پژوهشنامه فرهنگ و زبان های باستانی
پژوهشنامه فرهنگ و زبان های باستانی سال 4 بهار و تابستان 1402 شماره 1 (پیاپی 6) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تشخیص هویت و عملکرد نیروها و شخصیت های دیوی با اصالت بابِلی و آرامی در کیش مانوی می پردازد و می کوشد آنها را در اندرکنش با اسطوره های کافرکیشی و یهودی بازشناسد. در اینجا، هم به انگاره ها و چهره های اهریمنی آتالیا، ایدرا، اَتْنَبیش، هوبابیش، وزبیش، اُهْیا، و لِوْیاتین و هم به گروه های غولان، ایرها، نِفیل ها و فرشتگان هبوط کرده پرداختیم تا نشان دهیم دیوشناسی مانوی تا چه حدّ به سنّت های آرامی و به ویژه به کتاب حنوخ و کتاب غولان یهودی وابسته است. در جستار حاضر، نه تنها کلان فرشتگان بزرگ مانوی یعنی رُفائیل و میخائیل و گبرائیل و سَرائیل را باز خواهیم شناخت، بلکه به نقش آفرینی اینان به سرداریِ پادشاه افتخار در برابر یورش غولانی خواهیم پرداخت که بر اساس داستان آفرینش مانوی به زمین گریختند. مقاله نشان می دهد بازسازی کتاب غولانِ مانی به شدت به بررسی های دیوشناسانه وابسته است.مقاله حاضر به تشخیص هویت و عملکرد نیروها و شخصیت های دیوی با اصالت بابِلی و آرامی در کیش مانوی می پردازد و می کوشد آنها را در اندرکنش با اسطوره های کافرکیشی و یهودی بازشناسد. در اینجا، هم به انگاره ها و چهره های اهریمنی آتالیا، ایدرا، اَتْنَبیش، هوبابیش، وزبیش، اُهْیا، و لِوْیاتین و هم به گروه های غولان، ایرها، نِفیل ها و فرشتگان هبوط کرده پرداختیم تا نشان دهیم دیوشناسی مانوی تا چه حدّ به سنّت های آرامی و به ویژه به کتاب حنوخ و کتاب غولان
مقایسه استعاره مفهومی فضیلت اخلاقی راستی در متون فارسی میانه و فارسی دری (مقایسه موردی: مینوی خرد و گلستان سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده ، پاسخ به این پرسش است که مفهوم استعاره «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی دارای چه حوزه های مبدایی بر اساس نظریه «استعاره معاصر» هستند و نتیجه مقایسه آن ها با یکدیگر چیست.. داده های تحقیق نشان می دهد که 5 نام نگاشت : شیء، عمل، مسیر، سخن و زیورآلات برای مفهوم «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی یافت شده است. نام نگاشت های شیء وعمل با تفاوت بسامد، در هر دو متن مشترک بود. [راستی مسیر است] و [راستی سخن است] فقط در مینوی خرد و [راستی زیورآلات است] فقط در گلستان سعدی مشاهده شدند. از آنجا که گفتمان در دو وجه عملی (تمدن) و نظری (فرهنگ) بر ذهنیت ها اثر می گذارد، شاید بتوان گفت که [راستی زیورآلات است] به عنوان نشانی از وجه تمدنی گفتمان ، در گلستان بیشتر مورد تاکید بوده در حالیکه [راستی سخن است] و [راستی مسیر است] تاکید بر وجه فرهنگی گفتمان در مینوی خرد دارد، که البته هیچکدام از این دو وجه بر دیگری ارجحیتی ندارد و فقط نشان از آن دارد که در ایران پیش و پس از اسلام گفتمان «راستی» اهمیت داشته است.
گرو و گروگانی در مادیان هزار دادستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مادیان هزار دادستان یا مجموعه هزار داوری، متنی حقوقی است. این متن در اواخر دوره ساسانی یعنی اوایل قرن 7 میلادی گردآوری شده است. موضوعات حقوقی بسیار متنوعی در این متن مطرح می شود که می تواند ما را در آشنایی با قوانین حقوقی ایران در دوره پیش از اسلام یاری کند. از جمله مسائل حقوقی این متن، برده داری، قیمومت، ضمانت، شراکت، ازدواج، طلاق، گرو، گروگانی و ... است. موضوع این پژوهش درباره «گرو و گروگانی» است که با اصطلاحات graw و grawgānīh در متن آمده است. هدف این پژوهش بررسی موضوعات مربوط گرو و استخراج قوانین آن است. و پرسش هایی که این پژوهش قصد دارد به آن ها پاسخ دهد اینکه، گرو و گروگانی در چه موضوعاتی عنوان شده اند؛ چه قوانینی برای آنها وجود داشته و تفاوت آنها در چیست. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، کتابخانه ای است. برخی نتایج این پژوهش به قرار زیر است: گرو در موضوعاتی چون ازشماند، گرفتن وام، قرض کردن پول و ... مطرح شده است. مهم ترین قوانین آن بستن پیمان، تعیین زمان و گرو، تعهداتی چون سالم نگه داشتن مال گرو و ... است. تفاوت عمده گرو و گروگانی در این بود که دارایی گروگان می توانست مورد استفاده گروگان دار قرار گیرد. هر گاه بدهکار بدهی خود را پرداخت می کرد، گرو باید آزاد می شد که تحت قوانینی انجام می شد.
بررسی و تحلیل قربانی انسان در شاهنامه بر اساس نظریه های آیین قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قربانی انسان از مهمترین مواردِ قربانی بود که در مواقع حساس به منظورِ بلاگردانی و خشنودی نیروهای برتر، پیشکش می شد. شاهنامه ازجمله متونی است که آیین ها و باورهای مختلف را در بر دارد؛ یکی از این موارد، آیین قربانی کردن انسان است که مصادیقی از آن در داستان های زال، ضحاک، سیاوش، دیوِسپید و داستان پادشاه شهرِ بیداد دیده می شود. با توجه به این امر، نویسندگان به منظور تبیین این مصادیق به روش توصیفی-تحلیلی می کوشند بر اساس نظریه های قربانی به بررسی وتحلیلِ قربانی انسان در داستان های یادشده بپردازند. نتایج نشان می دهد، قربانی های انسانی در شاهنامه در پنج بخش، قابلِ بررسی است و با اهدافی چون طولِ عمر، بلاگردانی و دفعِ نحوست انجام می شد. در داستانِ زال با توجه به این که در باور پیشینیان، تولّد برخی نوزادان با ویژگی های خاص(سپیدمو)، شوم و تجلّی خشمِ خداوند تلقی می شد، چنین نوزادانی را دیوزاد و نمادِ شومی و عدمِ باروری می دانستند و رهاکردن او، نوعی فداکردن به منظور دفع نحوست است. در مورد قتل سیاوش نیز باید گفت: برخی کُشته شدن او را قربانی به منظور باروری طبیعت می دانند و برخی قتل او را تنها بلاگردانی می دانند نه قربانی اما قتل وی، جنبه باروری ندارد و نوعی قربانی آیینی به منظورِ دفعِ نحوستِ خواب افراسیاب و حفظ جانِ وی است. در مورد دیو سپید نیز می توان گفت: آن چه در شاهنامه با عنوان دیوان شناخته می شوند، دشمنانِ قدرتمند، وحشی و تنومندی بوده اند که با شاهان ایرانی در نزاع بوده اند و دیوان قلمداد می شدند پس کشته شدن دیوِسپید، نوعی قربانی به منظور بلاگردانی است. در تحلیل مصادیق یافت شده نیز نظریه های بلاگردانی فریزر و کمالِ کیهانی بویس کاربردی تر و انعطاف پذیرتر ازسایر نظریه-هاست.
جستجوی ایزد مهر در گاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایزد «مهر» یکی از مهمترین ایزدان زردشتی است که در مهر یشت به اندازه اهوره مزدا قابل پرستش توصیف می شود. به همین دلیل عدم حضور او در گاهان مورد بحث بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. با توجه به این که در گاهان عباراتی یافت می شود که شباهت زیادی به توصیف مهر دارد و با در نظر داشتن زبان رمزی گاهان این پژوهش در نظر دارد خصوصیات مهر و نیز رمزهای گاهان را مورد بررسی قرار داده تا پاسخی برای این پرسش پیدا کند که آیا زردشت «مهر» را نادیده گرفته و یا او را مورد پذیرش قرار داده است. به این منظور پس از تحلیل دقیق متن گاهان و مهر یشت و پیدا کردن شخصیت هایی با ویژگی های مشابه در هر دو متن، در پایان خواهیم دید که رمزهایی در گاهان یافت می شود که با گاو در ارتباط است و گاو نیز با نور، روشنایی، خرد و دانایی در ارتباط است. مهر نیز خود نور و روشنایی است و با گاو در ارتباط است. پس احتمالاً استفاده از آنها به منظور اشاره به این ایزد بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که زردشت مهر را در اشعار خود مد نظر داشته است. منابع این مقاله به روش کتابخانه ای گردآوری شده و رویکرد پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
جستاری درباره هم زمانی تیرماه با پاییز در برخی متن های ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی متن های فارسی تا حدود قرن هفتم، تیرماه یا ماه چهارم خورشیدی، در معنی پاییز به کار رفته است. رایج ترین نظریه برای توضیح آن، سیار بودن سال ایرانی ذکر شده است که گاه آغاز سال نو به آغاز تابستان و به همین ترتیب، برج چهارم به آغاز پاییز منتقل می شده است. در این نوشتار ضمن بررسی این نظریه ، آمیخته شدن خویشکاری ایزد تیشتر با آیین های تیرگان، به عنوان یکی دیگر از علت های این انتقال معنا، مطرح می شود. با این توضیح که براساس تیشتر یشت، اصلی ترین خویشکاری ایزد تیشتر باران زایی است که پس از پیروزی بر دیو خشکسالی با اپوش دیو حاصل می شود. در همین یشت داستان آرش قهرمان اسطوره ای که با رهاکردن تیری مینوی مرز ایران را تعیین می کند نقل شده است و گفته شده برای گرامیداشت پیروزی او جشن تیرگان در روز سیزدهم تیرماه برگزار می شده است. کنار هم قرارگرفتن این دو اسطوره در یک یشت و اشتراک خویشکاری آن ها که متضمن غلبه بر دشمن و رهاندن مردمان از شر نیروهای اهریمنی است و نیز مشابهت لفظی میان تیر و تیشتر، موجب شده کارکرد باران زایی تیشتر به تیرماه نسبت داده شود و موسم آن، یعنی پاییز و به عبارت دقیق تر آبان ماه، نیز به تیر منتسب شود.
دفع شر در ستیزه: با تمرکز بر بهرام یشت و اثروه ودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورهای مذهبی و اعتقادات کهن در میان هندو ایرانیان جایگاه ویژه ای دارد. در باور این قوم کهن اعتقاد به حضور همزمان دئوه ها و اهوره ها، نیروهای شر و خیر در جهان هستی امری بدیهی است، که در آن همواره نیروهای شرور و اهریمنی در قالب های گوناگون سعی در آسیب رسانی به گروه مقابل خود یعنی آفریده های اهوره ایی و نیک هستند. در چنین فلسفه ای دفع نیروهای مخرّب و آسیب رسانی که در جدال دائمی با گروه مخالف خود هستند، ضرورت استفاده از انواع طلسم ها، تعویذها و دیگر مناسک رمزآلود را برای قومی جنگجو که خواهان پیروزی در نبرد هستند، امری طبیعی و اجتناب ناپذیرمی کند. در این پژوهش سعی کرده ایم با بررسی بهرام یشت که به ایزد جنگاوری بهرام در اوستا اختصاص دارد، و مقایسه آن با اثروه ودا در متون باستانی هندی، به تشابهاتی که در آداب دفع شرارت نیروهای اهریمنی در هر دو مورد نام برده وجود دارد، بپردازیم. آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است از این قرار است: مشابهت در استفاده از نیروی خارق العاده کلام مقدس، استفاده از گیاهان مقدس (به طور موردی: هوم/ سومه)، حیوانات خاص با قدرت هایی جادویی یا استفاده از عضوی از آن ها (به طور موردی: مرغ وارغنه/ پر)، و استفاده از سنگ های خاص (به طور موردی: سیغوئیر/ سنگ ریزه)
مردم شناسی باستان شناختی گیاه زندگی در ایران و بین النهرین باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیاه زندگی استعاره ای کیهان شناختی است که در طبقه بندی دوگانه هستی بین دو قلمرو مغاک و عالم قدسی (اعلی)، مختص جهان مغاک و ظلمات است. نماد گیاه زندگی طیف وسیعی از نباتات را در بر می گیرد؛ گیاهان رونده و خودرو یا دیمی، گیاهان آغازینی مانند نی (خیزران) و ریواس، گیاهان مخمر و مستی آور همچون قارچ، مایعات نیروبخش مانند شراب و گیاهان وابسته به آن از جمله تاک و خرما، مرکبات و دانه های روغنی مانند زیتون، گیاهان دارویی و سمی همچون شوکران، درختان آتش زا مانند بلوط و کاج و گیاهان معطر و بودار از جمله مصادیق گیاه زندگی اند. این گیاهان رمز طبیعت و فطرت اولیه جهان اند که انسان و تمام موجودات هستی لاجرم از آن عبور می کنند. آئینی بودن و کارکردهای عینیِ نباتات، تابعی از جایگاه نمادین آنها در جهان بینی انسان بوده است و هرکدام از آنها، به نحوی، ویژگی این قلمرو را بازنمایی می کنند. ساختار و مفاهیم حاکم بر جهان ظلمات، از جمله: نیروی حیات، جاودانگی، سکر و خلسه، مخمرات، برهنگی، عشق و نیروی جنسی، دارو و پزشکی، آتش و مانند آن، ساختار مشترک مربوط به نماد گیاه زندگی است. دسته بندی نباتات بر اساس نواحی کیهانی و اسطوره ای، شیوه متفاوتی از طبقه بندی است که در عین نمادین بودن، با خواص و طبیعت این گیاهان انطباق دارد. حوزه مورد مطالعه ما، ایران و بین النهرین باستان است. مهم ترین روش انجام پژوهش، استفاده از منابع مکتوب در حوزه باستان شناسی و هنر و اساطیر این منطقه با تکیه بر رویکرد اسطوره شناسی تطبیقی است. همچنین از داده های مردم شناختی اقوام زاگرس از جمله کردها استفاده شده است.
مقایسه آرایش سازه های داستان سغدی رستم با پنج داستان کوتاه سغدی مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان سغدی رستم، از میان متون غیردینی و پنج داستان کوتاه از میان متون سغدی مانوی برگزیده شدند تا از منظر رده شناسی آرایش سازه و مبتنی بر نظریه «سوی انشعاب» درایر بررسی و با هم مقایسه شوند. بر مبنای نظریه «سوی انشعاب(BDT)»، سازه هم الگو با فعل «مقوله غیرگروهی(غیرانشعابی)» و سازه هم الگو با مفعول «مقوله گروهی(انشعابی)» است، بنابراین دو وضعیت بنا به سوی انشعاب برای زبان ها در نظرگرفته می شود: «راست انشعابی» و «چپ انشعابی». در پژوهش پیش رو، 28 مؤلفه مبتنی بر جفت عنصرهای درایر و مؤلفه های دبیرمقدم، اساس مقایسه قرار گرفته اند. 722 جفت عنصر در کل پیکره این پژوهش یافت شد که 369 جفت عنصر راست انشعابی و 353 جفت عنصر چپ انشعابی بودند. از 240 جفت عنصر یافت شده از داستان رستم، 152 مورد راست انشعابی و 88 مورد چپ انشعابی و از 482 جفت عنصر یافت شده از پنج داستان کوتاه مانوی، 217 مورد راست انشعابی و 265 مورد چپ انشعابی بودند. بنابراین بر پایه نظریه «سوی انشعاب»، آرایش سازه های متن داستان رستم، «راست انشعابی» و آرایش سازه های پنج داستان کوتاه مانوی، با اختلافی اندک «چپ انشعابی»اند.
بازخوانی سیر دگردیسی درخت سرو و گیاه هوم در گذر از اسطوره به عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اساطیر ایرانی بحث اعتقاد به منشأ نباتی انسان با بحث جاودانگی در ارتباط است که با وجود تلاش های فراوان اهریمن و پیروانش در نابود ساختن نیروهای نیک و اهورایی، با دگردیسی پادشاهان و پهلوانان در هیأت گیاهان، موجودیت آنان حفظ شده، دگرباره به چرخه اساطیری بازگشته اند. این پژوهش با روش تحلیل محتوا در پی بررسی و تحلیل سیر دگردیسی مهم ترین اساطیر گیاهی- سرو و هوم- است که نتایج بررسی نشان می دهند سرو در پیوند با عنصر خورشید، با خدای مهر در ارتباط است و با آن که در اوستا و متون پهلوی نشانی از آن نیست، به استناد شاهنامه از متن گشتاسب نامه، سرو به عنوان درختی مقدس به دست زرتشت در زمین کاشته شده است. سرو در غزل عرفانی با تأثیرپذیری از غزل عراقی، نمادی از حسن و زیبایی است که در بیشتر دوره ها قداست آیینی و قدسی خود را حفظ کرده و خویشکاری های اساطیری آن تداوم پیدا کرده است؛ اما گاهی نیز دچار دگردیسی تحول شده است. هوم نیز اسطوره ای مهری است که در مراسم قربانی به عنوان نوشابه انوشگی استفاده می شده؛ اما در اوستای کهن با آن مخالفت شده است؛ اما در اوستای متأخر و متون پهلوی تا حدودی به خویشکاری اساطیری خویش بازگشته و حتی تا مقام ایزدی پیش رفته است. این اسطوره در شاهنامه و متون پهلوانی دگردیسی انسانی را تجربه کرده و در متون عرفانی با انتقال خویشکاری های خود به آب حیات و می عرفانی دچار دگردیسی انتقال شده است.
واکاوی ادعای تاریخ نویسان یونان باستان مبنی بر وجود سنگ نوشته ای هخامنشی در آرامگاه کوروش دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نکات قابل توجه در خصوص آرامگاه کوروش دوم بررسی ادعای تاریخ نگاران یونان باستان درباره ی سنگ نوشته ای از دوران هخامنشی در آن مکان است. نویسندگانی چون اریستوبولوس و اونسیکریتوس، از همروزگاران اسکندر مقدونی و بعدها استرابو و پلوتارک، در این مورد گزارش هایی ارائه داده اند. پس از شناسایی آرامگاه کوروش دوم در سده ی 19 میلادی، دانسته شد که هیچ شاهد باستان شناسی برای تأیید ادعاهای آنان وجود ندارد. این تظاد، پژوهندگان غربی و ایرانی سده های نوزده و بیست میلادی حوزه ی تاریخ هخامنشی را نسبت به وجود و حتی کیفیت محتوای آن سنگ نوشته ی وادار به واکنش کرد. از آن جایی که واکنش ها عمدتاً به صورت پراکنده بیان شده است، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، نخست به بحث درباره ی وجود چنین سنگ نوشته ای می پردازد. سپس به بررسی ویژگی های زبانی و محتوای روایت های تاریخ نویسان باستان پرداخته و آن ها را با نمونه های موجود در مجموعه ی پاسارگاد و دیگر اماکن اداری هخامنشیان تطبیق می دهد. نتیجه ی این پژوهش آشکار می سازد که ضمن محتمل دانستن سنگ نوشته ای در آرامگاه کوروش دوم، میان عناصر زبانی و ادبیات رایج سنگ نوشته های شاهان هخامنشی و محتوای ارائه شده از سوی تاریخ نویسان یونانی تفاوت هایی فاحش یافت می شود، به گونه ای که پذیرش محتوای آن گزارش ها را دشوار می سازد.