مطالب مرتبط با کلیدواژه

بدن مندی


۱.

فراگیری استعاره های حرکتی زمان در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی نظریه استعاره های مفهومی فراگیری زبان کودک استعاره حرکتی زمان بدن مندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۶۸۳
هدف این پژوهش، بررسی فراگیری استعاره های حرکتی زمان و تعیین سن درک هر یک از انواع استعاره های حرکتی زمان در کودکان فارسی زبان است. این مطالعه توانایی درک چهار نوع استعاره حرکتی زمان را در کودکان ارزیابی می کند. آزمون درک استعاره ها در 121 کودک در گروه های سنی 3، 4، 5، 6 و 7 سال و 46 فرد بزرگسال به عنوان گروه گواه انجام شده است. تحلیل آماری یافته های مطالعه نشان می دهد کودکان انواع استعاره های حرکتی زمان را در سنین متفاوتی فرامی گیرند. همچنین دو عامل در تعیین میزان دشواری درک استعاره های حرکتی زمان در کودکان موثر هستند. نخستین عامل، تعداد موضوعات در مسیر حرکت حوزه مبدأ است. هر چقدر استعاره از موضوعات بیشتری برخوردار باشد، برای کودکان پیچیده تر بوده و در سنین بالاتری درک می شود. این مسأله را می توان به رشد توانایی های شناختی کودکان با افزایش سن نسبت داد. عامل دوم در تعیین میزان دشواری استعاره ها، نوع موضوع در حال حرکت در حوزه مبدأ است. درصورت یکسان بودن تعداد موضوعات، استعاره هایی که شامل حرکت خود فرد باشند، زودتر از استعاره هایی درک می شوند که از نگاشت حرکت رویداد ها ایجاد شده اند. این عامل را می توان براساس نظریه بدن مندی تببین کرد.
۲.

ضرورت کاربست زبان شناسی شناختی در فهم قرآن و دستاوردهای آن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی تجربه گرایی نسبیت گرایی بدن مندی تجربه گرایی تعبیری استعاره مفهومی استعاره ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۵۴۲
 زبان شناسی شناختی یکی از علوم شناختی است که در دهه های اخیر گسترش چشمگیری یافته است. این شاخه علمی که از نتایج دیگرعلوم شناختی در خصوص ذهن و فرایندهای ذهنی سود می برد، تأثیر گسترده ای بر مطالعات ادبی و فهم متون دینی داشته است. به کارگیری این جریان در مطالعات قرآنی دستاوردهای زیادی داشته و همچنان در حال گسترش می باشد. نگارنده با اشاره به ادعای اصلی این جریان و اصول آن، به بیان نقدهای مختلف از قبیل تجربه گرایی و نسبیت گرایی و عدم همخوانی با تجرد نفس و تجرد ادراک و غیره می پردازد و این نقدها را ناشی از سوء فهم این اصول و برخی ادعاهای فلسفی و عدم تعمق در آنها می داند. از این گذشته، به وجود تقریرهای مختلف از برخی دیدگاه ها- مانند بدن مندی- می پردازد؛ همچنین نگارنده تفاوت استعاره های مفهومی با استعاره ادبی را بیان کرده، مغالطات مخالفان در این زمینه را بر می شمارد و در پایان، به برخی دستاوردهای این نوع تحلیل در مطالعات قرآنی می پردازد. مطالعات قرآنی در عصر حاضر به مطالعات پیشین و پسین تقسیم می شوند. در نوع نخست، بر خلاف نوع دوم، به مفهوم سازی های درونی قرآنی وقع چندانی نهاده نمی شود و به تطبیق پاره ای از اصول زبان شناختی پیشین بسنده می شود.</span>  
۳.

بدن مندی سوژه در میانه هستی شناسی و اخلاق: واکاوی پدیدارشناسانه بَدن در اندیشه هایدگر و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امانوئل لویناس بدن مندی پدیدارشناسی اخلاق درس گفتارهای زولیکون مارتین هایدگر هستی شناسی بنیادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۸ تعداد دانلود : ۸۲۰
هایدگر در هستی و زمان به بحث از بدن مندی «دازاین» نپرداخته است و آن را به مجالی دیگر موکول کرده است، یعنی در درس گفتارهای زولیکون (1969۔1959م) - که برای پزشکان و روان شناسان سوئیسی ارائه شده اند. او این واقعیت بنیادین که بدن مندیِ دازاین گشایشی به روی جهان است، اگزیستانس او فرای بدن فیزیکی اوست و می تواند جهان را در افق بدن مندی اش تفسیر نماید را با عنوان «بدن بخشی پیش رونده» معرفی می کند. در طرف مقابل، لویناس با رویکرد اخلاقی خاص خود به نقد دازاین هایدگری می پردازد: دازاین هایدگری آن جوری که باید انضمامی و «از گوشت و خون» دیگر آدمیان نیست! لویناس بر این عقیده پافشاری می کند که مواجهه چهره به چهره سوژه با دیگری - در مقام شرط امکان اخلاق - ذیل واقعیتِ بدن مندانه می گنجد. حکمت نوین بدن در بستر برقراری رابطه اخلاقی من با دیگری و گشودگی من دربرابر طلب و نیازهای او شکل می گیرد. در این مقاله، ضمن واکاوی پدیده بدن مندی سوژه در پدیدارشناسی های متفاوت این دو فیلسوف به مداقّه درباب نقد لویناس، یعنی «از گوشت و خون» نبودن دازاین هایدگری پرداخته خواهد شد.<br /> <br />  <br /> <br /> [1]. این مقاله مستخرج از رساله دکترای تخصصی فلسفه (محض) با عنوان «اهمیت بدن مندی سوژه در پدیدارشناسی اخلاقی امانوئل لویناس» است.
۴.

بررسی مقایسه ای کودکان چهار تا پنج سال دو زبانه (ترک و فارسی زبان) و تک زبانه (فارسی زبان) در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی اجتماعی شناختی کودکان دوزبانه استعاره بدن مندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۴۶
در مواجهه پژوهشگر با کودکان دوزبانه مهدکودک ها مشاهده شد که این کودکان اگرچه تلاش بسیاری در کاربرد درست قواعد زبانی دارند، اما نمی توانند مانند کودکان تک زبانه  فارسی زبان در درک و کاربرد عبارات استعاری زبان فارسی موفق باشند. به همین سبب پژوهش حاضر سعی دارد در چارچوب زبان شناسی اجتماعی شناختی، به بررسی عامل دوزبانگی در میزان درک و کاربرد عبارات استعاری این کودکان بپردازد. روش پژوهش حاضر توصیفی آزمایشی است. شیوه پژوهش حاضر برگرفته ازشیوه  بیالکا پیکال (2003) می باشد. بنابر یافته ها، کودکان دوزبانه در پرسشنامه عبارات استعاریِ جاخالی معادل های بیشتری نسبت به کودکان تک زبانه بیان کردند. در آزمون کارت های دوتایی، کودکان دوزبانه در استعاره مزه با 50/3 بیش ترین امتیاز و استعاره صدا با 10/1 کم ترین امتیاز را داشته اند، اما کودکان تک زبانه در استعاره لامسه با 16/2 کمترین امتیاز و استعاره مزه با 4 بیشترین امتیاز را کسب کرده اند. نتیجه این که کودکان دوزبانه درکاربرد عبارات استعاری ضعیف تر از کودکان تک زبانه عمل کردند. کودکان دوزبانه در آزمون کارت های دوتایی، امتیازاتِ سطح سوم کاربرد نسبی را کسب کردند و کودکان تک زبانه امتیازات سطح چهارم یا کاربرد کامل را به دست آوردند.
۵.

نگرش به بدن: تفاوت یا تعارض نسلی (مطالعه نگرش نسلی بدن مندی نوجوانان در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدن بدن مندی تحولات نگرشی نسل نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۹۴
هدف اصلی این مقاله، واکاوی درک و نگرش نوجوانان تهرانی به مثابه یک نسل درباره بدن خودشان و دیگران در گروه همسالان و پس از آن، بررسی نگرش بزرگسالان به مثابه نسل های پیشین درباره این درک از بدن نزد نوجوانان است. یافته های پژوهش مبتنی بر مصاحبه عمیق اکتشافی با 17 نوجوان دختر و پسر (15 تا 18 ساله) و 14 بزرگسال زن و مرد (21 تا 48 ساله) در شهر تهران و تحلیل تماتیک (مفهومی) داده های گردآوری شده بود. نتایج پژوهش نشان می دهد هرچند نگرش های مدرن درباره بدن در میان نوجوانان رواج دارد و بسیاری از آنان بدن را مسئله ای تغییرپذیر می دانند که بیشتر مایه حیرت و گاهی نگرانی نسل های پیشین است، خود این تغییر، در بیشتر موارد به شکلی متناقض از الگوهای قدیمی مبتنی بر دوگانه انگاری مردانه/ زنانه پیروی می کند. این وضعیت حاکی از آن است که هرچند از نظر صوری بدن مندی نوجوانان شکلی جدید و گاهی غریب به خود گرفته است، در بطن این بدن مندی جدید همان ارزش ها و الگوهای نسل های پیشین با قوت پابرجا هستند و تنها بروز و ظهور متفاوتی یافته اند. نگرش بزرگسالان به این بدن مندی نوجوانان را نیز می توان در قالب سه سنخ «داغ ننگ»، «مدال افتخار» و «بی اعتنایی» فهم کرد.
۶.

تحلیل مقصود از «معنی» در معناشناسی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی قرآن مکتب شناختی بدن مندی روح معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۵۵
معناشناسی قرآن، تفسیر موضوعی روشمندی است که اگر منطبق بر مبانی قرآنی صورت بگیرد، قادر است معنای الفاظ را در جهانبینی خالق هستی به بشر عرضه دارد و فرهنگ الهی را تبیین نماید. اما پیش از هر اقدامی باید مراد از «معنی» در معناشناسی قرآن معلوم گردد. در این پژوهش، به منظور دست یافتن به تعریفی پدیدارشناسی از «معنی» در معناشناسی قرآن، به بررسی تعریف معنی، مفهوم، مصداق، معناشناسی و کاربردشناسی پرداخته شده است. همچنین با توجه به تأثیر کاربردشناسی در تعریف «معنی» مدنظر، ویژگیهای مؤثر متکلم و مخاطب قرآن در تعریف «معنی»، مشخص گردیده است. علاوه بر این، تحلیلی از پارهای نظریات اندیشمندان مسلمان در باب معنایی که لفظ بر آن تعلق میگیرد، و در تعیین معنای «معنی» و در نهایت گزینش روش مناسب، اثرگذار است، ارائه گشته و با بهرهگیری از «اصل بدنمندی» در نقد نظریه «روح معنا»، مجازی بودن تعلق لفظ بر معانی عوالم علوی، اثبات و قابلیت مکاتب معناشناسی در بررسی معانی قرآنی نشان داده شده است. در پایان، با ارائه خصوصیاتی که «معنی» در معناشناسی قرآن باید دارا باشد، برتری مکتب شناختی در تحلیل مفردات قرآنی به اثبات رسیده و با توجه به تعریف «معنی» در این مکتب، برخی ویژگیهای دیگر معنی قرآنی، بیان گردیده است.
۷.

رهیافتی هایدگری به طرح بدن مندی و مسئله تقویم در علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر علم شناختی بدن مندی تقویم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۶۶
در این مقاله به بحث درباره چگونگی نقش آفرینی بدن در شناسایی می پردازیم. بدین منظور، دو رویکرد تقویمی و علّی در علوم شناختی مطرح می شود. این بحث معضلاتی را به پیش کشیده است، ازجمله اینکه هر دو رویکرد، درنهایت، فهمی دکارتی-فرادستی از نسبت بدن و شناسایی فراپیش می نهند و بدن را به امری فیزیکال فرومی کاهند. افزون براین، تقویم گرایانی همچون کلارک نمی توانند صورت بندی پدیدارشناسی از تقویم را در سطح علوم شناختی بدن مند بازسازی کنند که نتیجه آن بازگشت موضع دکارتی در قبال شناسایی است. با توجه به رهیافت پدیدارشناسانه هایدگر این معضلات را تبیین و راهی برای گذار از برخی معضلات این بحث مطرح کنیم. مبانی هایدگری کمک می کند دو انگاره از بدن مندی یعنی بدن مندی تودستی و بدن مندی بنیادین را طرح کنیم؛ هر دو انگاره از بدن مندی در برابر فهم فیزیکالیستیِ برخی نحله های علوم شناختی از بدن مندی قرار می گیرد. در مرحله بعد با توجه به اشاراتی که هایدگر در هستی و زمان درباره بحث بدن مندی مطرح کرده است، تلاش وی برای گذار به سطحی بنیادی تر در تحلیل هستی را بررسی می کنیم و توضیح می دهیم چرا هایدگر در سطح تحلیلی بدن مند از هستی نمی ماند.
۸.

ماهیت ایمان از نگاه رویکرد استعاره محور در علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
غالب فلاسفه و الهیدانان در باب ماهیت ایمان وارد گفت و گویی پرمناقشه گردیده اند، بالاخص قدمای اهل کلام اسلامی که اتفاقاً ماهیت ایمان برای آنها گاه به عنوان معیار مرزبندی فرقه های مطرح بوده است. در این پژوهش که به شکل میان رشته ای در علوم شناختی و برمبنای رویکرد استعاره محور صورت می گیرد، از قراینی که در باب معرفت شناسی صحبت شده است می توان دریافت که در علوم شناختی در مجموع و در رویکرد استعاره های مفهومی به طور خاص ایمان پدیده ای حصولی و حسی است. قدما ایمان را تصدیق قلبی و بنابراین حضوری می دانستند و لذا دربند تعریف معرفتی آن نبودند. اما با مراجعه به استدلالهای این رویکرد، ایمان به عنوان یک مستعارهٌ منه، وام واژه ای برای اموری مانند اعتماد، وثاقت و اطمینان است که توسط نورون های مغز انسان فرافکنی و تعمیم داده شده است و لذا در این گرایشِ علوم شناختی، تعریف ایمان و صحبت از ایمان به عنوان معرفت حصولی است و به عنوان امری حضوری نمی آید. در این پژوهش سعی بر این است که به کاوش در مرزهای استعاره بپردازیم تا بتوانیم ماهیت مبهم ایمان را تعریف کنیم. شماره ی مقاله: ۶
۹.

بررسی انسان گونه انگاری خدا در آثار سنایی و عطار از دیدگاه استعاره شناختی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی انسان انگاری بدن مندی خدا سنایی عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۲۹
امور معنوی، مقدس و دینی از اموری هستند، که همواره بشر برای فهم آن ها ناچار از به کارگیری استعاره است. این خاصیت ذهن بشر است که نمی تواند امور مفهومی و انتزاعی را بدون کمک گرفتن از امور مصداقی و فیزیکی بشناسد. امروزه علوم شناختی از جمله زبان شناختی شناختی، بسیاری از استعاره های به کاررفته زبان انسان را تحلیل کرده و نشان داده است که انسان چگونه پاره از امور هستی را درک می کند. هدف این پژوهش بررسی استعاره انسان مدارانه در مورد خداوند است، تا با رویکرد شناختی نشان دهد چگونه خدا در ذهن دو تن از شاعران زبان فارسی، یعنی سنایی و عطار، مفهوم سازی شده است. برای این منظور از دیوان این دو شاعر، تمام ابیاتی که در آن ها اعمال و صفات انسانی برای خدا قیدشده، استخراج گردیده و با نگاشت هرکدام در مقاله ذکرشده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد، در ذهن این دو شاعر به طور مشترک خدا: پادشاه، معشوق، صنعتگر، میزبان، ساقی و جنگجو است و علاوه بر این در ذهن سنایی خدا: آرایشگر، بنّا، نانوا، نویسنده، راهنما؛ و در ذهن عطار هم خدا: صیاد، شعبده باز، آئینه بند، فرمانده، بافنده و نقاش است. در این پژوهش چهره، میان/ کمر، زلف، لب، مردمک چشم، دهان و ... از اعضایی هستند که همراه با شواهدی برای اثبات استعاره بدن مندی از آن ها استفاده شده است.
۱۰.

واسازی داستان اسکندر و فغستان براساس دیدگاه دیگربودگی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت دیگری اسکندر و فغستان بدن مندی قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۶
فارغ از پیام آشکار که بر پوسته هر متنی به نمایش درمی آید، گاهی گفتمان دیگری در ضمیر محتوا وجود دارد که نیت سازندگان متن را در حمایت از پوسته به چالش می کشد. در پرتو دگر خوانی و واسازی آثار، هزارتوهای تاریک، روشن و مفاهیم تازه ای ارائه می شوند. دو روایت فردوسی و ثعالبی از داستان «اسکندر و دختر پادشاه هند»، با تفاوتی معنادار در پایان بندی، داستانی آشنا از پیوند زناشویی دختر زیبای مغلوب با پادشاه فاتح است، اما در بررسی گفتمان ثانویه، سازوکارهای اِعمال قدرت بر بدن برجسته می شوند. این سازوکارها برخلاف تصور رایج، تنها تعذیب نیستند، بلکه علم النظر یا جمال شناسی نیز نوعی شبکه مراقبت تلقی می شود که با ورود زن از عرصه «دیگری» (خانه پدری) به حیطه «خود» (خانه همسر) پایان نمی یابد؛ بالعکس، زن آن هنگام که از آزمون بدن مندی که نهاد قدرت آن را تدارک دیده است، سربلند بیرون می آید، با عدول از هنجارهای جامعه پذیری، به مثابه تهدیدی برای تمامیت خواهی نظام حاکم به شمار می رود و طرد می شود. در این مقاله به شیوه تحلیلی توصیفی و با نگاه جامعه شناسانه، عناصر موجود در داستان مذکور واسازی شده اند و با بهره گیری از آرای اندیشمندان این عرصه به ویژه میشل فوکو به روابط متقابل سه عنصر «زیبایی»، «دانش»، و «قدرت» پرداخته شده است.
۱۱.

گذار از رویکرد کارکردگرا در فلسفه ذهن به رویکرد بدن مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدن مندی سامانه ادراکی - حرکتی سامانه مفهومی استعاره ها بازنمایی های نمادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
رویکرد «کارکردگرا» رویکردی معیار در دهه های اخیر در فلسفه ذهن و علوم شناختی است که با الهام از علوم کامپیوتر و در مقابل انتقادهای وارد بر نظریات پیشین شکل گرفت و مغز را سامانه پردازشگری می داند که داده های حاصل از اشیاء و رویدادها را دریافت و به کمک مفاهیم پیشینیِ ذهن انسان، آنها را در قالب علائم و نمادهایی با کارکرد بازنمایانه ترجمه و ذخیره می کند؛ اما این رویکرد به لحاظ فلسفی با مشکلاتی همچون توجیه معناداری مفاهیم روبه روست. این مقاله با نگاهی تحلیلی می کوشد رویکرد «بدن مند» را به عنوان رویکردی جایگزین ناظر به حل این مشکلات ارائه کند.نگاه بدن مند، مشکلات کارکردگرایی را ناشی از نگاه ماشین وار، منفعل و فرمان بَرِ آن به بدن می داند و به جای آن، ذهن بدن مند را با سه جزء معرفی می کند: 1. سامانه «ادراکی-حرکتی» که به نوعی حضور مابازائی از اشیای خارجی را در ذهن معنادار می سازد؛ 2. سامانه «مفهوم سازی» که اطلاعات حاصل از سامانه ادراکی-حرکتی را به هم مرتبط و متحد می سازد. 3. فرایند «ساخت استعاره» هایی که حاصل سامانه مفهوم سازی هستند و در زبان روزمره، فرازبان و مفاهیم ریاضی به وفور دیده می شوند. این سه فرایند شناختی ذهن ما اغلب ناآگاهانه اند. نشان داده ایم که نگاه بدن مند به ذهن، آن را به مغز فرو نمی کاهد، بدن را صرفاً سخت افزاری فرمان بر و مغز را فرمانده و پردازشگر داده های ادراکی نمی بیند و مفاهیم را هم نه بازنمایی های نمادین از جهان بلکه شبیه سازهایی ذهنی از کیفیات حاصل از «تعامل بدن با جهان» می بیند. انسان (با تمام جنبه های وجودی اش) موجودی «در جهان» است و به عنوان «بخشی از جهان» با پیرامون خود در تعامل است و شکل گیری هر معنایی در ذهن محصول همین تعامل است. 
۱۲.

مردم شناسی دردهای کولبران پیرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درد کولبر پیرانشهر روایت بدن مندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف: حیات کولبری و شرایط زندگی کولبران، آمیخته و آغشته با دردهایی است که در طیف وسیعی از دردهای مزمن و بیماری های دردناک گرفته تا دردهای ناشی از سختی کار، تهدیدها و احتمال صدمه و مرگ ومیر و حتی دردهای مربوط به استرس و اضطراب، خود و خانواده های آنان را دربرمی گیرد. دردهایی که حیات اجتماعی آنان چنان در آن درگیر و مضمحل شده است که تصور حیاتی فاقد درد برای بسیاری از آن مضحک و حتی غیرطبیعی است. روش: این تحقیق به روش مردم نگاری و با حضور در میدان کولبری در مناطق کوهستانی پیرانشهر و مطالعه تعدادی از کولبران و خانواده های ایشان در منطقه بالاشهر پیرانشهر و کونه خانه و روستاهای قزقاپان، گزگسک، قبرحسین و قوچ حسین صورت گرفته است. چهارچوب نظری: این نوشته بر مبنای بررسی مفهوم هبیتاس یا عادتواره دردِ کولبران به ویژه در آراء بوردیو و همچنین مطالعه مردم نگاری درد خانواده های کولبران بر اساس آراء بندیلو، ویلیامز و لاک است که می تواند برای شناخت درد و ساخت اجتماعی آن قابل توجه باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد که درد در میدان کولبری، تمام ابعاد اجتماعی/اقتصادی و شکاف ها و فقدان های کولبر را به هم گره زده و روایت کولبران از زندگی خود را مفصل بندی می کند. حیات اجتماعی کولبران بدون مطالعه دردهای بدن مند شده آنان کاری ناتمام خواهد بود. استنتاج کلی: درد در مطالعه کولبران و روایتهای آنان و خانواده هایشان بخشی از یک خشونت ساختاری یا توسعه نامتوازن اقتصادی/اجتماعی است، که به عنوان هبیتاس درد نزد کولبران و خانواده های آن به شکلی بدنی شده با هکسیس و رفتار آنان ممزوج شده است که در زمینه و میدان کولبری نمایشی بدنی/معناشناختی از آن را می توان مشاهده کرد.
۱۳.

رهیافتی شناختی و بدن مند به خوانشگری کاغذی و دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوانشگری دیجیتال هایدگر فوکو علوم شناختی بدن مندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۳
این مقاله تلاش می کند به کمک ابزارهای مفهومی هایدگر، فوکو و نیز دستاوردهای علوم شناختی، از منظری فلسفی گذار از خوانشگری کاغذی به خوانشگری دیجیتال را بررسی کند. این بحث می تواند تمهیدی برای فهم فلسفی عصر دیجیتال باشد. در این پژوهش نشان داده می شود که تحلیل هایدگر درباره هستی تودستی و تکنولوژی می تواند به فهم رفتارهای خوانشگری ناظر به خواندن کاغذی و دیجیتالی کمک کند. همچنین، از چهارچوب تحلیلی هایدگر، برای هستی شناسی متن بهره گرفته شده است. ازسوی دیگر، تأملات فوکو درباره تکنولوژی های بدن مند می تواند مناسبات قدرت شناختی را که پیرامون خواننده شکل می گیرد، تبیین کند. افزون براین، علوم شناختی با بررسی مفصّل نحوه های گوناگون خوانشگری، یافته های تجربی مفصّلی از تأثیرات منش های خوانشگری بر سوگیری ها و مهارت های شناختی انسان به دست داده است. در این میان، علوم شناختی بدن مند و مهارتی جایگاهی متمایز دارد؛ چراکه با گذار از فهم رایانشی از انسان، به منش ها و حالت های گوناگون بدنی هنگام مطالعه توجه و تأثیرات آنها را برجسته کرده است. برای یکپارچه کردن این حوزه های پژوهشی، تلاش بر این است که یافته های علوم شناختی در چهارچوب فهم تکنولوژیک هایدگر و فوکو از مناسبات قدرت شناخت  مدرن قرار گیرد.
۱۴.

بازنمایی جنسیت در شعر فروغ فرخزاد و احمد شاملو: تلفیق شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعرشناسیِ شناختی بدن مندی جنسیت طرحواره های ادبی تحلیل گفتمان انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۳
مقدمه: شعرشناسی شناختی به مثابه روشی برای خوانش ادبیات که الگوهای شناختی را به شعر تعمیم می دهد، باید بتواند به پرسش های مطرح در نظریه های ادبی، از جمله تاثیر جنسیت، پاسخ گوید. رابطه زبان و جنسیت، متأثر از روابط قدرت و نیازمند تحلیل گفتمان انتقادی است. هدف پژوهش حاضر بررسی بازنمایی جنسیت در شعر فروغ فرخزاد و احمد شاملو است. روش کار: در مطالعه حاضر شعرشناسی شناختی با تحلیل گفتمان انتقادی Fairclough تلفیق و چارچوب نظری حاصل برای بررسی اشعار به کار گرفته شد. دو اثر از فرخزاد و شاملو برای مطالعه انتخاب و تمام خوانی شدند. جنسیت بر اساس موارد زیر در اشعار ردگیری شد: اشاره مستقیم یا ضمنی به مرد و زن، اشاره به زنان یا مردان در نقش های مختلف، اشاره به تجربیات مختص به یک جنسیت، استفاده از حوزه کنش جنسی برای مفهوم سازی و انتساب زنانه و مردانه به اشیا و پدیده های فاقد جنسیت. بر اساس این موارد بریده های متنی تعریف و با استفاده از چارچوب نظری تلفیقی بررسی شدند. یافته ها: بازنمایی زنان و مردان در شعر فرخزاد و شاملو را می توان در سه محور تبیینی زنان و مردان به عنوان والد، زنان و مردان به عنوان سوژه رابطه و زنان و مردان مستقل از یکدیگر دسته بندی کرد. در محور اول هر دو شاعر گفتمان غالب را طرد می کنند، اما در دو محور دیگر شاملو عمدتاً مؤید گفتمان غالب و فرخزاد در مقابل آن است. نتیجه گیری: بازنمایی جنسیت در شعر فرخزاد و شاملو از خلال بررسی فضاهای رقیب آشکار می شود. فضاهای رقیب در شعر فرخزاد بیشتر میان انواع زنان و در تقابل با گفتمان غالب و در شعر شاملو میان جنسیت ها و با به حاشیه راندن جنسیت زنانه شکل می گیرد.
۱۵.

بازنماییِ معلولیت جسمی به عنوان نمادی از اختلال هویت در فیلم های انیمیشن با تمرکز بر فیلم من بدنم را گم کردم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انیمیشن معلولیت هویت بدن مندی من بدنم را گم کردم مایک الیور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۰
انیمیشن می تواند با خلق جهان هایی زنده یا تخیلی پیش تصورات اجتماعی را به چالش بکشد یا تقویت کند. این مقاله، با رویکردی کیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، پیش تصورات اجتماعیِ مربوط به معلولیت، و نحوه ی بازنمایی آن در فیلم های انیمیشن را بررسی می کند. در این مسیر، نحوه ی بازنماییِ معلولیت به عنوان نمادی از اختلال هویت در فیلم من بدنم را گم کردم ساخته ی جرمی کلاپین با استفاده از منابعِ کتابخانه ای، تجزیه وتحلیل فیلم به کمکِ مفاهیم مرتبط با معلولیت از منظرِ مدل اجتماعیِ معلولیت مایک الیور مطالعه و تحلیل شده، همچنین رابطه ی بین جسمیت و هویت مورد کاوش قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد، رابطه ی میان فرم بدن و هویت با ادراکات و نگرش های اجتماعی نسبت به ناتوانی درهم تنیده است. همچنان که در بررسی این رابطه در انیمیشنِ من بدنم را گم کردم نیز ملاحظه می شود که معلول شدنِ جسمی شخصیت اصلی داستان باعث شکل گیری هویتی جدید در او می شود؛ هویتی که الزاماً خدشه دار شده و منفی نیست، بلکه چیزی کاملاً متفاوت از زمانی است که بدن او کامل و یکپارچه بود. جداشدن بخشی از جسم او و سپس ادامه یافتنِ زندگی بدون آن، به وی نشان می دهد که می تواند گذشته را رها کند و مانند دست قطع شده، چیزی جدا از موجودیت پدر ومادرش باشد.
۱۶.

بدن مندی، فلسفه با کودکان و کتاب تصویری تونل: چگونگی شکل گیری معنا از استعاره های آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره های آمیخته آنتونی براون بدن مندی درهم کنش فلسفه با کودکان کتاب تصویری تونل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
بدن مندی، فلسفه با کودکان و کتاب تصویری تونل : چگونگی شکل گیری معنا از استعاره های آمیخته   چکیده رویکرد پساانسان گرایی از دل مطالعات بینارشته ای گوناگون به برنامه ی فلسفه برای کودکان (فبک) پا گشود و آن را دچار تغییر پارادایم کرد تا نسبت به سلطه ی ذهن بر بدن، بزرگ سالی بر کودکی و شکل دهی بر پدیداری، پاسخ رهایی بخش ارائه دهد. هم گام با چنین چرخش پارادایمی در برنامه ی فلسفه برای کودکان، علوم شناختی نیز تغییراتی به خود دید که از آن میان می توان به سه «ای» (E)  پیشنهادی مارک جانسون که به باور او از ویژگی های شناخت اند، در کنار چهار «ای» دیگر علوم شناختی نام برد:  بدن مند، لانه گزیده، بسط یافته، اجرایی، «عاطفی»، «تکاملی»، «کارکرد جدید یافته». از تلاقی این دو چشم انداز (پساانسان گرایی و نظریه ی جانسون) می توان به ده مقوله دست یافت: نقد منطق دوگانی، نقد ساختار سلسله مراتبی در هستی شناسی و معرفت شناسی انسان گرا، عاملیت جزانسان، هستی معرفت شناسی رابطه ای، بدن های انسانی و جزانسانی، تخیل، عاطفه، درهم کنش (به جای برهم کنش)، فلسفه ی جان دارانگار، استعاره. چنین است که ادراک کودکان از جهان، از ارتباط بدن مند ایشان با دیگر هستی های درون جهان شکل می یابد؛ رویدادی که برخی جلوه های آن در شماری از کتاب های تصویری معاصر بازتاب یافته است. در این پژوهش، با رویکرد تفسیری تجریدی و ترکیب روش های استقرایی و قیاسی به بررسی چگونگی بازنمایی بدن مندی در کتاب تصویریِ تونل اثر آنتونی براون می پردازیم، تا باتوجه به ده مقوله ی نام برده و شیوه های ارتباط آن ها با یکدیگر، چگونگی امکان شکل گیری معنا را از دل بازنمایی بدن مندی در کتاب تصویری و در کندوکاو فلسفی با کودکان بیازماییم. در فرایند این مطالعه، هم اندیشی بدن مندانه در همراهی با کتاب تصویری در چهار بخش تصویرها، شیوه ی مشارکت مخاطب در شکل دهی به اثر، درهم کنش های واژگانی-تصویری-حرکتی در کلیت اثر و شیوه ی کاربرد پرامتن بررسی شده اند. پیشنهاد این پژوهش، جلب توجه تسهیل گران فباک به ده مقوله ی پیشنهادی و به کارگیری آن ها به عنوان ملاک انتخاب کتاب تصویری مناسب برای همراهی با این حلقه است. در این صورت، می توان امید داشت که هم اندیشی فلسفی با کودکان هر چه بیش تر به سوی اقتدارگریزی توانمندساز حرکت کند.        
۱۷.

بررسی اشعار دراگو اشتامبوک در مجموعه آینه تار با نگاهی به رویکرد شناختی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دراگو اشتامبوک فرآیند ذهنی رویکرد شناختی بدن مندی استعاره طرح واره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۲
از آنجا که شعرشناسی شناختی بطور کلی چگونگی بیان ذهنیات است و نیز بواسطه قابلیت بیان شعر به روش های مبدعانه و شخصی در دنیای امروز جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. از این رو، این پژوهش به بررسی اشعار دراگو اشتامبوک، شاعر معاصر کروات می پردازد تا بررسی دیدگاه و فرآیندهای ذهنی شاعری از ملت و فرهنگی دیگر دریچه ای تازه و در عین حال تجربه ای همگانی را پیش روی خوانندگان و ادب دوستان بگشاید. در این جُستار، اشعار با دیدگاه شناختی مورد بررسی قرار می گیرند تا جهان شمول بودن نحوه ابراز افکار و احساسات بطور ملموس فهم شود. به همین جهت، برای مرتبط ساختن تجارب زیسته، ذهن و ادبیات، برخی مفاهیم رویکرد شناختی از جمله کارکرد استعاره ها و طرح واره ها ، وجه معلوم/مجهول افعال، کاربرد نقش و زمینه و نیز بدن مندی مفاهیم در این پژوهش بکار گرفته شده است. با کاربست این مفاهیم، به عمق نظرگاه شاعر نسبت به اتفاقات عصر خود پی خواهیم برد. تفسیر این مفاهیم به معانی از طریق نشانه های متنی و ژرف خوانی با روش تحلیلی-کیفی صورت می پذیرد.