مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
فیتزجرالد
حوزه های تخصصی:
ترجمه بین نشانه ای و تحریف فرهنگی : بررسی موردی تصویر گری در ترجمه رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یاکوبسن (1959) در طبقه بندی سه گانه اش، ترجمه بین نشانه ای را یکی از انواع ترجمه ذکر می کند که در آن وسیله ارتباط تغییر پیدا می کند. هدف تحقیق حاضر بیان و اثبات این مطلب است که ترجمه بین نشانه ای، همانند ترجمه بین زبانی، میتواند اثر اصلی را تحریف کند. وقتی که متنی در زبان مقصد ترجمه میشود و به صورت مصور هم در می آید اجزای تصویری و عکس ها گاها متن اصلی را در سطوح مختلف زبانی و فرهنگی تحریف میکنند.در این پژوهش سعی می شود با بررسی رباعیات خیام، ترجمه آن به وسیله فیتزجرالد و تصاویر قرار داده شده در نسخه ترجمه شده به وسیله ادموند سالیوان، دستکاری و تحریف متن و فرهنگ اصلی نشان داده شود. تصویر گر در این اثر به وضوح سعی کرده با ایجاد التقاط تصویری، نمادسازی، و فضا سازی و تلمیح درون متنی و تغییر ماهیت عناصر فیزیکی و غیر فیزیکی همانند اشیا، فضا ها، پوشش ها، ایدئولوژی ها و ...، فرهنگ و هویت اصلی و ایرانی را تغییر داده و آن را با معیارها و کلیشه های غربی همگام سازد. به عبارتی دیگر مصور سازی به عنوان نوعی ترجمه بین نشانه ای ماهیت اصلی و ایرانی شعر خیام را دچار دستکاری و دگرگونی میکند.
تأثیر رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد بر اشعار هاوسمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید ترجمه می تواند موجب ابداع و نوآوری ادبی شود. معمولاً دوره های مهمِ نوآوری ادبی اغلب از پی دوره های فعالیت فشردة ترجمه می آیند. با این که اندیشه های نو، انواع ادبی جدید و ساختارهای تازه از طریق ترجمه ایجاد می شوند، ولی متأسفانه، تا همین اواخر، تطبیقی گران چندان به آن اهمیتی نمی دادند. رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد در مسیر پذیرش به اشعار بدبینانه ای تبدیل شدند و نسلی را مخاطب قرار دادند که با شک، بدبینی، تقدیرگرایی و اغتنام فرصت در نیمه دوم قرن نوزده دست به گریبان بودند. بنابراین، این ترجمه هم به عنوان اثری از ادبیات مشرق زمین و هم به صورت گفتمانی موافق با فضای ادبی این دوره مورد استقبال قرار گرفت. تأثیر این اشعار چنان بود که از یک سو الگویی برای نسل جدیدی از شاعران محسوب می شد که سعی داشتند شک، بدبینی، تقدیرگرایی را به دست مایه ای مناسب برای شعر پیشامدرن تبدیل کنند. از دیگر سو، این ترجمه معیاری برای مترجمان آینده بود؛ زیرا ظرفیت های شعر فارسی را به خوانندگان انگلیسی زبان عرضه می کرد. جستار حاضر درصدد است تا نشان دهد که این ترجمه در چگونگی شکل گیری شعر پیشامدرن انگلیسی، از حیث فرم و محتوا، به ویژه شعر هاوسمن، نقش داشته است. جوان شراپ شایری هاوسمن با رباعیّات فیتزجرالد اشتراکات انکارناپذیری، مانند بی ثباتی و ناپایداری جهان، فرصت جویی و عشرت طلبی، بدبینی و نومیدی دارد.
مقاله به زبان فرانسه: ریتم و قافیه در رباعیات فبتز جرالد: ترجمه یا خلق ادبی؟ (Le rythme et la rime dans les Robâïât de FitzGerald:Traduction ou création Littéraire?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
En se fondant sur des approches traductologiques, cet article se propose de faire une analyse critique de la première traduction anglaise des Robâïât d’Edward FitzGerald. En général, FitzGerald a-t-il réussi à transmettre le rythme et la musicalité unique du texte persan dans sa traduction? Est-il également parvenu à conserver l’interaction sémantique et rythmique du texte original dans sa version? En s’appuyant sur les théories de certains spécialistes de la traduction tels Henri Meschonnic, Antoine Berman, Derek Attridge, et Gérard Desson, cet article vise à examiner les questions soulevées par la traduction du rythme persan ainsi que de la corrélation entre le sens et le rythme du texte original, et ce qui se retrouve dans la première édition des quatrains de FitzGerald.
بررسی و مقایسه ترجمه رباعیات خیام از فیتزجرالد با ترجمه پیتر ایوری و جان هیث استابس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
543 - 564
حوزه های تخصصی:
ترجمه ادبی و بویژه ترجمه شعر از حساسیت و دشواری ویژه ای برخوردار است تا آنجا که برخی آن را امکان ناپذیر دانسته اند.در این میان شعر فارسی با برخورداری از ظرایف، صنایع ادبی و وزن ویژه خود، ترجمه پذیری خود را سخت تر کرده است. رباعیات خیام نیز یکی از شاهکارهای ادبی است که به آسانی تن به ترجمه نمی دهد. با این وجود مترجمان زیادی سعی کرده اند تا این اشعار را به زبان خود ترجمه کنند که می توان ترجمه انگلیسی ادوارد فیتزجرالد و پیتر ایوری و جان هیث را نام برد. ترجمه ادوارد فیتزجرالد آزاد و ترجمه ایوری و هیث تحت اللفظی است و حدود صد سال بعد از ترجمه فیتزجرالد صورت گرفته است. در این پژوهش سعی می شود تا به بررسی و مقایسه ترجمه فیتزجرالد با ترجمه ایوری و هیث پرداخته شود و نکات ضعف و قوت هر کدام نشان داده شود و این نکته معلوم گردد که کدام ترجمه در انتقال مفاهیم مورد نظر خیام موفق تر بوده و کدام مترجم مفهوم رباعیات را بهتر فهمیده است.
سلامان و ابسالِ فیتزجرالد جامی: بررسی بازنویسی فیتز جرالد از منظومه عرفانی جامی بر اساس دیدگاه لفویر (۱۹۹۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شیوه کیفی- تبیینی و مبتنی بر مبانی بحث «بازنویسی» در «مکتب دست کاری» نشان می دهد که چگونه و به چه ترتیب فیتزجرالد با کاربست دو رویکرد بوطیقایی و ایدئولوژیکی پیشنهادی لفویر (۱۹۹۲)، روایت منظوم جامی را «بازنویسی» کرده است. بوطیقا، تبعیت از قواعد عصر و ایدئولوژیک، ناظر به نقش حامیان است. یافته ها نشان می دهند تغییرات متعدد فیتزجرالد، نه فقط به دلیل تفاوت های زبانی و بوطیقایی که به دلیل تطبیق با بافت فرهنگ و ایدئولوژی زمانه خود بوده است. ازجمله مهم ترین نتایج این پژوهش، نمایش نحوه بازنمایی فرهنگ عرفان ایرانی در بازنویسی های فیتزجرالد است. او با ایجاد تغییرات در متن اصلی، تصویری متفاوت و گاه خیال انگیز از فرهنگ و ادبیات ایرانی، به ویژه ادبیات عرفانی ارائه داده است؛ تصویری که بیشتر با تصورات و انتظارات مخاطبان غربی همخوانی دارد. همچنین، فیتزجرالد این منظومه را به گونه ای بازنویسی کرده که با سرمایه فرهنگی در شبکه های فرهنگی و اجتماعی انگلستان مطابق باشد. این بازنویسی ها شامل انتخاب واژگان جدید، تغییر ساختار جمله ها و حتی حذف یا افزودن بخش هایی از متن اصلی بوده است تا اثر نهایی برای مخاطبان انگلیسی جذاب تر باشد. درنتیجه، بازنویسی های فیتزجرالد نه فقط ترجمه ای ساده نیست که فرایندی پیچیده از بازنویسی و بازنمایی فرهنگی است که در آن ایدئولوژی، بوطیقا و انتظارات اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده اند. این یافته ها به درک بهتر از نحوه تعاملات فرهنگی میان شرق و غرب در دوران مدرن کمک می کند و نشان می دهد که ترجمه ها و بازنویسی های ادبی چگونه می توانند وسیله ای برای انتقال و تحول فرهنگی باشند.