پژوهش های زبان شناسی: نظریه و کاربرد
ژوهش های زبان شناسی: نظریه و کاربرد سال 2 زمستان 1402 شماره 2 (پیاپی 4) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
افعال مرکب پی بستی زبان فارسی یکی از مباحث مورد توجه محققین در حوزه زبان شناسی و دستوریان است. وجه مشترک نظرات مختلف درباره این افعال، شکل صرف این افعال است که تاکنون پژوهشی آموزشی در خصوص این افعال صورت نگرفته است. لذا تحقیق در خصوص آموزش این دسته از افعال خود ضرورت ویژه ای دارد و می تواند گام موثری در جهت تسهیل دستیابی به اهداف و پیشبرد آموزش زبان فارسی باشد. مقاله حاضر از جنبه آموزشی به بررسی این افعال پرداخته است. این مقاله به بررسی چهار منبع آموزش زبان فارسی احمد صفار مقدم، یدالله ثمره، زبان فارسی عمومی ضرغامیان و دستورکاربردی فاطمه جعفری(1392) در خصوص چگونگی معرفی و آموزش افعال پی بستی زبان فارسی پرداخته است.هدف از انجام پژوهش حاضر این بوده است که آیا با توجه به جایگاه افعال پی بستی مرکب، در منابع آموزشی زبان فارسی توجه ویژه ای به آن ها شده است و در صورت چنین توجهی در چه دسته ای قرار داده شده اند. بررسی انجام شده نشان داد که این افعال از لحاظ آموزشی مورد توجه قرار گرفته اند و به صورت جداگانه ای نسبت به دیگر افعال در مباحث آموزشی مطرح شده اند. در این راستا توصیف کمی و کیفی آموزش این افعال از لحاظ تنوع و تعداد آموزش این افعال در کتب ذکر شده آورده شده است.
ضرباهنگ روایت در قصّه های عامیانه کوتاه ایرانی انجوی شیرازی از دیدگاه نشانه- معناشناسی گفتمانی در روایت های کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و آماری انجام شده است و رویکرد آن از دیدگاه نشانه- معناشناسی گفتمانی در روایت های کلاسیک است؛ کوشش شده است که مسأله پیروی یا عدم پیروی الگوی فرایند کنشی سوژه ها برای تصاحب، بازتصاحب یا حفظ ابژه از یک الگوی خاص، در روایت 201 قصّه عامیانه کوتاه ایرانی- گردآوری شده به کوشش انجوی شیرازی در مجموعه چهار جلدی عروسک و سنگ صبور، دختر نارنج و ترنج، گل با صنوبر چه کرد و گل بومادران- واکاوی شود. یافته ها نشان داد که زندگی روایی 661 سوژه حاضر در این قصّه ها همانند یک ضرباهنگ تکرار شوند که دچار گسست و نوسان ضرباهنگ می شود و در آخر دوباره یک ضرباهنگ تکرارشونده پیدا می کنند، از یک الگوی مادر با متغیرهای گوناگون پیروی می کنند که دگرگونی متغیرهای آن، 19 گونه خرده ضرباهنگ را در این قصّه ها ایجاد کرده است که در این پژوهش بر پایه اعداد یک تا نوزده نام گذاری شده اند.
پیکربندی روایت، کانونی سازی و نشانه-معنا شناسی داستان کوتاه «ماه نیمروز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه ماه نیمروز از مجموعه داستانی با همین نام نوشته شهریار مندنی پور است. در این مقاله به تبیین و تحلیل پیکربندی روایت، کانونی سازی و نشانه-معناشناسی این داستان پرداخته ایم تا نشان دهیم طرح داستان چگونه شکل گرفته است و این طرح به دنبال بیان چه معنایی است. با استفاده از رویکرد کانونی سازی ژنت به بحث درباره کانونی گر و کانونی شده پرداخته ایم و نقش تصاویر به عنوانِ کانونی گر یا کانونی شده را نشان داده ایم. و با رویکرد نشانه-معناشناسی گرمس نظام های معنایی شکل گرفته در داستان را تحلیل کرده ایم. نتیجه تحقیق نشان می دهد این داستان در خواب پیرمردی در حال احتضار شکل می گیرد درحالی که سه شخصیت عجیب در خواب او به عنوانِ کانونی گر به تماشا و تفسیر تابلوهایی از مرگ می پردازند. با تفسیر آن ها تابلوها از تصویر به کلام تغییر شکل می دهند و گفتمان بوشی داستان به وجودمی آید . ابژه های تصاویر کنشی می شوند و شکل جدیدی از هستی برای آن ها خلق می شود. آن ها سخن می گویند، احساسات و رنج خود را بیان می کنند و گفتمان شوشی داستان شکل می گیرد. به کنش درآمدن تابلوها و استفاده از این طرح روایی، برای بیان ناگفته هایی است که در تصویر نمی توان دید. تصاویر فقط می توانند زمان حال واقعه را نشان دهند ولی با کنشی شدن آن ها، گوشه هایی از گذشته و آینده نیز بیان می شود.
فعلِ سببی ساختواژی در زبان ها و گویش های ایرانی (حفظ وند سببی سازِ باستانی در برخی گویش های نو ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر ساختِ سببی ساختواژی از طریق افزودن تک واژِ حال سببی ساز -ǣːn- به ستاک حال فعل در گویش های کردی، تالشی، تاتی، گورانی، زازاکی، اورامانی و بلوچی بررسی شده است، از نظر تاریخی در دوره میانه کاربرد این پسوند به صورت تک واژ در ساخت فعل سببی رواج داشت. در این مقاله مشخص شد که پسوند سببی سازِ -ǣːn- (ایرانی باستان*aja-na-) که به صورت تک واژ در زبان-های ایرانی میانه غربی با افزوده شدن به ستاک حال تشکیل ماده سببی می داد، در کردی و بلوچی به شکلِ -ǣːn- محفوظ مانده است و از طریق پیوستن به ستاک حال فعل، تشکیل ستاک حال سببی می دهد. واژه هایی که با نشانه ستاره * مشخص شده اند، شکل های بازسازی شده و یا فرضی هستند. داده های تحقیق در این جستار، از روشِ مصاحبه با گویشوران بومیِ گویش های مورد نظر و شمّ زبانی نگارنده به عنوان گویشورِ بومی یکی از گویش های مذکور و منابع مکتوب جمع آوری شده است. داده ها در ابتدا از منابع مکتوب و گفتار گویشوران استخراج و طبقه بندی شدند و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این نوشتار خاستگاه ماده سببی ساز -ǣːn- در گویش های مورد بررسی مشخص شد و هم چنین مشخص شد که وند سببی ساز باستانی -ǣːn- در کردی و بلوچی عیناً محفوظ مانده است.
تبیین الگوهای کنشی سیر و سلوک زائراثر جان بانیان بر اساس نظریه گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به تجزیه و تحلیل جامع شاهکار جان بانین، سیر و سلوک زائر، با استفاده از چارچوب مفهومی ارائه شده توسط مدل کنشی گریماس می پردازد. هدف این پژوهش نگریستن از طریق دریچه های تقابل های دوگانه و عناصر بنیادی ساختار زنجیره ای- نحوی به اثر مورد بحث است. با کالبد شکافی دقیق این زنجیره ها و روشن کردن مفاهیم پیچیده میثاق، آزمون و قضاوت نهفته در روایت، درک ظریف و عمیقی از پویایی ساختاری متن پدیدار می شود. این تحقیق سپس کاربرد گسترده تر نظریه کنشی گریماس در این اثر ادبی خاص را مورد بررسی قرار می دهد. این مقاله از طریق تعمیم نتایج، به درک جامع تری از پیچیدگی های ساختاری ذاتی موجود در آثار ادبی مشابه کمک می کند. این مطالعه که در قلمرو تحقیقات کاربردی قرار دارد، از یک روش پیاده سازی توصیفی-تحلیلی برای بازگشایی لایه های معنا در سیر و سلوک زائر استفاده می کند. تکنیک تحلیل محتوای انتخاب شده، که بر اساس الگوی کنشی گریماس است، به عنوان ابزاری قوی برای تشریح و تفسیر نتایج عمل می کند. در پرداختن به سؤالات تحقیق، هدف اولیه، تبیین الگوهای کنشی مسیحی (نام شخصیت اصلی داستان) است. این تحقیق پیش بینی می کند که شناسایی، توضیح و تحلیل این الگوها نه تنها بینشی عمیق تر از افکار عمیق جان بانیان به دست می دهد، بلکه درک غنی تری از مهارت هنری او را تقویت می کند. در نهایت، این مطالعه مدلی را ارائه می کند که از کاربرد آن برای سیر و سلوک زائر فراتر رود و بتوان آن را به متون دیگری که ویژگی های مشابهی دارند تعمیم داد.
بررسی همبستگی معنایی بین عنوان و پیش نمونه در درس های فارسی اول تا ششم دبستان: رویکرد زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنا و ماهیت آن نیز مسأله اصلی زبانشناسی شناختی است که حاصل تجربه حسی است و از حواس پنجگانه بینایی، گویایی، بساوایی، چشایی و بویایی به دست می آید. در واقع، نظریه شناخت حسی قلب زبانشناسی شناختی است. در معنی شناسی شناختی نیز بر خلاف معنی شناسی منطقی، به ساخت مفهومی یا شناختی توجه می گردد که از طریق تجربه از جهان دریافت می شود. یکی از نظریه های مربوط به این حوزه نیز نظریه پیش نمونگی است که بر اساس پیش نمونه های مشترک قرار دارد که در مقابل نظریه مشخصه های معنایی قرار دارد که بر مبنای دو ارزش {+} یا {-} استوار است. هدف این پژوهش کشف پیش نمونه های مشترک عنوان درس های فارسی اول تا ششم دبستان بر اساس معیارهای پیش نمونگی مثل استنباط، انطباق، شاخصیت، بسامد و ترتیب است. روش پژوهش کیفی کمی، نوع آن توصیفی تحلیلی و رویکرد آن زبانشناختی است. حجم نمونه نیز تمام عناوین کتاب های فارسی اول تا ششم بوده است. داده ها نیز بر اساس طیف لیکرت درجه بندی شده و درصد همبستگی معنایی میان عناوین و پیام ها یا پیش نمونه ها به ترتیب شامل درجات متوسط 32%، کم 31%، زیاد 22%، خیلی کم 12% و خیلی زیاد 3% بوده که به طور کلی، این همبستگی متوسط رو به پایین است. از یافته های فوق می توان اینگونه استنباط کرد عناوین در بیان پیام درس صراحت معنایی زیادی ندارد. این دشواری می تواند منجر به عدم درک متن شود و مشکلاتی در آموزش و یادگیری پدید آورد.
بررسی نشانگر های فراگفتمان در متقاعدسازی رایانامه درخواست دانشجویان به اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از نشانگرهای فراگفتمان یکی از شیوه های متقاعدسازی در تعاملات زبانی دانشگاهی است. این نشانگرها ابزاری برای تسهیل ارتباط، افزایش خوانایی متن، ایجاد ارتباط با خوانندگان و درگیرکردن آن ها و پیشگیری از رد تفسیرهای نویسنده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نشانگر های فراگفتمان در ارتباط دانشگاهی دانشجویان با اساتید بوده است. به این منظور، ۲۰۰ رایانامه دانشجویی (تعداد کلمات پیکره: ۱۳۱۰۳) بصورت تصادفی در محدوده زمانی سال های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ از دانشجویان دانشگاه پیام نور جمع آوری شد. سپس، پیکره جمع آوری شده با استفاده از الگوی تحلیلی نشانگرهای فراگفتمان هایلند (2005) و مثلث بلاغی ارسطو (هایلند، 2005) تحلیل شد. به عبارت دیگر، پیکره پژوهش در استفاده از نشانگر های فراگفتمان تبادلی (شامل گذارها، چارچوب سازها، ارجاع های درون متنی، استنادنماها و ابهام زداها) و نشانگر های فراگفتمان تعاملی (شامل تردیدنماها، یقین نماها، نگرشنماها، ارجاع به خود و مشارکت جویی) بررسی شد. همچنین، درباره ارتباط بسامد نشانگر های فراگفتمان تبادلی و تعاملی با توجه به مثلث بلاغی ارسطو (شامل راهبردهای اخلاق و اعتبار، ترحم و منطق) بحث شد. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از نشانگر های فراگفتمان تعاملی بیش از نشانگر های فراگفتمان تبادلی بوده است. همچنین، نشانگر مشارکت جویی که نوعی تمسک به احساس و ترحم برای متقاعدسازی است، بیشترین بسامد را میان نشانگرهای تعاملی داشت. به علاوه، استفاده ازگذارها که نوعی تمسک به منطق در متقاعدسازی مخاطب است، بیشترین بسامد را در میان نشانگرهای تبادلی داشت. مقایسه نتایج این پژوهش با پژوهش های پیشین نشان داد که استفاده از نشانگرهای فراگفتمان، بسته به بافت و گونه استفاده شده تغییر می یابد.
بررسی خطاهای زبانی یک دانش آموز پایه سوم ابتدایی دارای سندرم داون براساس مفاهیم زبان شناسی شناختی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی، توصیف و تحلیل خطاهای زبانی یک مورد دانش آموز تک زبانه فارسی زبان مبتلا به سندرم داون که در پایه سوم ابتدایی تحصیل می کند، می پردازد. در واقع، هدف پژوهش حاضر به کارگیری مفاهیم زبان شناسی شناختی در تحلیل نمونه گفتار روایی این دانش آموز است. به همین منظور داده های پژوهش توسط آزمون زبانی نیلی پور و همکاران (1402) و ارزیابی های گفتار درمانگر به وسیله ضبط صدای آزمودنی گردآوری شدند. بعد از گردآوری داده ها، نگارندگان داده ها را آوانویسی کرده و بر حسب نوع خطاها در قالب جداولی دسته بندی کردند. بررسی ها نشان داد که این دانش آموز در ساختار خرد نحوی بیشتر از ساختار کلان نحوی دارای مشکل است. در واقع، این دانش آموز از آنچه که توماسلو (2003 ) از آن تحت عنوان طرح واره محوری و ساخت نحوی عنصربنیاد یاد می کند، استفاده می کند ولی طرح واره های پیشنهادی لیکاف (1987) در این دانش آموز شکل نگرفته است. همچنین این دانش آموز از واژگان انتزاعی در گفتارش استفاده نمی کند و کاربرد صحیح افعال و واژگانی که نشان گر روابط زمان دار هستند، نیز با مشکل روبرو است. پیشنهاد می شود در آموزش های گفتاردرمانی به این دانش آموز در کنار روش های فعلی آموزش، روش هایی مبتنی بر تقویت طرح واه های پیشنهادی لیکاف جهت بهبود ساختار کلان نحوی طراحی و انجام شود.
بررسی چندمعنایی حروف اضافه زمانی بر پایه معناشناسی شناختی در زبان کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چند معنایی رویدادی است که در آن یک عنصر واژگانی معمولاً با دو یا چند معنا ارتباط دارد که به نظر می رسد به طریقی به هم مربوط هستند. هدف پژوهش حاضر آن است که تحقیقی معناشناختی بر پیکره محدودی از زبان انجام گیرد تا نتیجه ای قابل تعمیم به دست آید. بدین منظور با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از رویکرد معناشناسی واژگانی شناختی تایلر و ایوانز (2003)، معانی مختلف 7 حرف اضافه زمانی wӕrӡӕ,Ɂӕre, nǝzik, dӕ, dǝma, dǝj, ta )) در زبان کردی ایلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. این داده ها از طریق مصاحبه با گویشوران زبان کردی ایلامی و استفاده از لغات فرهنگ زبان کردی ایلامی جمع آوری شدن د. پس از بررسی داده ها مشخص شد که رویکرد معنی شناسی شناختی روش کاملا مناسبی برای بررسی حروف اضافه زمانی در زبان کردی ایلامی است و نتایج نشان داد که در این حروف اضافه چند مفهوم در ارتباط با یک مفهوم مرکزی سازماندهی شده اند که تمامی این مفاهیم به طور نظام مند و با توجه به ملاک های تایلر و ایوانز از مفهوم اولیه مشتق می شوند. بدین صورت که حرف اضافه wӕrӡӕ فقط دارای یک معنای مرکزی اما حروف اضافه nǝzik، dӕ ،Ɂӕre علاوه بر معنای مرکزی دارای یک معنای دیگر و حروف اضافه ta ، dǝj ، dǝma علاوه بر معنای مرکزی دارای دو معنای مرتبط دیگر نیز هستند.
تحلیل نقشی بند گردان های قصیده «المواکب» جبران بر اساس فرانقش بینافردی در رویکرد دستور نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستور نقش گرای نظام مند هلیدی زبان را در بافت متن و در سه حوزه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی بررسی کرده و کارکرد آن را در تحول فرایندهای شناختی توضیح می دهد. از آنجا که ساختارهای زبانی نظیر قواعد دستوری، نوع واژگان و ترکیب آن ها در تکوین و توسعه فرایندهای شناختی انسان و فهم و تحلیل متون مؤثر هستند، بررسی قصیده «المواکب» به عنوان اثری فلسفی و مطول با موضوعاتی چون تأمل در طبیعت، خیر، شر، زندگی و مرگ بر اساس رویکردهای تحلیلی زبان شناختی، ابعاد تازه ای از جنبه های فنی و متنی این اثر را آشکار می سازد. در این پژوهش، تحلیل بندگردان ها در ترجیع بندهای قصیده «المواکب» با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس فرانقش بینافردی انجام شده است تا با تبیین پیوستگی معنایی، ابعادی از ویژگی های زبان شناختی و درکی از محتوای قصیده، دلالت ها و پیام های آن به دست آید. یافته ها نشان دهنده این هستند که شاعر از انواع بیان خبری، تأکیدی، امری، آرزومندانه و قطبیت مثبت برای توصیف تجارب مادی و مفهومی استفاده کرده و با تکرار بیان خبری و تأکیدی، با مخاطب تعامل برقرار نموده و او را با اندیشه خود همراه می کند و از طریق استفاده از صیغه امر، او را به نواختن «نی» که نمادی از جاودانگی و آرامش است، فرا می خواند.
تحلیل الگوهای معناشناسی و جامعه شناسی زبان "شایعه" در جامعه ایرانی: تحلیل محتوایی شایعات رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شایعات به عنوان یکی از قدیمی ترین اشکال ارتباط ، در شرایط نامعلوم و تهدیدآمیز در جامعه پدید می آیند و می توانند بینشی مورد درک عمومی و نگرانی ها موجود در لایه های زیرین جامعه فراهم کند. با وجود اهمیت شایعه، مطالعات بسیار اندکی به بررسی آن در جامعه و محیط ایرانی پرداخته اند. بنابراین، تحقیق حاضر ۴۰۷ شایعه را که از رسانه های اجتماعی ایران گرد آوری شده بودند، بررسی کرد تا انگیزه های اولیه، موضوعات و گروه های هدف شایعات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نتایج نشان داد که علاوه بر شایعات شناخته شده قبلی، دو نوع شایعه جدید در جامعه ایرانی وجود دارد: شایعه حمایتی که از گروه خاصی حمایت می کند و شایعه ما در برابر آنها که ترکیبی از شایعات حمایتی و دشمنی است. درباره موضوعات شایعه این تحقیق نشان داد که هفت موضوع اولیه در ایران عبارتند از: سیاست, دین, مردم، جامعه، کیفیت زندگی، حوادث و مردم. یافته ها نشان داد که دشمنی مهم ترین انگیزه برای شایعه پراکنی و اسلام و جمهوری اسلامی ایران اهداف اصلی شایعه در جامعه ایرانی بودند. با توجه به یافته های مطالعه، می توان نتیجه گرفت که نوع و فراوانی شایعه و انگیزه های آن ، بسته به نوع جامعه و بافت آن، متفاوت است. در پایان ، پیامدهای این تحقیق به تفصیل بیان شده اند.
بازی کن، یاد بگیر: استفاده از بازی های ویدیویی به عنوان تکالیف درسی در کلاس های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی های ویدیویی در حالی که اغلب به عنوان سرگرمی محسوب می شوند، نه تنها محبوبیت جهانی پیدا کرده اند، بلکه پتانسیل آموزشی بالایی را به ویژه در حوزه یادگیری زبان ارائه می کنند. این مقاله ادغام آنها را در تکالیف در کلاس های زبان خصوصی، از طریق یک مطالعه موردی دقیق شامل چهار شرکت کننده، بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد که بازی های ویدیویی به طور قابل توجهی اکتساب واژگان و مهارت های گفتاری را افزایش می دهند و به طور همزمان دانش آموزان را برای تکمیل تکالیف تشویق می کنند.از طرف دیگر، چالش هایی مانند استفاده بیش از حد از این بازی ها توسط زبان آموزان ، انتخاب بازی مناسب برای سطوح مختلف دانش آموزان، و متفاوت بودن سطح علاقه فراگیران به این بازی ها شناسایی شده اند. این تحقیق بر اهمیت انتخاب دقیق بازی های ویدیویی که با سن، سطح مهارت و علایق فراگیران همسو باشد، تأکید می کند. علاوه بر این، از یک رویکرد آموزشی متعادل حمایت می کند که روش های سنتی را با تکالیف مبتنی بر بازی ترکیب می کند تا نتایج یادگیری را به حداکثر برساند. این مطالعه پتانسیل های ظریف بازی های ویدیویی را در آموزش زبان برجسته می کند و نشان می دهد که استفاده استراتژیک می تواند به طور موثر از مزایای آن ها استفاده کند، بنابراین دیدگاه جدیدی در مورد نقش آنها در محیط های آموزشی ارائه می دهد.