فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۳۸۱ تا ۱۵٬۴۰۰ مورد از کل ۴۹۵٬۶۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
With the advent of artificial intelligence (AI) tools, language teachers are presented with new possibilities for addressing challenges in language education. This intervention study aimed to investigate views from ESL teachers on the benefits and challenges of integrating ChatGPT, An artificial intelligence (AI) language model created by OpenAI in 2023, into ESL classrooms for personalized language learning. The study carried out in two upper-secondary schools, combines teacher questionnaires and interviews with a personalized learning intervention based on ChatGPT. The primary focus was on understanding the effect of ChatGPT-based personalized learning assignments on learners’ grammatical knowledge in a local classroom setting. Through the questionnaire, initial teacher concerns regarding the precision, dependability, and helpful application of AI tools were investigated. Despite these reservations, the intervention demonstrated a notable decrease in grammatical errors in student writing. Subsequent interviews revealed a positive shift in teacher perceptions, indicating increased receptivity to AI-based approaches after witnessing positive outcomes. The study highlights the importance of teacher training and hands-on experience in overcoming initial hesitations associated with AI tool adoption in pedagogical practices. Moreover, the promising results suggest that AI-powered instruments, like ChatGPT, have the potential to enhance personalized language learning. This underscored the significance of educators cultivating their Technological Pedagogical Content Knowledge (TPACK) to overcome hesitations and effectively harness the potential of ChatGPT for augmenting individualized learning. The study’s findings provided evidence supporting the utilization of ChatGPT-based personalized learning assignments to meet the specific requirements of the schools in question.
The Wax and Wane of the Authorial Stance in Applied Linguistics Articles over the Course of Two Decades(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Stance has been examined extensively in the past few decades. However, the majority of the studies have been synchronic, with the few exceptions being snapshot diachronic studies without trend-related inferential statistics. This study adopted a trend-related inferential statistical measure and a more continuous diachronic dataset to examine the changes in using stance in the research articles of English applied linguistics from 2000 to 2020. To this end, 416 articles were randomly selected from 10 applied linguistics journals indexed in the first quartile of Scopus and probed using LancsBox for normalized frequency of Hyland’s (2005b) list of stance markers. Results were then analyzed for trends using the Jonckheere-Terpstra test. The results showed significant decreases for the overall stance markers (J=37168, z= -2.85, d= -.28, p= .004)), hedges (J=37014, z= -2.96, d= -.293, p=0.003), boosters (J=36298, z= -3.47, d= -.345, p=.001), and attitude markers (J=36647, z= -3.22, d= -.32, p=0.001), while self-mention markers were found to have experienced a slight, non-significant increase (J=42527.5, z= .94, d= .096, p=0.349). The functional analysis of the selected excerpts showed that the quantitative decrease in the use of stance markers has been compensated for, with an increase in the modification range and strength of the used stance markers as the two ways we could discover. After discussing the findings, the paper ends with some suggestions for further research.
آمایش سرزمین با رویکرد دفاعی - امنیتی (مقایسه تطبیقی کشورهای ایران - چین و ارائه مدل راهبردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
137 - 181
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین، جامع ترین شیوه برای برنامه ریزی و مدیریت فضای سرزمینی کشور است. آمایش سرزمین دارای ابعاد سیاسی، دفاعی- امنیتی و... است. یکی از مهم ترین ملاحظات آمایش سرزمین، بعد امنیتی و دفاعی آن است که بیشتر مورد توجه قرار گیرد. چون رعایت ملاحظات دفاعی و امنیتی در طرح های آمایش سرزمینی، ضمن کاهش تهدیدات امنیتی، یکی از ضروریات توسعه متوازن و حفظ تمامیت ارضی کشورها است. هدف پژوهش حاضر مطالعه و بررسی مسائل دفاعی- امنیتی در کشورهای ایران و چین با در نظر گرفتن سیاست های آمایش سرزمینی می باشد. روش تحقیق مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده که در آن ترکیبی از روش های اسنادی- کتابخانه ای (متون فارسی و لاتین) استفاده شد و سپس با روش سیستماتیک و تحلیل ماتریس سوات، تلاش شد تا با بررسی داده های گردآوری شده، راهبردی بر مبنای مدل سوات، برای آمایش سرزمینی چین و ایران ارائه گردد که از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد. نتایج تحقیق دلالت بر آن دارد ملاحظات دفاعی- امنیتی آمایش سرزمین چین در مقایسه با ایران، به علت وجود برنامه های اصولی، از الگوی مطلوبی پیروی می کند لذا چین می تواند با اتخاذ راهبرد تهاجمی در ملاحظات برنامه های آمایش سرزمینی، قدرت دفاعی – امنیتی خود را افزایش دهد. ولی برای ملاحظات دفاعی – امنیتی آمایش سرزمینی فضای پیرامونی ایران، با توجه به غالب بودن تهدیدات و ضعف های موجود، راهبرد تدافعی با تکیه بر دپیلماسی دفاعی فعال و هوشمندانه بر مبنای قدرت نرم دفاعی- نظامی، پیشنهاد می شود.
هویت سازی زنان در دفاع مقدس
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
199 - 210
حوزههای تخصصی:
هویت هر آدمی متفاوت و خاص، همانند اثر انگشت اوست. همانطور که انسان ها، هویت های متفاوت جامعه را شکل می دهند. هویت های انسان ها هم در کنار هم فرهنگ ساز می شود. وقتی یک جامعه فرهنگ غنی دارد یعنی هویت افراد آن جامعه از ثبات و ارزش والایی برخوردارند و بنیاد این هویت و فرهنگ از خانواده و ریشه ی آن از مادر(یک زن) نشات می گیرد که باعث پردازش شخصیت و هویت سالم و غنای فرهنگی می گردد. جمع هویت افراد، هویت اجتماع را شکل می دهد و فرهنگ هویت ساز بر انسان ها تأثیر می گذارد. شخصیت ها، نشانگر واقعیت های جامعه ای هستند که در آن زندگی می کنیم و«جنسیت» به عنوان یکی از عناصر اصلی سازنده شخصیت است. آفرینندگی، ویژگی فطری زن است لذا هویت سازی زنان در تمامی عرصه ها نمودار است از این روی در این مقاله به هویت سازی زنان در دفاع مقدس توجه شده است.
مطالعه جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی با روش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
26 - 35
حوزههای تخصصی:
از جمله مولفه های قالی ایرانی در عصر کنونی، بازتولید هنری بر مبنای شرایط جامعه شناختی معاصر است. لذا شناخت و مطالعه قالی معاصر با شناخت اهمیت مبانی نظری و مولفه های جامعه شناختی معاصر میسر است. در این پژوهش به مطالعه جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی با روش کیفی پرداخته شده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه مولفه های قالی معاصر ایرانی برگرفته از شرایط جامعه شناختی معاصر است. پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که مولفه های قالی معاصر ایرانی از ابعاد جامعه شناختی چیست؟ و با روش کیفی و به شیوه توصیفی– تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر زمانی پژوهشی معاصر می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که امروزه تحول به عنوان رویکرد اصلی قالی معاصر مطرح است. از این رو مولفه های جامعه شناختی معاصر تحت تاثیر عصر مدرن و پست مدرن شکل گرفته و هنرهای سنتی ایرانی و از آن جمله قالی را متحول ساخته است. در این راستا نحوه و میزان تاثیرگذاری و ارتباط بین مجموعه عوامل تولید که شامل طراحان و مخاطبان و... بر تحول زیبایی شناختی قالی معاصر نمایان است. اهمیت نقش عوامل تولید چون طراحان و توجه به کثرت سلایق مخاطبان که از مولفه های عصر پست مدرن محسوب می شود، به ویژه اهمیت مخاطبان عام و خاص به عنوان رویکرد مخاطب محوری در قالی معاصر مطرح می باشد. بر این اساس می توان گفت تحول جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی که با تغییر و تحول در نقش عوامل تولید چون طراحان، مخاطبان، تولیدکنندگان هنری و توزیع کنندگان نمود یافته، بر ابعاد زیبایی شناختی طرح ها و نقش مایه ها تاثیر گذار بوده و در جهت بازتولید قالی معاصر حائز اهمیت است.
منظر فرهنگی: راهبردهای توسعه پایدار شهر از طریق نقشه فرهنگی (مورد مطالعه: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهر ازطریق نقشه فرهنگی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. بخش اول پژوهش در چارچوب پژوهش کیفی با استفاده از نظریه زمینه ای انجام گردید. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 18 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتباریابی داده ها از دو روش بازبینی دو کدگذار و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش، بازگشت به مصاحبه شوندگان استفاده گردید. داده ها طی چند مرحله کدگذاری باز و محوری براساس مدل گرندد تئوری اشتراس و کوربین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل همه کارشناسان و متخصصان موضوعی درزمینه مدیریت شهری و فرهنگی به تعداد برآوردی بود که از این میان به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر به عنوان حجم نمونه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی بود؛ پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 برآورد گردید. داده های بخش کمی با استفاده از بسته نرم افزاری علوم اجتماعی و PLS، در دو سطح توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج بخش کیفی نشان داد راهبردها شامل راهبرد توسعه، تقویت، حفظ و مراقبت و ایجاد منظر فرهنگی دسته بندی شد. نتایج بخش کمی نشان داد بار عاملی تمام مؤلفه های استخراج شده بالاتر از ۵/۰ است. همچنین بیشترین ضریب مربوط به راهبرد ایجاد منظر فرهنگی و سپس راهبرد تقویت است. نتایج بخش کمی نشان داد مدل تحلیل عاملی ابعاد راهبردهای توسعه پایدار شهر ازطریق نقشه فرهنگی از مطلوبت مناسب برخوردار است.
همسان همسری و باز تعریف نقش زنان در تصمیم های اقتصادی خانواده: مطالعه ای در شهر اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
35 - 54
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دهه های اخیر، به دنبال ارتقاء سطح سرمایه های اقتصادی و اجتماعی زنان و توانمندی بیشتر آنان در جامعه ایران، نقش آفرینی آنان در حوزه های مختلف زندگی خانوادگی و اجتماعی بیشتر شده است. افزایش نقش آفرینی زنان از جمله زمینه های عمده تغییرات اجتماعی خانواده ایرانی بوده است. به نظر می رسد میزان نقش آفرینی اقتصادی زنان در خانواده، تابعی از درجه اشتراک و همسانی زنان در شاخص های اجتماعی و اقتصادی با همسران خود می باشد. بطوری که زنانی که از موقعیت ها و منزلت های همانندی با همسران شان برخوردارند، از قدرت و استقلال تصمیم گیری بیشتری نیز برخوردارند. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش همسان همسری در تبیین تفاوت های مربوط به تصمیم های اقتصادی زنان در خانواده در شهر اسلام آباد غرب بوده است.
روش و داده ها: روش پژوهش کمی و جامعه آماری زنان دارای همسر شهرستان اسلام آباد غرب در سال ۱۴۰۱ بوده که ۳۷۷ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و مورد پیمایش قرار گرفتند. یافته ها: میانگین شاخص تصمیم گیری در حوزه های مختلف اقتصادی اقتصادی توسط زنان در خانواده 05/3 از ۵ بوده است. میانگین تصمیم گیری زنان در خرید مواد غذایی، تحصیل فرزندان، خرید پوشاک و لوازم خانگی بیشتر از بقیه موارد بوده است. همسان همسری در تحصیلات، پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده زن و همسر، تعداد اعضای خانواده زن و همسر و رتبه تولّد زن و همسر بیشتر بوده است. میانگین تصمیم گیری اقتصادی زنان در وضعیّت همسان همسری و عدم همسان همسری به نفع زنان، بیشتر از وضعیّت عدم همسان همسری به نفع مردان بوده است. بحث و نتیجه گیری: برمبنای یافته ها می توان نتیجه گرفت که همسان همسری عینی یعنی همانندی زن و شوهر در سن، تحصیلات، درآمد، اشتغال و ... بیشتر شده است و این امر، باعث تغییر در تصمیم های مهم خانواده از جمله تصمیم های اقتصادی شده است که قبلاً کاملاً مردانه فرض می شد. پیام اصلی: با وجود نابرابری جنسیّتی در خانواده و جامعه و همچنین مشارکت اقتصادی کمتر زنان در مقایسه با مردان، نقش زنان در تصمیم های اقتصادی خانواده به دلیل همسان همسری بیشتر شده است. بنابراین، همسان همسری یکی از مکانیسم های تغییر در الگوهای سنتی خانواده و بتدریج تغییرات جامعه خواهد بود.
تدوین الگوی آموزش خود مراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر تاب آوری دختران نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تدوین الگوی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر تاب آوری نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران بود. روش : روش پژوهش حاضر آمیخته(کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش روایت پژوهی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش را دختران نوجوان 13 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1401-1402 تشکیل دادند که از این جامعه در بخش کیفی پس از مصاحبه با نمونه 12 نفری به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در بخش کمی 30 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شندند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی از مقیاس مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. پس از تدوین تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی ، آزمودنی ها ی گروه آزمایش12 جلسه 90 دقیقه ای در معرض مداخله قرار گرفتند و نهایتأ داده ها به روش تحلیل واریانس ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خود مراقبتی روانی، خود مراقبتی روانی بین فردی ، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیلگرهای خودمراقبتی و راهبرد های خود مراقبتی روانی احصاء شد. در بحش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر تاب آوری، تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p)؛ اما بین میانگین نمرات متغیرهای پژوهش، در پس آزمون با پیگیری تفاوتی مشاهده نشده است (01/0<p). در گروه گواه نیز، در مقایسه های زوجی سه گانه تفاوت معناداری بین مرحل پس آزمون و پیگیری با پیش آزمون یافت نشد(01/0<p). همچنین به منظور واکاوی بهتر تفاوت های گروهی در زمان ارزیابی، از آزمون بونفرونی استفاده شد که نتایج آن نشان داد که پیش آزمون متغیرهای پژوهش، در دو گروه درمان و گواه تفاوتی ندارند (01/0<p)؛ متغیرهای در پس آزمون و پیگیری، تفاوت گروهی معناداری نشان داده اند (01/0>p). این تفاوت ها نشان می دهد که درمان بر متغیر پژوهش، تاثیر داشته است و تفاوت گروهی در پس آزمون و پیگیری وجود داد. از سوی دیگر، طبق نتایج تعامل زمان و گروه نیز تاثیر معناداری بر بازسازی معنا داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود تاب آوری نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
طراحی الگوی محتوای آموزش مددجویان زن، مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
168 - 197
حوزههای تخصصی:
ایجاد شرایط مناسب آموزشی و تربیتی در زندان ها و بندهای خاص زنان به عنوان یک روش پیشگیری می تواند بسیار مؤثر باشد. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی محتوای آموزشی مددجویان زن با رویکردی استقرائی، از نوع کیفی-اکتشافی بود. بر این اساس کشور به 4 منطقه جغرافیایی تقسیم شد. جامعه هدف 4 زندان مرکزی استان های تهران، اهواز، کرمان و تبریز بود. مشارکت کنندگان شامل 37 مددجوی زن،4 رئیس زندان، 31 کارشناس و مراقب بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته تا اشباع داده و گروه کانونی انجام شد؛ که داده های آن با استفاده از تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. از یافته های پژوهش 364 مفهوم درزمینه مؤلفه های آموزشی استخراج شد. پس از تلفیق مفاهیم مشترک و طبقه بندی مضامین، الگوی محتوای آموزشی حاصل، دارای 5 بعد (مهارت اجتماعی، بهداشت و سلامت، آشنایی با زندان، اطلاعات حقوقی و پرورشی)، 9 مؤلفه (مهارت زندگی، مهارت ارتباط، انتظارات نقشی، بهداشت و درمان، سلامت روان، زندگی در زندان، آسیب های خاص زنان، دانش حقوقی- قضایی و فرهنگی–تربیتی) و 91 زیر مؤلفه شد. همچنین مؤلفه مهارت زندگی با 18 زیر مؤلفه و آسیب های خاص زنان با 16 زیر مؤلفه از مهم ترین موضوعات محتوای آموزشی شدند. نتایج نشان داد محتوای برخاسته از نیازهای آموزشی و الگوی مفهومی تدوین شده می تواند نقش بسزایی در ارائه یک آموزش هدفمند و همه جانبه برای این گروه از زنان ایفا کند.
بازنمایی هویت فرهنگی زنان و دختران درطرح جلد داستان های کودک کشورهای عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی جلد کتاب های کودکان به عنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا می کند؛ تصاویری که می توانند هویت فرهنگی کودک را به صورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستان های کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت هویت فرهنگی به ویژه هویت عربی دختران و زنان عرب زبان به بررسی جامعه آماری پرداخته شد. در این راستا 249 جلد کتاب داستانی از شش کشور عربی شامل مصر، عراق، لبنان، سوریه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای گروه سنی ب مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، تحلیلی-تطبیقی است.نتایج نشان داد غنی ترین کشور در زمینه نمادهای تصویری فرهنگی امارات متحده عربی و ضعیف ترین کشور در این زمینه سوریه است. چهره دختران و زنان عرب در بیشتر تصاویر به چشم می خورد. همچنین نخل به عنوان نمادی از جغرافیای طبیعی به ویژه در انتشارات عراق، نماد مهمی از هویت عربی است. تزئینات نیز نقش مهمی در نمایش هویت اسلامی این کشورها داشته اند. زنان سالمند در طرح جلد اغلب انواع داستان محجبه هستند و حجاب یکی از بارزترین نمادهای تصویری است، اما این نماد در کشورهای لبنان و سوریه، در تمام گروه های سنی کم رنگ است. به نظر می رسد می توان به این نتیجه کلی دست یافت که هویت دختران و زنان روی جلد کتاب های کودک کشورهای عربی جامعه آماری پژوهش حاضر آمیزه ای از نمادهای هویت عربی و اسلامی است. اما بیش از همه بر نمادهای جغرافیایی و طبیعی تأکید شده است.
مرور نظامند پژوهش های خانواده و رسانه (با تأکید بر شبکه های اجتماعی مجازی، سینما و تلویزیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
505 - 524
حوزههای تخصصی:
خانواده ها به عنوان نهادهای اجتماعی مهم، نقش حیاتی در حمایت عاطفی و جسمی از اعضای خود دارند و مهارت های زندگی را آموزش می دهند. تحولات سریع فناوری های ارتباطی و رسانه ها، این نهاد را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییرات عمده ای در آن شده است. این پژوهش با هدف طبقه بندی مسائل و ارائه پیشنهاد برای رفع نواقص پژوهشی یا سیاست گذاری رسانه ای انجام شده است. سؤال پژوهش این است که پژوهش های انجام شده در حوزه خانواده و رسانه های مورد نظر چگونه طبقه بندی شده اند و ذیل هر طبقه بندی چه موضوعاتی مورد بحث بوده است؟ چارچوب نظری این مقاله ﻧﻈﺮﯾﻪ وابستگی، نظریه ﻣﺎﻧﻮﺋﻞ کاستلز و نظریه کاشت بوده و برای تحلیل داده ها از روش های فراتحلیل و تحلیل مضمون بهره گرفته شده است. در این پژوهش، پس از بررسی 93 مقاله استخراج شده با موضوع رسانه و خانواده، و تحلیل آمار توصیفی و مضامین در حوزه های شبکه های اجتماعی، تلویزیون و سینما، نقاط قوت و ضعف تحقیقات مشخص شدند. نتایج به دست آمده مشخص می کنند که تأثیرات مدرنیته و رسانه ها بر نهاد خانواده در ایران عمیق و چندوجهی بوده است. این تغییرات ارزشی شامل سنت زدایی، تضعیف روابط خویشاوندی، توانمندسازی زنان، افزایش اهمیت فردگرایی و تغییرات در سبک های زندگی است. این تحولات نشان دهنده یک دوره گذار فرهنگی و اجتماعی بوده که نیازمند ضرورت توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی، هویت زن و مرد، تقویت انسجام و روابط خانواده، سواد رسانه ای، و توجه به نقش و جایگاه کودکان و نوجوانان در خانواده است.
اهداء و تبادل منابع اطلاعاتی بین کتابخانه ملی ایران و کتابخانه ها و مراکز ایران شناسی در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات و اولویت ها در تهیه منابعی که می تواند بین کتابخانه ملی ایران و کتابخانه ها و مراکز ایران شناسی در قاره اروپا مبادله و اهداء شود، انجام شد. نتایج آن را می توان در تدوین خط مشی مبادله و اهدای مجموعه منابع اطلاعاتی (اعم از کتاب، نشریه و نظایر آن) به کار برد. منابع تهیه شده با توجه به ویژگی های فرهنگی – زبانی مناطق و کشورهای هدف تدوین شده و منطبق با سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باشد.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و با روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش مشارکت کنندگان از بین سه گروه مطلع شامل اعضای هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و کتابداران شاغل در واحدهای اهداء و مبادله سازمان اسناد و کتابخانه ملی انتخاب شدند. داده ها با ابزار پرسشنامه گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: بر اساس پیمایش انجام شده، مشخص شد که کتابخانه های ملی باید مقصد اول منابع ارسالی برگزیده باشند. از دید پاسخ دهندگان، بین کشورها و مناطق مختلف قاره اروپا ازلحاظ علاقه مندی به انتشارات ایرانی، تفاوت معناداری وجود ندارد و ارسال منابع برای آن ها از اهمیت یکسان برخوردار است. همچنین منابع تاریخی ایران و کتاب های مصور حاوی تصاویری از کشور ایران، در اولویت اول و دوم قرار دارد. در بین منابع تاریخی نیز، آثار مرتبط با تاریخ ایران معاصر و تاریخ ایران قدیم و پس ازآن جذابیت ها و دیدنی های سرزمین ایران از بیشترین اهمیت برخوردار بوده است. در حوزه زبان و ادب فارسی، آثار مرتبط به ادبیات معاصر ایران در اولویت نخست بوده و با فاصله کمی از آن، متون کلاسیک ادبیات فارسی و پس ازآن، متون آموزش زبان فارسی قرار دارد. همچنین از دید اکثر پاسخ دهندگان، در هر سه حوزه ذکرشده، موضوع ایران معاصر در اولویت نخست واقع شده است.نتیجه گیری: اهداء و مبادله منابع بین کتابخانه ملی ایران و کتابخانه های اروپایی فرصت مناسبی برای معرفی فرهنگ و تاریخ کشور ایران به خوانندگان و مراجعان کتابخانه هاست. انتخاب مناسب منابع مرتبط با فرهنگ و تمدن ایران زمین، منطبق بر اولویت های موضوعی و شکلی، می تواند بازدهی این امر را ارتقا بخشد.
Evaluation of the Spatial Structure Transformation in Traditional Iranian Houses, in Combination with Urban Space of Tehran's First Modern Streets(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
87 - 100
حوزههای تخصصی:
Iranian traditional architecture has been changed by modernity during the era of Naser al-Din Shah Qajar. This led to a combination of residential context and the first modern streets of the capital. In addition, this development creates new residential spaces above commercial functions, challenges traditional values, and responds to residents' activities and interactions. The main goals of the research are, firstly, achieving residential patterns in combination with urban space and, secondly, changing the concept of traditional values in Iran in this era. Residential spaces in the streets of Lalezar, Ala-al-Dawa, and Sani-al-Dowleh and the passageways between them are studied. Four mansions with traditional residential patterns and six modern-style apartments were selected as deliberate case studies. The residential plans are based on field surveys and reports from the cultural heritage ministry. The connectivity, integration, and depth measurement components were conducted using quantitative analysis tools such as E-Graph and DepthMap software, which are space syntax analysis instruments. The comparative assessment led to some changes, such as omitting traditional elements like the courtyard and entrances and altering the nature of some spaces like the living room. The result of research via deductive reasoning explains changes in the qualities of some values in Iranian traditional architecture. These qualities are privacy and hierarchy. The main reasons for these changes are having the balconies in the first floor like the older model but facing the street and locating most spaces in similar depths.
تحلیل گفتمان انتقادی فرآیندهای واجی کاهش و افزایش در شعرهای نو مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل انضمامی و کاربردی زبان و پیوند آن با تعاملات اجتماعی از اهداف اصلی تحلیل گفتمان انتقادی است و نورمن فرکلاف در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی خویش با بهره گیری از همین هدف بر عامل «تغییر» تاکید زیادی دارد. از نمونه های عالی این نوع کاربردها می توان به تغییر و تحولات فرآیندهای واجی در شعر های نو مهدی اخوان ثالث (م. امید) اشاره کرد. هدف از تدوین این مقاله که در آن، روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای، روش تحلیل داده ها، کیفی و روش استدلالی، استقرایی است، طبقه بندی فرآیندهای واجی کاهش و افزایش در شعر های نو مهدی اخوان ثالث و تحلیل گفتمان انتقادی بر پایه الگوی سه گانه فرکلاف، یعنی توصیف، تفسیر و تبیین است، تا به این وسیله ناگفته ها و خط سفیدهای کاربرد این فرآیندها در شعر های نو مهدی اخوان ثالث مشخص گردد. فرآیندهایی که شاعر در ضمیر خودآگاه خویش به ظاهر هیچ توجهی به بسامد کاربرد آن ها نداشته است بلکه تنها سعی داشته با استفاده از باستان گرایی و بومی گرایی، پیشینه های ادبی سبک خراسان و زبان مردم زادبوم خویش را در خدمت بیان مفاهیم درآورد؛ ولی بسامد بالای کاربرد فرآیند واجی کاهش نسبت به فرآیند واجی افزایش را باید در ضمیر ناخودآگاه شاعر و کردار ها و مشیِ اجتماعی سیاسی و ایدئولوژی عصر او جست و جو کرد.
نقش مراسم های آیینی در شکل گیری فضاهای تاریخی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
137-165
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مراسم آیینی محرم و صفر در شکل گیری فضاهای تاریخی شهر اردبیل می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و نحوه گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و برداشت های میدانی است. شهر اردبیل از دیرباز به عنوان مهد تشیع مورد توجه بوده و از دوره صفوی به لحاظ مراسم های آیینی محرم و صفر از مراکز مهم برگزاری چنین مراسمی به شمار می رود. بررسی و تحلیل های انجام گرفته حاکی از آن است که دو مؤلفه "مسیرهای حرکتی" و "نقاط عطف" در مراسم آیینی محرم و صفر بر شکل گیری سازمان فضایی شهر اردبیل تاثیرگذار بوده اند. مسیر حرکت دسته های عزاداری به صورت پایدار در طول سال های مختلف منطبق بر مسیرهایی است که در استخوان بندی و ساخت اصلی بافت تاریخی شهر اردبیل جای دارند و توسعه و گسترش شهر در طول زمان در اطراف آن واقع شده است. همچنین مسیر حرکت دسته های عزاداری در ارتباط با فضاهای مهم و هویت بخش شهر، و نقاط اصلی و کانونی شهر همچون مسجد عالی قاپو (دروازه)، سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) و بازار تاریخی شهر اردبیل پدید آمده اند. نتایج این تحلیل ها در کنار هم نشان دهنده نقش مهم و شاخص مراسم آیینی محرم و صفر در انسجام کالبدی– فضایی بخش تاریخی شهر اردبیل می باشد.
بررسی جریان های فکری بنیان گذاران سکولاریسم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1039 - 1074
حوزههای تخصصی:
مهم ترین صفت جداکننده و وجه تمایز مکاتب غرب و شرق، وجود تفکر سکولاریسم است. از این تفکر به عنوان جنگ نرم و اسب تروا، و پرورش دهنده نیروی دشمن در داخل کشور یاد نموده اند. روشنفکران در هر دوره، با جامه های مثل اصلاح طلبی، نوگرایی، تجدیدنظرطلبی و... خود را نمایان می کنند. روشنفکران سکولاریسم با اندیشه های غرب زده خود در معادلات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور از زمان تولد در دوره قاجار تاکنون مؤثر بوده و بنیان گذاران سکولاریسم در ایران، جریان ساز تفکر غیراسلامی اند. سکولاریسم ها، درپی ایجاد تغییرات اساسی در اصول مسلمانی اند. رسوب تفکرات سکولاریسم در بعضی از لایه های مدیریت راهبردی و کلان فعلی کشور و شناختن اصل این تفکر و اندیشه های شرقی و غربی می تواند ما در حوزه های گوناگون مصون نماید. هدف اصلی پژوهش: بنیان گذاران سکولاریسم در ایران دارای چه تفکری بودند و جریان فکری و خاستگاه فکریشان از کجا سرچشمه می گرفت؟ مقاله در صدد است نوع نگرش جریان را از منظر نفوذ فرهنگی در سه حوزه دین، علم و فناوری و الگوی پیشرفت بررسی نماید. روش پژوهش، از نوع توصیفی تحلیلی، با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای می باشد. نتیجه پژوهش؛ خاستگاه فکری سکولار در ایران مکتب مارکسیسم، لیبرالیسم بوده و با تأکید بر مردم سالاری و نفی دین بر اهمیت جدایی دین از سیاست و جهت بی راهه کشاندن توده های مسلمان و تحقیر علمای اسلامی و غرب باوری و رواج مکتب ناسیونالیسم و لیبرال و عقاید پوزیتیویستی و آیین باستان زرتشت فعالیت داشته اند.
اشتراک دیدگاه موج جدید نهضت زنان در غرب پیرامون نقش زنان در خانواده با نظرات اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1275 - 1292
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مربوط به نظام خانواده، حقوق و وظایف زن و مرد است. دین اسلام با بیان حقوق زن و مرد و اصل قرار دادن معیار انسانیت، نگاهی مساوات گونه و متناسب با جایگاه و تفاوت های جنسیتی هریک از زن و مرد تعریف کرده است و در کنار بُعد انسانی به بُعد الهی آن نیز توجه دارد. نقش ها و حقوق بیان شده برای زنان و مردان در راستای رسیدن آنان به کمال است تا درنهایت، زمینه ساز جامعه ای متعالی شوند. درمقابل، نهضت زنان در موج های اول و دوم به صورت افراطی، هرگونه تفاوت میان حقوق زن و مرد را موجب فرودستی و ظلم به زن می دانستند و خواهان حقوق برابر و مشابه بین زن و مرد در تمامی عرصه ها بودند؛ اما این تفکر در موج جدید با لحاظ تفاوت های طبیعی و فیزیولوژی غیرقابل انکار بین زن و مرد، نگاهی تعدیل شده به جایگاه زن داشته و در تعریف هویت زن و نقش مادری، بازنگری کرده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با هدف بیان اشتراک نظر های نهضت زنان در موج جدید با اسلام، پیرامون نقش زن در خانواده، به این نتیجه رسید که طرفداران نهضت زنان پس از جنجال سازی و افراط در بیان جایگاه زن، درنهایت به محورهای مشترک فراوانی با دیدگاه اسلام رسیدند. بر این اساس، جایگاه زنان در خانواده، ارزشمند بودن نقش مادری و احترام به فرزندآوری آنان، مخالفت با سقط جنین و روابط جنسی خارج از چهارچوب خانواده از اشتراکات بین دو دیدگاه است.
رابطه شاخص های کلان اقتصادی – اجتماعی و بروز اختلافات میان کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار در دوره 1379-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1327 - 1358
حوزههای تخصصی:
اختلاف های ناشی از کار و کارگری یک مسئله اجتماعی مهم در کشورهای مختلف دنیاست. این امر متأثر از گستره ای از عوامل از سطوح خرد تا کلان است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اختلاف های میان کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار برحسب شاخص های کلان اقتصادی اجتماعی نرخ بیکاری، سرانه تولید ناخالص داخلی، نرخ باسوادی، نرخ مشارکت نیروی کار، نرخ مشارکت نیروی کار زنان، نرخ تورم و رشد جمعیت شهری کشور بوده است. این پژوهش از نوع کمّی طولی است که به روش سری زمانی انجام شده است و رابطه متغیرها را در دوره 1379-1400 مورد بررسی قرار داده است. داده های مورد نیاز از مرکز آمار ایران، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بانک مرکزی و بانک جهانی جمع آوری شده اند. برای بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی در نرم افزار مایکروفیت استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، در دوره بلندمدت با افزایش شاخص های جمعیت شهری و نرخ مشارکت نیروی کار، اختلافات میان کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار افزایش داشته است؛ اما با افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی، نرخ باسوادی و مشارکت نیروی کار زنان از اختلاف های میان کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار کاسته شده است. به علاوه، نرخ تورم و نرخ بیکاری رابطه معناداری با بروز اختلاف ها میان کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار ندارد. به طورخلاصه، نتایج نشان داد، اختلاف های کارگران و کارفرمایان، متأثر از شاخص های کلان اقتصادی اجتماعی است. این رابطه، پیچیده و چندبُعدی است. درحالی که، برخی شاخص ها باعث افزایش این اختلافات شده اند و برخی به کاهش آن ها منجر شده اند.
پیش بینی انگیزه تحصیلی بر اساس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: بررسی چگونگی تعامل عوامل مختلف بر انگیزه تحصیلی از اهمیت بالایی برخوردار است و به دستیابی به مداخلاتی منجر می گردد که می تواند باعث بهبود بهره وری و موفقیت تحصیلی دانشجویان شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط موجود بین انگیزه تحصیلی، استفاده از شبکه های اجتماعی و اجتناب تجربی در بین دانشجویان دانشگاه انجام گرفت.
روش کار و مواد: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع پیش بینی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 4000 نفر بود که 350 نفر به صورت تصافی طبقه ای متناسب و بر اساس جدول مورگان و کرجسی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس انگیزه تحصیلی (AMS) والراند (1992)، مقیاس یکپارچه سازی استفاده از شبکه های اجتماعی (SMUIS) جنکینز-گوارنیری و همکاران (2013) و پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ-II) بوند و همکاران (2011) برای اجتناب تجربی جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه 27 در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که روابط منفی معناداری بین انگیزه تحصیلی و هر دو متغیر استفاده از شبکه های اجتماعی (0.21-= β، 0.0002=p) و اجتناب تجربی (0.47-= β، 0.0001=p) وجود دارد. تجزیه وتحلیل رگرسیون نشان داد که این متغیرها به طور مجموع ۳۵٪ از واریانس انگیزه تحصیلی را تبیین می کنند (R2=0/35).
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که استفاده بیشتر از شبکه های اجتماعی و اجتناب تجربی به طور معناداری با انگیزه تحصیلی پایین تر در بین دانشجویان همراه است. این مطالعه نیاز به راهبردهای آموزشی را برجسته می کند که هم به مزایا و هم به چالش های ناشی از استفاده از شبکه های اجتماعی و مکانیزم های روانشناختی مقابله ای مانند اجتناب تجربی پرداخته و به بهبود نتایج تحصیلی کمک می کند.
انگیزه های کمرنگ شدن گویش بومی در بین مردم استان یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
61 - 82
حوزههای تخصصی:
حفظ گویش های بومی یکی از ضروریات مهمی است که امروزه احساس می شود. گویش یزدی در کشور به شیرینی مشهور است و فراتر از یک گویش بومی، همیشه با خوش نامی همراه بوده است. این گویش ریشه دار یادآور قناعت، سنت و اجتماعی بودن است. در این پژوهش به دنبال آن هستیم که بدانیم چرا مردم یزد در گفتگو با همشهریان خود؛ به یزدی سخن نمی گویند؟ این پژوهش دلایل بی توجهی یزدی ها را به گویش بومی بررسی می کند تا به راه های روشنی در دل بسته کردن مردم، به ویژه جوانان در به کاربردن گویش نیاکان دست یابد و دیگران را در پژوهش های پس ازاین یاری رساند. در این پژوهش، از روش تحقیق کیفی، پدیدارشناسی و کاربردی استفاده شده است. هدف آن است تا در گفت وشنود نیمه ساختاریافته با یزدی هایی که از گویش بومی کمتر بهره می برند، به این نتیجه دست یابیم که چرا هم صحبتی یزدی ها با همشهریان خود به گویش یزدی کاهش یافته است. نخستین دلیل مردم در سخن نگفتن به گویش یزدی، بی کلاسی شناخته شد؛ مردم سخن به گویش بومی را زشت می شمرند و آن را مخصوص پدران خود می دانند.