مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
یادگیری خود راهبر
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: با توجه به تحولات روزافزون دانش در دنیای دانش مدار کنونی، نیاز به یادگیری خود راهبر و راهبردهای فراشناختی در دانشجویان علوم پزشکی، امری ضروری می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی با یادگیری خود راهبر در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد. روش بررسی: این پژوهش به روش توصیفی همبستگی در سال 1394 انجام شد. نمونه ای با حجم303 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه حالت فراشناختی اونیل و عابدی و پرسشنامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران جمع آوری شد. سپس اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
مقایسه مهارت های اجتماعی و یادگیری خود راهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه مهارت های اجتماعی و یادگیری خود راهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی دوره متوسطه شهرستان مرودشت است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق، از نوع کاربردی و به لحاظ نوع تحقیق ، ماهیت و اهداف پژوهش از نوع علّی مقایسه ای است؛ جهت روش آماری از آزمون تی گروه های مستقل استفاده گردید. جهت گرد آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقّق ساخته استفاده شده است که دارای پایایی 80/0 وهمچنین ضریب آلفای کرونباخ84/0 است. جهت گردآوری داده ها ، از پرسشنامه ی مهارت های اجتماعی SSRS (Gresham, 1990)، یادگیری خودراهبر گاگلیلمینو (Guglielmino, 1977)، استفاده شد. سؤالات پژوهش بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده است.جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مدارس هوشمند وسنتی در شهرستان مرودشت در سال تحصیلی 94-1393 برابر 3355 نفر و نمونه تحقیق در این پژوهش بر اساس جدول مورگان 270 نفر است، در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است که در دو گروه 135 نفره قرار گرفته اند که شامل مدارس هوشمند و مدارس معمولی هستند و مشغول به تحصیل هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی، تفاوت معنادار وجود دارد که میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان مدارس هوشمند از مدارس سنّتی بیشتر است و بین میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان مدارس هوشمند و سنّتی تفاوت معناداری وجود ندارد.
اثربخشی آموزش راهبرد های فراشناخت بر خودراهبری یادگیری و پیشرفت تحصیلی ریاضی و ادبیات فارسی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فراشناخت بر خودراهبری یادگیری و پیشرفت تحصیلی ریاضی و ادبیات فارسی دانش آموزان مقطع متوسطه اول بود. جامعه آماری پژوهش نیمه آزمایشی شامل کلیه ی دانش اموزان مقطع متوسطه اول شهرستان شوش در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 2973 نفر بوده که از این تعداد یک نمونه 60 نفری از دانش آموزان پایه هفتم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و سپس به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش(30 نفر) و کنترل (30 نفر )، قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای فراشناخت قرار گرفتند.برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سنجش خود راهبری در یادگیری دانش آموزان(SDL ) فیشر و همکاران (2001) که پایایی آن به روش الفای کرونباخ برای کل آزمون91/. محاسبه گردید و از نمرات نوبت اول ریاضی و ادبیات فارسی (پیش آزمون ) و نمرات نوبت دوم ریاضی و ادبیات فارسی ( پس آزمون ) استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که - با کنترل پیش آزمون، خود راهبری یادگیری و نیز پیشرفت تحصیلی ریاضی و ادبیات فارسی در بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا دار دارد و آموزش راهبردهای فراشناخت بر خودراهبری یادگیری و پیشرفت تحصیلی ریاضی و ادبیات فارسی تاثیر معنا دار دارد..میزان تاثیر آموزش راهبردهای فراشناخت بر خودراهبری یادگیری (73/0)، پیشرفت تحصیلی ریاضی (57/0)، پیشرفت تحصیلی ادبیات فارسی (42/0) می باشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس برای بررسی اثربخشی بیشتر آموزش راهبردهای فراشناخت بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی در مقایسه با درس ادبیات فارسی مشخص کرد که این تاثیر از نظر آماری معنی دار نیست. (05/0p> و 23/0 =F).
بررسی رابطه بین یادگیری خود راهبر با یادگیری الکترونیکی دانشجویان در دوران اپیدمی ویروس کرونا
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
34 - 41
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین یادگیری خود راهبر با یادگیری الکترونیکی دانشجویان در دوران اپیدمی ویروس کرونا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور کرمانشاه می باشد که حجم نمونه در این پژوهش 226 نفر بوده و برای گزینش آن ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) و پرسشنامه استاندارد آمادگی یادگیری الکترونیکی واتنیز (2004) بودند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی برای پی بردن به میزان مشارکت گروه های مختلف تحصیلی وزنان و مردان و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین یادگیری خود راهبر و یادگیری الکترونیکی رابطه معنی داری وجود دارد. در ادامه نتایج پژوهش نشان داد که میزان یادگیری خود راهبر در میان گروه زنان و مردان و همچنین در گروه های مختلف تحصیلی جامعه ی ما تفاوت معنی داری ندارد.
بررسی تاثیر آموزش سواد اطلاعاتی اینترنت بر رشد یادگیری خودراهبر دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی اینترنت بر رشد مهارت یادگیری خودراهبر دانشجویان بود. در این پژوهش روش تحقیق از نوع شبه تجربی بود. جامعه آماری تحقیق دویست و سی نفر از دانشجویان کارشناسی رشته علوم تجربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 89-88 بودند. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و تعداد افراد نمونه نیز پنجاه نفر بودند که بیست و دو نفر در گروه آزمایش و بیست و هشت نفر در گروه کنترل قرار داشتند. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد یادگیری خود راهبر گاگلیل مینو (1978) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزارSPSS 16 و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از نظر مؤلفه های یادگیری خود راهبر (انگیزه یادگیری، درک خود به عنوان یادگیرنده مستقل و کارآمد، ریسک پذیری و تحمل پیچیدگی در یادگیری، خلاقیت و خود راهبری به طور کلی) تفاوت معنی داری وجود دارد و گروه آزمایش عملکرد بهتری از نظر مؤلفه های یادگیری خود راهبر نشان دادند. اما بین گروه آزمایش و کنترل از نظر چند مؤلفه یادگیری خودراهبر (توجه به یادگیری به عنوان فرآیند مادام العمر، ابتکار در یادگیری، خود – فهمی و پذیرش مسئولیت یادگیری خود) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از نتایج این تحقیق می توان برای بهبود یادگیری خود راهبر دانشجویان استفاده نمود.
سنجش روابط علی بین ادراک دانشجویان ازکیفیت تدریس اعضای هیئت علمی و خودراهبری یادگیری آنان به روش مدل یابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
189 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش روابط علی بین ادراک دانشجویان از کیفیت تدریس اساتید و خودراهبری یادگیری آنان بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی دانشگاه اصفهان به تعداد 363 نفر در سال 96-1395 تشکیل می دادند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 186 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای متناسب با حجم بود. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه یادگیری خودراهبر Williamson (2007) و کیفیت تدریس Seraj (2002) استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی و تائید شد. نتایج: یافته ها نشان داد که یادگیری خودراهبری دانشجویان و کیفیت تدریس اساتید در حد متوسط به بالا می باشد؛ و دانشجویان کارشناسی ارشد نسبت به دانشجویان کارشناسی از راهبردهای یادگیری خودراهبر بیشتر استفاده می نمایند. همچنین نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین کیفیت تدریس و ابعاد آن با یادگیری خودراهبر دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر آمادگی به یادگیری الکترونیکی و یادگیری خود راهبر در دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
165 - 183
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر آمادگی به یادگیری الکترونیکی و یادگیری خود راهبر در دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره های مجازی انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور تبریز تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 1400-1399 به صورت مجازی مشغول به تحصیل بودند و از میان آن ها تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری در درسترس با توجه به معیارهای ورود و خروج به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. پکیج آموزشی راهبردهای خودتنظیمی یادگیری (کرمی، کرمی و هاشمی، 1392) برای گروه آزمایشی در 8 جلسه یک ساعته به صورت گروهی اجرا گردید. پیش و پس از آموزش، پرسشنامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران (2001) و یادگیری الکترونیکی واتکین و همکاران (2004) تکمیل شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر آمادگی به یادگیری الکترونیکی و یادگیری خود راهبر در دانشجویان مؤثر بود. با توجه به این یافته ها، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی برای دانشجویان دوره های آموزشی الکترونیکی در جهت افزایش آمادگی به یادگیری الکترونیکی و یادگیری خود راهبر پیشنهاد می شود.
الگوی شایستگی های مدرسان آموزش مجازی در ایجاد یادگیری خودراهبر فراگیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدرسان آموزش مجازی در ایجاد یادگیری خود راهبر در فراگیران است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی بود که به صورت پدیدارشناسی در نیمسال دوم تحصیلی( 1400- 1399)انجام شد. جامعه موردمطالعه تعداد 100نفراز اعضای هیئت علمی و مدرسان حوزه علوم تربیتی و روان شناسی تربیتی دانشگاه های( دولتی و پیام نور) بودند. ابزار مورداستفاده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که از طریق مکاتبه و ارسال سؤالات از طریق ایمیل به گردآوری اطلاعات مربوطه پرداخته شد. مشارکت کنندگان پژوهش 15 نفر اعضای هیئت علمی بودند که با این تعداد داده ها به اشباع رسید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون صورت گرفت. بر اساس تحلیل مضمون انجام شده تعداد 19 مضمون پایه و 5 مضمون سازنده مربوط به شایستگی مدرسان دوره های آموزش مجازی به دست آمد. یافته ها حاکی از آن است که شایستگی های مدرسین آموزش مجازی شامل شایستگی های سواد اطلاعاتی(دانش فردی، دانش الگوهای آموزشی، دانش فناوری، مهارت چارچوب فعالیتی، مهارت پیاده سازی اصول آموزشی)؛ شایستگی های فردی(تفکر انتقادی، تفکر تحلیلی، مسئولیت پذیری، مدیریت زمان)؛ شایستگی های آموزشی(یادگیری مشارکتی، رویکرد شایستگی محور، رویکرد یادگیری مادام العمر، توجه به یادگیری سازنده گرایی) شایستگی اجتماعی(مهارت انطباق پذیری، مهارت تیم سازی مجازی، تعامل اثربخش با فراگیران ) و شایستگی های روان شناختی(خلاقیت و نوآوری، خودارزیابی،خودکارآمدی) در ایجاد یادگیری خودراهبرانه فراگیران تأثیر بسزایی دارد.
بررسی رابطه ی یادگیری خود راهبر با عملکرد تحصیلی و رضایت از زندگی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
155 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی یادگیری خود راهبر و مؤلفه های آن با رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان های دولتی شهر بوشهر بود. بدین منظور 246 دانش آموز به شیوه ی تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت نمودند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر مقیاس خود راهبری در یادگیری (فیشر و همکاران)، مقیاس چند وجهی رضایت از زندگی (هیوبنر) بود و نیز برای ارزیابی عملکرد تحصیلی میانگین نمرات درسی (معدل) دانش آموزان مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل رگرسیون نیز به کار رفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین یادگیری خود راهبر و ابعاد آن (خود مدیریتی، رغبت به یادگیری و خود کنترلی) با رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که بعد خود مدیریتی بهترین پیش بین رضایت از زندگی و بعد رغبت به یادگیری بهترین پیش بین عملکرد تحصیلی است. به عبارتی نتایج تحلیل نشان داد که مؤلفه های یادگیری خود راهبر پیش بین مناسبی برای رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی هستند.
رابطه علّی هوش فرهنگی و سرزندگی تحصیلی با یادگیری خودراهبر از طریق میانجیگری اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون الگوی رابطه علّی هوش فرهنگی و سرزندگی تحصیلی با یادگیری خود راهبر از طریق میانجیگری اهمال کاری تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بودند که از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای 354 نفری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001 )، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، اهمال کاری تحصیلی سولومون و راتبلوم (1984) و هوش فرهنگی آنگ و همکاران (۲۰۰۴) استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد که در کل نمونه، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها از لحاظ آماری معنی دار بودند. به علاوه مسیرهای مستقیم هوش فرهنگی، سرزندگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی به یادگیری خود راهبر از لحاظ آماری معنی دار بودند. هم چنین مسیرهای مستقیم هوش فرهنگی و سرزندگی تحصیلی به اهمال کاری تحصیلی نیز معنی دار بودند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد رابطه غیرمستقیم هوش فرهنگی و سرزندگی تحصیلی با یادگیری خودراهبر از طریق اهمال کاری تحصیلی معنی دار بودند. در مجموع، نتایج پژوهش نشان داد که به نظر می رسد یادگیری خودراهبر پدیده ای است که از عوامل بسیاری از جمله هوش فرهنگی، سرزندگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی تاثیر می پذیرد.
تبیین سرزندگی تحصیلی بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی: نقش میانجی یادگیری خودراهبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
102 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف: سرزندگی تحصیلی از عوامل تأثیرگذار بر یادگیری است و می تواند به شیوه های گوناگون، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی با نقش واسطه ای یادگیری خود راهبر بود.روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آن ها تعداد 390 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی Dehghanizade & Hosein chari (2013)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده Koerner & Fitzpatrick (2006)، پرسشنامه حمایت تحصیلی Sands & Plunket (2005) و پرسشنامه یادگیری خود راهبر Cheng و همکاران (2010) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که مدل با داده های پژوهش برازش مناسبی دارد. با توجه به یافته ها، مسیرهای مستقیم الگوی ارتباطی گفت وشنود، حمایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر به سرزندگی تحصیلی مثبت و معنادار و برای الگوی ارتباطی همنوایی منفی و معنادار بود. همچنین، مسیرهای غیرمستقیم الگوی ارتباطی گفت وشنود و حمایت تحصیلی از طریق یادگیری خود راهبر به سرزندگی تحصیلی مثبت و معنادار و برای الگوی ارتباطی همنوایی منفی و معنادار بود.نتیجه گیری: بر اساس این نتایج، یادگیری خود راهبر می تواند در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان نقش میانجی داشته باشد.
طراحی و آزمون مدل علّی یادگیری خود راهبر براساس خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر انتقادی و سرزندگی تحصیلی با میانجی گری انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1107 - 1128
حوزه های تخصصی:
زمینه: اهمیت یادگیری خودراهبر در شرایط حاکم بر نظام آموزشی ایران اهمیت زیادی پیدا کرده است. جنبه های روانشناختی مختلفی میان دانش آموزانی که از طریق خودراهبر به یادگیری می پردازند، فعال و درگیر می شود. در ادبیات موجود در این زمینه یادگیری خودراهبر مورد توجه بوده ولی متغیرهای تأثیرگذاری مانند خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر اتنقادی، سرزندگی تحصیلی و انگیزه پیشرفت مورد غفلت واقع شده اند.
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل علی یادگیری خود راهبر بر اساس خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر انتقادی و سرزندگی تحصیلی با میانجی گری انگیزه پیشرفت بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان ایذه بود. حجم نمونه در این پژوهش بر اساس فرمول کوکران برابر با 400 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های آمادگی یادگیری خودراهبر (فیشر و همکاران، 2001)، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی (ریکتس، 2003)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2006)، پرسشنامه خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت (هرمنس، 1970) میباشد. به منظور توصیف و تحلیل داده های خام از نرم افزار (SPSS-22) و به منظور تعیین برازش مدل مورد مطالعه، از نرم افزار تحلیل ساختارهای گشتاوری (AMOS-22) استفاده شد.
یافته ها: نتایج بیانگر این است که بین خلاقیت هیجانی با یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد. همچنین بین تفکر انتقادی با یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد. بین سرزندگی تحصیلی یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد (0/05P>). بین انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد که گرایش به تفکر انتقادی از طریق انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه داردو سرزندگی تحصیلی از طریق انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه دارد (0/05P>).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، متغیرهای خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر انتقادی، سرزندگی تحصیلی و انگیزه پیشرفت اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر یادگیری خودراهبر دارند. این مدل نشان داد می تواند مدل مناسبی برای ارتقای یادگیری خودراهبر در میان دانش آموزان باشد و انجام مطالعات بیشتر با نمونه های بزرگ تر می تواند دیدگاه های بهتری ارائه نماید
اثربخشی درمان خودکارآمدی هیجانی بر یادگیری خود راهبر و تمایز یافتگی خود دانشجویان دختر
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی درمان خودکارآمدی هیجانی بر یادگیری خود راهبر و تمایز یافتگی خود دانشجویان دختر در سال تحصیلی 1402-1401 انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور 30 نفر از بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اهواز، به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله به ابزار پژوهش که شامل پرسشنامه های یادگیري خودراهبر فیشر و همکاران (2013) و پرسشنامه تمایز یافتگی خود اسکورن و فریدلندر (1989)، پاسخ دادند. مشارکت کنندههای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت دوره درمانی خودکارآمدی هیجانی قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادهها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره) تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد درمان خودکارآمدی هیجانی باعث افزایش یادگیری خود راهبر و تمایز یافتگی خود دانشجویان دختر گردیده است.(p<0/05). با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان جهت بهبود یادگیری خود راهبر و تمایز یافتگی خود دانشجویان دختر از درمان خودکارآمدی هیجانی سود جست.
اثربخشی تلفیق راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت بر یادگیری خود راهبر و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته مهندسی مکانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
85 - 105
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تلفیق راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت (برگرفته از طرح دانشگاه امیدآفرین و پیشران اقتصاد دانش بنیان) بر یادگیری خود راهبر و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته مهندسی مکانیک، دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه اراک بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان رشته مهندسی مکانیک دانشگاه اراک در سال تحصیلی 1402-1401 بود. تعداد 28 نفر از دانشجویانی که درس مخازن تحت فشار را در نیمسال دوم سال تحصیلی اخذ کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس نمونه منتخب، به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایش (14 نفر) و شاهد قرار (14 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران و پرسش نامه اشتیاق تحصیلی گونیوس و کوزو استفاده شد. گروه آزمایش طی 26 جلسه با استفاده از راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت درس مخازن تحت فشار را با تلفیق راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت آموزش دیدند و گروه شاهد، به شیوه معمول و حضور در کلاس های حضوری دانشگاه، آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش و شاهد در متغیرهای یادگیری خود راهبر و اشتیاق تحصیلی وجود دارد. بنابراین نتایج این پژوهش، بیانگر این نکته است که با توجه روش های یادگیری فراگیران نسل جدید، در صورتی که از راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت برای این افراد استفاده شود، نقش مهمی در افزایش یادگیری خود راهبر و اشتیاق تحصیلی دانشجویان خواهد داشت و این امر، انتقال یادگیری را در سایر موقعیت ها فراهم می سازد.
غنی سازی دروس معارف اسلامی با استفاده از مدل یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و تاثیر آن بر رضایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر غنی سازی دروس معارف اسلامی با استفاده از مدل یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و تاثیر آن بر رضایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر دانشجویان علوم پزشکی اسدآباد (مطالعه موردی: درس فرهنگ و تمدن اسلامی) بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اسدآباد در سال تحصیلی 402-1401 تشکیل دادند. از بین جامعه فوق 90 نفر از دانشجویان کارشناسی که درس فرهنگ و تمدن اسلامی را در نیمسال اول سال تحصیلی اخذ کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 45 نفر) قرار گرفتند. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت یک ترم تحصیلی از رویکرد یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و گروه کنترل از روش متداول بهره مند شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های رضایت از تحصیل لنت و همکاران (2007) و فیشر، کینگ و تاگو (2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری) استفاده شد.