مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روشنفکر
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله معتقد است تغییر در مبانی معرفت شناسی و نظری، مبانی ساختاری و مبانی رفتاری، پیش شرطهای ورود به دایره تحویل گرایی و مدرنیسم هستند.بنابراین جنبش مشروطه ایران ، جنبشی برآمده از جریان و نیازهای تاریخی ایران نبود و بیشتر معلول کنش عقلانی و احساسی در برابر استبداد داخلی و سلطه خارجی بود.
پیر بوردیو، پرسمان دانش و روشنفکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان چهرههای روشنفکرانه و دانشگاهی فرانسه در قرن بیستم، پیر بوردیو بدون شک بیشترین نفوذ فکری را لااقل در حوزه علوم اجتماعی داشته است و از این لحاظ شاید بتوان او را تنها با کلود لوی استروس مقایسه کرد، البته با این تفاوت اساسی که نفوذ لوی استروس در خارج از فرانسه بسیار محدودتر از بوردیو بوده است و پایههای اندیشه استروسی یعنی نظریه ساختاری در علوم اجتماعی مدتهاست که قدرت خود را از دست داده است، در حالی که اکثر دست اندرکاران و اندیشمندان علوم اجتماعی امروز بر آن هستند که نظریه بوردیو آیندهای درخشان خواهد داشت و جریانهای گستردهای که از هم اکنون نیز در سراسر جهان با حرکت از مفاهیم بوردیویی، عرصههای بسیار متنوعی چون نقد ادبی، هنر، ورزش، سبک زندگی و غیره را موضوع مطالعه خود قرار دادهاند، هنوز در ابتدای کار هستند. گستره و عمق آثار و حتی شمار بزرگ آنها ( بیش از سی کتاب و چهار صد مقاله و سخنرانی) به حدی است که سالها زمان لازم خواهد بود تا دیدگاه جامع و گویایی از آنها به دست آمده و پیآمدها و کاربردپذیری آنها به نحو مناسب و قابل قبولی در علوم اجتماعی و انسانی به ثمر برسند. ازلحاظ ابعاد تاریخی اندیشه بوردیو و تاثیر کنونی و جریانهایی که در این حوزه به حرکت درآورده است. شاید بوردیو را تنها بتوان با دو چهره بزرگ علوم اجتماعی در آغاز قرن بیستم یعنی ماکس وبر و امیل دورکیم مقایسه کرد که آن دو نیز تاثیرگذاری بسیار درازمدت و عمیقی بر این علوم در سراسر جهان داشتند.
در نوشته حاضر پیش از هر چیز تلاش میشود ابتدا تعریفی درباره پدیده روشنفکری ارائه شود و سپس با ارائه شمهای از نظام فکری بوردیو، رابطه متناقضی که او را، به مثابه یک دانشمند اجتماعی، با حوزه روشنفکری در فرانسه مرتبط میکرد، تحلیل شود.
فهم روشنفکران مشروطه خواه از مفهوم مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ما در طول حیات پرفراز نشیب خود و در رویارویی با فرهنگ های مختلف، بر اساس اصل انعطاف پذیری فرهنگی، فرهنگ بیگانه را در ظرف فرهنگ و هویت خود باز تفسیر کرده است. پس چگونه است که طی یکصد سال گذشته در برخورد با فرهنگ غرب دستخوش نوعی بلاتکلیفی شده است؟ در پاسخ، مقاله به تحلیل موارد زیر پرداخته است: اولا این بود تکلیفی ناشی از فقدان معرفت شناسی فلسفی روشنفکرها، نسبت به این تمدن بوده است، زیرا شناخت ما از عرب یک شناخت جغرافیایی و متکی بر داوری مدرنیزسیونی بوده است، در حالی که غرب یک مفهوم فلسفی چند بعدی است که شناخت آن نیازمند تاملات فلسفی است. ثانیا فهم روشنفکر ایرانی از تمدن غرب یک درک صوری و برپایه جلوه های ظاهری بوده است، نه برداشتی مدرنیته ای. ثالثا قضاوت او در مورد مغرب زمین متکی بر ترجمه متون دست دومی بوده، بنابراین نه تنها واقعیت های پنهان غرب، بلکه لایه های فرهنگی جامعه خودی را نیز به خوبی درک نکرده بود. به این دلیل به جای غرب فهمی، اسیر غرب زدگی شد.
روشنفکری و سیاست در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری و سیاست پیوندی تنگاتنگ و دیرینه را با هم یدک میکشند. این مقاله درصدد است تا ضمن باز تعریف مفهوم روشنفکری، ارتباط بین این مفهوم و سیاست را در طول شش دوره از تاریخ تمدن غرب بررسی کند: 1) دوره یونانی ـ رومی (تا سده 5 میلادی)، 2) مسیحیت دوره اول از سده 5 تا سده 11 میلادی، 3) مسیحیت دوره دوم از سده 11 تا سده 16 میلادی، 4) از ظهور دولت – ملت ها تا پایان سده هجدهم، 5) از سده 19 میلادی تا پایان جنگ جهانی اول، 6) قرن بیستم و جریان های روشنفکری. در نهایت مقاله حاضر نقش روشنفکری و سیاست را در طی تاریخ تمدن غرب به سه گونه تحلیل مینماید: 1) نقد نظام سیاسی، 2) مشارکت در زندگی سیاسی و 3) کنارهگیری از سیاست..
بازنمایی چالش های روشنفکر طبقه متوسط شهری در سینمای پایان دهه 1360 ایران با تمرکز بر نشانه شناسی فیلم هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم ها در هر دوره تاریخی تا حدود زیادی تحت تاثیر شرایط اجتماعی حاکم، به بازنمایی ایدئولوژی طبقه مسلط پرداخته و هریک به نحوی به استیضاح مخاطبان و برساخت سوژه میپردازند. فیلم هامون که در پایان دهه 1360 شمسی ساخته شد و با استقبال بسیاری نیز مواجه گردید، از جمله این فیلم هاست که متاثر از بافت تاریخی و اجتماعیِ عصری که در آن قرار گرفته با بازنمایی چالش های روشنفکر طبقه متوسط شهری با مناسبات حاکم بر خود زندگی در جهت استیضاح مخاطبان موفق عمل کرده است. در این مقاله هدف اصلی واکاوی رمزگان فیلم هامون، در جهت فهم چگونگی بازنمایی چالش های روشنفکر طبقه متوسط شهری در سینمای پایان دهه 1360 ایران است. در این راه، به نشانه شناسی دو سکانس ابتدایی و انتهایی این فیلم پرداخته ایم و رمزگان این سکانس ها را در جهت پاسخ به این سؤال کلیدی که چرا شخصیت اول فیلم که نمونه روشنفکر طبقه متوسط شهری است، در انتهای حیات پرچالش اش به این نتیجه میرسد که باید خود را نابود کند، به کار گرفته ایم. با استفاده از مفاهیم ایدئولوژی از لویی آلتوسر، دلالت های ثانویه اسطوره زمان حاضر از رولن بارت و روشنفکر از آنتونیو گرامشی و چارچوب روش شناختی متاثر از نشانه شناسی جان فیسک به این نتیجه می رسیم که روشنفکر طبقه متوسط شهری در مواجهه با طبقه بالا به سوژه بودن خود پیبرده است و حاضر به توضیح وضع موجود نیست، بنابراین درصدد بر میآید با خودکشی، خود را از مناسبات حاکم بر حیات اجتماعی برهاند.
نسل دوم روشنفکران ایرانی: آغاز گرایش ایدئولوژیک و نفی مدرنیته سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بخش دوم مقاله ای است که بخش اول آن در شماره ششم در فصلنامه تخصصی علوم سیاسی در تابستان 1386 به چاپ رسید و در آن فهم روشنفکران نسل اول ایرانی را از مدرنیته سیاسی مورد بررسی قرار داده بود نوشته حاضر نسلی از روشنفکران را مورد توجه قرار می دهد که بعد از انقلاب مشروطه در چنبره پیچیدگی های گرفتار می آیند که بخشی از آن محصول اندیشه های نسل اول بوده اما از سوی دیگر خود همت لازم برای رفع پیچیدگی های آن به عمل نیاورده اند. آنان با بحران های خارجی و داخلی روبرو بودند، آنها در رویارویی با بحران های خارجی نیازمند هویت بودن و لذا هویت خویش را در ناسیونالیسمس فرهنگی جستجو می کنند که اصالت خود را از ایران باستان می گیرد. و در حوزه بحران های داخلی نیز نان و امنیت اولویت می یابد و مدرنیته سیاسی به محاق می رود و اراده آنان در شخصیت و استبداد نوساز رضا شاه تبلور پیدا می کند، پیوند این دو وجه ایدئولوژی روشنفکران این دوره را تشکیل می دهد. ولی از آنجایی که ثمرات این ایدئولوژی نمی تواند، پیچیدگی های عصر مدرن را پاسخ گوید، و مشکلات سیاسی و اجتماعی دوران گذرا را حل نماید. به بن بستی گرفتار شدند، که نتیجه آن اصالت گرایی و طرد مدرنیته در معنای عام بود.
روشنفکر و توسعه، با تاکید بر کارکرد جامعه شناختی روشنفکر ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بدون شک ایدئولوژی یکی از عناصر تاثیرگذار بر سیاست گذاری خارجی دو کشور جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران بشمار می آید. در حالی که ایدئولوژی مارکسیسم دارای ماهیت اقتصادی می باشد که به مسایل دینی و ماورا الطبیعه اعتقادی ندارد، اما ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران به جهت ریشه داشتن در فرهنگ ملی و مذهبی از ابعاد ماورا الطبیعه و مذهبی برخوردار می باشد، لذا منافع ملی را بیش از آن که در ظرف ملی تعقیب نماید در چارچوب اسلام شیعی جستجو می نماید. در نتیجه تعقیب منافع ملی به معنای کلاسیک و رئالیستی آن با مشکل مواجه می گردد. از سوی دیگر ایدئولوژی مارکسیسم نه تنها در فرهنگ باستانی و کهن جمهوری خلق چین از جایگاهی برخوردار نبوده است، بلکه با بسیاری از عناصر فرهنگ باستانی و ملی این کشور در تقابل بوده است، اما ایدئولوژی اسلامی ایران ریشه طولانی در بستر فرهنگ ملی و به ویژه مذهبی دارد و به همین جهت از جنبه اعتقادی و ایمانی برخوردار می باشد، لذا کنار گذاشتن و یا تعدیل آن نسبت به جمهوری خلق چین به آسانی انجام نمی پذیرد. با این حال چین به جهت برخورداری از قابلیتها و توانائی های نظامی، سیاسی و اقتصادی و به جهت دوقطبی بودن نظام بین الملل و مهیا بودن شرایط بین الملل قادر بود که از ایدئولوژی به عنوان ابزاری جهت هویت سازی استفاده نماید در حالی که جمهوری اسلامی ایران از این توانمندی ها و شرایط برای بهره برداری از ایدئولوژی برخوردار نبوده است.
علل ناکامی نخبگان عصر قاجار در روند توسعه یافتگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با رویکردی تاریخی - تحلیلی به ریشه یابی علل ناکامی نخبگان عصر قاجار در روند توسعه یافتگی ایران می پردازیم. نخبگان ایران در تاریخ معاصر (عصر قاجار) به سه دسته تقسیم شده اند: 1- بخشی از نخبگان حاکم که اساساً خواهان توسعه کشور نبودند؛ 2- عده ای از نخبگان حاکم که در پی اصلاح و نوسازی بودند؛ 3- نخبگان فکری. گروه اول که تحت عنوان نخبگان ضدتوسعه از آنها یاد شده است، به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه و عامل خنثی کردن قدرت اصلاح طلبان به ایفای نقش پرداخته اند. گروه دوم نیز به دو دلیل در هدایت کشور به سمت توسعه موزون و همه جانبه ناکام ماندند: 1- ویژگی ها و ضعف عملکرد خویش؛ 2- ساختارهای سیاسی- اقتصادی نامناسب و کارشکنی نخبگان ضدتوسعه. روشنفکران نیز به دلایلی مانند ساختار سیاسی استبدادی، بیگانگی با فرهنگ جامعه و نگاه تک بعدی به توسعه، نتوانستند به نحو مطلوب به ایفای نقش بپردازند. این مقاله در صدد پاسخگویی به این سؤال است که چه عواملی زمینه و بستر لازم را برای ناکامی نخبگان عصر قاجار در روند توسعه یافتگی ایران فراهم آورده است؟ فرضیه مقاله این است که عواملی از قبیل: ساختار سیاسی استبدادی، فرهنگ توسعه نیافته، دخالت بیگانگان در امور ایران، ضعف عملکرد شاهان و فرمانروایان، نقش مخرب نظام اقتصاد جهانی و عملکرد نخبگان در نوسازی و توسعه به شیوه غربی، همگی زمینه ساز ناکامی نخبگان عصر قاجار در روند توسعه یافتگی ایران شده است.
مؤلفه های روشنفکری در اندیشه اجتماعی سیدجمال الدین اسد آبادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا علاوه بر بررسی آرا و اندیشه های اجتماعی سیدجمال الدین اسدآبادی، ثابت کند که وی به عنوان یکی از پیشگامان جریان روشنفکری در میان حوزویان بوده است؛ ایشان نسبت به ایدئولوژی ها، نهضت ها، مکاتب فلسفی غرب، جغرافیای جهان و دگرگونی های اجتماعی جهان معاصر خود شناخت خوبی داشته و درباره آنها از دیدگاه یک عالم اسلامی روشنفکر ابراز عقیده کرده است. پس می توان مؤلفه ها و شاخص های اصلی روشنفکری وی را چنین برشمرد: اصلاح گرایی در اندیشه و معرفت دینی، توجه به اجتهاد، توسعة جهانی، تقریب مذاهب اسلامی، تجدد گرایی، تکامل گرایی اجتماعی، ملی گرایی، قانون گرایی، باور به آزادی اجتماعی، نگرش انتقادی به وضع موجود و عقل گروی.
میرزا آقاخان کرمانی و نقد سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو تلاشی است در تفسیر و بازخوانی برخی از آثار میرزا آقاخان کرمانی به مثابه یکی از چهره های برجسته نسل نخست روشنفکری ایران. پرسش آن است که او چگونه به سنت می نگرد و با چه رویکردی با ابعاد گوناگون سنت متکثّر در ایران روبه رو می شود؟ در پاسخ به این پرسش با خوانش برخی آثار او شیوه مواجهه او با سنت مورد بازبینی و تحلیل قرار خواهد گرفت. با مراجعه به گوشه هایی از نوشته های آقاخان کرمانی نشان داده خواهد شد که علی رغم این تصور که او روشنفکری ضدسنت قلمداد می شود، به سنت یا دست کم وجوهی از آن دلبسته است. او با برخوردی گزینشی با سنت مواجه می شود و البته در جهتی معکوسِ سنت مداران، در پی آن است که بخش هایی از میراث گذشته که با حرکت ایران به سوی تجدّد در تناقض است را به پرسش بگیرد. بررسی نقاط قوت و ضعف دیدگاه های آقاخان کرمانی پیرامون سنت از این منظر واجد اهمیت است که او روشنفکری است نوگرا که در تلاش برای گشودن راه تجدّد در ایران، بحران درافتادن با میراث قدیم را در اندیشه، در مسیر زندگی و در مرگ خویش منعکس کرده است. این مقاله به صورت توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر جمع آوری اسنادی و داده های ثانوی است.
بررسی و تحلیل رمان نفرین زمین بر اساس الگوهای تبیین در علوم اجتماعیِ لیتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان نفرین زمین بیش از این که یک اثر هنری باشد، سندی اجتماعی است. آل احمد در این اثر ارزشمند کوشیده تا تحلیلی اجتماعی از عصر خود ارائه کند و نسبت به وقوع تجدد که از دیدگاه او آفت هایی بنیان کَن در پی دارد، اخطار دهد. بدین جهت این اثر پخته ترین اثر داستانی و گلچین افکار اجتماعی او و متضمن یک تئوری اجتماعی است. در این نوشته تئوریِ منعکس شده در رمان نفرین زمین را با مدل های معروف تبیین1 در علوم اجتماعی تطبیق می دهیم تا هم ارزش اجتماعی و تاریخی نفرین زمین و هم جایگاه بینش اجتماعی این روشنفکر مطرح و صاحب قلم که آثارش هنوز هم خواننده و طرف دار دارند، در عرصة نظریه پردازی اجتماعی بیش از پیش روشن شود. دریافت پایانی ما در این پژوهش آن است که تئوری آل احمد فقط با یک مدل قابل تبیین نیست، بلکه برای تبیین آن باید از چند مدل استفاده کرد. علاوه بر این تمام نظریات او صائب و قابل دفاع نیستند و برخی با ضعف های اساسی مواجهند.
تبیین تئوری اجتماعی آل احمد در رمان نفرین زمین
حوزه های تخصصی:
رمان نفرین زمین از نظر انعکاس آرا و پیشگویی های اجتماعی و مخالفت آل احمد با تجدد، مهم ترین اثر داستانی او است. در این رمان، همت او بیش از اینکه مقصور خلق اثری داستانی باشد، منحصر به ارائه تحلیلی اجتماعی از عصر خود و هشدار از وقوع تجدد است که از دیدگاه او آفت هایی بنیان کن در پی دارد. در این اثر، پدیدة اصلاحات ارضی در زنجیرة یک تئوری قابل استنباط و بررسی است. از این رو و همچنین به دلیل وفور مضامین اجتماعی، آن را با برخی از مدل های تبیین در علوم اجتماعی تطبیق دادیم تا جایگاه بینش اجتماعی این روشنفکرِ مطرح و صاحب قلم که آثارش هنوز هم خواننده و طرفدار دارد، در عرصة نظریه پردازی اجتماعی بیش از پیش روشن شود. حاصل این تطبیق آن است که تئوری وی فقط با یک مدل تبیین قابل تطبیق نیست، بلکه برای تبیین آن باید از چند مدل استفاده کرد. تمام نظریات اجتماعی او صائب و قابل دفاع نبوده و برخی با ضعف های اساسی مواجه است.
ضرورت های سیاست گذاری هؤیت ملی از دید روشنفکران ایرانی (مقطع 1320 تا 1332)
حوزه های تخصصی:
پرسش از کیستی و هؤیت افراد و ملت ها یکی از دغدغه های فکری بشر در طول تاریخ به شمار می رود. روشنفکران ایرانی نیز به عنوان نخستین قشر از جامعه ایرانی که در قالب های گوناگون و از زوایای متفاوت با این پرسش مواجه بوده و پاسخ های متفاوتی به آن داده اند. این که هؤیت ملی ایرانی چیست؟ از چه ارکانی تشکیل شده؟ چه عواملی سبب پیدایش بحران هؤیت و ضرورت سیاست گذاری هؤیتی در ایران بوده؟ پاسخ روشنفکران دهه 1320 تا 1332 به این بحران و ضرورت ها چه بوده است؟ پرسش ها و دغدغه هایی است که این نوشتار درصدد تبیین آن است تا از این طریق بستری برای شناخت جریان ها و سیاست های هؤیتی دوره مذکور را فراهم نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی با رویکردی تاریخی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و اینترنتی سعی در تبیین ضرورت های سیاست گذاری هؤیت ملی از منظر روشنفکران دوره 1320 تا 1332 را دارد. فرضیه اصلی پژوهش حاضر عبارتست از گفتمان هؤیت ملی روشنفکران در این دوره، تحت تاثیر شرایط، نسبت به گفتمان های نسل های قبلی روشنفکری ایران، تغییراتی در زمینه نحوه تعامل با دین، بیگانه و نژاد و... داشته است.
مفهومسازی بومی: روشنفکران و بیماری هلندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
187 - 211
حوزه های تخصصی:
جوامع گوناگون در زمان های مختلف همواره با وقایعی روبه رو بوده اند که واجد ویژگی های منحصربه فرد بوده و متفکران این جوامع نیز در جهت شناخت این پدیده های نوظهور سعی در مفهوم سازی و نظریه پردازی آن ها بر اساس دستگاه های نظری مختلف داشته اند. در شرایط سیطره فرهنگی و سیاسی مدرنیته ی غربی در قالب گفتمان های آکادمیک در کشورهای غیرغربی، در لایه های عمدتاً غیر آکادمیک این کشورها و بیشتربه وسیله روشنفکران که ارتباط بیشتری با متن اجتماعی داشته اند، به شکل مقدم مفاهیم و نظریه سازی های نوینی در عرصه ی اجتماعی شکل می گیرد. مفاهیمی که نقش مهمی در شناخت نیات، اهداف، مقاصد و اندیشه اشخاص دارد. مسئله نفت و پیامدهای اجتماعی آن در ایران معاصر موضوع تفکر بسیاری از متفکران و روشنفکران اجتماعی بوده است. بیماری هلندی بعنوان وضعیتی که در آن درآمد ناشی از فروش یک منبع طبیعی صرف واردات بی رویه کالاهای مصرفی و در نتیجه ایجاد تقاضای فزاینده ی کاذب می شود. در این نوشتار درپی آن هستیم تا با روشی تفسیری در قالب روش هرمنوتیک عینی به تحلیل دو اثر از روشنفکرانی که خطر این بیماری را چه بصورت مستقیم و آگاهانه و چه غیرمستقیم تشخیص داده بودند همت گماریم. این دو روشنفکر جلال آل احمد و محمد ابراهیم باستانیپاریزی هستند که به ترتیب در کتاب غرب زدگی و حماسه کویر به مسئله بیماری هلندی البته نه با این نام پرداخته اند و برخی پیامدهای آن را نیز متذکر شده اند.
جایگاه هویت ملی در ایران نگاهی به تطور تاریخی، الگوها و سیاست های هویت ملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
17 - 44
حوزه های تخصصی:
هویت ملی ایرانیان به عنوان ما حاصل خودآگاهی نسبت به انباشتی تاریخی از تجربه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، سرزمینی بنام ایران، مانند سایر کشورهای جهان، پدیده ای مدرن است که به تدریج بعد از ارتباط ایران با غرب به ویژه بعد از شکست های متعدد از روس ها و اعزام نخبگان ایرانی و پیدایی مشکله هویت در نزد این افراد، در ایران پدیدار گردید. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و با رویکردی تاریخی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی مسائل هویتی در ایران قبل از 1320 می پردازد. فرضیه پژوهش عبارتست از اینکه علی رغم کهن بودن تمدن ایران و حس وطن دوستی که در مقیاس های مختلف در طول تاریخ در برخی از ایرانیان وجود داشته است اما هویت ملی مانند کشورهای دیگر پدیده ای مدرن محسوب می شود و در ایران، تاریخ آن به دوران مشروطه بر می گردد و آنچه بیش از آن در ایران وجود داشته است، هویت اجتماعی- فرهنگی بوده است. بررسی تطور تاریخی هویت ملی در ایران از زمان مشروطه نشان دهنده مطرح شدن الگوهای هویتی غربگرایانه و باستان گرایانه در دورهای قبل از 1320 می باشد.
تحلیل« رویکرد روشنفکری» در اشعار ناصرخسرو قبادیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
247 - 269
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین مؤلفه های جنبش خردگرای ایرانی-شعوبیه- و مفهوم روشنفکری می پردازد و در پی پاسخ به این پرسش هاست: رویکرد روشنفکری ناصرخسرو چگونه صورت بندی می شود و اندیشه های او در دیوان قصاید تا چه اندازه با جنبش فکری شعوبیه نزدیک است؟ و شیوه ایفای نقش روشنفکری ناصرخسرو در زمینه ی تاریخ سیاسی – اجتماعی ایران آن روزگار چگونه است؟ رویکرد روشنفکری ناصرخسرو در دو بحثِ نظری و نقش عمل گرایانه ی روشنفکری قابل تحلیل است. ژرف ساخت روشنفکری در آراء ناصرخسرو بر مینای اندیشه ی خردگرایانه ی ایرانی شکل می گیرد و بر همین اساس در دفاع از حقوق و مقام انسان، معتقد به آزادی اراده، خردگرایی، تکریم مقام انسان و فردیت است. ناصرخسرو برای برون رفت از وضعیت نامطلوب روزگارش، اندیشه های روشنگرش را طرح می کند. مهمترین نقش های روشنفکری ناصرخسرو در سه ساحت سیاسی-اقتصادی، فرهنگی و دینی در تقابل با قدرت سیاسی سلاطین سلجوقی و دستگاه عقیدتی خلفای بغداد، قابل تحلیل است. او تلاش می کند با یادآوری داشته های فرهنگی و تلاش برای بازگشت به خویشتن به احیای هویت بپردازد. موانع از دیگر نقش های روشنفکری او نقد موانع آزادی، نواندیشی دینی، اعتراض به سلطه ی سیاسی سلجوقی و حاکمیت عقیدتی خلافت عباسی است.
بررسی آسیبی نو اندیشی دینی در گذر زمان
لفظ روشنفکری ترجمه واژه فرانسوی «انتلکتوئل » یا واژه انگلیسی «انتلکتوئال » می باشد. از لحاظ تاریخی باید گفت که روشنفکران محصول پیدایش فلسفه های مبتنی بر شک و تردید نسبت به عقاید سنتی بوده اند و از نظر خاستگاه تاریخی محصول روند سکولاریسم، اومانیسم و لیبرالیسم بودند. آنان در این دوره ها هم نقش روشنفکر به عنوان کسی که در جهت انتشار عقلانی معرفت تلاش می کند و هم نقش ایدئولوگ به عنوان کسی که فرایند عقلانی سازی را برای هدفی سیاسی به کار می گیرد را ایفا می کردند. مفهوم روشنفکری بر اثر تحول مفاهیم از متنی به متن دیگری به تدریج شکل گرفته است بنابراین واژه روشنفکری دینی با دو عنصر مهم عقل و دین تناقض نما نیست. به عبارت دیگر با آنچه در تعریف روشنفکری یاد شد، روشنفکری دینی مانند دیگر مصادیق روشنفکری، در زمینه های خاص اجتماعی برآمده و دارای ویژگی های بومی و منطقه ای است. روشنفکری دینی، از یکسو به نظام دانایی نص محور پای بند است و از دیگر سو عقل را منبع مستقل می داند، ولی آن مفهوم را از عقل ابزاری به دیگر شقوق عقل چونان عقل فلسفی، عقل شهودی و... گسترش می بخشد،هم چنین روشنفکری دینی درزمینه مناسبات دین و زندگی به پایائی و پویایی دین معتقد است.
موانع روشنفکران مشروطه در زمینه سازی حوزه عمومی به عنوان مقدمه ای برای دموکراسی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
171 - 183
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است تا نقش روشنفکران دوران مشروطه در شکل گیری حوزه عمومی را بررسی کرده و به ایران پرسش پاسخ دهد که چرا روشنفکران ایرانی نتوانسته اند فرهنگ گفت وگوی، انتقادی را به عنوان مقدمه ای برای دموکراسی در ایران به پدیده ای همگانی به تعبیرها بر ماس تبدیل کنند؟ یافته های این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی، توصیفی و با بهره گیری از گردآوری کتابخانه ای به این نتیجه رسیده است که سرشت خودکامه حکومت در ایران قدرت قدرتمندان در به کرسی نشاندن آرای خود، تسلط مداری و پرداختن به فرعیات و ظواهر به جای اصل و بنیان توسط روشنفکران این دوره تاریخی (مشروطه) مانع از آن شد تا فرهنگ گفت وگو، انتقادی مقدمه همگانی برای دمکراسی در ایران شود.
بازنگری در پایداری روشنفکرانه و تباهی آرماﻥخواهی در نمایشنامه ادبیات مردﻩشور هاوارد برنتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
145 - 162
حوزه های تخصصی:
هاوارد برنتون از نمایشنامهﻧﻮیسان جنجالی انگلیسی پس از خیزش دانشجویی سال ۱۹۶۸ است. او در نمایشنامهﻫﺎیش همواره با رویکردهای بسیار انتقادی ﺑﻪ مواضع قدرت هجوم ﻣﻰبرد. چهره ها و رویدادهای مهم و متداول در درونمایهﻫﺎی نمایشنامهﻫﺎی او بت شکن و اسطورﻩزدا هستند. در این گفتار، پژوهندگان در پرتو تاریخﺑﺎوری نوین تلاش ﻣﻰکنند تا نشان دهند برنتون در ادبیات مردﻩشور (۱۹۸۴) با ترسیم دوره رمانتیسم و چهار چهره ادبی- شلی، بایرن، ماری شلی، و کلر کلرمونت- سردرگمی و تباهی آرماﻥخواهی آن نویسندگان را با روشنفکران و دیگر نمایشنامهﻧﻮیسان ﻫﻢعصرشان همانند ﻣﻰکند و به واکاوی آسیبﺷﻨﺎسی روشنفکری در جامعه و چگونگی مبارزه روشنفکر در برابر پدیده خودکامگی ﻣﻰپردازد. این گفتار موازنه دیگری را نیز در نمایشنامه بررسی ﻣﻰکند که میان حکومت خودکامه کستلری در انگستان اوایل قرن نوزدهم و خودکامگی مارگارت تاچر وجود دارد. همچنین، ﺑﻪ این موضوع نیز پرداخته ﻣﻰشود که در ادبیات مردﻩشور، وجود شکاف ژرف میان روشنفکران و مردم سبب آشفتگی و تباهی در جامعه شد. برنتون تلاش ﻣﻰکند با بازنگری در شیوه های پایداری روشنفکرانه، مانند استفاده روشنفکر از رسانه، شیوه مبارزه با خودکامگی را از نو بیان کند و پیوندی نو را با مردم ترسیم کند.
نگاه آسیب شناسانه به روشنفکر در رمان سفر شب از بهمن شعله ور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری به عنوان یک جریان اجتماعی مقوله ای نو و از مباحث مهم جامعه شناسی سیاسی می باشد که تحولات دو قرن اخیر را رقم زده است و از مهم ترین عوامل انسانی در دگرگونی های اجتماعی محسوب می گردد. در ایران رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی به مثابه بزنگاه هایی عرصه خودنمایی روشنفکران بوده است و آنان به عنوان نیرویی معرفی می شوند که جلوتر از مردم خود حرکت کرده و پیشتاز نقد جامعه و حرکت آن به سمت رهایی از بیداد با ارائه راهکارهای مناسب می باشند. این روشنفکران در رمان های فارسی چهره های گوناگون دارند و مؤلفان برای هرکدام رسالتی دیگرگونه قائل شده اند. بهمن شعله ور از جمله نویسندگانی است که وضعیت روشنفکران سرخورده و عاصی سال های پس از کودتای 28 مرداد را در آثار خود به تصویر کشیده است. در پژوهش پیش رو به روش تحلیلی-توصیفی(کتابخانه ای) چهره روشنفکر در رمان سفر شب از بهمن شعله ور آسیب شناسی شده و نتیجه به دست آمده حاکی از آنست که روشنفکر در این رمان چهره ای آسیب دیده و ذهنی مشوش داشته، از مؤلفه هایی مانند ساده گویی، مبارزه در راه تحقق آزادی و دموکراسی تلاش برای احقاق حقوق زنان، ،تحول خواهی و مسئولیت پذیری نسبت به سرنوشت جامعه تقریبا تهی شده است.