مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آنتوان برمن
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه همه حرفه ها به سمت علمی شدن پیش می روند پرواضح است که ترجمه نیز از این امر مستثنا نبوده و مترجمان بیش از پیش تلاش می کنند تا با تکیه بر نظریه ها دست به قلم ببرند و اثری را ترجمه کنند. غالب نظریه ها و اندیشه هایی که از دیرباز تاکنون در مورد ترجمه مطرح شده اند بر پایه نوعی دوگانگی و تقابل بین واژه و معنا استوار هستند. بر اساس این دوگانگی، واژه و معنای یک اثر، دو قطب مخالف یکدیگرند که اغلب نمی توانند هر دو با هم ترجمه شوند و به زبان مقصد انتقال یابند.
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تعامل و همزیستی واژه و معنا است و روشی که بواسطه آن در هنگام ترجمه این دوگانگی از میان برداشته شود و واژه و معنای اثر مبدأ همراه هم منتقل گردد.
نقد و بررسی ترجمه ی عربی گلستان سعدی بر اساس نظریّة آنتوان برمن (مطالعه موردی کتاب الجُلستان الفارسی اثر جبرائیل المخلّع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمة آثار سعدی شیرازی به عنوان یکی از نامدارترین سخن سرایان ادب فارسی، بنا به جنبه های متعدّد ساختاری و محتوایی، قابلیّت تحلیل و بررسی از منظر نظریّه های جدید فنّ ترجمه را دارد. آنتوان برمن در نظریّة گرایش های ریخت شکنانة خود، با هدف برجسته ساختن اهمیّت دیگری و فرهنگ بیگانه در ترجمه و احترام به غرابت و بیگانگی متن اصلی، بر این اعتقاد است که مترجم باید از نظر شکل و محتوا، مقیّد به متن مبدأ و وفادار به آن باشد. در این جستار، ترجمة عربی جبرائیل المخلّع از کتاب ارجمند «گلستان» بر اساس هفت مؤلّفه از مؤلّفه های تحریف متن از دیدگاه برمن بررسی می شود که عبارتند از: عقلایی سازی، شفّاف سازی، اطناب کلام، تفاخرگرایی، تخریب شبکه های معنایی زیرین متن، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی. یافته های پژوهش نشان می دهد علّت اصلی انحراف ترجمة عربی گلستان از متن اصلی، ناآشنایی مترجم به زبان فارسی، تمایزهای مربوط به ساختار دستوری و نیز تطابق کامل نداشتن دامنة اطلاق واژه ها در دو زبان عربی و فارسی است که طبیعتاً ناشی از اختلاف فرهنگ، تمدّن، عادات و رسوم دو قومی است که به این دو زبان سخن می گویند.
نقد و بررسی ترجمه شهیدی از نهج البلاغه بر اساس نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنتوان برمن از نظریه پردازان مبدأگرایی در ترجمه است. او موارد ناهمگونی میان ترجمه و متن مبدأ را به سیستم تحریف متن، تعبیر نموده و آن را بر اساس نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» پی ریزی نموده است. وی در جایگاه مترجم و نظریه پرداز، توجه ویژه ای به متن مبدأ دارد و معتقد است، مترجم باید از جهت شکل و محتوا، مقیّد به متن مبدأ و وفادار به آن باشد. در این جستار، سعی شده ترجمه شهیدی از نهج البلاغه بر اساس چهار مورد از عوامل تحریف متن، از دیدگاه آنتوان برمن بررسی شود که عبارتند از: عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب سازی و آراسته سازی. یافته پژوهش نشان می دهد که ترجمه شهیدی را می توان ترجمه ای مبدأگرا دانست که کم تر دچار عوامل تحریف متن گشته است و در متون دینی که از خوانش های متفاوتی برخوردار نیستند، مبدأگرایی ضروری می نماید که شهیدی علاوه بر انتقال درست مفاهیم، به بخش ادبی کلام امام (ع) هم توجه کرده و ترجمه او از این حیث نیز مقیّد به آن بوده است.
واکاوی ترجمه پورعبادی از حکمت های رضوی بر اساس سیستم تحریف متن آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶شماره ۱۹
105-122
حوزه های تخصصی:
آنتوان برمن مترجم، نظریه پرداز، فیلسوف و تاریخ نگار علم ترجمه است که تحت تأثیر فلسفه، نگاهی نو به مطالعات ترجمه داشت. "برمن" در جایگاه مترجم و نظریه پرداز، توجه ویژه ای به متن اصلی دارد و به وفاداری مترجم در ترجمه معتقد است. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی از نوع انتقادی سامان یافته است ترجمه عباس پورعبادی از حکمت های رضوی را بر اساس هفت مؤلفه از عوامل تحریف متن آنتوان برمن شامل عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، تفاخرگرایی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی و تخریب ضرب آهنگ متن، نقد و بررسی کرده است. برآیند پژوهش نشان می دهد که در بین هفت مؤلفه یادشده، اطناب کلام از پربسامدترین عوامل تحریف متن در ترجمه پورعبادی است و این مؤلفه در شفاف سازی نیز تأثیر گذاشته و در مواردی شاهد افزایش مؤلفه شفاف سازی در ترجمه او هستیم. از جهت انتقال ساختار و محتوا نیز در مجموع، ترجمه ای وفادار به متن اصلی ارائه کرده و در سه حوزه غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی و تخریب ضرب آهنگ متن، کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است.
بررسی چگونگی کارآمدی مؤلفه «شفاف سازی» الگوی برمن در ارزیابی ترجمه قرآن: موردپژوهی ترجمه رضایی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه قرآن به عنوان حساس ترین متن مقدس، نیاز به ارزیابیِ دقیق دارد. ارزیابیِ نظام مند باید بر پایه نظریه ها و الگوهای علمی صورت بگیرد. از آنجا که تاکنون الگوی جامعی برای ارزیابی ترجمه قرآن ارائه نشده، لازم است ابتدا کارآمدی الگوهای موجود در مطالعات ترجمه در ارزیابی ترجمه قرآن بررسی شود. نظریه پردازانِ ترجمه الگوهای مختلفی برای ارزیابی ترجمه ارائه داده اند. در این میان الگوی ارزیابی ترجمه آنتوان برمن که بر حفظ اصالت متن مبدأ و اجتناب از ایجاد تغییر در ترجمه تأکید دارد، برای ارزیابی ترجمه مبدأگرای رضایی اصفهانی از قرآن کریم انتخاب شده است. بخش های بررسی شده این تحقیق را ترجمه سوره های انفال، توبه، احزاب، حجرات و تحریم تشکیل می دهد. برمن رویکردی منفی به ترجمه های آزاد و مقصدمحور دارد و در الگوی خود به سیزده گرایش ریخت شکنانه در ترجمه اشاره می کند. پژوهش حاضر به قصد بررسی میزان کارآمدی الگوی برمن در ارزیابی ترجمه قرآن، گرایش شفاف سازی را در ترجمه رضایی اصفهانی بررسی کرده است. این بررسی نشان می دهد که در مواردی به دلیل فقدان تأنیث و تثنیه در زبان فارسی، اصطلاحات و اشتقاقات عربیِ بدون معادل در زبان فارسی و واژگان عربیِ چندمعنا، شفاف سازی در ترجمه قرآن اجتناب ناپذیر است، اما در سایر موارد شفاف سازی اختیاری است و میزان ضرورت آن با توجه به رویکرد ترجمه مشخص می شود. ابهام های هدفمند قرآن مانند حروف مقطعه در تمام انواع ترجمه و ابهام آیات متشابه معنوی در ترجمه مبدأگرا باید حفظ شود. از راهکارهای اجتناب از شفاف سازی می توان حفظ حذف های هدفمند به قرینه لفظی یا معنوی و ابهامِ هدفمند ضمایر و اسم های اشاره، حفظ مجاز و استعاره و اکتفا به کمترین تغییر و اجتناب از توضیحات تفسیری و تعیین مصادیق را نام برد.
ارزیابی کیفی ترجمه عربی اشعار مولانا براساس نظریه آنتوان برمن (مطالعه موردی: کتاب مختارات من دیوان شمس الدین تبریزی اثر ابراهیم الدسوقی شتا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار، ترجمه عربی ابراهیم الدسوقی شتا از کتاب دیوان شمس براساس هفت مورد از عوامل تحریف متن از دیدگاه برمن بررسی می شود که عبارت است: عقلایی سازی، واضح سازی، اطناب کلام، آراسته سازی، تخریب سامانه زبانی، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی. یافته های پژوهش نشان می دهد علت اصلی انحراف ترجمه عربی دیوان شمس از متن اصلی، ناآشنایی مترجم به زبان فارسی، تمایزات مربوط به ساختار دستوری و هم چنین عدم تطابق کامل دامنه اطلاق واژه ها در دو زبان عربی و فارسی است که طبیعتاً ناشی از اختلاف فرهنگ، تمدن، عادات و رسوم دو قومی است که به این دو زبان سخن می گویند.
بررسی افزوده های ترجمه رضایی با محوریت سوره مائده
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر تحلیل و بررسی افزودههای تفسیری ترجمه آقای رضای اصفهانی با محوریت سوره مائده است. مراد از افزودههای تفسیری، تعابیر و جملاتی است که مترجم به عنوان توضیح و تبیین متن قرآن در ترجمه بیان میکند. در این پژوهش از الگوهای جدید ارزیابی ترجمه برای نقد ترجمه قرآن استفاده شده است. الگوی مورد استفاده در این مقاله الگوی مبدأمدار آنتوان برمن با عنوان گرایشهای ریختشکنانه ترجمه است و از میان سیزده مؤلفه این الگو مؤلفه شفافسازی برای مطالعه انتخاب شده است. دادههای این پژوهش از ترجمه سوره مائده توسط رضایی اصفهانی استخراج شدهاند. بررسیهای انجامشده نشان میدهد که در ترجمه رضایی اصفهانی نیز همانند سایر ترجمهها شفافسازیهای بسیاری صورت گرفته است. این شفافسازیها گاه ضروری و اجتنابناپذیر هستند، اما در مواردی که امکان اجتناب از توضیح و شفافسازی باشد استفاده از این مؤلفه بر اساس الگوی برمن گرایشی منفی است.
ارزیابی شگردهای ترجمه طاهره صفارزاده برپایه عوامل تحریف متن آنتوان برمن مطالعه موردی: سوره مبارکه نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنتوان برمن، سیستم تحریف متن را هرگونه حذف، اضافه، تغییر در سبک نویسنده، تغییر ساختار زبان، اطناب کلام و حتی تغییر در نقطه گذاری و پاراگراف بندی می داند. سی وسه آیه از آیات الاحکام در سوره مبارکه نساء وجود دارد که با در نظر گرفتن این مهم و برپایه نام سوره و جنسیت مترجم زن، ترجمه طاهره صفارزاده و نیز مدل آنتوان برمن برای پژوهش حاضر برگزیده شد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، سامان یافته و ترجمه صفارزاده از سوره نساء برپایه شش مؤلفه از سیزده مؤلفه تحریف متن آنتوان برمن یعنی عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، آراسته سازی، غنازدایی (تکییف) کیفی و غنازدایی کمی بررسی شده است. گفتنی است با توجه به تفاوت های فرهنگی - اجتماعی و گفتمانی، پایبندبودن به عقیده برمن در تمامی نمونه ها بسیار دشوار است؛ به همین روی در اینجا هر سیزده مؤلفه بررسی نشده و مؤلفه هایی بررسی شده اند که نمونه های بهتری از آن در ترجمه این مترجم یافت می شود. روش پژوهش برپایه مقابله متن مقصد با متن مبدأ است. متن مقصد به صورت خط به خط با متن مبدأ، مقابله و شاهد مثال ها با توجه به هر یک از مؤلفه ها استخراج می شود. برآیند پژوهش نشان می دهد در میان این شش مؤلفه، عقلایی سازی، شفاف سازی و اطناب کلام از پربسامدترین عوامل تحریف در ترجمه صفارزاده و در سه حوزه غنازدایی کیفی، آراسته سازی و غنازدایی کمّی، کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است. مترجم از دیدگاه انتقال ساختار و درون مایه نیز ترجمه ای وفادار به متن اصلی، ارائه و تلاش کرده است هیچ عبارتی را از قلم نیندازد؛ ولی در بسیاری از نمونه ها عبارت ها را به صورت واژه به واژه برگردانده است. برآیند پژوهش نشان می دهد که در میان این شش مؤلفه: عقلایی سازی، شفاف سازی و اطناب کلام از پربسامدترین عوامل تحریف در ترجمه صفارزاده و در سه حوزه غنازدایی کیفی، آراسته سازی و غنازدایی کمّی کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است. مترجم از دیدگاه انتقال ساختار و درون مایه نیز ترجمه ای وفادار به متن اصلی ارائه کرده و تلاش نموده هیچ عبارتی را از قلم نیندازد، ولی در بسیاری از موارد، عبارتها را به صورت واژه به واژه برگردانده است.
نقد و بررسی ترجمه «فاطمه جعفری» از رمان اعترافات «ربیع جابر» براساس نظریه گرایش های ریخت شکنانه «آنتوان برمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه متن ادبی، سخت ترین نوع ترجمه است و با چالش های ویژه ای روبه رو است که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه می شود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحث های نظری است تا راهکارهایی برای ترجمه بهتر وتوفیق بیشتر مترجمان ارائه دهد. «آنتوان برمن» مترجم، نظریه پرداز، فیلسوف و تاریخ نگار علم ترجمه است که تحت تأثیر فلسفه، نگاهی نو به مطالعات ترجمه داشت. برمن در جایگاه مترجم و نظریه پرداز، توجه ویژه ّای به متن اصلی دارد و به وفاداری مترجم در ترجمه معتقد است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی سامان یافته است، ترجمه «فاطمه جعفری» بر رمان اعترافات «ربیع جابر» را براساس هفت مؤلفه از مؤلفه های ریخت شکنانه متن «آنتوان برمن» شامل منطقی سازی، تطویل یا اطناب کلام، تفاخرگرایی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی، تخریب ضرب آهنگ های متن، تخریب عبارات و اصطلاحات خاص زبان نقد و بررسی کرده است. برآیند پژوهش نشان می دهد در بین مؤلفه های یادشده، اطناب کلام و تخریب ضرب آهنگ متن از پربسامدترین عوامل تحریف متن در ترجمه فاطمه جعفری است و این مؤلفه ها در تفاخرگرایی نیز تأثیر گذاشته و در مواردی شاهد افزایش مؤلفه تفاخرگرایی در ترجمه او هستیم. از جهت انتقال ساختار و محتوا نیز در مجموع، ترجمه ای وفادار به متن اصلی ارائه کرده و در حوزه های منطقی سازی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی و تخریب عبارات و اصطلاحات خاص زبان، کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است. بسامد هر یک از مؤلفه های ریخت شکنانه موجود در ترجمه رمان اعترافات در قالب یک نمودار میله ای نمایش داده شده است.
پیاده سازی نظریه گرایش های ریخت شکنانه آنتوان برمن در ترجمه رمان از فارسی به عربی (بررسی موردی دو ترجمه از بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنتوان برمن نظریه پرداز حوزه مطالعات ترجمه بر آن است که در ترجمه به خصوص ترجمه نثر اتفاقاتی می افتد که می توان آن ها را در 13 عنوان جای داد. به اعتقاد وی، با روش تحلیل منفی می توان این 13 مورد را در متون ترجمه شده مورد بررسی قرار داد. این پژوهش قصد دارد با پیاده کردن این نظریه روی دو ترجمه از رمان بوف کور نوشته صادق هدایت که توسط الدسوقی و عدس به عربی ترجمه شده اند، نشان دهد که این نظریه را می توان جزو جهانی های ترجمه دانست. بررسی این ترجمه ها نشانگر آن است که تمامی این 13 مورد در ترجمه این رمان، جز آراسته سازی قابل تطبیق است و علت دست نیافتن به آراسته سازی در ترجمه این نثر آن است که نوع این نثر رمان است و آن هم از نوع مدرن و هدف نویسنده و در نتیجه مترجم رمان از زیباسازی و استفاده از آرایه ها تا حد زیادی به دور است. در نهایت این نظریه دارای اشکالاتی هنگام پیاده سازی است، اما چارچوب نسبتاً کارآیی در بررسی متون ترجمه شده است و می توان آن را جزو جهانی های ترجمه دانست.
نقد ترجمه عربی مرزبان نامه براساس نظریه آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه یکی از راه های ایجاد تعاملات فرهنگی بین ملّت ها است. در این میان، وظیفه مترجم ارائه ترجمه ای صحیح و درست است. نظریه پردازان ترجمه الگوها و مدل های متفاوتی را برای ارزیابی ترجمه ها ارائه کرده اند. ارزیابی و سنجش ترجمه براساس مدل ها و الگوهای ارائه شده سطح کیفی متن ترجمه شده و ویژگی های مثبت و منفی آن را آشکار می سازد. از این رو، میزان مقبولیت ترجمه یک اثر ادبی زمانی مشخص می شود که طبق این الگوها مورد ارزیابی قرار گیرد. در این جستار، ترجمه عربی مرزبان نامه با عنوان «قصص الأمیر المرزبان علی لسان الحیوان» براساس 9 مورد از موارد نظریه سیستم تحریف متن «آنتوان برمن» با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مترجم با وجود آشنایی با زبان فارسی گاه در فهم، دریافت و انتقال مطالب موفق نبوده است و با وجود تلاش های مترجم، شکاف معنایی و نارسایی در معادل گزینی در ترجمه وی به چشم می خورد. در میان مؤلّفه های مورد بررسی، دو مؤلّفه غنازدایی کمّی و کیفی بیشترین بسامد و مؤلّفه تخریب ضرباهنگ کلام کمترین بسامد را داشته است. علّت اصلی این امر و فاصله گرفتن مترجم از متن اصلی را باید در نوع متن مبدأ و جنبه ادبی و فنّی آن و عدم اشراف و تسلّط کامل مترجم بر زبان فارسی دانست.
بررسی کارآمدی الگوی برمن در ارزیابی ترجمه قرآن؛ مورد مطالعه گرایش منطقی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
111 - 138
حوزه های تخصصی:
ترجمه قرآن، به عنوان حساس ترین متنِ مقدس، نیاز به ارزیابیِ دقیق دارد. ارزیابیِ نظام مند، باید بر پایه نظریه ها و الگوهای علمی انجام پذیرد. نظریه پردازانِ ترجمه، الگوهای مختلفی برای ارزیابی ترجمه ارائه داده اند. در این میان، الگویِ ارزیابیِ ترجمه آنتوان برمن (Berman, 2010) که بر حفظِ اصالتِ متنِ مبدأ و پرهیز از ایجاد تغییر در ترجمه تأکید دارد، برای ارزیابی ترجمه مبدأمدارِ رضایی اصفهانی (Rezaee Isfahani, 2005) از قرآن کریم انتخاب شده است. برمن (Berman, 2010) با بیان سیزده گرایش ریخت شکنانه در ترجمه، به تحلیل منفی ترجمه های قوم مدار می پردازد. وی تأکید می کند که این الگو باید با تحلیل مثبت به وسیله مترجم های دیگر کامل شود. مقاله حاضر، با هدف بررسی میزان کارآمدی الگوی برمن (Berman, 2010) در ارزیابی ترجمه قرآن، گرایش منطقی سازی را در ترجمه رضایی اصفهانی (Rezaee Isfahani, 2005) مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش، نشان می دهد که منطقی سازی در ترجمه گاه اجباری و گاه اختیاری است. منطقی سازی اختیاری، در تحلیل منفی و پرهیز از آن در تحلیل مثبت جای می گیرد. هر چند، منطقی سازی اجباری باید به عنوان تبصره ای در به کارگیری الگوی برمن (Berman, 2010) در ارزیابی ترجمه قرآن در نظر گرفته شود. عاملِ منطقی سازی اجباری را در ترجمه قرآن کریم می توان در ناخوش ساخت شدن ترجمه فارسی، تفاوت در چگونگی نشان داری سازه های دو زبان و خدمت واژه به معنا در زبان قرآن جستجو کرد.
بررسی ترجمه ی انگلیسی غزلی از حافظ بر پایه برداشت درست از متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
85 - 120
حوزه های تخصصی:
بررسی ترجمه ی انگلیسی غزلی از حافظ بر پایه ی برداشت درست از متن [i] شیرین رزمجو بختیاری * چکیده مترجمان بسیاری شعر حافظ را به زبان انگلیسی ترجمه کردهاند. در ترجمه ی شعر حافظ دو نکته ی بسیار مهم وجود دارد؛ نخست ضرورت فهم دقیق شعر حافظ است و دیگر ضرورت آگاهی دقیق و عمیق از واژگان، تعابیر، اصطلاحات و ساختار زبان مقصد. هراندازه که مترجم با زبان مبدأ و مقصد آشنایی داشته باشد، زبان شعر و ادب در هر زمان و در هر فرهنگ به عنوان یک مؤلّفه ی کاملاً مستقل نیازمند تخصّص و مهارت است. در پژوهشِ حاضر یکی از غزل های حافظ با مطلعِ «مزرع سبز فلک دیدم و داسِ مه نو...» در پنج ترجمه ی انگلیسی از مترجمان فارسیزبان، یعنی شهریار شهریاری و عبّاس آریان پور و انگلیسیزبان، یعنی ویلبرفورس کلارک، پل اسمیت، رابرت بلای و لئونارد لویسون به صورت همزمان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاست. در این پژوهش از نظریه ی آنتوان برمن برای تحلیل ترجمهها بهرهبرده و با استفاده از نظریه ی تحریف های معمول در ترجمه ی متون ادبی، ترجمهها مورد نقد و تحلیل قرار داده شدهاست. اگر چه تصوّر غالب این است که مترجمان فارسیزبان فهم بهتری از شعر حافظ دارند، امّا پس از بررسی و تحلیل ترجمههای این مترجمان، عیوب ترجمه ی آن ها که ناشی از دانش ناقص ادبی و اطّلاعات ناکافی آنها از زبان هنری حافظ بود، آشکار شد. مترجمانِ انگلیسیزبان اغلب به متنِ مبدأ پایبندتر بودهاند، امّا گاهی تلاش کردهاند با جایگزین کردن برخی مؤلفه ها شعر حافظ را به فرهنگِ زبانِ مقصد نزدیکتر کنند.
بررسی ترجمه آیت الله مکارم شیرازی از قرآن با تکیه برالگوی تحریف متن آنتوان برمن (مطالعه موردی: آیات سوره جمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن قرآن از متون حساس دینی است که درک صحیح مفاهیم آن در زندگی مسلمانان، اهمیت بسزایی دارد؛ ازاین رو، باید ترجمه ای متناسب و درخور با متن مبدأ و وفادار به آن ارائه شود تا نزدیک تر به مقصود وحی باشد و راهگشای مشکلات آنان شود. نظریات متعددی در زمینه ترجمه ارائه شده که پژوهش حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه آنتوان برمن فرانسوی به نگارش درآمده است. او در نظریه خود با نهایت سخت گیری، مخالفت خود را در همه جهات با ترجمه ای که وفادار به متن مبدأ نباشد، اعلام می دارد. در این نوشتار، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی براساس هفت مؤلفه (عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، تفاخرگرایی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی و تخریب ضرب آهنگ متن) از مؤلفه های سیستم تحریف متن آنتوان برمن بررسی شده است. مترجم در زمینه عقلایی سازی، بیشترین و در زمینه تفاخرگرایی و تخریب ضرب آهنگ متن، کمترین میزان تحریف را دارد. ترجمه ایشان در برخی موارد، دچار اطناب کلام، شفاف سازی و غنازدایی کیفی و کمّی شده است. به طور کلّی ترجمه مکارم شیرازی براساس هفت مؤلفه برمن، ترجمه ای وفادار به متن مبدأ است.
بررسی «غنازدایی کیفی و کمّی» واژگان قرآن کریم در ترجمه های کهن؛ مطالعه موردی ترجمه سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، حامل پیام وحی برای تمام بشریت بوده و «ذکرٌ للعالمین» بودن آن، ترجمه این کتاب مقدس به زبان های مختلف دنیا را به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است. این کتاب مقدس پس از مخالفت برخی عالمان دینی، سرانجام در نیمه های قرن چهارم با فتوای جمعی از علمای ماوراءالنهر به فارسی ترجمه شد. یکی از نمونه های نخستین ترجمه این کتاب به زبان فارسی، تفسیر سورآبادی (سده پنجم هجری) است. با توجه به اینکه زبان فارسی در دوره مذکور، دوران تجدید حیات خود را سپری می کند و به تدریج از سیطره زبان عربی رهایی می یابد، جستار حاضر درصدد است با تکیه بر نظریه «ریخت شکنانه» آنتوان برمن، ظرفیت های این زبان نوپا و راهبردهای سورآبادی را در برگردان عبارات و کلماتی که در زبان قرآن کانونی اند یا از تنوع لفظی برخوردارند، در دو محور «تضعیف کیفی و غنازدایی کمیِ» این نظریه بررسی کند. این جستار با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و به صورت نقد تطبیقی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند دغدغه مندی سورآبادی در استفاده از واژگان سره فارسی، او را بر آن داشت تا واژگان کانونی مثل: التقوی، الجهاد، الإیمان، العزیز، الحکیم و ... را با برابرنهاده هایی جایگزین کند که نمی توانند بار غنایی - کیفی واژگان قرآنی را با خود حمل کنند. در محور تضعیف کمّی نیز ضعف زبان فارسی یا محدودبودن دایره واژگانی مترجم، سبب می شود زنجیره ای از دال های عربی با تنوع لفظی بسیار، با یک یا دو لفظ فارسی جایگزین شوند و نوعی غنازادیی کمّی و تقلیل تنوع لفظی در ترجمه سورآبادی صورت پذیرد.
واکاوی گرایش های ریخت شکنانه در ترجمه عربی محمد نورالدین از رباعیات خیام با تکیه بر دیدگاه آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رباعیات خیام دربرگیرنده پرسش های اساسی درباره انسان و هستی است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و باعث شده تا به زبان های بسیاری ترجمه شود. محمد نورالدین از مترجمانی است که رباعیات خیام را به زبان عربی ترجمه کرده است. وی گاهی متأثر از باورها و اندیشه های موجود در جامعه خود در انتقال مفاهیم رباعیات به عربی به تغییرات ریخت شکنانه روی آورده است. آنتوان برمن تأکید دارد که در ترجمه هر متن بیگانه باید حالت غریبگی اش در زبان مقصد را حفظ کرد و هرگونه حذف، اضافه و یا تغییر در آن، تحریف متن اصلی به شمار می رود. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی گرایش های ریخت شکنانه در ترجمه محمد نورالدین از رباعیات خیام براساس نظریه آنتوان برمن پرداخته است و هفت گرایش ریخت شکن که عبارت اند از: منطقی سازی، واضح سازی، اطناب، تفاخرگرایی، تضعیف کیفی متن، تضعیف کمی متن و تخریب شبکه معنایی زیرمتنی را بررسی کرده تا میزان پایبندی محمد نورالدین به متن مبدأ و موفقیت وی در انتقال مفاهیم و معنای کلمات را مشخص کند. یافته های پژوهش نشان می دهد مترجم با ترجمه نکردن بعضی از کلمات یا انتخاب معادلی که از لحاظ غنای معنایی به سطح واژه مبدأ نمی رسد، باعث تضعیف کمی و کیفی متن شده و با تغییراتی که در ساختار جملات و علائم نگارشی به وجود آورده به منطقی سازی دست زده و با افزودن توضیحاتی به متن و گرایش به زیباسازی متن مقصد به واضح سازی و تفاخرگرایی روی آورده و با تغییراتی که در معنا و مفاهیم ایجاد کرده، اندیشه های عرفانی و اجتماعی خود را در آن جای داده است.
واکاوی دیدگاه های نقدی یوسف حسین بکّار درباره ترجمه های عربی رباعیات خیام براساس نظریّه گرایش های ریخت شکنانه «آنتوان برمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطه آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمه های عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاه های نقدی وی پیرامون این ترجمه ها را براساس 7 مؤلّفه (عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، غنایی زدایی کیفی، غنایی زدایی کمی، تخریب اصطلاحات و تخریب سیستم زبانی) از دیدگاه ریخت شکنانه آنتوان برمن (1991-1942م) نظریه پرداز مبدأ گرای فرانسوی به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این جستار، آرای نقدی بکّار در کتاب الترجمات العربیّه لرباعیات الخیام، مطالعه و سپس از میان دیدگاه های نقدی وی آنچه قابلیت انطباق و همسویی بیشتر را با مؤلفه های نظریه آنتوان برمن داشته، گزینش شد و تحت عنوان مربوط به خود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بکّار در نقد و بررسی های خود با بهره گیری از رویکرد زبان شناختی اغلب دیدگاه هایی ذوقی و به دور از استدلال و برهان ارائه داده است. اتخاذ رویکرد زبان شناختی از سوی بکّار دلیل مطابقت روش نقدی وی با مؤلّفه های نظریه آنتوان برمن در این مقاله بود؛ با این تفاوت که رویکرد زبان شناختی در روش بکّار، فاقد کاربست مباحث نظری بود و او دیدگاه های خود را در قالب و چارچوب نظری با ساختاری علمی، منسجم و استوار ارائه نداده است.
نقد و بررسی ترجمه قرآن طاهره صفار زاده و حسین انصاریان بر اساس نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» آنتوان برمن (مطالعه موردپژوهانه در سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
176 - 197
ترجمه به عنوان تلاش و فعالیتی هدفمند جهت رفع موانع زبانی و فرهنگی، و زمینه ای برای برقراری و گسترش روابط میان انسان ها در سطوح مختلف از دیرباز مورد توجه بشر قرارگرفته است.آنتوان برمن در نظریه گرایش های ریخت شکنانه خود با هدف برجسته سازی اهمیت دیگری و فرهنگ بیگانه در ترجمه به بررسی شیوه ها، سازوکارها و راهبردهای ترجمه ای مترجمان در انتقال غرابت و بیگانگی متن اصلی به زبان مقصد پرداخته است. از این رو در پژوهش حاضر، از دیدگاه «آنتوان بِرمن» مؤلفه هایی همچون: عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب در کلام، تفاخر گرایی، غنایی زدایی کیفی، و غنایی زدایی کمّی و دیگر عناصر را در ترجمه های فارسی طاهره صفارزاده و حسین انصاریان از سوره ی بقره مورد بررسی و نقد قرار می دهیم؛ که از نتایج این پژوهش آن است که طاهره صفار زاده بیشتر از حسین انصاریان این عناصر ریخت شکنانه را رعایت نموده است و به ترجمه معیار «آنتوان برمن» نزدیک است. با توجّه به اهمیت ترجمه صحیح و روان قرآن کریم، یافته های این تحقیق می تواند در ترجمه های آتی مترجمان و محققان قرآن کریم اثر گذار باشد.
بازتاب ترجمه ماجده العنانی در شخصیت های داستان نون و القلم جلال آل احمد (بر پایه عناصر غنازدایی برمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
ترجمه از مهم ترین راه های انتقال فرهنگ در میان جوامع بشری و از مؤثرترین مؤلفه های ایجاد پیوند میان ملل مختلف برای تعالی ارزش های انسانی و تضارب اندیشه های جهانی به شمار می آید. این پدیده به شکل های گوناگونی صورت می گیرد و جانب هر یک از دو زبان مقصد یا مبدأ، دچار برجستگی یا فرورفتگی می شود و یا با تعادل ساختاری و معنایی، انجام می گیرد. آنتوان برمن از نظریه پردازان ترجمه است که به معرفی مؤلفه های تحریفی ترجمه پرداخت و عدم تعادل متن مبدأ و مقصد را نشان داد. ترجمه آثار دو ملت ایران و عرب از این مؤلفه ها خالی نیست. از جمله مهم ترین آثار ادبی در زمینه داستان، نون و القلم جلال آل احمد است که داستانی تمثیلی با رویکرد اجتماعی محسوب می شود. این داستان را ماجده العنانی، مترجم و پژوهشگر مصری ترجمه کرد و به جهان عرب معرفی کرد. بررسی عناصر ریخت شکنانه برمن در این ترجمه، میزان پایبندی مترجم به ساختار و مفهوم متن مبدأ را می رساند و نمایانگر میزان جذب مخاطب به این ترجمه است. پژوهشگر با روش توصیفی- تحلیلی، شخصیت های داستان را در متن مبدأ و مقصد وارسی کرد و به بازخوانی غنازدایی کمّی و کیفی اقدام کرد. برای این کار، نمونه هایی را به طور تصادفی ساده از هر شخصیت برگزید و ترجمه پیشنهادی برای متون منتخبه نیز ارائه شد. یافته های پژوهش نشان داد که العنانی در ترجمه اوصاف شخصیت ها، اغلب قصد حفظ ساختار نحوی زبان مبدأ را دارد، اما این امر سبب ریزش کیفیّت ترجمه شده و مفهوم والای متن مبدأ را به زیر کشیده است. در برخی موارد، وی به تضعیف کمّی و حذف برخی واژگان و عبارات پرداخته که موجب تزلزل در بار معنایی و پیام متن مبدأ شده است.
واکاوی ترجمه حمیدرضا مهاجرانی از رمان «برید اللّیل» بر اساس نظریّه «آنتوان برمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه متون ادبی یکی از سخت ترین انواع ترجمه است که با چالش هایی مواجه می باشد که باعث پیچیدگی و دشواری هرچه تمام تر آن می شود. امروزه نظریه پردازان با ارائه انواع تکنیک ها و روش های برتر ترجمه کمک شایانی به مترجمان کرده اند و تا حدودی مسیر پیش روی آن ها را هموار نموده اند. یکی از نظریه پردازان مطرح در این زمینه «آنتوان برمن» فرانسوی است که در نظریّه خود با عنوان گرایش های ریخت شکنانه، سیزده عامل انحراف در ترجمه را برمی شمارد. پژوهش حاضر نیز بر اساس تکنیک های ترجمه برمن به واکاوی رمان «برید اللّیل» تألیف هدی برکات و ترجمه سیّد حمیدرضا مهاجرانی با عنوان «پست شبانه» می پردازد. در این ترجمه به چند گرایش از نظریّه برمن پرداخته شده که بیشترین تکرار را در ترجمه مهاجرانی داشته است، این گرایش ها عبارت اند از: منطقی سازی، واضح سازی، اطناب یا تطویل، آراسته سازی، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی؛ البتّه لازم به ذکر است نمونه هایی چند از دیگر گرایش های ریخت شکنانه در این ترجمه دیده می شود که به علّت اندک بودن از ذکر آن ها خودداری شده است. در این مقاله با مطالعه دقیق، موارد انحراف در ترجمه بریداللیل بر اساس گرایش های مذکور مطرح شده و در برخی موارد ترجمه پیشنهادی هم ارائه شده است. به طورکلی می توان گفت بیشترین علّت انحراف در ترجمه مهاجرانی مربوط به توضیح و تفسیر مترجم است که قصد دارد خواننده به وضوح مطلب را درک کند؛ بنابراین پیداست که این ترجمه بیشتر به متن مقصد گرایش دارد.