مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
مزدک
بررسی تفاوت ساختاری داستان مزدک در شاهنامه فردوسی با دیگر منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور مزدک در تاریخ عصر ساسانی، یکی از مهمترین حوادث تاریخ ایران در عهد پادشاهی ساسانی است که به جهت وجود اختلافات فراوان درگزارشهای مورّخان از این رویداد، همچنان موضوعی غامض و در خورتوجه و بازکاوی است. یکی از روایات اصیل و در عین حال متفاوت در این باره،گزارش شاهنامه فردوسی است که محتوای آن با دیگر منابع تاریخی؛ از جمله تاریخ طبری وکامل ابن اثیر دارای اختلافات ساختاری است. فردوسی در نقل حوادث مربوط به دوران قباد ساسانی که ظهور مزدک از جمله مهمترین این حوادث است؛ با جابهجایی و آمیختن وقایع تاریخی مربوط به پیش و پس از ظهور مزدک، روایتی نسبتاً متفاوت ازاین دوران به دست داده که مقایسه و سنجش آن با گزارش سایر تواریخ میتواند در جهت رفع ابهامات وپیچیدگی های مربوط به این حادثه منحصر بهفرد در تاریخ ایران مؤثّر باشد.
وجه اشتقاق و کاربرد معنای واژه زندیق در متون گوناگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه زندیق نخستین بار در کتیبه کرتیر به کار برده شد و منظور از آن پیروان دین مانی بود، پس از آن برای پیروان جنبش مزدک نیز استفاده شد.این واژه در دوره اسلامی کاربرد بسیار گسترده ای پیدا کرد؛ تا جایی که حربه ای شد برای بیرون راندن رقیبان از صحنه سیاست.بنابراین معنای دقیق این واژه همیشه در هاله ای از ابهام و مورد بحث دانشمندان ایرانی و غربی بوده است.در این مقاله نخست بحث وجه اشتقاق واژه زندیق و نظراتی که در این باره آمده، مطرح شده و سپس به بحث معناشناسی و بسامد آن در متون گوناگون تاریخی و حدیثی پرداخته شده است.لازم به ذکر است، رد یا قبول گفته های افراد دیگر که در این باره نظر داده اند، از اهداف دیگر این مقاله است.
شخصیت مزدک در متون اسلامی
حوزه های تخصصی:
بیشترین گزارش ها و پژوهش ها از کردار مزدک و مزدکیان در نوشته های اسلامی به چشم می خورد، این نوشته ها افزون بر نگاشتن داستان مزدک و پیروانش، به گفتار درباره منش وی نیز پرداخته اند و پیوسته به مزدک لقب های بسیاری افزون کرده اند. گاه این لقب ها مثبت بوده اند ؛ مانند فردوسی که مزدک را «سخنگوی با دانش و رأی» خوانده و گاه منفی بوده اند به مانند خواجه نظام الملک که او را «طرار نابکار و سگ لعین» نامیده. در این پژوهش کوشش شده به بررسی و دلیل تحول و دگرگونی منش مزدک در نوشته های اسلامی و نیز به دلیل های که انگیزه ای برای دگرگونی منش مزدک در نوشته های اسلامی شده است پرداخت.
بررسی علل شکل گیری ایده آلیسم انقلابی مزدک و تأثیر آن در عدم موفقیت این جنبش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر پژوهش هایی که در دهه های اخیر به جنبش مزدکی پرداخته اند، ساختار طبقاتی جامعة ایران عهد ساسانی را عامل شکل گیری تندروانة آن دانسته و این موضوع را حاصل ناکارآمدی این بافت اجتماعی می دانند؛ از این رو در صددند به این قیام صورتی منطقی و واقعی ببخشند. در این پژوهش برآنیم نشان دهیم ساختار طبقاتی جامعه ایران باستان که ریشه های عمیقی در واقعیت های جامعة ایرانی داشت، نه تنها عامل بی ثباتی و نارضایتی عمومی نبوده، بلکه مهم ترین عامل ثبات، نیرومندی ساخت و بافت اجتماعی و عنصری مهم در تثبیت و تداوم بنیان قدرت و تولید ثروت بوده است. ایده های مزدک بیشتر حاصل اندیشه هایی است که متأثر از فلاسفه ایده آلیست یونان باستان، در گفتمان گنوسیستی آسیای غربی مقارن با دوران ساسانی و کمی پیش از آن، شکل گرفته بود و ریشه هایی غیر ایرانی و نامأنوس با واقعیت های جغرافیایی اجتماعی ایران داشت. از این رو، این قیام موفق به جذب قشر نخبه و شکل دهی ساختار نوینی از جامعه و حکومت نشد و تأثیرات انقلابی و آرمان خواهانة آن عامل بسیاری از ناکامی های شورش ها و قیام ها گردید.
پردازش شخصیت های مزدک و انوشیروان در نگارش های میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باز شناسی تاریخ کهن ایران از قرن نوزدهم میلادی و گسترش مفاهیمی چون ناسیونالیسم، اندیشه های ملی گرایانه ومساوات طلبانه در میان روشنفکران دوره قاجار، منجر به بازنگری متجددانه در بازپردازی های پیشین پیرامون برخی شخصیت های تاریخیِ تاریخ ایران باستان توسط برخی نویسندگان دوره قاجار شد. این پژوهش در پی بررسی بازپردازی شخصیت های تاریخی ایران باستان در نگارش های تاریخ نویسان دوره قاجار و نگرش های روشنفکران دوره مشروطه به این پدیده است. در این پژوهش بر روی دو شخصیت خاص تاریخی ایران، مزدک و انوشیروان تمرکز شده است که به نظر می رسد آخوندزاده و کرمانی نیز در پردازش این شخصیت ها از یک طرف تحت تاثیر متون دساتیری و از طرف دیگر اندیشه های انقلابی گری و جنبش های اعتراضی در کنار آشنایی با مباحث سیاسی روز بوده اند. هر چند که تا کنون در رابطه با بازپردازی تاریخ ایران باستان در دوره قاجار بحث ها و پژوهشهای مختلفی انجام شده است، اما تاکید عمده این پژوهش بیشتر بر روی بازنگری در بازپردازی های تاریخ ایران باستان و بازآفرینی متفاوت شخصیت های تاریخی فوق در آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی به عنوان دو تن از تجددطلبان دوره پیشا مشروطه است. پژوهش پیش رو که به روش تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در قالب نگرش توصیفی- تحلیلی، گردآوری شده است، نشان می دهد که آخوندزاده و کرمانی با محوریت مباحث سیاسی زمانه خود مانند مسأله جمهوریت و اندیشه های سوسیالیستی به بررسی شخصیت و جایگاه تاریخی مزدک و انوشیروان پرداخته اند.
آسیب شناسیِ مطالعات مزدک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش و تحقیق در موضوع نحله ها، فرقه ها و جنبش های دینی یا اجتماعی که با مسائل اعتقادی ارتباط دارند، مشکلات خاص خود را دارد. معمولا پیروان هر فرقه یا نحله درصددند آموزه ها و تعالیم خود را بر حق جلوه دهند، اما توسط دشمنان و رقبای شان باطل و منحرف معرفی می شوند. آموزه های مزدکی از جمله این آیین هاست که در زمان پادشاهی قباد ساسانی مطرح شد. آیین مزدکی در آغاز چنان مورد استقبال قرار گرفت که حتی دیانت زرتشتی و حکومت ساسانی را به چالش کشاند. در پیِ سختگیری های خسروانوشیروان نسبت به مزدکیان، از این فرقه تا پایان دوره ساسانی خبری ذکر نشده است. از قرن دوم هجری بار دیگر مزدکیان در پیوند با برخی فرقه ها، شورش ها و قیام ها با عناوین: خرم دین، زندیق، باطنی، بدعت گر و غیره در تاریخ ایران مطرح شدند. تحقیق و مطالعه درباره آیین مزدک و پیروان آن، علاوه بر مشکلات پژوهشی متداول در موضوع فِرق، به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی خاص دوره ساسانی و سده های نخست اسلامی، مشکلات منحصر به فرد خود را دارد. هدف این نوشتار تحلیل و تبیین مشکلات و آسیب هایی است که درباره مطالعات مزدک شناسی وجود دارد. نوشته حاضر به روش تاریخی با توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
تحلیل شخصیت مزدک و نهضت مزدکیه
حوزه های تخصصی:
اکثر محققین تاریخ و ادیان بر این باورند که مزدک پیش از آنکه یک دین آور باشد. به عنوان یک اصلاحگر اجتماعی( (Reformistاست؛ که به مبارزه بر علیه اوضاع نا مساعد زمان خود برخاسته و با نفوذ به دستگاه حکومت قباد ساسانی توانست پیروان زیادی را به دور خود جمع نماید. هدف اصلی مزدک برپا کردن نهضتی بر علیه مقررات ناعادلانه دردولت ساسانیان و درهم شکستن سنت های منحط اجتماعی جامعه ی کاستی آن عهد بوده است، مزدک می خواسته با تعالیم اخلاقی بر اساس اعتقاد خود، اصلاحاتی در روابط اصول اجتماعی دیانت زرتشتی (دین بهی) بوجود بیاورد تا با این اصلاحات، که بر اثر آن برابری و عدالت اجتماعی آن زمان رو به تزلزل و سستی می رفت دوباره استوار نماید. ظاهراً نفوذ مزدک، موبدان ساسانی را به هراس انداخته بود. و موبدان قدرت خود را در خطر می دیدند .لذابه اغوای انوشیروان که جوانی بی تجربه بود، پرداخته و او را فریفته و به معاندت و دشمنی با مزدک واداشتند ،تا جایی که انوشیروان از بیم نفوذ مزدکیان با خدعه و نیرنگ تمامی آنان را شناسایی کرده و در سال 528 یا اوایل 529 میلادی با تمهیدات قبلی مزدک و پیروانش را به مهمانی فراخوانده و آنان را دسته جمعی کشت.
وضعیت زنان در نظام اجتماعی ساسانیان در عصر پسامزدکی و تأثیر آن در تألیف ارداویراف نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق محتوای کتب فقهی و حقوقی تدوین یافته در دوره ساسانی و طبق نظر محققان این حوزه، جنسیت یکی از ملاک ها و معیارهایی بوده که باعث ایجاد تفاوت میان وضعیت حقوقی افراد جامعه شده، به طوری که وظایف و حقوق زن در ساختارها و نهادهای اجتماعی مطابق با قوانین حقوقی و جایگاه فرودستی زنان نسبت به مردان را نشان می دهد این برتری مردان نسبت به زنان در محتوای برخی متون این دوره چون متن ارداویراف نامه که متعلق به قرن ششم میلادی و زمان حکومت خسرو انوشیروان (531-579م) بوده است، کاملاً مشهود به نظر می رسد. غالب محتوای این متن پیشگویانه، ناظر بر شرح مجازات های دوزخی زنانی است که در عرصه روابط خانوادگی و زناشویی قصور کرده یا مرتکب گناه شده اند. از طرفی مزدک نگاه ویژه و البته ساختارشکنانه ای به زنان داشته است. منابع رسمی ساسانی، شعارها و اهداف مزدک درباره زنان را منفی ارزیابی کرده اند، اما به دنبال رویکرد خاص مزدک به زنان جامعه، ذیل شعار مساوات خواهی برای همگان، آزادی هایی به زنان اعطا شد که پیامد آن، رفتارهای هنجارشکنانه ای از سوی مردمان عموماً طبقات پایین جامعه بوده که در نهایت منجربه بروز بی نظمی و فساد می شود. در این مقاله تلاش بر این است بر اساس منابع اوستایی و پهلوی و منابع فارسی و عربی در بطن نظام اجتماعی ایران، تولید متن ارداویراف نامه را واکنشی اصلاحی از سوی دین مردان و صاحبان حکومت در برابر بی نظمی ها و فساد ناشی از نشر تعالیم مزدکی در جامعه ایران نشان داده شود و معلوم شود که تولید این متن، اقدام اصلاحی و هدفمند در راستای اصلاحات اجتماعی خسرو انوشیروان جهت اعاده و احیای نظم در جامعه، بعد از قیام مزدک بوده است.
منشأ گفتمان تصوّف سیاسی در ایران و تحلیل آن براساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
153 - 187
حوزه های تخصصی:
مانویان و مزدکیان بر اندیشه های پس از خود تأثیر گذاشتند. یکی از ویژگی های برخی نحله های عارفانه و صوفیانه، اعتراض به ستم حکّام جبّار و وضعیت ناعادلانه در جامعه بوده است. در این پژوهش، با مطالعه ادبیات زرتشتی و مانوی و متون عصر اسلامی، منشأ ظلم ستیزیِ برخی گفتمان های عارفانه و صوفیانه مشخص شده و از منظر انتقادی مورد تحلیل قرار گرفته است. مبنای این تحلیل نظریه گفتمان لاکلائو و موفه (1985) است. تصور غالب در دوره اسلامی (مخصوصاً در عصر عباسی) این بود که عقاید مانویان و مزدکیان منشأ فکریِ جریان های مخالف دستگاه خلافت بغداد است. این نهاد قدرت، در فرایند طرد و به حاشیه رانیِ مخالفانش به اتهام «زندقه»، آنان را به دو نحله یا طریقت مغضوب در نزد زرتشتیان (مانویان و مزدکیان) منسوب می کرد. به نظر می رسد که احتمالاً در منابع مکتوب، شیوه برخورد با عرفا و صوفیانِ مخالف قدرت حاکم و مجازات آنان به صورت عامدانه بسیار به شیوه کشتار مانویان و مزدکیان در عصر ساسانی نقل و تصویرگری می شد. در این پژوهش روشن می شود که دالّ مرکزیِ جریان های مخالف حکومت های ساسانی و عباسی، در روایت های حکومتی، «فساد اخلاقی» و «اباحی گری» است، در حالی که این گفتمان های مخالف حکومت ظاهراً «عدالت» را به عنوان «دالّ تهی» در جامعه برجسته کرده بودند.
راهنمای سرکوب؛ تحلیل حکایت مزدک در سیاست نامه برمبنای تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احضار و بازخوانی گذشته برآیند بروز بحران های اجتماعی و سیاسی زمان حال است. نویسندگان مسلمان برای مشروعیت بخشی و تصدیق حاکمان، به تطبیق طرح واره های دوران باستان با نمونه های معاصر اقدام کرده اند. در این انطباق، شاهِ موجود با شاهِ آرمانی و عملکرد او با عصر زرین ایران سنجیده شده است. تاریخ نگاری متمرکز و سازمان یافته ساسانیان حکایت مزدک را درجهت مشروعیت بخشی به قدرت و عملکرد ساسانیان طرح ریزی کرده و تصویری آرمانی از عصر انوشیروان و عدالت او برساخته است. خواجه نظام الملک، که وزارت را در عصری ملتهب برعهده داشت، افق و ایده آل حکومت را در عصر انوشیروان جست وجو می کرد. او در بخش متأخر سیاست نامه برای مقابله با جنبش اسماعیلیان به الگوی کشتار مزدکیان به دست حکومت ساسانی متوسل شد و با واسازی الگوهای تاریخی، نه تنها کشتار مزدکیان را تصدیق کرد، بلکه قلع وقمع مخالفان سلجوقیان را مشروع جلوه داد.
خوانشی از داستان قباد پیروز در شاهنامه برپایه تاریخ گرایی نوین
حوزه های تخصصی:
تاریخ گرایی نوین یکی نظریه ها در زمینه نقد ادبی و از زیرشاخه های نقد پساساختارگرایی است که در اواخر دهه هفتاد و اویل دهه هشتاد از سوی استیون گرینبلَت پایه گذاری شد. وارونه تاریخ گرایی سنتی که از تأثیر یک سویه تاریخ بر ادبیات سخن می گوید، تاریخ گرایی نوین به تأثیر دوسویه ادبیات و تاریخ بر یکدیگر باور دارد. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با رویکردی تحلیلی توصیفی کوشیده ایم داستان قباد پیروز را در شاهنامه فردوسی برپایه نقد تاریخ گرایی نوین بررسی، گفتمان های آن را شناسایی و تحلیل و سرانجام دریافت معناییِ تازه ای از آن ارائه کنیم. برپایه نتایج به دست آمده می توان گفت در داستان قَباد پنج گفتمان وجود دارد که کشاکش آن ها با یکدیگر شالوده روایت را می سازد و آن را پیش می برد. گفتمان های شناسایی شده عبارت اند از: گفتمان قَباد، بلاش، سوخرای، مزدک و موبدان. هر یک از این گفتمان ها در یک دوره زمانی به قدرت می رسند و در مرکز قرار می گیرند؛ اما میزان کشاکش ها به اندازه ای است که دوباره از مرکز به حاشیه رانده می شوند. روی هم رفته در این پژوهش کوشش شده است تا از راه واکاوی روابط گفتمان ها با همدیگر و نور انداختن به زوایای تاریک داستان دریافت تازه ای از آن به دست داده شود.