پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی

پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی

پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره 5 تابستان 1403 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تأملی در ضبط و گزارش سه بیت از شرفنامه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظامی شرفنامه تصحیح سبزآخور سرآخور جرس در گلو بستن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
تاریخ تحریر کهن ترین دستنویس های موجود از خمسه نظامی با سال وفات وی حدود یک قرن و نیم، فاصله دارد. به همین سبب است که با وجود تصحیح های مختلفی که از خمسه انجام گرفته است، به علت فقدان دستنویس های کهن و قابل اعتماد، همچنان اشکالات متعدد و گشتگی ها و تصحیف هایی در متن این مثنوی گرانمایه وجود دارد. از همین دست است ترکیب «سبزآخور» در دو بیت از شرفنامه که همه مصححان و شارحان این کتاب بر اساس ضبط نادرست دستنویس ها و نیز وجود مدخل «سبزآخور» و معنی آن در فرهنگ ها -که البته بر اساس خوانش نادرست همین بیت های نظامی پدید آمده است- ضبط این واژه ها را در آن دو بیت به همین صورت پذیرفته اند و در صدد توجیه معنی برای آن برآمده اند. در این تحقیق ضمن بررسی مواردی که شارحان شرفنامه در باب معنی این ترکیب مطرح کرده اند، نشان داده شده است که «سبزآخور» در دو بیت از این مثنوی، گشتگی «سرآخور» است به معنی بهترین اسب و بارگی خاص پادشاهان و صاحب منصبان که مقدّم بر همه اسبان در اصطبل بسته می شده است و از آن برای بارورکردن مادیان ها نیز استفاده می شده است. در قسمت دیگری از مقاله بر اساس قرائن درون متنی خمسه نظامی و نیز استفاد از شواهد سایر متون ادب فارسی، پیشنهاد تصحیح «جرس در کمر بستن» به جای «جرس در گلو بستن» در بیتی از شرفنامه مطرح شده و نشان داده شده است که «هارونان پادشاه»، جرس ها را بر «کمر» می بسته اند.
۲.

بازخوانی تحلیلی تشبیه کعبه به عروس «هرهفت کرده» در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر خاقانی شرح هر هفت کرده کعبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۹
یکی از موضوعات مهم در دیوان خاقانی کعبه ستایی است که رهاورد سفرهای حج اوست. از زیباترین این توصیف ها، توصیف کعبه به عنوان عروسی «هر هفت کرده» است. اصطلاح «هر هفت کرده» در اشعار شاعران قرن ششم به بعد دیده می شود؛ اما بیشترین کاربرد آن در اشعار خاقانی است. فرهنگ ها این اصطلاح را به معنی «دارای آرایش کامل» و همان که امروز «هفت قلم آرایش کرده» گفته می شود، آورده و آن را شامل حنا، وسمه، سرمه، سرخاب، سفیداب، زرک، و غالیه دانسته اند. شارحان خاقانی نیز در شرح بیت های مذکور، فقط به ذکر همان هفت قلم آرایشِ آمده در فرهنگ ها بسنده کرده و توضیح دیگری در این باره نیاورده اند. ازآنجاکه خاقانی شاعر نکته های دقیق است، می توان پنداشت که وی در توصیف کعبه به عنوان عروسی دارای آرایش کامل، شباهت هایی در نظر داشته است. مسأله مقاله حاضر این است که آوردن این صفت برای کعبه، چه معنا یا توجیهی در ذهن خاقانی داشته است. نتایج حاصل از بررسی این موضوع، گویای آن است که اولاً منظور خاقانی از «هر هفت کرده» درباره عروس یا معشوق، تنها استفاده از مواد آرایشیِ گفته شده نبوده؛ بلکه منظور وی همه لوازم مربوط به عروس بوده است که شامل آراستن گیسو، پوشیدن لباس زیبا و گران بها، استفاده از زیورآلات، استفاده از عطر و در حجله نشستن هم می شده و ثانیاً خاقانی اجزایی از خانه کعبه را با آنچه به آراستگی و زیبایی عروس مربوط می شده، تطبیق داده و آنها را به عنوان هر هفت کردگی کعبه در نظر گرفته است.
۳.

نقد و تحلیل کارکرد مفاهیم و مصطلحات صوفیه در دیوان نزاری قهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نزاری قهستانی اسماعیلیه مصطلحات عرفانی تقیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
سعدالدّین بن شمس الدّین بن محمّد نزاری قهستانی، از شعرای نیمه دوّم سده هفتم و آغاز قرن هشتم است. خانواده نزاری از اسماعیلیانی بودند که از تهاجم مغول جان به دربردند. در دوره ای که او می زیست، حکومت الموتیان به وسیله مغولان ازبین رفته بود و اسماعیلیّه به خاطر عقایدشان در سختی و تنگنا به سرمی بردند و تحتِ تعقیب و آزار قرارمی گرفتند. نزاری شاعر و کارگزار درباری دو حکومت دست نشانده مغول، یعنی آل کُرت و مهربانی بود. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نزاری الفاظ و مصطلحات صوفیه را به شیوه ای نمادین و با ظاهر صوفیانه و به منظور نشر افکار اسماعیلی به کارگرفته است یا آنکه عمیقاً تحتِ تأثیر افکار صوفیه قرارگرفته و شاعری صوفی محسوب می شود؟ حاصل تحقیق نشان می دهد نزاری به صورتِ تقیّه، برای حفظ جان خویش در زیر پوشش تصوف می زیست و برای آنکه مجال سخن و نشر عقیده داشته باشد به اصطلاحات عرفانی روی آورد، عرفان در آن روزگار، اندیشه رایج و مقبول بود. مراقبت دائمی نزاری در پنهان داشتن هویّت اسماعیلی خویش از حامیانش که ضدِاسماعیلی بودند، ناگزیر به گونه ای در آثارش انعکاس یافته است؛ بدین ترتیب که شاعر عقاید اسماعیلی خویش را به شیوه ای نمادین و یا تلویحی و به ظاهر با مفاهیم صوفیانه بیان کرده است. مقهور و متهم شدن نزاری در پایان کار نیز بیش از آنکه براثرِ حمایت از افراد اسماعیلی باشد به نوعی انعکاس اندیشه های اسماعیلی در اشعار اوست. خطوط فکری شاعر و تطابق آن با منابع اندیشه اسماعیلی آن دوره، همچنین نمایاندن هنر نزاری برای نشر پوشیده و بادوام عقیده، وجوه اشتراک و افتراق اندیشه او را با افکار صوفیانه نشان می دهد.
۴.

بازشناخت شخصیت ابن یمین با محوریت قطعات ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن یمین بازشناخت شخصیت قطعات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۸
ابن یمین فریومدی از شاعران نیمه دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم است. او از سرایندگان دوره مغول به شمار می رود. عصر مغول دوره ای سراسر آشوب در تاریخ ایران محسوب می شود. محل زندگی شاعر از مراکز پرآشوب بوده است که در آن بر اثر وحشی گری های این قوم خون خوار، اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگ مردم رو به انحطاط و اضمحلال می گذارد. در این ایام، آشفتگی های سیاسی و اجتماعی و سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی سبب ایجاد روحیه تسلیم و جبرگرایی در میان عامه مردم جامعه می شود. آشفتگی های کلام شاعر که منبعث از آشفتگی های اجتماع است، موجب شده تأثیر جهان بینی شاعر بر زبان او بیشتر از تأثیر زبان شاعر بر جهان بینی او باشد. تناقض گویی های او در بیان نکات اخلاقی به وضوح در قطعاتش قابل مشاهده است و همین نکته او را شاعری بین مرز خوبی و بدی نگه می دارد. اگرچه ابن یمین به سبب سرایش قطعات اخلاقی و پندآموز شهرت فراوان یافته است و تاکنون پژوهشگران بیشتر این جنبه دیوان او را مورد مطالعه و پژوهش قرار داده اند، اما نگارنده در این تحقیق با استناد به دیگر اشعارش به دنبال این نکته است که او در برخی موارد شاعری اخلاق مدار نبوده است؛ بلکه در بسیاری از موارد با درخواست های ناچیز و حقیرانه از دایره اخلاق و آزادمنشی خارج شده است.
۵.

بررسی تطبیقی انواع تعارض از دیدگاه عطار و روان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انواع تعارض تعارضات درون فردی تعارضات فرد با جامعه تعارضات میان فردی عطار نیشابوری مثنوی های چهارگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۶
مثنوی های عطار آثاری است که در قالب حکایت، مطالب مهم عرفانی را به نمایش می گذارد. عطار به منظور تبیین دیدگاه عرفانی خویش، علاوه بر ارتباط انسان با خدا، به درونیات انسان و همچنین ارتباط میان انسان با دیگر افراد و جامعه نیز می پردازد. در روان شناسی نیز، این ارتباطات، اهمیت والایی دارد؛ تا آنجا که تعارضات فرد در هریک از موارد مطرح شده، از عوامل مهم ایجاد اختلالات روانی و روان نژندی به حساب می آید. روان شناسان با معرفی انواع تعارض، کوشیده اند راهکارهایی برایِ زدودن این گونه تعارضات ارائه دهند تا از این طریق، به کاهش اختلالات روانی در جامعه کمک کنند. یکی از مباحث مهمی که در آثار عطار نیز زیاد به چشم می خورد، انواع تعارض و راه حل های آن است. با توجه به سادگی زبان عطار و استفاده او از حکایات، ضرورت دارد که برای تبیین مباحث روان شناختیِ همسو با مباحث عرفانی، آثار او از این دیدگاه، مورد مطالعه قرار گیرد. نگارندگان در این پژوهش، کوشیده اند تا با روش توصیفی-تحلیلی و طرح انواع تعارضِ میان فردی، فرد با جامعه و درون فردی، دیدگاه عطار را در مثنوی های چهارگانه وی تبیین کنند. به نظر می رسد عطار، شیوه هایی همسو و گاه، متفاوت با روان شناسان برای حل تعارضات ارائه کرده است که می توان از آن ها برای کاهش تعارضات بهره برد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که حل مسئله از طریق گفت وگو، تمثیل و حکایت، لحن محبت آمیز، بازشناسی و تعریف مشکل، تسلیم و سازش، انتقاد از اوضاع جامعه و نقد حاکمان در قالب شعر، طنز و داستان، همچنین مبارزه با هواهای نفسانی از جمله مهم ترین راهکارهای عطار برایِ زدودن یا غلبه بر انواع تعارضات است.
۶.

بررسی دیدگاه شارحان درباره عوامل ابهام و تغییر بی قرینل مخاطب در دفتر دوم مثنوی (ابیات 52 تا 60)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی مولوی دفتر دوم (ابیات 52 تا60) ابهام تخاطب تغییر مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱۰
مثنوی معنوی نتیجه یک عمر سلوک و مطالعه معارف قرآنی مولانا با الگوگیری از قرآن کریم و نزدیک به شیوه بیان آن است؛ همان گونه که در آیات قرآن، محکمات و متشابهات یافت می شود و فهم بخشی از آن دشوار و مبهم و دارای پیچیدگی های لفظی و معنایی فراوانی است و باید رمزگشایی شود، برخی از ابیات مثنوی نیز این گونه است و پژوهندگان عرصه مثنوی و غزلیات مولوی، در علل و عوامل آن و راه های گره گشایی از آن، بررسی ها و واکاوی فراوانی کرده اند. در این نوشتار ضمن بررسی کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی، این عوامل و دیدگاه صاحب نظران، به شکل موردی ابیاتی از مقدمه دفتر دوم مثنوی که از نظر بسیاری از پژوهشگران و گزارشگران از موارد ابهام و بحث برانگیز است، بررسی شده و اختلاف دیدگاه ها، به ویژه از جهت مخاطب و تغییر آن، بیان گردیده است. در بررسی این دیدگاه ها مشخص شد که به دلیل شیوه ویژه مولوی و غلبه شور و شیدایی در برخی ابیات مثنوی، گاه بدون وجود واگردان در ابیات، مخاطب تغییر می یابد و خواننده و گزارنده ابیات با دشواری فراوان روبه رو می شود و هر یک از شارحان برای برون رفت از این دشواری، معنی خاصی را برگزیده اند و حتی برخی بر وجود احتمالات گوناگون در ابیات و بحث انگیزی و دشواری تعیین مخاطب واحد و تعیین نوع مخاطب، اشاره کرده اند. اختلاف نسخ و کهنگی متن، دخالت دادن دیدگاه و نگاه عرفانی یا فلسفی شارحان در فهم متن و یا تحمیل معنی بر متن، بی توجهی به حالات معنوی شاعر و شور و شیدایی او، بی توجهی به سبک زبانی و بیانی مولوی، از دیگر موارد ابهام در ابیات یادشده و شرح و برداشت گوناگون شارحان از متن است.
۷.

آذربایجان و ترکان در آینل سه متن از قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آذربایجان ترک عجایب الدنیا همام سعدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۶
یکی از مباحث مهم تاریخی زبانی در دوره اسلامی ایران حضور ترکان در آذربایجان و رواج زبان ترکی در این بخش از ایران است. این نظریه مهم که مردم آذربایجان پیش از رواج ترکی به یکی از زبان های ایرانی شاخه شمال غربی سخن می گفته اند، امروزه به اصلی خدشه ناپذیر در تاریخ زبان های ایرانی تبدیل شده و دانشجویان این حوزه از مطالعات ایرانی آن را در آغاز کار می آموزند. بااین حال، گرچه می دانیم نخستین بار ترکان سلجوقی بودند که به شمال غرب ایران وارد شدند و اندک اندک با تشکیل گروه های جمعیتی زبان خود را نیز در آنجا درگستردند، امّا ترسیم تاریخ نفوذ تدریجی ترکان و زبان ترکی در آذربایجان از زمان ورود سلجوقیان تا تشکیل حکومت صفویّه در قرن دهم، می تواند روند تغییر زبان را در این بخش از ایران روشن تر کند. از همین روی، ما در این مقاله با تکیه بر شواهدی از سه متن فارسی در قرن هفتم هجری که دو تای آن ها از حوزه جغرافیایی آذربایجان و یکی نیز از شیراز برگزیده شده است، نشان می دهیم در این قرن نیز گرچه ترکان گروه های جمعیتی بیشتری در آذربایجان و ارّان تشکیل داده اند، امّا همچنان مردم آذربایجان در بین خودشان و ترکان هیچ پیوندی متصور نبوده اند و ترک و ترکی را بیگانه می دانسته اند.
۸.

بازتاب واژگان خراسانی در مثنوی معنوی (دفتر اول و دفتر دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی مولوی واژگان خراسانی گویش های خراسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۷
مثنوی معنوی که به قرآن عجم معروف است، سرشار از واژگانی است که در زبان گویشوران خراسان بزرگ به صورت زنده به کار می رود. در این پژوهش با ذکر نمونه هایی از گویش های مختلف خراسان شامل سبزواری، قاینی، مشهدی، تاتی، بیرجندی و با آوردن شواهدی از مثنوی ثابت کرده ایم، واژگانی که به نظر متروک و تاریخی می رسند هنوز در گویش های خراسان زنده و پویا هستند و زبان مبدأیی که مولوی با خود از شرق به غرب برد در کنار زبان مقصد که با آن با دیگر مردمان ارتباط برقرار می کرد، منسوخ و کم رنگ نشد، برعکسِ لغات ترکی که در آثار مولانا به ندرت به کار رفته است. به نظر می رسد، مولوی با آوردن این حد از واژگان، به شکلی خودآگاه یا ناخودآگاه می خواسته است، ضمن زنده نگه داشتن زبان مادری خویش، غربت و دوری از وطن و برخی گرایش های نهانی خود را نیز انعکاس دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مولوی علاقه خویش را به به زبان مادری خود در کاربرد معنادار واژگان بیان می کند. علاوه برآن، با تأمل بیشتر می توان دریافت که بسیاری از این واژگان با گذر زمان، رنگ کهنگی به خود نگرفته اند و در شمار میراث ماندگار و پایدار فرهنگی ما هستند و از مقوله های مناسب الگوسازی در تقویت هویّت ملی و زبان معیار هستند و نقش ب سزایی در ایجاد وحدت و یکپارچگی قومی و ملّی و نشاط فرهنگی دارند که در بافتی هدفمند به کار رفته اند. همچنین می توان با این روش واژگانی را که مخصوص به گویش های خراسانی هستند، مستند کرد و به مفهوم دقیق و درست واژگان و فهم و یادگیری مثنوی معنوی نزدیک تر شد.
۹.

خوانش بیش متنی داستان دو جانور: ایخنیلات نوشته آلِکسِی رِمیزوف و کلیله ودمنه با تکیه بر گونه شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کلیله ودمنه آلکسی رمیزوف ترامتنیت ژرار ژنت بیش متنیت گونه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۹
کلیله ودمنه به عنوان اثری فاخر و ارزشمند، یکی از متون تأثیرگذار بر آفریده های ادبی گوناگون در دوره های مختلف تاریخ ادبیات جهان بوده است. دامنه این تأثیر در ادبیات روسیه در حکایت های اخلاقی ایوان کریلوف و قصّه های فسیوالود گارشین و لِف تالستوی در قرن نوزدهم و حتی، آثار برخی نویسندگان قرن بیستم روسیه، از جمله آلِکسِی رِمیزوف قابل مشاهده است. در این جُستار برآنیم تا با به کارگیری شیوه تحلیل تطبیقی محتوا و تکیه بر نظریه ترامتنیت ژرار ژنت و رویکرد رِمیزوف به اقتباس ادبی از متون کهن و با اتکاء به تحلیل عناصر داستان، میزان و چگونگی تعامل داستان دو جانور: ایخنیلات نوشته آلِکسِی رِمیزوف را با پیش متن کلیله ودمنه مورد توجّه و مداقه قرار دهیم. برایند یافته های پژوهش حاکی از آن است که طبق فرضیه تحقیق، رابطه بیش متنیت از میان زیرشاخه های نظریه ترامتنیت ژنت، مصداق بیشتری درخصوص رابطه دو متن نامبرده دارد و دو باب شیر و گاو و بازجُستِ کار دمنه از کلیله ودمنه به عنوان پیش متن داستان نویسنده روسی مشخص می شوند. بررسی ها نشان داد در رابطه بیش متنی میان دو اثر مذکور، تراگونگی بر همان گونگی غلبه داشته و بنا بر گونه شناسی ژنتی، شاهد کارکرد تفنّنی، گشتار کمّی کاهش و گونه پارودی در رابطه بیش متنی آن ها هستیم.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۱۸