مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
برندسازی شهری
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۲
33-56
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، شهرها در جست وجوی یافتن راه های جدیدی جهت ارتقا و رشد اقتصادی خود هستند؛ از این رو بهره گیری مطلوب از دارایی های شهری به منظور جذب سرمایه و ورود به عرصه های رقابتی، بیش ازپیش مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته است. در این شرایط رقابتی، با توجه به نقش برندسازی به عنوان ابزاری برای ایجاد مزیت رقابتی، دولت ها بر تقویت فعالیت های برندسازی شهری متمرکز شده اند؛ بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دار د تا با بررسی مفاهیم و دیدگاه های موجود در مورد برندسازی شهری، رقابت پذیری و رشد اقتصاد شهری، به استخراج شاخص های هر یک پرداخته و سپس با اولویت بندی شاخص ها، یک مدل مفهومی از برندسازی شهری در راستای رقابت پذیری و رشد اقتصاد شهری ارائه دهد. تحقیق حاضر برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، از نوع مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و پیمایشی بوده و ابزا ر گردآوری داده ها، پرسشنامه می باشد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل F’ANP استفاده شده است تا ضمن بهره گیری از مزیت های ذاتی روش تحلیل عاملی، ابتدا موضوع به ابعاد تشکیل دهنده تجزیه شود و سپس با استفاده از روش ANP ، این ابعاد، عناصر و ارتباط بین عناصر و خوشه مورد بررسی قرار گیرد. نمونه آماری پژوهش؛ شامل اساتید و دانشجویان دکتری شهرسازی دانشگاه های علوم و تحقیقات تهران و شهر قدس بوده و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده می باشد. همچنین روش تحلیل عاملی با استفاده از 21 شاخص و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش، بیانگر اهمیت و لزوم توجه به اصول برندسازی شهری مانند: خلق جاذبه های شهری، ایجاد مزیت های متمایز از مکان، افزایش مشارکت و بهره وری، اتصال و ارتباط شهرها، بهبود مکان، توسعه خلاقیت، حفظ و توسعه دارایی های شهری در زمینه ارتقای قدرت رقابتی و در نتیجه رشد اقتصاد شهری است. در پایان نیز راهبردها و پیشنهادهایی در خصوص برندسازی شهرها در راستای ارتقای رقابت پذیری و رشد اقتصاد شهری ارائه شده است.
تبیین عوامل موثر در برند سازی شهری براساس مدل پیشنهادی مارتینز و همکاران ،مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال چهارم بهار ۱۳۹۶ شماره ۹
173 - 190
حوزه های تخصصی:
امروزه ایجاد و حفظ برند شهری یکی از نکات اساسی مد نظر مدیران شهری قرار گرفته و موضوعی است که موفقیت در آن می تواند ضمن زنده نگه داشتن شهر ها، رفاه، رونق و سعادت ساکنان را به ارمغان آورد. اولین قدم در مسیر ایجاد برند شهری، شناسایی عوامل تاثیر گذار و نقش آفرین در ایجاد برند شهریِ هر شهر می باشد. هدف از این پژوهش نیز بررسی عوامل کلیدی موثر در ایجاد برند شهری شهر شیراز می باشد. به منظورتجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از تکنیک های آماری مدل سازی معادلات ساختاری، شامل آمیز ه ای از نمودار مسیر و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که متغیرهای موثر در مدل ایجاد برند شهری شهر شیراز به ترتیب رتبه و اولویت، شامل: میراث فرهنگی، تاریخی و مذهبی، جاذبه های گردشگری، زیرساخت های حمل و نقل و ارتباطات، دامنه خدمات، محیط زیست، مراکز آموزشی معتبر، جایگاه بین المللی، فرهنگ شهری، مسایل اجتماعی؛ و اولویت آخر، فرصت های کسب و کار می باشد.
تبیین ابعاد و ظرفیتهای رقابت پذیری هویتی شهری با رویکرد زمینه گرا در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری حیات شهری و منطقه ای، به ویژه در بعد اقتصادی، یکی از وجوه مهم مدیریت شهر ها و جوامع است که با رقابت های شهری، منطقه ای، ملی و بین المللی ارتباط دارد. در این راستا، برنامه ریزی جامع معطوف به ارکان هویتی مناطق و شهر ها لازم است و باید از ظرفیت های بومی برای رسیدن به آینده ی اقتصادی پایدار و هویت مند استفاده شود. بی توجهی به زمینه های هویتی، به ویژه در ابعاد طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، نتایج منفی ازقبیل تضعیف محیط زیست و فرهنگ بومی، ناپایداری اقتصاد شهر ها و مناطق در تحولات جهانی و نیز کاهش منابع و بی عدالتی را به دنبال دارد؛ مسئله ای که بسیاری از شهر ها و مناطق ایران با آن مواجه هستند و هویت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی مناطق را تضعیف می کند. هدف این پژوهش، تبیین ابعاد، زمینه ها و ظرفیت های رقابت پذیری هویتی شهری، به عبارتی دیگر تدوین چارچوب رقابت پذیری هویتی در شهر های ایرانی باتوجه به زمینه و نهایتاً چگونگی و سازکار به کارگیری زمینه های هویتی در ارتقای رقابت پذیری شهر ها و مناطق است که با روش تحلیلی و اسنادی با راهبردی زمینه مدار انجام شده است. برای ارتقای شهر به شهری رقابت پذیر و هویت مند، باید برنامه ی جامع توسعه ی شهر و مناطق معطوف به هویت شهر ها و مناطق را با تأکید بر مزیت های رقابتی تدوین کرد. این مزیت های رقابتی در ابعاد و زمینه های طبیعی و زیست محیطی، تاریخی، فضایی- کالبدی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و ورزشی تبیین و دسته بندی می شوند. درراستای ارتقای رقابت پذیری در شهر ها توجه کامل به زمینه های هویتی بسیار ضروری و کلیدی به نظر می رسد. زمینه ها و ویژگی های هویتی نیازمند مستندسازی دقیق و به روز است و این کار در برنامه ریزی رقابت پذیری مناطق، شهر ها و ... ، بسیار مؤثر است. تحقق شهر های رقابت پذیر، نیازمند چشم اندازسازی، تدوین راهبرد ها و سیاست های عملیاتی است که در تمامی ابعاد شهری تبیین شده باشند. ایجاد شهر رقابتی، از مسیر شناخت مزیت های رقابتی بالقوه شروع و با تدوین چشم انداز ها و راهکار های عملی معطوف به زمینه های هویتی به نقطه ی آرمانی نزدیک می شود. مهم ترین راهبرد های رقابت پذیری هویتی با رویکرد زمینه گرای شهری عبارت اند از: شناخت مزیت های رقابتی در ابعاد هویتی و برندسازی آن ها، نوآوری، تسهیل زیرساخت های رقابتی، گردشگری شهری، برندسازی شهری، برندسازی مکان معماری، اصالت کالا و برند های معطوف به زمینه های هویتی.
ارائه چارچوب برندسازی شهری در ایران بر مبنای مدل سیستم های مانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
197 - 207
حوزه های تخصصی:
امروزه برندسازی شهری به عنوان ابزاری راهبردی جهت افزایش رقابت پذیری، اعتبار، قدرت و نفوذ شهرها استفاده میشود. برندسازی شهری مستلزم آنست که شهر از ظرفیت بالایی در برنامه ریزی و سازماندهی نهادهای مختلف اداره کننده شهر بهره مند باشد. سایبرنتیک، علمی بین رشته ایست که بر چگونگی استفاده از اطلاعات در سیستم ها (شامل فیزیکی، فناورانه، زیستی، بوم شناختی، روان شناختی، اجتماعی یا ترکیبی از آنها) و نیز کنترل کنش به منظور دستیابی به اهداف، تمرکز دارد. پژوهش حاضر ایده استفاده از سایبرنتیک سازمانی را به عنوان مدل مرجع در سازماندهی فعالیت های مربوط به برندسازی شهری ارائه مینماید. به دلیل کم بودن تحقیق مشابه در این موضوع در کشور با استفاده از روش کیفی تحلیل تم و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، مضامین با اهمیت نزد خبرگان آگاه به برندسازی شهر بررسی شده است. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از اساتید دانشگاه در حوزه های مدیریت با گرایش های سیستم ها، راهبردی، شهری، سیاست گذاری و بازاریابی و مدیران و مشاوران ارشد شهرداری است که با نمونه گیری تئوریک و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. مضامین اصلی برندسازی موفق در ایران شامل تغییر نهاد ذهنی و هدف گذاری برندسازی شهر، بهبود همکاری بین سازمانی، تدوین چشمانداز و راهبرد، شناخت فعالیت های مرتبط، همافزایی ذینفعان مختلف برندسازی شهر و تحلیل نقش دولت است. با توجه به عدم وجود نظام مدیریت یکپارچه شهری در ایران، نگرش مبتنی بر سایبرنیتک سازمانی قابلیت بالایی در افزایش اثربخشی فرایند برندسازی شهری دارد. بدین منظور VSM که توسط استافورد بیر معرفی شده است، جهت افزایش هماهنگی در ذینفعان مختلف پیشنهاد می شود. دستاوردهای پژوهش حاضر میتواند در عرصه خط مشی گذاری شهری به کار گرفته شود تا بدین ترتیب زمینه توسعه برند، تصویر مطلوب و نیز بازشناسی و خلق هویت برای کلان شهرهای ایران فراهم آید و در نتیجه تمایز و جایگاهیابی کلان شهرهای ایران در منطقه تسهیل شود.
تحلیل نظری ارتباط مؤلفه های تصویر شهر و برندسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
63 - 74
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در عصر جهانی شدن و رقابت پذیری، برندسازی شهری به عنوان یک فرصت بزرگ برای شهرها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا محرک عمده برندسازی شهری تصویر شهر و ارتباط آن با کاربران از نظر ادراکی و شناختی است. با درک این موضوع که هرگونه واکنش و رفتار انسان برگرفته از تصویری است که از واقعیت در ذهن او شکل گرفته؛ برندسازی شهری، تصویر را به عنوان یک ابزار و یا حتی هدف مورد توجه قرارمی دهد. هدف: با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش، تشریح مؤلفه های تشکیل دهنده تصویر شهر در ذهن کاربر و نحوه ارتباط آن با برندسازی است. روش تحقیق: پژوهش حاضر به عنوان یک پژوهش کیفی از نظر جهت گیری، نظری-کاربردی است که به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. نتیجه گیری: تصویر شهر با دو روش مستقیم (تجربه محیط) و غیر مستقیم (تحت تأثیر رسانه) شکل می گیرد، این تصویر از یک طرف دارای مؤلفه مقدماتی (اولیه) که شامل ابعاد طراحانه، ساختار کالبدی، شناخت و آگاهی و بعد عملکردی محیط است و از طرف دیگر شامل مؤلفه مکمل که دربرگیرنده بعد ارزیابانه، مهرانگیزی، احساسی و عاطفی است که بعد از درک مؤلفه مقدماتی شکل می گیرد. برندسازی مفهوم تصویر را در مرکز توجه قرار داده و با استفاده از تکنیک های کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و زیرساخت ها مؤلفه مقدماتی تصویر را تحت تأثیر می گذارد و باعث جذاب ترشدن فضا برای بروز مؤلفه مکمل می شود، همچنین تکنیک تبلیغات در برندسازی نفوذ و اثرگذاری دو مؤلفه پیشین را بیشتر کرده و در نهایت باعث ارتقای تصویر از دید بیرونی (گردشگران) و تصویر درونی (شهروندان) می شود.
تبیین مدل مفهومی ارزش آفرینی بافت های تاریخی با رویکرد رقابت پذیری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت ها و ابنیه تاریخی با برخورداری از ارزش های ذاتی و ابزاری متعدد، در زمره سرمایه های فرهنگی مکان هستند که در عصر جهانی شدن می توانند به عنوان یکی از عناصر شاخص در ایجاد مزیت رقابتی جوامع ایفای نقش کنند و سهم تأثیرگذاری بر جذابیت شهر داشته باشند؛ بدین سبب حفاظت از آنها با رویکرد بازآفرینی همگام با رویکردهای توسعه شهری، از ضرورت های برنامه های شهری است. این پژوهش با نگاه دارایی مبنا به بافت تاریخی، به دنبال یک مدل مفهومی از ارتباط مقوله هایی است که در فرایند بازآفرینی، باعث می شود تا بافت، توانایی ایجاد ارزش و کسب ویژگی های مزیت رقابتی شهر را به دست آورد. برای حصول به این هدف، از روش تحلیل کیفی تماتیک بهره گرفته شده است تا با استخراج مفاهیم از متون، مقوله بندی، سازماندهی و الگوسازی موضوعی، ارتباط بین مفاهیم تدقیق شود و با روش زاویه بندی تحلیلی، اعتمادپذیری مدل ارزیابی گردید. مدل مفهومی پژوهش نشان می دهد هدف محوری بازآفرینی با رویکرد رقابت پذیری شهری مبتنی بر ارزش آفرینی منحصر به فرد است که راهبرد دستیابی به آن، برندسازی شهری با دو رویکرد هم زمان اجتماع محوری و بازارمحوری است و ابزار مناسب آن، برخورداری نسبی از سرمایه های شهری اعم از سرمایه اقتصادی، کالبدی، طبیعی، انسانی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، ساختاری و نمادین به انضمام خلاقیت می باشد. در تجدید ساختار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بافت، حصول به مزیت رقابتی شهر، دستیابی به سرمایه خلاق و ایجاد تمایز در تصویر ذهنی ذی نفعان براساس هویت رقابتی مکان نسبت به سایر مکان ها از تعامل دو به دو و هماهنگ سرمایه های شهری، خلاقیت و برندسازی شهری به دست می آید.
ارزیابی تکنیک های برندسازی در شکل گیری تصویر ذهنی شهر بوشهر با تأکید بر سه گروه گردشگران، شهروندان و کارشناسان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
69 - 82
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی شدن و رقابت شهرها برای جذب شهروندان، سرمایه گذاران و گردشگران، تصویر شهر و چگونگی ادراک آن مورد توجه قرار گرفت، در این دوره برندسازی به عنوان یک فرصت بزرگ برای شهرها با تمرکز بر مفهوم تصویر شهر و استفاده از ابزارهای مختلف در پی ارتقاء آن و جذب مخاطبین مختلف در راستای اهداف اقتصادی و اجتماعی می باشد. هدف این پژوهش سنجش ادراک ذهنی مخاطبین (کارشناسان، شهروندان و گردشگران) از شهر بوشهر و ارزیابی ابزارهای مختلف برندسازی در شکل گیری آن می باشد. در این پژوهش ابتدا با رویکرد کیفی و تحلیل ادبیات تحقیق، مؤلفه ها و تکنیک های مختلف در برندسازی شناسایی شده و سپس با مطالعه میدانی و با استفاده از روش مقایسه میانگین ها و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار spss عناصر شکل دهنده تصویر ذهنی از شهر بوشهر و تفاوت بین گروه ها مورد بررسی قرار گرفته است. چهار مؤلفه ساختار کالبدی، ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، امکانات و زیرساخت ها، و تبلیغات همراه با زیرمجموعه آنها ابزارهای برندسازی و شکل دهنده تصویر شهر شناسایی شده اند. نتایج نشان می دهد مؤلفه فرهنگی و اجتماعی با میانگین 3.25 ، امکانات و زیرساخت ها (3.14) بیشترین تأثیر را در ذهن مخاطبین و ساختار کالبدی با میانگین (2.94) و تبلیغات رسانه ای (2.03) کمترین تأثیر را گذاشته است. همچنین بین سه گروه گردشگران، شهروندان و متخصصین در بررسی معیارها اختلاف معناداری مشاهده شد. جهت تقویت تصویر شهر بوشهر از نگاه بیرونی (گردشگران) و درونی (شهروندان و سایرین) بر اساس نتایج پژوهش، استفاده از ابزار مداخله کالبدی از جمله طراحی شهری و منظر در کنار استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ضروری به نظر می رسد.
بررسی عوامل موثر بر بازآفرینی محلات تاریخی با تاکید بر رویکرد برندسازی شهری (نمونه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، برندسازی شهری به یکی از موضوعات و رویکردهای مهم اتخاذ شده توسط مدیریت شهری برای بهبود رقابت پذیری شهرها در عرصه شهرهای جهانی تبدیل شده است. برندسازی شهری با بهره گیری از راهکارهای بازاریابی مکان و مداخلات مکان-مبنا، تصویر ذهنی (سیمای) شهر را بهبود بخشیده، شهروندان را به سکونت در شهر یا منطقه مورد برندسازی علاقه مند ساخته و در جذب سرمایه گذار و گردشگر به شهر نقش موثری ایفا می کند. علاوه بر این، برندسازی شهری در فرایند بازآفرینی بافت های تاریخی نیز می تواند موثر واقع شود. در پژوهش حاضر، تاثیر استراتژی های برندسازی شهری بر بازآفرینی محله سنگ سیاه شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. با بهره گیری از چارچوب نظری موجود، چهار مولفه "مداخلات فضایی"، "مداخلات غیرفضایی"، "مداخلات بازاریابی و ارتقای مکان" و "روایت های شفاهی و تاثیرات غیرمستقیم برندسازی" تعریف شده است. از آن جا که روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی می باشد، با توزیع 360 پرسش نامه در محله سنگ سیاه داده های مورد نیاز پژوهش جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که هر چهار عامل ذکر شده همبستگی معنادار مثبت با بازآفرینی محله سنگ سیاه دارند. متغیر "دسترسی و زیرساخت" با ضریب همبستگی پیرسون 0.83 بیشترین میزان تاثیر بر توسعه محله و "تاثیرات غیر مستقیم برندسازی" با ضریب 0.38 کم ترین تاثیر را از دیدگاه ساکنین دارا هستند. نتایج پژوهش از بسیاری ابعاد با پژوهش های پیشین مطابقت داشته و نیاز محله سنگ سیاه به مداخلات فضایی و کالبدی در درجه اول را نشان می دهد که زیرساخت اقدامات فرایند برندسازی شهری را نیز تشکیل می دهد.
ارائه الگوی برندسازی شهری با رویکرد توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
101 - 118
حوزه های تخصصی:
برندسازی مقصد گردشگری یکی از استراتژی های موثر در جذب گردشگر و ابزاری کارآمد جهت بازاریابی مقاصد گردشگری است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارائه الگوی برندسازی شهری با رویکرد توسعه گردشگری در شهر شیراز انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های آمیخته (کیفی و کمی) است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد فعلی یا سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نمایندگان شورای شهر می باشند که در بخش کیفی با روش گلوله برفی 16 نفر و در بخش کمی با روش تصادفی ساده 73 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با استفاده از نرم افزارمکس کیودا تحلیل و مدل کیفی پژوهش از دل الگوهای ذهنی و نظرات افراد استخراج شد و نهایتاً در بخش کمی جهت اطمینان از صحت الگوهای اندازه گیری متغیرها از الگوسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش منجر به شناسایی شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و همچنین راهبردها و پیامدهای برندسازی شهر شیراز شد مشخص گردید که نتایج حاکی از تایید همه مقوله های شناسایی شده می باشد به طوری که در شرایط علی متغیر رقابت پذیری با ضریب 577/0، در شرایط مداخله گر متغیر نقش دولت با ضریب 504/0، در شرایط زمینه ای متغیر جاذبه های گردشگری با ضریب 336/0، در رابطه با راهبردها متغیر تدوین مکانیزم برندسازی با ضریب 542/0 و در رابطه با پیامدها عامل دستاوردهای اجتماعی با ضریب 606/0 بیش ترین نقش را در تبیین مدل برندسازی شهر شیراز داشته اند.
تحلیلی بر سیر تاریخی و تحول مفهوم تصویر شهر از خوانایی تا برندشهر با تأکید بر سه دورهی مدرنیسم، پست مدرنیسم و جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 58
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: تصویر شهر از جمله مفاهیم مهم در محیط شهری است که مبنای هر گونه تصمیم، اقدام و واکنش عاطفی افراد می باشد این مفهوم بازنمایی عینی و ذهنی محیط شهر، احساسات و نگرش نسبت به آن و همچنین تصویر برند شده از شهر در ذهن مخاطبان را در بر میگیرد و در دوره های مختلف به واسطه پیشرفت علمی و شرایط اقتصادی، اجتماعی از زاویه خاصی نگریسته شده است. هدف: هدف این پژوهش بررسی تطبیقی سیر تکامل مفهوم تصویر شهر در سه دوره مدرن، پست مدرن و جهانی شدن با تشریح اقتضائات آنها و نگرش نسبت به شهر می باشد. روش:پژوهش حاضر یک مطالعه ی کیفی است که به صورت توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. یافته ها: بررسی ها نشان داد که مفهوم تصویر شهر در طی سه دوره ی مذکور تغییر و تحولاتی یافته است به طوری که در دوره ی مدرنیسم، و تحت تاثیر تفکرات این جنبش از جمله دستکاری مدرن فضا و توجه بیش از حد به ماشین و بتن موضوعاتی شبیه خوانایی و نمایانی با تاکید بر فاکتورهای کالبدی، در دوره ی پست مدرن، تصویر ارزیابانه از محیط شهری با نگاه پدیدارشناسانه در پی استخراج معنای محیطی و احساسات ناشی از آن بر اساس تجربه زیسته افراد بود، با شروع عصر ارتباطات و جهانی شدن و رقابت پذیر شدن شهرها، استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات به خصوص ابزارهای دیجیتال تصویر شهر با تکنولوژی عجین شده است. نتیجه گیری: تصویر شهر در حال حاضر نسبت به مفهوم اولیه خود در دوره مدرن که برگرفته از مسایل کالبدی بوده تا حدودی فاصله گرفته و مولفه ای مهم در بازاریابی و برندسازی در تلفیق با فناوری ارتباطات و اطلاعات تلقی می گردد.
ارزیابی سیاست های مدیریت شهری در بهره برداری از برند شهر خلاق (مطالعه موردی: رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
439 - 461
حوزه های تخصصی:
شهر رشت در سال 1394 به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی انتخاب و عضوی از شبکه شهرهای خلاق یونسکو شد. با وجود گذشت چندین سال از کسب این عنوان، به نظر می رسد مسیر تحقق برند شهر خلاق رشت با چالش هایی مواجه شده و موفقیت های چشمگیری در برندسازی شهری کسب نشده است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در برندسازی شهری و ارائه پیشنهاد هایی به منظور ترویج برند شهر خلاق رشت است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-کمی و کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، 410 پرسشنامه به وسیله ساکنان و شهروندان این شهر تکمیل شده است. داده های به دست آمده با بهره گیری از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، دوجمله ای و تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان داد شاخص حمایت مالی و تسهیل گری مدیریت شهری از فعالیت طبقه خلاق در میان سایر شاخص ها پایین ترین سطح را دارد. همچنین نبود تعامل دوسویه و مشارکت شهروندان در تحقق این برند در شهر از دیگر مواردی است که مدیریت شهری به آن بی توجه بوده است. درنتیجه اختصاص حمایت های مالی و تسهیلات لازم برای طبقه خلاق و ایجاد نهاد ارتباطی مؤثر و همین طور استفاده از ظرفیت بستر اینترنت و فضاهای مجازی، از اولویت های مدیریت شهری در تحقق برند شهر خلاق خوراک شهر رشت است.
تبیین مولفه های برندسازی شهری با تاکید بر صنعت گردشگری (مورد مطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
160 - 179
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش انجام برندسازی شهری باتاکید بر صنعت گردشگری برای شهر خرم آباد است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری اطلاعات از نوع پژوهش های توصیفی و پیمایشی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر بر مبنای داده های کمی و کیفی بر پایه مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه خبره است. جامعه آماری پژوهش حاضر 30 نفر از خبرگان در شهر خرم آباد هستند که با-استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. پژوهش حاضر بر اساس سه مرحله صورت می پذیرد. مرحله اول تعیین هویت بارز شهر خرم آباد جهت برندسازی با-استفاده از تکنیک Fuzzy AHP، مرحله دوم انجام برندسازی با استفاده از مدل پنج-فازی و تحلیل SWOT، مرحله سوم معرفی هویت، عنوان و نشان برند شهر خرم آباد. نتایج پژوهش مشتمل بر ارائه هویت بارز شهر خرم آباد در قالب هویتی تاریخی و طبیعی است که مبنای اصلی برندسازی در پژوهش قرار گرفته است. به علاوه نتایج حاکی از آن است که جمع امتیاز وزنی عوامل خارجی موثر بر برندسازی بیش از مقدار 5/2 است که نشان از غلبه فرصت ها بر تهدیدها دارد. به علاوه نتایج پژوهش حاکی از آن است که جمع امتیاز وزنی عوامل داخلی بیش از مقدار 5/2 است که نشان از غلبه قوت ها بر ضعف ها دارد. نقاط قوت موثری شناسایی شده است که می تواند پشتیبان و حامی برندسازی در شهر خرم آباد باشد. به علاوه استراتژی های تهاجمی، رقابتی، محافظه کارانه و تدافعی متناسب با برند شهر تدوین شده است. در نهایت نیز عنوان و نشان برند شهر تدوین و ارائه گردیده است.
جایگاه برندسازی در تحولات شهرهای تاریخی ایرانی اسلامی؛ نمونه موردی: دارالسلطنه تبریز در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
43 - 58
حوزه های تخصصی:
برندسازی شهری همزمان با محوریت جهانی سازی مفهومی پرکاربرد شده و در سطوح ملی و بین المللی افزایش یافته است؛ ولی بنظر می رسد این موضوع پیشتر در شهرهای تاریخی ایران نیز نمود داشته و بطور سنتی از ظرفیت های القاب برای پیشبرد برخی اهداف شهرها در ایران بهره برده شده است. القابی مانند دارالخلافه، دارالسلطنه، دارالارشارد و امثالهم، از برندهای سنتی در ایران می باشد. فرض در این پژوهش بر این است: اختصاص القاب به شهرهای کهن ایرانی در دوره های پیشین عملکرد و تاثیر مشابهی نظیر برندسازی مکان را در ساختار شهری داشته است. روش پژوهش، تفسیری-تاریخی و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و متون تاریخی و براساس تحلیل محتوا است. برای نمونه موردی شهر تبریز با لقب دارالسلطنه دوره قاجار انتخاب گردید؛ این لقب تبریز را تبدیل به ولیعهدنشین نمود و بعد از تهران موقعیت سیاسی پیدا کرد. در راستای ارزیابی فرضیه پژوهش در ابتدا به مطالعه برندسازی مکان، مولفه ها و معیارهای ارزیابی در شهر پرداخته و در ادامه پژوهش نمونه موردی ارزیابی گردیده است. مطالعه نمونه موردی در قالب مولفه های برندسازی مکان مستخرج از چهارچوب نظری تحقیق می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد در شهرهای تاریخی ایران تاثیرات مشابه در الحاق برند(نمانام) به شهرهای ایرانی و برندسازی مکان بوده و صحت فرضیه پژوهش را نشان می دهد. این امر می تواند در ارائه سیاست ها و تصمیم های مرتبط با موضوع برندسازی در شهرهای ایرانی، ضرورت یک بازنگری و رجوع به گذشته (زمینه، هویت بستر جغرافیایی، اصالت بومی و ...) را به منصه ظهور رساند. در پایان نیز پیشنهاداتی درباب برندسازی برپایه نمانام کهن شهر تبریز آورده شده است.
اعتباریابی پرسشنامه برندآفرینی شهری_ورزشی (مطالعه موردی: جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت ورزش در جذب گردشگر، سرمایه و همچنین ارتقاء جایگاه شهر بسیار مورد توجه است. با این حال، پتانسیل برندسازی ورزشی در تعداد زیادی از شهرهای کشورهای در حال توسعه واقعیت پیدا نکرده است. بنابراین مسئله اصلی این است که چه عواملی برای برندسازی شهرها از طریق ورزش نیاز است. لذا، پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی پرسشنامه برندسازی شهری- ورزشی انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نظر ماهیت داده ها کیفی-کمی است. ابزار تحقیق، پرسشنامه تعدیل یافته یافته نوری و کلاته (1396) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئت علمی در حوزه های مدیریت ورزشی، بازاریابی شهری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، مدیران ورزشی، اعضای هیئت علمی متخصص در زمینه برندسازی و بازاریابی، مدیران شهری (شهرداری و استانداری)، مربیان ورزشی و قهرمانان ورزشی و همچنین اعضای هیئت علمی کشورهای همسایه که در زمینه برندسازی تجربه داشتند و چندین بار به ایران سفر داشتند، بود. نمونه گیری در این مطالعه هدفمند و دردسترس بود. در مرحله دوم (مصاحبه) پس از اشباع نظری، 21 نفر و در مرحله سوم، 18 نفر برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. سرانجام عوامل استخراج شده در پرسشنامه تهیه و به گروهی از متخصصان ارسال شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه برندسازی شهری-ورزشی دارای 6 بعد ، 16 دسته و 76 شاخص است. با توجه به اهمیت برندسازی شهری از طریق ورزش، مدیران شهری و سیاست گذاران می توانند با در نظر گرفتن این عوامل، شهرهایی را که دارای پتانسیل هستند شناسایی کنند و نفوذ، اعتبار و توسعه شهر را افزایش دهند.
واکاوی نقش شهروندان در تحقق برند شهری از منظر مداخلات طرح های توسعه شهری با روش پژوهش ترکیبی (نمونه موردی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش پژوهش ترکیبی، قصد دارد بر اساس ادراکات و ترجیحات ذهنی ساکنان شهر، اثر طرح های توسعه شهری به عنوان بنیاد ترین ابزار شکل دهی شهرها در تحقق برند شهری را تبیین و پس از شناخت مولفه های تاثیرگذار با طرح پژوهش اکتشافی، مدل معادلات ساختاری را ایجاد نماید. بدین منظور5 معیار، 8 زیرمعیار و 14 شاخص مورد بررسی و جمع آوری اطلاعات قرار گرفتند. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و جامعه آماری پژوهش در بخش راهبرد کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب و شامل 19 نفر از خبرگان و مدیران شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 383 شهروند مورد پرسش قرار گرفته اند. مدل پژوهش نشان داد از دید شهروندان، طرح های توسعه شهری بر مولفه های سرزندگی و مهاجرت بیشترین اثر مثبت را در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری دارند. همبستگی بین مولفه ها نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های مهاجرت و سرزندگی به میزان 0.87 و بازاریابی و سرزندگی به میزان 0.849 و کمترین تاثیر نیز مربوط به تاثیر متقابل کیفیت محیطی و بازاریابی به میزان 0.633 می باشد. تحلیل یافته های مصاحبه ها نیز مشخص کرد تلاش در جهت بهبود تصویر رسانه ای نامناسب، پراکنده و در برخی مواقع نامنطبق بر واقعیات شهر، جلب مشارکت های ذهنی و اجرایی ساکنان بافت های قدیمی، توانمندسازی ساکنان و مدیریت حضور مهاجران افغان و در عین حال بهره گیری از چند فرهنگی بودن شهر با حضور آنان می تواند به تحقق برند شهری کمک نماید
نقش برند سازی بر ایجاد یک تصویر ماندگار ازشهر اصفهان در بین توریست ها
حوزه های تخصصی:
برندسازی مقصد گردشگری یکی از استراتژیهای نسبتاً نوظهور در جذب گردشگران میباشد. این استراتژی، ابزار کارآمد برای بازاریابی مقصدهای گردشگری است زیرا برند، به مقصد گردشگری هویت و شخصیت میدهد و آن را از سایر مقصدهای گردشگری متمایز می سازد. در این پژوهش به بررسی نقش برند سازی بر ایجاد یک تصویر ماندگار از شهر اصفهان در بین توریست ها خواهیم پرداخت که این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از از نظر روش ، پیمایشی می باشد. برای انجام آن از طریق توزیع پرسشنامه در بین 384 نفر از گردشگران شهر اصفهان در سال 1394 که به وسیله فرمول کوکران محاسبه شده بود استفاده شد . این پژوهش دارای 6 فرضیه در جهت ایجاد تصویری ماندگار در ذهن گردشگران شهر اصفهان به وسیله برندسازی از این شهر می باشد که بر اساس تجزیه و تحلیل داده های حاصل از جمع اوری پرسشنامه ها که به وسیله نرم افزار spss انجام شد کلیه فرضیه ها مورد قبول قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که آگاهی و شناخت گردشگران از اصفهان و تصویر اصفهان به مثابه یک مقصد گردشگری در نزد گردشگران دارد که به رضایتمندی آنها می انجامد که در نتیجه باعث وفاداری آنها به مقصد به صورت افزایش احتمال بازدید مجدد یا توصیه اصفهان به دیگران دارد . در نهایت این پژوهش نشان می دهد که می توان از طریق برندسازی به عنوان چارچوب منتظم برای درک مکانیزم های تاثیرگذار بر رضایتمندی و وفاداری گردشگران استفاده کرد.
تبیین وارزیابی بازآفرینی اقتصاد مبنای فضاهای خلاق شهری مستعد توسعه با رویکرد برندسازی (مطالعه موردی: شهرسنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای اجتماعی فرهنگی درترکیب با فضاهای تاریخی درشهرها تأثیر زیادی در ایجاد برند شهری با هدف دستیابی به توسعه فضاهای اجتماعی خلاق با کارایی گوناگون جهت بازآفرینی اقتصاد مبنای بافت تاریخی شهرها به عنوان میراث معنوی وشهری دارند. بافت تاریخی شهر سنندج با در برداشتن عناصر تاریخی- فرهنگی فراوان و حضور فعالیت های اجتماعی، بازار، فضاهای هویت مند و بناهای تاریخی دارای ارزش خود به عنوان قلب تپنده دراین شهر عمل می کند. هدف این پژوهش؛ تحلیل برندسازی فضاهای مستعد توسعه خلاق شهری درراستایی بازآفرینی اقتصادی شهر می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر و روش نمونه گیری تصادفی است. روش پژوهش ترکیبی ازAHP، تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ازنرم افزار SPSSمی باشد. در این پژوهش دو مفهوم«خلاقیت شهری و برندسازی شهری» که بصورت مفاهیم فرضی در دو موقعیت آلترناتیو و(27) شاخص مختلف بر مبنای میزان امتیازات و اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش مشخص گردید؛ که شاخص های «اماکن تاریخی»، «میراث فرهنگی»، «آداب ورسوم» و« هنردوستی» دارای بالاترین اهمیت و تاثیر گذاری دربرندسازی و توسعه فضاهای اجتماعی خلاق جهت بازآفرینی اقتصاد مبنا در بافت تاریخی شهر سنندج می باشند.
واکاوی موانع و چالش های برندسازی شهری در ایران و ارائه راهکارهای مناسب (موردمطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
131 - 168
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف واکاوی موانع و چالش های پیش روی برندسازی شهری در ایران و ارائه راهکارهای مناسب (موردمطالعه:شهر کرمانشاه) انجام شده است. گردآوری داده ها در این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شده است. نمونه موردنظر در این پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی شهری است که با منطق نمونه گیری نظری و تکنیک گلوله برفی ۱۸ نفر انتخاب گردید. فرایند جمع آوری داده با ظهور مفهومی سازه های جدید تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت؛ سپس داده ها کدگذاری و مفاهیم و مقوله ها دسته بندی شدند. یافته های این نوشتار حاکی از آن است که چالش برندسازی شهری در شهر کرمانشاه متأثر از عوامل متعددی است که در نوشتار پیش رو به سیزده مقوله و چهل وهفت مفهوم که بیش از سایر عوامل به صورت مستقل و یا درهم تنیده ایفای نقش می کنند، می پردازد. به اختصار نتایج این پژوهش نشان داد؛ فقدان تلاش برای برندسازی شهری در شهر کرمانشاه سبب شده است تا اغلب به جای تصاویر مثبت و مطلوب از سطح شهر کرمانشاه تصاویری متناقض و متضاد به مخاطبان مخابره شود.
تبیین مدل برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری؛ نمونه مورد مطالعه: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
3 - 14
حوزه های تخصصی:
برندسازی شهری به عنوان روشی برای افزایش جاذبه شهر مطرح است که با شکل دهی یا تغییر تصاویر ذهنی مخاطبان، موجب تمایز شهرها می شود. هدف مقاله حاضر ارائه مدلی است تا برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری را تسهیل کند. در این پژوهش، شهر یزد به عنوان محدوده مطالعاتی مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و تلاش دارد تا با استفاده از راهبرد داده بنیاد، مدل گفته شده را از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با حرفه مندان، دانشگاهیان و نخبگان استخراج کند. مصاحبه شوندگان با تکنیک ارجاعی زنجیره ای (گلوله برفی) انتخاب شدند و در نمونه دوازدهم، اشباع نظری تا حدودی شکل گرفت، اما روند پژوهش تا مصاحبه چهاردهم ادامه یافت. نتایج پژوهش بیان می کند که «لزوم رقابت شهرها در عرصه جهانی»، «مشکلات اقتصادی و لزوم توجه به گردشگری و برندسازی شهری» و «پتانسیل بالای شهر یزد برای توسعه گردشگری و برندسازی شهری» از شرایط علی تحقیق بوده و لزوم بررسی موضوع را آشکار می سازد. همچنین این پژوهش نشان می دهد با مجموعه راهکارهایی از جمله «تشکیل کارگروه ویژه برندسازی در شهر یزد»، «جلب مشارکت نهادهای مردمی در تدوین و اجرای طرح های برندسازی»، «آموزش به مدیران و کارمندان برای اجرای هرچه بهتر طرح های برندسازی شهری»، «برگزاری جشن ها و رویدادهای ملی و بین المللی به منظور توسعه برند» و «توسعه زیرساخت های گردشگری» می توان توسعه گردشگری را از طریق برندسازی در شهر یزد دنبال کرد که پیامدهایی همچون «تأمین درآمد پایدار برای مجموعه مدیریت شهری یزد»، «تقویت هویت منحصر به فرد شهر یزد»، «کاهش مهاجرت»، «افزایش رضایتمندی گردشگران داخلی و خارجی شهر یزد»، «جهانی شدن»، «توسعه سرمایه اجتماعی»، «دستیابی به رشد اقتصادی» و «دستیابی به مدیریت شهری یکپارچه» را در پی خواهد داشت.
بررسی نقش مدل برندسازی شهری در گسترش گردشگری گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
85 - 98
حوزه های تخصصی:
جهان گردشگری، دارای عملکرد چندمنظوره بوده که می توان از آن به عنوان یکی از راهکارهای توسعه اقتصادی، کاهش وابستگی بودجه کشور به نفت، ایجاد اشتغال، افزایش سطح روحیه و مواردی از این دست بهره برد. به این منظور، کشورها و شهرهای مختلف تلاش می نمایند تا با ایجاد و توسعه برندشهری، در مسیر توسعه گردشگری و اقتصادی گام بردارند. پژوهش حاضر در همین راستا، به دنبال بررسی نقش و تأثیر مدل برند سازی شهری در جهت گسترش گردشگری در استان گیلان است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل اساتید و صاحبنظران رشته بازرگانی – گردشگری است که در این حوزه دست اندرکارند . در این تحقیق از روش مصاحبه برای جمع آوری داده ها استفاده گردید و سرانجام داده ها با استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و محوری و با نرم افزار MaxQDA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در پایان 682 واحد معنایی، 171 مفهوم، 38 مقوله شناسایی گردید که در قالب 6 عامل تعریف گردیدند.