مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانش آموزان تیزهوش
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد (0.0001>P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش در نمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.
الگوهای تفکر، پایه تحصیلی و نوع مدرسه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای نظریه خود – حکومتی ذهنی اشترنبرگ، الگوهای تفکر دانش آموزان دختر دوم راهنمایی و دبیرستان تیزهوش و عادی را پس از مهار توانش های سه گانه ذهنی آنان، مورد بررسی قرار داده است. از میان یک گروه 360 نفری که به آزمون توانشهای سه گانه ذهنی استرنبرگ (STAT) پاسخ دادند، 136 نفر با یکی از توانش های برتر انتخاب شدند و پرسشنامه الگوهای تفکر را تکمیل کردند. تحلیل عوامل نشان داد این پرسشنامه می تواند 7 الگو از 13 الگوی تفکر معرفی شده در نظریه خود – حکومتی ذهنی را با اعتبار و روایی مطلوب ارزیابی کند. در تحلیل واریانس چند متغیری الگوهای تفکر بر حسب برتری سه توانش ذهنی در دو مقوله (1- تحلیلی، خلاق، عملی 2- کلامی، عددی، تصویری) اثر اصلی کلی سن و نوع مدرسه دیده شد. دانش آموزان دوم راهنمایی بیشتر از دانش آموزان دوم دبیرستان دارای الگوهای تفکر اجرایی، محافظه کار و حکومت گروهی بودند و دانش آموزان تیزهوش بیشتر از دانش آموزان عادی از الگوی تفکر کل نگر و جزنگر استفاده کرده بودند.
مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت.
روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی – مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد.
یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد(0001/0> P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش درنمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.
بررسی رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و مدارس عادی: نقش میانجی گرایانه سبک های تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک های تفکر نوع اول، در میان دانش آموزان تیز هوش و عادی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان تیز هوش و عادی سال سوم دبیرستان، ناحیه 1 شهر اورمیه بود. بدین منظور 200 دانش آموز از مدارس عادی، و 150 دانش آموز از مدارس تیزهوشان به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (2000) و پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک تفکر نوع اول نقش میانجی را در رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی دارد (p=0.001) . نتایج مقایسه گروهی نشان داد که اثر اهداف تبحری بر سبک تفکر نوع اول در تیزهوشان بیشتر از عادی ( p=0.001 ) و اثر اهداف عملکرد- اجتناب در عادی بیشتر از تیزهوشان بود ( p=0.05 )، درحالی که اثر اهداف عملکرد- رویکرد بر سبک تفکر نوع اول در هر دو گروه تفاوت معناداری با هم نداشت. شاخص های برازش مدل (90/0 CFI = ، 08/0 RMSEA= ، 98/0= GFI تیزهوشان و90/0= GFI عادی) نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است.
بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر الگوی پینتریچ بر ارزش گذاری درونی و میزان نمرة درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر الگوی پینتریچ بر ارزش گذاری درونی و میزان نمرة درس ریاضی دانش آموزان تیزهوش شهر کرمانشاه انجام شده است. پژوهش از نوع نیمه تجربی با استفاده از طرح چهار گروهی سالمون است. جامعة آماری 600 نفراست. حجم نمونه 60 نفر به طور تصادفی انتخاب شده که در هر گروه 15 نفر به صورت تصادفی قرار می گیرد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) است که روایی و پایایی آن قبلاً مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین به منظور سنجش نمرة درس ریاضی از دو آزمون معلم ساخته که روایی آن توسط دبیران این دروس و سرگروه های آموزشی و استاد راهنما تأیید گردیده، استفاده شد. آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر الگوی پینتریچ به میزان 9/17 درصد بر ارزش گذاری درونی دانش آموزان تیزهوش تاثیر دارد ولی بر میزان نمرة درس ریاضی تأثیری نداشته است. با این وجود در مقایسة میانگین گروه ها در طرح سالمون، مشخص شد که نمرات پیش آزمون درس ریاضی بر پس آزمون اثر نداشته و میانگین آزمون نهایی گروه تجربی بیشتر از میانگین آزمون مقدماتی گروه شاهد است. نتایج فوق بر ضرورت توجه به آموزش مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی و تقویت ارزش گذاری درونی دانش آموزان تیزهوش تاکید دارد.
رابطة ابعاد کمال گرایی با اضطراب حالتی/خصلتی در دانش آموزان دبیرستانی تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة ابعاد کمال گرایی با اضطراب حالتی/خصلتی در دانش آموزان دبیرستانی (متوسطه دوم) تیزهوش شهر شیراز است. در پژوهش حاضر، 203 نفر دانش آموز دبیرستانی (103 دانش آموز دختر و 100 دانش آموز پسر) شرکت داشتند. داده های پژوهش از طریق پرسش نامة کمال گرایی مثبت و منفی تری شورت و همکاران و پرسش نامه اضطراب حالتی/خصلتی اسپیلبرگر و همکاران جمع آوری گردید و سپس از طریق روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رابطة معنادار منفی بین کمال گرایی مثبت دانش آموزان با اضطراب حالتی و خصلتی وجود دارد و رابطة معنادار مثبتی بین کمال گرایی منفی دانش آموزان با اضطراب حالتی و خصلتی وجود دارد. همچنین دیگر یافته پژوهش حاکی از این است که دختران و پسران در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معناداری داشتند.
مقایسة باورهای انگیزشی، مهارتهای فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسة باورهای انگیزشی، مهارت های فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی بین دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر پایة سوم راهنمایی شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای و جامعة آماری تمام دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی همتای تیزهوشان در پایة سوم راهنمایی شهر اصفهان است. نمونة بررسی شده شامل60 دانش آموز تیزهوش است که با روش تصادفی ساده از مدرسة تیزهوشان و 60 دانش آموز عادی که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از مدارس عادی و همتای تیزهوشان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامة اطلاعات فردی و پرسشنامة راهبردهای انگیزش برای یادگیری (MSLQ) بوده است. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین دو گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی، از لحاظ باورهای انگیزشی در سطح (01/0p<)، مهارت های فراشناختی در سطح (01/0p<) و یادگیری خودتنظیمی در سطح (05/0p<) تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که دانش آموزان عادی از لحاظ باورهای انگیزشی، مهارت های فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی، میانگین بیشتری نسبت به دانش آموزان تیزهوش به ددست آورده اند .
مقایسه سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده بود. پژوهش حاضر به روش علی- مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش مراکز استعدادهای درخشان و دانش آموزان دختر تیزهوش مدارس تلفیقی بود که در سال تحصیلی 93-92 در شهر رشت مشغول به تحصیل بودند، که از بین آنها نمونه ای به حجم 180نفر(90 نفر دانش آموز تیزهوش از مرکز جداسازی شده و 90 دانش آموز تیزهوش از مدارس تلفیقی) بودند. روش نمونه گیری در مدارس جداسازی شده به شیوه هدفمند و در مدارس تلفیقی از طریق نمونه گیری خوشه ای انجام شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس حرمت خود کوپر اسمیت، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ ویرایش 28 سؤالی، و پرسش نامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونt مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده از نظر سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). بدین صورت که سلامت عمومی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی جداسازی شده است(01/0>P) و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی جداسازی شده به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی است(01/0>P).
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش هوش معنوی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی انجام گرفته است. به منظور انجام این پژوهش 24 نفر از میان جامعه آماری، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل به طور مساوی گمارده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود .آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش در طی 7 جلسه گروهی 90 دقیقه ای انجام گرفت؛ این در حالی بود که گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از آزمون رضایت از زندگی SWLS دینر، امونز، لارسن و گریفن و عاطفه مثبت و منفی واتسون. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش هوش معنوی بر حیطه عاطفه مثبتِ بهزیستی ذهنی تاثیر معنادار داشت ولی بر دو حیطه عاطفه منفی و رضایت از زندگی تاثیر معناداری نداشته است.
تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر عزت نفس تحصیلی، ادراک شایستگی و سلامت روان دانش آموزان دختر تیزهوش کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر عزت نفس، ادراک شایستگی و سلامت روان دانش آموزان دختر تیزهوش مقطع متوسط بررسی شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری 1172 دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آن ها 32 نفر در قالب دو گروه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت ( SEI )، پرسشنامه ادراک شایستگی هارتر ( SPPC ) و پرسشنامه سلامت عمومی ( GHQ ) بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون این سه تست گرفته شد، سپس برای گروه آزمایشی به مدت 6 جلسه 60 دقیقه ای آموزش راهبردهای فراشناختی انجام شد و پس از اتمام جلسات آموزش، از هر دو گروه پس آزمون و بعد از گذشت 30 روز، پیگیری گرفته شد. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون، پس آزون و پیگیری، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی بر افزایش عزت نفس، افزایش ادراک شایستگی و بهبود سلامت روان (05/0 P< ) موثر بوده است.
پیش بینی ابعاد خودآگاهی بر مبنای رگه های شخصیت دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی ابعاد خودآگاهی بر مبنای رگه های شخصیتی در دانش آموزان تیزهوش بود. شرکت کنندگان مشتمل بر 239 دانش-آموز تیزهوش (120 دختر، 119 پسر) در مقطع دبیرستان شهرستان شیراز بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پنج عامل اصلی شخصیت (گلدبرگ، 1999) و مقیاس خودهشیاری (ریلو و الیک، 1998) استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که بین رگه-های شخصیت (برون گردی، وظیفه شناسی، توافق جویی، گشودگی به تجربه و نوروزگرایی) و ابعاد خودآگاهی (خودآگاهی خصوصی، خودآگاهی عمومی و اضطراب اجتماعی) همبستگی وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که عامل های گشودگی به تجربه و وظیفه شناسی، بعد خودآگاهی خصوصی و توافق جویی، و نوروزگرایی، بعد خودآگاهی عمومی را به طور مثبت پیش بینی می کنند. همچنین، نوروزگرایی به طور مثبت و برون گردی به طور منفی بعد اضطراب اجتماعی را پیش بینی کردد.
مقایسه اشتیاق تحصیلی، خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی تحصیلی در بین دانش آموزان تیزهوش دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
100-120
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اشتیاق تحصیلی، خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی تحصیلی در بین دانش آموزان تیزهوش دختر و پسر بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعه پس رویدادی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان تیزهوش پایه اول، دوم و سوم دبیرستان شهر اردبیل در سال تحصیلی 94-93 بود که از میان این افراد تعداد 60 نفر دانش آموز تیزهوش دختر و 60 نفر دانش آموز تیزهوش پسر به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی اسکاوفیلی و همکاران (2002)، سیاهه خلاقیت هیجانی آوریل (1999) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2001) استفاده شد. داده ها با استفاده ازتحلیل واریانس چندمتغیری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج، برتری دانش آموزان تیزهوش دختر را در اشتیاق تحصیلی و مولفه های جذب و وقف کردن خود، و برتری دانش آموزان تیزهوش پسر را در خلاقیت هیجانی و مولفه های نوآوری، آمادگی و اثربخشی- اصالت، نشان داد. (05/0> p ). در خودکارآمدی تحصیلی بین دوگروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< p ). نتیجه گیری: نظر به نتایج پژوهش، ضروری است دست اندرکاران تعلیم و تربیت در استفاده از راهبردهای تربیتی و شیوه های تدریس، جنسیت و تفاوت های فردی دانش آموزان را در نظر داشته باشند.
مدل یابی روابط ساختاری نظریه ذهن با گرایش به شبکه های مجازی از طریق میانجی سازگاری اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فضای مجازی ابعاد زیادی از زندگی انسان ها را پوشش می دهد و این گرایش به فضای مجازی می تواند تحت تاثیر ابعاد شناختی و هیجانی باشد، بنابراین هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط ساختاری نظریه ذهن با گرایش به شبکه های مجازی از طریق میانجی سازگاری اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش بود. روش کار: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی 300 دانش آموزان تیزهوش مدرسه سمپاد متوسطه دوم در مقطع 11 رشته تحصیلی تجربی در سال تحصیلی 1399-1398، در شهر گرگان بودند که تعداد 300 دانش آموز به عنوان حجم نمونه به روش سرشماری انتخاب شدند و با پرسشنامه شبکه های مجازی مجردی و همکاران (1393)، پرسشنامه نظریه ذهن استیرمن (1994) و پرسشنامه سازگاری کالیفرنیا (CTP) ارزیابی شدند. نتایج: نتایج نشان داد، بین نظریه ذهن و سازگاری اجتماعی با گرایش به شبکه های مجازی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد. مدل پژوهش دارای برازش بوده و تایید شد و 380/0 از واریانس گرایش به شبکه های مجازی توسط نظریه ذهن و سازگاری اجتماعی مورد تبیین قرار گرفت و سازگاری اجتماعی در رابطه ی بین نظریه ذهن با گرایش به شبکه های مجازی نقش واسطه ای دارا بود. نتیجه گیری: تغییرات گرایش به فضای مجازی بر مبنای مستقیم نظریه ذهن و غیرمستقیم سازگاری اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش قابل تبیین است و این پژوهش تلویحات کاربردی برای مشاوران مدارس دارا می باشد
اثربخشی برنامه ی انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر جهت گیری هدف و هوش موفق دانش آموزان تیز هوش
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه دوئیک به بررسی باورهای ذهنی که افراد در مورد هوش خود دارند، می پردازد. باور های ذهنی که دانش آموزان تیزهوش راجع به هوش خود دارند، می تواند در هوش خلاقانه، تحلیلی و عملی و همچنین جهت گیری هدف آن ها تأثیرگذار باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه ی انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر جهت گیری هدف و هوش موفق دانش آموزان تیزهوش بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان تیزهوش دوره ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. نمونه پژوهش تعداد ۳۰ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری آزمون هوش ریون، پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و مک گیرکور و پرسشنامه هوش موفق استرنبرگ و گریگورنکو بود. همچنین جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و نرم افزار spss نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر هر چهار مؤلفه جهت گیری هدف یعنی تسلط گرایشی (۰/۰۰۱= P )، تسلط اجتنابی (۰/۰۰۱= P )، عملکرد گرایشی (۰/۰۰۱= P )، عملکرد اجتنابی (۰/۰۰۱= P ) و همچنین هوش تحلیلی (۰/۰۰۳= P )، عملی (۰/۰۰۷= P ) و خلاق (۰/۰۴۶= P ) دانش آموزان تیزهوش تأثیرگذار بوده است. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل شده پیشنهاد می گردد برای افزایش سطح انگیزش شایستگی دانش آموزان تیزهوش از آموزش هوش افزایشی مبتنی بر نظریه دوئیک استفاده شود.
ارائه الگوی مدل علّی درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی ازطریق ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
179 - 210
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی با میانجی گری ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. پژوهش از نوع رابطه ی- علّی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، نمونه ای به حجم 300نفر( 140 پسر تیزهوش و 160 دختر تیزهوش)انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس(2001)، پرسشنامه ادراک از جّو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری چون، ضریب همبستگی پیرسون و برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش تحلیل مسیر و از نرم افزار spss، نسخه18 و Amos نسخه 18 استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد الگوی حاضر ادراک از جّو مدرسه در جامعه پژوهش معتبر است ( (RMSEA=0/08. در تمام مسیرهای مستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با مولفه های ادراک از جّو مدرسه بجز مسیر مستقیم درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی بین دانش آموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین مسیرهای غیرمستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری ادراک از جّو مدرسه تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی می باشد. براساس نتایج می توان گفت برای افزایش احتمال عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش باید به درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و ادارک از جّو مدرسه آنها توجه شود.
مقایسه سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
215 - 243
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه شهر نورآباد انجام گرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمی و مبتنی بر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های شهر نورآباد نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 25 نفر برای هر یک از گروه های پژوهش (دانش آموزان تیزهوش و عادی) انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، شادکامی و پنج عاملی ذهن آگاهی بود که خصوصیات روان سجی (روایی و پایایی) آن ها همگی مناسب گزارش شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص های توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و جداکثر نمره) و استنباطی (مانوا) انجام گرفت. یافته ها نشان داد بین دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه شهر نورآباد در سه متغیر سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی تفاوت معنا داری وجود دارد. بنابراین، دانش آموزان تیزهوش با توجه به شرایط خاص خود و شرایط تحصیلی ویژه آنان، عملکرد بهتری در سازه های روان شناختی مثبت گرا از جمله سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دارند.
مدل خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای هوشی و ادراک جو کلاس با میانجی گری خودکارآمدی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
55 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی مدل خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای هوشی و ادراک جو کلاس با میانجی گری خودکارآمدی دانش آموزان تیزهوش بود.
روش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان تیزهوش دوره متوسطه دوم مناطق 2و 4شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد نمونه 400 دانش آموز بودند که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری (پینتریچ و همکاران، 1990)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، ادراک از جو کلاس (رووی، 2002) و خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) بودند. داده های گردآوری شده با روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos24 و spss26 تحلیل شدند.
یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی نهایی از برازش خوبی برخوردار بود. براساس نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که باورهای هوشی بر خودکارآمدی و خودتنظیمی یادگیری، همچنین ادراک از جو کلاس بر خودکارآمدی و خودتنظیمی یادگیری و خودکارآمدی بر خودتنظیمی اثر مثبت و معناداری داشتند (001/0>P). اثر غیرمستقیم باورهای هوشی و ادراک از جو کلاس بر خودتنظیمی یادگیری از طریق خودکارآمدی به ترتیب برابر 1215/0 و 1185/0 بود که از لحاظ آماری معنادار بودند (001/0>P)
نتیجه گیری : با توجه به اینکه عواملی چون باورهای هوشی و انگیزشی و محیطی بر خودتنظیمی یادگیری تاثیرگذار است و خودتنظیمی یادگیری نقش مهمی در عملکرد تحصیلی دارد. نتایج این پژوهش می تواند تلویحات مهمی برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خدمات بهداشت روانی و خانواده ها دارد.
مقایسه اثربخشی برنامه مثبت اندیشی فردریکسون با برنامه تغییر ذهنیت دوئیک بر سبک های مقابله ای دانش آموزان تیزهوش مبتلا به اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی برنامه مثبت اندیشی فردریکسون با برنامه تغییر ذهنیت دوئیک بر سبک های مقابله ای دانش آموزان تیزهوش مبتلا به اضطراب امتحان پایه نهم شهر اصفهان بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی (آزمایشی) و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش پایه نهم شهر اصفهان بود که در سال تحصیلی 1396-1395 مشغول به تحصیل بودند تعداد آن ها 450 نفر بود. در آغاز غربالگری انجام شد و از جامعه آماری تعداد 45 دانش آموز مضطرب که براساس پرسشنامه اضطراب امتحان اهواز نمره های بالاتری کسب کردند ، انتخاب شدند. سپس به روش نمونه گیری تصادفی ساده به دو گروه آزمایشی (15 نفر در گروه آموزش مثبت اندیشی فردریکسون و 15 نفر در گروه آموزش برنامه تغییر ذهنیت دوئیک) و 15 نفر در گروه کنترل تقسیم شدند. گروه مثبت اندیشی فردریکسون 8 جلسه و گروه تغییر ذهنیت دوئیک 8 جلسه آموزش دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تمامی شرکت کنندگان پرسشنامه مقابله با استرس را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو گروه آزمایشی در ارتباط با سبک مقابله ای هیجان مدار، مسأله مدار و اجتنابی، نسبت به گروه کنترل اثربخش بودند و این اثربخشی تا دوره پیگیری تداوم داشت. نتیجه گیری: با به کارگیری برنامه های مثبت اندیشی و تغییر ذهنیت می توان سبک های مقابله ای دانش آموزان تیزهوش را بهبود بخشید. همچنین هیچ تفاوت معناداری بین اثربخشی برنامه مثبت اندیشی فردریکسون و تغییر ذهنیت دوئیک در سبک مقابله ای دانش آموزان تیزهوش مشاهده نشد.
اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار بر نیمرخ عصب شناختی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار بر نیمرخ عصب شناختی دانش آموزان تیزهوش مدارس ویژه تیزهوشان شهرستان سنندج بود. روش کار: این پژوهش کاربردی، روش گردآوری اطلاعات میدانی و روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان بازه سنی 10 تا 12 سال در مدارس پسرانه ویژه تیزهوش شهرستان سنندج در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 112 نفر بودند، که به صورت در دسترس تعداد 18 نفر (9 نفر در گروه آزمایش و 9 نفر در گروه کنترل) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نرم افزار توان بخشی شناختی Captain's Log (نسخه 2014) و پرسشنامه استاندارد نیمرخ عصب روا ن شناختی Kanzer's (2004) بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (81/0) محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز در بخش توصیفی (محاسبه میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون کولموگروف_اسمیرنوف و کوواریانس تک متغیری (آنکوا) همراه با مفروضه های کاربس (شیوه رگرسیون و لوین) با استفاده از نرم افزارهایSPSS-26 استفاده شد. یافته ها: توان بخشی شناختی رایانه یار، بر نیمرخ عصب شناختی دانش آموزان تیزهوش مدارس ویژه تیزهوش شهرستان سنندج تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه یار، بر نیمرخ عصب شناختی دانش آموزان تیزهوش مدارس ویژه تیزهوش شهرستان سنندج تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه یار باعث افزایش حافظه فعال، عملکرد حسی، عملکرد زبانی، کارکرد اجرایی و سرعت پردازش شده است.
تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش پایه دهم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
191-211
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی دانش آموزان تیزهوش، در تمرکز و حل مسئله است. شیوه های مختلفی برای حل این مشکل به کار رفته است اما پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم یک مدرسه تیزهوش پسرانه در شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-99 تشکیل دادند، که با استفاده از فرمول کوکران 75 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند که به دلیل شرایط کرونا تعداد 30 نفر از آنها مشارکت داشتند و در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 9 جلسه60 دقیقه ای تحت یک برنامه آموزشی با عنوان «بازسازی شناختی» قرار گرفتند ولی گروه گواه این مداخله را دریافت نکرده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مهارت تمرکز و پرشسنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر معناداری بر بهبود تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش داشت. لذا به کارگیری این راهبردها می تواند توانایی تمرکز و حل مسئله را در دانش آموزان بهبود بخشد و باعث بهبود عملکرد این کودکان در حیطه های مختلف تحصیلی و زندگی شود. واژه های کلیدی: تنظیم هیجان، تمرکز، حل مسئله، دانش آموزان تیزهوش