مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
فرهنگ عامیانه
حوزههای تخصصی:
بازشناسی جایگاه تاریخ و فرهنگ عامه در حمام های سنَتی ایران (پیوستگی آداب، عادات و عقاید مرتبط با استحمام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
133 - 152
حوزههای تخصصی:
اهمیت اجتماعی برخی از مکان ها در زندگی مردم، از دیرباز موجب شکل گیری فرهنگ خاصی در این مکان ها شده است. فرهنگی که در گستره تعاملات اجتماعی مردم شکل گرفته و در تاروپود زندگی آن ها ریشه دوانده است. حمام ها یکی از مکان هایی هستند که به واسطه حضور اقشار اجتماعی مختلف، جایگاه شکل گیری آداب فرهنگی و محل گسترش برخی از مشاغل خاص بوده اند. در این پژوهش که با هدف شناختن جایگاه حمام در زندگی مردم، به شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای، انجام پذیرفته است، تلاش گردیده تا بدین پرسش اساسی پاسخ داده شود که؛ حمام در بافت تاریخی - اجتماعی قدیم ایران، چه جایگاهی داشته است؟ لذا در این پژوهش در دو بخش اصلی: ویژگی های حمام به عنوان یک سازه معماری، و فرهنگ حمام و آداب رایج در آن، بدین مسئله پرداخته شده است. نتیجه این بررسی ضمن این که نشان از اهمیت حمام در بافت شهری قدیم ایران دارد، نشان از گسترش باورها و آداب خاصی نیز دارد که نه تنها در معماری فضای حمام، بلکه در رفتار و منش مردم در این مکان نیز قابل مشاهده است.
بررسی هم سویی آموزه های اخلاقی قرآن و ادبیات عامیانه شهربابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق و ارزشهای اخلاقی از مواردی است که قرآن بسیار به آن پرداخته است. آموزه های اخلاقی،آموزه هایی هستند که سجایای نیکو و پسندیده مانند عدل، صداقت، مهربانی و درستکاری را آموزش می دهند و انسان را از عادت های زشت مثل دروغ، خیانت و ظلم و... بر حذر می دارند. اخلاق یکی از اولویت های جهان امروز است و در هر جامعه ای نقش تعیین کننده ای در سعادت آن جامعه دارد به همین دلیل بررسی آن بسیار مهم و حیاتی است. در این مقاله بر آنیم،که با بررسی آموزه های اخلاقی در ادبیات عامیانه شهربابک نشان دهیم که آموزه های اخلاقی در فرهنگ و ادبیات عامیانه این مردم نه تنها بی ارتباط با قرآن نیست، بلکه برگرفته از آموزه های اخلاقی قرآن و هم سو با آن است
تحلیل لالایی های گویش قاین از منظر جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات شفاهی؛ اشعار، ترانه ها، لالایی ها، حکایات، ضرب المثل ها و ... از نسلی به نسلی می رسند و ثبت و تحلیل آنها اهمیت زیادی دارد، زیرا ما را در شناخت خرده فرهنگ ها یاری می دهند. تحقیق حاضر چارچوب تحلیلی- کیفی دارد. اطلاعات با روش میدانی و پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شده است. پرسشنامه مرتبط با مضامین لالایی های قاین تنظیم، و برای اندازه گیری از مقیاس های ترتیبی و اسمی استفاده شد؛ متغیرهای تحقیق (جنسیت، مضامین دینی- فرهنگی، موقعیت اجتماعی زنان و شرایط اقلیمی) مقیاس ترتیبی؛ و سؤالات جمعیت شناختی (سن، تحصیلات، شغل، تعداد و جنس فرزندان) مقیاس اسمی اند. لالایی ها (692 بیت) با مصاحبه با زنان میان سال و مسن، از شهر قاین و روستاهای اطراف جمع آوری، و پس از پیاده سازی و آوانویسی تحلیل شد. تحلیل های کمّی و محتوایی نشان داد که در لالایی، مادران، مفاهیم و اعتقادات مذهبی را به کودکان منتقل، و شخصیت های تأثیر گذار مکتبی را معرفی می کنند. نیز موقعیت اقتصادی- فرهنگی منطقه و دردهای خود را بازگو می کنند. البته، سن، موقعیت اجتماعی و تحصیلات مادران در انتخاب لالایی برای دختر یا پسر تأثیرگذار است.
موانع ارتقای زنان در نظام پزشکی ایران: مطالعه ای موردی کیفی در جامعه شناسی آموزش و پرورش پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال نهم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
11 - 42
حوزههای تخصصی:
صرف نظر از اینکه در یک دهه گذشته سهم زنان در آموزش عالی، به ویژه در مقاطع کارشناسی و عمومی افزایش یافته است و بارقه هایی از گسترش حضور زنان در موقعیّت های شغلی بالاتر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دیده می شود، امّا حضور ایشان در مقاطع بالای تحصیلی و شغلی نظام آموزش پزشکی همچنان اندک و کمرنگ بوده و نابرابری ها و تحریم های اجتماعی مبتنی بر جنسیت در این حوزه چشمگیر است. در این مقاله، با اتخاذ رویکرد روش شناختی کیفی و با استفاده از تکنیک « مصاحبه با مطلعین کلیدی» تلاش شده است فهم شماری از مطلعین کلیدی نظام آموزش پزشکی ایران درباره این موضوع مورد مطالعه قرار گیرد. یافته های این واکاوی نشان می دهد که مشارکت کنندگان، پنج مقوله یا عامل مهم مرتبط با عاملیت و ساختار را به مثابه موانع عمده در مشارکت جدّی و واقعی زنان در مقاطع و مدارج بالای علمی و دانشگاهی نظام آموزش پزشکی مشخص کرده اند. این پنج عامل بازدارنده عبارتند از: « وارد شدن به حوزه ازدواج و خانواده»، « مردسالاری یا پدرسالاری موجود در فرهنگ جامعه ایرانی»، « مسائل مالی و اقتصادی»، « تفاوت های روانشناختی موجود میان دو جنس» و « مسأله رعایت حدود شرعی و عرفی در روابط بین دو جنس». همچنین از نظر مشارکت کنندگان، اگرچه نقش مسئولین و تصمیم گیران نظام آموزش پزشکی در عدم دستیابی زنان به پست های مدیریتی پررنگ است، اما نمی توان نقشی بازدارنده در خصوص ادامه تحصیل زنان برای ایشان قائل شد. من حیث المجموع، می توان عامل « خانواده مردسالار و مبتنی بر کلیشه های جنسیتی» را در صورت بندی تحریم های اجتماعی مبتنی بر جنسیت و سلب فرصت های برابر پیشرفت از زنان در حوزه نظام آموزش پزشکی ایران به عنوان عاملی بسیار مؤثر معرفی نمود.
جایگاه آب در فرهنگ و ادب عامه
حوزههای تخصصی:
آب و عناصر وابسته به آن در فرهنگ ایران آن قدر با اهمیت است که شاید بتوان به پشتوانه آن یک دایره المعارف بزرگ درباره آب نوشت . سرزمین ایران، دیار احترام نهادن به آب است . در آثار مکتوب و شفاهی و باورهای کهن مردمان این سرزمین می توان به وضوح احترام و تقدس ویژه را، نسبت به آب دریافت . آب در بیشتر باورهای کهن ایرانی ، پاک کننده و شوینده گناه است . پیدایش و بقای گروه های انسانی ، بدون وجود آب غیرقابل تصور می نماید . آب از عناصر اولیه و همگانی در تداوم حیات بشر است . از این رو جایگاه آن در فرهنگ های گوناگون به تناسب شرایط اقلیمی ، موقعیت طبیعی ، چگونگی ، تعداد و مقدار منابع آب در دسترس، میزان پیشرفت فن آوری و نیز شیوه مسلّط معیشت در سرزمین های مختلف متفاوت است . پژوهش در زمینه فرهنگ عامه تلاشی ارزشمند در زمینه حفظ، احیا و بازتولید فرهنگ یک جامعه به شمار می رود .
نفرین در زبان عامیانه بر اساس روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
189 - 212
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از فرهنگ و روحیات گویشوران در جامعه زبانی را می توان در زبان آن ها یافت؛ از این روی، نفرین ها به عنوان یک بخش از زبان و فرهنگ، قابلِ بررسی است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی و با هدف طبقه بندی مضمونیِ نفرین های فارسی به شیوه تحلیل محتوا در چارچوب نظری رابطه متقابل زبان و فرهنگ (زباهنگ) انجام شد. نخست، با بررسی تمام گونه ها و نمونه های نفرین های ثبت شده در فرهنگ های معتبر زبان عامیانه، دویست و بیست و پنج نفرین گرد آوری شد. پس از گرد آوری داده ها و انتخاب هر نفرین به عنوان واحد تحلیل، با استفاده از شیوه کد گذاری محوری مضامین اولیه بر اساس محتوا استخراج و در مرحله دوم کدگذاری مضامین اصلی نفرین ها مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که دویست و بیست و پنج نوع نفرین ثبت شده در منبع های دیگر را می توان بر مبنای طبقه بندی محتوایی نفرین های فارسی، در ده مضمون اصلی مرگ، درد و بیماری، خیرندیدن و بدبختی، عضو و نقص فیزیکی، رزق و روزی، مصیبت، حساب و کتاب، شرافت خانوادگی، بی سعادتی و پس از مرگ دسته بندی کرد. این ده مضمون و فراوانی های مربوط به آن ها انعکاسی از درجه تأثیر ارتباط متقابل فرهنگ و زبان در استفاده از نفرین هاست. یافته ها نشان داد که فراوان ترین مضمون در نفرین های زبان فارسی از آنِ طبقه مرگ است (فراوانی= 94 نوع، معادل 77. 41 درصد). نفرین های دارای کمترین فراوانی دربردارنده مضمون بی سعادتی و مضمون زندگی پس از مرگ هستند که هر یک فقط 33. 1 درصد داده ها را تشکیل می دهند. اگرچه این یافته ها نمایانگر فراوانی بالای نفرین های مربوط به مرگ در زبان فارسی هیتند، پژوهش های بیشتری برای درک بهتر آن ها در پیکره های نوشتاری و گفتاری فارسی پیشنهاد می شود.
تأثیر فرهنگ عامیانه و روایات شفاهی مرتبط با آثار و ابنیه بافت تاریخی یزد بر شکل گیری هویت فرهنگی- اجتماعی
انسان هوشمند بر خلاف سایر موجودات از نوعی جهان بینی برخوردار است که تحت تأثیر شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و مسائل دینی- اعتقادی حاکم بر جامعه ای است که بر حسب توانایی ذهنی، حوادث طبیعی و انسانی زمانه خود به برخی سوالات، آمال و آرزوها در قالب مقولاتی چون فلسفه، اسطوره، حماسه آباء و اجدادی، باور، سنت های اجتماعی و روایت های عامیانه پاسخ می دهد. روایات عامیانه، از عناصر اصلی تشکیل دهنده فرهنگ عامیانه(فولکلور) هستند که مطالعه آن ها در شناخت ذهن مردم و جوامع آفریننده و نقل کننده این روایات سهم بسزایی دارد. این قسم از روایات از منشاء تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی برخوردار هستند که ضمن شکل گیری مفهوم هویت فرهنگی محلات، تنظیم روابط اهالی محلات، تشویق به همکاری و تشریک مساعی ساکنان این محلات در جهت پیشبرد نیازهای اقتصادی و اجتماعی محله، و نیز تنظیم رابطه محلات مختلف با یکدیگر به صورت ناخودآگاه منجر به شکل گیری مفهوم هویت اجتماعی در انسان می گردد. پژوهش حاضر با تکیه بر مصاحبه و بررسی های میدانی و همچنین مطالعات کتابخانه ای و با توجّه به ثبت بافت تاریخی یزد در فهرست میراث جهانی، می کوشد تا ضمن شناسایی و تدوین روایات مرتبط با آثار و ابنیه بافت تاریخی یزد با منشاء تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی، تأثیر آنها در شکل گیری مفاهیم هویت فردی- اجتماعی، فرهنگی محلات و حفظ اصالت و هویت میراث ملموس و ناملموس فرهنگی جامعه محلی را مورد بررسی قرار می دهد که در جهت تداوم حافظه تاریخی جامعه موثر خواهد بود.
نمودهای فرهنگ عامه در خاوران نامه ابن حسام خوسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاوران نامه ابن حسام منظومه ای که داستان های خیالی از سفرها، دلاوری و جنگ آوری های حضرت علی (ع) با کفار را در قالب و زبانی شبیه به شاهنامه روایت می کند، غالبا اثری حماسی شمرده می شود، هرچند با بررسی بیشتر می توان نشان داد که فزونی یافتن ویژگی های ادبیات عامیانه در تار و پود این منظومه، آن را تا حد زیادی از تعریف حماسه رسمی دور و به ادبیات عامیانه نزدیک کرده است. مقاله حاضر می کوشد مهمترین نمودهای فرهنگ عامه در این اثر را مشخص و ریشه ها و چگونگی کاربرد آنها را بیان نماید. برای رسیدن به این هدف، نخست باورهای برخاسته از توده مردم و سپس برخی از ویژگی های عامیانه دیگر در زبان و شیوه روایت که در اشعار و مفاهیم خاوران نامه بازتاب یافته، استخراج شده است. این جستار به صورت توصیفی – تحلیلی انجام شده و در جستجوی آن است که چرا باید خاوران نامه را پدیده ای ادبی برخاسته از بطن زندگی مردم عادی دانست که به دلیل ارتباط مستقیم ابن حسام با توده های مردم به گستردگی با مظاهر گوناگون زندگی و ذهن و زبان توده مردم به شیوه های مختلف درآمیخته است. دست آوردهای این کاوش در علل و چگونگی حضور چشم گیر نمودهای فرهنگ عامه در خاوران نامه است و می تواند زمینه را برای تعیین دقیق تر جایگاه این حماسه دینی در ادبیات عامیانه فراهم آورد.
آسیب شناسی پژوهش های فرهنگ عامیانه و لزوم مردم نگاری و مردم شناسی دانش و فن آوری های عامیانه و کارابزارهای سنتی در ایران
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال سوم اسفند ۱۳۷۳ شماره ۵ و ۶
85 - 114
این نوشته با مرور و گمانه زنی در کارهای انجام شده در سه دهه گذشته در زمینه پژوهش های مردم شناسی در ایران به ناموزونی و نارسائی آنها در مهمترین بخش این پژوهش ها می پردازد. افزودن بر دلایل ضعف عمومی این رشته در ایران، به ویژه مشکلات و دلایل کاستی های فاحش در زمینه مردم شناسی دانش و فن آوری های عامیانه و کار ابزارهای سنتی را باز می نماید. در این گفتار اهمیت عظیم کاربردی این حوزه از فرهنگ عامیانه را گوشزد و نابودی قریب الوقوع بخشی از «گنجینه آفرینندگی های بشر» را در این سوی جهان اخطار می کند. این نوشته همچنین به طور ضمنی راه حل هائی را چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه ای برای پرداختن به حوزه های مهم تر اما کارناشده و پیشگیری از چند باره کاری ها و هیچ باره کاریها ارائه می دهد. شرایط اضطراری و وقت تنگ مردم نگاران و مردم شناسان را برای ثبت و ضبط آخرین بازمانده ها و یادمانده های فرهنگی بر می شمارد و در بخش پایانی به معرفی کار ابزارهای سنتی « آسیاب معدل» به عنوان ابزاری در خدمت جمعیت شناسی تاریخی می پردازد. در این نوشته کوشش شده تا دنیاها و فضاهای تازه و فراموش شده کاری را بر روی مردم نگاران و مردم شناسان به ویژه مردم نگاران و مردم شناسان غیر حرفهای و کوشنده این مرز و بوم و منطقه بازگشاید
زبان فرهنگ عامیانه(امثال و کنایات) و نقش آن در رسانه ها(مورد مطالعه: کشورهای ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
347 - 367
حوزههای تخصصی:
در واقع چون فرهنگ عامیانه و ادبیات شفاهی جزئی از سرمایه اجتماعی هر جامعه است و کاربرد آن در برنامه های مختلف علاوه بر گسترش همبستگی باعث تقویت سرمایه اجتماعی نیز می شود، در این تحقیق به صورت مختصر به بررسی زبان فرهنگ عامیانه در برخی از آثار ادب شفاهی(ضرب المثل ها، کنایه ها) در ایران و عراق پرداخته شده است، و این ادبیات می تواند بستر مناسبی برای ارتباط با مخاطبان باشد و می تواند مخاطب امروز خود را که نسل رایانه و ماهواره هستند به خود جذب کند. پس مطالعه و بررسی ادبیات عامیانه از منظر جامعه شناسی ادبیات ضروری است. این تحقیق بر اساس پرسشنامه ای میدانی کمی(384 نفر) و کیفی(محافل دانشگاهی) در ایران و عراق، و روش جمع آوری اطلاعات در نظر گرفته شده بود. نتایح نشان داد که زبان فرهنگ عامیانه بر رسانه ها تأثیرگذار می باشد، و نمونه انتخابی که در این تحقیق استفاده کرده کاملاً نمودار جامعه ایرانی و عراقی نیست بلکه نیازمند تتبعات و تحقیقات عینی تر و بیش تری می باشد. رابطه رسانه و فرهنگ عامیانه برای جامعه ایران و عراق مثل تمام جوامع دیگر امروز جهان از مهم ترین بحث های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.
بررسی تطبیقی مشاغل و طبقات اجتماعی در آثار سعدی و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
55 - 80
حوزههای تخصصی:
آشنایی با فرهنگ عامیانه در فهم متون ادبی و ظرایف آن ها مدخلیت دارد. همین نکته لزوم پرداختن به این مهم را مسلّم می کند. بنابراین ضروری است که روند تأثیرپذیری شاعران از فرهنگ عامیانه قبل از خود و تأثیرگذاری آثار ایشان بر فرهنگ و ادب عامّه بعد از خود بررسی و بیان شود. این امر موجب درک بهتر و فهم درست تر آثار ادبی می شود. در این مقاله به بررسی تطبیقی ضرب المثل های فرهنگ عامیانه مشاغل و طبقات اجتماعی در آثار سعدی و متنبی پرداخته است. هدف از این مقاله استخراج و طبقه بندی و بررسی تطبیقی مشاغل اجتماعی و فرهنگ عامّه در آثار سعدی و متنبی می باشد. این مقاله با روش کتابخانه ای اطلاعات را فراهم کرده و پس از تحلیل محتوایی اطلاعات، آن ها را به شکل توصیفی- تحلیلی ارائه کرده است. بر اساس نتایج پژوهش درمی یابیم که فرهنگ عامیانه در بسیاری از مشاغل و طبقات اجتماعی متجلی شده است که برخی از آن ها ریشه در دین و مذهب جوامع دارند و برخی ریشه در اساطیر و افسانه ها، و برخی نیز باورهایی خرافی، بی پایه و برساخته ذهن عامّه مردم است. هر دو شاعر ضرب المثل های فراوانی را در آثار خود برای طبقات اجتماعی و مشاغل مختلف به کار برده اند که این امر از لحاظ مردم شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی حائز اهمیت است.
تحلیل «کمان کشی بر سر بیمار» در شعرِ حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
159 - 172
تحلیل «کمان کشی بر سر بیمار» در شعرِ حافظ شیرازی چکیده ادبیات فارسی ناگزیر است که فرهنگ و ادبیات شفاهی و عامیانه را در متن و بطنِ خویش پذیرا باشد. حافظ ازجمله شاعرانی است که فرهنگ شفاهی زمانِ خود را پروریده و در آیینه ی هنرِ اشعارش انعکاس داده است. در غزلیّات وی بیتی به قرار زیر است: با چشم و ابروی تو چه تدبیر دل کنم؟ وه زین کمان که بر سر بیمار می کشی ضبط این بیت بر اساس چاپ ابوالقاسم انجوی است و پرویز ناتل خانلری و محمّد قزوینی و قاسم غنی «بر من بیمار» آورده اند؛ امّا حسین علی هروی «بر سر بیمار» را درست تر و ضبطِ حافظ قدسی را شاهدی بر این مدّعا می داند. به هرروی، «کمان کشیدن بر سر بیمار» محل بحث است. در گذشته رسمی بوده که چون از بهبودی بیمار نومید می شدند، سینی بزرگی در کنار بیمار نگه می داشتند و بی آنکه خود او متوجه باشد گلوله ای گلین در کمان می گذاشتند و به شدّت به آن سینی می زدند تا بیمار با شنیدن آن صدای غیرمنتظره بترسد و بهبودی یابد. پژوهشگر در مقاله ی پیش رو که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، در پی آن است که با کاوش در فرهنگِ عامه، ادبیاتِ فارسی و طبِ سنتی این موضوع را بررسی و با ذکر ریشه های اساطیری و مبانی طب سنتی همراه با کلیدواژه های این رسم مثل کمان، گلوله ی گلین، سینی، بانگ و بیماری، چونی و چرایی این باور را تحلیل کند.