فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۱٬۸۰۱ تا ۵۱٬۸۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
457 - 483
حوزههای تخصصی:
سیف الدین اسفرنگی از شاعران اواخر سده ششم و اواسط سده هفتم ه.ق است. تنها اثری که از این شاعر برجای مانده دیوان اوست. دیوان اسفرنگی نخست بار در سال 1357ش در پاکستان تصحیح و چاپ سنگی شده است. این دیوان در سال 1396 توسط فرزاد جعفری تصحیح شد؛ نسخه های چندی از این اثر در دست است که می توان به نسخه های کتابخانه عمومی دولتی روسیه،نسخه کتابخانه گنج بخش پاکستان، دستنویس کتابخانه طوپقاپوسرای ترکیه، دستنویس کتابخانه سپهسالار و ... اشاره کرد. جعفری از میان نسخ، نسخه کتابخانه دولتی روسیه(A )را نسخه اساس برگزیده و از دیگر نسخه ها نیز در تصحیح بهره برده است. با این که تصحیحی که ارائه شده علمی و منتقدانه است ولی خطاها و لغزش هایی در آن دیده می شود و در پاره ای موارد بی دقتی در تصحیح آشکار است. مقاله حاضر تلاش دارد به روش علمی و انتقادی برخی از این خطاها و لغزش ها را آشکار کرده و تصحیح نماید.
تحلیل گونه های زبانِ ادبی خاطره نگاری با تکیه بر آثار خاطره نگار از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
41 - 70
حوزههای تخصصی:
زبان ادبی یکی از مؤلفههایی است که در انواع ادبی و هنری در تأثیرگذاری بر مخاطب نقشدارد و از منابع ارزنده برای شناخت آثار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دورههای مختلف بهشمار میرود. به بیانی دیگر؛ مطالعه زبان ادبی ماهیت و ساختار افکار و آراء شاعران و نویسندگان را هویدا میسازد. زبان ادبی مانند دیگر زبانها در همه حوزههای جغرافیایی، دورههای تاریخی و بافتهای اجتماعی یکسان نیست. خردهفرهنگهای متفاوت جامعه از عوامل مهم بروز این تنوع اجتماعی است که سبب ایجاد "گونههای زبان ادبی" متنوع شدهاند. نویسندگان و شاعران در طول تاریخ برای بیان خاطرات خود از گونههای متفاوت زبانی بهره بردهاند. این تفاوت زبانی، سبک زبانی خاصی را برای هر اثر ادبی ایجاب کرده است. نگارندگان مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع گونههای زبان ادبی در آثار خاطرهنگار از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی پرداختند. نتایج پژوهش از تفاوت زبان ادبی خاطرات حکایت میکند. ازآنجاکه تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی قشرهای مختلف جامعه سبب تنوع زبان و سبک آثار میشود؛ زبان خاطرات رجال حکومتی با زبان خاطرات شخصیتهای فرهنگی و اجتماعی تفاوت بسیار دارد؛ چنانکه این تفاوت در زبان خاطرات "سردار مریم بختیاری" (عامیانه و گویشی) با زبان خاطرات "مشیرالدوله" (معیار و علمی) دیده میشود و با خاطرات ادبی نظیر آنچه در کتابهای ورقپارههای زندان، روزها و ... (ادبی، تمثیلی) دیده میشود نیز تفاوت بسیار دارد. زبان ادبیِ خاطرات نویسندگان فرهنگی و اجتماعی در قیاس با خاطرات شاعران و رجال درباری تفاوت و تنوع زیادی دارد.
بازتاب واژگان خراسانی در مثنوی معنوی (دفتر اول و دفتر دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
147 - 169
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی که به قرآن عجم معروف است، سرشار از واژگانی است که در زبان گویشوران خراسان بزرگ به صورت زنده به کار می رود. در این پژوهش با ذکر نمونه هایی از گویش های مختلف خراسان شامل سبزواری، قاینی، مشهدی، تاتی، بیرجندی و با آوردن شواهدی از مثنوی ثابت کرده ایم، واژگانی که به نظر متروک و تاریخی می رسند هنوز در گویش های خراسان زنده و پویا هستند و زبان مبدأیی که مولوی با خود از شرق به غرب برد در کنار زبان مقصد که با آن با دیگر مردمان ارتباط برقرار می کرد، منسوخ و کم رنگ نشد، برعکسِ لغات ترکی که در آثار مولانا به ندرت به کار رفته است. به نظر می رسد، مولوی با آوردن این حد از واژگان، به شکلی خودآگاه یا ناخودآگاه می خواسته است، ضمن زنده نگه داشتن زبان مادری خویش، غربت و دوری از وطن و برخی گرایش های نهانی خود را نیز انعکاس دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مولوی علاقه خویش را به به زبان مادری خود در کاربرد معنادار واژگان بیان می کند. علاوه برآن، با تأمل بیشتر می توان دریافت که بسیاری از این واژگان با گذر زمان، رنگ کهنگی به خود نگرفته اند و در شمار میراث ماندگار و پایدار فرهنگی ما هستند و از مقوله های مناسب الگوسازی در تقویت هویّت ملی و زبان معیار هستند و نقش ب سزایی در ایجاد وحدت و یکپارچگی قومی و ملّی و نشاط فرهنگی دارند که در بافتی هدفمند به کار رفته اند. همچنین می توان با این روش واژگانی را که مخصوص به گویش های خراسانی هستند، مستند کرد و به مفهوم دقیق و درست واژگان و فهم و یادگیری مثنوی معنوی نزدیک تر شد.
مقایسه «افسانه» نیما و «دو مرغ بهشتی» شهریار بر اساس نظریه اضطراب تأثیر «هارولد بلوم»
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
37 - 66
حوزههای تخصصی:
«اضطراب تأثیر» نظریه ای است درباره تأثیر شاعرانه، که نخستین بار هارولد بلوم با بهره گیری از مفاهیم روانشناسی فروید، آن را بیان کرد. او در دو کتاب خود «اضطراب تأثیر» و «نقشه بدخوانی» مهم ترین عامل خلق آثار ادبی را روابط خانوادگی بین متن ها می داند. از نگاه بلوم، بینامتنیت، میدان نبرد ادیپی میان شاعر متأخر با شاعران متقدم است. به طوری که شاعر متأخر تلاش می کند تا از طریق بدخوانی خلاقِ آثار پیشینیان از اضطراب تأثیر آنها رهایی یافته و شعری اصیل بیافریند. در این پژوهش شعر «دو مرغ بهشتی» شهریار که تحت تأثیر منظومه «افسانه» نیما سروده شده است، به عنوان اثر متأخر مورد بررسی قرار گرفته و به این پرسش پاسخ داده شده است که؛ شهریار به عنوان شاعر دیرآمده با بهره گیری از چه شیوه هایی در صدد رهایی از اضطراب تأثیر نیما یوشیج برآمده و تا چه میزان در این نبرد ادیپی موفق بوده است؟ به این منظور، اشعار نیما و شهریار در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری بررسی شد. سپس گام های شهریار برای رهایی از سلطه نفوذ نیما تحلیل شده است. نتیجه آن که می توان گفت؛ شهریار در «دو مرغ بهشتی» به توصیه های نیما در سرودن شعر نو توجه داشته است، اما در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری با بهره مندی از نبوغ خاص خود در استفاده از زبان ساده و روان، مفاهیم عرفانی اشعار کهن فارسی، فنون ادبی سبک عراقی و استفاده از مکتب رمانتیسم در توصیف طبیعت، به خوبی توانسته از سایه نفوذ نیما یوشیج و اضطراب تأثیر او رهایی یافته و شعر اصیل خود را بسراید.
جست وجویی در منابع تأثیرپذیری شاعران دوره مشروطه در موضوعات صوفیانه و زهدآمیز از شاعران سبک عراقی(با تأکید بر شعر خاقانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
159 - 189
حوزههای تخصصی:
تصوّف در دوره مشروطه، نظام اجتماعی فعّالی نیست. از آنجایی که دوره مشروطه، دوره شور انقلاب و آزادی خواهی است؛ جامعه ایستای ایرانی در این دوره به سبب آشنایی با فرهنگ غرب، تکانی به خود داده و در مسیر مدرنیته گام برداشته است. شعر فارسی نیز چون جامعه ایرانی در تلاش است کسوتی نو پوشد و نوگرایی در مفاهیم را محور حرکت به سمت مدرنیسم قرار دهد و در همگامی با حرکت انقلابی مردم از آنچه متعلّق به سنّت است تبرّی جوید. درواقع، عرفان در این دوره در کشاکش انقلاب های مردمی، رنگ باخته است. اگر نوری کم رنگ از آموزه های عرفانی در این دوره دیده می شود ریشه در سنّت و تأثیرپذیری شاعران این دوره از گذشتگان و بالاخص شاعران سبک عراقی دارد. در این میان، شاعران سنّت گرای اواخر قاجار و عصر مشروطه بیش از همه از خاقانی که مضامین عرفانی از عناوین اصلی مضامین شعری او و زمینه های سخن اویند متأثّر شده اند. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، عرفان گرایی را با تأکید بر تأثیر از خاقانی مورد مطالعه قرار داده و جلوه های عرفانی اشعار ادیب پیشاوری، ادیب الممالک فراهانی، قآانی شیرازی و محمدتقی بهار را در موضوعاتی چون «زهد و دنیاگریزی»، «فقر»، «عزلت»، «استغناء»، «اهمیت جان (روح)» و «فلسفه ستیزی» بازکاویده است. نتایج پژوهش حاضر نشان از تأثیرپذیری شاعران موضوع پژوهش در بازتاب مفاهیم عرفانی از خاقانی دارد.
The Effect of Teaching Critical Thinking Intervention on Enhancing the Level of Critical Thinking among In-Service EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
54 - 77
حوزههای تخصصی:
Critical thinking is a fundamental cognitive skill that significantly influences our thought processes. Without it, reaching impartial and accurate conclusions becomes challenging. This skill holds profound importance in educational settings. The focus of the present study was to examine how teaching critical thinking skills enhances the critical thinking and reading comprehension abilities of Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners. A group of 40 in-service EFL teachers from Farhangian University in Iran underwent pretests on reading comprehension and critical thinking. Critical thinking interventions were systematically integrated into the course curriculum at 4-week intervals. Following the instructional period, posttests were conducted to evaluate the effectiveness of the critical thinking intervention program. Results indicated a notable improvement in both the knowledge and attitudes towards critical thinking. Moreover, the program positively impacted the students' reading comprehension levels, particularly their ability to critically approach reading comprehension tests. This highlights the significance of creating an environment where students feel comfortable expressing their thoughts without the fear of judgment. Educators play a crucial role in fostering optimal critical thinking behaviors and attitudes through effective modeling. Promoting a culture of open expression and critical thinking is key to nurturing well-rounded learners.
درنگی بر چند واژه مهجور و تبیین چند شاهد لغوی براساس جواهر الخیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچه نسخ خطی بیشتری از متون کهن کاویده شود، پرتوهای تازه تری در زمینه های مختلف، بر علوم ادبی خواهد تافت و چشم اندازهای روشن تری از میراث ادبی گذشتگان در نظر محققان جلوه خواهد یافت. جواهرالخیال ، که محور این مقاله است، مجموعه ای افزون بر سه هزار رباعی از ۴۷۰ شاعر است که بسیاری از آنان، سخنوران سبک هندی هستند و شماری نیز خود در هند می زیسته اند. این مجمع الرباعیات از جهاتی چند، حائز اهمیت بسیار است؛ ازجمله می تواند در مطالعات ادبی مربوط به شبه قارّه هند مثلاً بررسی سیر رباعی در سبک هندی، که اتفاقاً مغفول نیز مانده، چهره درخشان خود را نشان دهد. در روند تصحیح جواهرالخیال برخی واژه های مهجور یا معانیِ تازه که از فرهنگ ها فوت شده و نیز بعض شواهد شعری برای چندین واژه کم کاربرد یافته آمد که در این جستار به بحث درباره آن ها پرداخته خواهد شد.
ارزیابی تفسیر جلوه های تجلی در حکمت مزدیسنا و عرفان نظری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
242 - 265
حوزههای تخصصی:
عرفان نظری اساسا بر پایه های تفکر و شناخت بنا شده است، در این رویکرد معرفتی، سالکین سیر الی الله، با نفی وجود از کثرات عالم، آن ها را مظاهر اسماء و صفات و تجلی وجود حق دانستند. اما به نظر می رسد بینش وحدت وجود در تجلی اعیان، پیش از آرای عرفان نظری، در ایران اوستایی نیز وجود داشته است، که نشانی از دیرینگی مفاهیم عرفانی در ایران باستان دارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل مشابهت های مفهوم تجلی در این دو بینش عرفانی و حکمی است که به شیوه توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق آن است که تفسیر تجلی صور علمیه الهی در عالم وجود چه شباهت هایی با سیر نزول فَرَوَشی های زرتشتی از جهان مینوی به عالم خلقت دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که دیرینگی تجلی علم خداوند در حقایق موجودات عالم امکان در ایران اوستایی نیز مشاهده می شود. همچنان که در مزدیسنا صور معنوی که در ابدان بشر ساکن است، از مرکز حقیقت صادر گردیده و با نام امشاسپندان فروهری شناخته می شوند؛ در عرفان نظری نیز صورت معنوی تعینات هستی اعیان ثابته نام دارند که در مظاهر عالم متجلی هستند و اﻧﺴﺎن کﺎﻣﻞ ﻣﻈﻬﺮ ﺗﺠﻠی ذات ﺣﻖ اﺳﺖ.
سلامان و ابسالِ فیتزجرالد جامی: بررسی بازنویسی فیتز جرالد از منظومه عرفانی جامی بر اساس دیدگاه لفویر (۱۹۹۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به شیوه کیفی- تبیینی و مبتنی بر مبانی بحث «بازنویسی» در «مکتب دست کاری» نشان می دهد که چگونه و به چه ترتیب فیتزجرالد با کاربست دو رویکرد بوطیقایی و ایدئولوژیکی پیشنهادی لفویر (۱۹۹۲)، روایت منظوم جامی را «بازنویسی» کرده است. بوطیقا، تبعیت از قواعد عصر و ایدئولوژیک، ناظر به نقش حامیان است. یافته ها نشان می دهند تغییرات متعدد فیتزجرالد، نه فقط به دلیل تفاوت های زبانی و بوطیقایی که به دلیل تطبیق با بافت فرهنگ و ایدئولوژی زمانه خود بوده است. ازجمله مهم ترین نتایج این پژوهش، نمایش نحوه بازنمایی فرهنگ عرفان ایرانی در بازنویسی های فیتزجرالد است. او با ایجاد تغییرات در متن اصلی، تصویری متفاوت و گاه خیال انگیز از فرهنگ و ادبیات ایرانی، به ویژه ادبیات عرفانی ارائه داده است؛ تصویری که بیشتر با تصورات و انتظارات مخاطبان غربی همخوانی دارد. همچنین، فیتزجرالد این منظومه را به گونه ای بازنویسی کرده که با سرمایه فرهنگی در شبکه های فرهنگی و اجتماعی انگلستان مطابق باشد. این بازنویسی ها شامل انتخاب واژگان جدید، تغییر ساختار جمله ها و حتی حذف یا افزودن بخش هایی از متن اصلی بوده است تا اثر نهایی برای مخاطبان انگلیسی جذاب تر باشد. درنتیجه، بازنویسی های فیتزجرالد نه فقط ترجمه ای ساده نیست که فرایندی پیچیده از بازنویسی و بازنمایی فرهنگی است که در آن ایدئولوژی، بوطیقا و انتظارات اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده اند. این یافته ها به درک بهتر از نحوه تعاملات فرهنگی میان شرق و غرب در دوران مدرن کمک می کند و نشان می دهد که ترجمه ها و بازنویسی های ادبی چگونه می توانند وسیله ای برای انتقال و تحول فرهنگی باشند.
Enhancing the Conversational Section in 'Vision 1': Perspectives from Iranian EFL High School Teachers"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
142 - 167
حوزههای تخصصی:
This research investigates methods to enhance the conversational portion of the English as a Foreign Language (EFL) textbook called 'Vision 1' that is utilized in Iranian high schools. The study involves 50 Iranian EFL high school teachers within the age range of 25-40, who have been teaching for 3-7 years and currently incorporate 'Vision 1' into their English curriculum. The collection of qualitative data was accomplished by conducting semi-structured interviews to gain a deeper understanding of their viewpoints. The findings highlight challenges faced by teachers, such as limited oral practice opportunities, lack of authenticity in dialogues, and difficulty in engaging students. Proposed solutions include incorporating authentic dialogues, increasing oral practice opportunities, incorporating interactive activities, and providing teacher support materials. Implementing these insights can benefit not only the designers of EFL textbooks but also curriculum developers and language educators in Iran and similar educational contexts. By addressing the identified issues and incorporating the proposed solutions, it is expected that the conversational component of the 'Vision 1' textbook can be significantly enhanced, leading to more effective English language learning experiences for Iranian high school students.
کارکردهای بیان نمادین در دیوان سنایی غزنوی
حوزههای تخصصی:
نماد که در شعر نمودی از آفرینشگری شاعر است، با وارد کردن امکان دستیابی به چند مدلول در متن، راه را بر تأویل های گوناگون می گشاید و به پویایی متن یاری رسانده و امکان راهیابی به معناهای پنهان را در آن تقویت می کند. سنایی که در ادب پارسی به عنوان پایه گذار شعر نمادین عرفانی شناخته می شود، با آگاهی از گنجایش ناچیز زبان عرفی در گزاردن اندیشه های قدسی، در سروده های خود نماد را به خدمت گرفته و بدین سان افزون بر گسترش ظرفیت زبان و روا ساختن بیان معانی ژرف عرفانی، وجه زیبایی شناختی شعر خویش را نیز برتری بخشیده است. سنایی مبتکر بسیاری از نمادها به ویژه در حوزه قلندری، تغزلی و اسطوره ای است و این یادگار ماندگار در شیوه نمادگرای شعر عرفانی فارسی تأثیری بسزا گذاشته است. بدینسان با وجود آنکه شعر سنایی نخستین گام های شعر نمادین عرفانی در ادب فارسی است، نماد در دیوان او جایگاهی برجسته دارد. حال، پرسش این پژوهش این است که نماد و نمادپردازی در دیوان سنایی چه کارکردهایی دارد. نتایج به دست آمده روشن می سازد که کارکردهای نماد در دیوان سنایی را می توان در چهار حوزه کارکرد سیاسی- اجتماعی، کارکرد عرفانی و معرفتی، کارکرد روان شناختی و کارکرد زیبایی شناختی طبقه بندی کرد. سنایی در حوزه های گوناگون شعر خود با به کار گرفتن نمادهای مناسب اهداف یادشده را در شعر خویش پی گرفته است.
بن مایه «مرد آویزان» در فرهنگ و ادب عامه و رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نشانه های مهمی که در مرحله گذار فرد برای رسیدن به فردیت، در روایات بنیادین جهان دیده می شود، عبور از راهرو پیچ در پیچ افقی یا عمودی (چاه/غار) است؛ تاریک جایی که به سبب دیده نشدن و ناشناختگی پر از ترس و وحشت است؛ هیولاها، مارها و موجودات جهان زیرین در این مکان مسکن دارند و تنها با جنگیدن می توان از آن ها رست. گاه در عمق و بن این مکان ترسناک، موانعی قرار دارد که به ظاهر، پاداش یا هر چیز خوشایند دیگری است، اما همان شیء یا موقعیت با ایجاد تعلیق، خود مرحله ای از آزمون محسوب می شود و گاه مانعی از پیروزی قهرمان خواهد بود. در این مقاله کوشش شده به روش توصیفی تحلیلی، مصادیق تعلیق با الگوی تکرار شونده «مرد آویزان» در ادب عامه و رسمی ایران و جهان، بررسی شود. حاصل کار نشان می دهد این تصویر در ذات مشترک نگرش انسان در مواجهه با دشواری های زیستی ریشه دارد و با توجه به زمان و مکان زیست و نوع انسان، با قدرت در ادبیات، فرهنگ و دین، هنر، سیاست و اقتصاد به حیات خود ادامه داده است. این تصویر، متأثر از تجربه اندوزی از فاجعه بوده که کارکرد ذهن انسان است و به رغم تکامل فرهنگی نوع انسان، از ذهن وی حذف نشده و ابتدا در قالب بن مایه در اساطیر و آیین های مادی بازتاب یافته و در دوران نوتر، با ورود به انواع ادبی رسمی و یا عامه، کارکردی متفاوت یافته و موجد انواع ادبی خاصی شده است.
تبیین نقش گفتمان ادبی در ظهور حاکمیت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۰
۱۲۰-۹۵
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله تبیین نقش نهاد ادبیات در ظرف مناسبات قدرت و به صورت مشخص، عملکرد آن در ظهور و بروز حاکمیت پهلوی است. این نوشتار با روش تحلیل محتوا در چارچوب کاربست نظریات ارنست کاسیرر انجام شده است. آن بخش از آرای کاسیرر، که بر مفهوم بینش اسطوره ای ناظر، و نیز رویارویی با متون به مثابه مجموعه ای از پراکتیس ها که ظرفیت و توان قرارگرفتن در جایگاه عاملیت را دارا است در این مقاله به کار گرفته شده است. بر همین مبنا برخی از آثار ادبی اواخر دوره قاجار تا روی کار آمدن حکومت پهلوی نخست، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج دریافت و تشریح این آثار بازگوکننده این است که ادبیات در این دوره با بهره گیری از ظرفیتها و امکانات خود با گسترش و توسعه بینش اسطوره ای و به صورت مشخص با خلق نوع خاصی از اسطوره های معطوف به قهرمان پروری، ذهنیت و زمینه ظهور حاکمیت پهلوی نخست را فراهم کرده است.
بازتاب جشن های ایرانی در شعر شاعران مکتب آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
321 - 340
حوزههای تخصصی:
در ایران از کهن ترین زمان، جشن های گوناگونی برپا می شده است؛ امروزه بسیاری از این جشن ها فراموش شده اند و دیگر برگزار نمی شوند، اما می شود ردپا و بازتاب آن ها را در آثار گذشتگان و شاعران کلاسیک پیدا کرد؛ از جمله شاعران مکتب آذربایجانی. بر همین اساس این پژوهش به بازتاب جشن های ایرانی و آیین های مربوط به آن در شعر شاعران مکتب آذربایجانی (با تاکید بر مجیرالدین بیلقانی، نظامی، خاقانی و فلکی شروانی) پرداخته است. بر اساس یافته های این پژوهش، از میان جشن های باستانی ایرانیان فقط چهار جشن باستانی نوروز، مهرگان، سده و یلدا، در اشعار شاعران مکتب آذربایجانی بازتاب پیدا کرده اند. از میان این چهار جشن نیز جشن نوروز بیشترین بازتاب را در اشعار شاعران مکتب آذربایجان داشته است و جشن سده نیز کمترین بازتاب را در میان اشعار آن ها داشته است. این پژوهش، از نوع پژوهش های نظری و کتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات آن نیز، از طریق فیش برداری است.
بررسی تحلیلی نور و ضدّنور در حدیقه الحقیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
13 - 40
حوزههای تخصصی:
نور یکی از زیباترین شگفتی های جهان خلقت و از بحث برانگیزترین مسائل بنیادی در فلسفه و عرفان اسلامی است. از آن جا که عالمِ عرفان عرصه پیدایش اضداد است؛ توجه به ضدّنور و مصادیق آن نیز، برای تکمیل رسالت سالک در اتّحاد با نور مطلق، ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به تبیین اندیشه های دینی و اشراقی سنایی در رابطه با تقابل نور و ضدّنور، در مثنوی حدیقهالحقیقه پرداخته است. بر این اساس؛ مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که استدلال ها و تفسیرهای سنایی از نور، بیشتر ناظر بر کدام جنبه از جلوه گری نور است و موانع و اضداد نور را در مسیر سلوک چگونه می توان شناخت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که حکیم سنایی اشراف کامل به مبحث نور، از منظر دین و عرفان داشته و در سایه مصادیق حسی و انتزاعی نور و اضداد آن، از هدایت و آگاهی با رمز نور؛ و از گمراهی و غفلت با رمز ضدّنور یاد کرده است. همچنین وی پیامبر اکرم (ص)، انبیاء، اولیاءالهی، قرآن، دل و عقل را از منابع مهم کسب نور معرفی کرده و سرمنشأ نور آن ها را ذات اقدس الهی می داند.
کاربست الگوی آنتوان برمن در تحلیل تعریب وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) با نگرش به گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدأ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرنده نگرش آنتوان برمن به گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) بر اساس الگوی آنتوان برمن است. برمن از سیزده گرایش به عنوان عوامل تغییر شکل دهنده متن مبدأ نام برده است. این گرایش ها عبارت هستند از: خردپروری، شفاف سازی، تطویل، اصالت بخشی، فقرزدگی کیفی، فقرزدگی کمی، همسان سازی، تخریب ضرب آهنگ ها، تخریب شبکه دال ها و معانی ضمنی، تخریب گرایش های نظام مند، تخریب یا بدیع سازی شبکه های زبان بومی، تخریب عبارت ها و اصطلاحات، و پاک سازی از انباشتگی های زبانی. هر کدام از این گرایش ها جنبه هایی از متن اصلی را در نظر گرفته و چشم انداز دقیقی به ترجمه و شناخت تصمیم های مترجم می دهد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدأ بر فرآیند تعریب وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) از یکدیگر متفاوت است؛ دامنه تأثیر هر یک از آن ها بر فرآیند اشاره شده، وابسته به تصمیم های مترجم و همچنین ژانر متن است؛ در حالی که خردپروری از قوی ترین تأثیر برخوردار است، فقرزدگی کمی، تخریب عبارت ها و اصطلاحات و پاک سازی از انباشتگی های زبانی فرصتی برای نقش آفرینی به دست نیاورده اند.
خوانشی از داستان قباد پیروز در شاهنامه برپایه تاریخ گرایی نوین
حوزههای تخصصی:
تاریخ گرایی نوین یکی نظریه ها در زمینه نقد ادبی و از زیرشاخه های نقد پساساختارگرایی است که در اواخر دهه هفتاد و اویل دهه هشتاد از سوی استیون گرینبلَت پایه گذاری شد. وارونه تاریخ گرایی سنتی که از تأثیر یک سویه تاریخ بر ادبیات سخن می گوید، تاریخ گرایی نوین به تأثیر دوسویه ادبیات و تاریخ بر یکدیگر باور دارد. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با رویکردی تحلیلی توصیفی کوشیده ایم داستان قباد پیروز را در شاهنامه فردوسی برپایه نقد تاریخ گرایی نوین بررسی، گفتمان های آن را شناسایی و تحلیل و سرانجام دریافت معناییِ تازه ای از آن ارائه کنیم. برپایه نتایج به دست آمده می توان گفت در داستان قَباد پنج گفتمان وجود دارد که کشاکش آن ها با یکدیگر شالوده روایت را می سازد و آن را پیش می برد. گفتمان های شناسایی شده عبارت اند از: گفتمان قَباد، بلاش، سوخرای، مزدک و موبدان. هر یک از این گفتمان ها در یک دوره زمانی به قدرت می رسند و در مرکز قرار می گیرند؛ اما میزان کشاکش ها به اندازه ای است که دوباره از مرکز به حاشیه رانده می شوند. روی هم رفته در این پژوهش کوشش شده است تا از راه واکاوی روابط گفتمان ها با همدیگر و نور انداختن به زوایای تاریک داستان دریافت تازه ای از آن به دست داده شود.
ویژگی های اسلوب تزریق در شعر فوقی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
185 - 223
حوزههای تخصصی:
طرز «تزریق» یکی از زیر سبک های شعری در دوره رواج سبک هندی است. از آن جا که حتی در آن دوره نیز این شیوه چندان فراگیر نشد، ابیات اندکی از شاعران تزریق گو به ما رسیده و اطلاعات مختصری درباره شعر تزریق در تذکره ها موجود است؛ بنابراین صرفاً با اتکا به مطالب مندرج در تذکره ها نمی توان به درستی چیستی تزریق و مبانی آن را تشخیص داد. در دوران معاصر نیز با وجود آنکه چند مقاله درباره تزریق نوشته شده است، به دلیل آنکه غالب پژوهشگران بدون توجه لازم به بستر تاریخی، اجتماعی و ادبی تزریق گویی را صرفاً با اتکا به رویکردهای جدید علوم ادبی بررسی کرده اند ابهام ها و پرسش های پیشین کمابیش به قوت خود باقی است. ما در این پژوهش برآنیم تا با روشی توصیفی تحلیلی مبانی تزریق گویی را با اتکا بر زمینه تاریخی، به خصوص با بررسی خود متون تزریقی و نظر خود تزریق گویان درباره شعر تزریق دریابیم. جهت نیل به این مقصود نسخه خطی اُطوزنامه سروده ملافوقی یزدی را که پرحجم ترین و بهترین منبع موجود در این زمینه است برگزیده ایم. فوقی در مقدمه اطوزنامه اذعان داشته تمامی اشعار و عبارات اثر خود را به طرز تزریق سروده و درباره علت تزریق گویی خود توضیحاتی داده است که براساس آن ها دست کم می توان مبانی تزریق گویی را براساس کامل ترین مجموعه موجود شعر تزریق بررسی و تبیین کرد.
بررسی تطبیقی دریافت ابراهیم الشواربی و عباس زلیخه از غزل 175 حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از گرایش های جذّاب و بسیار با ارزش و مفیدِ عرصه نقد ادبی است و چون شیوه های پژوهش در ادبیات تطبیقی مختلف و متعدّد است؛ به گونه ای که هر پژوهشگر بر اساس شیوه پژوهشِ خویش، مکتب یا منهجِ مناسب را برمی گزیند. با پیدایش نظریه دریافت در سال 1989م ، به نقش خواننده توجه بیشتری شد و منهجِ تلقی یا دریافت محوری، رسمیت یافت. از موضوعات پژوهشی در عرصه نظریه دریافت، برداشت صاحبانِ فن و ادیبانِ عربی زبان از شعر فارسی است. در این زمینه، حافظ شیرازی توجه ادیبان و پژوهشگران عرصه ادبیات در زبان های دیگر را جلب کرده است و ادیبان عربی زبان در برداشت از شعر حافظ، سهم بسزایی دارند. ابراهیم امین الشواربی و علی عباس زلیخه از ادیبانی هستند که به شعر حافظ توجه ویژه ای داشته و برداشت خویش را به صورتِ شعر و نثر عرضه داشته اند. در این پژوهش دریافت دو ادیب از غزل 175 حافظ (بر اساس نسخه غنی قزوینی) عرضه شده و مورد بررسی و تحلیل و مقایسه قرار گرفته و در نهایت برداشت نگارنده نگارش می شود. بطور عموم می توان گفت، دریافتِ الشواربی از ابیات غزل حافظ، جامع تر از دریافتِ زلیخه است؛ ولی از نظر عاطفی و احساسات، دریافتِ زلیخه برتر از دریافتِ الشواربی است
بررسی تطبیقی گفتمان دینی در آثار هوشنگ گلشیری و بدرشاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
127 - 147
حوزههای تخصصی:
دین به عنوان نهادی که جهت تعالی، کمال و سعادت انسان در همه ادوار تاریخ نقش برجسته ای ایفا کرده است؛ در مکاتب مختلف بشری به اشکال گوناگون، مورد داوری قرار گرفته است. مارکسیست ها با توجه به اصل ماده گرایی، در پی نفی یا محدود کردن نقش دین به زندگی فردی برآمده اند. هوشنگ گلشیری به عنوان نویسنده نامدار توده ای مکتب اصفهان و بدر شاکر السیاب شاعر معاصر عراقی منسوب به اندیشه مارکسیسم، دین و گفتمان دینی را به منصه داوری گذاشته اند پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و کمک گرفتن از مبانی مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، در پی بررسی و نقد گفتمان دینی آثار هوشنگ گلشیری و بدر شاکر السیاب از منظر درونی است . نتیجه پژوهش بیانگر این است که گلشیری برغم کارکردهای فراوان دین، تحت تأثیر اندیشه های مارکسیستی بوده تبعیت از مدل روشنفکری متداول و منافی دین و کارکردهای دین را به تسکین آلام و رنج های توده ها تقلیل داده است. کما اینکه ، السیاب سعی کرده تا از دین به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر بحران های هویتی، تضاد شخصیتی و برپایی نهضت های ضد استعماری استفاده کند.