مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بدر شاکر السیاب
از یوش تا جیکور: بررسی دو شعر «افسانه» از نیما یوشیج و شعر «فی السوق القدیم» از بدر شاکر سیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیما و سیاب، در ادبیات فارسی و عربی از پیشگامان شعر نو به شمار می روند، گرچه میان این دو شاعر پیوند و ارتباطی نبوده است، اما هم زمانی و هم زبانی میان آن دو باعث شده است که ویژگی های مشترک بسیاری در زندگی و آثار آنان یافت شود. رشد و بالندگی در دامن طبیعت، پیشگامی هر دو در سرودن شعر نو و آزاد، آشنایی نسبتاً عمیق با ادبیات غربی، به ویژه ادبیات فرانسه و انگلیسی، داشتن تعهد سیاسی و نگاه منتقدانه به مسایل اجتماعی، دارا بودن شخصیتی معترض و روحی سرکش، زندگی در سایه حکومت های خودکامه و به کارگیری نمادهای مشترک و روی آوردن به اسطوره سازی، از جمله مهم ترین ویژگی های مشترک در زندگی نیما و سیاب است. این مقاله ضمن اشاره به این ویژگی ها، به تحلیل و بررسی دو شعر افسانه و فی السوق القدیم از نیما و سیاب می پردازد که هر دو از تجربه های آغازین این دو شاعر در گذر از شعر سنتی به شعر نو محسوب می شود، سپس ویژگی ها و وجوه تشابه آن دو را بیان می کند.
اوزان شعر نو در ادب عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول نیمه اول قرن گذشته، شعر معاصر در عربی و فارسی با سه ساختار متفاوت شعر عمودی، شعر سپید و شعر نو عرضه شد. این ساختارها که برخی متوالی و برخی همزمانند، در عین حال که دیدگاه های فکری، اجتماعی، و فرهنگی مختلفی را بازتابیده اند، هر سه نمایانگر حجم تحولاتی هستند که احساس هنری یعنی شناخت و ذوق را ـ به عنوان دو عنصر تاثیرگذار بر زندگی نوین ـ متحول نموده است.
موضوع این مقاله بررسی تطبیقی شعر نو عربی و نظیر آن در فارسی (با رویکرد نیمایی)، از نظر کاربست نوع اوزان است. ما وزن های به کار گرفته شده در شعر نو عربی و فارسی را مقایسه کردیم و از نمونه های زیبایی از قصاید بدر شاکر السیاب و نیما یوشیج بهره بردیم و در پایان این جستار، از رخدادی نوین در هر دو ادب، یعنی تلفیق اوزان مختلف در قصیده یاد کردیم.
قناع در شعر بدر شاکر السّیّاب؛قصیده «سِفر أیوب» به عنوان نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدر شاکر السّیّاب از پیشتازان جریان شعری مدرن عربی و از نخستین کسانی است که توانستند با تجربههای تازه خود، نوگرایی را در شعر معاصر پایهریزی کنند. او توانست راهی را در مقابل شعر معاصر عربی باز کند که در شکل و مضمون، بیانکننده زندگی مدرن است. او نه تنها در شکل و قالب شعری، بلکه در گوهر شعری نیز به نوآوری دست زد و رمزهایی را ابداع کرد که بر نبوغ و نوآوری هنری وی دلالت دارد. هدف او از طریق این رمزها، بیان کردن مفاهیم معاصر و مسائل و مشکلاتی است که مردم از آن رنج میبرند.
یکی از انواع رمز قناع است. تکنیک قناع از مهمترین تکنیکهای شعری و از برجسته ترین ابزارهایی است که شاعران در شعر خود به کار میبرند؛ زیرا هر یک از رمزهای قناع دربردارنده معانی متعدد است.
بدر شاکر السّیّاب از جمله شاعران پیشتاز در استفاده از این تکنیک و به کار بردن شخصیتهای دینی و تاریخی در شعر است. از جمله شخصیتهایی که سیّاب آنها را در شعرهایش در قالب قناع به کار برده، شخصیت مسیح، ایوب W و سندباد است.
در مقاله حاضر برآنیم که به بررسی اسلوب قناع در شعر بدر شاکر السّیّاب پرداخته، با تمرکز بر قصیده «سِفر ایوب»، کاربرد شخصیت ایوب U را به عنوان یک رمز دینی مورد کاوش قراردهیم. روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است.
بدر شاکر السیاب و اسطوره پائیز در میان اسطوره ها (بدر شاکر السیاب وأسطورة تموز بین الأساطیر)
حوزه های تخصصی:
قد استخدم بعض الشعراء المعاصرین الأساطیر عامة، وتموز الأسطورة البابلیة خاصّة فی قصائدهم تعبیراً عن الانتعاش والحیاة بحیث سموا بالشعراء التمّوزیین. وفی صدر هذه القائمة، بدر شاکر السیاب الشاعر العراقی المعاصر الذی استخدم الأساطیرَ رموزاً فی أشعاره بصورة لم یستخدمها شاعر آخر. یشیر بدر بعض الأحیان إلی الرموز مباشرة، وحیناً آخر یرمز إلی بعض خصائصها کمقدمة للولوج إلی صلب الموضوع، ثم یذکر اسمها بصراحة ووضوح. وأمّا الشیء الذی یجب أن لاننساه أبداً فهو أنّ السیاب کان ناشطاً سیاسیاً یحاول لأجل الثورة وکان قلمه سلاحه فکان یختار أساطیر تساعده علی بیان أفکاره وآرائه لمواصلة الکفاح السیاسی. وکانت أسطورة تموز من الأساطیر التی تذکرّه دائماً الثورة وتطور الأوضاع السیاسیة وتوحی إلیه الفناء لطلوع أیام بیضاء.
الرموز والتقنیات المشترکة عند نیما والسیاب ""کار شب پا"" (مهنة خفیر اللیل) و""المومس العمیاء"" نموذجا (ًبررسی نمادها و تکنیک های مشترک نیما و سیاب در دو شعر ""کار شب پا"" و ""المومس العمیاء"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات هر ملت، منعکس کننده اوضاع سیاسی و اجتماعی آن ملت است. با توجه به اینکه اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران و عراق در دوره معاصر تحت تأثیر حوادث یکسانی بوده است، به همین دلیل افکار و مضامین ادبی این دو ادبیات تا حدود زیادی به هم شباهت دارد. دو شخصیت ادبی معاصر ""نیما یوشیج"" و ""بدر شاکر السیاب"" از جمله شاعرانی هستند که مشکلات جامعه خود را با بیانی تصویری در معرض دید همگان می گذارند و در اشعار خود با بهره گیری از نمادگرایی و اسطوره پردازی به بیان این مشکلات می پردازند. در این مقاله، نمادها و مضامین و تکنیک های مشترک آنان در دو شعر ""کار شب پا"" از نیما یوشیج و ""المومس العمیاء"" از بدر شاکر السیاب بررسی شده و نشان داده می شود که این دو شاعر پیشگام چگونه ویژگی های صنفی بخش های ستمدیده جامعه را به اسطوره های فقر و شوربختی در ادبیات بدل می سازند.
رویکردی تطبیقی به بینش فرجام شناسانه ی شعر بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدر شاکر السیاب، شاعر نوپرداز عراقی در دوره ی معاصر (1964-1926) و به باور برخی صاحب نظران، طلایه دار جریان نوپردازی در شعر معاصر عربی، از سرایندگانی است که در متن نمادگرایانه ی بسیاری از سروده های خویش در جایگاه یک «شاعر- مکاشف» به طرح و تبیین گونه ای ادبیات مکاشفه ای (Apocalyptic Literature) می پردازد؛ در ادبیات فارسی نیز، فروغ فرخزاد(1345-1313) از برجسته ترین سرایندگان معاصر در گستره ی ترسیم و تبیین ادبیات مکاشفه ای در شعر به شمار می رود. مقاله ی حاضر، جستاری توصیفی- تطبیقی است در راستای ترسیم نمودهای ادبیات مکاشفه ای در شعر «رؤیا عام1956» بدر شاکر السیاب و «آیه های زمینی» فروغ فرخزاد؛ و می کوشد تا پس از ترسیم چارچوب، زوایا و شاخصه های ادبیات مکاشفه ای و بیان گونه های آن به توصیف و تبیین چگونگی ظهور و بروز آن در متن ادبی بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد، خوانش سازه های ادبیات آپوکالیتیک در دو متن و بازکاوی و تطبیق بینش و نمود آپوکالیپس(Apocalypse) در سروده های یادشده بپردازد؛ از مهمترین این نمودها که در پژوهش پیش رو مورد توجه قرار دارند، عبارت اند از : مکاشفه های پیش گویانه ی دو شاعر به منظور ملموس ساختن اکنونِ بحران، فاجعه، بی نظمی و بی عدالتی، ترسیم کشمکش دو جریان خیر و شر یا به دیگر سخن روایت نبرد اهورا و اهریمن با رویکرد به دوران معاصر با طرح احتمال تحقق حالت برتر و بکارگیری اساطیر رستاخیز، نجات و قربانی به منظور آفرینش فضایی آخر الزمانی و رستاخیزی.
بررسی تطبیقی موسیقی شعر معروف الرصافی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تطبیقی موسیقی شعر فرّخی یزدی و معروف الرّصافی است. برای رسیدن به این مقصود، موسیقی اشعار این دو شاعر به دو قسم موسیقی بیرونی و درونی تقسیم بندی شده است. در قسمت موسیقی بیرونی به بررسی وزن، قافیه و ردیف و در قسمت موسیقی درونی، تکرار با دو زیر شاخة واج آرایی و تکرار لفظ و همچنین جناس و سجع بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که تنوّع بحور در شعر رصافی بسیار بیشتر از شعر فرّخی است. در مقابل، قافیه های فرّخی نسبت به قافیه های رصافی، نرم تر و طولانی ترند و برعکس، رصافی به انتخاب قافیه های خشن تر و کوتاه تر تمایل بیشتری نشان داده است. استفاده از ردیف نیز که از ویژگی های شعر فارسی است، از عوامل دیگری است که سطح موسیقایی اشعار فرّخی را بالا برده است. در صنعت تکرار نیز ائتلاف میان لفظ و معنی عبارات در شعر دو شاعر به چشم می خورد. در شعر فرّخی، مصوّت «آ» و صامت های «ش» و «م» و در شعر رصافی مصوّت «ی» و صامت های «ش» و «س» بیشترین بسامد را دارند که با توجّه به دیدگاه های ناقدان عرب خاصیّت موسیقایی و معنایی آن ها تبیین شده است. در بهره گیری از جناس و سجع نیز شباهت زیادی میان این دو مشهود است. جناس زائد، اشتقاق، شبه اشتقاق و تام به ترتیب بیشترین بسامد را در دیوان دو شاعر به خود اختصاص داده اند.
بررسی و تطبیق کهن الگوی آنیما در شعر بدرشاکر السیّاب و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نظریات روان شناس سوییسی، کارل گوستاو یونگ، ضمیر ناخودآگاه جمعی، میراثی است بازمانده از دوره های نخستین نیاکان بشر که در ذهن هر انسانی وجود دارد. در این ناخودآگاه جمعی، تصاویر ازلی و مفاهیم مشترک جهانی وجود دارند که یونگ، آنها را «کهن الگو» می نامد. مهم ترین کهن الگوها از نظر او، سایه، نقاب، آنیما و آنیموس هستند. آنیما شاید مهم ترین این کهن الگوها باشد که به شخصیت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق می شود. این کهن الگو، در تمامی آثار ادبی جهان مشاهده می شود وشاعران و نویسندگان، آثار ادبی خود را با الهام گرفتن از آن غنا بخشیده اند. بدر شاکر السیّاب و قیصر امین پور نیز از شاعرانی هستند که با الهام گرفتن از این کهن الگو، احوال درونی خود را آشکار نموده اند. در پژوهش حاضر، به بررسی وتطبیق این کهن الگو در شعر این دو شاعر، با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته می شود. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که حضور آنیما، یکی از مهم ترین تکیه گاه های عاطفی این دو شاعر بوده است که با توجه به شرایط متفاوت فرهنگی و جغرافیایی شان، به گونه های متفاوتی در اشعار آنها ظهور یافته است.
تصویر رمانتیک در شعر حسین منزوی و بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
223-243
حوزه های تخصصی:
نویسندگان و شاعران گاه به دلیل اشتراک های زبانی، مذهبی، جغرافیایی و... نقاط مشترکی در فکر و عمل دارند و گاه تنها آثار آنهاست که این نقاط مشترک را می نمایاند. حسین منزوی و بدرشاکرالسیاب را شاید بتوان از گروه دوم دانست. اگر چه این دو شاعر را نمی توان به کلی پیرو رمانتیسم دانست، بسیاری از تصاویر شعری آنان در فضای مکتب رمانتیسم تولید شده است. تصاویری که از یک سو حالات روحی، احساسات درونی و ذاتیات روانی شاعر را مهار می کنند و از سوی دیگر در انتقال احساس شاعر نقشی برجسته دارند. سیاب به دلیل اقامتی که در ایران داشته با نیما و شعر نیمایی آشنایی داشته و منزوی نیز در شعر نو بی شک به نیما نظر داشته است. در این مقاله پس از اشاره کوتاهی به زندگی این دو شاعر و بحث پیرامون مفهوم تصویر و ویژگی های تصویر رمانتیک، به روش توصیفی – تحلیلی نمودهایی از تصویرهای شعری این دو شاعر برجسته در سه مقوله ی استحاله در طبیعت و اشیاء، سایه واری و تأثیر فردیت در مبارزه بررسی شده است.
بررسی کهن الگوی «مادرمثالی» در شعر بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
85-102
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی یکی از شاخه های نقد روانشناسی است که به خوبی می تواند معیار و ملاک سنجش و بررسی و تحلیل آثار ادبی باشد. یکی از کهن الگوهای شناخته شده، «مادرمثالی» است که ازجمله کهن الگوهای بسیار مهم و حیاتی به شمار می رود؛ چراکه این کهن الگو نه فقط در آفرینش های هنری و عرصه های خلاق ذهنی، بلکه حتی بیشتر از آن، در شخصیت افراد نیز تأثیرات عمیقی برجای می گذارد؛ به طوری که هیچ یک از افراد بشر، از تأثیرپذیری آن برکنار نیست. این کهن الگو همانند دیگر کهن الگوها، در دو نمایه مثبت و منفی به نمود درآمده که در این مقاله نمودهای مثبت آن در شعر بدر شاکر سیاب یکی از بنیان گذاران شعر نوی عرب و آغازگر جنبش شعر آزاد تحلیل و بررسی می شود. مادر مثالی در شعر سیاب در قالب هایی چون مادر، مادربزرگ، زمین، باران، درخت نمود یافته است و در تمامی این قالب ها اشتیاق به مادر و بازگشت به اصل دیده می شود
جمالیة الملامح الأسلوبیة فی قصیدة مدینة بلا مطر لبدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن الأسلوبیة منهج لسانی یتناول دراسة النصوص الأدبیة، ومن أهم سماتها استکشاف العلاقات اللغویة القائمة فی النص، وکذلک البحث عن الخصائص الفنیة التی تمیز النص عن الآخر. لذلک، قمنا فی هذا المقال بدراسة مدی التلاؤم بین الشکل والمعنى وعالجنا بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی أبرز الملامح الأسلوبیة فی قصیدة مدینة بلا مطر، وهی قصیدة سیاسیة رمزیة تمتاز بالتفرد والخصوصیة. قد وضع السیاب شکل القصیدة وصورتها على الجو الأسطوری. وبسبب هیمنة المناخ الأسطوری على جسد النص، نری أن الشاعر لجأ إلى الانزیاح الأسطوری لیعبر عن الفجیعة التی یعانی منها. فهو استخدم أیضاً المفردات الوظیفیة فی هذه القصیدة لإلقا المفهوم الکلی للقصیدة. من جهة أخری، توظیف الصور الفنیة بالاعتماد على الاستعارة المکنیة والصور التشبیهیة التی لا یکون بینها وجه الشبه المنطقی، وکذلک الاستمداد من مفاهیم الشعرا السابقین، یعدان من تقنیات الشاعر الرئیسة فی التعبیر عن مشاعره وأحاسیسه.
مضامین مشترک در اشعار سلمان هراتی و بدرشاکرالسیّاب با تکیه بر«أنشوده المطر»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
105 - 125
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به مقایسه و موازنه میان آثار ادبی می پردازد و این مقاله کوششی تطبیقی است که برخی از مضامین مشترک را در آثار سلمان هراتی، شاعر پارسی گوی و «أنشوده المطر» بدر شاکر السیاب، شاعر عرب بیان کند. هردو شاعر به وطن خویش عشق ورزیده و آن را چون موجودی زنده به تصویر کشیده اند؛ سلمان هراتی در توصیف وطن، عقل و عشق و معنویت را در هم آمیخته است. این دو شاعر در اشعار خود، از غفلت مردم گلایه می کنند و در عین حال به آن ها نوید فردای بهتر و روشن تر را می دهند. سلمان هراتی، امید به فردا را با مفهوم انتظار در هم می آمیزد و السیاب با بهره گیری از نماد باران، این امید را منعکس می کند. بدر شاکر السیاب و سلمان هراتی، برای بیان آن چه که از گفتن صریح آن عاجز هستند، از نمادها و رمزهای گوناگونی مانند شب، باران، حیوانات و... کمک می گیرند و این کاربرد در اشعار السیاب از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و وی آن را با اسطوره ها در هم آمیخته است.
نقد اجتماعی رمان برّه گمشده راعی (هوشنگ گلشیری) و سروده حفّار القبور (بدر شاکر السّیّاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد اجتماعی ادبیّات که آثار ادبی را روبنا و محصول امور زیربنایی مادّی می داند، انعکاس مبتکرانه واقعیّت اجتماعى را وجه ممیزّه اثر ادبی می داند. هوشنگ گلشیری نویسنده ایرانی، منسوب به حزب توده و بدر شاکر السّیّاب، شاعر عراقی جوان و نوگرای منسوب به کمونیسم، آثار فراوانی دارند که در حوزه نقد اجتماعی ادبیّات قابل بررسی است. ابتدا نقد جامعه شناسی ادبیّات و مبانی آن، به طور اجمالی تعریف شده؛ سپس با تکیه بر مبانی مکتب تطبیقی روسی و روش توصیفی - تحلیلی، رمان برّه گمشده راعی اثر هوشنگ گلشیری و حفّار القبور سروده بدر شاکر السّیّاب از دیدگاه نقد اجتماعی ادبیّات بررسی شده است. نتایج پژوهش، بیانگر این است که نویسنده و شاعر یادشده، صرف نظر از فاصله زمانی - مکانی و باوجود تفاوت در دیدگاه و سلیقه فردی، به دلیل تجربه شرایط یکسان، تکیه بر بیداری و آگاهی طبقاتی را به مثابه راهکارهایی برای برون رفت از مشکلات در پیش گرفته اند. گلشیری نیز با استفاده از گفتگوی کارناوالی و سیّاب با تکیه بر لایه های متفاوت شعر نو، افزون بر نقد نظام سرمایه داری و نمودهای آن؛ ازجمله استعمار و استثمار، آن ها را مسبّب مشکلاتی همچون جنگ، بحران های فردی - اجتماعی، فقر طبقات فرودست و استبداد داخلی حکومت ها دانسته اند که ادیبان را از نوید به آینده ای روشن بازداشته است.
تحلیل تطبیقی درونمایه های ادبیات پایداری در اشعار سلمان هراتی و بدرشاکر السیّاب با تکیه بر «أنشوده المطر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار انعکاس درونمایه های ادبیات پایداری را در آثار سلمان هراتی و «أنشوده المطر» بدر شاکر السیّاب به صورت تحلیلی- توصیفی مورد بررسی قرار می دهد. این دو شاعر به وطن خویش عشق ورزیده و آن را ستوده اند و سلمان هراتی عقل و عشق و دین را در ستایش وطن در هم آمیخته است. بدر شاکر السیّاب و سلمان هراتی به فردایی بهتر امیدوار هستند و این باور را در اشعارشان انعکاس داده اند. سلمان هراتی با زبانی تند و شدید از غفلت و رفاه طلبی مردم انتقاد می کند و السیاب با بهره گیری از نماد و مظاهر طبیعی به توصیف جامعه ظلمت زده خود می پردازد.
تجلّیات الانزیاح الدّلالیّ – الاستبدالی فی قصیده «الأسلحه والأطفال» لبدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۲۶ سال ۱۴۴۱ شماره ۱
87-109
یعدّ الانزیاح الدلالیّ من أهمّ الموضوعات المطروحه فی النقد الأدبی الحدیث، وهو ضرب من الخروج عن اللغه المعتاده المألوفه إلی لغهٍ ملؤها الاستغراب الکلامیّ الدّلالیّ، وقد وظّفه الأدباء وکبار الکُتّاب فی کتاباتهم وأشعارهم کراراً وتکراراً، علی غرار ما نلاحظه فی أشعار جمله من شعراء العرب المعاصرین کبدر شاکر السیّاب وأدونیس وغیرهم. من أهمّ القصائد التی تبلورت فیها ظاهره الانزیاح الدلالی قصیده «الأسلحه والأطفال» للشاعر المبدع العراقی بدر شاکر السیّاب. فقد تطرق الباحثون عبر منهج النقد الشکلانی فی هذا البحث إلی تجلّیات الانزیاح الدّلالی - الاستبدالی فی هذه القصیده والتی تتمثّل آلیّاته فی الت ّ شب ی ه والاستعاره والکنایه وتراسل الحواسّ والمفارقه. تفید نتائج الدارسه أنّ هذه القصیده تتمتّع بازدواجیّه دلالیّه بین السّلام والحرب یعبّر عنهما السیّاب بأسلوب انزیاحی، فیستخدم آلیّات الانزیاح الدّلالی- الاستبدالی لیضفی علی نصّه الشّعریّ رونقا وجمالا ویعبّر عن خوالج ضمیره ومکامن فکره بتقنّیات بیانیّه تجعل المتلقّی یتّبع صوره الشعریه الانزیاحیه. فالقصیده تحمل فی طیّات سطورها بارقات الأمل المعلّق علی الأجیال الآتیه المتمثّل فی العصافیر والأطفال، کما أنّ خطاب السیّاب فی القصیده أحیاناً لا یخلو من إمارات الیأس والفشل والعتاب الموجّه إلی الآباء الذین قد صاروا طوعا أو کرها أداه فی ید تجّار الحدید وباعه الأسلحه. الصوره العامّه للقصیده تبیّن لنا التقابل بین دنیا الأطفال فی عصمتها ونشاطها وحیویّتها وما تثیر فی القلب من الّلذه المستکینه، وما بین الدّعوه إلی الحدید والنّار والدّبابات والرصاص
دور الحبکه السردیّه فی تکوین الوحده العضویه فی الشعر الحرّ؛ بدر شاکر السیّاب ومهدی أخوان ثالث نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
1-40
حوزه های تخصصی:
یتمثّل جمال العمل الأدبی وخاصه الشعر الحرّ فی تماسک أجزائه شکلاً ومضموناً لیظهر أمام القارئ کبناء متماسک بوحدات متناسقه من البدایه مروراً بالوسط وحتى النهایه. إنّ الوحده العضویه من أبرز القضایا التی أثیرت بعد ظهور الشعر الحرّ ومن أهمّ مکوّناتها هی الحبکه السردیه. یقوم الباحثون فی هذا المقال بدراسه الوحده العضویه ودور الحبکه السردیه فی إیجاد الترابط والتلاحم العضوی والتماسک بین أجزاء النص الشعری من خلال المقارنه بین رائدَی الشعر الحرّ العربی والفارسی بدر شاکر السیّاب ومهدی أخوَان ثالث، اعتمادا على المنهج المقارن الذی یستمد من المدرسه الأمیرکیه. یرید الباحثون أن یبیّنوا کیف استخدم کلا الشاعرین من هذه العناصر ومن أهمّ نتائج البحث أن الحبکه السردیه فی شعر أخوَان ومن ضمنها العقده والحل تظهر بشکل أکثر نجاحاً فی خدمه الوحده العضویه إذ إن شعره یکون فی مسار خطی واضح معتمداً على العقده والحل ویتبع التسلسل المنتظم للأفکار ویبدو أن غناء تراث الشعر القصصی الفارسی له أثر فی هذا الأمر.
نقد فرمالیستی سروده «أنشوده المطر» بدرشاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
51 - 73
حوزه های تخصصی:
نقد فرمالیستی یکی از رویکردهای نقدی متن محور است که توجّه به شکل و فرمِ اثر ادبی را در دستور کار خود دارد. یک منتقد شکل گرا در پی این نیست که ادیب در آفرینش ادبی خود چه می خواهد بگوید، بلکه می کوشد تا دریابد که شاعر یا نویسنده مقصود خویش را چگونه بیان می کند و تلاش دارد از رهگذر شکلِ متن، به معنا و مفهوم پنهان آن دست یابد. با توجه به این امر که سروده «أنشوده المطرِ» "بدر شاکر سیّاب" به رغم شهرت فراوانش تاکنون از دیدگاه نقد فرمالیستی مورد بررسی قرار نگرفته است، در جستار حاضر، نگارندگان برآنند تا با شیوه تحلیلی– انتقادی این سروده را از نظرگاه مکتب فرمالیسم روسی بررسی نمایند و این فرضیه را مورد تحلیل قرار دهند که شگردهای شکلی به کار رفته در شعر از یک سو به افزایش زیبایی روساخت آن انجامیده و از سوی دیگر مشخص کننده هدف و مقصود شاعر است. نقد شکل گرایانه این سروده گویای آن است که شاعر برای القای حسّ پایداری و ظلم ستیزی، آواها، حروف، واژگان و جملات را به شیوه ای منسجم و هدفمند به کار گرفته تا مخاطب با دیدن شکل زیبای بیرونیِ متن به معنا و شکل درونی آن پی ببرد. در ضمن شاعر کوشیده با کاربرد آشنایی زدایی و استفاده از شگردهایی همچون متناقض نما، کنایه، استعاره و . . . بر ادبیّت شعر خویش بیفزاید.
توظیف لغه الجسد وغایتها فی أشعار الحب عند بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
9 - 39
حوزه های تخصصی:
العلاقات الإنسانیه لاتتوقف عند حدود الکلمات المنطوقه، بل تتعداها باستخدام الحرکات الجسدیه. وهناک تتفق لغهُ الجسد مع اللغه المنطوقه لنقل المعنی التعبیری فتفردت هذه اللغه بهذا المهام حیث أخذت الدراسه هذه تغور بلغه الجسد فی الأبیات التی ترکها بدر شاکر السیاب، وحاولت الکشف عن مدی غایه هذه اللغه فی أشعار الحب عنده معتمده علی المنهج التوصیفی التحلیلی. اختیرت الأمثله الشعریه من دیوانه "أزهار وأساطیر" الذی احتوی علی نسبه کبیره من تغنیات الحب لهذا الشاعر العراقی. بما أنَّ لغه الجسد بحد ذاتها متشعبه الفروع، فأخذ الباحثون منها سته تقسیمات: لغه العیون، ولغه الیدین، ولغه الوجه، ولغه الشفاه، ولغتا العِطر والشَعر کترکیز یلائم أشعار الحب عند السیاب. استنتج البحث أنَّ لغه الشاعر فی هذا المجال، کانت غالباً ما تترجم ملکات الجسد، وکأنها إلهام لقصائده؛ کانت لغه العیون عنده بمثابه السحر والجمال، ولغه الیدین التی لها أکثر استخداماً فی دیوانه،کأنَّما کان الشاعر یستکمل عباراته بحرکه الید حتی یعبر عن شعوره، ولغه الشفاه فکانت هذه اللغه المستخدمه فی أبیاته مکبوته بتعابیر عتابیه، ولغه الوجه عند الشاعر فاضحه فشت له أسرار الوجوه التی ازدحمت فی عالم خیاله. وإنّ هناک تناسقاً وترابطاً وثیقاً بین لغه العِطر ولغه الشَّعر وتضافر إحداهما مع الأخری حیث ینقص المعنی فی کلتا اللغتین إذا اعتُبرتا کلغتین منفصلتین: لغه العطر تفشی سر الجنون المخبوء فی خصلات لغه الشعر، کضفائر معطره مسترسله من أعلی قصائد الشاعر.
بررسی و تحلیل مفهوم خانه در شعر بدر شاکر السیاب
منبع:
التنظیرات و النقد فی الادب العربی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
107 - 122
حوزه های تخصصی:
خانه تعیّنی وابسته به پدیدارهای بشری نیست؛ بلکه شرط امکان ظهور پدیدارهای انسانی است. نوستالوژیایی که در تبعید و دوری یا هجرت از خانه و مکان مادری و یا در صورت رانده شدن اجباری توسط نیرویی بیرونی برای خانه و مسکن و مأوی به وجود می آید، همان مادر و بنیاد بودن خانه برای همه چیز انسانی را می رساند که در غیابش انسان احساسی از بی ریشگی و بی بنیادی پیدا می کند. خانه آثارش را به صورت آشکاری در وجود ما می گذارد به شکلی که توان زدودن این آثار از وجود ناممکن است. از خلال تجربه ی زیسته شده شناخته می شود و از خلال همین تجربه وجودش تحقق می یابد. بدون خانه پریشان و غریب می مانیم؛ انگار که کسی فاقد هویتیم؛ چرا که میعاد گاه عطوفت و مهربانی و زیبایی وجود انسانی است. در خانه پیوند و ارتباط ذات انسانی و مکان برای همیشه خلق می شود و ارتباطش با انسان چون ارتباط روح با جسم است وحضوری مداوم و وجودی لایزال در درون بشری دارد. روش مقاله، تحلیلی – تبیینی است. گستره ی مقاله: اشعاری از شاعر است که در آن خانه را سروده است.