مقالات
حوزههای تخصصی:
یکی از نشانه های مهمی که در مرحله گذار فرد برای رسیدن به فردیت، در روایات بنیادین جهان دیده می شود، عبور از راهرو پیچ در پیچ افقی یا عمودی (چاه/غار) است؛ تاریک جایی که به سبب دیده نشدن و ناشناختگی پر از ترس و وحشت است؛ هیولاها، مارها و موجودات جهان زیرین در این مکان مسکن دارند و تنها با جنگیدن می توان از آن ها رست. گاه در عمق و بن این مکان ترسناک، موانعی قرار دارد که به ظاهر، پاداش یا هر چیز خوشایند دیگری است، اما همان شیء یا موقعیت با ایجاد تعلیق، خود مرحله ای از آزمون محسوب می شود و گاه مانعی از پیروزی قهرمان خواهد بود. در این مقاله کوشش شده به روش توصیفی تحلیلی، مصادیق تعلیق با الگوی تکرار شونده «مرد آویزان» در ادب عامه و رسمی ایران و جهان، بررسی شود. حاصل کار نشان می دهد این تصویر در ذات مشترک نگرش انسان در مواجهه با دشواری های زیستی ریشه دارد و با توجه به زمان و مکان زیست و نوع انسان، با قدرت در ادبیات، فرهنگ و دین، هنر، سیاست و اقتصاد به حیات خود ادامه داده است. این تصویر، متأثر از تجربه اندوزی از فاجعه بوده که کارکرد ذهن انسان است و به رغم تکامل فرهنگی نوع انسان، از ذهن وی حذف نشده و ابتدا در قالب بن مایه در اساطیر و آیین های مادی بازتاب یافته و در دوران نوتر، با ورود به انواع ادبی رسمی و یا عامه، کارکردی متفاوت یافته و موجد انواع ادبی خاصی شده است.
بررسی و تحلیل چگونگی بازتاب مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات آینه تمام نمای تحولات اجتماعی و اقتصادی است. برحسب همین نگاه کلان، فرهنگ کار و زندگی و مشاغلی که مردم به نوعی با آن ها سرو کار داشته اند، در شعر شاعران بازتاب یافته است. درحقیقت یکی از منابع مکتوبی که می تواند نمایانگر مشاغل سنتی و باورهای عامه در باب آن باشد، ادبیات است. چه بسا مشاغلی که در جامعه سنتی بسیار رایج بوده و امروزه با رشد جوامع و چیرگی صنعت یا در حال فراموشی هستند و کاربردی ندارند و یا جز در موزه ها نمی توان از آن ها نشانی یافت. در این مقاله به بررسی مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی می پردازیم. یغما از شاعرانی است که با توجه به تنوع منظومه ها و وجه محتوایی آثارش به فرهنگ عامه و مشاغل مردم کوچه و بازار توجه ویژه ای داشته و به میانجیِ یادکرد آن ها، معانی و مضامین بدیعی را پرورانده است. در اشعار او شغل های مختلفی چون آهنگری، باغبانی، بقالی، پاره دوزی، پرستاری و ... انعکاس یافته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از بررسی مشاغل در اشعار یغما نمایانگر این امر است که شعر وی ضمن اینکه برخوردار از کاربرد ادبی زیباشناختی و معناآفرینی است، تصویری روشن از بنیان اقتصادی و معیشتی آن روزگار را هم نیز به دست می دهد که به نوبه خود می تواند باب بحث جدیدی را تحت عنوان فرهنگ کار در زیرمجموعه فرهنگ عامه بگشاید.
نازینْک، گونه ای شعر عامه بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامه بلوچ تنوع زیادی دارد و بخش اعظم آن را شعر تشکیل می دهد. انواع گوناگون شعر در همه عرصه های زندگی مردم حضور دارد و این حاکی از ذوق عامه آن ها برای پرداختن به شعر و ادب است. نازینک یکی از کهن ترین جنبه های ادبیات شفاهی قوم بلوچ است که در سراسر سرزمین بلوچستان هنوز رواج دارد و آن را مردم بلوچ، به ویژه مادران در توصیف فرزندان خود می خوانند. سراینده هیچ کدام از این سروده ها مشخص نیست و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. ﺳﺎﺧﺘﺎر نازینک ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺷﻮاﻫﺪی ﻛﻪ در دﺳﺖ اﺳﺖ، شبیه لالایی بلوچی است. درون مایه آن متنوع و بیشتر توصیفی از ویژگی هایی است که در گذشته برای دختر و پسر شایسته درنظر می گرفته اند. این اشعار تفاخر مادران و پدران نسبت به فرزندان خود و دربردارنده آرزوهای آنان است. این سروده ها موزون و از نظر زبانی روان و شیوا و از نظر ادبی پربارند. در بیشتر نازینک ها قافیه وجود دارد. هدف از این پژوهش، معرفی نوعی شعر عامه بلوچ است که تاکنون تحقیقی درباره آن صورت نگرفته است. این پژوهش به شکل بنیادی، برپایه تحقیقات میدانی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
بازتاب افسانه گاو عنبری در متون فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاو عنبری موجودی است افسانه ای با ویژگی های خاص که حکایت آن در متون نظم و نثر فارسی بازتابی گسترده دارد؛ به طوری که از قدیم ترین منابع موجود تا به امروز می توان نشانی از آن بازیافت. البته علی رغم قدمت این افسانه و اشارات پربسامد مربوط به آن در متون مختلف و نیز برداشت اشتباه از ماهیت آن، مایه شگفتی است که تاکنون پژوهش درخوری درباره این موجود انجام نگرفته است. این پژوهش با هدف بررسی منشأ، قدمت و روایت های گوناگون این موجود افسانه ای و نیز تعیین ویژگی های آن براساس منابع و اسناد مختلف، به چگونگی بازتاب حکایت این گاو پرداخته است. نویسندگان با بررسی منابع مختلف، ازجمله عجایب نامه ها، متون روایی، اساطیری، افسانه ای، تاریخی و غیره، مطالب مرتبط با موضوع را گردآوری کرده و به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و فیش برداری، دسته بندی و تحلیل کرده اند. از یافته های این پژوهش ارائه سیر تاریخی این حکایت و تغییرات مربوط به آن در متون دوره های مختلف و نیز تعیین هویت این گاو و تمییز آن از حیوانات مشابه و گاو دریایی واقعی است.
ساختارشناسی داستان «اصلی و کرم» بر مبنای الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات شفاهی درحقیقت تاریخ و فرهنگ گویای هر ملت است و داستان اصلی و کرم از داستان های معروف ادبیات ترکی است که به صورت شفاهی و سینه به سینه انتقال یافته و درنهایت به صورت مکتوب درآمده است. این پژوهش به تحلیل ساختار روایی این داستان، بر پایه الگوی روایی گریماس پرداخته و هدف از آن تشخیص و تحلیل عناصر روایی، و تبیین کارکردهای آن در ساختار این داستان است. از داستان اصلی و کرم چندین روایت و نسخه مکتوب وجود دارد که نسخه مورد استناد ما، نسخه سیروس قمری است. در این پژوهش به روش تحلیل کیفی و کمّی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اَسنادی زنجیره های روایی، الگوی کنشی و مربع معناشناسی را در داستان اصلی و کرم تحلیل و بر مبنای نظریه گریماس، روایت شناسی کرده ایم. دستاوردهای پژوهش گویای آن است که این داستان طرح و پی رنگی منسجم دارد و مؤلفه های شش گانه الگوی کنشیِ روایت شناسی گریماس، تطابق معناداری با اجزای روایت در آن دارد.
نقد روان شناختی و جامعه شناختی ذات الدّواهی، شیطانی در لباس عبّاد از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حکایت ملک نعمان و فرزندانش» یکی از داستان های خواندنی و چند لایه ای از مجموعه هزارویک شب است. داستان در لایه ظاهری اش جنگ بین مسلمانان و مسیحیان را که موضوعی تاریخی است، بیان می کند. ذات الدواهی، شخصیت اصلی زن داستان و مادر شاه مسیحیان، لباس مردان دین را می پوشد، جنسیت و دین خود را مخفی می کند و لشکریان اسلام را فریب می دهد. از دید اجتماعی، داستان بیشتر به مکاری های زنانه وی می پردازد که درنهایت به سزای اعمال خبیثانه اش هم می رسد، اما در لایه پنهانی تر، وقتی از بُعد کهن الگویی به آن بنگریم، داستان بیانگر فقدان آنیما (عنصر زنانه) در جامعه است و گسستگی خودآگاهی و ناخودآگاه جمعی را نشان می دهد که حکمرانی دو پادشاه بر یک اقلیم پایانِ داستان به خوبی این موضوع را تأیید می کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است. ذات الدواهی از نظر کهن الگویی «آنیما (مادرمثالی)» منفی است که در قسمت هایی از داستان «نقاب» به صورت می زند و «سایه»های اجتماع را به صورت پررنگ تری نشان می دهد. البته با اندکی تغییر در شیوه نگرش نسبت به نقش و جایگاه شخصیت ها، می توان او را به عنوان «قهرمان کلک» نیز به شمار آورد. ذات الدواهی نماینده زنان جامعه اش است؛ زنانی که ویژگی زنانه شان (عشق) در نظام مردسالار نادیده گرفته شده است و به حاشیه رانده شده اند. درنتیجه، عنصر مردانه (آنیموس) در او فعال شده است و به دلیل ویژگی های آنیموسی، چهره ای انتقام جو، بی باک، سنگدل و دسیسه چین از خود نشان می دهد.