مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
مشارکت در تصمیم گیری
موضوع این مقاله بررسی رضایتمندی شغلی کارکنان یکی از سازمانهای اداری استان فارس است. برای این منظور‘ در این مقاله این نکته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که افراد با خصوصیات فردی‘ انگیزه ای و موقعیتهای اقتصادی – اجتماعی متفاوت در جریان کار تا چه اندازه با دیگران همبستگی دارند؛ تا چه حد مسئولیت پذیر می باشند؛ به چه منظور در تصمیم گیریها مشارکت می کنند و به چه میزان نسبت به شغل خود بیگانه هستند. سپس تأثیر مجموعه این عوامل بر رضایتمندی کارکنان در سازمان بررسی شده است. در این پژوهش ابتدا تأثیر متغیرهای واسطه ای (همبستگی گروهی‘ مسئولیت پذیری‘ ...) بر متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیقی‘ پیمایشی و جامعه آماری کلیه کارکنان یکی از سازمانهای استان یکی از سازمانهای استان فارس بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تکنینکهای آماری پیشرفته (تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. براساس یافته ها‘ متغیر مشارکت در تصمیم گیریها تأثیر مثبت و زیادی بر رضایتمندی شغلی داشته. همچنین هر چه بیگانگی از کار و محیط در سازمان بیشتر بوده‘ رضایتمندی شغلی کاهش یافته است. بین مسئولیت پذیری و متغیر وابسته رابطه ای مثبت و معنی دار و جود داشته است. هر چه فرد از همبستگی گروهی بالاتری در سازمان برخوردار بوده‘ از شغل و سازمان خود راضی تر بوده است. متغیرهای مستقل (مانند سن‘ جنس‘ ...) به طور مستقیم رابطه معنی داری با متغیروابسته نشان نداده اند. اما دو متغیر"تمایل به کار دیگر در سازمان" و "نگرش نسبت به عملکرد سازمان" با رضایتمندی شغلی رابطه معنی داری داشته اند
تبیین رابطه بین مؤلفه های مدیریت مشارکتی به عنوان یک شیوه مؤثر و انگیزش شغلی کارکنان ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین مؤلفه های مدیریت مشارکتی با انگیزش شغلی کارکنان است. تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده و به شکل میدانی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را 122 نفر از کارکنان شاغل در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی تشکیل می دادند که با برگشت پرسشنامه های تکمیلی جامعه آماری تحقیق حاضر به 98 نفر محدود شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های روا و پایای 84% = r مدیریت مشارکتی و 87% = r انگیزش شغلی استفاده شد. نتایج تحقیق با استفاده از روش آماری مجذور کای نشان داد که بین مؤلفه های مدیریت مشارکتی (مشارکت در تصمیم گیری، روابط انسانی و جو سازمانی حاکم در سازمان) و انگیزش شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0 P<).
بررسی رابطه بین میزان مشارکت کارکنان در تصمیم های سازمانی و توانمندسازی آنان در شرکت مخابرات استان مازندران1
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی نیروی انسانی به عنوان یک رویکرد نوین انگیزشی درون شغل به معنی آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و هم چنین فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصت ها برای شکوفایی استعدادها، تواناییها و شایستگی افراد میباشد. تحقیق حاضر سعی دارد تا رابطه بین میزان مشارکت کارکنان در تصمیمات سازمانی را با توانمندسازی آنان در شرکت مخابرات استان مازندران بر طبق مدل توماس ولتهوس، مبنی بر چند وجهی بودن توانمندسازی با چهار بعد احساس شایستگی، احساس معنادار بودن، احساس خودسازماندهی یا انتخاب و احساس مؤثر بودن و هم چنین مدل وتن و کمرون با بعد اعتماد بررسی نماید. میزان مشارکت کارکنان نیز با استفاده از مدل ادوارد لاولر با سه بعد میزان نفوذ و کنترل، دسترسی به اطلاعات و تقویت کننده های سازمانی سنجش شده است. نتایج تحقیق تمامی فرضیات مبنی بر ارتباط معنادار بین مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها و توانمندسازی آنان را تأیید کرد (در این تحقیق p-value مربوط به تمامی آزمون فرض ها بالاتر از 5 % به دست آمد)، هم چنین ضریب همبستگی بین میزان مشارکت کارکنان و توانمندسازی آنان 71/0 به دست آمده، که نشان دهنده ارتباط قوی بین این دو متغیر میباشد.
تبیین نقش واسط درگیری عاطفی بین تعهد به تغییر و عامل فرایندی تغییر شرکت برق منطقه ای خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پ ژوهش حاضر با در نظر گرفتن متغیر درگیری عاطفی به عنوان یک متغیر واسط، تأثیر عامل فرایندی تغییر را بر تعهد به تغییر مورد بررسی قرار داده است.جامعه آماری مشتمل بر کلیه مدیران و کارشناسان شرکت برق منطقه ای خراسان است. روش نمونه گیــری، تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده1ها از پرسشنامه ای مبتنی بر 6 متغیر در مقیاس پنج نمره ای لیکرت استفاده شد. روایی پرسشنامه به روش صوری- محتوایی و قابلیت اعتماد آن با محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ برای هر متغیر تأیید شد. نرمال بودن توزیع متغیرها، از طریق آزمون کلموگروف اسمیرنوف تأیید گردید. برای تحلیل داده های تحقیق به وسیله مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر از نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج نشان می دهد که نخست نمره تعهد به تغییر و درگیری عاطفی، متوسط به بالا است. دوم درگیری عاطفی در بین کلیه متغیرهای فرایندی به جز متغیر زمان از نقش واسط بر تعهد به تغییر برخوردار است. سوم این که بین دو رده مدیریتی و کارشناسی در ارتباط با متغیرهای تعهد به تغییر، درگیری عاطفی، حمایت مدیریت عالی، مشارکت در تصمیم گیری و رهبری صفی تفاوت معنادار وجود دارد اما بین دو رده مدیریتی در هیچ یک از متغیرها تفاوت معناداری به چشم نمی خورد.
مدلی میان سطحی برای تبیین ارتباط ادراک از حمایت سازمانی، ادراک از احترام سازمانی و مشارکت در تصمیم گیری با تعهد سازمانی؛ مطالعه موردی: اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعهد سازمانی، یکی از نگرش های سازمانی است که به دلیل تأثیر آن در پیامدهای مهم رفتاری، چون غیبت، تأخیر و ترک خدمت، همواره مورد علاقه محققان علوم رفتاری و مدیریت بوده است. از دهه 1960 تاکنون، تأثیر متغیرهای مختلفی از جمله متغیرهای شغلی، جمعیت شناختی و ساختاری در تعهد سازمانی با نگاه تک سطحی بررسی شده اما به اثر متغیرهای رفتاری در تعهد سازمانی در قالب مدل و با رویکرد چندسطحی، کمتر توجه شده است. در این تحقیق، تأثیر متغیرهای ادراک از حمایت سازمانی، ادراک از احترام سازمانی و مشارکت در تصمیم گیری در تعهد سازمانی با رویکردی چندسطحی و در قالب مدلی میان سطحی، بررسی شده است. نمونه تحقیق، شامل 461 نفر از اعضای هیئت های علمی دانشگاه های تهران بوده است. جهت بررسی فرضیات میان سطحی، از نسخه 80/6 نرم افزار HLM استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ادراک اعضای هیئت علمی، از حمایت و احترام سازمانی بر تعهد سازمانی آنان، اثر مثبت دارد. همچنین، مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم گیری ها، هم دارای تأثیر مثبت مستقیم در تعهد سازمانی و هم دارای تأثیر مثبت تعدیل کننده در رابطه بین ادراک از حمایت سازمانی و تعهد سازمانی و نیز رابطه بین ادراک از احترام سازمانی و تعهد سازمانی آنان است.
فراتحلیلی بر رابطه بین ابعاد تعهد سازمانی با مشارکت در تصمیم گیری رفتار مدنی سازمانی و رفتارهای فرانقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف انجام فراتحلیلی بر رابطه بین تعهد همانندسازی شده، تعهد پیوستگی (پیوندجویانه) و تعهد مبادله ای با مشارکت در تصمیم گیری، رفتار مدنی سازمانی (خدمت به عموم) و رفتارهای فرانقشی به مرحله اجرا درآمد. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 15 مطالعه انجام شده در سرتاسر ایران بوده که متشکل از 4129 نفر نمونه بوده اند. داده های حاصل از این 15 مطالعه مورد فراتحلیل قرار گرفت. با استفاده از این روش، میانگین اندازه اثر برای روابط بین سه بعد تعهد سازمانی (به اضافه تعهد سازمانی کلی که حاصل جمع سه بعد تعهد مذکور است) با مشارکت در تصمیم گیری، خدمت به عموم و رفتارهای فرانقشی محاسبه شد. یافته های فراتحلیل انجام شده حاکی از آن بود که مشارکت در تصمیم گیری نسبت به خدمت به عموم و رفتارهای فرانقشی دارای بالاترین میانگین اندازه اثر با تعهد سازمانی کلی (برابر با 54/0 نسبت به 37/0 و 19/0) است. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که مشارکت در تصمیم گیری به ترتیب با تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی دارای میانگین اندازه اثر 37/0، 32/0 و67/0 و خدمت به عموم به ترتیب با سه بعد تعهد سازمانی بالا دارای میانگین اندازه اثر 33/0، 33/0 و 25/0 است. رفتارهای فرانقشی نیز با سه بعد تعهد سازمانی میانگین اندازه اثر 19/0، 21/0 و 085/0 داشت.
رابطه مشارکت در تصمیم گیری و حمایت ادراک شده سرپرست بر رفتارهای شهروندی سازمانی در میان کارکنان، با توجه به نقش میانجی گر عدالت رویه ای و توزیعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل پیشنهادی مبنی بر میانجی گری عدالت رویه ای و توزیعی ادراک شده در رابطه میان حمایت ادراک شده سرپرست و مشارکت در تصمیم گیری با رفتارهای شهروندی سازمانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد (490 نفر) در سال 1391 است که از بین آنان 120 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مشارکت در تصمیم گیری (پارنل و کرندال، 2001)، بعد حمایت سرپرست از پرسشنامه حمایت اجتماعی ایزنبرگر و همکاران (1986)، رفتار شهروندی سازمانی اسمیت و همکاران (1983 )، عدالت توزیعی کالیت (2001) و عدالت رویه ای نیهوف و مورمان (1993) است. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش از طریق روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM)، روش بارون و کنی (1986) و آزمون معنی داری سوبل (1982) مورد تحلیل قرار گرفتند. شواهد حاصل از تحلیل داده ها ، برازش خوب الگوی پیشنهادی را مورد حمایت قرار دادند. نتایج نشان می دهد که هم عدالت رویه ای و هم عدالت توزیعی، نقش میانجی گر در رابطه میان مشارکت در تصمیم گیری و رفتارهای شهروندی سازمانی دارند ولی در رابطه بین حمایت ادراک شده سرپرست و رفتارهای شهروندی سازمانی تنها عدالت رویه ای، نقش میانجی گر دارد و میانجی گری عدالت توزیعی در این رابطه معنی دار نیست.
سنجش مدل سازمان شاد در دانشگاه های پیام نور استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادی، یک عامل مهم برای سازمان و ذی نفعان آن به شمار می رود. سازمان شاد یکی از رویکردهای توسعه سازمان است که بسیاری از سازمان ها آن را پذیرفته اند، اما اکثر دست اندرکاران از دانش کافی در خصوص شادی در محیط کار و همچنین ایجاد چنین شادی ای برخوردار نیستند. این پژوهش درصدد سنجش مدل سازمان شاد در دانشگاه پیام نور استان خوزستان است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان(اعضای هیئت علمی، کارکنان اداری و مدیران)مراکز و واحدهای دانشگاه پیام نور استان خوزستان می باشند. نمونه گیری به شیوه تصادفی طبقه ای انجام شده است و برای گردآوری داده های لازم از روش پیمایشی استفاده شده است. روایی ابزار تحقیق با استفاده از نظر متخصصان و استادان و نیز تحلیل عاملی و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ تعیین شده است. بررسی وضعیت موجود در دانشگاه پیام نور استان خوزستان نشان می دهد، ذی نفعان شاد هستند و متغیرهای عدالت سازمانی، مشارکت در تصمیم گیری و هدف گذاری هم به طور مستقیم و هم از طریق متغیر میانجی اعتماد سازمانی بر سازمان شاد اثر دارند.
تعیین رابطة بین اجرای موفق نظام برنامه ریزی راهبردی و پاداش درونی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة بین اجرای موفق نظام برنامه ریزی راهبردی و پاداش درونی منابع انسانی در جامعة آماری کارشناسان و مدیران یکی از صنایع زیرمجموعة ساصد انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی - همبستگی می باشد و ابزار گردآوری داده ها عبارت است از: پرسشنامة برنامه ریزی راهبردی براساس نمونة برایسون و پرسشنامة محقق ساختة پاداش درونی منابع انسانی. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین اجرای موفق نظام برنامه ریزی راهبردی و پاداش درونی منابع انسانی (که دارای شاخص هایی مانند: مشارکت، اهمیت کار، جالب بودن و تنوع کار است) رابطة مثبت و معنی دار ی وجود دارد. همچنین رابطة مثبت و معنی دار ی میان برخی مؤلفه های پاداش درونی (نظیر مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها، اهمیت، جالب بودن وتنوع کار و بازخور) و اجرای موفق نظام برنامه ریزی راهبردی یافت شد. میان مؤلفة استقلال و آزادی عمل در کار (از مؤلفه های پاداش درونی) با اجرای موفق نظام برنامه ریزی راهبردی، رابطة معنی دار ی به دست نیامد.
بررسی اثر مشارکت در تصمیم گیری گروهی بر سازمان شاد با فرض متغیر میانجی اعتماد سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه پیام نور استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادی یک عامل مهم برای سازمان و ذی نفعان آن و یکی از بنیادی ترین مفاهیم روانشناسی مثبت گرا بشمار می رود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشارکت در تصمیم گیری گروهی بر سازمان شاد با فرض متغیر میانجی اعتماد سازمانی است. روش این پژوهش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه استاندارد است. روایی ابزار تحقیق با استفاده از نظر متخصصان و اساتید و نیز تحلیل عاملی و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ تعیین شده است. جامعه آماری 710 نفری این تحقیق کارکنان دانشگاه پیام نور استان خوزستان می باشند و نمونه گیری به شیوه تصادفی طبقه ای صورت پذیرفته و حجم نمونه 264 نفر است. در این پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای LISREL، SPSS و Minitab انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد مشارکت در تصمیم گیری گروهی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق متغیر میانجی اعتماد سازمانی بر سازمان شاد تأثیر مثبت و معنادار دارد.
بررسی پیش آیندهای برداشت از سیاست سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش در زمینه برداشت از سیاست سازمانی به دلیل اثرهای مخربی که بر رضایت شغلی، عملکرد شغلی، اثربخشی، بهره وری و غیره دارد، موردتوجه پژوهشگران حوزه رفتار سازمانی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر تأثیر عوامل فردی، شغلی و سازمانی بر برداشت از سیاست سازمانی بررسی شده است. جامعه آماری شامل مدیران و کارمندان شاغل در صنعت آب کشور است که با استفاده از روش نمونه گیری قشری (سهمیه ای) انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد استفاده شد. روایی پرسش نامه به روش محتوایی و سازه ای و قابلیت اعتماد آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از متغیرهای موردمطالعه تأیید شد. تحلیل داده های پژوهش به وسیله مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار Lisrel و Smartpls انجام شد. نتایج نشان داد که از میان عوامل سازمانی، تمرکز، تأثیر مثبت و رسمیت، عدالت رویه ای و مشارکت در تصمیم گیری تأثیر منفی بر برداشت از سیاست سازمانی دارند. کلیه عوامل شغلی (استقلال، بازخورد، تنوع مهارت و ارتباط (تعامل) با مدیر) تأثیر منفی بر برداشت از سیاست سازمانی دارند. از میان عوامل شخصی تنها ماکیاول گرایی بر برداشت از سیاست تأثیر مثبت دارد و فرضیه های مربوط به تأثیر مثبت کانون کنترل و خودپایشی بر برداشت از سیاست تأیید نشد.
سرمایه اجتماعی و متغیرهای تقویت کننده آن (مطالعه موردی تعاونیهای کشاورزی، خدماتی و صنعتی شهر شیراز و حومه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برپایه دیدگاه های سنتی مدیریت، توسعه سرمایه های اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را در سازمانها ایفا می کردند، اما در عصر حاضر برای توسعه، بیشتر از آنچه به سرمایه اقتصادی، فیزیکی و انسانی نیاز باشد به سرمایه اجتماعی نیاز است. در همین راستا این مطالعه در سال 1389-90 با هدف بررسی متغیرهای تقویت کننده سرمایه اجتماعی در سازمانها به روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه این تحقیق را تعاونیهای شهر شیراز تشکیل داده اند که با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 322 نفر از میان 11092 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از پرسشنامه استفاده شد. جهت بررسی روایی پرسشنامه، از دیدگاه های متخصصان، استادان دانشگاهی و کارشناسان خبره بهره گرفته شد. همچنین تعداد 30 پرسشنامه در بین کارکنان مختلف شرکتهای تعاونی توزیع و تکمیل شد تا با انجام مطالعه ای مقدماتی و با بهره گیری از نرم افزار آماری و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه ها برآورد شود.
نتایج به دست آمده نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در تعاونیها به نسبت بالا بوده است و از بین متغیرهای فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، توانمندسازی کارکنان، انگیزش، مشارکت در تصمیم گیری، تعلق به مکان، ثبات شغلی، آموزش و همچنین متغیرهای جمعیت شناختی (که همگی به عنوان متغیرهای تقویت کننده سرمایه اجتماعی مورد فرض قرار گرفته بودند)، متغیرهای فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، توانمندسازی کارکنان، انگیزش، مشارکت در تصمیم گیری، تعلق به مکان و ثبات شغلی به عنوان متغیرهای تقویت کننده سرمایه اجتماعی به اثبات رسیدند و در ادامه با تحلیل رگرسیون گام به گام ثابت شد که متغیرهای مشارکت در تصمیم گیری، جو سازمانی، تعلق به مکان و فرهنگ سازمانی به ترتیب سهم بیشتری نسبت به متغیرهای دیگر در تقویت سرمایه اجتماعی دارند.
ارتباط جوّ سازمانی و مشارکت معلمان تربیت بدنی شهرستان اراک در تصمیم گیری های مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین جوّ سازمانی و مشارکت معلمان تربیت بدنی در تصمیم گیری های مدرسه بود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی مقاطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان اراک بودند (189 نفر) که بر اساس جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان، 128 نفر از آنها به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه-های استاندارد جوّ سازمانی تعدیل شده لیتوین و استرینجر (1986) و مشارکت در تصمیم گیری لامبرت و هوگان (2009) استفاده شد. داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام در بسته نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که جوّ سازمانی مدارس مورد مطالعه و مشارکت معلمان تربیت بدنی در تصمیم گیری های مدرسه در حد متوسط بود. همچنین، بین جوّ سازمانی و مشارکت معلمان در تصمیم گیری های مدرسه رابطه آماری معناداری وجود داشت. بعلاوه، به ترتیب خرده مقیاس های ساختار، پاداش، برخورد و ضوابط بر مشارکت معلمان تربیت بدنی در تصمیم گیری های مدارس تاثیر داشتند. به نظر می-رسد بهبود این خرده مقیاس ها بتواند زمینه مشارکت بیشتر این دسته از معلمان در تصمیم گیری های مدرسه را بوجود آورد بطوریکه از توانمندی-های آنها نیز برای دستیابی به اهداف مدارس استفاده شود.
بررسی رابطه مشارکت در تصمیم گیری و رفتار مدنی سازمانی با هویت سازمانی در مربیان ورزش شهرستان گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان مشارکت در تصمیم گیری و رفتار مدنی با هویت سازمانی در میان مربیان ورزش شهرستان گرمسار شکل گرفت. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل مربیان و کارشناسان ورزشی شهرستان گرمسار بود که تعداد 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش نیز شامل؛ پرسشنامه هویت سازمانی چنی (1983)، پرسشنامه مشارکت در تصمیم گیری میکاییلی چنک و لندستروم (2006) و پرسشنامه رفتار مدنی سازمانی لی و آلن (2002) بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، میان مشارکت در تصمیم گیری مدیران و رفتار مدنی با هویت سازمانی رابطه همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین امکان پیش بینی هویت سازمانی از طریق رفتار مدنی (12/1 = b ، 05/0 ≥ α) و مشارکت در تصمیم گیری (35/0 = b ، 05/0 ≥ α) وجود دارد. در عین حال، میان مشارکت در تصمیم گیری مدیران و رفتار مدنی سازمانی با خرده مقیاس های عضویت، وفاداری و شباهت رابطه معناداری وجود دارد. از این رو با افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های مدیران و ارتقا رفتارهای سازمانی در آنان می توان احساس هویت سازمانی را در آنان ارتقا داد.
رابطه بین مشارکت در تصمیم گیری با تنش شغلی با توجه به نقش میانجی عدالت رویه ای و بی اعتمادی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه ی مشارکت در تصمیم گیری با تنش شغلی با توجه به نقش میانجی عدالت رویه ای و بی اعتمادی بین فردی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه ی آماری کارکنان مرد یک مجموعه صنعتی در شهر اصفهان (به تعداد 800 نفر) می باشند که از بین آنها 211 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل شاخص تنش شغلی (کاهن و همکاران، 1964)، مقیاس عدالت رویه ای (مورمن، 1991)، پرسشنامه بی اعتمادی بین فردی (میلر، 1991) و مشارکت در تصمیم گیری (میلر، 1991) بودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، الگوسازی معادله ساختاری (SEM)، تحلیل رگرسیون میانجی و آزمون سوبل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتیجه ی الگو سازی معادله ساختاری نشان داد که مشارکت در تصمیم گیری، 4/6 درصد از واریانس عدالت رویه ای را تبیین می کند، اما با بی اعتمادی بین فردی دارای رابطه ی معنی داری (05/0P>) نیست. عدالت رویه ای نیز، 3/17 درصد از واریانس بی اعتمادی بین فردی را و عدالت رویه ای و بی اعتمادی بین فردی، 1/24 درصد از واریانس تنش شغلی را تبیین نمودند. تحلیل میانجی نشان داد که عدالت رویه ای، متغیر میانجی کامل در رابطه مشارکت در تصمیم گیری با بی اعتمادی بین فردی و تنش شغلی است. اما بی اعتمادی بین فردی در رابطه عدالت رویه ای با تنش شغلی، نقش یک متغیر میانجی پاره ای را ایفاء می نماید.
بررسی عوامل جامعه شناختی مرتبط با منزلت اجتماعی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۴
141 - 168
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی راهکارهای ارتقاء منزلت اجتماعی معلمان در استان همدان می باشد. این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده و اطلاعات آن از 201 نفر از معلمان زن در هر سه دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در مناطق برخوردار (شامل 2 منطقه)، نیمه برخوردار (3 منطقه) و محروم (4 منطقه) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به دست آمده است. براساس یک رویکرد تلفیقی از نظریات مختلف که از زوایای متفاوت و براساس پاردایم های خاص خود به منزلت اجتماعی می پردازند، به چهارچوب طرح پرداخته شده است. مهم ترین این نظریات عبارتند از: نظریه های ماکس وبر، بوردیو، کارکردگرایی (پارسونز، دیویس، مور و مرتن) ،کالینز، آدامز، محرویت نسبی و نظریه گافمن نتایج پژوهش نشان داد که افزایش رفاه اقتصادی و اجتماعی، کارکردی بودن نظام آموزشی، مشارکت معلمان در تصمیم گیری های نظام آموزشی، دسترسی عادلانه به منابع کمیاب، صورت های انضباط نمایشی و عدم فاصله نقش به طور معنی داری باعث افزایش منزلت اجتماعی معلمان می شوند.
نقش مدیریت مشارکتی در رفتارهای توانمندساز مدیران (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
63 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه نقش مدیریت مشارکتی در رفتارهای توانمندساز مدیران است. جامعه آماری شامل480 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 214 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی می باشد و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه مدیریت مشارکتی (شادمان، 1387) و رفتارهای توانمندساز مدیران (باقرزاده خداشهری، 1394) است که جهت تعیین روایی پرسشنامه های مذکور از روایی محتوایی استفاده شد و برای سنجش پایایی، از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت که به ترتیب 910/0 و 933/0 بدست آمد. برای تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار آماری SPSS بکار گرفته شد. یافته ها نشان می دهند که بین عوامل مدیریت مشارکتی و رفتارهای توانمندساز مدیران روابط معناداری وجود دارد. رفتارهای توانمندساز مدیران از طریق مدیریت مشارکتی این امکان را می تواند برای کارکنان بوجود آورد که آنها نسبت به سازمان احساس تعلق و تعهد بیشتری داشته باشند و با افزایش میزان توانایی ها و مهارت های کاری و همچنین ارائه ایده های جدید، مدیران را در جهت رسیدن به اهداف سازمان یاری رسانند.