واحدهای درسی، ناهماهنگی فرآیند درسی با دروس آموزشی مدارس و نامناسب بودن شیوه و راهبرد آموزشی دروس. در برنامه درسی کارورزی: نارسایی فعالیت های آموزشی، نپرداختن به دانش ها و روش های متناسب با تدریس این موضوع درسی و در طراحی آموزشی مباحث نگارشی: ضعف در سازماندهی مراحل طراحی، عدم تسلط دانشجو برتلفیق دانش محتوایی و مهارت تدریس، کم توجهی دانشجویان به طراحی و اختصاص زمانی کوتاه برای شناخت مسایل حوزه نگارش می باشد.
بررسی عملکرد سال اول تدریس نومعلمان فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان: مطالعه موردی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی عملکرد سال اول تدریس نومعلمان فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. اعضای جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران، معاونین، نمایندگان معلمان و نمایندگان انجمن اولیا و مربیان، سرگروه های آموزشی، راهنمایان آموزشی و کارشناسان مربوطه در سازمان آموزش و پرورش بود. برای انجام نمونه گیری، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله-ای استفاده شد. در مجموع تعداد 125 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پایایی این پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه گردید. روایی پرسشنامه نیز به تأیید متخصصین حوزه تخصصی و کارشناسان آموزش و پرورش رسید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عملکرد دبیران در چهار بعد: طراحی و آماده سازی برای تدریس، محیط یادگیری اثربخش، آموزش مناسب به دانش آموزان، مسئولیت های حرفه ای معلمی مطلوب بوده است و در زمینه رتبه-بندی ابعاد عملکرد دبیران نیز نتایج نشان داد که مسئولیت های حرفه ای معلمی، محیط یادگیری اثربخش ، طراحی و آماده سازی برای تدریس و آموزش مناسب به دانش آموزان در رتبه اول تا چهارم قرار دارند. همچنین نتایج نشان داد که بر اساس نظرات گروه های مختلف عملکرد این دسته از نومعلمان مطلوب بوده است.
مقایسه خودکارآمدی، تعهد حرفه ای و انگیزش نومعلمان با توجه به شیوه جذب (دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان و مهارت آموزان ماده 28)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه انگیزش، خودکارآمدی و تعهد حرفه ای نومعلمان دانش آموخته ی دانشگاه فرهنگیان و نومعلمانی که از طریق ماده 28 جذب دانشگاه فرهنگیان شده اند، می باشد. روش تحقیق کمی، از نوع توصیفی (علی مقایسه ای) است. نومعلمان خراسان رضوی جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند. به منظور آزمون مدل، نمونه ای به حجم 347 آزمودنی، از بین 3339 نومعلم خراسان رضوی انتخاب شد. جامعه تحقیق شامل 2426 نومعلم دانش آموخته ی دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی (مشهد) در سال های 1397 و 1396 می باشد و نیز 913 نومعلمانی که از طریق ماده 28 در سال-های 1396 و 1397 جذب دانشگاه فرهنگیان شده اند. پرسشنامه های انگیزش معلمی و خودکارآمدی معلمی و تعهدحرفه ای توسط محقق ساخته و اعتبارسنجی شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی و آزمون تی استفاده گردید. نتایج نشان داد که تعهد حرفه ای و انگیزش معلمی نومعلمان دانش آموخته ی دانشگاه فرهنگیان به صورت معنی داری بیشتراز انگیزش و تعهد حرفه ای نو معلمان جذب شده از طریق ماده 28 می باشد، در حالی که خودکارآمدی معلمی بین دوگروه تفاوت معنی داری نداشت.
تبیین رابطه ی سواد تربیتی با هویت حرفه ای نومعلمان (مورد مطالعه: استان لرستان 1400- 1399)
منبع:
سواد تربیتی معلم دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
190 - 206
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد تربیتی با هویت حرفه ای نومعلمان استان لرستان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از نظر گردآوری داده ها از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه نومعلمان استان لرستان بود، که با بهره گیری از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 255 نفر تعیین گردید، نمونه آماری به شیوه نمونه گیری سهمیه ای از مناطق مخلف آموزشی در استان، انتخاب شدند. برای گردآوری داده های آماری از پرسشنامه های محقق ساخته هویت حرفه ای و سواد تربیتی در دو بعد نگرش و روش تربیتی با روایی صوری و محتوایی قابل قبول و پایایی بالای 70/0 استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از نرم افزارSPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد؛ میانگین نمره نومعلمان در تمامی ابعاد متغیرهای هویت حرفه ای و سواد تربیتی در حد متوسط بود. در مولفه های برخورد با دانش آموزان خاطی و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات میانگین در حد زیاد و در ارتباط با ابعاد ایجاد روحیه همکاری، مسئولیت پذیری، هویت ملی-مذهبی، حقوق اجتماعی-مدنی، آشناسازی دانش مربوط به متغیر سواد تربیتی از میانگین در حد کمتر از متوسط برخوردار بودند و مولفه های در نظر گرفتن خود به عنوان یک معلم و اطمینان به معلم خوب بودن از هویت حرفه ای نو معلمان در حد پایین تر از متوسط قرار داشت. می توان نتیجه گرفت لزوم بازنگری در سیاست ها و برنامه ریزی های درسی مبتنی بر تغییر نگرش تربیتی و آموزش روش های تربیتی جهت افزایش سواد تربیتی معلمان و بازنگری در جذب نیروهای آموزشی بیشتر از گذشته نمایان می شود.
شناسایی سازوکارهای توسعه و نگهداشت نومعلمان در نظام آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه و نگهداشت نومعلمان در نظام آموزش و پرورش به شیوه کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا کیفی صورت گرفته است. 19 نفر از خبرگان، مدیران و معاونان منابع انسانی، و نومعلمان استخدام شده 5 سال اخیر نظام آموزش و پرورش به روش گلوله برفی انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل داده ها از فن تحلیل محتوای کیفی مصاحبه با رویه کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد روایی کدهای به دست آمده از طریق بررسی همکاران و پایایی نیز از طریق ضریب توافق کندال محاسبه شد. نتایج تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها نشان داد سازوکارهای توسعه نومعلمان شامل نشست های درون و برون مدرسه ای، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، فنون طراحی مشاغل، تسهیم دانش، یادگیری عملی، شبکه سازی، مدیریت عملکرد، خودتوسعه ای، جانشین پروری، آموزش، کار تیمی و مسیر پیشرفت شغلی عمودی است. پرداخت مبتنی بر عملکرد و شایستگی، مزایا، توجه به نیازهای سطح بالا (معنوی) و توجه به نیازهای سطح پایین (مادی) مهمترین سازوکارهای نگهداشت نومعلمان بودند. نظام آموزش و پرورش برای تحقق برنامه ها و سیاست های تحول باید برای توسعه و نگهداشت معلمان تازه کار مستعد، سازوکارهای نظام مند و هدف محوری تعریف، اجرا و ارزیابی کند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی آغازخدمت برای نومعلمان دوره ابتدایی با تأکید بر توسعه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
107 - 138
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی آغازخدمت برای نومعلمان دوره ابتدایی با تأکید بر توسعه حرفه ای است. در این پژوهش از روش کیفی استفاده شد. در مرحله طراحی، از روش تلفیقی: سنتزپژوهی و در مرحله اعتبارسنجی، از روش دلفی استفاده شد. جامعه هدف پژوهش حاضر شامل مطالعات نظری، تجربی و مروری از سال ۱۳۸۰ / ۲۰۰۰ تا 1400/2020 بود. در بخش افراد نیز صاحبنظران حوزه آغازخدمت نومعلمان بودند که پنج متخصص تعلیم و تربیت به روش هدفمند انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات از طریق برگه یادداشت، فیش برداری و پرسشنامه انجام شد. نتایج نشان داد الگوی برنامه درسی آغازخدمت نومعلمان دارای ویژگی های اساسی «حمایت و پشتیبانی عاطفی و روانی»، «بهبود کیفیت تدریس» و «کمک به جامعه پذیری نومعلمان» است و در نهایت الگوی برنامه درسی با الهام از الگوی اکر شامل منطق، هدف، محتوا، فعالیت های یادگیری، نقش مشارکت کنندگان، مواد و منابع، گروه بندی، موقعیت، زمان و ارزشیابی طراحی و اعتبارسنجی شد.
تجارب زیسته نومعلمان از توانمند سازی در دانشگاه فرهنگیان کاشان
منبع:
سواد تربیتی معلم دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
55 - 73
امروزه با گسترش وسایل ارتباطی جدید و دسترسی آسان به آن، دانش آموزان با اقیانوسی از اطلاعات روبرو هستند. بنابراین لازم است که معلمان برای تربیت نسل جدید آموزش ببینند. در سال های اخیر این مسئولیت مهم را دانشگاه فرهنگیان پذیرفته است، تا با تربیت نیروهای توانمند جان و روح تازه ای به نظام آموزش و پرورش کشور ببخشد. به همین منظور در این مقاله به تبیین نظری و مفهومی توانمند سازی معلمان پرداخته شده است. در تحقیق حاضر از روش تحقیق کیفی استفاده شد. با انجام مصاحبه های عمیق با سه گروه از فارغ التحصیلان دانشگاه، به بررسی برداشت ذهنی نومعلمان از توانمندسازی و نقش دانشگاه در توانمندسازی نو معلمان پرداخته شد .بر اساس نتایج بدست آمده مشخص گردید که نومعلمان توانمندی زیادی در استفاده از روش های فعال تدریس ، سازگاری ، شادابی و پویایی دانش آموزان دارند و با توجه به انگیزه زیاد، به حمایت و پذیرش بیشتر از طرف مدیران و کادر اداری نیاز دارند و در تحقیق حاضر راهکارهایی برای بهبود عملکرد دانشگاه در توانمندسازی بیشتر دانشجو معلمان ارائه شده که توجه به آنها می تواند منجر به رشد و تعالی نظام آموزش و پرورش و در نهایت توسعه جامعه گردد.
اعتباریابی عوامل مؤثر بر مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت ترومای سازمانی یک بحران بهداشت عمومی نادیده گرفته شده است در حالی که به نظر میرسد موضوع بسیار مهمی باشد که باید به درستی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی عوامل مؤثر بر مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN) انجام شد. روش پژوهش حاضر از نظر راهبرد کمی و از نظر تکنیک توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش نو معلمان استان گیلان، البرز و تهران با جمعیت 15000 نفر بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 375 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته (1401) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از شبکه عصبی مصنوعی با روش پرسپترون چند لایه (MLP) با استفاده از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. یافته ها نشان داد مدیریت ترومای سازمانی دارای یک لایه ورودی با 21 گره و یک لایه پنهان با 9 گره است که توانمندسازی روانشناختی بیشترین تأثیر و ایمن سازی روانی کمترین ضریب اهمیت را در مدیریت ترومای سازمانی را در بر می گیرد. با توجه به بررسی های صورت گرفته، بحران های روانشناختی در سازمان ها به یک تجربه رایج برای مدیران و کارکنان در سراسر جهان تبدیل شده است. برخی از این بحران ها نشانه هایی از تجربه آسیب زا را نشان می دهند. اگر به درستی مدیریت نشود به نظر میرسد که تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از عوامل سازمانی بروز می دهد که منجر به رفتار نارکارآمد در سازمان می شود.
شناسایی مؤلفه های دانش فناوری موردنیاز نومعلمان جهت کاربست آن در فرایند تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های دانش فناورانه موردنیاز نومعلمان دانش آموخته شیمی جهت کاربست در فرایند تدریس علوم تجربی دوره اول دبیرستان بود. پژوهش کاربردی از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و جامعه آماری آن کلیه نومعلمان دانش آموخته شیمی دانشگاه فرهنگیان مشغول به تدریس علوم تجربی بودند. بر اساس مطالعه اسناد و واکاوی مبانی نظری ابتدا مؤلفه های دانش فناورانه شناسایی شد سپس بر مبنای آنها پرسش نامه تهیه و جهت گردآوری داده ها استفاده شد. مؤلفه های دانش فناورانه در سه بعد نگرشی، دانشی و مهارتی شناسایی و با استفاده از آزمون آماری فریدمن، رتبه بندی و دسته بندی شدند. روایی پرسش نامه بر اساس نظرسنجی از خبرگان حوزه برنامه ریزی درسی، متخصصان دانش فناورانه و معلمان خبره و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس (87/0=α) تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از بررسی مؤلفه های دانش فناورانه نشان داد که وضعیت نو معلمان دانش آموخته شیمی بر اساس نتایج آزمون T (345/0-T=) در جایگاهی نزدیک به میانگین نظری قرار دارد و با وضعیت مطلوب فاصله دارد. برای دستیابی به کارایی مؤثر نومعلمان، راهکارهایی چون بازنگری در برنامه درسی دانش فناورانه دانشگاه فرهنگیان و متناسب سازی آن با توسعه و پیشرفت علم و فناوری، گسترش و اصلاح نگرش نو معلمان نسبت به فناوری های نوین آموزشی و استفاده از فناوری و رسانه های آموزشی در فرایند یاددهی – یادگیری، برگزاری کارگاه های عملی مبتنی بر دانش فناورانه و تثبیت فرهنگ استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند تدریس نیاز هست.
ارزیابی عملکرد حرفه ای نو معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه مدیران و معاونین مدارس ابتدایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
265 - 302
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد حرفه ای نو معلمان مدارس ابتدایی استان اصفهان به روش توصیفی–پیمایشی بود. جامعه آماری 533 دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان بود. 255 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبتنی بر منطقه تدریس انتخاب و عملکرد آن ها توسط مدیران و معاونین ارزیابی شد. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که بر اساس مدل قهرمانی فرد و سید عباس زاده (1397) تنظیم شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصین و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 8/0 تأیید شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج نشان داد، عملکرد حرفه ای نو معلمان در مؤلفه های محیط یادگیری، رهبری، دانش و مهارت های برنامه ریزی و طراحی، دانش و مهارت های تدریس، نظارت و ارزشیابی، استفاده از فناوری، مسئولیت های قانونی، اخلاقی و دانش و مهارت های توسعه حرفه ای از حد متوسط بالاتر بود؛ اما با وضعیت مطلوب فاصله داشت. لذا آموزش دانشجومعلمان و همچنین آموزش نومعلمان در سال های اولیه خدمت نیازمند بذل توجه به استانداردهای تدریس کیفی و اثربخش می باشد.
رویکردی پدیدارشناسانه به تجربه زیسته نو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
70 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته ی نو معلمان از چالش های پیشروی خود در مدارس استان کردستان و ارائه راهکارهایی برای کاهش این چالش ها بود. رویکرد پژوهش توصیفی با پارادایم انتقادی بود و از رویکرد پدیدارشناسی و اسنادی - کتابخانه ای بهره برده شد. جامعه آماری، شامل تمام نو معلمان ابتدایی دارای سابقه یک تا پنج سال (1401-1396) در استان کردستان بود. نمونه گیری به صورت هدفمند بود که 21 نفر از نو معلمان ابتدایی تا رسیدن به درجه اشباع یافتگی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته ی محقق ساخته بود و از روش قیاسی - استقرایی و به کمک مراحل چهارگانه ون مانن تحلیل داده ها صورت گرفت. یافته ها نشان داد که چالش های پیش روی نو معلمان بیشتر حول محور آموزش، تعامل با دانش آموزان، کلاس های چندپایه، آموزش آنلاین، دوره های ضمن خدمت و محتوای درسی بود و طبیعتاً راهکارها نیز در این راستا و موارد برجسته ی دیگری از قبیل استفاده مؤثر از روش های تدریس فعّال، راهکارهای خلّاقانه در حیطه آموزشی – تربیتی، افزایش مطالعه مرتبط با حیطه شغلی، آموزش مهارت های زندگی و راهکارهای کلی که در رابطه با تعامل نو معلمان با والدین و ارتقای مهارت های خود در حوزه تحلیل محتوا و آموزش الکترونیکی است که با بهره گیری از آن ها می توان در حرفه خود مؤثر واقع شد؛ لذا می توان نتیجه گرفت که نو معلمان با سرمایه گذاری روی خود و آموزش های توسعه حرفه ای می توانند دانش و آگاهی و مهارت لازم را برای تبدیل شدن به معلّم حرفه ای را در خود تقویت کنند. همچنین به برنامه ریزان آموزشی توصیه می شود تا برنامه های مناسب تری جهت رفع چالش های نو معلمان طرّاحی و اجرا کنند.
ارزشیابی عملکرد نومعلمان دوره ابتدایی در بستر یادگیری ترکیبی (حضوری و مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۱۱۰-۹۶
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد نومعلمان دوره ابتدایی استان خراسان شمالی در بستر یادگیری ترکیبی انجام شد. بدین منظور ابتدا ملاک ها و نشانگرهای معلم شایسته با توجه نوع آموزش در منطقه مورد مطالعه، در دو بخش ملاک های تدریس در فضای حضوری و مجازی از طریق بررسی اسناد و مدارک و نیز مصاحبه با 12 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند، استخراج شد. نشانگرها پس از اعتباربخشی به روشcvr در قالب6 عامل و 58 به عنوان استانداردهای ارزیابی عملکرد نومعلمان در نظر گرفته شدند. در مرحله بعد به منظور بررسی عملکرد نومعلمان پرسشنامه محقق ساخته ی با ضریب پایایی. 816/0 ، در اختیار 89 نفر از نومعلمان قرار گرفت که از این تعداد 57 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد که نومعلمان در عامل های مهارت های حرفه ای و نیز توسعه حرفه در سطح نسبتا مطلوب قرار دارند اما در تعاملات اجتماعی در سطح مطلوب قرار دارند. این نتایج حاکی از لزوم کسب توانایی و مهارت بیشتر نومعلمان در روش ها و رویکردهای تدریس و ارزشیابی از دانش آموزان و اصول و کابردهای آن از طریق شیوه های توسعه حرفه ای می باشد. در پایان نیز راهکارهایی عملیاتی به منظور بهبود کیفیت عملکرد نومعلمان ارائه گردید. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد نومعلمان دوره ابتدایی استان خراسان شمالی در بستر یادگیری ترکیبی انجام شد. بدین منظور ابتدا ملاک ها و نشانگرهای معلم شایسته با توجه نوع آموزش در منطقه مورد مطالعه، در دو بخش ملاک های تدریس در فضای حضوری و مجازی از طریق بررسی اسناد و مدارک و نیز مصاحبه با 12 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند، استخراج شد. نشانگرها پس از اعتباربخشی به روشcvr در قالب6 عامل و 58 به عنوان استانداردهای ارزیابی عملکرد نومعلمان در نظر گرفته شدند. در مرحله بعد به منظور بررسی عملکرد نومعلمان پرسشنامه محقق ساخته ی با ضریب پایایی. 816/0 ، در اختیار 89 نفر از نومعلمان قرار گرفت که از این تعداد 57 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد که نومعلمان در عامل های مهارت های حرفه ای و نیز توسعه حرفه در سطح نسبتا مطلوب قرار دارند اما در تعاملات اجتماعی در سطح مطلوب قرار دارند. این نتایج حاکی از لزوم کسب توانایی و مهارت بیشتر نومعلمان در روش ها و رویکردهای تدریس و ارزشیابی از دانش آموزان و اصول و کابردهای آن از طریق شیوه های توسعه حرفه ای می باشد. در پایان نیز راهکارهایی عملیاتی به منظور بهبود کیفیت عملکرد نومعلمان ارائه گردید.
شناسایی ویژگی های نامطلوب در حرفه معلمی براساس واکاوی تجارب زیسته دوران دانش آموزی نومعلمان (مطالعه ای به روش پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
101 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های نامطلوب در حرفه معلمی، براساس واکاوی تجربه زیسته نومعلمان از ویژگی ها و خصوصیات نامطلوب معلمانشان در دوران تحصیل، انجام شده است. روش پژوهش پدیدارشناختی است. جامعه آماری نیز معلمان تازه کار شهر خرم آبادند که از میان ایشان، براساس روش نمونه گیری هدفمند، 21 نفر برگزیده شده اند. همچنین برای گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شده است. پس از تحلیل و تنظیم نتایج، مؤلفه های مربوط به خصوصیات و ویژگی های نامطلوب معلمان در قالب 3 مضمون اصلی و 42 مضمون فرعی به دست داده شده است، که مضامین اصلی عبارت اند از: ضعف های شخصیتی و اخلاقی، ضعف های آموزشی و مهارتی، بی توجهی به آداب تربیتی.پیشنهاد می شود در گزینش و ارزشیابی و دوره های ضمن خدمت، ویژگی هایی که در این پژوهش حاصل و تجمیع شده پیشِ روی مسئولان باشد تا از یک سو از حضور افرادی که دچار ضعف های شخصیتی و اخلاقی هستند در کسوت معلمی پیشگیری کنند و از سوی دیگر ضمن نظارت بر رفتار و عملکرد شاغلان و معلمان حاضر، ایشان را به خودسازی و اصلاح خویش برانگیزانند و در همه حال، رشد مهارتی و توجه به آداب تربیتی را از ایشان مطالبه کنند.