فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
55 - 76
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ امروزه جزء لاینفک نظامهای آموزشی در سرتاسر جهان است. ضرورت این امر زمانی بیشتر احساس می شود که دانسته شود تاریخ یک رشته هویت ساز است. ایجاد این هویت نه توسط تاریخ به ماهو تاریخ، بلکه توسط متولیان تاریخ که همان دبیران و استادان این رشتهاند محقق می گردد. دبیران تاریخ و متولیان این رشته در ساخت فرهنگ پویا و انتقال آن به نسل جوان نقش مهم و سازنده ای دارند. حال چگونه می توان از این امر به راحتی چشم پوشی کرد.پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری کتابخانه ای – میدانی «تجربه زیسته و مطالعاتی پژوهشگران» در صدد پاسخگویی به این سوال است که بینش دبیران و مدرسان تاریخ در ساختار نظام آموزشی کشور و هم چنین اهداف مطالعه این رشته در تحکیم جایگاه آن در دانشگاه ها چه تاثیری دارد؟ بعد از بررسی داده های تاریخی و تجارب شخصی نویسندگان در تدریس تاریخ یافته تحقیق حاضر آن را نشان می دهد هرگونه تغییر و تحول در سیستم آموزشی تاریخ در سطح کشور و قبل از بازنگری در محتوای درسی، محیط آموزشی، تغییر نگرش خانواده و جامعه در ابتدا منوط است بر تغییر بینش و نگرش دبیران و استادان تاریخ. در وهله اول تا زمانی که فلسفه مطالعه تاریخ برای آنان حل نشده باشد هرگونه راهکاری برای روشمند کردن تدریس تاریخ یا تغییر در آن بیهوده است.
طراحی و تبیین مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی (مطالعه موردی: معلمان ابتدایی شهرستان خوی)
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیق حاضر، در راستای طراحی و تبیین مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی انجام گردید.
روش شناسی پژوهش: حجم جامعه آماری را کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 1324 نفر (825 نفر زن و 499 نفر مرد) تشکیل دادند. حجم نمونه، مطابق با جدول کرجسی و مورگان، 302 نفر برآورد گردید که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب به عمل آمد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پذیرش تغییرات برنامه درسی ساعدپناه(1394)، انعطاف پذیری دنیس و وندروال(۲۰۱۰)، سرمایه روانشناختی توسط لوتانز (۲۰۰۷) و صلاحیت حرفه ای معلمان عبداللهی و همکاران(1393) استفاده گردیده شد، پایایی پرسشنامه های مذکور از طریق ضریب آلفای کرونباخ بالای7/0 بدست آمد. با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها از تحلیل از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار pls استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشانگر این بود که مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی از برازش مطلوبی برخوردار است، به علاوه، نتایج نشانگر این بود که صلاحیت حرفه ای بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی تاثیر مثبت و معنی داری دارد، همچنین نتایج نشان داد که تاثیر پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی مثبت و معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه تأکید دارد که بهبود صلاحیت حرفه ای و تشویق به پذیرش تغییرات می تواند به توسعه مهارت های روان شناختی معلمان و ارتقای کیفیت آموزش بیانجامد.
جستاری بر آموزه های تعلیمی مجموعه کتب داستانی آموزش سواد مالی کودکان (بر اساس تکنیک آنتروپی شانون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
31 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی آموزه های تعلیمی مجموعه کتب داستانی آموزش سواد مالی کودکان بود تا از این رهگذر میزان توجه به استانداردها و مهارت های هر یک از عرصه های شش گانه سواد مالی مشخص گردد. این تحقیق با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی مایرینگ انجام شد. واحد زمینه، کلیه ی متن های مجموعه ی 22 جلدی (752 صفحه) و واحد تحلیل در این پژوهش برابر با واحد زمینه بود. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، مجموعه کتب داستان سواد مالی و کتاب سنگ بنا جامپ استارت و استانداردها (15 مورد) و مهارت های (34 مورد) مالیه شخصی جامپ استارت بود. روایی فرم های تحلیل محتوا پس از چندین بار بررسی توسط متخصصین، تأیید گردید. هم چنین پایایی پژوهش نیز از طریق ضریب اسکات (733/0) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد به تمام عرصه ها و استانداردها و مهارت های مالیه شخصی به طور یکسان توجه نشده است. به طوری که در بین عرصه های سواد مالی، بیش ترین فراوانی و ضریب اهمیت به استانداردهای عرصه خرج و پس انداز و کم ترین فراوانی و ضریب اهمیت به استانداردهای عرصه مدیریت ریسک و بیمه تعلق دارد. سایر عرصه های مالی شخصی به ترتیب میزان اهمیت در کتب داستانی عبارتند از: عرصه کاریابی و درآمد، تصمیم گیری مالی، سرمایه گذاری و اعتبار و بدهی. در نتیجه طراحی الگویی غنی متناسب با فرهنگ و ویژگی های بومی ایران برای آموزش سواد مالی و تألیف کتاب های داستان و غیر داستان مبتنی بر چنین الگویی در همه عرصه ها و مهارت های مالیه شخصی به طور متوازن پیشنهاد می گردد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
27 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی) انجام شده است. مبانی نظری پژوهش با استفاده از رهیافت جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی و با تأکید بر نظریه های تئوری محرومیت نسبی تدرابرت گر، مانهایم، زیمل، وبر، بروس کوئن و مک لوهان تدوین شده است. این پژوهش مطالعه ای مقطعی و از نوع توصیفی بود. مطالعه حاضر در سال 1398 و در میان 580 نفر از نوجوانان 18-13 سال استان خراسان جنوبی که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 در دو سطح توصیفی و تحلیلی انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی بوده است. نتایج نشان داد که میانگین شاخصهای تفاوت نسلی فرزندان 91/1 درصد، گروه همسالان 86/6 درصد و احساس محرومیت نسبی با 86/4 درصد بیش از سایر متغیرهای مستقل است. به ترتیب متغیرهای کنترل فرزندان(73/2 درصد)، میزان استفاده از رسانه ها(73/1 درصد)، سبک زندگی والدین(72/1 درصد) و مصرف گرایی فرزندان در ردیفهای بعدی قرار دارند. میانگین انتظارات فرزندان از والدین نیز 59/1 درصد است. رابطه میان متغیرهای تفاوت نسلی فرزندان با والدین، مصرف گرایی فرزندان، سبک زندگی والدین، گروه همسالان و میزان استفاده از رسانه ها با انتظارات فرزندان از والدین معنادار و مثبت بود و رابطه ای معنا دار و معکوس میان متغیرهای احساس محرومیت نسبی در فرزندان و کنترل فرزندان از سوی والدین با انتظارات فرزندان از والدین وجود داشت.
چالش ها و فرصت های استفاده از رویکرد علم شهروندی در برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
216 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: علم شهروندی (Citizen Science) به پژوهش های علمی اطلاق می شود که در آن شهروندان غیرحرفه ای یا دانشمندان آماتور در جمع آوری و تحلیل داده ها مشارکت می کنند. این رویکرد به ترویج مشارکت عمومی در فرآیندهای علمی و ارتقای آگاهی اجتماعی کمک می کند. با پیشرفت فناوری و دسترسی به داده های بزرگ، علم شهروندی به عنوان ابزاری نوین در آموزش و یادگیری مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی فرصت ها و چالش های علم شهروندی در حوزه آموزش و یادگیری است. این پژوهش سعی دارد تا با مرور سیستماتیک ادبیات موجود، به شناسایی پتانسیل های این رویکرد و چالش های موجود در اجرای آن بپردازد.روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی – کتابخانه ای است. از روش مرور سیستماتیک ادبیات برای جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جستجو در پایگاه های معتبر علمی، شامل مقالات علمی و منابع مرتبط، برای شناسایی شواهد معتبر انجام شد. از مدل SALSA (جستجو، ارزیابی، ترکیب و تحلیل) برای تحلیل داده ها استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهند که علم شهروندی می تواند به ارتقای سواد علمی، تقویت تفکر انتقادی و افزایش مشارکت اجتماعی کمک کند. همچنین، چالش هایی نظیر کمبود منابع آموزشی، ناآگاهی معلمان و دانش آموزان، و موانع فرهنگی و اجتماعی در اجرای این رویکرد وجود دارد.نتیجه گیری: علم شهروندی به عنوان یک رویکرد آموزشی نوآورانه، پتانسیل های زیادی برای بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دارد. با این حال، برای تحقق این پتانسیل ها، نیاز به برنامه ریزی مناسب و آموزش های هدفمند وجود دارد. این پژوهش می تواند به عنوان نقطه شروعی برای تحقیقات میدانی و توسعه علم شهروندی در نظام های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می شود پژوهشگران در آینده به طراحی و اجرای پروژه های جامع تری بپردازند که بتوانند به تحقق اهداف آموزشی و علمی کمک کنند.اصالت و نوآوری پژوهش: نوآوری این تحقیق در ارائه راهکارهای دقیق برای ادغام علم شهروندی در برنامه های آموزشی است که به خلأهای موجود در تحقیقات قبلی پاسخ می دهد و تحولاتی در نگرش ها و شیوه های آموزشی ایجاد می کند.
تأملی در دستاورد های تربیتی خلق محتوای الکترونیکی با مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
با توسعه محیطهای یادگیری الکترونیکی و ترکیب آنها در محیطهای یادگیری حضوری، برخی از معلمان برای طراحی فعالیتهای یادگیری از این محیطها استفاده می کنند. استفاده از ظرفیتهای این محیطها می تواند به بهبود کیفیت آموزش و افزایش بازده های یادگیری کمک کند. هدف این پژوهش، شناسایی دستاوردهای تربیتی تولید محتوای الکترونیکی با مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در آن 20 تن از معلمان فعال در زمینه خلق محتوای الکترونیکی ناحیه یک و دو همدان بودند که با شیوه ملاک- محور انتخاب شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و پس از پیاده سازی به روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خلق محتوا به منزله فعالیت یادگیری در برنامه درسی دوره ابتدایی، دستاوردهای شناختی، فنی، فراشناختی و انگیزشی مهمی به همراه دارد. از لحاظ فنی، تولید محتوای الکترونیکی، مهارت تولید، ویرایش صدا و تصویر، کار با سخت افزارها و نرم افزارهای گوناگون، ویدئوکلیپ سازی و مهارت جستجوگری در اینترنت را در دانش آموزان تقویت و از منظر شناختی، به فراهم ساختن شرایط یادگیری عمیق و پایدار، پرورش تفکر نقادانه، خلاقانه و تقویت یادگیری کمک می کند. همچنین از منظر فراشناختی، تولید محتوای الکترونیکی به دانش آموزان کمک می کند تا تواناییهای خود، ماهیت تکالیف و نحوه ارزیابی کیفیت آنها را بهتر درک کنند و از بعد انگیزشی نیز درگیری در تولید محتوای الکترونیکی انگیزه درونی دانش آموزان را تقویت و آنها را نسبت به یادگیری موضوع درسی و یادگیری علاقه مندتر می سازد. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهادهایی پژوهشی و کاربردی برای کنشگران و پژوهشگران ارائه شده است.
جستاری بر مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی(PCK) در آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف مطالعه حاضر تأملی بر دانش محتوایی تربیتی در آموزش جغرافیا بوده است تا نظر به نوپا بودن این نوع دانش در ادبیات تعلیم و تربیت، مؤلفه های سازنده آن دانش را با مروری بر ادبیات علمی مربوطه شناسایی و تبیین نماید. روش ها این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بوده و روش پژوهشی مورد استفاده در این مطالعه جستار نظرورزانه است. در مطالعه جستار نظرورزانه پژوهشگر جمع بندی شخصی خود از دانش و تجربیات در یک حوزه را به دیگران منتقل می نماید؛ از این رو در این مطالعه نیز پژوهشگر پس از مطالعهٔ کتابخانه ای، جستار نظرورزانه ای در خصوص دانش محتوایی تربیتی داشته و مؤلفه های سازندهٔ آن را شناسایی و آن ها را در حوزه آموزش جغرافیا تبیین و تشریح نموده است. تأییدپذیری یافته ها از طریق مرور همکاران انجام پذیرفته است. یافته ها: نتایج این مطالعه برشماری مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی در چهار بخش دانش مخاطب، دانش تخصصی، دانش برنامه ریزی درسی و دانش شخصی است. نتیجه گیری: برای دانش تخصصی 5 پرسش، دانش مخاطب 7 پرسش، دانش برنامه ریزی درسی 5 پرسش و برای دانش شخصی 3 پرسش و مسأله شناسایی شده است تا با معرفی مسائل و سؤالات پژوهشی بالقوه مؤلفه های سازنده دانش محتوایی تربیتی آموزش جغرافیا، زمینه پژوهش های بیشتری در این حوزه فراهم گردد.
شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح از دیدگاه صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۶۶-۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح بود. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی بود که برای پاسخ دادن به سؤالات پژوهش و متناسب با ماهیت موضوع پژوهش، از میان روشهای متفاوت کیفی، روشهای کتابخانه ای و نظریه داده بنیاد انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها اسناد، منابع مکتوب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بودند. شرکت کنندگان در پژوهش اساتید دانشگاه، فعالان حوزه آموزش صلح و نیز معلمان دوره متوسطه اول شهر تهران بودند. پژوهشگر با انجام دادن پانزده مصاحبه به اشباع نظری رسید. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در نسخه کلاسیک نظریه داده بنیاد از طریق کدگذاری و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری یا نظری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. برای اطمینان از روایی پژوهش نیز از روش بازبینی اعضا و بررسی همکاران پژوهشی استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مهم ترین ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح در دو مضمون اصلی طبقه بندی شد که شامل باورهای بنیادی در زمینه صلح و ویژگیهای شخصیتی است. بر این اساس، معلمانی که سواد صلح داشته باشند باید به دیگران، محیط زیست، طبیعت و زیبایی احترام بگذارند، اعتقاد درونی به صلح داشته باشند و برای برقراری صلح پایدار تلاش کنند. این گروه از معلمان باید تلاش کنند تا مهارتهای لازم را برای توسعه سواد صلح در اختیار دانش آموزان قراردهند. معلمی که سواد صلح دارد باید انتقادپذیر باشد و در عین حال مهارتهای کافی برای نقد منصفانه و واقعی کسب کند و از گفتگو و مذاکره به مثابه ابزاری برای تعامل و حل مشکلات اساسی بهره بگیرد و دانش آموزان را برای استفاده مناسب از این ابزار ترغیب کند.
مدل یابی رابطه تفکر خلاق و سازگاری اجتماعی با مسئولیت پذیری محیط زیستی با تأکید بر نقش میانجی استقلال شخصیتی در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۴۲-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مدل یابی رابطه تفکر خلاق و سازگاری اجتماعی با مسئولیت پذیری محیط زیستی با تأکید بر نقش میانجی استقلال شخصیتی در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم بود. روش اجرای پژوهش توصیفی-پیمایشی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه اول و دوم و سوم دوره متوسطه دوم منطقه 5 و 6 شهر تهران (5236 N=) در سال تحصیلی 1400-1399 بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد که براساس آن 358 نفر (213 دختر و 145 پسر) از دانش آموزان دوره متوسطه دوم انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه آماری پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شده است. برای اندازه گیری تفکر خلاق از آزمون خلاقیت تصویری تورنس (1988)، برای سنجش سازگاری اجتماعی از پرسشنامه سینها و سینگ (1993)، برای سنجش استقلال شخصیتی از مقیاس استاینبرگ و سیلوربرگ (۱۹۸۶) و برای س نجش مسئولیت پذیری محیط زیستی از پرس شنام ه ه وی سائوس (2005) استفاده شده است که روایی ظاهری و محتوایی آن با نظرسنجی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS 24 و SPLS 3 استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که تفکر خلاق و سازگاری اجتماعی بر استقلال شخصیتی اثری مستقیم و معنادار دارند. همچنین تفکر خلاق بر سازگاری اجتماعی تأثیری مثبت و معنادار دارد. افزون بر این، اثر مستقیم تفکر خلاق، سازگاری اجتماعی و استقلال شخصیتی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی در سطح0/01 معنادار است. به طورکلی، این متغیرها توانستند در حدود 44 درصد از واریانس مسئولیت پذیری محیط زیستی دانش آموزان را تبیین کنند.
ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی: پارادایمی بالقوه میان پارادایم های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
245 - 270
حوزههای تخصصی:
ضرورت برنامه درسی اسلامی موضوعی بنیادی و مغفول است که در این مقاله اختصاصاً به آن پرداخته شده است. در ابن پژوهش با روش تحلیلی و نظرورزانه، نگاه شمول گرایانه و جامعی به ضرورت برنامه درسی اسلامی مطرح شده است که ضمن تبیین اندیشه های موجود، به روی فعالان این حوزه، دریچه های جدیدی می گشاید و هم خط سیر ضرورت برنامه درسی اسلامی را از نگاهی سلبی تا نگاهی ایجابی تبیین می کند. ضرورت های چهارگانه توصیفی، پیامدی، انتقادی، و خلق و تولید مهمترین انواع ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی هستند که از دل منابع استقراء شدند. اما در این میان ضرورت نظریه ای، آن وجهی است که مورد تکید نویسندگان می باشد. این ضرورت بیانگر این است که تا شالوده های نظری و دانشی درباره برنامه درسی اسلامی به خوبی تدوین نشود، منطقاً امیدی به ظهور آن وجود ندارد. ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی، پرداخت تئوریک به مبانی هستی شناختی، ارزش شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی این دانش، به منظور معرفی و ارائه آن بعنوان پارادایمی در میان پارادایم های موجود دانش برنامه درسی است.
رابطه ساختاری بین سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت آموزش مبتنی بر معلمان متوسطه شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
117 - 131
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی روابط ساختاری سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت تدریس معلمان متوسطه رفسنجان انجام گرفت. به این منظور از بین 200 معلم 170 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای سنجش سازه های مدل پذیرش فناروی از پرسشنامه گاردنر و آمورسو (2004)، کلوپینک و مک کنی (2004)، و باس و همکاران (2016) و کیفیت تدریس جاتیلنی و جاتیلنی (2018) استفاده شد . داده ها با تحلیل مسیر تحلیل شدند.نتایج نشان داد اثر مستقیم مؤلفه های پذیرش فناوری بر کیفیت تدریس ادراک شده با فناوری مثبت و معنی دار است. نتایج اثرات غیر مستقیم ساده ، نشان داد نیت رفتاری در رابطه بین نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده نقش مثبت و معنی دار، اما در رابطه بین سودمندی ادراک شده و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای معنی داری نداشت. همچنین نگرش نسبت به کاربرد فناوری در رابطه بین سودمندی و کیفیت ادراک شده و در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. سودمندی ادراک شده نیز در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. نتایج اثرات غیرمستقیم زنجیره ای نیز نشان داد مسیر سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ و مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده تدریس با فناوری مثبت و معنی دار شدند.
اثربخشی آموزش تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید بر فلسفه فراهیجانی مادران و مشکلات هیجانی رفتاری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
99 - 136
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش شیوع اختلالات هیجانی -رفتاری در فرزندان و چالش هایی که این فرزندان و خانواده های آنان را درگیر می کند، بالا بردن سطح کیفیت تعاملات خانوادگی مخصوصاً تعامل مادران با فرزندان، اهمیت پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تعامل مادر -کودک بر اساس الگوی پرسید، بر فلسفه فراهیجانی مادران و مشکلات هیجانی-رفتاری در فرزندان بود. این پژوهش، یک پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، مادران فرزندان دارای اختلالات هیجانی رفتاری در شهر اصفهان در سال 1401 بودند که 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده و 15 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر نیز به تصادف در گروه کنترل گمارش شدند. مادران گروه آزمایش، در 6 جلسه 60 دقیقه ای آموزش تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید، شرکت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه، ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه فلسفه فراهیجانی ایولینی کو (۲۰۰۶) و سیاهه اختلالات رفتاری آخنباخ (2001) را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار SPSS(26.00) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد، مقادیر هر دو متغیر در گروه کنترل و آزمایش در مرحله پس آزمون دارای تفاوت معنادار بودند (سطح معناداری کمتر از 05/0)؛ بنابراین این مداخله بر (فلسفه فراهیجانی (568/201 =F و P=0001/0) و مشکلات هیجانی و رفتاری (588/36=F و 0001/0=P))، تأثیر مثبت و معناداری در سطح 05/0=α داشت. لذا تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید، در بهبود فلسفه فراهیجانی مادران و کاهش مشکلات هیجانی-رفتاری در نوجوانان ۱۱-۱۴ سال مؤثر است. با توجه به اهمیت عملکرد مادر در ارتباط با فرزندان، ارائه آموزش به مادران در جهت تقویت ارتباط با فرزند، در کاهش و کنترل مشکلات هیجانی و رفتاری فرزندان، می تواند مؤثر واقع شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش دانش آموزان به کسب و کارهای نوپدید و بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
185 - 218
حوزههای تخصصی:
نسل زد و اخیراً آلفا، متشکل از دانش آموزانی است که فارغ از سن قانونی کار، منتظر فارغ التحصیلی از مدرسه نبوده و با جدیت در بازارهای سرمایه از قبیل فارکس، رمزارزها و کسب و کارهای نوپدید چون اینفلوئنسری، بازاریابی شبکه ای دیجیتال، تبلیغات اینترنتی و... مشغول فعالیت هستند. علی رغم روند روزافزون گرایش دانش آموزان، آنچنان که باید بدان پرداخته نشده و و ابعاد مختلف این گرایش مکتوم مانده است. بر این اساس، شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش دانش آموزان به کسب و کارهای نوپدید و بازار سرمایه، هدف پژوهش آمیخته (از نوع اکتشافی متوالی) حاضر است. در این راستا با استفاده از از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی، با 27 نفر از صاحب نظران این حوزه و دانش آموزان فعال در این فعالیت ها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. با اشباع داده، مصاحبه ها متوقف و مضامین آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس بخش کیفی، پرسشنامه محقق ساخته 25 گویه ای تدوین شد. جامعه پژوهش بخش کمی، دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 18358 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی، 376 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مدل نهایی پژوهش بر این اساس رسم شد. بر اساس یافته ها عوامل فردی، اقتصادی، جمعیت شناختی، اجتماعی، فنی-تکنولوژیک و خانوادگی عوامل مؤثر بر گرایش دانش آموزان محسوب می شود که به دلیل تنوع و تکثر بالای آنها، برنامه ریزان اقتصادی، فرهنگی و آموزشی بایستی در تعامل با یکدیگر، با تمهید ملزومات به مواجهه منطقی با این پدیده بپردازند.
بررسی محتوای پیام های قرآنی در کتاب های قرآن و پیام های آسمانی دوره متوسطه اول بر اساس مؤلفه های عاطفه مثبت و رضایت از زندگی
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
101 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ بررسی محتوای پیام های قرآنی در کتاب های قرآن و پیام های آسمانی دوره متوسطه اول براساس مؤلفه های عاطفه مثبت و رضایت از زندگی بود. روش پژوهش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺤﺘﻮا بوده و ﺑﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ واﺣﺪﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن کتاب های قرآن و پیام های آسمانی دوره متوسطه اول، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از چک لیست ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ، ارزﯾﺎﺑﯽ مؤلفه های عاطفه مثبت و رضایت از زندگی، ﻣﯿﺰان ﮐﺎرﺑﺮد اﯾﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮ در شکل گیری ﻣﺤﺘﻮای ﮐﺘﺎب مورد نظر از دیدگاه محتوای پیام های قرآنی انجام شد. با توجه به ماهیت موضوع مورد بررسی و اهداف، این پژوهش از نوع توصیفی بوده و از لحاظ کاربرد، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش تحلیل محتوا شامل کتاب های قرآن و پیام های آسمانی دوره متوسطه اول (9 جلد کتاب درسی متوسطه اول در سال تحصیلی 1400-1401 در سه عنوان پیام های آسمانی، پیام های آسمانی کتاب کار و قرآن) است. ﻧﺘﺎﯾﺞ نشان می دهد که کتاب های درسی به مؤلفه های شادکامی پرداخته اند، اما بین میزان توجه به هر یک از مؤلفه های شادکامی تفاوت وجود دارد. به طوری که مؤلفه عاطفه مثبت دارای بیشترین فراوانی و ضریب اهمیت بوده و کمترین میزان فراوانی و ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه رضایت از زندگی است. علاوه بر این، بین میزان توجه به هر یک از شاخص های شادکامی تفاوت وجود دارد، به طوری که شاخص رابطه با خدا، دعا، نیایش و خندان بودن و تبسّم در برخورد با دیگران، دارای بیشترین فراوانی و ضریب اهمیت بوده و کمترین میزان فراوانی و ضریب اهمیت مربوط به شاخص امید به آینده و شوخی و شوخ طبعی با دیگران است.
طراحی مدل آموزش مجازی کارآمد با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
130 - 164
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل آموزش مجازی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی-مقطعی بود. جامعه مطالعه حاضر کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های فرهنگیان استان خراسان رضوی شامل دو پردیس برادران و خواهران و پنج مرکز دانشکده بودند که هر مرکز یک طبقه در نظر گرفته شد. نمونه های پژوهش حاضر طبق اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های این مطالعه با مصاحبه و ادبیات پژوهش مطالعات کتابخانه ای جمع آوری (روایی محتوا بالای 70 درصد تأیید و پایایی با روش آزمون مجدد تأیید بعد از آزمون دوهفته ای به دست آمد) و با روش های تحلیل مضمون و سه دور دلفی تحلیل شدند. سپس با تبدیل ماتریس روابط و ایجاد سازگاری در ماتریس روابط، گراف ISM ترسیم گشته و با استفاده از تجزیه تحلیل MICMAC نوع متغیرها نیز تعیین گردید. طبق تحلیل مصاحبه ها و مطالعات کتابخانه ای و ادبیات پژوهش، آموزش مجازی در دانشگاه فرهنگیان در قالب 12 متغیر بود. این 12 متغیر در 5 سطح، سطح بندی شدند. در سطح پنج مدیریت، در سطح چهار، عوامل سازمانی، پداگولوژیکی و تکنولوژیکی، در سطح سوم سهولت دسترسی، مدیریت دانش و انعطاف پذیری در آموزش، در سطح دوم کیفیت آموزشی، خدمات پشتیبانی، اطلاعات و محتوا و سنجش پذیری و در نهایت در سطح یک آینده نگری قرار داشت.
برساخت اجتماعی دیدگاه معلمان و دانش آموزان به آموزش مطلوب درس مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
77 - 108
حوزههای تخصصی:
به کارگیری شیوه های مطلوب آموزش یکی از راه های رسیدن به اهداف آموزشی، موفقیت تحصیلی و فراگیری بهتر دروس است. درس مطالعات اجتماعی به عنوان یکی از درس های کاربردی و مهم دوره آموزش عمومی است که آموزش مطلوب آن می تواند اثرات پایداری در رشد افراد جامعه و جامعه پذیری بهتر آنان داشته باشد. به همین دلیل هدف انجام پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های آموزش مطلوب درس مطالعات اجتماعی از دیدگاه معلمان این درس و دانش آموزان با رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای است. اطلاعات موردنیاز با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با گروه های هدف در شهر نجف آباد در سال تحصیلی 1402-1401 گردآوری و طی سه فرآیند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شد. با توجه به یافته های پژوهش پنج مقوله اصلی تحت عنوان "کیفیت مندی، بهبودبخشی ساختاری، روزآمدی معلم، تعالی بخشی تدریس و زیست هنجارمند" احصا شد که همه در مقوله هسته "راهبرد چندجانبه نگری تدریس" تجمیع شدند. نتایج نشان داد که الگوی مطلوب تدریس درس مطالعات، الگویی است که به همه جوانب تدریس اعم از فردی، محیطی و آموزشی توجه کند با این رویه یادگیری و بازدهی کلاس نیز افزایش خواهد یافت. درنتیجه لزوم توجه سیاست گذاران حوزه مربوطه به امر تدریس و فراهم سازی بسترهای مربوطه لازم و ضروری به نظر می رسد
مطالعه نظام مند پژوهش های مداخله ای هنری و نقش آن بر بهبود مشکلات کودکان طیف اتیسم در سال های 1380 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
77 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: با افزایش مبتلایان به اختلال اتیسم انواع مداخلات جهت بهبود شرایط این افراد روبه فزونی است. مطالعه نظا ممند حاضر با هدف مطالعه مداخلات هنری با تمرکز بر اختلالات طیف اتیسم است. روش: بررسی مقالات مربوط به سالهای ١٣٨٠ تا ١٤٠٠ در مجلات داخلی و خارجی، رساله ها، پایاننامهه ا و کتاب های تالیفی داخلی است و در نهایت شانزده پژوهش با توجه به مدل «کُت» تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات هنری مرتبط با افراد طیف اتیسم مداخله ای حمایتی- تسکینی، شامل: موسیقی، حرکات ریتمیک، نمایش، نقاشی و سفال است. بیشترین درصد پژوهش ها به موسیقی درمانی و کمترین به سفال درمانی تعلق دارد. این کودکان در اوایل دوره قادر به استفاده صحیح از ابزارهای هنری و بیان احساسات نبودند و در پایان، این مهم محقق میشود. درمانگر نقش تسهیل کننده و یاریگر دارد. اهداف مداخلات هنری، به عنوان بستر و زمینه درمان، در تمامی پژوهش ها همراستا با نتایج در دو حوزه اصلی: بهبود مهارت های ارتباطی - اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کلیشه ای، محدود و تکراری است. نتیجه گیری: با توجه به شواهد توصیفی محدود در شرح ویژگی های شرکت کنندگان، درمانگران و فضای انجام کار، تحقیقات مبسوط روند انجام مداخلات هنری با افراد طیف اتیسم توصیه میشود.
بررسی نقش واسطه ای ذهنی سازی در رابطه سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
123 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف ا ز پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ذهنیسازی در رابطه سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابله ای می باشد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق جامعه آماری، کلیه نوجوانان پسر که در سال -١٤٠٠ ١٤٠١ در مدارس شهر ارومیه مشغول به تحصیل بودند می باشد. تعداد نمونه ٣٨٤ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های عملکرد تاملی فوناگی، سبک های دلبستگی هازن و شیور و رویدادهای آسیب زا احمدی و سیاهه رفتاری نوجوان اخنباخ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، رگرسیون چندگانه، و همبستگی پیرسون و نرم- افزار SPSS نسخه ٢٦ و LISREL نسخه ٨.٨ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد ذهنی سازی در رابطه سبک های دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابل های نقش واسطه ای دارد. ضریب اثر مستقیم ذهنی سازی در سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا بر نشانه های نافرمانی مقابله ای ٠/٥٤ و آماره تی آن ٧/٩٥ می باشد که در سطح ٠/٠٠١ معنادار و همچنین ضریب اثر غیر مستقیم ٠/٣٨ می باشد که در سطح ٠/٠٠١ معنادار است. و نیز اثر کلی ٠/٩١ است که در سطح ٠/٠٠١ معنادار می باشد. و تمامی مسیرها از معناداری و مدل از برازش مناسبی برخوردار میباشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد ذهنی سازی نقش واسطه ای بین سبک های دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نشانه های نافرمانی مقابله ای دارد.
نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در رابطه بین غرور سازمانی و منزلت شغلی معلمان مقطع ابتدایی کازرون
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:هدف از انجام این تحقیق نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در رابطه بین غرور سازمانی و منزلت شغلی معلمان مقطع ابتدایی کازرون بوده است.
روش پژوهش: با توجه به ماهیت تحقیق، توصیفی پیمایشی از شاخه میدانی می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدائی شهرستان کازرون به تعداد 213 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 137 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه غرور سازمانی لوئیس ( 1998 )، پرسشنامه منزلت شغلی هاکمن و اولدهام (1979) و پرسشنامه اشتیاق شغلی شافلی و همکاران ( 2002 ) استفاده شد . روائی پرسش نامه ها توسط اساتید محترم مورد تأیید قرار گرفت و پایائی آن ها نیز با اجرای اولیه در نمونه ای به تعداد 30 نفر تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها برای متغیر غرور سازمانی898/0 ، منزلت شغلی 856/0 و اشتیاق شغلی 781/0 برآورد شده است. به منظور بررسی آزمون فرضیات تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها:یافته های تحقیق حاکی از آن است که غرور سازمانی و منزلت شغلی با نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در معلمان مقطع ابتدائی شهرستان کازرون رابطه دارد.
بررسی استراتژی های موثر آموزش بازاریابی در جذب دانش آموزان در مدارس غیر انتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
79 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه تمام شرکت ها به دنبال توسعه محصولات و خدمات خود هستند و این امر بدون داشتن استراتژی موثر بازاریابی مناسب اتفاق نمی افتد. در حال حاضر بسیاری از مدارس با مشکلاتی از قبیل کاهش دانش آموزان مواجه هستند. این مشکل در مدارس غیردولتی به مراتب می تواند آثار زیانبار تری را به دنبال داشته باشد. در این پژوهش به دنبال یافتن الگوی استراتژی های مناسب بازاریابی برای مدارس غیرانتفاعی در جذب دانش آموزان هستیم. این پژوهش به لحاظ ماهیت از دسته پژوهش های کیفی و به لحاظ هدف از دسته پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش با انجام مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه پژوهش که به روش گلوله برفی صورت گرفت و تا اشباع نظری نظری مصاحبه ها ادامه پیدا کردند. یافته های حاصل از مصاحبه 5 تم اصلی آرایش فیزیکی، ماموریت های مالی، سرچشمه انسانی، مراوده اثربخش و فعالیت های ترفیعی-ترجیحی را شامل می شوند. مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های این پژوهش شرایط بازاریابی و جذب دانش آموزان را بهبود بخشیده و اعتماد خانواده های دانش آموزان را به خود جلب کنند.