فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۹۲۱ تا ۲۵٬۹۴۰ مورد از کل ۴۹۹٬۲۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییر الگوی کشت محصولات زراعی آب بر به گیاهان دارویی، به دلیل حفظ منابع پایه محیطی و ارزش افزوده بالا مورد تأکید صاحب نظران حوزه کشاورزی و روستایی است. مطالعه حاضر به امکان سنجی ورود 4 گیاه دارویی کدوی پوست کاغذی، سیاه دانه، اسفرزه، زیره سبز به الگوی کشت کشاورزان شهرستان چناران می پردازد.روش و داده: روش تحقیق توصیفی تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی است. گیاهان دارویی پیشنهادی با هم فکری گروه زراعت دانشگاه فردوسی مشهد و کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان چناران انتخاب شد. در این مطالعه 245 کشاورز روستایی در 16 روستای نمونه به صورت تصادفی انتخاب و در تکمیل ابزار پژوهش مشارکت نمودند.یافته ها: نتایج آزمون نسبت نشان داد میزان استقبال کشاورزان از ورود گیاهان دارویی به الگوی کشت پایین است، به طوری که تنها 11 درصد کشاورزان، تمایل زیاد و بسیار زیاد به کشت چهار گیاه پیشنهادی داشته اند. همچنین 98 درصد کشاورزان از دانش فنی بسیار پایینی در زمینه کاشت، داشت، برداشت، فرآوری، نگهداری و فروش گیاهان دارویی پیشنهادی برخوردار بودند. مهم ترین دلیل عدم موفقیت کشاورزان در زمینه ورود گیاهان دارویی به الگوی کشت: عدم حمایت دولت از تولید گیاهان دارویی، خشکسالی و مشکلات مربوط به نیروی کار بوده است. استعدادسنجی اراضی کشاورزی به روش بولین نشان داد از مجموع 327000 هکتار مساحت شهرستان چناران، 32 درصد برای کشت اسفرزه، 11 درصد برای کشت کدوی پوست کاغذی و 32 درصد برای کشت زیره سبز و سیاه دانه مساعد است.نتیجه گیری: از آنجا که تولیدکنندگان گیاهان دارویی باید از بازارهای تضمین شده مطمئن باشند، لازم است با اتخاذ راهکارهای مناسب، سهم کشاورز در زنجیره ارزش بالقوه سودآور بازار افزایش یابد.نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی تحقیق می توان به شناسایی میزان استقبال کشاورزان نسبت به کشت گیاهان دارویی پیشنهادی و سطح دانش فنی آن ها در این زمینه و همچنین قابلیت سنجی شهرستان چناران در زمینه کشت گیاهان دارویی پیشنهادی اشاره کرد. نتایج مطالعه می تواند قابل تعمیم به سطح وسیع تری باشد.
جستاری در مشروعیّت پیوند عضو حیوان به انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
195 - 212
حوزههای تخصصی:
موضوع پیوند اعضای حیوان به انسان، یکی از پیشرفت های شگرف در حوزه علوم پزشکی در سال های اخیر است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مشروعیّت این پدیده در پرتو فقه و نظام حقوقی ایران و به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که چنان چه با رویکرد سنّتی، یا به تعبیری رویکرد «عنوان محوری»، به پدیده پیوند عضو حیوان به انسان بنگریم برخی عوامل، مانع از صدور حکم به جواز پدیده مذکور خواهد شد؛ اما با اتّخاذ رویکرد فقه مقاصدی می توان از چهارچوب ها و قالب عناوین سنّتی عبور کرده و به جواز پیوند عضو حیوان به انسان حکم کرد. جواز مشروعیّت پدیده پیوند عضو حیوان به انسان، در سایه اصول مهمّی همچون اصل صحّت، قاعده لاضرر و اصل وجوب حفظ نفس و درمان، قابل توجیه است. در فقه، نصّی مبنی بر ممنوعیّت پیوند عضو حیوان به انسان به چشم نمی خورد؛ از اینرو هر کسی مکلّف است از ورود ضرر به خود جلوگیری نموده و در جهت درمان نارسایی ها و بیماری های خود بکوشد. نقص در هر یک از اعضای بدن انسان نیز مصداق بارزی از بیماری، و پدیده پیوند عضو نیز مصداق بارزی از فرآیند درمان محسوب می شود.
بررسی ماده 377 قانون مدنی و بازخوانی نوین از حق حبس به منزله حقی معلق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق خصوصی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
307 - 321
حوزههای تخصصی:
با مطالعه متون حقوقی و ماده 377 قانون مدنی این دیدگاه تأیید می شود که حق حبس به عنوان یک حقِ «ذاتی اولیه» حقی مطلق و منفی شناخته شده که هر یک از طرفین از آن برخوردارند و به استناد آن می توانند از اجرای تعهدات خود سرباز زنند. همچنین، به تعداد طرفین، حق حبس وجود دارد. اما، با مطالعه دقیق می توان نظریه «ایراد و دفاعی» بودن حق حبس را مطرح کرد. در این توصیف، حق حبس حقی معلق است که قابل استناد نیست، مگر زمانی که اطمینان معقول و متعارف وجود داشته باشد که طرف مقابل «نمی خواهد یا نمی تواند» به تعهدات خود پایبند باشد؛ آن هم فقط برای شخصی که خود را آماده اجرای تعهدات قراردادی کرده است. در این توصیف، فقط یک حق حبس وجود دارد و حق حبس به تعداد طرفین متعدد نمی شود. در این تحقیق که به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی به سرانجام رسیده، بعد از بیان ایرادات نظریه اول، توصیف جدیدی از حق حبس ارائه می شود.
مبانی کنترل قضایی قرارداد (رویکرد تطبیقی با مکاتب فلسفی و اقتصادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی معاصر سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
255 - 290
حوزههای تخصصی:
حقوق قراردادها به عنوان مهم ترین بخش از حقوق خصوصی، روابط معاملاتی اشخاص را تدوین و تنظیم می کند. اهمیت این بخش همواره از گذشته تاکنون اذهان قانون گذاران و حقوق دانان را از جنبه های مختلف به خود مشغول داشته است. یکی از جنبه ها که کمتر مورد توجه و مداقه قرار گرفته، «نظارت یا کنترل مقام قضایی» بر عهد و پیمان اشخاص در جهت ایجاد تعادل در روابط اقتصادی طرفین است؛ موضوعی که شاید در نگاه نخست مخالف با اصل حاکمیت اراده باشد. اما با توجه به برخی مبانی فلسفی ازجمله وظیفه گرایی، نتیجه گرایی و عمل گرایی (پراگماتیسم) و مبانی اقتصادی مانند نظریه مزیت نسبی و تئوری نااطمینانی و ریسک و به خصوص قصد مشترک طرفین از تراضی، می توان نقشی سازنده برای دادرس درنظر گرفت و امکان مداخله و کنترل قرارداد را برای تنظیم رابطه قراردادی طرفین و متعادل ساختن وضعیت قراردادی برای وی قائل شد. امکان بازنگری در قرارداد در سایر نظام های حقوقی کم و بیش مورد تصریح قرار گرفته، اما در نظام حقوقی ایران جایگاهی برای آن شناسایی نشده است. از این رو، تحقیق در این خصوص ضرورت دارد و در ابتدا باید مبانی آن به عنوان نقشه راه مشخص و تبیین گردد.
بازسازی مدیریت دانش: الگوی تحول رشته «مدیریت دانش» در راستایِ پشتیبانی از مدیریت تحول علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
261 - 291
حوزههای تخصصی:
مدیریت و سیاست گذاری تحول علوم انسانی، نیازمند یک رشته و حوزه مطالعاتی است که بتواند از فعالیت ها، فرآیندها و اقداماتی که در راستای علوم انسانی اسلامی در کشور به انجام می رسد، پشتیبانی علمی و نظری نماید. در اسناد بالادستی عرصه علوم انسانی به حوزه مطالعاتی «مدیریت دانش» تأکید ویژه ای شده است. ایجاد تحول در رشته «مدیریت دانش» که صورت تحول یافته آن را می توان با عنوان «مدیریت اسلامیِ دانش» یا «مدیریت راهبردی دانش» خطاب قرار داد، می تواند یک برنامه پژوهشی اولویت دار برای هدایت جریان تحول علوم انسانی و سامان دهی به فعالیت ها و اقدامات نهادهای بالادستی سیاست گذار و مجری، دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و مراکز آموزشی و پژوهشی در راستای تحول علوم انسانی باشد. براساس این، تحول در رشته مدیریت دانش، یکی از ضرورت های تحول علوم انسانی در دیگر رشته های علوم انسانی می تواند به شمار آید. دراین پژوهش، ضمن اشاره و ارزیابی پژوهش هایی که درزمینه «مدیریت دانش با رویکرد اسلامی» انجام شده، الگویی برای تحول رشته مدیریت دانش ارائه شده است. این الگو که در دو بخش «الگوی مفهومی» و «الگوی موضوعی» ارائه شده، شامل 3 بُعد، 9 مؤلفه و 27 متغیر است. مزیت این الگو نسبت به دیگر الگوهای ارائه شده درزمینه مدیریت اسلامیِ دانش، ازیک سو توجه توأمان به سه مؤلفه «مبانی، روش، مسائل» به ارکان تحول مدیریت دانش، و ازسوی دیگر ارتقایِ مقیاسِ مدیریت دانش از سطح «دانش سازمانی» به سه مقیاسِ «دانش اجتماعی، دانشِ نهاد علم و دانشِ سازمانی» به صورت توأمان است. همچنین، براساس نیازمندی های تحول علوم انسانی، سه مؤلفه «تولید دانش، توزیع دانش و کاربست دانش» به صورت توأمان ملاحظه شده است. از دیگر مزیت های این پژوهش، ارائه منطقی برای اهمیت گذاری و اولویت بندی مؤلفه های مدل و پیشنهاد اجمالی برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای تأسیس رشته «مدیریت اسلامیِ دانش» است.
طراحی الگوی مدرسه موفق: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی مدرسه موفق در مدارس دوره دوم متوسطه استان اردبیل انجام گرفت. روش شناسی پژوهش: این پژوهش با رویکرد پژوهش کیفی و ابزار هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) به ارزیابی و تحلیل نظام مند مطالعات انجام شده در حوزه مدرسه پرداخته و ابعاد و اجزای الگوی مدرسه موفق را مشخص نموده است. جامعه پژوهش شامل مقالاتی می باشد که در زمینه مدرسه موفق بین سال های 1385 تا 1398 در منابع داخلی و 2005 تا 2020 در منابع خارجی چاپ شده اند. در نتیجه جست وجو و بررسی در پایگاه های اطلاعاتی مختلف 2151 اثر یافت شد. پس از چندین مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش، در نهایت تعداد 50 مقاله که از نظر محتوا، ارتباط بیشتری با معیارهای پژوهش داشت، انتخاب گردید. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد و ضریب پایایی به دست آمده 83/0 بود. از نقطه نظر افراد خبره در زمینه موضوع مورد بررسی، مدل ارائه شده از کیفیت بالایی برخوردار بود.یافته ها: با مطالعه و بررسی دقیق منابع نهایی شده 12 مؤلفه اصلی و 55 شاخص مدرسه موفق استخراج شد. یافته ها نشان می دهد که برای دستیابی به مدرسه موفق باید به مؤلفه های: چشم انداز و اهداف، تمرکز و توجه، ساختار مدرسه، همکاری و ارتباط موثر کارکنان، پشتیبانی، مدیریت همکارانه، جو یادگیری مثبت، اخلاق حرفه ای، رهبری اثربخش، فراگیران، کارایی و اثربخشی و همچنین مدیریت بهینه منابع توجه نمود. بحث و نتیجه گیری: بطورکلی فرایند مدارس موفق مبتنی بر اطلاعات تحقیق شده و الگوی جامع ب رای بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان است. بر اساس این الگو، دانش آموزان می توانند استانداردهای عملکرد تحصیلی قابل انتظار را کسب نمایند. این عوامل چارچوب مفیدی را برای مدارس فراهم می کنند که موفقیت دانش آموزان را در کل اجزای کاری مدرسه در برمی گیرد.
مرور سیستماتیک مقالات پژوهشی حوزه مشاغل خانگی زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
91 - 108
حوزههای تخصصی:
کسب وکار خانگی زنان، نقش قابل توجهی در افزایش نرخ مشارکت اقتصادی و اشتغال و همچنین رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی دارد؛ اما به نظر می رسد با وجود اهمیت روزافزون این مشاغل، این موضوع همچنان مورد بررسی جدی پژوهشگران قرار نگرفته است. یکی از ارکان مهم در توسعه کشورها، نهادهای آموزشی و پژوهشی هستند که با بررسی علمی مسائل، می توانند در توسعه بنیان های نظری و سپس تدوین راهکارهای عملیاتی بسیار اثرگذار باشند. در این راستا، پژوهش حاضر با مرور سیستماتیک 41 عنوان مقاله داخلی منتشر شده در دوره زمانی1401- 1391 به بررسی پژوهش های داخلی در خصوص مشاغل خانگی زنان در ایران پرداخت. نتایج نشان داد که علاوه بر کاهش انتشار اسناد علمی در این حوزه در سال های اخیر، محوریت اکثر پژوهش های انجام شده مناطق و جوامع روستایی بوده است. علاوه بر این، استفاده از روش های پژوهش کمی و ابزار پرسش نامه، رویکرد غالب مقالات است و استفاده از روش کیفی که ابزار مناسب تری در نظریه پردازی است، در مقالات کمتر مشاهده می شود. با استفاده از نرم افزار MaxQda و بر اساس تکرار هم زمان کلیدواژگان در مقالات، مشخص شد که مقالات منتشر شده به ترتیب فراوانی به شش دسته عوامل و موانع مؤثر بر توسعه مشاغل خانگی، آثار اقتصادی و اجتماعی مشاغل خانگی، اثر مشاغل خانگی بر توانمندسازی زنان، اثر و نقش آموزش های فنی و حرفه ای و کارآفرینی، الگوی رشد کسب وکارهای کوچک و خانگی و راهکارها و حمایت های دولتی تقسیم شدند. باتوجه به نتایج این مطالعه، پیشنهاد می شود مجامع علمی کشور نسبت به افزایش تعداد مقالات و هدایت پژوهش ها به سمت موضوعات بنیادین، توسعه ای، کیفی و به روزتر برنامه ریزی کنند.
کاربرد اینترنت اشیا و بلاک چین جهت شفاف سازی اطلاعات در تأمین مالی زنجیره تأمین کسب وکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
33 - 54
حوزههای تخصصی:
عامل اصلی در خدمات تأمین مالی زنجیره تأمین موفق، به کارگیری سامانه های اطلاعاتی کسب وکار محور است. هدف پژوهش حاضر همراهی بیشتر فناوری بلاک چین با اینترنت اشیا و به کارگیری آن ها در زمینه امور مالی زنجیره تأمین کسب وکار است. در پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مدیریت اطلاعات مبتنی بر فناوری بلاک چین و اینترنت اشیا پرداخته شده است که باعث شفافیت اطلاعات در فرآیند تأمین مالی زنجیره تأمین کسب وکار می شود. با مدیریت اطلاعات مبتنی بر فناوری بلاک چین و اینترنت اشیا، هزینه اجرایی کل زنجیره تأمین را می توان به خاطر یک پارچگی جریان های سرمایه، اطلاعات و تجاری در زنجیره تأمین بسیار کاهش داد. نتایج پژوهش حاضر شامل، 1. تحت محیط اطلاعاتی متقارن، با محدودیت بیشینه سازی بازده مورد انتظار همه طرفین، یارانه تشویقی تحت سازوکار تشویقی سازگار رابطه مثبتی با بلوغ فناوری بلاک چین و قابلیت عملیاتی شرکت های کوچک ومتوسط و رابطه منفی با ضریب سطح اقدامات، ضریب ریسک گریزی مطلق و عدم قطعیت خارجی این شرکت ها دارد؛ 2. درآمد مورد انتظار که سازوکار سازگاری تشویقی را برآورده می کند رابطه مثبتی با بلوغ فناوری بلاک چین، سودآوری کارگزار و سود خالص دریافتی کارفرما دارد؛ و 3. در محیط اطلاعاتی نامتقارن، یارانه تشویقی متفاوت مؤثرتر از یارانه تشویقی یکسان در شرکت های کوچک ومتوسط متمایز با قابلیت های عملیاتی متفاوت و ارائه گر مشوق های مختلف برای این شرکت ها است؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در محیط اطلاعاتی متقارن، یارانه تشویقی یکسان، مؤثرتر است، اما در محیط اطلاعاتی نامتقارن یارانه تشویقی متفاوت، مؤثرتر است.
مفهوم و مؤلفه های «هویت» در دوره ساسانی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
56 - 87
حوزههای تخصصی:
دولت ساسانی از اوانِ به قدرت رسیدن اردشیر بابکان در نیمه اول قرن سوم میلادی، هویت ایرانی را مبنایی برای تحکیم پایه های حکومت قرار داد و به منظور ترویج و تبلیغ آن از مؤلفه های مختلف اجتماعی، سیاسی و دینی بهره جست. بر این اساس، از عواملی چون دین، تبار و خاندان و میراث فرهنگی باقی مانده از گذشتگان به عنوان مقوّم های هویت بهره گرفته شد. پادشاهان ساسانی در برساختن مفهوم هویت از خاطرات مشترک تاریخی و باورهای اساطیری ایرانیان بهره بردند و سلسله حکومتگر خود را به عنوان نمودِ تداوم سنت های ایران باستان، که نزد عامه مردم مشروعیت داشت، معرفی کردند. در راستای تبلیغ و تلقین این نظام هویتی، انواع و اقسام ابزارهای فرهنگی مثل سکه، نقش برجسته، کتیبه و معماری به خدمت گرفته شد. به این ترتیب هویت موضوعه ساسانیان چنان در نظام فکری ایرانیان نهادینه شد که پس از سقوط ایشان نیز مبنای عمل امرا و سلاطین مسلمان حاکم بر ایران قرار گرفت.
دفع شر در ستیزه: با تمرکز بر بهرام یشت و اثروه ودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باورهای مذهبی و اعتقادات کهن در میان هندو ایرانیان جایگاه ویژه ای دارد. در باور این قوم کهن اعتقاد به حضور همزمان دئوه ها و اهوره ها، نیروهای شر و خیر در جهان هستی امری بدیهی است، که در آن همواره نیروهای شرور و اهریمنی در قالب های گوناگون سعی در آسیب رسانی به گروه مقابل خود یعنی آفریده های اهوره ایی و نیک هستند. در چنین فلسفه ای دفع نیروهای مخرّب و آسیب رسانی که در جدال دائمی با گروه مخالف خود هستند، ضرورت استفاده از انواع طلسم ها، تعویذها و دیگر مناسک رمزآلود را برای قومی جنگجو که خواهان پیروزی در نبرد هستند، امری طبیعی و اجتناب ناپذیرمی کند. در این پژوهش سعی کرده ایم با بررسی بهرام یشت که به ایزد جنگاوری بهرام در اوستا اختصاص دارد، و مقایسه آن با اثروه ودا در متون باستانی هندی، به تشابهاتی که در آداب دفع شرارت نیروهای اهریمنی در هر دو مورد نام برده وجود دارد، بپردازیم. آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است از این قرار است: مشابهت در استفاده از نیروی خارق العاده کلام مقدس، استفاده از گیاهان مقدس (به طور موردی: هوم/ سومه)، حیوانات خاص با قدرت هایی جادویی یا استفاده از عضوی از آن ها (به طور موردی: مرغ وارغنه/ پر)، و استفاده از سنگ های خاص (به طور موردی: سیغوئیر/ سنگ ریزه)
تحلیل الگوهای معناشناسی و جامعه شناسی زبان "شایعه" در جامعه ایرانی: تحلیل محتوایی شایعات رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شایعات به عنوان یکی از قدیمی ترین اشکال ارتباط ، در شرایط نامعلوم و تهدیدآمیز در جامعه پدید می آیند و می توانند بینشی مورد درک عمومی و نگرانی ها موجود در لایه های زیرین جامعه فراهم کند. با وجود اهمیت شایعه، مطالعات بسیار اندکی به بررسی آن در جامعه و محیط ایرانی پرداخته اند. بنابراین، تحقیق حاضر ۴۰۷ شایعه را که از رسانه های اجتماعی ایران گرد آوری شده بودند، بررسی کرد تا انگیزه های اولیه، موضوعات و گروه های هدف شایعات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نتایج نشان داد که علاوه بر شایعات شناخته شده قبلی، دو نوع شایعه جدید در جامعه ایرانی وجود دارد: شایعه حمایتی که از گروه خاصی حمایت می کند و شایعه ما در برابر آنها که ترکیبی از شایعات حمایتی و دشمنی است. درباره موضوعات شایعه این تحقیق نشان داد که هفت موضوع اولیه در ایران عبارتند از: سیاست, دین, مردم، جامعه، کیفیت زندگی، حوادث و مردم. یافته ها نشان داد که دشمنی مهم ترین انگیزه برای شایعه پراکنی و اسلام و جمهوری اسلامی ایران اهداف اصلی شایعه در جامعه ایرانی بودند. با توجه به یافته های مطالعه، می توان نتیجه گرفت که نوع و فراوانی شایعه و انگیزه های آن ، بسته به نوع جامعه و بافت آن، متفاوت است. در پایان ، پیامدهای این تحقیق به تفصیل بیان شده اند.
بازپژوهی فقهی- روایی شبهه بیع العینه در ابزارهای بازار سرمایه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
181 - 218
«بیع العینه» یکی از موضوعات مبنایی مربوط به ابزارهای مالی اسلامی در بازار سرمایه است که تعدادی از ابزارهای بازار سرمایه را با چالش شرعی مواجه می کند. در این مقاله به شیوه تحلیلی-توصیفی، حکم فقهی بیع العینه مورد بازپژوهشی قرار گرفته و پس از بیان دیدگاه های فقها به بررسی ادله خاص پیرامون آن پرداخته شده است. براساس نظر غالب فقهی، قدر متیقن آن است که حرمت و بطلان بیع العینه به جایی اختصاص دارد که دو شرط وجود داشته باشد: الف) با ترکیب دو عقد بیع که یکی نقد و دیگری نسیه باشد، مواجه باشیم؛ و ب) بیع دوم در بیع اول شرط شود. یافته های مقاله نشان می دهد که نظر غالب فقهی، محل مناقشه است و از روایات وارده در این باب، حتی باوجود شروط مذکور، حکم حرمت و بطلان استنباط نمی شود. در انتها ابزارهای بازار سرمایه که با شبهه بیع العینه مواجه هستند، بررسی شده است؛ نتایج تحقیق حاکی از آن است که ریپو متعارف، ترکیب بیع و اجاره به شرط تملیک و بیع به ضمیمه اختیار خرید و اختیار فروش، با توجه به بررسی صورت گرفته، هیچ یک از جهت شبهه بیع العینه، محکوم به حرمت یا بطلان نیستند.
توسعه و ارائه ی الگوی آموزش مهارت های اجتماعی دانش آموزان ششم ابتدایی به روش سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش توسعه و ارائه ی الگوی آموزش مهارت های اجتماعی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی به روش سناریونویسی بود. اگر چه تلاش هایی در زمینه ی تدوین الگوهای آموزش مهارت های اجتماعی انجام شده است اما به نظر می رسد تاکنون الگویی نسبتاً جامع و معتبر با روش بدیع سناریونویسی که بتواند راهنمای عمل معلمان در کلاس باشد، ارائه نشده است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در زمره ی پژوهش کیفی می باشد و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا در مرحله ی اول بر مبنای فرایند سه سویه سازی (مبانی نظری، پژوهش های پیشین و مطالعات و تجارب زیسته ی پژوهشگر) یک الگوی مفهومی استخراج گردید و پس از انجام کدگذاری باز و محوری، در مرحله ی دوم محتوای مورد نظر از منظر این الگو به کمک ده سرگروه آموزشی خبره و صاحب نظر، بررسی و ارائه شد.
یافته ها: محتوای استخراج شده بر اساس این الگو به روش سناریونویسی تدوین شد. بر اساس روش سناریونویسی در ارائه ی محتوا، مهارت های اجتماعی مورد نظر در این الگو، نهایتاً به دو دسته ی مهارت های منشی و مهارت های روشی تقسیم بندی شدند.
بحث و نتیجه گیری: نخستین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که محتوای کتاب مطالعات اجتماعی که اصلی ترین درسی است که به آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان می پردازد، بیشتر به مفاهیم دانشی و شناختی پرداخته است و کمتر به بعد مهارتی در این کتاب توجه شده است؛ پس از استخراج الگوی مفهومی در مرحله اول و پس از انجام کد گذاری باز و محوری، الگو توسط ده سرگروه آموزشی خبره و صاحب نظر پایه ششم ابتدایی بررسی و ارائه شد و سپس مؤلفه های محتوای طراحی شده بر اساس الگوی اولیه به روش سناریونویسی استخراج گردید.
ارائه یک مدل برای ارتقای هماهنگی و رهبری آموزشی جهت بهبود مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بهبود مدرسه موجب افزایش ظرفیت معلمان و رهبران و در نهایت باعث بهبود نتایج یادگیری دانش آموزان می شود. هدف از این تحقیق ارائه یک مدل برای ارتقای هماهنگی و رهبری آموزشی جهت بهبود مدرسه است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری به روش تحلیل مسیر می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر ارومیه به تعداد 1113 نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 290 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رهبری توزیع شده هولپیا و همکاران (Hulpia et al., 2009) استفاده شد که شامل 40 گویه است. پس از تایید روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش توسط تعدادی از خبرگان، بوسیله تحلیل عاملی اکتشافی پنج مولفه ی، هماهنگی آموزشی، رهبری آموزشی، اهداف مشترک، کار مشترک و مشارکت در تصمیم گیری استخراج شد و پایایی ابزار پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ مقدار 953/0 محاسبه شد. ارتباط متغیرها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با روش تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که رهبری آموزشی 20 درصد، کار مشترک 18 درصد، اهداف مشترک 41 درصد و مشارکت در تصمیم گیری 21 درصد از واریانس هماهنگی آموزشی را تبیین می کنند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به روابط بین متغیرهای رهبری آموزشی، کار مشترک، اهداف مشترک و مشارکت در تصمیم گیری می توان گفت که، مجموعه ی این مولفه ها باعث ایجاد هماهنگی در مدرسه می شوند که در نهایت باعث بهبود مدرسه و افزایش یادگیری دانش آموزان می شود.
واکاوی اقدامات دولتمردان ایرانی برای بازسازی بقیع و تسهیل زیارت در آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۴)
121 - 145
حوزههای تخصصی:
8 شوال 1344ق مطابق با چهارشنبه 31 فروردین 1305 وهابیان به قبرستان بقیع حمله و بناهای ساخته شده بر قبور مطهر ائمه (ع) و صحابه و بزرگان اسلام را تخریب کردند. انتشار این خبر در ایران زمینه ساز اقداماتی از سوی دولتمردان ایرانی و علما در راستای محکومیت و بازسازی بقیع می شود. در دوره پهلوی، وزارت خارجه از یک سو و مجالس شورای ملی و سنا از سوی دیگر پیگیر بازسازی مشاهد مشرفه بقیع بوده اند که در نهایت با اقدامات وزارت خارجه ایران دولت سعودی موافقت می نماید سایبان و دیواری در مجاورت قبور ایجاد نماید. در دوره جمهوری اسلامی، کارگزاران ایرانی علاوه بر مطالبه بازسازی بقیع در تلاش بوده اند که اقداماتی جهت رفع محدودیت و سختگیری های عوامل سعودی و تسهیل زیارت ایرانیان صورت گیرد. در هر دو دوره تاریخی، محدودیت های شرع وهابی همواره مانعی در راستای بازسازی بقیع و بهبود شرایط زیارت بوده است که با مذاکره سعی بر تعدیل این محدودیت ها بوده است و در مقاطعی نتایج مثبتی نیز حاصل شده است. واکاوی مذاکرات و اقدامات دولتمردان ایرانی بیانگر این مطلب است که زمانی مذاکرات بازسازی بقیع نتیجه بخش خواهد بود که طرفین همزمان از دو جنبه مختلف مذهبی و سیاسی به توافق برسند.
طراحی الگوی پارادایمی اخلاق حرفه ای: مطالعه ای در سازمان تأمین اجتماعی (ارائه یک نظریه داده بنیاد)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
13 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، طراحی الگوی پارادایمیِ «اخلاق حرفه ای در ستاد مرکزی سازمان تأمین اجتماعی»است.
روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر، کیفی و با استفاده از رویکرد نظام مند نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین است. جمع آوری داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته، در محدوده زمانی سال های 1403-1402، با استفاده از نمونه گیری هدفمند و بر مبنای شاخص اشباع نظری انجام گرفت. بر این اساس، تعداد دوازده نفر از خبرگان سازمانی به عنوان نمونه ای از جامعه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند و کدهای حاصل از متن گزاره ها، با استفاده از متدولوژی کلایزی و بر مبنای روش داده بنیاد احصا گردید. روایی پژوهش مطابق با ترکیب دیدگاه های استراوس، کوربین و گلاسر و همچنین دانایی فرد (1391) و پایایی از طریق شاخص ثبات و شاخص تکرارپذیری آزموده شد.
یافته ها: بر مبنای روش پژوهش، مدل پارادایمیِ اخلاق حرفه ای به همراه اجزای مربوطه در سازمان تأمین اجتماعی شناسایی گردید. میزان شاخص ثبات از طریق فرآیند باز آزمون معادل 89 درصد شد که فرآیند کدگذاری را تأیید نمود. شاخص تکرارپذیری (دوکدگذار) نیز از طریق ضریب کاپای کوهن برابر 80.38 درصد حاصل شد که بیانگر «شدت توافق زیاد/ معتبر» بود.
نتیجه گیری: روایت نظری این پژوهش بر مبنای مدل پارادایمیِ احصاءشده، بدین شرح جلوه گر شد: سازمان تأمین اجتماعی می تواند با استقرار نظام مدیریت اخلاق مدارانه منابع انسانی و تحت تأثیر سه شرط لازم و کافیِ حمایت در رفع تعارض های کار- خانواده، تأمین بالندگی ساختاری سازمان، پرورش ویژگی های اخلاقی فردی – سازمانی اعضا، و با رفع موانع سازمانی – اجتماعی اخلاق مداری، از طریق رضایت عمومی و برندسازی توانمندی ها، زمینه ساز تأمین سیاست های کلی تأمین اجتماعی شود. به گونه ای که بازتاب آن در قالب شکوفایی استعدادها و پویایی اخلاقی عضو سازمان و پاسخ به نیازهای محیطی و محاطی سازمان درتأمین رفاه و سلامت جامعه به نمایش گذاشته خواهد شد.
مطالعه تطبیقی انگیزه های گرایش بانوان به فعالیت های جسمانی در ایران و کشورهای عربی منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره اخیر اعتقاد بر این است که ورزش می تواند به شکل گیری روان سالم و رشد ذهنی فرد کمک کند و اثر قابل توجهی دگرگونی چارچوب های ملیتی، فرهنگی و جنسیتی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی انگیزه های گرایش بانوان به فعالیت های جسمانی در ایران و کشورهای عربی منتخب بر اساس مؤلفه های فردی، اجتماعی و اسلامی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع مقایسه ای بود که روش میدانی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل ورزشکاران زن در ایران و کشورهای عربی بود. تعداد 184 نفر در ایران و 179 نفر از کشورهای عربی (عراق، امارات متحده عربی و اردن) از طریق نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه مورد تائید متخصصین قرار گرفت و پایایی آن در یک مطالعه مقدماتی از طریق آلفای کرون باخ 95/0 به دست آمد. پرسشنامه در ایران به زبان فارسی و برای کشورهای منتخب به عربی ترجمه شده، به صورت الکترونیک و از طریق فضای مجازی در اختیار مشارکت کنندگان قرار گرفت. درنهایت 363 پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره Manova با استفاده از نرم افزار spss22 بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد بین زنان ورزشکار ایرانی و زنان ورزشکار کشورهای عربی منتخب در مؤلفه های انگیزه های درون فردی (009/0 p = و 978/6 f =)، انگیزه های بین فردی (050/0 p = و 875/3 f =)، انگیزه های اجتماعی (001/0p= و 619/27 f = ) و انگیزه های اسلامی (001/0p= و 339/11 f = ) تفاوت معنی داری وجود دارد و این تفاوت در سطح 01/0>p و 05/0>p معنادارمی باشند. در مؤلفه انگیزه های درون فردی میانگین این مؤلفه در ورزشکاران زن ایرانی (77/59 M=) بیشتر از ورزشکاران زن کشورهای منتخب عربی (53/55M= ) بود. در مؤلفه انگیزه های بین فردی میانگین این مؤلفه در ورزشکاران زن ایرانی (87/26 M= ) کمتر از ورزشکاران زن کشورهای منتخب عربی (62/28 M = ) بود. در مؤلفه انگیزه های اجتماعی میانگین این مؤلفه در ورزشکاران زن ایرانی (08/33 M= ) کمتر از ورزشکاران زن کشورهای منتخب عربی (64/39M= بود. در مؤلفه انگیزه های اسلامی میانگین این مؤلفه در ورزشکاران زن ایرانی (55/21 M= بیشتر از ورزشکاران زن کشورهای منتخب عربی (04/19 M= ) بود.
شناسایی موانع برند سازی شهری از طریق ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع برندسازی شهری از طریق ورزش انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، به لحاظ روش اجرا توصیفی_پیمایشی، از نظر محل جمع آوری داده ها میدانی-کتابخانه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش اعضای هیات علمی در حوزه مدیریت ورزشی، بازاریابی شهری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، مدیران ورزشی، مدیران شهری(شهرداری و استانداری)، مربیان ورزشی، قهرمانان ورزشی و دانشجویان بودند. نمونه گیری در این پژوهش به ازای هر متغیر، 5 نفر در نظر گرفته شد که در نهایت 322 پرسشنامه صحیح عودت شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی محتوایی پرسشنامه به تأیید 10 نفر از متخصصان مدیریت ورزشی رسید؛ و سپس پایایی، روایی همگرا و روایی واگرای پرسشنامه مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی در قالب نرم افزارهای اس پی اس اس24 و اسمارت پی ال اس3 استفاده شد. یافته ها نشان داد موانع برندسازی شهری از طریق ورزش شامل 7 بعد فرهنگی_اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، رسانه ای، زیرساخت های ورزشی، زیرساخت های شهری و مدیریتی بود. همچنین مقدار تی و سطح معناداری به ترتیب بیشتر از 96/1 و کمتر از 05/0، و مقدار بار عاملی استاندارد شده برای تمامی سوالات پرسشنامه بیشتر از 4/0 به دست آمد. به علاوه نتایج آزمون دوجمله ای نشان داد که با احتمال 95 درصد، 7 مولفه شناسایی شده می تواند به عنوان موانع برندسازی شهری از طریق ورزش محسوب شوند. بنابراین با توجه به اهمیت و پتانسیل بالای برندسازی شهری از طریق وررش در ارتقاء و توسعه شهرها، مدیران و سیاست گذاران شهری می توانند با اتخاذ استراتژی های مناسب به منظور رفع موانع شناسایی شده در این پژوهش موفقیت شهرها را تضمین کنند.
اعتباریابی عوامل موثر بر برندسازی باشگاه های لیگ برتر فوتبال با تکیه بر ارزشیابی مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی عوامل موثر بر برندسازی باشگاه های لیگ برتر فوتبال با تکیه بر ارزشیابی مشتریان بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی، از نوع تحقیقات پیمایشی و از جمله پژوهش های کاربردی می باشد که به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتریان باشگاه های لیگ برتر که همان هواداران و تماشاگران هستند، می باشد. برای تعیین حجم نمونه در مرحله کمی از نرم افزار SPSS Sample Power استفاده شد. با استفاده از این روش حجم نمونه برابر با 370 نفر برآورد گردید، که 370 پرسشنامه در بین جامعه آماری پخش و جمع آوری گردید برای گردآوری داه ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. سؤالات این بخش براساس الگوی برآمده از مرحله کیفی پژوهش بدست آمد. نوع امتیاز دهی به این پرسشنامه براساس طیف 5 ارزشی لیکرت بود. همچنین پرسشنامه از 4 مولفه اصلی قابلیت های باشگاه، عوامل تسهیل کننده، عوامل توسعه دهنده و ضعف های مدیریتی تشکیل شده بود. ادامه جهت اعتباریابی الگوی مطلوب مدل مورد نظر از مدل سازی معادلات ساختاری رویکرد تحلیل عاملی تأییدی استفاده می شود. به این منظور از نرم افزار AMOS بهره گرفته شد. نتایج آزمون تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم نشان داد 85 مفهوم اولیه، 17 مقوله اصلی (دارایی های باشگاه، نتایج مناسب باشگاه، تمایز با سایر باشگاه ها، با ثبات بودن باشگاه، ارتباط با هواداران، عوامل فرهنگی، میزان محبوبیت و اعتبار باشگاه، عملکرد روابط عمومی باشگاه، راهبردهای اجرایی باشگاه، اقدامات برندسازی، درآمدزایی باشگاه، عملکرد مناسب مدیران، عوامل قانونی و حقوقی، فشار سازمان های بالادستی، تصمیمات سلیقه ای، حواشی تیم، ضعف های کارکردی بالاتر از 4/0 بودند، که نشان دهنده این مورد بود که عوامل شناسایی شده دارای اعتبار مناسب و استانداردی می باشند.
مبانی و آثار خودبسنده انگاری در مکتب اثبات گرایی حقوقی
منبع:
فلسفه حقوق سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
مکتب اثبات گرایی حقوقی، جزو مهم ترین و تاثیرگذارترین مکاتب حقوقی در عالم حقوق به شمار می رود. چالشی که بر سر شناخت دقیق این مکتب پیش روی محققان حقوقی وجود داشته و دارد این است که عمده نظریه پردازان این مکتب، از شرح و بسط مبانی فلسفی و معرفت شناسانه اثبات گرایی حقوقی خودداری کرده و حقوق را به سان یک علم کاملاً مستقل و خودبسنده تحلیل نموده اند و از این رو خودبسنده انگاری را می توان از ارکان مکتب اثبات گرایی حقوقی دانست. عدم وضوح مبانی فلسفی و تکیه بر مطالعه حقوق، از آن جهت که در واقعیت اجتماعی چیست و نه اینکه چه باید باشد، کار را برای تحلیل های دقیق و عمیق فلسفی و نقد این مکتب دشوار می سازد. در این راستا، سوال پژوهش حاضر این است که رکن خودبسنده انگاری مکتب اثبات گرایی حقوقی، مبتنی بر چه پیش فرض های فراحقوقی و پنهان ایجاد شده و نمودها و نتایج مترتب بر این خودبسنده انگاری در این مکتب چیست؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که مکتب اثبات گرایی حقوقی با تاکید بر ویژگی خودبسنده انگاری آن، علی رغم تصریح نظریه پردازان آن به مبانی مشخص فلسفی، ارتباط وثیقی با پیش فرض های فلسفی عصر روشنگری داشته و خودبسنده انگاری این مکتب، در نمودهایی از قبیل خودبسندگی در وضع، تفسیر قانون، تساوی حقوق با قانون، تحویل گرایی عدالت به عدالت قانونی، مطرح کردن نظم اجتماعی به مثابه هدف حقوق و غیره نمایان شده است. همچنین تمام نمودها و ثمرات مکتب اثبات گرایی حقوقی را می توان در ربط و نسبت با رویکرد خودبسنده انگارانه این مکتب و جدایی آن از منابع فراحقوقی از قبیل مذهب و گزاره های اخلاقی و فلسفی دانست؛ به صورتی که می توان کیان مکتب اثبات گرایی حقوقی را در همین ویژگی خودبسندگی دانست.