مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
فروهر
حوزه های تخصصی:
بررسی امکان تأثیرپذیری افلاطون از زرتشت؛ با تأکید بر آموزﮤ «مثل» افلاطون و «فروهر» زرتشتی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیراتی است که افلاطون از تفکر شرقی مخصوصاً از شخص زرتشت پذیرفته است. هیچ انسانی را یارای آن نیست که بتواند نظامی فلسفی، بدون یاری جستن از اذهان دیگر بنیان نهد و افلاطون نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر این مسئله ثابت شود نه تنها از ارج و قرب او نمیکاهد بلکه برارزش و غنا و جامعیت آثار او نیز میافزاید. هدف نگارنده در نگارش این نوشته این است که بدور از تعصب ورزی کورکورانه نسبت به ایران باستان یا ارادت ورزی متعبدانه به یونان باستان، تأثیرپذیری افلاطون از تفکر شرقی ـ ایرانی زرتشت را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد.
اوصاف و کارکرد یاریگران خـداوند در اوستـا و عهـد عتیـق (بررسی تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون دینی زرتشتی و یهودیت، که نمایانگر اندیشه های دینی یهودیان و مزداپرستان در هزاره ی پیش از میلاد هستند، به صراحت به شراکت موجودات مینوی در آفرینش و اداره ی هستی، اعم از مینوی و مادی، اشاره شده است. به باور اوستا، جهان نیک را اهورامزدا، با همراهی مینوی مقدسی موسوم به سپنته مینو آفریده است و با همکاری و یاری فروشی ها، امشاسپندان و خورنه (فرّهی) اداره می کند. در عهد عتیق نیز یهوه به واسطه ی قوا ی الهی به نام روح خدا، فرشته خدا و فرشتگان خدا به تکوین هستی، تکمیل و اداره آن پرداخته است. نوشتار پیش رو نخست به معرفی و توصیف هر یک از لشگرهای مینوی یاد شده در اوستا و عهد عتیق پرداخته، سپس اختلافات و به ویژه اشتراکات کارکرد و ماهیت آنها را نشان می دهد.
بررسی چندگانه بودن نیروهای معنوی انسان در آیین زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید به ندرت بتوان کسی را یافت که قائل به دوساحتی بودن انسان نباشد؛ زیرا این مسئله ای وجدانی و فطری است. تمام ادیان آسمانی، با پذیرش اصل بحث، برای تبیین آن مطالبی بیان کرده اند که در کتاب های مقدس آنها نمود پیدا کرده است. آیین زرتشت، یکی از این ادیان است که در کتاب مقدس خود، یعنی اوستا مطالب قابل توجهی در مورد بُعد دوم انسان؛ یعنی روح و جان بیان کرده است. این نوشتار، به روش تحلیلی توصیفی ضمن بیان پنج گانه بودنِ نیروهای مینوئی (روحانی، معنوی)، که شامل «اَهو، دَئِنا، بَئوذَ، اوروان و فرَوَشی» هستند و بیان تعاریف و مستندات متون مقدسی آنها و بیان دیدگاه های نویسندگان و محققان آیین زرتشت و بیان برخی اختلافات جزئی در این زمینه، به بررسی و تحلیل فرض های مختلف، در باب یکی بودن یا چندگانه بودن این نیروها پرداخته است. فرض های پنج گانه در این زمینه مطرح شده و هریک به صورت جداگانه تحلیل و بررسی شده است. در پایان، با توجه به مستندات موجود در متون مقدس زرتشتی و دیدگاه های زرتشت پژوهان در این زمینه، بر چندگانه بودن این نیروها از دیدگاه زرتشتیان رسیده است.
پژوهشی تطبیقی بر نمادهای ایران باستانی و تاثیر آن در قالی های پس از اسلام (مطالعه موردی: سیمرغ، جدال شیر و گاو و نماد فروهر)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
127 - 137
حوزه های تخصصی:
طراحان قالی های در هر زمان، تحت تأثیر دین و آیین و فرهنگ بومی به استفاده از نقوش نمادین در قالی هامی پردازند. در دوره اسلامی نیز قالی های ایرانی، تحت تأثیر فرهنگ و مذهب زمان خویش قرارگرفته و از نمادگرایی اسلامی بهره مند شده اند. این نمادها بسیار متنوع بوده، اما آنچه مطرح است آن نمادهایی است که ریشه در ایران پیش از اسلام داشته، اما در قالی های ایرانی-اسلامی بار دیگر تجلی یافته اند. مقاله حاضر با روش تطبیقی-تحلیلی می کوشد تا با بررسی نقوش باستانی به طبقه بندی و تحلیل این نمادها پرداخته، سپس به سؤالاتی همچون چرایی دلایل کاربردی این نقوش بر قالی های ایرانی در دوره اسلامی و چگونگی تطابق این نقوش با اندیشه اسلامی پاسخ دهد. با توجه به گستردگی نقوش نمادین با مضامین باستانی، در این پژوهش تنها سه نماد مورد بحث و تحلیل قرار خواهد گرفت که شامل نقوش نمادین؛ ققنوس، جدال شیر و گاو و نماد فروهر هستند. می توان دریافت که نمادها زمانی می توانند به حیات خود ادامه دهند که مطابق نگاه مذهبی و سیاسی جامعه آن روز باشند. در این میان نقوش باستانی در سه رده توانسته اند در دوره اسلامی دوام یابند؛ 1- به لحاظ ساختاری همچون گذشته اما در معنا منطبق با بینش اسلامی تغییر یافته اند 2- به لحاظ ساختاری و معنا همچون گذشته اما با توجه به آن که منافاتی با اندیشه اسلامی ندارد دوام یافته و تنها معناهایی بر آن افزوده شده است 3- به لحاظ ساختاری و معنایی همچون دوره گذشته بوده اگرچه با اندیشه اسلامی مطابقت نداشته اما با اندیشه سیاسی و نظام سلطنتی منطبق بوده اند.
فرّه ایزدی افریدون خداوندگار نیرنگ و جشن بازگشت فرَوَهَران به روایت ابوریحان بیرونی و شیخ اشراق سهروردی
در این جستار کوشیده ایم بر مبنای نگرش تاریخی ابوریحان محمد بن احمد بیرونى (م 440ق) به تمدن فرهنگی ایران باستان و تحلیل هایی تطبیقی با اندیشه های احیاگر حکمت خسروانی پارسیان، شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی ( م 587ق)، در مقولکه فرّه ایزدی افریدون و جشن بازگشت فَروَهَران، مواردی را نقد و بررسی کنیم. نگارندگان در پژوهش حاضر درصدد هستند، با قرار دادن محوریت آثار ابوریحان بیرونی و شیخ اشراق سهروردی، رابطکه توالی و نظم منطقی مباحث را از زوایای جغرافیای تاریخی و اقلیم حماسه عرفانی مورد واکاوی قرار داده و با ارائه مختصاتی از یافته های پژوهش،کوشش می شود بن مایه های اسطوره شناسی، تاریخی و عرفانی مباحث را مورد تحلیل محتوایی بنیادی قرار دهند.
ارزیابی تفسیر جلوه های تجلی در حکمت مزدیسنا و عرفان نظری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
242 - 265
حوزه های تخصصی:
عرفان نظری اساسا بر پایه های تفکر و شناخت بنا شده است، در این رویکرد معرفتی، سالکین سیر الی الله، با نفی وجود از کثرات عالم، آن ها را مظاهر اسماء و صفات و تجلی وجود حق دانستند. اما به نظر می رسد بینش وحدت وجود در تجلی اعیان، پیش از آرای عرفان نظری، در ایران اوستایی نیز وجود داشته است، که نشانی از دیرینگی مفاهیم عرفانی در ایران باستان دارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل مشابهت های مفهوم تجلی در این دو بینش عرفانی و حکمی است که به شیوه توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق آن است که تفسیر تجلی صور علمیه الهی در عالم وجود چه شباهت هایی با سیر نزول فَرَوَشی های زرتشتی از جهان مینوی به عالم خلقت دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که دیرینگی تجلی علم خداوند در حقایق موجودات عالم امکان در ایران اوستایی نیز مشاهده می شود. همچنان که در مزدیسنا صور معنوی که در ابدان بشر ساکن است، از مرکز حقیقت صادر گردیده و با نام امشاسپندان فروهری شناخته می شوند؛ در عرفان نظری نیز صورت معنوی تعینات هستی اعیان ثابته نام دارند که در مظاهر عالم متجلی هستند و اﻧﺴﺎن کﺎﻣﻞ ﻣﻈﻬﺮ ﺗﺠﻠی ذات ﺣﻖ اﺳﺖ.
بررسی تطبیقی امشاسپندان در آیین زرتشتی و اعیان ثابته در عرفان نظری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
211 - 238
حوزه های تخصصی:
اعیان ثابته در عرفان نظری، صور علمیه الهی هستند که در فیض مقدس، به کالبد عالم وارد شده اند، اعیان در علم الهی ثابت اند که تنها یک بار در ازل تحدید یافته اند و در کسوت اسماء و صفات، مظهر ذات حق تعالی گشته اند. این پژوهش مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای و توصیف و تطبیق داده ها، تفسیر مترادف اعیان ثابته را به شیوه توصیفی - تطبیقی در آیین کهن زرتشتی مورد بررسی قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شباهت های بنیادی این دو نگرش آیینی و عرفانی است. در اشاره به یافته های تحقیق می توان گفت که صور معنوی عالم در آئین زرتشتی، امشاسپندان فرَوَشی نام دارند که همانند اعیان، پیش از آفرینش هستی، خلق گردیده اند و در کالبد گیتایی قرار گرفته اند، آن ها در تجلی اسماء و صفات، مظاهر اهورامزدا در عالم گیتایی هستند. در هر دو نگرش به عهد الست و اقرار به رسالت بندگی اشاره شده است. علم الهی در آن ها ثابت است و در حقایق علمی موجودات، تعاریفی یکسان با یکدیگر دارند.