مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
استهزاء
حوزه های تخصصی:
این مقاله تفسیر آیات سیزدهم تا بیستم از سورة بقره ودر بیان برخی از ویژگی هاو کارهای منافقان است. آیه 13: منافقان علی رغم اظهار ایمان در برابر حق تسلیم نیستند و متهم کردن مومنان به سفاهت ناشی از روح مادی گرایی و انحراف از فطرت است و چنین امری عین سفاهت است. آیه 14: منظور از شیطان، کفار قریش، یهود یا سران منافقان است و اظهار ایمان منافقان در نزد مومنان برای استهزائشان بوده است. آیه 15: اظهار ایمان و اخفای کفر از سوی منافقان عین بدبختی، و توهم سعادتمندی باعث شده است که خداوند آنان را به مسخره بگیرد. مهلت خدا به آنان در سرکشی و طغیان، تابع سنت الهی مبنی بر رسیدن هر موجودی به کمال در مسیر انتخاب خود است. آیه 16: تعبیر «خرید ضلالت در عوض هدایت» در باره منافقان به دلیل دسترسی آنان به هدایت الهی است و عبارت «فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ» بیانگر از اساس سود نداشتن ایمان ظاهری آنان است. آیه 17: سرگردانی و گمراهی منافقان همچون کسی است که در تاریکی برای یافتن راه آتشی میافروزد ولی خداوند آن را فوراً خاموش میکند و او را در گمراهی و تاریکی مضاعف، سرگردان وامینهد. آیه 18: کری، لالی و کوری منافقان مربوط به همین دنیا و به سبب بهره نگرفتنشان از ابزارهای شناخت، در مسیر سعادت است. آیه 19 و 20: وضع اهل نفاق شبیه کسی است که در نهایت حیرت و اضطراب و وحشت به سر می برد و از تقدیر الهی نیز نمی تواند بگریزد.
اعتبار سنت از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تفسیر آیات سیزدهم تا بیستم از سورة بقره ودر بیان برخی از ویژگی هاو کارهای منافقان است. آیه 13: منافقان علی رغم اظهار ایمان در برابر حق تسلیم نیستند و متهم کردن مومنان به سفاهت ناشی از روح مادی گرایی و انحراف از فطرت است و چنین امری عین سفاهت است. آیه 14: منظور از شیطان، کفار قریش، یهود یا سران منافقان است و اظهار ایمان منافقان در نزد مومنان برای استهزائشان بوده است. آیه 15: اظهار ایمان و اخفای کفر از سوی منافقان عین بدبختی، و توهم سعادتمندی باعث شده است که خداوند آنان را به مسخره بگیرد. مهلت خدا به آنان در سرکشی و طغیان، تابع سنت الهی مبنی بر رسیدن هر موجودی به کمال در مسیر انتخاب خود است. آیه 16: تعبیر «خرید ضلالت در عوض هدایت» در باره منافقان به دلیل دسترسی آنان به هدایت الهی است و عبارت «فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ» بیانگر از اساس سود نداشتن ایمان ظاهری آنان است. آیه 17: سرگردانی و گمراهی منافقان همچون کسی است که در تاریکی برای یافتن راه آتشی میافروزد ولی خداوند آن را فوراً خاموش میکند و او را در گمراهی و تاریکی مضاعف، سرگردان وامینهد. آیه 18: کری، لالی و کوری منافقان مربوط به همین دنیا و به سبب بهره نگرفتنشان از ابزارهای شناخت، در مسیر سعادت است. آیه 19 و 20: وضع اهل نفاق شبیه کسی است که در نهایت حیرت و اضطراب و وحشت به سر می برد و از تقدیر الهی نیز نمی تواند بگریزد.
بررسی اغراض بلاغی اسلوب های تهکّم و استهزاء در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمانی که گوینده یا نویسنده، سخنانی را بر زبان یا صفحه کتاب، جاری می سازد و با کلام خودگروه خاصی را مخاطب قرار می دهد، بی گمان با گزینش واژگان ویژه در پی تحقق اغراض خاصی است و با توجه به این اغراض است که واژه ها، جمله ها، ساختارها و اسلوب های خود را تعیین می کند و در قالب آنها کلام خود را هدفمند ساخته و سامان می دهد.از جمله این ساختارها، اسلوب تهکم و استهزاء است که متکلم در بهره گیری از آن،اغراضی همچون توبیخ مخاطب، تحقیر، تعجیز و ... را دنبال می کند.
مقاله حاضر به بررسی اغراض بلاغی این اسلوب در قرآن کریم اختصاص یافته و نمونه هایی از آیات مربوط به این اسلوب را با تکیه بر منابع و مآخذ اصیل قرآنی- ادبی و بلاغی به بحث و گفتگو نهاده و نتایجی را به دست داده که برای تفسیرپژوهان در کشف مقاصد هدایتی قرآن کریم بسیار راه گشا است. برای این منظور پس از استخراج آیات مربوط به این اسلوب با مراجعه به کتب بلاغی و تفاسیر ادبی به بررسی اغراض بلاغی مورد نظرآنها پرداخته و در نتیجه روشن شد که اسلوب مورد نظر در بسیاری ازآیات قرآن وجود دارد و خداوند متعال از به کارگیری آن اهداف متعددی دارد که از مهمترین آنها می توان به تحقیر، تعجیز، توبیخ و ... نسبت به شنوندگان اشاره کرد.
تحلیل تفسیری عبارات متضمّن استهزا در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیر با گفتار و عمل، برای استهزاء است و استهزاکننده با انجام کاری که دلالت بر سبکسری دیگری می کند، در طلب تحقیر اوست. شاید مشکل بتوان پذیرفت که «تحقیر و استهزا» به عنوان یک رفتار اجتماعی ارزشی و عمل مثبت، دارای وجه مقبول و مشروعی باشد؛ زیرا از آنجا که تحقیر و استهزا به معنای سبک کردن شخص می باشد و با توجّه به نوع کارکردها و انگیزه هایی که در آن وجود دارد، رفتاری ناپسند و ناهنجار، مخالف حکم عقلایی و کرامت انسانی به دلیل استهزا و تحقیر است، ولی می تواند احکام متضاد و متقابلی داشته باشد. با نگاهی به آموزه های قرآنی، این عمل نه تنها می تواند وجه مثبتی نیز داشته باشد، بلکه در مقام بازدارندگی یا مجازات بعضی افراد باید به کار گرفته شود تا تأثیر مثبتی در جامعه داشته باشد. یکی از عوامل این تأثیر مثبت از نظر قرآن، ترور شخصیّت برخی افراد، از طریق «استهزا و تحقیر» می باشد؛ از جمله هم ردیف قرار دادن با چهارپایان در رابطه با کسانی که ویژگی های زیر را دارند: عدم تعقّل نسبت به آیات الهی، استفاده نکردن از علوم برای رسیدن به خداوند، توجّه نکردن به فقرا، همنشینی با اهل باطل، غافل بودن از آیات انفسی و آفاقی، تکذیب پیامبران و ... استهزای خدا نیز بدون دلیل نیست و می تواند چند مفهوم و هدف داشته باشد که از آن جمله است: مجازات استهزاکنندگان با استهزای آنان، بی ضرر نشان دادن استهزای منافقان، استهزا بر اساس سنّت املا و استدراج، تخطئة استهزاکنندگان، تفاوت نتیجة کردار منافقان با آنچه در دنیا داشتند و... که در این تحقیق، سعی بر آن است تا مشخّص شود، چه کسانی استحقاق این اهانت و استهزای الهی را دارند و مفهوم استهزای الهی چیست و چه تفاوتی با استهزای بشر دارد.
مفهوم و ماهیت اهانت به مقدّسات با نقد دیدگاه اندیشمندان غیرمسلمان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهانت به مقدّسات مشتمل بر دو واژه اهانت و مقدّسات است. برداشت های متفاوتی از این دو واژه وجود دارد. در این تحقیق مفهوم لغوی و اصطلاحی «مقدّسات» و «اهانت» با استفاده از فرهنگ لغت ها و کتب فقهی و حقوقی بررسی می شود، زیرا اولین گام برای تبیین مصادیق «مقدّسات» و شیوه های تحقق «اهانت» و نیز استنباط حکم اهانت، تبیین مفهوم این دو واژه است. بنابر یافته های این تحقیق، اصطلاح «مقدس» یعنی چیزی که (ذاتاً یا اکتساباً) مطهر و منزه از هر نقص و عیب و دارای حرمت الهی است و «اهانت به مقدّسات اسلام» یعنی هر فعل یا ترک فعلِ عالمانه و عامدانه ای که با شأن و جایگاه شرعی مقدّسات سازگار نباشد، مانند: ارتداد، استخفاف (تحقیر کردن، خوار و پست شمردن، سبک شمردن)، استهزاء (تمسخر)، تهتک (هتک حرمت، آبروریزی، بدنام سازی)، سب و شتم و نصب (دشنام گویی و فحاشی) و بی احترامی و بی حرمتی. در قسمت پایانی این تحقیق، دیدگاه سه تن از اندیشمندان غیرمسلمان یعنی امیل دورکیم، میرچا الیاده و رودُلف اُتّو بررسی و نقد می شود. در ادبیات اندیشمندان غیرمسلمان، واژگان و اصطلاحات مشابه و یا معادل «مقدس و نامقدس» متفاوتند.
بررسی تطبیقی اسناد استهزاء به خداوند متعال از منظر مفسران فریقین با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
استهزاء به معنای مسخره کردن و باهدف بی اعتبار کردن شخصیت دیگری است. گاهی استهزاء می تواند در مقام بازدارندگی یا مجازات باشد. ولی استهزاء به معنای متداول، دال بر نقص است و نقص در خداوند راه ندارد. چون علم و قدرت و حیات از صفات خداست. پس استهزاء بر خداوند روا نیست. مسخره کردن خدا یعنی؛ خدا پاسخ تمسخر مسخره کنندگان را خواهد داد و یا موقعیتی برای آنان پیش خواهد آورد که مورد تمسخر قرار گیرند. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تفاسیر فریقین و دیدگاه های متفاوت اجتهادی و روایی آنان ذیل آیه 15 سوره بقره، درصدد رسیدن به پاسخ این سؤال است که به چه دلیل برخی افراد مورد استهزاء الهی قرار می گیرند؟ نتایج به دست آمده با بررسی دیدگاه مفسران فریقین چنین است که استهزاء الهی، به منزله ی جزای استهزاءکنندگان و «عذاب الهی» است، یعنی خداوند متعال، جزای آن استهزاء و تمسخر را در دنیا و آخرت خواهد داد.
بازپژوهی معنای واژه «مهجوراً» در آیه 30 سوره فرقان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مهجوریت قرآن کریم در قوم پیامبر اکرم موضوع آیه 30 سوره فرقان و از شکایات آن حضرت از ایشان در روز قیامت و در پیشگاه خدای سبحان است. امروزه بیشتر مفسران، واژه «مهجوراً» را به معنای «متروک» و معانی مترادف آن دانسته اند، ولی در گذشته معنای «سخن ناپسند»، «هذیان» و مانند آن نیز ترجمه شده است. در معنایی نزدیک به معنای اخیر، «مورد ناسزا و یا تمسخر واقع شدن» را نیز مطرح کرده اند. مؤلفان تفسیر فارسی مشهور به «ترجمه تفسیر طبری» امّا، این واژه را به معنای شاذ «بریده» دانسته اند که با توجه به تقدّم تألیف آن نسبت به تفاسیر متأخر، و نیز با توجه به وجود تعارضات آشکار در ابعاد مختلف دو معنای نخست، این معنا نیز درخور تحقیق است. پژوهش های موجود درباره آیه مورد بحث، با قبول معنای «متروک» و بدیهی دانستن آن، بدون اشاره به سایر معانی، به حواشی و ابعاد ترک قرآن پرداخته اند و تاکنون پژوهشی در واکاوی معنای واژه «مهجوراً» و ردّ و قبول معانی مطرح شده صورت نگرفته است. تحقیق حاضر، آرای لغویان و مفسران درباره معنای واژه «مهجوراً» در آیه مورد بحث را با روشی توصیفی- تحلیلی، نقل و تحلیل نموده و ضمن رویکردی انتقادی به آن آراء، با استعانت از قرینه متصل سیاق و قرینه منفصل روایات، معنای «بریده» را در مفهوم «قرآن جداشده از اهل بیت» تبیین نموده است.
استهزاء الهی در آیه 15 بقره از نظر مفسران فریقین
منبع:
تفسیرپژوهی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
165 - 178
استهزاء و تحقیر با گفتار و عمل اگر چه در ظاهر ممکن است امری مذموم و مخالف کرامت انسانی به نظر آید، اما با مراجعه به آموزه های قرآنی و بررسی نسبت استهزاء به خداوند تعالی می توان دریافت که عملِ استهزاء الهی در مقام بازدارندگی و مجازات، نه تنها مذموم نیست، بلکه امری لازم است. به همین جهت، در پاسخ به سؤال از کیفیت و چگونگی استهزاء الهی در بررسی اقوال مفسران فریقین به روش توصیفی تحلیلی مشخص گردید که نمی توان حقیقت استهزاء الهی را با تمام لوازم و تبعات آن، با کیفیت استهزاء انسان ها یکی دانست و باید آن را به گونه ای تأویل نمود. پس از بررسی اقوال مفسران شیعه و سنی مشخص گردید که استهزاء الهی نمی تواند بدون دلیل باشد و دارای اهدافی همچون مجازات استهزاء کنندگان، بی ثمر نشان دادن استهزاء منافقان، سنت املاء و امهال، تخطئه مستهزئان، تفاوت نتیجه اعمال منافقان با آنچه در دنیا داشته اند و... است و با بررسی اقوال گفته شده، می توان دریافت که استهزاء الهی هم در دنیا و هم در آخرت گریبان منافقان را خواهد گرفت؛ استهزای الهی در دنیا با تخطئه کردن و ازدیاد شک و تحیّر آنها و در آخرت با انتقام و عذاب دردناکی که شامل آنها می شود، محقق خواهد شد.
نقدی بر انگاره ی غیراخلاقی بودن فعل «یَضحکون» در آیه ی 34 سوره ی مطففین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
1 - 28
حوزه های تخصصی:
بعضی از آیات قرآن می توانند در نگاه ابتدایی در ذهن مخاطب ایجاد اشکال نمایند. برخی از این موارد، آیاتی هستند که به بحث حسن و قبح عقلی مرتبط می شوند. حسن وقبح اعمال و پیامد ناشی از آن اولاً در بعد مسائل اخلاقی و ثانیاً به عنوان یک پیش فرض ذهنی و الگوی عملی نیازمند شالوده عمل و چارچوب است؛ لذا، به استناد ادله ی قطعی چون عقل، قرآن و سنت مطالعه ی حسن وقبح اعمال در دنیا و آخرت حائز اهمیت است. ضرورت این پژوهش ذیل رفع اشکال شکل گرفته در آیه توجیه می گردد، زیرا آیه 34 سوره ی مبارکه مطففین «فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» بدان معناست که مؤمنان در بهشت برین کفار را مسخره می نمایند، حال آنکه در بهشت بدی راه ندارد. این پژوهش در مقام گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و در مرحله ی پردازش داده ها به روش تحلیلی-توصیفی درصدد پاسخ به مجهولات و نقد اشکال موردنظر می باشد و در ضمن اثبات دلالت آیه بر استهزاء، با دو رویکرد اخلاقی و فلسفی اشکال را پاسخ می گوید.
مصادیق «خوض» و راهکارهای مقابله با آن با محوریت آیات 68و69 سوره انعام
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۳۳
81 - 102
حوزه های تخصصی:
واژه خوض در زبان شناسی قرآن از جمله واژگانِ دارای مباحث مهم تفسیری است. هدف از بحث درباره این واژه در نوشتار حاضر، بررسی مصادیق خوض در باطل و راهکارهای مبارزه با آن است که با روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است. با توجه به آیات 68-69 سوره انعام، بارزترین مصداق خوض، کفر به آیات الهی و استهزاء آن است که به عنوان اصل جامع، خود نیز مصادیق متعددی دارد و شامل استهزاء آیات تدوینی، تکوینی (جهان بینی الحادی)، استهزاء رسول خدا به عنوان آیه عظیمی از آیات الهی و بدگویی ائمه به عنوان قرآن ناطق می شود. به عقیده برخی مفسران، بر اساس روایات تفسیری، شرکت در مجالس عادی گناه نیز می تواند از مصادیق خوض در باطل باشد. وظیفه مؤمنان در رفتار با خوض کنندگان در باطل و عدم حضور در مجالس شان یکسان نیست. تشخیص مصادیق و راهکارهای واکنش به چنین محافلی، با خود مؤمنان است. اعراض و ترک همنشینی، موعظه و جدال احسن، هجر جمیل و ترک مخالطه با اهل معصیت، از جمله راهکارهای مقابله با خوض کنندگان در باطل است. امروزه این راهکارها، در بسیاری از عرصه های اجتماعی و فضای مجازی، قابل اجرا بوده و با توجه به موقعیت های زمانی، مکانی و نوع مخاطب می توانند متفاوت باشند.